روانشناسی تجارت-آیا شما معامله گر هستید؟
دکتر وان کی تارپ، در اولین سخنرانی خود به داستان مردی به نام جک اشاره کرده است که بیش از 10 سال پول خود را در بازار سرمایه از دست داده بود و با معامله گری آشنا شد که توانسته بود به مدت 30 سال، در بازار معاملات سود بدست آورد. در ادامه، معامله گر موفق تصمیم میگیرد تا روش درست معامله را به فرد شکست خورده آموزش دهد زیرا جک به او گفت که هدف او این است تا به یک معامله گر تبدیل شود.
معامله گر موفق به او پاسخ داد: البته که من به تو کمک می کنم اما اکثر افراد برای یادگیری استعداد لازم را ندارند. تنها کاری که از آنها می خواهم این است که همان مطالبی را که به آنها آموزش می دهم را در معاملات پیاده کنند. بسیاری از آنها با این خواسته من مشکلی ندارند اما اکثر آنها حتی اولین تمرین خود را تا انتها به پایان نمی رسانند.
در ادامه جک درباره شکست ها و ناکامی های خود و به غیر کاربردی بودن سیستم های ظاهراً موفق معاملاتی اشاره کرد و از معامله گر پیر و با تجربه درباره راز موفقیت او سوال پرسید. جک گفت« من یک معامله گر هستم و این را می دانم، اما راز موفقیت چیست؟» معامله گر با تجربه جواب داد: « من یک معامله گر هستم اما تو یک بازیکن هستی. زمانی که می خواهی کاملاً مانند یک معامله گر باشی، این موضوع را درک خواهی کرد. آیا واقعاً تمام تلاش و تعهد خود را برای تبدیل شدن به یک معامله گر انجام داده ای؟»
تعهد در معاملات
تعهد به معنای تمرکز فرد روی یک هدف و به کاربردن تمام تلاش خود برای رسیدن به آن است. برای درک تفاوت بین داشتن تعهد و نداشتن آن مثال زیر را دنبال کنید:
- معامله گری است که توانسته در بازار معاملات سود خوبی بدست آورد اما از استراتژی خاصی پیروی نکرده است.
- معامله گری که با استفاده از سیستم معاملاتی خود وارد بازار شده است اما همیشه از حرکت بازار بر علیه خود دچار اضطراب است.
- معامله گری که سیگنال های مورد نیاز را بوسیله معامله گر موفق دیگری دریافت می کند اما، نمی تواند به آنها اعتماد کند و تنها بهترین آنها را انتخاب می کند
حال، موقعیت های بالا را با مثال های پایین مقایسه کنید:
- معامله گری توانسته است با دنبال کردن استراتژی خود، به سود برسد
- معامله گری که وارد معامله ای شده باشد که از نتایج آن بی خبر است اما مطمئن است که با دنبال کردن سیستم ، قوانین و استراتژی خود به سود مناسبی دست یابد
- معامله گری که با توجه به هر سیگنال دریافتی، وارد معاملات می شود و به سیستم مورد استفاده خود در معاملات اعتماد دارد و تمام معاملات خود را برای انجام آنالیز، ثبت می کند.
تفاوت بین 3 مورد اول و 3 مورد دوم براحتی قابل تشخیص است. در موارد 1 تا 3، معامله گران نامطمئن هستند به گونه ای که دچار جدالی درونی بین کاری که باید انجام دهند و کاری که حس می کنند باید انجام دهند، معامله گر شکست ناپذیر شده اند. اما در 3 مورد آخر، معامله گران با روش های خود وارد شده و با تئوری های موجود و عملکرد خود درگیری خاصی ندارند.
به عقیده دکتر وان کی، چنین نزاع های فکری ناشی از درگیری های درونی افراد با بخش های مختلفی است که فرد آن ها را با پیروی از برخی اصول اولیه معامله گر شکست ناپذیر برای تحقق اهداف خاص خود ، دنبال می کند. البته که تمام این پاسخ ها متناسب با جهت حرکت فرد نیستند اما می توانند او را در جهت های مختلفی وادار به واکنش کنند. برای مثال، بخشی که تصمیمات معاملاتی فرد را حمایت می کند ممکن است در تضاد با بخش درونی فرد که از ریسک او جلوگیری می کند، قرار بگیرد.
موانع موجود برای موفق شدن
معامله گران تصور می کنند که معاملات موفق شامل ورود و خروج به موقع از معاملات می شود اما زمانی که به این نتیجه می رسند که نمی توانند معاملات برنده را همیشه تجربه کنند، به دو مشکل اصلی برخورد می کنند:
- نرسیدن به سود مد نظرخود
- جلوگیری از ضرر. در واقع هردو مورد تقریباً یکسان هستند.
زمانی که یک فرد سعی می کند تا از ضرر خود جلوگیری کند، امیدوار است تا قیمت ها به صورت معکوس حرکت کنند و وضعیت مطابق با خواست او تغییر کند و زمانی که به سود کمی برسد، به دلیل ترس از بدتر شدن شرایط و تجربه ضرر، معامله خود را می بندد و در انتها با در پیش گرفتن این روش، از میزان سود خود کم می کند و خود را در معرض ضرر بیشتر قرار می دهد.
واقعیت در بازارهای معاملاتی
مشکل اصلی معامله گران، در ذهن آنهاست. افراد معمولاً روی خود کار نمی کنند و سعی می کنند برای مشکلات خود بازار را مقصر بدانند. برای مثال، معمولاً معامله گران، معاملات خود را برای آنالیزهای بعدی در جایی ثبت نمی کنند، به همین دلیل، نمی توانند علت مشکل ایجاد شده را تشخیص دهند. در معاملاتی که با شکست مواجه می شوند عملکرد فرد یا سیستم کاربردی، دچار اشکال است، به همین دلیل بدون آنالیز نمی توان علت را ردیابی کرد. در بسیاری از موارد هم، معامله گران برای خود هدف یا استاپ لاس تعیین نمی کنند و براساس احساسات درونی خود تصمیم به خروج از معاملات می گیرند و در انتها تسلیم تعصبات خود می شوند.
از همه بدتر، سیستم ها معمولاً برای تعیین ورودی و خروجی به صورت رندوم عمل می کنند. بنابراین، در این شرایط، تا زمانی که معامله گر معاملات خود را ثبت نکند، نمی تواند به آنالیز آنها بپردازد، ورودی خود را مشخص کند و تنظیمات استاپ لاس و میزان سود خود را تعیین کند. در انتها، معامله گر بعد از ضرر، تصمیم به متوقف کردن استفاده از سیستم خود می گیرد زیرا اطلاعات درستی از استراتژی کاربردی خود ندارد.
سود و زیان در معاملات
بسیاری از افرادی که جذب سود بازار معاملات می شوند، نمی توانند ضرر را تحمل کنند. اما واقعیت این است که هیچ سیستمی عملکردی بدون نقص نخواهد داشت و همیشه المان های ریسک و شانس در نتیجه معاملات دخیل هستند. بوجود آمدن ضرر در برخی از معاملات اجتناب ناپذیر است و معامله گران باید این مسئله را بپذیرند. اگر هدف فرد، تنها سود باشد، اشتباهات هیچ جایگاهی نخواهند داشت.
برای موفق شدن لازم نیست تا همیشه نتایج خوب و عالی بدست آورید. ممکن است یک دانشمند 5 سال از عمر خود را به انجام آزمایش های ناموفق بپردازد اما در نهایت آخرین تلاش و آزمایش او نتیجه تمام معامله گر شکست ناپذیر تلاش های او را جبران کند. ممکن است یک معامله گر تنها از هر 5 معامله، یک معامله موفق داشته باشد و در کل فرد موفقی در انجام معاملات شود. در تجارت، برنده شدن و نسبت سود و زیان، ترکیبی برای رسیدن به موفقیت خواهند بود.
بهبود بخشیدن تعهد
دکتر وان کی معتقد است که بالا بردن سطح تعهد در 3 مرحله انجام می شود:
موانع خود را مشخص کنید و لیستی از آنها را تهیه کنید. اگر درباره آنها مطمئن نیستید، بهتر است معاملات خود را در جایی ثبت و هر هفته دوره کنید و موانعی که مانع از پیشرفت شما می شوند را شناسایی کنید.
هر مانعی را تجزیه و تحلیل کنید و ببینید که در ذهن شما چه می گذرد ، عنصر مشترک چیست؟ ضرر نمی کنید؟ آیا بهترین معاملات را انتخاب کرده اید؟ آیا زود به سود رسیده اید؟ یادداشت کردن معاملات را ادامه نمی دهید؟ درون خود را کندوکاو کنید و سعی کنید بفهمید که در مغز شما چه خبر است. آیا درباره استراتژی خود دچار شک و ترس هستید؟
این مرحله مربوط به عامل درونی شماست که باعث تخریب معاملاتتان می شود. باید با موانع خود آشنا شوید. به عقیده دکتر وان کی، یکی از روش های مقابله با موانع، استفاده از افراط و تفریط است. برای مثال، اگر مشکل شما در از دست دادن و ضرر دیدن است، به یک ضرر بزرگ فکر کنید و اگر این تمرین ذهنی را انجام دهید، در این صورت می توانید راحت تر با ضررهای احتمالی کنار بیایید.
معامله گران موفق چطور عمل می کنند ؟
معامله گران موفق چه می کنند؟ کسب سود در بازارهای مالی سخت تر از آن است که در نگاه اول به نظر می رسد. در حقیقت، تخمین های غیر رسمی و نادرست باعث می شود که بیش از 80٪ از معامله گران شکست بخورند و بعد از این شکست، به سرگرمی های امن تری روی آورند. اما در کارگزاری ها به ندرت نرخ عدم موفقیت مشتری را منتشر می کنند زیرا احتمالاً نگران این هستند که با این کار باعث ترساندن کاربران جدید بشوند.
بیشتر بخوانید: عادات روزانه سرمایه گذاران موفق
در حقیقت، میزان شکست افراد در بورس میتواند بسیار بالاتر از 80٪ باشد. در واقع، موفقیت در تجارت دشوار است و معامله گران موفق ویژگی های کمیاب و خاص خود را دارند. در این مقاله هدف ما بررسی نحوه عملکرد معامله گران موفق در بازار بورس است.
موفقیت چیست؟
بیشتر معامله گران (یا هر کس دیگری) موفقیت را در به دست آوردن پول می بینند، و حتی اگر آنها این را انکار کنند که می گویند “موفقیت در حرفه من عالی است” باید بگوییم این موفقیت برای رسیدن به پول است. در حالی که این هدف مطمئناً همیشه بد و غلط نیست، وقتی صحبت از تجارت می شود، یک شیب بسیار لغزنده از “پول موفقیت است” تا “من وقتی تجارت می کنم “با پول درآوردن موفق می شوم” پیش می آید.
برای موفقیت تلاش کنید
برای اینکه بتوانید در یک مدت زمانی طولانی به عنوان یک معامله گر، پول زیادی کسب کنید، باید ابتدا در طی یک دوره طولانی یک فرد موفق باشید. آیا تا به حال این جمله را شنیده اید: “موفقیت در جایی است که فرصت آماده سازی می شود”؟ خب، مهمترین قسمت این گفته برای معامله گر “آماده سازی” است. شما باید برای موفقیت آماده باشید. اگر نمیدانید که چگونه “یک فرد موفق باشید”، به شما پیشنهاد می کنم کتاب بخوانید، از دیگران بیاموزید، مقالات علمی بخوانید و دوره های معاملاتی مطالعه کنید. نکته این است که قبل از اینکه بتوانید به تجارت و کسب درآمد پردازید ، باید ذهن و عادات و زندگی خود را تغییر دهید.
راهی برای سودآوری طولانی مدت
سودآوری طولانی مدت به دو مهارت مرتبط نیاز دارد. اولین مورد، شناسایی مجموعه ای از استراتژی ها است که درآمد بیشتری را برای شما به همراه دارد و سپس استفاده از استراتژی ها به عنوان بخشی از یک برنامه تجاری. دوم، استراتژی ها باید خوب عمل کنند در حالی که بازار هم سود و ضرر را تجربه می کند. به عبارت دیگر، در حالی که بسیاری از معامله گران می دانند که چگونه می توانند در بازارهای خاص، مانند صعودی قوی، درآمد کسب کنند، در طولانی مدت شکست می خورند زیرا استراتژی های آنها با تغییرات اجتناب ناپذیر در شرایط بازار سازگار نیست.
1. نظم و انضباط داشته باشید
انضباط را نمی توان در سمینار تدریس کرد یا در نرم افزارهای گران قیمت تجاری یافت. معامله گران هزاران دلار صرف تلاش برای جبران عدم كنترل خود می كنند اما كمتر متوجه می شوند كه نگاه طولانی در آینه همان کار را با قیمت بسیار كمتری انجام می دهد. نکته مهم این است که، هنگامی که یک معامله گر به برنامه معاملاتی خود اعتماد داشته باشد، باید این جسارت را داشته باشد که کار خود را ادامه دهد، حتی اگر ضرر های جبران ناپذیری وجود داشته باشد.
2. مسیر خود را گم نکنید
سودآوری طولانی مدت نیاز به موقعیتی مناسب در آینده دارد، اما هرگز شما نباید هرکاری بقیه افراد انجام می دهند انجام دهید، زیرا این همان اشتباهی است که استراتژی های درست هدف قرار می گیرند. از حضور در اتاق های گفتگو و جایی که مردم کمتر در آن بورس را جدی می گیرند و بسیاری از آنها دارای انگیزه های پایین هستند، خودداری کنید.
3. برنامه معاملاتی خود را داشته باشید
برای پیدا کردن ایده های جدید و مفید و همچنین از بین بردن نکات منفی، برنامه کاری خود را به صورت هفتگی یا ماهانه به روز کنید. به عقب برگردید و هر زمان که حس کردید کار اشتباهی انجام داده اید برنامه را بخوانید و به دنبال راهی رها شدن از این اشتباه پیدا کنید.
4. تلاش و کوشش را رها نکنید
رقابت در این بازار و کسب سود به صدها ساعت استراتژی و تلاش نیاز دارد و اگر انتظار دارید چند دارت پرتاب کنید و زمانی که به هدف زدید با یک سود هنگفت بازی را ترک کنید، بهتر است این کار را رها کنید. تنها راه رسیدن به موفقیت در دراز مدت، سخت کوشی و نظم و انضباط است.
5. همرنگ جماعت نشوید
خیلی کم پیش می آید شما در جایی سرمایه گذاری کنید و سود زیادی کسب کنید که اکثریت در آن سرمایه گذاری کرده اند. هنگامی که یک موقعیت تجاری پر سود را پیدا می کنید، احتمالاً به جز شما افراد دیگری هم آن را پیدا کرده اند، در این شرایط همه بر موفقیت در آن موقعیت تمرکز می کنند و با اینکار باعث شکست شما می شوند.
6. قوانین خود را نشکنید
شما قوانین تجارت را برای خودتان ایجاد می کنید تا وقتی شرایط بد پیش می رود، از مشکلات خود دور شوید. اگر به این قوانین اجازه نمی دهید کار خود را انجام دهند، نظم و انضباط در کار خود را گم کرده اید و درهای ضرر بیشتری را نیز باز کرده اید.
7. فریب سیگنال دهنده ها را نخورید
این پول شماست که در معرض خطر است، نه پول بقیه. به خاطر داشته باشید که افرادی که سیگنال می دهند ممکن است با توجه به تجربه خود صحبت کنند و خیلی از این سیگنال ها ممکن است درست نباشند.
8. از توانایی های خود استفاده کنید
بازرگانی از جنبه های ریاضی و هنری مغز شما استفاده می کند، بنابراین برای موفقیت در طولانی مدت باید هر دو را پرورش دهید. هنگامی که از ریاضی راحت هستید، می توانید با مدیتیشن، چند حرکت یوگا یا پیاده روی آرام در پارک سعی کنید خودتان را برای تمرکز بیشتر آماده کنید.
9. عاشق نباشید
اگر بیش از حد عاشق وسیله نقلیه یا سرمایه و پول خود هستید، نمی توانید درست تصمیم گیری کنید. شما باید از سرمایه ناکارآمد خود استفاده کنید، و درآمد کسب کنید در حالی که همه افراد راه اشتباه را می روند و برای این کار ریسک نمی کنند.
10. زندگی شخصی خود را سازماندهی کنید
هر اشتباهی که در زندگی شخصی خود داشته باشید سرانجام عملکرد تجاری شما را تحت تأثیر قرار می دهد. این امر بسیار خطرناک است به خصوص اگر با پول، ثروت و قطبیت مغناطیسی صلح نکرده باشید. نیازهای تجاری خود را از نیازهای شخصی خود جدا کنید و از هر دو مراقبت کنید.
11. از ضرر کردن نترسید
ضرر کردن بخشی طبیعی از چرخه زندگی یک معامله گر است. آنها را با کمال میل بپذیرید و به استراتژی های آزمایش شده همه چیز را در زمان درست به نفع خودتان تمام کنید. سعی نکنید با سرمایه گذاری بیشتر ضرر قبلی خود را جبران کنید. این سبک معامله یک فاجعه ی تجاری است.
12. مراقب هشدارها باشید
خیلی کم پیش می آید خسارت ها بزرگ بدون هشدار قبلی باشند. بازرگانان به طور مرتب آن سیگنال ها را نادیده می گیرند و به خودشان امید می دهند. به طور خلاصه، مراقب علائم اولیه باشید که شرایط بازار در حال تغییر است و خطراتی را برای موقعیت های شما ایجاد می کند.
13. از نرم افزارها استفاده نکنید
برخی از معامله گران موفق سعی می کنند با داشتن نرم افزارهای گران قیمت و بدون هیچگونه مهارتی، در این بازار ها پیروز شوند. این ابزارها هنگامی که فکر می کنید هوشمندتر از آنچه هستندکه فکر می کنید، می توانند شما را نا امید کنند. از ابزارهایی استفاده کنید که به خوبی با برنامه معاملاتی شما مطابقت داشته باشند، اما به یاد داشته باشید که در نهایت، شما کسی هستید که تصمیم می گیرد.
14. از تجربیات افراد موفق استفاده کنید
طبیعی است که معامله گران از قهرمانان مالی خود تقلید کنند، اما این یک راه عالی برای از دست دادن پول است. هرچه می توانید از دیگران بیاموزید، ولی در نهایت بر اساس استراتژی های خود تصمیم گیری کنید.
15. غول چراغ جادو را فراموش کنید
معامله گران فکر میکنند که یک فرمول عجیب و استثنایی همیشه میتواند آنها را ثروتمند کند. اما در واقعیت، هیچ راز و فرمول جادویی و غول چراغ جادویی وجود ندارد زیرا راه موفقیت همیشه از انتخاب دقیق، مدیریت ریسک مؤثر و سودآوری ماهرانه حاصل می شود.
16. به موقع تصمیم گیری کنید
این خوب است که در مورد کاری که انجام می دهید، احساس خوبی داشته باشید، اما در این نوع سرمایه گذاری تا زمانی که کارتان تمام نشود یا موقعیت درست را پیدا نکنید، سود نمی کنید. اگر زودتر بتوانید، با توقف های ناگهانی یا فراز و نشیب های بازار، آشنا شوید، دستهای پنهان بازار نمی توانند در آخرین لحظه سرمایه شما را بر باد دهند.
17. شاخص های فنی را فراموش نکنید
معامله گران موفق تمرکز خود را بر روی قیمت می گذارند، مطمئن شوید که همه چیز تحت کنترل است. پیش بروید و شاخص های فنی پیچیده را پیدا کنید، و حتما بخاطر داشته باشید که وظیفه اصلی آنها تأیید یا رد چیزی است که چشم شما از قبل می بیند.
18. با ضررها دوست شوید
تجارت یکی از معدود مشاغلی است که در آن از دست دادن پول راهی طبیعی برای رسیدن به موفقیت است. در صورت کنار آمدن با این مسئله، هر ضرر در معاملات تجاری با یک درس مهم در بازار همراه است. همچنین بدانید چه موقع باید انصراف داده و از بازار کناره گیری کنید. ضررها را بپذیرید، مجدداً برای ساماندهی اوضاع خود وقت بگذارید، و سپس با دیدگاه جدید و انرژی زیاد به بازار برگردید.
19. سعی کنید شخص موفقی باشید نه یک تاجر موفق
شما هیچگاه تا زمانی که یک شخص موفق نباشید یک تاجر موفق نمی شوید.شما ابتدا باید با تغییراتی در طرز فکر، سیستم های اعتقادی مناسب در مورد تجارت، عادات متفاوت و بهتر، اهداف و برنامه هایی را در مورد چگونگی دستیابی به آنها شروع کنید، و بعد از آن به موفقیت در تجارت فکر کنید.
کلام آخر
- ما می توانیم از موفقیت ها و همچنین شکست ها درس عبرت بگیریم. برخی از معروفترین معامله گران سود و ضررهای زیادی را متحمل شده اند.
- معامله گران مشهور دنیا می توانند در بازار تأثیر بگذارند. اعمال و سخنان آنها می تواند در خرید و فروش مردم تأثیر بگذارد.
- برخی از معامله گران معروف دنیا بازارها را برای همیشه تغییر داده اند. معاملات آنها توانایی تجزیه اقتصادی را داشته است.
- همه معامله گران معروف دنیا از ابتدا انقدر تجربه نداشته اند.
اکثر معامله گران نتوانند از پتانسیل ها و تمام توان خود استفاده کنند، در نهایت با پول و استعداد و تلاش خود کسب سود میکنند و روش های سنتی تری برای کسب درآمد پیدا می کنند. با پیروی از قوانین کلاسیک طراحی شده برای حفظ تمرکز نیز بر سودآوری، به یک عضو در این بازار حرفه ای تبدیل شوید.
معامله گر شکست ناپذیر کیست؟
معامله گران جدید تمایل دارند بر ستاپ (Set-up) معاملاتی و نقطه ورود تمرکز کنند. آنها به دنبال سوددهترین سهام هستند و تمایل دارند در قیمت درست وارد معامله شوند که البته به نظر منطقی است. نقطه ورود نقطه واضحی برای شروع معامله باشد.
اما آیا واقعا این طور است؟
حقیقت تلخ این است که سیگنال نقطه ورود شامل چندین مرحله در پروسه معامله گری میشود و اولین مرحله نیست. معاملهگران تمایل دارند مجذوب این مرحله شوند چرا که مفیدترین مرحله در چرخه معامله گری است.
مایکل کاول (Michael Covel) در کتاب The Complete Turtle Trader شرح میدهد ریچارد دنیس، معامله گر مشهور، چطور توانست این موضوع را به شاگردان خود بفهماند:
“تحقیقات ما نشان دادند که تعیین شرایط دقیق تسویه و خروج از معامله، بسیار مهمتر از شروع معامله است. با یک استراتژی خروج خوب، حتی اگر بطور تصادفی وارد معامله شده باشید نتیجه شگفتانگیزی میگیرید.”
دنیس در واقع لاک پشتها (شاگردان دنیس) را به چالش میکشید تا به صورت تصادفی وارد بازار شوند و پس از ورود، معامله آنها را مدیریت میکرد. زمانی که آنها وارد معامله میشدند در صورتی که مدیریت سرمایه را رعایت کرده بودند، میتوانستند بدترین اتفاق ممکن را مدیریت کنند.
نقطه ورود تعیین کننده سود یا ضرر شما نیست، بلکه نقطه خروج این مسئله را مشخص میکند. بسیاری از معامله گران بر پیدا کردن “ستاپ عالی” متمرکز هستند به جای آن که به بر تمام مراحل قبل از این که وارد معامله شوند، تمرکز داشته باشند.
انرژی و زمان یک معامله گر باید کجا متمرکز شود؟
عملکرد یک معامله گر بیشتر تحت تاثیر استراتژی نقطه خروج و فرایند مدیریت ریسک قرار دارد.
تدوین استراتژی نقطه خروج و فرایند مدیریت ریسک به نسبت انتخاب کردن نقطه ورود عالی، تاثیر بیشتری بر عملکرد یک معامله گر دارد. درست است که نقطه ورود خوب لبه (Edge) اضافهای به معامله شما اضافه میکند اما نقطه ورود تنها یک لبه محسوب میشود. اگر معامله گری قبل از ورود به معامله تمام عناصر برنامه معاملاتی را رعایت کند، میتوان گفت قبل از شروع جنگ، پیروز جنگ شده است. معامله گری که برنامه معاملاتی، صبر و انضباط دارد، شکست ناپذیر است.
راه های مقابله با شکست های متعدد در ترید کردن و معامله ارزهای دیجیتال
شکست در ترید مهمترین ترس از معامله در بازارهای سرمایه ای محسوب می شود. در واقع زمانی که یک معامله گر دست به خرید و فروش می زند، همواره این سوال را از خود می پرسد که آیا این ترید و معامله موفقیت آمیز خواهد بود یا خیر.
به عبارت ساده تر هر معامله گر و سرمایه گذار مبتدی یا حرفه ای ترس از شکست در ترید را در خود احساس می کند و این حس کاملا طبیعی و منطقی است. زیرا اساسا بازارهای سرمایه ای مانند بازار ارزهای دیجیتال آمیخته با مفهومی به نام ریسک هستند. ریسک نیز مفهومی است که سود و زیان را برای ما تعریف می کند. از این رو می توان گفت که برای مقابله با شکست در ترید کردن باید با مفهوم ریسک آشنا شویم.
ریسک، خط مرز بازارهای سرمایه ای
ریسک مفهومی است که آن را می توان در زندگی روزمره نیز به خوبی مشاهده کرد. برای بسیاری از ما ریسک به معنی خطرپذیری یا توانایی پذیرش خطر در ازای کسب یک موفقیت است. بگذارید ساده تر توضیح دهیم.
ریسک حاصل توانایی انتخاب و عدم پیش بینی آینده حاصل می شود. انسان ها طی شبانه روز در موقعیت های انتخاب بسیاری قرار می گیرند. به عبارت ساده تر انسان ها هر لحظه و در هر موقعیتی باید تصمیم بگیرند که کدام مسیر و کدام انتخاب درست است. اما نکته ای که وجود دارد این است که هیچ کدام از انسان ها توانایی پیش بینی آینده را ندارند. از این رو نمی توان به صورت مشخص و کامل بیان کرد که آیا مسیر انتخاب شده نتیجه مناسبی خواهد داشت یا خیر.
بنابراین هر انتخاب عواقبی دارد. این عواقب بسته به بزرگی و کوچکی انتخاب می تواند تغییر کند. اما نکته مهمی که وجود دارد این است که عملا هیچ گاه نمی توان به طور کامل و دقیق در مورد این عواقب صحبت کرد. زیرا عملا همیشه آینده غیر قابل پیش بینی است.
پس اگر بخواهیم ساده تر بیان کنیم، هر انتخاب ما با درصدی ریسک همراه است. یعنی شما در هر انتخاب ممکن است شکست بخورید و یا به پیروزی برسید و این موضوع در مورد هر موقعیت انتخابی صادق است.
انتخاب رفتن به کلاس درس یا خوابیدن و یا انتخاب خرید یک سهم یا فروش آن و هزاران موقعیت انتخاب دیگر شما را در معرض ریسک قرار می دهد.
نکته مهمی که در مورد ریسک باید به آن توجه داشته باشید این است که ریسک یک مفهوم قابل اندازه گیری و قابل شناسایی است. اما مسائلی مانند شانس و قمار و … غیر قابل پیش بینی و اندازه گیری هستند. از این رو آن چیزی که باعث می شود بازارهای سرمایه ای از مفاهیمی مانند بازی قمار و … جدا شوند، وجود همین مفهوم ریسک در بازار است.(در ادامه مقاله ریسک خرید دوج کوین را مطالعه نمایید.)
شکست در ترید یا موفقیت در آن؟! مسئله این است
ریسک مانند ظرف خالی است که به شما نشان می دهد پاداش حاصل از موفقیت یا ضرر ناشی از شکست در ترید شما چقدر است. به عبارت ساده تر شما بر اساس شناسایی ریسک می توانید مشخص کنید که تا چه اندازه سودآوری می خواهید و تا چه اندازه می توانید شکست در ترید را تحمل کنید.
به عبارت ساده تر شکست در ترید کردن مانند شکست در معامله ارزهای دیجیتال یک امر عادی و اجتناب ناپذیر در بازار های سرمایه ای محسوب می شود. به عبارت بهتر شما حتما چیزی تحت عنوان شکست در ارزهای دیجیتال یا سایر بازارهای سرمایه ای را تجربه می کنید و این اجتناب ناپذیر است.(در ادامه مقاله قوانین استخراج ارزهای دیجیتال را مطالعه کنید.)
در واقع ما نمی توانیم جلوی شکست در ترید کردن را بگیریم، اما می توانیم تاب آوری خودمان در برابر شکست در ترید را محاسبه کنیم و بر اساس آن دست به معامله بزنیم.
به عبارت ساده تر یک معامله گر حرفه ای همیشه سناریوهای مختلفی برای معامله خود طراحی می کند. یکی از این سناریو ها مسلما شکست در ترید خواهد بود. از این رو این معامله گر با در نظر گرفتن این مسئله و با شناسایی ظرف ریسک مشخص می کند که تا چه اندازه می تواند در برابر این شکست و ضرر تاب آوری داشته باشید. از این رو زمانی که بازار مطابق میل او پیش نرود و تریدر می داند که در چه موقعیتی قرار گرفته و با چه ضریبی می تواند این ضرر را تحمل و جبران کند.
چگونه در برابر شکست در ترید مصون شویم؟
همانطور که گفتیم عملا شکست در ترید – مانند شکست در معامله ارزهای دیجیتال – غیر قابل اجتناب است. پس بهترین روش برای مقابله با شکست در ترید، قبول کردن آن است.
در واقع شما در مرحله اول باید قبول کنید که احتمال شکست در ارزهای دیجیتال و یا سایر بازارهای سرمایه ای وجود دارد. بعد از قبول کردن وجود چنین سناریویی، نوبت این است که ریسک ورود به معامله یا خروج از آن را تا حد امکان محاسبه کنید. یادتان باشد که بخشی از این محاسبه مربوط به آینده است. بنابراین عملا نمی توان همیشه به طور دقیق این ریسک را شناسایی کرد. اما بر اساس آموزش و تجربه به دست آمده می توان تا حد زیادی ریسک منطقی و درستی را محاسبه کرد.
بعد از محاسبه ریسک، حالا نوبت این است که مشخص کنید که آیا بر اساس این ریسک می توانید شکست در ترید ناشی از آن را تحمل کنید یا نه. این مشخص کردن مسیر و سناریوی شکست عملا به شما این قدرت را می دهد که اولا در وضعیت قرمز خونسردی خودتان را حفظ کنید و تسلط تان را از دست ندهید. از طرف دیگر شناسایی ریسک و مشخص کردن تاب آوری شما در برابر شکست در ترید می تواند مشخص کند که در چه موقعیت از این ضرر کنار بکشید و از معامله خارج شوید.
توجه داشته باشید که اصلی ترین و مهمترین فاکتور طراحی و تعیین استراتژی نیز شناسایی ریسک و مشخص کردن تاب آوری در برابر شکست در ترید است.
پس اگر بخواهیم واضح تر توضیح دهیم، شما با استفاده از شناسایی ریسک، استراتژی طراحی می کنید که در آن تاب آوری در برابر شکست در ترید را نیز در نظر می گیرید. با این کار درصد شکست شما در بازارهای سرمایه ای کاهش پیدا می کند. همچنین در خاطر داشته باشید که شکستی که بر اساس استراتژی حاصل شود، قابل جبران است. اما زمانی که شما بدون هیچ استراتژی و شناسایی ریسکی شکست بخورید، عملا نمی توانید آن را تحلیل کنید و به نوعی از آن درس بگیرید.اگر میخواهید در مورد سود ترید کردن بیشتر بدانید این مقاله را بخوانید.
نحوه تبدیل شدن به یک معامله گر باثبات
چه بپذیرید یا نپذیرید این را باید گفت که ضرر بخش جدایی ناپذیری در معاملات میباشد هر معامله گر خوبی ضرر را تحمل میکند اما تفاوت بین معامله گر موفق و معامله گر شکست خورده در نحوه مدیریت ضرر می باشد .
اغلب معامله گران تازه کار معمولاً برای انتقام شکست های خود در معاملات قبلی ، به معاملات چشم بسته روی می آورند . این افراد این چنین معاملاتی را برای انتقام از شکستی که در معاملات قبلی خود دچار شده اند انجام میدهند و اغلب به صورت کاملاً بی منطق و با میزان ریسک بالا معاملات خود را انجام میدهند . عده ای دیگر وجود دارند که سعی میکنند به طور کلی از شکست ها چشم پوشی کرده و با حس افسردگی که شکست به آنها میدهد معاملات خود را ادامه دهند .
باید گفت که این دو رویکرد از نظر استراتژی های معاملاتی باعث افسردگی بیشتر فرد معاملهگر میشود و این موارد باعث هدر رفتن کل سرمایه فرد معامله خواهد شد .
استراتژی معاملاتی
ضرر در معاملات یک مشکل نیست ، بلکه فقدان یک استراتژی معاملاتی مناسب مشکل اصلی میباشد .
داشتن یک برنامه کلی برای معاملات به معامله گران کمک خواهد کرد تا مواردی مانند مدیریت ریسک ، مدیریت سرمایه ، سیگنال های ورود و خروج خود را به صورت کامل تحت کنترل داشته باشند . استراتژی های معاملاتی در برنامه کلی فرد معامله گر مناطق ورود و خروج را به صورت مناسب شرح داده و قبل از اینکه فرد در این مناطق ورود یا خروج کند آزمایش های دقیقی را طبق این برنامه معاملاتی پشت سر خواهد گذاشت .
معامله گران باتجربه استراتژی های خود را از طریق آزمایش های جامع و مکرر نقد و بررسی خواهند کرد و خواهند دانست که کدام رویکرد در بازار بهتر عمل می کند این موضوع به آنها اعتماد به نفس کافی را می دهد تا با وجود معاملات احساس خطر از دست دادن را نداشته باشند .
آیا انجام دادن یک معامله به معنای پذیرش ریسک میباشد ؟
انجام معامله توسط شخص معامله گر به معنای پذیرش ریسک نمی باشد بلکه انجام معامله توسط شخص معامله گر به معنای مدیریت ریسک در معامله می باشد این دو موضوع دو چیز کاملاً متفاوت از هم می باشند .
هنگامی که معامله گر معامله ای را انجام می دهد اغلب انتظار سود را دارد و تنها به احتمال ضرر یا ریسک فکر میکند این موضوع یک اشتباه بسیار بزرگ میباشد که منجر به ناامیدی و در نهایت ضرر هنگفتی برای فرد معامله گر خواهد شد .
قبل از انجام معامله هدف معامله گر می بایست پذیرای احتمال ضرر در معامله باشد .
با تشخیص میزان احتمال زیان در معامله هیچگونه تغییر استراتژی لحظه ای در هنگامی که معامله در حال انجام می باشد رخ نمی دهد . شما می بایست نقطه حد ضرر خود را پیش از ورود به معامله مشخص کنید این موضوع باعث میشود تا یک حالت ذهنی راحت و بدون فشار هرگونه احساسات مطابق با طرح کلی معاملاتی شما انجام شود .
ریکاوری فرد معامله گر پس از کسب ضرری بزرگتر از حد انتظار
یک ضرر بزرگ نه تنها از نظر مالی بلکه از نظر روحی نیز می تواند برای فرد معامله گر بسیار ویرانگر باشد اگرچه که این میزان ضرر می تواند برای هر فردی حتی بهترین معامله گر ها اتفاق بیفتد اما باید گفت که پیروی از یک طرح معاملاتی مناسب به جلوگیری از این اتفاق بسیار کمک خواهد کرد
درست است که حد ضرر برای محافظت از سرمایه وجود دارد اما لزوماً همیشه حد ضرر در سطح قیمت انتخاب شده محدود نمی شود . گاه ممکن است که حد ضرر در طول یک روند مهم بازار فعال شود و این موضوع میتواند به صورت غافلگیر کننده ای برعکس آنچه در ابتدا پیش بینی کرده باشید اتفاق بیفتد به اینگونه اتفاقات نقطه توقف خرید و فروش گفته میشود .
حد توقف معاملاتی موضوعی است که در آن محدودیت هایی در قیمت سفارشات وجود دارد . شما قیمتی که پذیرفتهاید را به کارگزار خود اعلام میکنید و در این نوع سفارشات دو نوع قیمت وجود دارد اولین نوع حد توقف مشخص می شود و دیگری قیمتی که در آن محدوده شما انتخاب می کنید متوقف می شود . با این حال باید بدانید که هیچ تضمینی وجود ندارد تا سفارش شما به صورت کامل به قیمتی که مدنظر دارید برسد به خصوص اگر روند بازار به صورت مدام در حال افزایش و کاهش باشد .
تجربه میزان بیش از حد ضرر در سایر افراد به طریق مختلفی تاثیر گذار می باشد
این موضوع مهم است که کمی زمان بگذارید و اجازه دهید تا ضرر را درک کنید . باید با این موضوع کنار بیایید و ضرر را بپذیرید هنگامی که از لحاظ روحی در موقعیت بهتری قرار گرفتید اکنون می توانید به تجزیه و تحلیل دلیل وقوع ضرر فکر کنید آیا برنامه معاملاتی خود را دنبال کرده بودید آیا تمامی اتفاق ها را تحت پوشش قرار داده بودید آیا کاری است که بتوانید در آینده برای جلوگیری از تکرار این میزان ضرر انجام دهید .
هنگامی که برای بازسازی اعتماد به نفس که قبلاً داشتید احساس آمادگی کردید ابتدا به معاملات کوچکتر رو بیاورید . این معاملات به اندازهای بزرگ نیستند که برای شما ترس از دست دادن دوباره زنده شود اما در عین حال به آن اندازه کوچک نیستند که ذهن شما معامله را جدی نگیرد .
مسئولیت قبول کنید
ضرر و زیان در معاملات همانطور که در ابتدای این مقاله مشخص شد بخش بزرگی از معاملات میباشد پذیرش مسئولیت امری حیاتی برای هر معامله گر می باشد بسیاری از ما این مورد را نادیده میگیریم و به جای اینکه مسئولیت یک معامله بعد را بپذیریم همه چیز را به جز خودمان از جمله بازار کارگزار یا خدمات یا هرگونه چیز دیگری را مقصر می دانیم .
شکست برای تحلیل شما و حساب شما به دست آمده است اکنون می بایست ضرر را کنترل کرده آن را بررسی کنید و سپس به ادامه راه خود ادامه دهید برای کنترل شکست شما می توانید با یک استراتژی آزمایش شده معاملات خود را ادامه دهید زیرا با آزمایش این استراتژی شما به کلیه احتمالات برای مقابله با ضرر هایی که ممکن است در معاملات برایتان پیش بیاید غلبه کرده اید .
معامله گران با تجربه مقداری از سرمایه را که از پیش تعیین شده و با از دست دادن آن راحت هستند را توسط ضرر از دست میدهند و این ضرر را به عنوان بخشی اجتناب ناپذیر از ما معاملات میپذیرند سپس آنها به معامله بعدی می روند زیرا می دانند استراتژی کلی آن ها باعث می شود در دراز مدت سود خوبی را به دست بیاورند .
احساس راحتی در هنگام ناخوشایندی
برای موفقیت به عنوان یک معامله گر شما باید خود را در موقعیت های قرار دهید که گاه ضرر و زیان را نیز به همراه داشته باشند این بخشی از شغل شما به عنوان یک معامله گر می باشد و شما بصورت فعال همواره در حال رقابت با قدرتمندترین احساسات خود می باشید .
دیدگاه شما