تنها کاری که من کردم، کسب مهارت در زمینهای بود که اگر در آن ماهر باشید، (مسلماً) پول زیادی به دست میآورید.
دانلود و خرید کتاب صوتی چگونه ثروتمند شویم و ثروتمند بمانیم
برای خرید و دانلود کتاب صوتی چگونه ثروتمند شویم و ثروتمند بمانیم نوشته سعید سهیلی و خواندن و شنیدن هزاران کتاب الکترونیکی و صوتی دیگر، اپلیکیشن طاقچه را رایگان نصب کنید.
دیگران دریافت کردهاند
معرفی کتاب صوتی چگونه ثروتمند شویم و ثروتمند بمانیم
چگونه ثروتمند شویم و ثروتمند بمانیم؟ نوشته توماس جی. استانلی استاد دانشگاه و از افراد پیشرو در عرصه کار و تجارت و اقتصاد است.
درباره کتاب صوتی چگونه ثروتمند شویم و ثروتمند بمانیم؟
دکتر توماس جی. استانلی در کتاب چگونه ثروتمند شویم و ثروتمند بمانیم؟ به توضیح شیوه زندگی ثروتمندان در مقابل آرزومندانی که در رقابت با آنان تظاهر به ثروتمند بودن میکنند، پرداخته است.
استانلی ابعاد مختلف تلاش، سخت کوشی، صرفه جویی، و زندگی پایینتر از حد امکانات ثروتمندان را که موجب موفقیت آنان میشود یکایک برشمرده است. از دیدگاه او آرزومندان، منابع مالی و فرصتهای خود را با تقلید بیهوده از ثروتمندان از دست میدهند و امکان رشد و پیشرفت را از خود سلب میکنند.
او با تکیه بر تحقیقات و مطالعات ملی و جامع خود با ذکر مثالهایی به استناد تجارب دقیق به آموزش بهترین راههای ممکن برای راهنمایی جوانان در این زمینه پرداخته است. استانلی به آنان یادآور شده که باید با کوشش و فعالیت پیگیر، صرفهجویی کنند، بدون آنکه دچار توهم و خوشباوری بیحاصل شوند در زندگی حرفهای خود مسیر درست را پیش بگیرند.
او تاکید میکند که بکارگیری اصول صحیح تجارت و خودداری از اسراف و رقابت بیهوده با ثروتمندان، میتواند موجب موفقیت و تولید ثروت شود و افراد از این راه به خود، خانواده و کشورشان کمک کنند.
کتاب چگونه ثروتمند شویم و ثروتمند بمانیم؟ با آنکه دارای جنبههای تحقیقی و آموزشی است جذاب و روان نوشته شده. دکتر استانلی با ذکر مثالهای طنزآمیز و آموزنده به خواننده یادآوری میکند که همیشه فرصتهایی برای رسیدن به ثروت و استقلال مالی هست؛ البته اگر از رقابت بیحاصل با ثروتمندان، زندگی پرمصرف تجملی و اسراف دست بردارند و از پندارهای بیهوده و رو آوردن به رویا به جای برخورد با واقعیت پرهیز کنند.
شنیدن کتاب چگونه ثروتمند شویم و ثروتمند بمانیم؟ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به کتابهای حوزه موفقیت در زندگی و کسب وکار از شنیدن این کتاب لذت خواهند برد.
درباره توماس جی. استانلی
دکتر توماس جی. استانلی، برجستهترین مرجع درباره ثروتمندان امریکا، محقق و مشاوری محترم، نویسندهٔ کتابهای معتبر در این خصوص است. تالیفات او دربارهٔ ثروتمندان امریکا برندهٔ جوایز متعددی شده است.
دکتر استانلی نویسندهٔ کتاب میلیونر خانهٔ کناری و تفکر میلیونر است. این کتابها مجموعاً بیش از ۱۷۰ هفته جزو فهرست کتابهای پرفروش نیویورک تایمز بودهاند. کتاب زن میلیونر خانهٔ کناری او به عنوان کاندیدای نهایی بهترین کتاب سال در مورد تجارت به وسیلهٔ سازمانهای انتشاراتی مستقل و به عنوان پرفروشترین کتاب تجاری در چندین فهرست مختلف انتخاب شد. سه کتاب اول دکتر استانلی بازاریابی نزد دولتمندان، فروش به دولتمندان، و کار شبکهای با دولتمندان و مشاورانشان، تماماً به عنوان کتابهای برجستهٔ تجاری کاندیدا شدند. و تاکنون بیش از ۳ میلیون نسخه از آثار او در سطح جهان به فروش رفته است.
دکتر استانلی بیش از چهل مقاله دربارهٔ ثروتمندان امریکا تألیف کرده، بسیاری مقالات این نویسنده در سطوح مختلف بازتاب بسیار زیادی داشته است. او در بسیاری از برنامههای تلویزیونی از جمله تادی شو ۲۰/۲۰ و شو اپرا وینفری برای طرح دیدگاهها و تحقیقاتش شرکت کرده است. در سطح ملی مقالاتش مورد توجه وسایل ارتباط جمعی و جراید کشور قرار گرفته. از جمله نشریات معروف وال استریت جورنال، نیویورک تایمز، فوربس، فورچون، تایم، مانی مگزین، یو اس نیوز و ورلد ریپورت، و یو اس ای تودی را میتوان نام برد.
بخشی از کتاب چگونه ثروتمند شویم و ثروتمند بمانیم؟
مربی من، استاد شهیر بازاریابی، دکتر بیل داردن اغلب به دانشجویان دورهٔ لیسانس خود میگفت:
در بازار آمادهٔ رقابت با بعضی از استعدادهای واقعی شوید. آنهایی که واقعاً در امریکا طلایی هستند، برای وزارت خارجه کار نمیکنند. و نه حتی در لابراتوارهای علوم دارویی. ذهنهای بزرگ در شغل بازاریابی کار میکنند، و روشهایی ابداع میکنند که ما را قانع کنند که مثلاً فلان داروی مسکن همورویید بر دیگری برتری دارد . آن شویندهٔ پاککننده، سفیدها را سفیدتر میکند ـ بنابراین مادران را مطمئن میکند که کماکان عشق و تحسین همسران و کودکانشان را به سوی خود جلب خواهند کرد.
او هنگام گفتن این سخنان کاملاً جدی بود.
اگر امروز هنوز بیل با ما بود و از او میخواستیم که کوششهای بازاریابی را در ارتباط با صنعت نوشیدنیها ارزیابی کند، احتمالاً به ما میگفت، آشکارا، بعضی از بهترین ذهنهای خلاق در امریکا در بازاریابی نوشیدنیها فعالیت میکنند. چه طرز دیگری میتوان آن را تشریح کرد؟ کالای بیرنگی را در نظر بگیرید، آن را نوشیدنی بنامید، به آن طعم بدهید، شاید به آن رنگ هم بزنید، زمانی هم از آن بگذرد، مردم را قانع کنید که برای هر بطری آن پول بپردازند. مسلماً این نبوغ است.
برای پولدار شدن در حسابداری کدام مهمتراست: آموزش حسابداری یا مالیات
امروزتصمیم دارم شما را با واقعیتهای دنیای حسابداری بیشتر آشنا کنم. در این چند سال اخیر بازار حسابداری بسیار داغ شده و علاقمندان به آموزش حسابداری بازار کار هر روز تعدادشان بیش از گذشته می شود. اگر عزمتان را جزم کرده اید تا از طریق شغل حسابداری به موفقیت و درآمد خوبی برسید باید به نکاتی که در ادامه عرض میکنم توجه زیادی داشه باشید.
شما برای پیشرفت در حسابداری باید هم آموزش حسابداری و هم آموزش مالیات را در برنامه کوتاه مدت و بلندمدت خود قرار دهید. مدت زمان بستگی به سطح اطلاعات و تجربیات شما دارد و قطعاً هدفتان. اینکه چه انتظاری اول از خودتان و شغل حسابداری دارید تا متناسب با آن بتوانید پیشروی کنید.
چند مشکل بزرگ درآمدی در حسابداری
اولین مشکل که بسیار مهم است عدم توانمندی حسابداران در حین اجرای کارهاست. وقتی توانمندی و تخصص لازم و کافی نباشد هرچقدر هم تلاش کنید برای چذب پروژه های حسابداری اثربخش نیست. دومین مشکل بزرگ عدم برنامه ریزی برای بروزرسانی اطلاعات در حوزه حسابداری و مالیات است. یک حسابدار باید خودش را مطابق با انتظارات کارفرمایان به روز کند. هم اکنون انتظارات مدیران و کارفرمایان نظم دادن همراه با حل تمامی مشکلات در سیستم حسابداری و مالیات است. اگر بخواهم فهرست وار عمده ترین مشکلات را بیان کنم باید به موارد زیر اشاره کنم:
- راه اندازی نرم افزارحسابداری مناسب مطابق با نوع فعالیت
- ثبت و گزارش دهی به موقع اسناد حسابداری
- ثبت نام و تشکیل پرونده مالیاتی
- اخذ کد اقتصادی
- ارسال فهرست حقوق و دستمزد در اداره بیمه و اداره مالیاتی چجوری پولدار بشیم
- ثبت نام و ارسال اظهارنامه مالیات بر ارزش افزوده
- ثبت نام و ارسال صورت معاملات فصلی
- ارسال اظهارنامه عملکرد و تحریر دفاتر قانونی
این موارد شاخص ترین انتظارات و نیازهای اغلب کافرمایان در جای جای کشورمان می باشد.
آموزش حسابداری یا آموزش مالیات
حالا رسیدیم به عنوان اصلی این نوشته، به نظر شما کدامیک مهمتراست؟ اگر نظر من را بپرسید پاسخ من اینگونه است: آموزش حسابداری و آموزش مالیات هر دو مکمل یکدیگر هستند و هیچ حسابداری با تسلط بر یکی از موارد نمی تواند کسب و کار خود را از طریق شغل حسابداری راه انازی کند. نکته مهم اینجاست چطور و چگونه باید این آموزش ها را پشت سربگذارید؟
برای پاسخ این سوال هم راهکار خوبی به شما پیشنهاد میکنم. اگر به فکر کسب درآمد در این بازار پرنیاز هستید نباید زمان را از دست دهید. باید سعی کنید در کوتاه ترین زمان ممکن خودتان را به روز کنید و طوری آموزش ببینید تا به تنهایی و بدون نیاز به معرف و یا سرمایه خاصی اولین پروژه حسابداری خود را جذب کنید.
من خودم سالها با این مشکل دست و پنجه نرم میکردم. یعنی سالیان درازی را صرف کارآموزی،اشتغال در حسابداری، مدیرمالی و معاون مالی نمودم تا متوجه شدم که دقیقاً چه مواردی را اگر میدانستم در کوتاهترین زمان ممکن به مقصد اصلی ام میرسیدم. هم اکنون این کلید با ارزش را در اختیار علاقمندان گذاشته ام تا با تکمیل اطلاعات خود بتوانند از تجربیات من در این سالها استفاده کنند تا خودشان بدون سردرگمی در شغلی که خودشان مدیر آن هستند مشغول شوند.
یک راز مهم
راز مهم این است که شما نیاز نیست کلی زمان برای یادگیری مالیات و قوانین آن به همراه حسابداری صرف کنید . شما باید تکنیکهای اجرایی خاص حسابداری و مالیات را کاملاً واقعی بیاموزید. من تمامی این نیازها و راه حل های آنها را در یک بسته ویدئویی همراه با نکات آن در جزوه جمع آوری کرده ام تا با بهره گیری از آنها ضمن تسریع فرآیند یادگیری،خیلی زود بتوانید بطور مستقل کسب و کار خود را راه اندازی کنید.
راههای خلاف پولدار شدن در ایران + میلیاردر شدن در 90 روز
ما روش میلیاردر شدن را به شما معرفی می کنیم که اگر آن را دنبال کنید، دیگر به ارتباط داشتن با منابع قدرت و بیت المال و لشگر اجنه و دعانویسان نیازی نیست.
راههای خلاف پولدار شدن در ایران و میلیاردر شدن در 90 روز
خیلی ها فکر می کنند که یک شبه پولدار شدن ، ساده نیست و برای رسیدن به آن باید شانس یا قدرت جادویی داشته باشیم.
در گذشته کسانی بوده اند که اثبات کردند می توان بدون کمک گرفتن از طالع بینی و طلسم هم ثروتمند شد. در این میان «بابک زنجانی» به منابع قدرتمند متصل بود و «محمودرضا خاوری» و یارانش به پول مردم دسترسی داشتند.
چگونه بدونه سرمایه پولدار شویم؟
پرسش بزرگ این است که چطور می شود بدون دردسر پولدار شد؟
اکنون ما روش میلیاردر شدن را به شما معرفی می کنیم که اگر آن را دنبال کنید ، دیگر به ارتباط داشتن با منابع قدرت و بیت المال و لشگر اجنه و دعانویسان نیازی نیست.
اگر این اقدامات را مرحله به مرحله انجام دهید ، در مدت 90 روز به ثروتی عظیم دست خواهید یافت و هرگز هم مشکل قانونی پیدا نمی کنید.
دستورالعمل پولدار شدن در 90 روز :
1 - یک حساب بانکی باز کنید و دسته چک بگیرید.
2 - چند شرکت قلابی در زمینه های تجاری ، فرهنگی و ورزشی تاسیس کنید.
3 - در هر نقطه ای از شهر که دلتان خواست ، یک دستگاه آپارتمان بخرید.
4 - با عوامل یک شعبه بانک خصوصی رفیق فابریک شوید و از او تقاضای وام کنید به طوری که قیمت کارشناسی ملک شما را چند برابر آنچه که هست گزارش کنند تا وام بیشتری بگیرید.
5 - یک لیوان آب بنوشید.
6 - مراحل 3 و 4 را هرقدر می توانید در ماه نخست تکرار کنید.
7 - بعد از گذشت 30 روز ، آپارتمان هایی که در رهن بانک هستند را به مردم بفروشید و در محضر به آنها بگویید که با سند آن ملک «یه چند میلیونی» وام گرفته اید ، اما رقم واقعی را ذکر نکنید تا تصور کنند نهایتا با یک وام 5 میلیون تومان طرف هستند.
8 - پولی که از فروش آپارتمان های بانک به دست آوردید را در بازار ارز سرمایه گذاری کنید و دوباره مرحله 6 را انجام دهید.
9 - وقتی مشتری ها فهمیدند که ملک آنها در گرو بانک است و صاحب آن محسوب نمی شوند و سپس چجوری پولدار بشیم از شما به اتهام کلاهبرداری شکایت می کنند ، در دادگاه بگویید که در قول نامه اشاره کرده بودید آپارتمان در گرو بانک است و این اشتباه خود آنها بوده که میزان بدهی وام را نپرسیده اند. بنابراین قانون از شما حمایت می کند.
10 - وقتی بانک به شما اخطار داد که باید وام را پس بدهید ، به آنها لبخند بزنید و اهمیت ندهید.
11 - مرحله 6 را تکرار کنید.
12 - وقتی فشار بانک ها بیشتر شد ، گروهی از وکلای زبده را استخدام کنید تا از شما در مقابل قانون محافظت کنند.
13 - شما اکنون فرد ثروتمندی هستید که از بانک وام گرفته و یک ریال هم پس نداده و آپارتمان هایی که در رهن بانک ها بوده را هم فروخته یا اجاره و رهن داده و ماهانه میلیاردها تومان درآمد دارد و رسانه ها لقب «مرد وام خوار ایران» را برایتان برگزیده اند ، اما نگران نباشید. تا وقتی وکلای حرفه ای در استخدام شما هستند ، می توانند. دیرتر گرفتارتان کنند.
راههای یک شبه پولدار شدن
پی نوشت : تمام مستندات مرد وام خوار ایران موجود است و مراجع قضایی برای احقاق حق مظلومین میتوانند استفاده کنند.
چگونه در بازی Red Dead Redemption 2 سریع پولدار شویم؟
موفقیت مهمترین ویژگی غرب وحشی است، حتی اگر یک خلافکار باشید.
در بازی Red Dead Redemption 2 هم مثل دنیای واقعی، همه چیز توسط پول کنترل میشود و برای آپگرید کردن اردوگاه و لوازمتان و خرید تجهیزات به میزان زیادی پول احتیاج دارید.
داچ (Dutch)، رییس گروه خلافکاریتان، به طور وسواسیای به پول علاقه دارد و حتی اگر ۱۰ شمش طلا هم به صندوق پول اردوگاه اهدا کنید برای او کافی نیست. البته هرچه زودتر ارودگاهتان را ارتقا دهید، ماموریتهای فرعی بیشتر و امکانات حیاتیای مثل Fast Travel زودتر برایتان آزاد میشود.
اگر ترجیح میدهید که میزان شرافت آرتور (Arthur) بالا باشد تا این که به دنبال خلاف بروید، باید هر چه سریعتر یک راه کسب درآمد قانونی و پایدار پیدا کنید، یا لااقل به دنبال نقشههای گنج باشید تا ثروت مناسبی به جیب بزنید.
البته اگر هم دلتان بخواهد میتوانید از هر کسی که سر راهتان قرار گرفت دزدی کنید و هر چیزی که میبینید را برای خوتان بردارید؛ به هر حال غرب وحشی کشور خلافکاران بوده است!
در این مطلب تلاش شده است که بدون لو دادن دقیق محل وسایل ارزشمند شما را راهنمایی کنیم که لذت تجربه بازی برایتان کاسته نشود و به جز چند اشاره کوچک به برخی مراحل اولیه بازی، اسپویلر خاصی وجود ندارد. پس بیایید با هم نگاهی به روشهای مختلف پول در آوردن در بازی Red Dead Redemption 2 داشته باشیم:
چیزهای مختلفی در بازی برای فروختن وجود دارد. از اسب و درشکه گرفته تا جواهرات و ساعتهای جیبی و پوست حیوانات و ماهیها. البته با انجام دادن ماموریتهای اصلی و فرعی بازی علاوه بر پول، مقداری از این آیتمها هم به عنوان پاداش به شما داده میشود، ولی اگر میخواهید حسابی پولدار شوید باید خودتان هم آستین بالا بزنید و به دنبال آنها بگردید.
اسبهای وحشی (و اسبهای دزدیده شده) را میتوانید در اصطبلهای شهرهای گوناگون بفروشید و اگر پوست یک حیوان افسانهای را پیدا کردید، برای فروش آن و ساختن لوازم جدید باید به سراغ شکارچی (trapper) بروید. هم شکارچی و هم اصطبل در یکی از ماموریتهای اولیه فصل دوم بازی که در آن با هوسیا (Hosea) به دنبال شکار خرس میروید آزاد میشوند.
برای فروختن درشکهها و لوازم دزدیده شده ارزشمند دیگر هم باید به دنبال یک مالخر (Fence) بگردید. اولین مالخر بازی را هم در ماموریت دیگری که در اوایل فصل دوم بازی با هوسیا میگذرانید پیدا میکنید.
البته بد نیست بدانید که قبل از پیدا کردن مالخر، میتوانید لوازم دزدیده شده را مستقیما به صندوق پول اردوگاه اهدا کنید، هرچند با این روش پول حاصل از این اجناس مستقیما به جیب آرتور نمیرود.
مهم نیست که دوست دارید چاقو بازی کنید، سراغ پوکر بروید یا با دومینو مشغول شوید؛ در بازی Red Dead Redemption 2 میتوانید سر بازیها شرطهای بزرگی ببندید. البته اگر دوست دارید با رقمهای کمتر تمرینکنید، بهتر است اول، این بازیها را با افراد گروهتان در اردوگاه انجام دهید تا ماهرتر شوید.
اگر در بیایان کسی را دیدید که در تله خرس گیر افتاده یا مار نیشش زده است، کمک کردن به آنها ارزشمند است، زیرا در بیشتر مواقع وقتی چند روز بعد، تصادفا آنها را در یک شهر ببینید، کمک شما را فراموش نکردهاند و چیزی برای شما میخرند، مثلا یک کلاه نو یا یک اسلحه جدید. گاهی اوقات هم جایزه شما چیزی است که میتوانید آن را بفروشید.
به علاوه افراد دیگری هم هستند که در ازای کمک شما اطلاعات ارزشمندی را در اختیارتان میگذارند، مثلا یک قطار با محموله ارزشمند قرار است از جایی عبور کند یا خانه یک فرد پولدار کجا است. این اطلاعات بعدا به شکل یک ماموریت فرعی در میآید که با یکی از اعضای گروه میتوانید به سرقت از آن مکانها بپردازید.
البته دنیای Red Dead Redemption 2 همیشه جای امنی نیست و ممکن است راهزنها با ادعای درخواست کمک برای شما تله درست کرده باشند، پس همیشه قبل از کمک به غریبهها حواستان را جمع کنید.
جایزه برای افراد تحت تعقیب:
یکی دسته از ساکنین مشهور غرب وحشی که در رسانههای مختلف به مخاطبان نشان داده میشود، جایزهبگیرها بودهاند. در بازی Red Dead Redemption 2 هم پیدا کردن یک خلافکار تحت تعقیب روش قابل اعتماد و تقریبا تکرار پذیر برای کسب درآمد است. پوستر افراد تحت تعقیب را میتوانید در دفتر کلانترهای شهرهای مختلف پیدا کنید، البته قبل از این که وارد کلانتری شهر شوید حواستان باشد که جایزهای برای سر خودتان تعیین نشده باشد!
بعد از این که پوستر یک فرد تحت تعقیب را بردارید، محل آن فرد روی نقشه برایتان مشخص میشود و میتوانید سر فرصت به سراعشان بروید. برخی اوقات قانون متهم را زنده میخواهد، پس باید خلافکار مورد نظر را بدون کشتنش گیر بیندازید و دست و پا بسته تحویل کلانترها بدهید. شنیدن غرغرهای این تبهکاران درحالی که پشت اسبتان هستند و به سمت دفتر کلانتر میروید لذت خاصی دارد!
دستگیر کردن خلافکاران معمولا حداقل ۲۵ دلار برایتان به ارمغان میآورد که با توجه به پرداخت ناچیز بعضی کارهای پر زحمت دیگری که انجام میدهید، نرخ خوبی به حساب میآید.
در غرب وحشی، شمشهای طلا از منابع بسیار پر سود درآمد بودهاند و تعداد قابل توجهای از این شمشها در دنیای بازی Red Dead Redemption 2 پنهان شدهاند. برخی از این شمشها در صندوقهایی در دنیا بازی پنهان شدهاند و با گشت و گذار آنها را پیدا میکنید، در حالی که تعدادی از آنها هم گنجهای پنهان چجوری پولدار بشیم شدهای هستند که برای پیدا کردنشان باید نقشه گنج مورد نظر را پیدا کنید. یکی از اولین نقشههایی که در اوایل بازی میتوانید بخرید (یا بدزدید، آزادی عمل شما بالاست!) نقشه Jack Hall Gang است که در نهایت شما را به دو شمش میرساند.
یکی باگ هم در بازی وجود دارد که به شما اجازه میدهد شمشهایتان را به مقدار بینهایت بار تکثیر کنید، هرچند این کار لذت بازی را از بین میبرد و احتمالا هم به زودی از طرف شرکت Rockstar تصحیح میشود؛ پس به شما توصیه نمیکنیم سراغ آن بروید.
هرکدام از این شمشهای طلا ۵۰۰ دلار ارزش دارد، پس پول زیادی از پیدا کردن آنها نصیبتان میشود و به کمک آنها میتوانید خیلی سریع اردوگاهتان را تا آخرین حد آپگرید کنید و تجهیزات گران قیمت بازی را بخرید.
همانطور که گفتیم همهی طلاها و وسایل ارزشمند محدود به نقشههای گنج نیستند و با گشت و گذار در دنیای بازی هم ممکن است چیزای جالبی پیدا کنید.
بالاتر هم گفتیم که قرار نیست در این مطلب محل دقیق چیزی را بگوییم، ولی برای مثال میتوانیم به قطاری اشاره کنیم که در قسمتهای شمالی نقشه از خط خارج شده است و مقدار زیادی وسایل ارزشمند و دو شمش طلا در آن قرار دارد. رسیدن به این قطار و پیدا کردن تمام ثروتهای پنهان شده در آن کار راحتی نیست و باید کمی کوهنوردی و پلتفرمینگ ساده انجام دهید، ولی قول میدهیم که به زحمتش میارزد.
یکی دیگر از این اسرار یک درخت نوشیدنی است! در نقشه بازی یک درخت وجود دارد که بطریهای نوشیدنی فراوانی از آن آویزان شده است. داخل یکی از این بطریها یک تکه طلا پنهان شده است، پس اگر این درخت را پیدا کردید به سادگی از کنار آن نگذرید!
شما در بازی Red Dead Redemption 2 عضو یک گروه خلافکار هستید؛ پس طبیعی است که اگر دلتان بخواهد میتوانید مشغول جرم و جنایت هم بشوید. اگر دوست داشته باشید میتوانید از مغازهها، درشکهها و حتی قطارها دزدی کنید. تنها مشکل اینجاست که اگر وسط کار گیر بیفتید یا کسی جرمتان را به کلانتر گزارش کند، جایزه بزرگی برای سرتان تعیین میشود، در نتیجه ماموریتهایی که میتوانید انجام دهید محدود میشوند و به علاوه در دراز مدت مجبور میشوید پول کلانی را برای خلاص شدن از دست قانون بپردازید. به علاوه این کار سیستم شرافت بازی را هم به کل برایتان از دسترس خارج میکند.
البته اگر به اردوگاه راهزنان دیگر برخورد کنید، سرقت از آنها احتمالا به دردسرش میارزد. پیدا کردن این اردوگاه ها سخت نیست، کافی است در نقشه بازی به دنبال آتش اردوگاه و دود خاصل از آنها بگردید. در اکثر این کمپها یک صندوق با مقداری لوازم ارزشمند وجود دارد. به علاوه برخی از این اردوگاهها نسبتا بزرگ هستند و در نتیجه جسدهای زیادی برای loot کردن وجود خواهد داشت!
صحبت از loot کردن جسد دشمنها شد، در طول بازی سعی کنید هر مردهای را جست و جو کنید. بیایید با هم صادق باشیم، این افراد نگون بخت دیگر احتیاجی به پول و داراییشان ندارند!
چرا بعضیها خیلی زود ثروتمند میشوند؟
حتماً تاکنون افرادی را دیدهاید که احساس میکنید یکشبه ره صدساله را پیمودهاند؛ دوستان همپیالهای که در عرض مدتی کوتاه از فرش به عرش رسیدهاند و روزانه بر تعداد صفرهای حساب بانکی خود میافزایند! قطعاً اولین پرسش شما از این افراد و از خودتان این است که «چطور؟!». چطور شخصی که تا چند وقت پیش وضعیت مالی معمولی داشت، حال به این سطح از درآمد و رفاه رسیده است؟
صرفنظر از پاسخی که میشنوید، به احتمال زیاد این تغییر چشمگیر در احوالات اقتصادی فرد ثروتمند را (در بهترین حالت) مدیون شانس خوب او میدانید. البته تا حدودی حق با شماست؛ چراکه در محیط زندگی فعلی ما، کم نیستند افرادی که بدون هیچ تلاش خاصی و تنها بهدلایل واهی به ثروتهای هنگفت میرسند. تعداد این افراد بهقدری زیاد است که کمکم همه به این باور رسیدهایم که هیچ راه درستی برای کسب ثروت وجود ندارد و برای پولدار شدن یا باید شانس داشت، یا رابطه.
اما حقیقت این است که در یک محیط استاندارد و عادلانه، روشهای قانونمندی هم برای ثروتمندشدن وجود دارند! در این مقاله بهکمک یادداشتی از دیوید او (David O) که اخیراً در وبسایت مدیوم منتشر شده، برخی از این روشها را با هم مرور میکنیم. نکته کلی این مقاله این است که ثروتمندشدن همیشه هم به شانس مرتبط نیست و اغلب میتواند دلایل منطقیتری داشته باشد (البته تأکید میکنم که در یک محیط سالم!).
یکی از عواملی که در کسب ثروت تأثیر بسزایی دارد و بیشتر افراد به آن توجه نمیکنند، «محیط» است. محیط کاری و افرادی که با آنها در ارتباط هستید، تا حد زیادی تعیینکننده نوع و اندازه پولی هستند که کسب خواهید کرد. برخی از افراد بسیار سریع ثروتمند میشوند، زیرا در محیطی قرار دارند که میلیونها دلار پول بهراحتی در آن گردش میکند. البته این تنها یک عامل است و فاکتورهای دیگری هم دراینباره دخیل هستند. در ادامه، چهار عاملی را مطالعه میکنید که میتوانند دید اقتصادی شما را تغییر دهند و به شما در کسب ثروت کمک کنند.
همنشین بزرگان باشید
یکی از دوستان باتجربه من میگفت، اگر دیدید جوانی حدوداً بیست یا سیساله در کسبوکار خود بسیار موفق است، ببینید با چه کسانی دوست است. این افراد موفق معمولاً «همنشین بزرگان هستند». البته مسلماً چنین افرادی هم دوستهایی معمولی دارند که با آنها وقت میگذرانند؛ اما در مواقع حساس به حرف کسانی گوش میدهند که چند پله جلوتر از آنها هستند و تجربههای بیشتری دارند.
ممکن است با خود فکر کنید که همنشین بزرگان یعنی چه؟ و منظور ما از بزرگان، دقیقاً چه کسانی هستند؟
هر جا و در هر موقعیتی که باشید، همیشه افرادی هستند که چند پله بالاتر از شما قرار دارند. چیزی که برای شما شبیه به یک رویاست، برای آنها تجربهای معمولی است و نهایت چیزی را که شما به آن فکر میکنید سالها قبل پشتسر گذاشتهاند. همنشینی با چنین افرادی در بدبینانهترین حالت، دستکم چهار نتیجه مثبت دارد:
- شکستن تابوهای ذهنی
آنها باعث میشوند سرمایهای که از نظر شما بزرگ و دستنیافتنی است، در چشمتان کوچک جلوه کند. این خود عامل مهمی است که بههیچوجه نباید آن را دستکم بگیرید.
- آشنایی با منابع و روشهای کارآمد
همنشینی با این افراد، به شما کمک میکند که از منابعی و روشهایی که موجب ثروتمند شدنشان شده است مطلع شوید.
- دیدگاه جامعتر به زندگی
منابع و روشها را هم که کنار بگذاریم، نکته ارزشمند دیگری وجود دارد که در پی همنشینی با افراد ثروتمند از آن مطلع میشوید و آن، دیدگاه آنها نسبت به زندگی است. اهمیت این نکته، حتی از مورد قبلی هم بیشتر است؛ چراکه رسیدن به این دیدگاه سالها به طول انجامیده و عمر زیادی برای آن صرف شده است. اینکه شما بدانید یک فرد ثروتمند چگونه به دنیا نگاه میکند و چه نظری نسبت به زندگی و جهان هستی دارد، کمک بزرگی در راستای تغییر نگرش سنتی و رسیدن به ثروت است.
- توسعه ارتباطات
در نتیجه این همنشینی، شما میتوانید از ارتباطاتی که آنها در تمام این سالها برقرار کردهاند بهره ببرید. مسلماً افراد ثروتمند هم از قانون «همنشینی با بزرگان» استفاده میکنند و دوستان و آشنایانی با جایگاه بالاتر از خود دارند. بهاینترتیب، میبینید که نوع ارتباطات شما رفتهرفته تغییر خواهد کرد و وارد سطح جدیدی خواهد شد. در غیر این صورت، باید همه این اطلاعات را بهتنهایی به دست بیاورید و کل این مسیر را بهتنهایی و با آزمونوخطا طی کنید.
به همین علت است که میگوییم با کمکگرفتن از ثروتمندان دیگر، سریعتر اوج خواهید گرفت.
معاملاتی معدود با سود کلان داشته باشید
بهطور کلی، دو نوع مدل تجاری برای فروش و کسب سود وجود دارد. مدل اول فروش تعداد زیادی کالا یا خدمات با درصد سود کم است و مدل دوم این است که تعداد محدودی کالا را با درصد سود زیاد به فروش برسانید.
این مسئله به نوع کسبوکار شما و شغلی که در آن مشغول هستید مرتبط است. همیشه و از قدیم این طور بوده که سود برخی از بازارها، از بازارهای دیگر بیشتر است. یا بهعبارت دیگر، «پول درشت» در آنها جابهجا میشود. بهعنوان مثال، «بازار مسکن» نمونهای از این بازارهاست. یک معامله در این بازار میتواند بهاندازه فروش صدها محصول خدماتی سود داشته باشد.
خب اگر به دنبال ثروتمندشدن هستید، واضح است که فعالیت در این کسبوکارها بیشتر به نفع شماست؛ اما نباید نقش مهارت و تخصص را هم نادیده گرفت. بالاخره هرکسی در کاری تخصص دارد و ورود شما به کاری که مهارت لازم را در آن ندارید، میتواند به ضررتان تمام شود. اگر در ابتدای راه و در حال برنامهریزی برای آینده شغلی خود هستید، میتوانید این فاکتور را در نظر بگیرید و زمان باارزش خود را به کسب مهارت در کاری اختصاص دهید که سود بیشتری را برایتان بههمراه دارد.
اما همه اینها به این معنی نیست که نمیتوان از مدل اول برای ثروتمندشدن استفاده کرد. تنها تفاوت آنها این است که در مدل اول، شما باید تعداد بیشتری کالا را به فروش برسانید و یا تعداد بیشتری معامله انجام دهید. تصور کنید که شما از هر فروش خود ۱ دلار سود میکنید. برای اینکه بتوانید به سود ۱ میلیون دلار برسید، باید ۱ میلیون واحد از محصول خود را به فروش برسانید. بنابراین روی محصول یا خدماتی تمرکز کنید که افراد زیادی به آن احتیاج دارند و بهطور مکرر خریداری میشود.
مسیر هموارتر را انتخاب کنید
رِی دالیو (Ray Dalio)، میلیاردر و سرمایهگذار معروف آمریکایی به نکتهای اشاره کرده که هر کارآفرینی باید درباره آن فکر کند. او درباره شیوه میلیاردرشدن خود میگوید:
تنها کاری که من کردم، کسب مهارت در زمینهای بود که اگر در آن ماهر باشید، (مسلماً) پول زیادی به دست میآورید.
منظور این جمله آن است که برای میلیاردرشدن، نیازی نیست که لزوماً یک کارآفرین برتر یا یک نخبه خلاق باشید. با توجه به خصوصیات ویژه خود، سعی کنید مسیرهای هموارتر و تضمینشدهتر را برای کسب ثروت در پیش بگیرید.
در بین افراد ثروتمند، بهندرت با کسانی برخورد میکنید که شیوهای منحصربهفرد یا جدید را پیش گرفته باشند. البته شاید از این حرف کمی گیج شده باشید؛ چراکه تصور اکثریت ما از پولدارشدن و موفقیت (دستکم در آمریکا)، راهاندازی یک کسبوکار جدید است که به ناگاه سروصدای زیادی به پا میکند و صاحب آن را به یک میلیادر تبدیل میکند؛ اما حقیقت این است که در دنیای واقعی، همه ثروتمندان جف بزوس و بیل گیتس و ایلان ماسک نیستند. تنها راه رسیدن به ثروت هم، طیکردن مسیری مشابه این افراد نیست.
اتفاقاً برعکس، ثروتمندان زیادی وجود دارند که راههای معمول و کمخطر را برای رسیدن به موفقیت برمیگزینند. انتخاب روشهای خاص و منحصربهفرد بهمعنی پذیرش یک ریسک بزرگ است. ممکن است این ریسک جواب بدهد و این افراد در مدتزمان خیلی کوتاهی به یک میلیاردر تبدیل شوند؛ اما خب تضمینی هم در این روشها نیست و ممکن است در نهایت با شکست مواجه شوند. این در حالی است که مسیرهای معمول و هموارتری برای کسب ثروت وجود دارد که با خیال راحتتری میتوان به آنها اطمینان کرد.
اشتباه بسیاری از افراد این است که در کاری مهارت پیدا میکنند که در طولانیمدت چندان سودآور نیست. با وجود تجربههای ناموفق مشابهی که وجود دارد، این افراد باز هم به دلایل مختلف همین اشتباه را تکرار میکنند. یکی از این دلایل این است که آنها فکر میکنند میتوانند از پس هر کاری بربیایند و بهعبارت بهتر، حسابشان با بقیه فرق میکند.
اما اگر یک لحظه منطقی فکر کنیم، چرا ما باید بتوانیم کاری که تعداد زیادی از افراد در آن شکست خوردهاند را با موفقیت به انجام برسانیم؟
این سؤال، استفهام انکاری نیست. بهعبارت دیگر، منظور ما این نیست که شما نمیتوانید چنین کاری را انجام دهید؛ بلکه هدفمان این است که واقعاً به پاسخ آن فکر کنید. آیا توانایی خاصی در شما هست که بتواند شما را به یک فرد پیشرو و پیشگام تبدیل کند؟ یا این احساس تنها از روی جو رقابتی حاکم در دنیای امروزی که عمدتاً از طریق شبکههای اجتماعی ایجاد شده در شما به وجود آمده است؟ اگر پاسختان به سؤال اول مثبت است که به شما تبریک میگوییم؛ اما اگر احساس میکنید پاسخ مثبت را باید به سؤال دوم بدهید، پیشنهاد میکنیم فرمان تصمیمگیری را از احساساتتان گرفته و به منطقتان بدهید.
فراموش نکنید که پیشگاان راه را برای دیگران هموار میکنند؛ اما میلیونرهایی که سریع پولدار میشوند، مسیری را طی میکنند که قبلاً هموار شده است. تلاش برای اختراع مجدد چرخ به صرف زمان احتیاج دارد، زمانی بسیار زیاد.
بنابراین، افرادی که خیلی سریع ثروتمند میشوند، در کاری مهارت کسب میکنند که پیش از این تعداد بسیار زیادی را ثروتمند کرده است؛ نه یک یا دو نفر، بلکه صدها و هزاران نفر.
در یک کلام، اگر قصد دارید سریعتر ثروتمند شوید، سودای پیشگامبودن را کنار بگذارید و به دنیای واقعی بچسبید.
شبیه به یک میلیاردر برنامهریزی کنید
در قسمت آخر این مقاله، میخواهیم کمی پا را فراتر گذاشته و روشهایی را بررسی کنیم که میتوانند لقب «میلیاردر» را به شما هدیه دهند. راستش را بخواهید، میلیاردرها هم از همان مسیری میگذرند که ثروتمندان معمولی از آن گذشتهاند؛ با این تفاوت که در مسیر میلیاردرشدن، باید فشارهای بیشتری را تحمل کنید.
اگر اندکی با دنیای کسبوکار آشنا باشید، احتمالاً در سالهای اخیر اصطلاح استارتآپ را زیاد شنیدهاید. برخلاف تصور خیلیها که استارتآپها را جایی برای تفریح و کار توأمان میدانند، استارتآپهای واقعی، سکوهای پرتابی هستند که کسبوکارهای خلاقانه را در شرایط تحتفشار، به سرعت رشد میدهند و به ثروتهای هنگفت نزدیک میکنند.
از نظر من یکی از راههای احتمالی برای میلیاردرشدن، راهاندازی یک استارتاپ موفق با کمترین بودجه ممکن است. اولین قدم برای راهاندازی یک استارتاپ موفق، داشتن ایدهای است که در نوع خود جدید و کارآمد باشد.
مرحله بعدی، پیداکردن سرمایهگذار است. پیداکردن سرمایهگذار اغلب دشوارترین مرحله برای کارآفرینان است؛ اما اینجاست که «همنشین بزرگان بودن» دوباره به کمکتان میآید. اگر شما دوستان و همکاران ثروتمندی داشته باشید، یافتن یک سرمایهگذار از بین آنها کار بهنسبت راحتتری خواهد بود.
پس از طی این مراحل، شما باید برای استارتاپتان تبلیغ کنید و آن را به شهرت برسانید. این مرحله هم اهمیت بسیار زیادی دارد. اگر بعد از اولین مرحله تأمین مالی نتوانید نام استارتاپتان را بر سر زبانها بیندازید، در ادامه احتمالاً به دردسر خواهید افتاد.
کسب شهرت باعث جذب سرمایه بیشتر میشود. با کسب شهرت دیگر نیازی نیست که خود را به سرمایهگذاران اثبات کنید؛ بلکه سرمایهگذاران خود بهدنبال شما خواهند چجوری پولدار بشیم بود و مشتاقانه روند رشد و توسعه استارتاپتان را پیگیری میکنند.
فراموش نکنید که کسبوکار شما باید به مرحلهای برسد که بتواند هزینههای خود را مدیریت کند. بهعبارت دیگر، استارتاپ شما نباید به هیچ شخص یا عامل بیرونی وابسته باشد و باید بهصورت مستقل به کار خود ادامه دهد. این همان مرحلهای است که گفته میشود این استارتاپ به «مقیاسپذیری» رسیده است.
البته این به این معنی نیست که دیگر بههیچوجه به سرمایه سرمایهگذاران احتیاجی ندارید. بالاخره شما برای گسترش کسبوکار خود نیاز به سرمایه بیشتر دارید؛ اما مسئله این است که این سرمایه بهخودیخود تأمین میشود و نیازی نیست که شما برای تأمین آن، بهدنبال سرمایهگذار بگردید. همه اینها بهخاطر این است که سرمایهگذاران شاهد موفقیت استارتاپ شما بودهاند و به آینده آن اطمینان دارند.
برای میلیاردر شدن، باید طوری برنامهریزی کنید که پس از این دوره تأمین مالی، کسبوکارتان به سودآوری برسد. در این صورت میتوانید آسودهخاطر باشید که آینده مالی خوبی در انتظارتان است؛ وگرنه، ممکن است با مشکل مواجه شوید.
معمولاً آخرین اقدام میلیاردرها، عرضه اولیه سهام است. انتخاب زمان مناسب برای عرضه اولیه سهام بهشدت مهم است. شما باید زمانی سهام خود را عرضه کنید که به موفقیت لازم دست یافته باشید و بهعبارتی، حرفی برای گفتن داشته باشید. مشکل بسیاری از شرکتها دقیقاً همین است که پیش از اینکه از سودآوری خود مطمئن شوند، عرضه اولیه سهام را انجام میدهند؛ در صورتی که کلید اصلی موفقیت در عرضه اولیه سهام، زمانبندی درست است.
اگر زمان مناسبی را برای عرضه اولیه سهام انتخاب نکنید، ممکن است با شکست مواجه شوید و اگر زمانبندی درست را رعایت کنید، بهاحتمال زیاد یکی از میلیاردرهای آینده خواهید بود. بنابراین هر زمان که احساس کردید استارتاپتان به موفقیت لازم دست یافته، میتوانید سهام آن را در بازارهایی مانند بازار بورس عرضه کنید تا باعث جذب سرمایه بیشتر برای شما شود.
جمعبندی
شاید با مطالعه این مقاله، تنها چیزی که به ذهنتان رسیده این باشد که «چه دل خوشی». میدانیم که گفتن این حرفها راحت است؛ اما پیادهکردن آنها در سطح عملی، نه. علاوه بر این، اداره یک کسبوکار در فضای فعلی کشور ما که با مشکلاتی مثل تحریمهای خارجی، رانتهای داخلی و سیاستهای ناپایدار اقتصادی دستبهگریبان است، سختی کار را دوچندان میکند. با این حال، ناامیدی راهحل مشکل نیست.
همه روشهایی که عنوان شد، در یک شرایط استاندارد میتواند شما را یک فرد ثروتمند تبدیل کند یا دستکم میتواند دید بازتری به شما ارائه کند تا به چیزهایی فکر کنید که پیشتر فکر نمیکردید. البته لازم به ذکر است که همه روشهای کسب ثروت هم در این چهار مورد خلاصه نمیشود و مسلماً راههای دیگری وجود دارند که در این مقاله به آنها اشاره نشد.
با این حال، اگر بخواهیم نکات اصلی این مقاله برای ثروتمندشدن را بهطور خلاصه مرور کنیم، به این موارد میرسیم:
دیدگاه شما