چرا نقدینگی اهمیت دارد؟


به تفاوت میان پایین‌ترین قیمتی که یک فروشنده مایل به فروش است با بالاترین قیمتی که خریدار خواهان خرید است، اسپرد خرید و فروش (Bid-Ask Spread) گفته می‌شود. همان‌طور که خودتان هم می‌دانید، اسپرد خرید و فروشی که مقدار کمی دارد، یعنی اختلاف میان کم‌ترین قیمت فروشنده با بیشترین قیمت خریدار کم‌تر باشد، مناسب لیکوییدیتی بازارها است. این یعنی بازار نقدینگی مناسبی دارد و ناهماهنگی‌های قیمتی پیوسته از سوی معامله‌گران به تعادل می‌رسد. از سوی دیگر، اسپرد خرید و فروش با اختلاف بالا نشان از نقدینگی پایین بازار دارد و نقطه‌ای که مد نظر خریدار و فروشنده است با هم اختلاف وسیعی خواهد داشت.

اهمیت نقدینگی در معاملات فارکس

از مزایای کار کردن در بازار فارکس می‌توان به میزان نقدینگی بالای آن نسبت به بازارهای دیگر اشاره کرد به گونه‌ای که معامله‌گران در زمان ورود خود به بازار با حجم عظیمی از آن مواجه می‌شوند.
براساس گزارشات سه ساله ارائه شده توسط بانک تسویه بین المللی در سال 2016، حجم نقدینگی این بازار برابر با 5.1 میلیون دلار برآورد شده است.
نقدینگی بالای بازار فارکس باعث سهولت معاملات و افزایش محبوبیت آن در بین معامله‌گران شده است.
با این حال باید گفت که برای بهره‌مندی از این نقدینگی باید به تغییرات بازار فارکس توجه کنید.

در این مقاله به بررسی مفهوم نقدینگی و ریسک‌های آن می‌پردازیم و در نهایت سعی می‌کنیم توضیح دهیم که چگونه این فاکتور بر معاملات شما تاثیر گذار خواهد بود.

نقدینگی چیست و چرا اهمیت دارد؟

در بازار فارکس نقدینگی به معنای توانایی یک جفت ارز برای معامله شدن ( خرید/ فروش) بر اساس تقاضای معامله‌گران است.
زمانی که جفت ارزهای اصلی را معامله می‌کنید، در واقع در یک بازار با نقدینگی بالا معاملات خود را انجام می‌دهید.
با این حال باید گفت که شما معاملات خود را بر پایه نقدینگی موسسات مالی انجام می‌دهید که به شما اجازه معامله با جفت ارزها را می‌دهند.
توجه داشته باشید که همه جفت ارزها نقدینگی بالایی ندارند.
در واقع، ارزها بسته به اینکه جزو جفت ارزهای اصلی، فرعی و اگزوتیک قرار بگیرند، سطح نقدینگی متفاوتی دارند.
میزان نقدینگی با حرکت از جفت ارزهای اصلی به سمت فرعی و در نهایت جفت ارزهای اگزوتیک بسیار کم خواهد شد.

نقدینگی بالا:

نقدینگی بالا در فارکس به جفت ارزهایی اختصاص دارند که بدون تغییر زیادی در قیمت‌، در اندازه‌ای قابل توجه، خرید و فروش می‌شوند.
از جمله آنها می‌توان به جفت ارز EUR/USD به عنوان جفت ارز اصلی اشاره کرد.
جفت ارزهای اصلی که نقدینگی بالایی دارند عبارت اند از:

  • GBP/USD
  • USD/JPY
  • EUR/GBP
  • AUD/USD
  • USD/CAD
  • USD/CHF
  • NZD/USD

نقدینگی کم:

نقدینگی کم مربوط به جفت ارزهایی می‌شود که در صورت خرید و فروش در حجم بالا با تغییرات زیاد قیمت همراه هستند.
از جمله آنها می‌توان به جفت ارز اگزوتیک PLN/JPY اشاره کرد.

نقدینگی در فارکس در مقابل عدم نقدینگی

از دیدگاه یک معامله‌گر، بازاری که نقدینگی نداشته باشد، رفتارها یا گپ‌های نامنظمی خواهد داشت.
به این دلیل که در هر لحظه، سطح خرید یا فروش متفاوت است.
بازار با نقدینگی بالا به عنوان بازاری عمیق یا نرم شناخته می‌شود که پرایس اکشن روانی را نیز تجربه می‌کند.
اغلب معامله‌گران به بازارهای با نقدینگی بالا نیاز دارند زیرا مدیریت ریسک در بازاری که نقدینگی بسیار کمی دارد و جهت حرکت آن مخالف پیش بینی شما باشد، بسیار سخت خواهد بود.

به 3 نشانه زیر توجه کنید:

1- گپ‌ها در معاملات فارکس

شکاف یا گپ در فارکس در مقایسه با سایر بازارهای معاملاتی متفاوت است.
با این حال، زمانی که نرخ چرا نقدینگی اهمیت دارد؟ بهره یا سایر رویدادهای خبری تاثیرگذار بر خلاف انتظارات منتشر شوند، گپ‌هایی را در قیمت بازار فارکس ایجاد می‌کند.
این گپ‌ها ممکن است در ابتدای هفته و بعدازظهر یکشنبه (به وقت آمریکا) ایجاد شوند.
اگر در آخر هفته خبری منتشر شود، شکاف کلی ایجاد شده در فارکس معمولا کمتر از 0.50 درصد ارزش یک ارز خواهد بود.
نمودارهای زیر تفاوت نقدینگی بین بازار سهام و بازار فارکس را نشان می‌دهند که با گپ یا شکاف مشخص شده‌اند.
بازارهای سهام مستعد مواجه با گپ‌ها هستند: شاخص FTSE 100

بازار فارکس با گپ کم یا بدون گپ:

بازاری مانند فارکس که 24 ساعت شبانه روز باز است نقدینگی بیشتری دارد، همچنین این بازار به دلیل داشتن روندی مستمر نسبت به بازار سهام ، شکاف و گپ کمتری دارد.
این موضوع به معامله‌گران کمک می‌کند که براساس شرایط خود وارد بازار شده و یا از آن خارج شوند.

بازاری مانند سهام آمریکا یا معاملات فیوچرز که تنها بخشی از روز فعالیت دارند به عنوان بازارهای با نقدینگی کمتر در نظر گرفته می‌شوند.
زیرا اخباری که در طول شب منتشر شود و بر خلاف انتظارات عموم باشد باعث جهش قیمت‌ها در زمان بازگشایی بازار می‌شود.

2. شاخص نقدینگی فارکس

بروکرها اغلب با ارائه گزینه حجم در نمودار به معامله‌گران فرصت سنجش نقدینگی بازار را می‌دهند.
این شاخص نقدینگی فارکس بوسیله آنالیز مولفه‌های نمودار حجمی تفسیر می‌شود.
هر مولفه حجمی نشان دهنده میزان حجم معاملات انجام شده در یک بازه زمانی مشخص است به همین دلیل می‌تواند اطلاعات خوبی را درباره نقدینگی بازار در اختیار معامله‌گر قرار دهد.

معمولا بروکرها داده‌های نقدینگی خود را منعکس می‌کنند و اطلاعاتی درباره نقدینگی کل بازار معاملات فارکس در اختیار شما قرار نمی‌دهند.
با این حال، استفاده از اطلاعات مربوط به نقدینگی بروکرها می‌تواند اطلاعاتی را درباره بازار معاملات خرد در اختیار شما قرار دهد.

3- نقدینگی متفاوت بازه‌های زمانی مختلف در طول روز

معامله گران کوتاه مدت یا اسکالپرها باید از چگونگی تغییر نقدینگی در فارکس در طول روز اطلاع داشته باشند.
برخی از ساعت‌‌های یک روز معاملاتی مانند زمان فعالیت بازار آسیا، قیمت‌ها در محدوده خاصی، بین دو سطح حمایت و مقاومت حرکت می‌کنند و روند مشخصی ندارد.
چنین موقعیتی برای معاملات اسکالپرها مناسب است.
بیشترین تحرکات بازار، مربوط به بازار صبح آمریکاست که با بازارهای اروپا/لندن همپوشانی دارد، به گونه‌ای که به تنهایی 50٪ از حجم کل معاملات را به خود اختصاص داده است.
توجه داشته باشید 20٪ از کل معاملات چرا نقدینگی اهمیت دارد؟ در بازار آمریکا انجام می‌شود.

در ساعات بعد از ظهر به وقت آمریکا معمولا معامله‌گران تغییرات شدیدی را تجربه می‌کنند.
البته باید گفت در زمان‌‌هایی که کمیته بازار آزاد فدرال رزرو (FOMC) اخبار غافل‌گیر کننده‌‌ای را منتشر می‌کند، جهت حرکت بازارها تغییر خواهد کرد.

4 روش تضمینی برای بهبود نقدینگی و قیمت گذاری

یکی از عوامل موثر در پیشرفت کسب‌وکارهای مختلف جریان نقدینگی آن کسب‌وکار است. همچنین عامل دیگری به نام قیمت گذاری وجود دارد که تاثیر مستقیمی روی فروش و سود شرکت‌ها دارد.

صاحبان سرمایه همیشه به دنبال راهکارهایی هستند که بتوانند نقدینگی و قیمت گذاری محصولات خود را بهبود دهند. در ادامه به بررسی 4 روش تضمینی برای بهبود نقدینگی و قیمت گذاری خواهیم پرداخت.

نقدینگی چیست؟

ابتدا باید با مفهوم نقدینگی بیشتر آشنا شویم. نقدینگی به مجموع پول و شبه‌پول‌هایی که یک مجموعه دارد گفته می‌شود. بهبود جریان نقدینگی شرکت‌ها یکی از عوامل مهم در موفقیت آن‌ها است.

شرکت‌ها باید در دوره‌های منظم جریان نقدینگی خود را ردیابی و صعودی یا نزولی بودن آن را تعیین کنند. اگر جریان نقدینگی شرکتی صعودی باشد، آن شرکت می‌تواند معاملات بیشتری به پشتوانه این نقدینگی انجام دهد.

اما اگر جریان نقدینگی شرکتی نزولی باشد، ابتدا باید مسائل مالی شرکت را برطرف کرده و سپس به فکر افزایش و بهبود معاملات افتاد. در ردیابی جریان نقدینگی می‌توان از نرم‌افزارهای حسابداری نظیر نرم‌افزار حسابداری نیکان کمک گرفت.

قیمت گذاری چیست و چرا اهمیت دارد؟

مفهوم قیمت گذاری از اسم ان پیدا است. قیمت گذاری فرآیندی است که طی آن محصولات یا خدمات یک مجموعه ارزشیابی می‌شوند. مثال واضح‌تر به این صورت است که شما شرکت ارائه‌دهنده خدمات آرایشی و زیبایی دارید،

وقتی یک مشتری به مجموعه شما بیاید اولین سوال او درباره نحوه قیمت گذاری خدمات شما است. این یعنی قیمت گذاری در افزایش فروش و سود کسب‌وکارها تاثیری مستقیم دارد.

قانون قیمت گذاری محصولات یکی از مفاهیم مهم در علم حسابداری است که تاثیری مستقیم روی افزایش درآمد شرکت‌ها دارد. همان طور که در مثال گفتیم، اولین مساله‌ قابل توجه در خرید یک محصول قیمت آن است.

هیچ خدمات یا محصولی نیست که در انحصار یک شرکت خاص باشد، در نتیجه مشتریان یک محدوده قیمت از این محصول دارند و قیمت گذاری شما مشخص می‌کند خرید آن‌ها به صرفه هست یا خیر. با بهبود نقدینگی و قیمت گذاری محصولات می‌توان علاوه‌بر افزایش درآمد، پشتوانه مالی شرکت را نیز تقویت کرد. حساسیت فرآیند قیمت گذاری به قدری بالا است که ذره‌ای اشتباه در آن می‌تواند یک کسب‌وکار را نابود کند.

چگونه باید قیمت گذاری کرد؟

قطعا برای نظارت بر فرآیند قیمت گذاری قانون‌هایی وجود دارد. اما شرکت‌ها باید قبل از هر قیمت گذاری به چند سوال اساسی پاسخ بدهند:

  1. آیا قیمتی که برای محصول یا خدمات خود در نظر گرفته‌اید، با ویژگی‌ها و قابلیت‌های آن همخوانی دارد؟
  2. چه زمانی چرا نقدینگی اهمیت دارد؟ باید قیمت محصول یا خدمات خود را افزایش یا کاهش دهید؟
  3. چه زمانی باید محصول و خدمات خود را با قیمت کمتر بفروشید؟
  4. تغییر قیمت محصول یا خدمات شما چه تاثیری در بازار می‌گذارد؟

شرکت‌ها با پاسخ به این سوالات می‌توانند در بهبود نقدینگی و قیمت گذاری بهتر عمل کنند. شرکت‌ها پس از پاسخ به این سوالات باید راهکار خود برای قیمت گذاری را مشخص کنند. به صورت کلی 4 روش برای قیمت گذاری محصول وجود دارد:

  1. قیمت گذاری محصول بر اساس هزینه تمام‌شده برای تولید آن
  2. قیمت گذاری محصول بر اساس میزان تقاضا برای آن محصول
  3. قیمت گذاری محصولات بر اساس رقابت با دیگر شرکت‌هایی که محصول مشابه را تولید می‌کنند.

هر کدام از این روش‌ها خصوصیات مربوط به خود را دارند که باید شرکت‌ها تمام جوانب مربوط را در نظر بگیرند. برای مثال قیمت گذاری بر اساس رقابت با سایر شرکت‌های تولیدکننده روش خوبی است، چرا که مشتریان قبل از خرید یک محصول قیمت محصولات مشابه آن را بررسی می‌کنند.

سپس محصولی را خریداری می‌کنند که علاوه‌بر قیمت منصفانه، قابلیت‌های بیشتری هم ارائه کند. در نتیجه بهبود نقدینگی و قیمت گذاری می‌تواند درآمد شرکت شما را افزایش دهد و فروش شما را چندبرابر کند.

روش‌های بهبود نقدینگی و قیمت گذاری

تا اینجا دانستیم که نقدینگی و قیمت گذاری محصولات در یک شرکت، از عوامل مهمی هستند که حیات آن شرکت تا حدود زیادی به آن‌ها وابسته است. اما نکته مهم این است که می‌توان با استفاده از روش‌هایی باعث بهبود نقدینگی و قیمت گذاری محصولات شد.

قیمت گذاری محصولات یک شرکت باید بر اساس سه عامل میزان تقاضا برای محصول، رقابت و قیمت تمام‌شده برای تولید محصول صورت بگیرد. در ادامه 4 روش تضمینی برای بهبود نقدینگی و قیمت گذاری به شما ارائه می‌کنیم.

1. روش اول: محاسبه و تعیین حاشیه سود ناخالص

سود ناخالص یک شرکت از عوامل مهمی است که عموما نادیده گرفته می‌شود. اگر سود ناخالص شرکت‌ها را محاسبه کنیم، بدون شک درآمد آن‌ها بیشتر خواهد شد. یک کسب‌وکار زمانی موفق عمل می‌کند که بتواند با تعیین و محاسبه حاشیه سود ناخالص خود، قیمت گذاری محصولات را طوری انتخاب کند که بتواند تمام هزینه‌های کسب‌وکار خود را پوشش دهد. با محاسبه سود ناخالص شما می‌دانید که کی و چه اندازه باید قیمت محصولات خود را افزایش یا کاهش دهید.

2. روش دوم: بهایابی کار

بهایابی کارها یکی از عناصر تعیین‌کننده در کسب‌وکارهای مختلف است. کسب‌وکارها با بهایابی کارهای خود می‌توانند بهترین قیمت گذاری را برای محصولات خود ارائه دهند. در توضیحی ساده‌تر بهایابی به این معنا است که شما میزان فعالیت و زحمت کارمندان خود برای تولید یک محصول را اندازه می‌گیرید.

سپس محاسبه می‌کنید آیا حقوقی که به آن‌ها پرداخت می‌کنید منصفانه است یا خیر. در نهایت با توجه به بهایابی شغلی، قیمت گذاری را طوری انجام می‌دهید منجر به افزایش درآمد شما شود.

3. روش سوم: بهایابی صحیح از نیروی کار

همان طور که در روش قبل توضیح دادیم، با بهایابی صحیح از نیروی کار و میزان فعالیت آن‌ها می‌توانید قیمت گذاری را طوری تعیین کنید که سود ناخالص مدنظر خود را کسب کنید. با بهایابی تمام هزینه‌هایی که برای تولید یک محصول یا خدمات صرف می‌شود را اندازه می‌گیرید و سپس با توجه به هزینه‌ تمام‌شده قیمت محصول یا خدمات را تعیین می‌کنید.

4. روش چهارم: ارزیابی نوع قیمت گذاری

کسب‌وکارهای مختلف باید پس از تعیین سود ناخالص و محاسبه بهایابی کار و نیروی کار خود باید مدل قیمت گذاری محصولات خود را مشخص کنند. سپس با ارزیابی مدل قیمت گذاری محصولات خود، ببینند آیا قیمتی که برای محصول تعیین شده درست است و آن‌ها را به سود ناخالص مدنظرشان می‌رساند یا نه. به طور کلی 4 مدل قیمت گذاری وجود دارد:

  • مبتنی بر ارزش محصول
  • مبتنی بر حق‌الزحمه ثابت
  • مبتنی بر زمان و مواد صرف‌شده برای تولید محصول
  • مبتنی بر نقطه عطف

با بازبینی گزارش‌های مدیریتی می‌توان مدل قیمت گذاری را مشخص و سپس کارآیی آن مدل را سنجید.

جمع‌بندی بهبود نقدینگی و قیمت گذاری

نقدینگی یک شرکت پشتوانه‌ای برای سرمایه‌گذاری و معاملات تجاری آینده آن شرکت است. قیمت گذاری محصولات هم از عواملی است که نمی‌توان از تاثیر مستقیم آن بر فروش محصولات چشم‌پوشی کرد.

صاحبان سرمایه و شرکت‌ها به دنبال راه‌هایی هستند تا بتوانند این دو عامل را کنترل و بهبود بخشند. بهبود نقدینگی و قیمت گذاری می‌تواند شرکت‌ها را از ورشکستگی نجات دهد.

جریان نقدینگی (لیکوییدیتی) در ارزهای دیجیتال چیست؟

what is liquidity

چه معیاری وجود دارد که بتواند میزان سلامت یک بازار را بسنجد؟ در این مورد می‌توان مواردی مانند حجم معاملات، نوسانات یا سایر اندیکاتورهای تکنیکال را بررسی کرد. اما گذشته از این موارد، یک فاکتور بسیار مهم هم به نام جریان نقدینگی وجود دارد. در بازاری که قابلیت نقد‌شوندگی ندارد، انجام معاملات بدون تغییر محسوس قیمت بسیار دشوار است. نقدینگی معیاری است که میزان سهولت تبدیل یک دارایی به پول نقد یا سایر دارایی‌ها را تعیین می‌کند. حتی اگر باارزش‌ترین و کمیاب‌ترین دارایی ممکن در جهان را در کوله‌پشتی‌تان داشته باشید، اما در جزیره‌ای متروک و دورافتاده گیر کنید، مشتری‌ای پیدا نخواهد شد تا آن را از شما بخرد.

جریان نقدینگی یا لیکوییدیتی چیست؟

جریان نقدینگی (Liquidity) معیاری است برای اندازه‌گیری میزان سهولت تبدیل یک دارایی به یک دارایی دیگر، بدون آنکه بر قیمت تأثیر بگذارد. به زبانی ساده، نقدینگی سرعت و سهولت خرید و فروش یک دارایی را توضیح می‌دهد. لیکوییدیتی مناسب به این معنا است که یک دارایی بتواند به‌آسانی و به‌سرعت خرید‌ و فروش شود، بی‌آنکه قیمتش تحت‌تأثیر قرار بگیرد. متقابلاً لیکوییدیتی کم یا پایین هم به این معنا است که یک دارایی نتواند به‌سرعت خرید و فروش شود یا در صورت خرید و فروش قیمتش تغییر کند.

لیکوییدیتی

پول نقد بالاترین میزان نقدشوندگی را دارد؛ زیرا می‌تواند به‌آسانی به سایر دارایی‌ها تبدیل شود. دارایی‌ای که مشابه پول نقد باشد در دنیای ارزهای دیجیتال استیبل‌کوین است. استیبل‌کوین‌ها و سایر ارزهای دیجیتال در حال حاضر چندان در پرداخت‌های روزمره به کار نمی‌روند، اما مسأله زمان است که دیر یا زود به جایی خواهیم رسید که این نوع پول هم بتواند به عنوان وسیله پرداخت روزانه به کار رود. بیشتر حجم معاملات ارزهای دیجیتال به استیبل‌کوین‌ها مربوط می‌شود و این باعث شده که جریان نقدینگی بالایی داشته باشند.

از سویی دیگر، ممکن است مواردی مانند املاک و مستغلات، خودروهای خاص و عجیب یا انواع دارایی‌های نادر نقدینگی نسبتاً پایینی داشته باشند؛ زیرا ممکن است خرید و فروش این دست از دارایی‌ها به‌آسانی صورت نگیرد. ممکن است عتیقۀ نایابی در کلکسیون خود داشته باشید، اما نتوانید خریداری برایش پیدا کنید. علاوه بر این، فرض کنید که قصد دارید با فروش عتیقه‌تان یک ماشین بخرید. تقریباً غیرممکن است که بتوانید فردی را بیابید که همان خودرویی که می‌خواهید را داشته باشد و حاضر باشد آن را در ازای عتیقۀ شما بفروشد. در همین شرایط دشوار است که پول نقد به کار می‌آید.

معمولاً دارایی‌های مشهود، نقدینگی پایین‌تری نسبت به دارایی‌های دیجیتال دارند؛ زیرا مشهود و ملموس هستند، هزینه‌های بیشتری می‌طلبند و ممکن است معامله آنها زمان ببرد.

خرید و فروش دارایی‌ها در زمینۀ مبادله دیجیتال و ارزهای دیجیتال یک جور بازی است که در آن بیت کوین‌ها میان کامپیوترها جابه‌جا می‌شوند. این نوع معاملات مزایایی از جهت جریان نقدینگی دارند؛ زیرا در آن تسویۀ یک تراکنش نسبتاً آسان است.

لیکوییدیتی

با این اوصاف، بهتر است به مقولۀ جریان نقدینگی به مثابۀ یک طیف بنگریم؛ طیفی که در منتهی‌الیه یک سوی آن پول نقد و استیبل‌کوین و در سویی دیگر دارایی‌هایی با نقدینگی پایین داریم؛ مانند اشیای عتیقه و کمیاب. بهتر است که هر دارایی را در موضعی از این طیف نقدینگی به حساب آوریم.

در مفهوم سنتی دو نوع نقدینگی داریم: نقدینگی حسابداری (Accounting Liquidity) و نقدینگی بازاری (Market Liquidity).

نقدینگی حسابداری چیست؟

نقدینگی حسابداری اصطلاحی است که عمدتاً در کسب‌و‌کارها و ترازنامه‌های مشاغل به کار می‌رود. این مفهوم اشاره دارد به استطاعت یک شرکت در پرداخت بدهی‌های کوتاه‌مدت و تعهدات جاری با استفاده از دارایی‌های جاری و جریان پول نقد. نقدینگی حسابداری، مستقیماً با سلامت مالی یک شرکت مرتبط است.

نقدینگی بازاری چیست؟

نقدینگی بازاری حدودی است که طبق آن بازار اجازه می‌دهد که دارایی‌ها با قیمت منصفانه خرید و فروش شوند. این‌ قیمت‌ها نزدیک‌ترین قیمت به ارزش ذاتی دارایی‌ها به شمار می‌آیند. در این مورد، ارزش ذاتی یعنی کم‌ترین قیمتی که یک فروشنده در آن مشتاق فروش است (ask)، نزدیک به بالاترین قیمتی که خریدار مایل به خرید است (bid). به تفاوت میان این دو، اسپرد خرید و فروش گفته می‌شود.

اسپرد خرید و چرا نقدینگی اهمیت دارد؟ فروش چیست؟

جریان نقدینگی

به تفاوت میان پایین‌ترین قیمتی که یک فروشنده مایل به فروش است با بالاترین قیمتی که خریدار خواهان خرید است، اسپرد خرید و فروش (Bid-Ask Spread) گفته می‌شود. همان‌طور که خودتان هم می‌دانید، اسپرد خرید و فروشی که مقدار کمی دارد، یعنی اختلاف میان کم‌ترین قیمت فروشنده با بیشترین قیمت خریدار کم‌تر باشد، مناسب لیکوییدیتی بازارها است. این یعنی بازار نقدینگی مناسبی دارد و ناهماهنگی‌های قیمتی پیوسته از سوی معامله‌گران به تعادل می‌رسد. از سوی دیگر، اسپرد خرید و فروش با اختلاف بالا نشان از نقدینگی پایین بازار دارد و نقطه‌ای که مد نظر خریدار و فروشنده است با هم اختلاف وسیعی خواهد داشت.

جریان نقدینگی

اسپرد خرید و فروش همچنین می‌تواند برای معامله‌گران چرا نقدینگی اهمیت دارد؟ آربیتراژ هم مفید باشد. این نوع از معامله‌گران می‌کوشند تا از اختلاف قیمت‌های جزئی موجود در اسپرد خرید و فروش، بارها و بارها منتفع شوند. هنگامی که معامله‌گران آربیتراژ به سود می‌رسند، اقداماتشان برای بازار هم مفید خواهد بود؛ زیرا باعث می‌شوند که اسپرد خرید و فروش کوچک شود و معامله‌گران دیگر معاملات بهتری انجام دهند. علاوه چرا نقدینگی اهمیت دارد؟ چرا نقدینگی اهمیت دارد؟ بر این، معامله‌گران آربیتراژ باعث می‌شوند که اختلاف قیمت زیادی‌ در جفت‌‌ارزهای معاملاتی صرافی‌ها وجود نداشته باشد. آیا تا به حال به این نکته توجه کرده بودید که چرا قیمت BTC در بزرگ‌ترین صرافی‌ها که نقدینگی بالایی دارند یکسان است؟ این نکته تا حد زیادی مدیون معامله‌گران آربیتراژ است که اختلاف‌قیمت‌های کوچک میان صرافی‌ها را پیدا می‌کنند و از آن سود می‌برند.

اهمیت جریان نقدینگی

از آنجا که رمزارزها نوعی دارایی دیجیتال به حساب می‌آیند باید نقدشوندگی بالایی داشته باشند، این‌طور نیست؟ نه این‌طور نیست. برخی از دارایی‌های رمزنگاری‌شده نقدشوندگی بالاتری نسبت به سایرین دارند. این ویژگی به‌سادگی معلول حجم معاملات بالا و کارایی بازار است.

برخی از بازارها روزانه حجم معاملات چند هزار دلاری دارند، در حالی که بازارهای دیگری هستند که حجم معاملات‌شان به چند میلیارد دلار هم می‌رسد. جریان نقدینگی در رمزارزهایی مانند بیت‌ کوین و اتریوم وضعیت مساعدی دارد، اما بازار بسیاری از کوین‌های دیگر از فقدان یا کمبود نقدینگی رنج می‌برد.

این مسئله به‌ویژه هنگام معاملات آلت‌کوین‌ها اهمیت می‌یابد. اگر در پوزیشن معاملاتی یک کوین با نقدینگی پایین باشید، ممکن است نتوانید در قیمت دلخواه‌تان از پوزیشن خارج شوید. به همین دلیل است که توصیه می‌شود به معامله آن‌ دسته از دارایی‌ها وارد بشوید که نقدینگی بالاتری دارند.

چه اتفاقی خواهد افتاد اگر بخواهید در بازاری با نقدینگی ناکافی سفارشی بزرگ انجام دهید؟ سایش قیمت، تفاوت قیمت آخرین معامله و اجرای سفارش بعدی به خاطر فشار فروش. سایش کلان قیمت یعنی معامله مد نظر شما در قیمتی بسیار متفاوت با آنچه می‌خواستید انجام می‌گیرد. این مسئله معمولاً زمانی اتفاق می‌افتد که تعداد سفارش‌های موجود در دفتر سفارش کافی نباشد. این مشکل صرفاً با استفاده از ابزار سفارش‌های محدود (Limit Orders) حل می‌شود، اما باز ممکن است سفارش‌ها‌ی شما را پوشش ندهد.

نقدینگی بسته به شرایط مختلف بازار می‌تواند بسیار تغییر کند. بحران مالی می‌تواند تأثیر محسوسی بر نقدینگی داشته باشد؛ زیرا بازیگران برای پوشش تعهدات مالی کوتاه‌مدت خود از بازار خارج خواهند شد.

خلاصه مطلب

جریان نقدینگی (Liquidity) معیاری است برای اندازه‌گیری میزان سهولت تبدیل یک دارایی به یک دارایی دیگر، بدون آنکه بر قیمت تأثیر چرا نقدینگی اهمیت دارد؟ بگذارد. لیکوییدیتی مناسب یعنی یک دارایی بتواند به‌آسانی و به‌سرعت خرید‌ و فروش شود، بدون آنکه قیمتش تغییر کند. جریان نقدینگی یا لیکوییدیتی عامل مهمی است که باید آن را در بازارهای مالی زیر نظر گرفت. معمولاً بازارهایی برای معامله مطلوب‌ هستند که از جریان نقدینگی کافی برخوردار باشند؛ زیرا تنها در این صورت است که می‌توانید به آسانی وارد بازار شوید و از آن خارج گردید.

چرا آهنگ رشد نقدینگی و پایه پولی کند شد؟ / ارزیابی عملکرد بانک مرکزی در دولت سیزدهم

کارشناس پولی و بانکی گفت: آمارهای پولی نشان می‌دهد که بانک مرکزی به دنبال کنترل اضافه برداشت بانک‌هاست و سعی دارد استفاده دولت از تنخواه و بدهی به بانک مرکزی را کم کند تا پایه پولی کنترل شود که در صورت ادامه این سیاست اوضاع بهتر خواهد شد.

هادی حیدری پژوهشکده 1

به گزارش خبرنگار ایبِنا، آخرین گزارش بانک مرکزی از متغیرهای پولی، حاکی از کاهش رشد نقدینگی و پایه پولی است به نحوی که در فروردین امسال حجم نقدینگی به ۴۸۲۳.۲۹ هزار میلیارد تومان رسید و نسبت به ماه قبل از آن (اسفند ۱۴۰۰) ۲ دهم درصد کمتر شد.

فروردین‌ ۱۴۰۱ بدهی ناخالص دولت به بانک مرکزی ۰.۲ درصد و بدهی بانک‌ها به بانک مرکزی ۲.۲ درصد کاهش یافت و این ۲ اتفاق در کنار کاهش ضریب فزاینده پولی موجب کاهش ۰.۲ درصدی نقدینگی شد.
همچنین پایه پولی در پایان اردیبهشت‌ماه سال ۱۴۰۱ (معادل ۶۴۳۲.۱ هزار میلیارد ریال) نسبت به پایان سال ۱۴۰۰، رشدی معادل ۶.۵ درصد داشته که در مقایسه با رشد این متغیر در دوره مشابه سال قبل که ۷.۴ درصد بود، به میزان ۰.۹ واحد درصد کاهش یافته است.

در همین‌باره هادی حیدری؛ پژوهشگر برتر پژوهشکده پولی و بانکی در گفت‌وگو با خبرنگار ایبِنا ضمن تشریح عمکلرد بانک مرکزی در دولت سیزدهم و تاکید براینکه آهنگ رشد نقطه به نقطه نقدینگی و پایه پولی کم شده است، بر ضرورت تعامل هرچه بیشتر وزارت اقتصاد، بانک مرکزی و سازمان برنامه و بودجه نیز تاکید کرد.

وی معتقد است بانک مرکزی تلاش خوبی در زمینه ایجاد شفافیت و همچنین ساختارهای جدید تامین مالی داشته که از نکات مثبتی است که نباید آنها را نادیده گرفت ضمن اینکه اصلاح رابطه دولت با بانک مرکزی و رابطه بانک‌ها با بانک مرکزی، عدم استفاده دولت از تنخواه بودجه نزد بانک مرکزی، مشروط کردن اضافه برداشت بانک‌ها از اقدامات موثری است که در موفقیت نسبی بانک مرکزی نقش چرا نقدینگی اهمیت دارد؟ داشت. مشروح گفت‌وگوی خبرنگار ایبِنا با این کارشناس ارشد مسائل پولی و بانکی را در ادامه می‌خوانید:

باتوجه به روند روبه‌بهبود متغییرهای پولی در ماه‌های گذشته آیا می‌توان چشم‌انداز مثبتی از وضعیت شاخص‌های پولی در ماه‌های آتی داشت؟

تغییری که در گزارش فروردین ماه ۱۴۰۱ شاهد آن هستیم این است که رشدها مثبت هستند؛ یعنی رشدهای چرا نقدینگی اهمیت دارد؟ پایه پولی و همچنین رشد نقیدینگی رشد بالای حدود ۳۰ درصدی نسبت به ماه مشابه سال قبل هستند. البته این متغیرها که شکل ترازنامه دارند را معمولا نسبت به اسفند سال گذشته در نظر می‌گیرند اما با بررسی رشد نقطه به نقطه این متغیرها درمی‌یابیم که رشد نقدینگی فروردین ۱۴۰۱ نسبت به فروردین ۱۴۰۰ حدود ۳۸.۲ درصدی است که می‌توان گفت آهنگ رشد کمتر شده است.

بالاترین میزان رشد نقطه به نقطه را در مهر ۱۴۰۰ داشتیم که حدود۴۲.۸درصد بوده اما در فروردین ۱۴۰۱ کاهش پیدا کرده است. البته این آمار فروردین نباید ما را دچار ذوق زدگی کند چرا که همچنان رشد متغیرهای پولی به شکل نقطه به نقطه نسبت به فروردین ۱۴۰۰ بالاست.

درباره رشد پایه پولی هم همین اتفاق افتاده است به نحوی که رشد نقطه به نقطه ۱۴۰۱ نسبت به فروردین ۱۴۰۰ حدود ۳۱.۵ درصد است. هرچند آهنگ رشد نقطه به نقطه کم شده است اما باز هم این رقم برای پایه پولی رشد بالاست اما به طور کلی دو نکته مثبت وجود دارد.

نخست اینکه آهنگ رشد نزولی شده اما سقوط نداشته است.

مورد دوم که نکته بهتری و می‌توان روی آن مانور داد این است که سهم پول از نقدینگی در اسفند ۱۴۰۰ حدود ۲۰.۴ درصد بوده که این رقم در فروردین ماه امسال به ۱۹.۷ درصد رسیده است.

اینکه آیا چشم انداز مثبتی درباره آمارهای پولی در آینده وجود دارد یا خیر؛ بستگی به سیاست‌های انقباضی بانک مرکزی دارد که آیا تصمیم دارد به همین شکل ادامه مسیر دهد؟ قرار است عملیات بازار باز را به چه شکلی انجام دهد؟ آیا تصمیم دارد نرخ بهره در بازار بین بانکی همچنان مقداری رو به بالا باشد یا خیر؟ در نهایت اینکه سیاست پولی بانک مرکزی در عملیات بازار آیا سیاست عقیم‌سازی و کلاف‌کردن و جمع کردن نقدینگی است یا باز هم تزریق نقدینگی؟

اما آمارهای پولی تقریبا نشان می‌دهد که بانک مرکزی به دنبال کنترل اضافه برداشت بانک‌ها است و سعی دارد استفاده دولت از تنخواه و اضافه برداشت و بدهی دولت به بانک مرکزی را کم کند تا پایه پولی کنترل شود.

در واقع در صورت ادامه همین سیاست می‌توان تا حدودی گفت که چشم انداز آتی مثبت است و تقریبا اوضاع بهتر خواهد شد.

اقدامات بانک مرکزی در دولت سیزدهم را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

بانک مرکزی در دولت سیزدهم تقریبا سیاست فعالانه‌تری را در حوزه عملیات بازار پی گرفته و سعی کرده است به شکل هفتگی فعالانه و دقیق تر ورود کند و برای خودش قاعده مند باشد.

اگرچه این سیاست فعالانه‌ تر باتوجه به اینکه پایه پولی از محل سایر عوامل مانند بدهی دولت به بانک مرکزی و بدهی بانک ها به بانک مرکزی به شدت تحت فشار بوده است و یکی از دلایل ناموفق بودن کنترل رشد نقدینگی همین دو عامل اصلی بوده است ؛ اما تمام سعی خود را کرده است که با استفاده از این ابزارهای نوین مانند عملیات بازار باز کنترل خود را روی رشد نقدینگی از دست ندهد که متاسفانه در سال ۱۴۰۰ خیلی در این زمینه موفق نبود.

اما همینکه از این ابزار استفاده می کند جای امیدواری دارد و امیدواریم با این اتفاقی که در فروردین ماه در کاهش رشد نقدینگی شاهد بودیم همچنان بانک مرکزی روی کنترل کل‌های پولی مانند پایه پولی مصر باشد و جلوی رشد عوامل مهم پایه پولی را بگیرد که این مسیر ادامه دار باشد تا شاهد کاهش شدید رشد نقدینگی در ماه‌های آینده حداقل ۶ ماه آتی باشیم.

موضوع دیگری که مورد تاکید رئیس کل بانک مرکزی بوده و بانک مرکزی در این حوزه موفق عمل کرده است؛ اصلاح رابطه دولت، شبکه بانکی و بانک مرکزی بوده است که در همین راستا حساب واحد خزانه کل با هدف جلوگیری از بدهی‌های دولت به بانک مرکزی تشکیل شده است چرا که این عامل یکی از متغیرهای مهم اثرگذار روی پایه پولی بوده است. اصلاح این رابطه خیلی کار مهمی است و اگر بانک مرکزی بتواند تا پایان این پروژه مهم را انجام دهد که زیرساخت‌های مهمی هم نیاز دارد، می‌تواند در این حوزه عملکرد قابل قبولی را کسب کند.

تمام سعی بانک مرکزی تقویت بیشتر بازار متشکل ارزی و سامانه نیما و افزایش عرضه ارز توسط صادرکنندگان است که به نظر بنده در حوزه ارزی ثبات نسبی را شاهد بودیم که در واقع یعنی جهش‌های خیلی شدید نداشتیم.

به نظر می‌رسد در این حوزه هم اگر نشود نمره خوبی به بانک مرکزی داد اما در تقویت بازار متشکل ارزی نسبتا عملکرد قابل قبولی داشته است.

بانک مرکزی در تقویت نظارت بر شبکه بانکی هم عملکرد بهتری نسبت به سال ‌های اخیر داشته است. ساختارهای نظارتی را به ویژه با دستورالعمل‌هایی که در ۱۴ ماه اخیر در حوزه توسعه حاکمیت شرکتی و مدیریت ریسک در بانکها به شبکه بانکی ابلاغ کرد، تقویت کرده است و باعث شده ایجاد ساختارهای نظارتی در شبکه بانکی توسط بانک مرکزی قوی تر از گذشته دنبال شود.

این در حالی است که ارتقای حاکمیت شرکتی در بانکها عمدتا منجر به ثبات مالی خواهد شد.

موضوع مهم دیگر درخصوص عملکرد بانک مرکزی ایجاد شفافیتی است که در ماه های اخیر در قالب انتشار آمار تسهیلات- تعهدات کلان داشته که باعث افزایش شفافیت در شبکه بانکی خواهد شد.

همکاری وزارت اقتصاد و بانک مرکزی در انتشار صورت های مالی بانک‌های دولتی نیز افزایش شفافیت در شبکه بانکی را به دنبال دارد که از اقدامات خوبی است که انجام گرفت.

کارهای مثبت دیگری هم انجام شده که نباید نادیده گرفت؛ یکی از آنها ایجاد ساختار تامین مالی زنجیره تولید با هدف هدایت اعتبار و افزایش تسهیلات دهی برای سرمایه در گردش شرکت‌ها بود.

در مجموع، بانک مرکزی در دولت سیزدهم عملکرد نسبتا مناسبی در حوزه کنترل‌های کل‌های پولی داشته اما در بخش ثبات مالی عملکرد بهتری داشت.

آیا تنها نهاد اثرگذار بر نقدینگی و تورم بانک مرکزی و نظام بانکی است یا سایر نهادهای اقتصادی دولت مثل سازمان برنامه و بودجه نیز تاثیرگذار بوده و وظایفی دارند؟

در اقتصاد ایران تنها نهاد اثرگذار بر نقدینگی و تورم بانک مرکزی نیست چرا که استقلال کامل ندارد. در این میان سه‌گانه وزارت اقتصاد سازمان برنامه و بودجه و بانک مرکزی وجود دارد که هرچه روسای این سه نهاد هماهنگ تر باشند قطعا بهتر و بیشتر باعث ثبات مالی و همچنین ثبات قیمتی در حوزه اقتصاد کلان خواهند شد.

همانطور که رئیس کل بانک مرکزی هم اشاره کرده بودند، شورای ثبات مالی تشکیل شده که نمایندگان وزارت اقتصاد و سازمان برنامه و بودجه و بانک مرکزی در آن حضور دارند و یکی از اهداف این شورا عمدتا ایجاد جلوگیری از شوک‌ها مالی در اقتصاد کلان است.

نتیجه‌ای که به تازگی از این هماهنگی‌های سه گانه شاهد بودیم ، تشکیل حساب واحد خزانه بود تا بدهی دولت به بانک مرکزی کنترل شود و تا حد امکان این بدهی تا ماه های آتی افزایش نیابد.

نکته مهم دیگر اینکه عمدتا در اقتصاد ایران غلبه سیاست های مالی بر سیاست هی پولی را شاهد بوده و هستیم بنابراین صرفا نمی توان بانک مرکزی را در کنترل نقدینگی به عنوان مسئول اصلی دانست.

چه پیشنهاداتی برای مدیریت بهتر نقدینگی و کنترل تورم دارید؟

قطعا یکی از عوامل بسیار مهم اثرگذار بر تورم در ایران مدیریت نقدینگی و کنترل کل‌های پولی است که در کنار آن، کنترل انتظارات تورمی هم حائز اهمیت است و نمی‌توانیم به عنوان بحث مهم اقتصادی و کارشناسی مذاکرات هسته ای و روابط بین‌الملل را نیز در این بین نادیده بگیریم؛ بنابراین کنترل انتظارات تورمی که یکی از فاکتورهای مهم اثرگذار بر آن مذاکرات هسته‌ای است هم می‌تواند در کنترل تورم تاثیرگذار باشد.

موضوع مهم دیگری که در دوسال اخیر کمبود آن را به شدت در فضای عمومی جامعه احساس کردیم ایجاد جلب اعتماد بیشتر مردم نسبت به سیاست گذار پولی است. هرچند هنوز ایجاد ارتباط بین بانک مرکزی و مردم به خوبی شکل نگرفته است اما تلاش‌هایی در این رابطه در حال انجام است که کامل و بالغ نیست.

یک بخشی از تورمی که در اقتصاد ایران وجود دارد ناشی از فرآیندهای تثبیت قیمتی و ایجاد ارز ۴۲۰۰ تومانی بوده است. ضمن اینکه افزایش قیمت جهانی کالاها که هیچکدام از بانک مرکزی کشورها نمی‌توانند روی این موضوع اثرگذار باشند هم در ایجاد تورم دخیل هستند؛ بنابراین بخشی از تورم که ناشی از سمت عرضه است را خواه ناخواه باید بپذیریم.

برای مدیریت بهتر نقدینگی پیشنهاد این است که دو اصل توسط بانک مرکزی باید رعایت شود؛ باید کنترل های بسیار زیادی روی کل های پولی به خصوص پایه پولی بگذارد و از اضافه برداشت بانک ها جلوگیری کند. همچنین ترازنامه شبکه بانکی را تا حدی که می تواند سختگیرانه کنترل کند و از افزایش بدهی بانک ها به بانک مرکزی هم جلوگیری کند.

برای ایجاد بدهی های جدید توسط دولت به بانک مرکزی تدبیر خاصی اندیشیده شود و در نهایت بانک مرکزی باید برای خالص دارایی‌های خارجی (NFA) فکری کند و به عنوان یکی از متغیرهای پایه پولی نگذارد افزایش پیدا کند؛ بنابراین کنترل شدید پایه پولی یکی از نکاتی است که روی مدیریت نقدینگی به خوبی تاثیر گذار است.

در مقوله مدیریت چرا نقدینگی اهمیت دارد؟ نقدینگی، استفاده بهینه‌تر از ابزار نرخ سود و عملیات بازار هم بسیار مهم است که بانک مرکزی از این ابزار به خوبی توانسته در ماه‌های اخیر با هدف عقیم سازی حجم نقدینگی که تزریق شده استفاده کند. اما بهتر است که فعالانه تر و با کنترل بهتری روی نرخ سود این سیاست پیگیری شود.

نکته مهم بعدی اینکه بانک مرکزی از فشار بیشتر بر بانک ها برای اعطای تسهیلات تبصره ای دوری کند چرا که باعث افزایش ناترازی بانک ها می‌شود و مدیریت نقدینگی را، هم برای بانک ها و همچنین در سطح کلان برای بانک مرکزی قطعا با چالش مواجه می‌کند.

نرخ سود بانکی چرا برای بورس مهم است؟

نظام بانکی و نرخ سود سپرده های بانکی همواره به عنوان یک رقیب جدی برای بازار سرمایه و سهامداران مطرح بوده است. نرخ سود سپرده بانکی چرا برای بورسی ها مهم است و چگونه می تواند بر بازار سرمایه تاثیر بگذارد؟

به گزارش نبض بورس، نظام بانکی و نرخ سود سپرده های بانکی همواره به عنوان یک رقیب جدی برای بازار سرمایه و سهامداران مطرح بوده است. افزایش یا کاهش نرخ سود سپرده ها می تواند بر روی نوسانات بازار سرمایه تاثیرگذار باشد.

ابراهیم سماوی، کارشناس بازار سرمایه، در خصوص تاثیر معرفی بانک‌های متخلف در زمینه نرخ سود سپرده به هیئت انتظامی بانک‌ها، بر بازار سرمایه‏ اظهار کرد: نرخ بهره بانکی یک از ابزار‌های مهم سیاست‌های پولی بانک مرکزی به حساب می‌آید و به همین منظور دولت می‌تواند اقداماتی در راستای اتخاذ سیاست‌های انقباضی و انبساطی انجام دهد.

او افزود: در ایران تمامی بانک‌ها و موسسات مالی و اعتباری موظفند نرخ سود علی‌الحساب سپرده را مطابق مصوب ابلاغی شورای پول و اعتبار رعایت کنند، اما برخی از بانک‌ها و موسسات اقدام به رقابت ناسالم و تخطی از سقف مصوب ابلاغی جهت جذب منابع نقدینگی کرده‌اند.

نرخ سود سپرده بانکی چرا برای بورس اهمیت دارد؟

این کارشناس بازار سرمایه گفت: نرخ سود سپرده بانکی مدت‌دار از دو منظر برای بازار سرمایه اهمیت دارد. نخست آنکه بازار پول یکی از رقبای بازار سرمایه به حساب می‌آید، از همین رو نرخ اوراق بدهی چرا نقدینگی اهمیت دارد؟ و صندوق‌های با درآمد ثابت به صورت مستقیم با نرخ سپرده بانکی قیاس می‌شود که کاهش نرخ سپرده بانکی در بانک‌های متخلف، می‌تواند بخشی از حجم نقدینگی را به سمت این ابزار‌های بورسی سوق دهد.

سماوی گفت: دوم نرخ سپرده بانکی به عنوان نرخ بهره بدون ریسک در تحلیل‌های بنیادی است که کاهش نرخ‌های خارج از چارچوب مصوب شده شورای پول و اعتبار، می‌تواند به کاهش نرخ تنزیل و به تبع آن افزایش ارزندگی سهام بینجامد.

این کارشناس بازار سرمایه در پایان گفت: در این راستا آگاه‌سازی سرمایه‌گذاران ریسک‌گریز می‌تواند بخشی از حجم نقدینگی را به سمت صندوق‌های درآمد ثابت که امکان سودآوری بیشتری نسبت به سپرده بانکی دارد را فراهم سازد. | منبع: سنا



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.