حسابداران ارشد
عواملی که بر رونق کشورهای صنعتی در دهه 1990 اثر داشته است شامل :1) افزایش بهره وری با کامپیوتر و توسعه اینترنت 2) ادغام و تحصیل شرکتها است که باعث افزایش کارایی و هم افزایی شده و اثر مثبتی بر فرایند تولید در واحدهای انتفاعی داشته است .
دردهه 1980 تحصیل شرکت از طریق نقدی و اهرمی بوده است
روش خرید اهرمی : در این روش شرکت سرمایه گذار تمام سهام عادی واحد انتفاعی دیگر را تحصیل می کند شرکت سرمایه گذار را جدید و شرکت در حال عملیات را شرکت قدیم می نامند . پس از تحصیل کل دارائی شرکت قدیم به شرکت جدید واگذار می شود و بخش اعظم سرمایه شرکت جدید نوعی بدهی است از این رو به آن روش اهرمی می گویند . سرمایه اندک شرکت جدید توسط گروه کوچکی از سهامداران قبلی شرکت قدیم که معمولا مدیران بوده اند تامین می شود.
توسعه سرمایه گذاری بین شرکتها باعث شده که حسابداری این نوع سرمایه گذاریها مورد توجه باشد .
سه روش برای گزارش سرمایه گذاری در سهام سایر شرکتها وجود دارد :
1) تهیه صورتهای مالی تلفیقی با فرض دو یا چند شخصیت حقوقی مجزا به عنوان یک شخصیت حسابداری
2) روش ارزش ویژه بدون تهیه صورتهای مالی تلفیقی
3) روش ارزش متعارف یابهای تمام شده
توجیه بکارگیری روشهای مختلف برای سرمایه گذاری در سهام سایر شرکتها است و میزان نفوذ شرکت سرمایه گذار بر شرکت سرمایه پذیر است .
ضوابط میزان نفوذ شامل
1) درصد تملک سهام عادی با حق رای ( سطح کنترل)
2) داشتن کنترل در هیات مدیره
3) کنترل عملیات یا مدیریت
هیات تدوین استاندارد بر درصد تملک سهام عادی با حق رای ( سطح کنترل ) تاکید کرده اند .
در استاندارد های قدیمی حسابداری در ع ملیات نامتجانس و عملیات در کشورهای خارجی با وجود تملک اکثریت سهام عادی عدم تلفیق را مجاز دانسته است ولیکن در استانداردهای جدید تلفیق در تمامی موارد را الزام کرده است و تنها وجود کنترل موقت یا نبود کنترل مالک اکثریت سهام مستثنی است .
نتیجه اقتصادی تلفیق : ورود دیون به ترازنامه تلفیقی است که در صورت عدم تلفیق در ترازنامه شرکتهای سرمایه پذیر انعکاس می یابد .
عدم کنترل مالکیت اکثریت زمانی اتفاق می افتد که شرکت سرمایه پذیر در مرحله تجدید سازمان یا انحلال باشد یا عملیات در کشورهای خارجی تابع مقررات محدود کشور متبوع شرکت فرعی باشد .
اگر سرمایه گذار مالک اکثریت سهام عادی سرمایه پذیر نباشد روش ارزش ویژه ، ارزش متعارف و یا بهای تمام شده استفاده می شود .
وقتی نفوذ با اهمیت است ( مالکیت 20 تا 50 درصد سهام ) اما کنترل موثر نباشد از روش ارزش ویژه و وقتی نفوذ با اهمیت نباشد از روش متعارف یا بهای تمام شده استفاده می شود .
تکنیک ترکیب تجاری است در این تکنیک دو یا چند شخصیت حقوق مجزا به عنوان یک شخصیت حسابداری یگانه تلقی می شود . و سوابق حسابداری هر شرکت تلفیق شونده ترکیب و برخی اصلاحات انجام می شود .
در مباحث تلفیق اصطلاحات ؛ واحد تجاری ترکیبی ، شرکتهای ترکیب شونده ، شرکتهای ترکیب کننده ( شرکتی که سهامداران آن کنترل سهام عادی را بدست می آورند ) و ترکیب شونده را داریم .
ارزشیابی داراییها و بدهیهای شرکتهای جداگانه به روشهای زیر انجام می شود :
1) روش اتحاد منافع : ارزشهای دفتری شرکتهای ترکیب شونده بکار گرفته می شود
2) روش خرید : فرض بر این است که یک شرکت ( شرکت اصلی ) شرکتی دیگر ( شرکت فرعی ) را خریداری می کند و داراییها و بدهیهای شرکت فرعی بر مبنای ارزشهای بازار و داراییها و بدهیهای شرکت اصلی بر مبنای ارزش دفتری ارزشیابی می شود .
3) رویکرد شخصیت حسابداری جدید : داراییها و بدهیهای تمامی شرکتها به روش ارزش بازار ارزشیابی می شوند .
در این روش شرکت اصلی حسابداری را مثل تحصیل یک دارایی بر مبنای بهای تمام شده یا درواقع ارزش متعارف در زمان تحصیل انجام می دهد .
و شرکت فرعی حسابهای خود را یا بر اساس ارزش دفتری حفظ می کند و یا بر اساس ارزش متعارف در زمان واگذاری ( روش تسری ارزشهای جاری به صورتهای مالی شرکت فرعی ) نگه می دارد .
ویژگی های روش خرید :
1) داراییها و بدهیهای شرکتهای ترکیب شونده به ارزش متعارف است
2) اگر شرکت ترکیب کننده به منظور ترکیب سهام خود را منتشر کند سهام به ارزش بازار در دفاتر ثبت می شود
3) اگر مخارج ترکیب مستقیم باشد به بهای تمام شده سرمایه گذاری اضافه می شود ولی اگر غیر مستقیم باشد هزینه دوره می شود
4) تفاوت بین بهای تمام شده سرمایه گذاری با ارزش منصفانه به عنوان سرقفلی شناسایی می شود
ح سابداری ترکیب واحدهای تجاری دشوار است زیرا :
1) اگر پرداخت سرمایه گذار غیر نقدی باشد بهای تمام شده خرید مشخص نمی باشد .
2)ممکنه ارزشهای متعارف داراییها و بدهیهای شرکت فرعی در دسترس نباشد
3) غالبا جمع بهای تمام شده خرید با ارزش متعارف داراییها و بدهیها برابر نیست و اختلاف همان سرقفلی است .
رویکرد شخصیت حسابداری جدید
در این روش واحد ترکیبی به عنوان یکواحد کاملا جدید است و ارزشهای تمامی داراییها و بدهیهای شرکتهای ترکیب شونده در تاریخ ترکیب استفاده می شود .
در این روش داراییها و بدهیها به نسبت تحصیل سهام شرکت سرمایه پذیر( فرعی) توسط شرکت سرمایه گذار(اصلی) انجام می شود .و در ین روش بخشی از از داراییها و بدهیهای شرکت ترکیب شونده تلفیق می شود .
وقتی شرکت اصلی نفوذ بااهمیتی داشته باشد از این روش استفاده می کنند . و اگر کنترل شرکت فرعی را نداشته باشد ( مالکیت کمتر از 50%) تهیه صورتهای مالی ضروری نیست .
در این روش مانده حساب سرمایه گذار(اصلی ) به دلایل زیر نسبت به زمان تحصیل تغییر می یابد :
1) گزارش سود توسط شرکت فرعی
2) دریافت سود از شرکت فرعی
3) مازاد تجدید ارزیابی داراییها و بدهیها
4) مبادلات درون گروهی
اما سود خالص و انباشته شرکت اصلی با سود خالص و انباشته تلفیقی برابر است
تلفیق یک سطری : اجرا و حساب سرمایه گذاری در صورتهای مالی شرکت اصلی انعکاس از ارزش دفتری حقوق این شرکت در شرکت فرعی تلفیقی می شود .
در واقع حساب سرمایه گذاری شرکت اصلی ، تغییر خالص در ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام شرکت فرعی را منعکس می کند .
مبلغ سرمایه گذاری برابر بهای تمام شده بعلاوه سایر هزینه های تحصیل ، مبلغ پرداختی مازاد بر ارزش دفتری سرمایه گذار تعیین می کنند . مبلغ مازاد سرقفلی است .
سه رویداد که باید در حساب سرمایه گذاری شرکت سرمایه گذار ثبت شود :
1) سهم متناسب از سود ( زیان ) خالص شرکت سرمایه پذیر : به بدهکار حساب سرمایه گذاری و بستانکار سود حاصل از سرمایه گذاری منظور می شود
2) سهم متناسب از سود سهام پرداختی شرکت سرمایه پذیر: به بدهکار موجودی نقد و بستانکار حساب سرمایه گذاری شرکت سرمایه گذار منظور می شود
3) استهلاک مبلغ اضافی پرداختی : به بدهکار حساب سود حاصل از سرمایه گذاری و بستانکار حساب سرمایه گذاری شزکت سرمایه گذار منظور می شود
نتیجه یک سطر در ترازنامه ( حساب سرمایه گذاری در شرکت سرمایه گذاری ) و یک سطر در سود و زیان ( سود حاصل از سرمایه گذاری در شرکت سرمایه پذیر) است
روش ارزش ویژه از نظر ویژگی های مربوط بودن و ارائه معتبر اطلاعات مورد تردید است زیرا :
1) بهای تمام شده یا ارزش بازار سرمایه گذاری را منعکس نمی کند
2) نمی توان مبلغ واقعی سود سهام دریافتی شرکت فرعی را از صورت سود وزیان معلوم کرد
رویکرد ارزشیابی برمبنای ارزش جاری روشی برتر است زیرا :
1) ارزش جاری سرمایه گذاری را گزارش می کند
2) توان ایجاد وجه نقد سرمایه گذاری را دارد
رویکرد ارزش متعارف
وقتی نفوذ با اهمیتی در شرکت سرمایه پذیر وجود ندارد رویکرد ارزش متعارف برای اوراق سهامی که به عنوان اوراق تجاری ویا اوراق بهادار آماده برای فروش طبقه بندی می شود و اگر ارزش متعارف قابل اطمینان نباشد بهای تمام شده ثبت می شود و سودهای دریافتی در بستانکار سود حاصل از سرمایه گذاری ثبت می شود .
گزارش افزایش و کاهش ارزش اوراق بهادار در دسترس و با 20 درصد یا کمتر :
1) اگر قصد فروش اوراق در کوتاه مدت باشد در حساب سود و زیان
2) به عنوان اوراق بهادار آماده برای فروش باشد در حساب سود وزیان جامع
تعریف واحد گزارشگری:
هدف تهیه صورتهای مالی تلفیقی :
تاکید بر منافع سهامداران و طلبکاران شرکت اصلی و ارائه نتایج عملیات ووضعیت مالی شرکت اصلی و شرکت فرعی به عنوان یکواحد یگانه متشکل از دو یا چند بخش تابعه
فرض بر این که صورتهای در مقایسه با صورتهای مالی جداگانه شرکتها اطلاعات با معنی تر را گزارش کند
مناسبترین روش گزارشگری روش تلفیقی است ولیکن این روش نقاط ضعف دارد اول اینکه تعریف واحد گزارشگری مورد سوال است دوم اینکه در سودمندی اطلاعات منعکس شده تردید هست زیرا باعث می شود در مورد شخصیتهای حقوقی واقعی گزارشهای لازم ارائه نشود و برخی اطلاعات شخصیت حقوقی در دسترس همگان قرار نگیرد و اطلاعات قبل از تجمیع برای پیش بینی سود و ارزشیابی مفید تر باشد
تحقق هدف افزایش ثروت سهامداران مستلزم کسب بازده و کسب بازده به تحصیل ترکیبی از دارایی ها بستگی دارد ، در این راستا واحدهای تجاری به دو نوع توسعه عمده مبادرت می نمایند : 1) توسعه از درون : شامل تحصیل انواع دارایی ها و گسترش بخشهای مختلف واحدهای تجاری 2 ) توسعه از بیرون : ترکیبهای تجاری. بسیاری از واحدهای تجاری عملیات خود را با تحصیل سایر واحدهای تجاری گسترش می دهند از مهمترین دلایل ترکیبهای تجاری عبارتند از : تنوع تجاری ، ثبات دستیابی به مواد اولیه ، تنوع محصولات ، افزایش قدرت ، رقابت و افزایش ظرفیت استقراض . ترکیبهای تجاری می توانند به اشکال متفاوتی شامل عمودی ، افقی و ناهمگون رخ دهند در ترکیبهای عمودی ( بین خریدار و فروشنده مواد اولیه ) عموما هم افزایی از حذف هزینه های مرتبط با مذاکرات و چانه زنی ایجاد می شود ، در حالی که ترکیبهای افقی ( بین رقبا ) عموما هم افزایی از حذف هزینه های موازی و غیر ضروری ایجاد می گردد و در نهایت ، در ترکیبهای ناهمگون ( گروهی از واحدهای تجاری با فعالیت های متفاوت ) هم افزایی ، با تحت کنترل در آوردن ریسک تجاری محقق می شود .
ترکیب افقی : ترکیب شرکتها در فعالیتها و بازارهای مشابه تجاری است مثل ترکیب شرکت سیمان فارس خوزستان با چند شرکت تولید کننده سیمان
ترکیب عمودی : ترکیب شرکتهای با عملیات مختلف اما پشت سرهم یا در سطوح مختلف تولید یا توزیع کالا مثل ترکیب فولاد مبارکه با شرکت تولید کننده سنگ آهن
ترکیب ناهمگن : ترکیب شرکتها با محصولات و خدمات متنوع مثل شرکتهای خودرو سازی
شرکتها معمولا برای بدست آوردن حق کنترل در شرکت دیگر ، اکثر سهام دارای حق رای آن شرکت را تحصیل می کنند طبق ویژگی رجحان محتوا بر شکل ، شرکت اصلی ملزم است به اینکه صورت های مالی تلفیقی تهیه کند به منظور تهیه این صورتها می توان از نظریه های مختلفی استفاده کرد که پذیرش هر نظریه تاثیر عمده ای بر محتوای این صورتها دارد .
ترکیب واحدهای تجاری ممکن است به یکی از شکلهای زیر انجام شود :
1)جذب قانونی : دارایی ها و بدهی های شرکت تحصیل شده به شرکت تحصیل کننده منتقل می شود و شرکت تحصیل شده منحل می گردد .
تلفیق قانونی : دارایی ها و بدهی ها به یک شرکت تازه تاسیس منتقل می گردد و همه شرکتهای ترکیب شونده منحل می گردد.
2) تحصیل سهام : هیچ یک از شرکتهای ترکیب شونده منحل نمی شوند و شرکت تحصیل کننده حقوق مالکیت در شرکت دیگر به شکل سرمایه گذاری گزارش می کند رابطه ایجاد شده در تحصیل سهام رابطه اصلی – فرعی می باشد و شرکت اصلی اکثر سهام ( بیش از 50% ) دارای حق رای شرکت دیگر را تحصیل می کند .
معمولا صورتهای مالی تلفیقی سودمند تر از صورتهای مالی تک تک واحدهاست به منظور تهیه صورتهای مالی تلفیقی می توان چند نظریه مختلف را به کار بست نظریه های تلفیق عبارتند از :
2) نظریه شرکت اصلی
در این نظریه مرکز توجه در گزارشگری مالی شرکت اصلی است و به کارگیری آن منجر به تلفیق نسبی می شود و شرکت اصلی سهم خود از ارزش منصفانه دارایی ها و بدهی های شرکت فرعی در تاریخ تحصیل را با منبع دفتری دارایی ها و بدهی های خود تلفیق می کند و چون تلفیق نسبی است در ترازنامه تلفیقی وصورت سود و زیان تلفیقی سهم سود اقلیت گزارش نمی شود و الگوی محاسبه سرقفلی ، همان الگوی محاسبه سرقفلی در روش ارزش ویژه است .
نظریه شرکت اصلی :
در این نظریه مرکز توجه در گزارشگری مالی شرکت اصلی است و مانند نظریه مالکیت است و تنها تفاوت آن ارائه سهم اقلیت و سهم سود اقلیت در ترازنامه و صورت سود و زیان تلفیقی می باشد .
در این تئوری مرکز توجه نه تنها شرکت اصلی است بلکه سهم اقلیت نیز می باشد هنگامی که این نظریه مبنای تهیه صورتهای مالی تلفیقی باشد شرکتهای اصلی و فرعی نهاد واحد محسوب می شوند نظریه نهاد تاکید بر نهاد تلفیقی دارد در این نظریه سهم اقلیت بر اساس ارزش های منصفانه در ترازنامه و صورت سود و زیان تلفیقی گزارش می شود و سود و زیان فروش بین شرکتهای گروه به طور کامل حذف می شود .
بکارگیری بیانیه های 94 ، 141 ، 160 استانداردهای حسابداری مالی آمریکا نشان می دهد که رویه جاری در آمریکا نظریه نهاد است .
سهم اقلیت از دارایی های خالص شرکت فرعی متناسب با سهم آن ها انواع نسبت اهرمی از ارزش منصفانه خالص دارایی ها قابل تشخیص می باشد و سرقفلی شرکت فرعی در تاریخ تحصیل بعلاوه سهم آن از تغییرات در حقوق مالکانه از تاریخ تحصیل به بعد محاسبه می شود حقوق سهامداران اقلیت در ترازنامه تلفیقی باید در بخش حقوق صاحبان سهام ولی به شکل جدا از حقوق صاحبان سهام شرکت اصلی گزارش می شود این مبلغ به وضوح شناسایی و باعنوان سهم اقلیت یا حقوق بدون کنترل در شرکتهای فرعی نامگذاری شود این طبقه بندی با نظریه نهاد و با رفتاری سازگار است که سهم سهامداران اقلیت از سود را ، تسهیم سود ویژه تلفیقی می داند نه کاهشی جهت رسیدن به آن . قبلا دراین باره رویه مشخص وجود نداشت و اکثر شرکتها حقوق بدون کنترل یا سهم اقلیت را در بخش بدهی ها ( طبق نظریه شرکت اصلی ) و یا بین بخش بدهی ها و حقوق صاحبان سهام گزارش می کردند .
به عنوان مثال در ژاپن تا سال 1975 ، حقوق اقلیت به عنوان بدهی گزارش میشد از سال 1997 بعد از یک بازنگری بین بدهی ها و حقوق صاحبان سهام گزارش می شد و از سال 2005 به عنوان دارایی گزارش می شود .
در صورت سود وزیان تلفیقی ، ابتدا سود ویژه تلفیقی محاسبه می شود آن گاه سود ویژه تلفیقی انتساب پذیر به شرکت اصلی و بعد شود مربوط به حقوق اقلیت به شکل یک هزینه یا کاهش برای رسیدن به سود ویژه تلفیقی گزارش می شد .
در حال حاضر صورتهای مالی تلفیقی در ایران بر طبق استاندارد 18 و 19 بر طبق نظریه نهاد است . ولی برخی از رویه های به کار گرفته شده در ظان با نظریه شرکت اصلی همخوانی دارد .
مثلا سرقفلی ناشی از تحصیل یک واحد تجاری فرعی که تمام سهام آن بطور مستقیم یا غیر مستقیم متعلق به شرکت اصلی نباشد تنها به نسبت سهم شرکت اصلی شناسایی می شود و هیچ مبلغی به سهامداران اقلیت تخصص نمی یابد به عبارت دیگر سرقفلی با سهم شرکت اصلی محاسبه و گزارش می شود .
انواع نسبت اهرمی
مدیرمالی وب سایت مدیر مالی وب سایتی آموزشی است و کاملا به صورت خصوصی و بدون وابستگی به شرکت یا نهادی خاص فعالیت می کند. مدیرمالی به منظور ارتقا سطح دانش مالی عموم جامعه راه اندازی شده و آموزش های متنوعی با رویکرد سرمایه گذاری و مدیریت سرمایه در بازارهای مالی و اقتصادی ارائه می کند. به این …
هزینه متغیر
تعریف هزینه متغیر چیست؟ هزینه متغیر آن بخش از هزینه های شرکت است که با توجه به خروجی محصولات متفاوت است. هزینه های متغیر هزینه هایی هستند که بر اساس حجم تولید یک شرکت تغییر میکنند، هزینـه متغیر با افزایش تولید افزایش یافته و با کاهش تولید کاهش پیدا میکند. هزینه های متغیر با هزینه …
ارزش فعلی خالص (NPV)
تعریف ارزش فعلی خالص چیست؟ ارزش فعلی خالص یا به اختصار NPV تفاوت بین ارزش فعلی جریانات نقدی ورودی و ارزش فعلی جریان نقدی خروجی است. NPV برای بودجه بندی سرمایه مورد استفاده قرار میگیرد تا احتمال انواع نسبت اهرمی سرمایه گذاری محاسبه شده یا پروژه را تحلیل کند.
اهرم مالی
تعریف اهرم مالی چیست؟ یک. اهرم مالی عبارت است از استفاده از انواع ابزارهای مالی یا بدهی برای افزایش نرخ بازده بالقوه سرمایه گذاری. دو. میزان بدهی که برای تأمین مالی دارایی های یک شرکت مورد استفاده قرار میگیرد. شرکتی که برای تأمین مالی دارایی های خود بیشتر از بدهی استفاده کرده باشد، شرکت اهرمی …
سرمایه گذاری خالص
تعریف سرمایه گذاری خالص چیست؟ مقدار پولی که توسط یک شرکت یا اقتصاد بر روی دارایی های سرمایه ای یا سرمایه گذاری های ناخالص پس از کسر استهلاک، خرج یا مصرف میشود، سرمایه گذاری خالص گفته میشود. سرمایه گذاری خالص نشاندهنده آن است که یک شرکت چقدر پول برای اقلام سرمایه ای خود نظیر ملک، …
تجزیه و تحلیل مالی
تعریف تجزیه و تحلیل مالی چیست؟ تجزیه و تحلیل مالی به پروسه ارزیابی شرکت ها، کسب و کارها یا پروژه ها از نظر بودجه بندی و جنبههای مالی دیگر این مؤسسات اطلاق میشود که برای تعیین میزان شایستگی این مؤسسات برای سرمایه گذاری انجام میشود. معمولاً، تجزیهوتحلیل مالی برای بررسی اینکه آیا یک موسسه به …
سرمایه (Capital)
تعریف سرمایه چیست؟ سرمایه یک اصطلاح گسترده است که شامل هر نوع از دارایی های مالی یا ارزش دارایی های مالی نظیر وجه نقد موجود در حسابهای بانکی، همینطور کارخانهها، ماشین آلات و تجهیزاتی که برای تولید در اختیار شرکت ها است، میشود. سـرمایه میتواند معانی مختلفی داشته باشد. معنی دقیق آن به مفهومی که …
نسبت قیمت به انواع نسبت اهرمی درآمد (P/E)
تعریف نسبت قیمت به درآمد یا P/E چیست؟ نسبت قیمت به درآمد یا P/E نسبتی است که برای ارزیابی قیمت سهام شرکتها استفاده میشود. برای محاسبه P/E قیمت فعلی هر سهم شرکت را بر درآمد هر سهم تقسیم می کنند. به طور مثال در نظر بگیرید که قیمت هر سهم شرکتی در حال حاضر برابر …
بودجه بندی سرمایه ای
تعریف بودجه بندی سرمایه ای چیست؟ روندی که در آن یک کسب و کار تعیین میکند که آیا پروژه هایی نظیر ساخت یک ساختمان یا سرمایه گذاری بلندمدت برای ساخت یک نیروگاه ارزش پیگیری دارد یا خیر، بودجه بندی سرمایه ای گفته میشود. اغلب، جریانات نقدی ورودی و خروجی پروژهای که در آینده محقق خواهد …
مدیریت سرمایه در گردش
تعریف مدیریت سرمایه در گردش چیست؟ اصطلاح سرمایه در گردش به دارایی های جاری شرکت شامل موجودی کالا و بدهیهای جاری آن، اطلاق میشود. مدیریت سرمایه در گردش ادامه فعالیت شرکت را تضمین میکند و با دریافت و پرداخت وجه نقد شناسایی میشود. مدیریت سرمایه در گردش درواقع یک استراتژی حسابداری مدیریت است که تمرکز …
نسبت های مالی چیست
نسبت های مالی چیست
نسبتهای مالی مقادیر عددی هستند که با هدف به دست آوردن اطلاعات معنادار از
صورتهای مالی یک شرکت استخراج میشوند. اعداد استخراج شده از صورتهای
مالی شرکت مانند ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان نقدینگی، در
مواردی هم چون آنالیزهای مقداری و ارزیابی نقدینگی، رشد، حاشیه سود، سودآوری،
نرخ بازگشت، ارزشگذاری و غیره استفاده میشوند. یکی از متداولترین راههای تحلیل
مالی، محاسبه و بررسی نسبت های مالی است. این نسبتها در چندین گروه تعریف
شدهاند و هر کدام به یکی از جنبههای وضعیت مالی شرکتها میپردازند. نسبت های
مالی به دستهبندیهای اصلی زیر تقسیمبندی میشوند:
نگاهی به کاربردها و کاربران تحلیل نسبت های مالی
تحلیل نسبت های مالی دو هدف اساسی را دنبال میکند:
تعیین نسبت های مالی در هر دوره و پیگیری تغییر مقادیر آنها در طول دوره، با هدف
کشف سرنخهایی است که موجب پیشرفت موسسه میشوند. مثلا افزایش نرخ بدهی
نسبت به دارایی میتواند نشان دهنده این باشد که شرکت تحت فشار بدهی است و در
نهایت آن موسسه را با خطر ورشکستگی مواجه کند.
مقایسه نسبت های مالی با رقبای اصلی به این منظور صورت میگیرد که مشخص شود
کدام قسمت شرکت عملکرد بهتر یا بدتری نسبت به میانگین صنعت مربوط به خودش
دارد. مقایسه بازده دارایی بین شرکتها به یک تحلیلگر یا سرمایهگذار کمک میکند تا
تشخیص دهد کدام شرکتها در جهت افزایش سودآوری، استفاده بهینهتری از
داراییشان داشتهاند. استفاده کنندگان نسبت های مالی به دو گروه استفاده کنندگان داخلی
و خارجی تقسیم میشوند:
- استفاده کنندگان خارجی: شامل تحلیلگران مالی، سرمایهگذاران خردهفروشی،
- اعتباردهندگان، رقبا، مقامات مالیاتی، مقامات نظارتی و ناظران صنعت
- میشوند.
- استفاده کنندگان داخلی: شامل مدیر تیم، کارمندان و مالکان میشوند
تجزیه و تحلیل نسبت های مالی چیست
بعد از مطالعه دقیق صورتها و یادداشت های پیوست صورتهای مالی، گام بعدی در
تجزیه و تحلیل صورتهای مالی، تجزیه و تحلیل نسبتهای مالی است.
منظور از نسبتهای نقدینگی چیست؟
نقدینگی را میتوان این طور تعریف کرد: «میزان توانایی شرکت در بازپرداخت دیون
کوتاهمدت خود.» بنابراین نسبتهای نقدینگی اطلاعاتی در مورد توانایی شرکتها در
پرداخت دیون کوتاهمدت یا عمل به تعهدات کوتاهمدتشان فراهم میآورند.
نسبتهای نقدینگی متداول شامل موارد زیر میشوند:
- نسبت جاری: توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت با داراییهای جاری
نسبت جاری: داراییهای جاری/ بدهیهای جاری
- نسبت آنی: توانایی یک شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود از محل داراییهای نقدی
نسبت آنی (سریع) = داراییهای جاری – موجودی مواد و کالا / بدهیهای جار
- نسبت وجه نقد: توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود از محل وجوه نقد. این نسبت محافظه کارانهترین نسبت نقدینگی است که حسابهای دریافتنی نیز در آن لحاظ نمیشود.
نسبت وجه نقد = موجودی نقدی+ سرمایهگذاریهای کوتاهمدت / بدهیهای جاری
بررسی نسبتهای اهرمی یا ساختار سرمایه
نسبتهای اهرمی مقدار منابع دریافت شده از بدهی را اندازهگیری میکنند. در واقع، از
نسبتهای اهرمی برای ارزیابی سطح بدهیهای کوتاه و بلندمدت شرکت استفاده
میشود. نسبتهای اهرمی شامل موارد زیر میشوند:
- نسبت بدهی: توانایی یک شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاه و بلندمدت با کل داراییهای موجود
نسبت بدهی = مجموع بدهیها / مجموع داراییها
- نسبت تسهیلات به سرمایه: میزان اتکای شرکت به استقراض از بانک و حقوق صاحبان سهام برای تامین مالی خود
نسبت تسهیلات به سرمایه = مجموع تسهیلات / مجموع تسهیلات + حقوق صاحبان سهام
- نسبت پوشش بهره: نشان دهنده توان شرکت در پرداخت هزینههای مالی مثلا بهره وامهای دریافتنی از محل سود عملیاتی
نسبت پوشش بهره = سود عملیاتی/ هزینههای مالی
معرفی نسبتهای فعالیت
نسبتهای فعالیت یا کارایی ابزارهایی هستند که برای سنجش کاربرد داراییهای شرکت
مورد استفاده قرار میگیرند و از طریق ارزیابی میزان فروش و تاثیر داراییها بر آن
اندازهگیری میشوند. این گروه از نسبتها، حجم فروش شرکت را با سرمایهگذاری در
داراییهای مختلف مانند موجودی کالا، دارایی ثابت و … مقایسه کرده و میزان به
کارگیری موثر منابع شرکت و راندمان عملیات آن را در دوره عملیات ارزیابی میکنند.
دوره گردش موجودی کالا یا میانگین سنی کالا:
دوره گردش موجودی کالا = متوسط موجودی مواد و کالا *۳۶۵ / بهای تمام شده کالای فروش رفته
دوره وصول مطالبات:
دوره وصول مطالبات = متوسط حسابهای دریافتنی *۳۶۵ / فروش نسیه
دوره گردش عملیات:
دوره گردش عملیات = دوره وصول مطالبات + دوره گردش موجودی کالا
گردش دارایی:
گردش دارایی = فروش خالص / میانگین جمع انواع نسبت اهرمی داراییها
- گردش داراییهای ثابت: این نسبت، بیانگر میزان تأثیرگذاری داراییهای ثابت
- شرکت بر کسب درآمد آن است.
گردش داراییهای ثابت = فروش خالص / میانگین داراییهای ثابت
- دوره پرداخت بدهیها: نشان دهنده مدت زمانی است که طول میکشد تا
- شرکت بدهی خود را با تامین کنندگان – بدهی بابت خرید مواد اولیه بهصورت
- نسیه – تسویه کند.
دوره پرداخت بدهیها = متوسط حسابهای پرداختنی *۳۶۵ / خرید نسیه
- نسبت گردش سرمایه جاری: سرمایه در گردش، تفاوت دارایی جاری از
- بدهی جاری شرکت است. این سرمایه، بخشی از خالص داراییهای جاری
- است که مستقیم یا غیرمستقیم تسهیلاتی را در چرخه تولید ایجاد میکند.
گردش سرمایه جاری = فروش / سرمایه در گردش
- نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش: با توجه به اینکه یکی از اجزای
- تشکیل دهنده دارایی جاری، موجودی کالا است، نسبت موجودی کالا به
- سرمایه در گردش نشان دهنده آن است که چه مقدار از سرمایه در گردش
- شرکت را موجودی کالا تشکیل داده است.
موجودی کالا به سرمایه در گردش = موجودی کالا / سرمایه در گردش
منظور از نسبتهای سودآوری چیست؟
نسبتهای سودآوری، توانایی شرکت برای تولید درآمد مرتبط با عملکرد و سود سهام،
داراییهای ترازنامه، هزینههای عملیاتی و سهام را اندازهگیری میکند. مهمترین نسبت
های مالی سودآوری شامل موارد زیر میشوند:
- بازده داراییها: نسبت بازده داراییها نشان دهنده آن است که شرکت چگونه
- از منابع و دارایی تحت اختیار خود برای کسب سود بهره برده و برای
- سرمایهگذاران و اعتباردهندگان خود بازدهی ایجاد کرده است. نسبت بازده
- داراییها میتواند شاخص نهایی برای ارزیابی کفایت و کارایی مدیریت
- شرکت باشد.
بازده دارایی = سود خالص / میانگین جمع داراییها
- بازده حقوق صاحبان سهام: شیوهای برای اندازهگیری میزان سودآوری
- شرکت است که روش ایجاد سود با استفاده از سرمایه سهامداران را روشن
- میکند.
بازده حقوق صاحبان سهام = سود خالص / حقوق صاحبان سهام
- حاشیه سود ناخالص: این نسبت، عملیات اجرایی و کسب درآمد شرکت را
- ارزیابی میکند و همچنین توانایی شرکت در کنترل بهای تمام شده کالای
- فروش رفته را بررسی کرده و رابطه بین فروش و هزینههای تولید کالای
- فروخته شده را نشان میدهد.
حاشیه سود ناخالص = سود ناخالص / فروش
- حاشیه سود عملیاتی: نسبت سود عملیاتی نشان دهنده این است که هر یک
- ریال فروش محصولات یا خدمات چه تأثیری در سود عملیاتی شرکت دارد.
حاشیه سود عملیاتی = سود عملیاتی / فروش
- حاشیه سود خالص: درصد حاشیه سود خالص شرکت نشان دهنده این است که
- از هر ۱ تومان فروش شرکت چه مقدار آن به سود خالص تبدیل شده است.
حاشیه سود خالص = سود خالص / فروش
آشنایی با نسبتهای ارزش بازار
این نسبتها منعکس کننده نگرش سهامداران و تحلیل گران بازار سرمایه در خصوص
عملکرد گذشته و پیش بینی روند آتی شرکت هستند. انواع متداول نسبتهای ارزش
بازار عبارتاند از:
- نسبت ارزش دفتری (P/BV): این نسبت بیانگر ارزش ثبت شده خالص
- داراییها بر مبنای هر سهم از سهام عادی هستند.
P/B = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی * تعداد سهام در دست سهامداران عادی / حقوق صاحبان سهام
نسبت قیمت به درآمد (P/E):
P/E = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / سود هر سهم از سهام عادی
نسبت قیمت به فروش (P/S):
P/ S = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / کل فروش ۱۲ ماه اخیر شرکت
قیمت به جریان نقدینگی (P/CF):
P/ CF = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / جریان نقدی هر سهم
جریان نقدی هر سهم = سود هر سهم + (استهلاک داراییهای مشهود و نامشهود / تعداد سهام شرکت)
نسبت PEG:
PEG = (قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / سود هر سهم از سهام عادی) / نرخ
رشد سالانه درآمد
محدودیت نسبت های مالی چیست؟
تحلیل انواع نسبت اهرمی نسبتهای صورتهای مالی به طور گستردهای توسط تحلیلگران مالی،
سرمایهگذاران و اعتباردهندگان به کار میرود. در واقع این نسبتها وضعیت اقتصادی
واحد تجاری را در مقایسه با صورتهای مالی به شکل بهتری انعکاس میدهند. از
سوی دیگر، نسبت های مالی در مدلهای پیشبینی به طور موفقیتآمیزی به کار
میروند. اما با وجود استفاده وسیع از نسبت های مالی این تکنیکها با برخی از
محدودیتها روبهرو هستند که تفسیرها را با پارهای از ابهام مواجه میکنند.
نمونههایی از محدودیتهای نسبت های مالی
- با توجه به اینکه نسبتها بر مبنای اطلاعات تاریخی هستند، میانگینی از
- شرایط موجود در گذشته به شمار میروند.
- هنگامی که اطلاعات بر مبنای بهای تمام شده تاریخی باشند قادر به انعکاس
- سطح عمومی قیمتها و ارزشهای جاری نخواهند بود.
- از آنجایی که روش محاسبه هر نسبت استاندارد نیست، بنابراین نمیتوان
- تاثیر نفوذ اطلاعات گزینش شده را در محاسبات نادیده گرفت.
- استفاده از روشهای مختلف حسابداری میتواند بر نسبتها اثرگذار باشد.
- مثلا استفاده از روش «فایفو» نتیجه متفاوتی نسبت به استفاده از روش
- «لایفو» ایجاد میکند.
- همچنین تغییرات در اصول و برآوردهای حسابداری – مثلا تغییر از روش
- فایفو به لایفو – نیز در تغییر نسبت های مالی تأثیرگذار هستند. علاوه بر
- این، برای استفاده از اطلاعات در روندهای درازمدت، ممکن است نیازمند
- تبدیل اطلاعات با هدف حذف رویدادهای غیرعادی و غیرمترقبه باشیم.
- با توجه به تفاوتهای موجود در ویژگیهای عملیاتی شرکتهای مختلف
- مانند خطوط تولید، روش عملیات، نحوه تامین مالی و منطقه جغرافیایی
- شرکتها مقایسه بین شرکتی انواع نسبت اهرمی دشوار است.
به هنگام استفاده از نسبت های مالی، محتاط باشید!
اگرچه محدودیتهای صورتهای مالی بسیار با اهمیت هستند. اما با این حال، تحلیل
نسبتها از تکنیکهای مهم تفسیر صورتهای مالی به شمار میرود. زیرا نسبتها
نشانگر ارتباطهایی میان عناصر اساسی صورتهای مالی شرکتها هستند. در هر
صورت، نتایج حاصل از نسبت های مالی باید با احتیاط بیشتری مورد استفاده قرار
معرفی انواع نسبت های مالی
به گزارش جام جم آنلاین به نقل خانه سرمایه ، اعداد استخراج شده از صورتهای مالی شرکت مانند ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان نقدینگی، در مواردی هم چون آنالیزهای مقداری و ارزیابی نقدینگی، رشد، حاشیه سود، سودآوری، نرخ بازگشت، ارزشگذاری و غیره استفاده میشوند. یکی از متداولترین راههای تحلیل مالی، محاسبه و بررسی نسبت های مالی است. این نسبتها در چندین گروه تعریف شدهاند و هر کدام به یکی از جنبههای وضعیت مالی شرکتها میپردازند
نگاهی به کاربردها و کاربران تحلیل نسبت های مالی
تحلیل نسبت های مالی دو هدف اساسی را دنبال میکند:
- پیگیری عملکرد شرکت
تعیین نسبت های مالی در هر دوره و پیگیری تغییر مقادیر آنها در طول دوره، با هدف کشف سرنخهایی است که موجب پیشرفت موسسه میشوند. مثلا افزایش نرخ بدهی نسبت به دارایی میتواند نشان دهنده این باشد که شرکت تحت فشار بدهی است و در نهایت آن موسسه را با خطر ورشکستگی مواجه کند.
- امکان مقایسه عملکرد شرکت
مقایسه نسبت های مالی با رقبای اصلی به این منظور صورت میگیرد که مشخص شود کدام قسمت شرکت عملکرد بهتر یا بدتری نسبت به میانگین صنعت مربوط به خودش دارد. مقایسه بازده دارایی بین شرکتها به یک تحلیلگر یا سرمایهگذار کمک میکند تا تشخیص دهد کدام شرکتها در جهت افزایش سودآوری، استفاده بهینهتری از داراییشان داشتهاند. استفاده کنندگان نسبت های مالی به دو گروه استفاده کنندگان داخلی و خارجی تقسیم میشوند:
- استفاده کنندگان خارجی: شامل تحلیلگران مالی، سرمایهگذاران خردهفروشی، اعتباردهندگان، رقبا، مقامات مالیاتی، مقامات نظارتی و ناظران صنعت میشوند.
- استفاده کنندگان داخلی: شامل مدیر تیم، کارمندان و مالکان میشوند.
منظور از نسبتهای نقدینگی چیست؟
نقدینگی را میتوان این طور تعریف کرد: «میزان توانایی شرکت در بازپرداخت دیون کوتاهمدت خود.» بنابراین نسبتهای نقدینگی اطلاعاتی در مورد توانایی شرکتها در پرداخت دیون کوتاهمدت یا عمل به تعهدات کوتاهمدتشان فراهم میآورند.
نسبتهای نقدینگی متداول شامل موارد زیر میشوند:
- نسبت جاری: توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت با داراییهای جاری
نسبت جاری: داراییهای جاری/ بدهیهای جاری
- نسبت آنی: توانایی یک شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود از محل داراییهای نقدی
نسبت آنی (سریع) = داراییهای جاری – موجودی مواد و کالا / بدهیهای جار
- نسبت وجه نقد: توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود از محل وجوه نقد. این نسبت محافظه کارانهترین نسبت نقدینگی است که حسابهای دریافتنی نیز در آن لحاظ نمیشود.
نسبت وجه نقد = موجودی نقدی+ سرمایهگذاریهای کوتاهمدت / بدهیهای جاری
بررسی نسبتهای اهرمی یا ساختار سرمایه
نسبتهای اهرمی مقدار منابع دریافت شده از بدهی را اندازهگیری میکنند. در واقع، از نسبتهای اهرمی برای ارزیابی سطح بدهیهای کوتاه و بلندمدت شرکت استفاده میشود. نسبتهای اهرمی شامل موارد زیر میشوند:
- نسبت بدهی: توانایی یک شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاه و بلندمدت با کل داراییهای موجود
نسبت بدهی = مجموع بدهیها / مجموع داراییها
- نسبت تسهیلات به سرمایه: میزان اتکای شرکت به استقراض از بانک و حقوق صاحبان سهام برای تامین مالی خود
نسبت تسهیلات به سرمایه = مجموع تسهیلات / مجموع تسهیلات + حقوق صاحبان سهام
- نسبت پوشش بهره: نشان دهنده توان شرکت در پرداخت هزینههای مالی مثلا بهره وامهای دریافتنی از محل سود عملیاتی
نسبت پوشش بهره = سود عملیاتی/ هزینههای مالی
معرفی نسبتهای فعالیت
نسبتهای فعالیت یا کارایی ابزارهایی هستند که برای سنجش کاربرد داراییهای شرکت مورد استفاده قرار میگیرند و از طریق ارزیابی میزان فروش و تاثیر داراییها بر آن اندازهگیری میشوند. این گروه از نسبتها، حجم فروش شرکت را با سرمایهگذاری در داراییهای مختلف مانند موجودی کالا، دارایی ثابت و … مقایسه کرده و میزان به کارگیری موثر منابع شرکت و راندمان عملیات آن را در دوره عملیات ارزیابی میکنند.
- دوره گردش موجودی کالا یا میانگین سنی کالا: دوره گردش موجودی کالا، بازه زمانی را نشان میدهد که در آن دفعات گردش کالا اتفاق افتاده است. گردش موجودی کالا بیانگر این است که موجودی کالا و مواد اولیه شرکت در یک بازه زمانی مشخص – مثلا یک سال مالی – چند بار به فروش رسیده و جایگزین شده است.
دوره گردش موجودی کالا = متوسط موجودی مواد و کالا *۳۶۵ / بهای تمام شده کالای فروش رفته
- دوره وصول مطالبات: نشان دهنده فاصله زمانی تحویل کالا به مشتری تا دریافت وجه نقد از مشتری است. به بیان دیگر، مدت زمانی است که طول میکشد تا شرکت مطالبات خود را از مشتریان دریافت کند. با بررسی این نسبت درمییابیم که شرکت درآمد فروش خود را در چه بازه زمانی به چرخه عملیاتی بازمیگرداند.
دوره وصول مطالبات = متوسط حسابهای دریافتنی *۳۶۵ / فروش نسیه
- دوره گردش عملیات: به دورهای گفته میشود که در طول آن، یک شرکت، مراحل خریداری مواد اولیه، تولید کالا، ارسال به دست مشتری و در نهایت دریافت وجه نقد را سپری میکند.
دوره گردش عملیات = دوره وصول مطالبات + دوره گردش موجودی کالا
- گردش دارایی: این نسبت، میزان تأثیرگذاری گردش داراییها را در کسب درآمد شرکت نشان میدهد و بیانگر این است که چگونه داراییهای شرکت برای ایجاد درآمد به کار گرفته میشوند. با مقایسه این نسبت در دورههای گذشته میتوان به این نتیجه رسید که افزایش داراییها در کسب درآمد بیشتر توسط شرکت، تأثیرگذار بوده است یا خیر.
گردش دارایی = فروش خالص / میانگین جمع داراییها
- گردش داراییهای ثابت: این نسبت، بیانگر میزان تأثیرگذاری داراییهای ثابت شرکت بر کسب درآمد آن است.
گردش داراییهای ثابت = فروش خالص / میانگین داراییهای ثابت
- دوره پرداخت بدهیها: نشان دهنده مدت زمانی است که طول میکشد تا شرکت بدهی خود را با تامین کنندگان – بدهی بابت خرید مواد اولیه بهصورت نسیه – تسویه کند.
دوره پرداخت بدهیها = متوسط حسابهای پرداختنی *۳۶۵ / خرید نسیه
- نسبت گردش سرمایه جاری: سرمایه در گردش، تفاوت دارایی جاری از بدهی جاری شرکت است. این سرمایه، بخشی از خالص داراییهای جاری است که مستقیم یا غیرمستقیم تسهیلاتی را در چرخه تولید ایجاد میکند.
گردش سرمایه جاری = فروش / سرمایه در گردش
- نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش: با توجه به اینکه یکی از اجزای تشکیل دهنده دارایی جاری، موجودی کالا است، نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش نشان دهنده آن است که چه مقدار از سرمایه در گردش شرکت را موجودی کالا تشکیل داده است.
موجودی کالا به سرمایه در گردش = موجودی کالا / سرمایه در گردش
منظور از نسبتهای سودآوری چیست؟
نسبتهای سودآوری، توانایی شرکت برای تولید درآمد مرتبط با عملکرد و سود سهام، داراییهای ترازنامه، هزینههای عملیاتی و سهام را اندازهگیری میکند. مهمترین نسبت های مالی سودآوری شامل موارد زیر میشوند:
انواع نسبت های مالی
عملکرد شرکت / سود هر سهم (eps) = تعداد سهام منتشره ÷ سود خالص
ارزیابی شرکت/ نسبت قیمت به سود (p/e) = سود هر سهم ÷ قیمت روز هر سهم
نسبت ارزش دفتری هر سهم = تعداد سهام منتشره ÷ مجموع حقوق صاحبان سهام
دریافت سود سهام را نشان می دهند :
بازده سود سهام = قیمت بازار هر سهم ÷ سود سهام پرداختی به هر سهم
نسبت پرداختی سود هر سهم = سود هر سهم ÷ سود سهام پرداختی به هر سهم
?نسبت های نقدینگی :
حاشیه ایمنی اعتباردهندگان / سرمایه در گردش = بدهیهای جاری – داراییهای جاری
توانایی پرداخت بدهیهای جاری از محل داراییهای جاری/ نسبت جاری = بدهیهای جاری ÷ داراییهای جاری
توانایی دقیقتر برای پوشش بدهیهای جاری/ نسبت آنی (سریع) = بدهیهای جاری ÷ ( (پ.پ + موجودی کالا) – داراییهای جاری
نشان دهنده سرعت وصول مطالبات/ نسبت حسابهای دریافتنی = متوسط حسابهای دریافتنی ÷ ب.ت.ک.ف
متوسط حسابهای دریافتنی = 2 ÷ (حسابهای دریافتنی پایان دوره + حسابهای دریافتنی اول دوره (متوسط دوره وصول طلب = نسبت حسابهای دریافتنی ÷ 365 نشان دهنده سرعت گردش کالا/ نسبت گردش کالا = = متوسط موجودی کالا ÷ ب.ت.ک.ف متوسط موجودی کالا = 2 ÷ )موجودی کالا پایان دوره + موجودی کالا اول دوره ( نسبت دوره گردش کالا = نسبت گردش کالا ÷ 365
توانایی به کارگیری موثرداراییها/ گردش مجموع داراییها = متوسط مجموع داراییها ÷ فروش خالص
نشان دهنده داراییهایی است که از طریق بدهیها تأ مین شدند/ نسبت بدهی = مجموع داراییها ÷ مجموع بدهیها
توانایی پرداخت بدهیها/ نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام / نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام = مجموع بدهیها ÷ مجموع حقوق صاحبان سهام
تحمل شرکت در کاهش سود / پوشش هزینه بهره = هزینه بهره ÷ سود قبل از بهره و مالیات
?نسبتهای سود آوری :
درصد هرریال فروش را نشان می دهد که پس از کسر ب.ت.ک.ف باقی می ماند/ نسبت سود نا خالص = فروش خالص ÷ سود نا خالص
سودآوری درآمدها را نشان می دهد/ نسبت سود خالص = فروش خالص ÷ سود خالص
(r.o.i) بازده سرمایه گذاریهابرای اندازه گیری عملکرد شرکت می باشند، 2 نسبت :میزان کارایی مدیریت در بکارگیری منابع موجود در جهت کسب سود/ بازده مجموع داراییها r.o.a = متوسط مجموع داراییها ÷ سود خالص بازده سرمایه گذاری صاحبان سهام را نشان می دهد/ بازده حقوق صاحبان سهام e.o. R = (حقوق صاحبان سهام ÷ مجموع داراییها ) × بازده مجموع داراییها
دیدگاه شما