چرخه ها و دوره های بازار


آشنایی با چرخه مد لباس و مراحل آن:

چرخه عمر محصول چیست؟ (مزایا، معایب و مراحل)

توانایی پیش‌بینی مسیر محصول جدید بسیار ارزش‌مند است. بسیاری از سرمایه‌گذاران، کارآفرینان و توسعه‌دهندگان از ابزاری به نام PLC یا چرخه عمر محصول (Product Life Cycle) برای پیش‌بینی چالش‌های احتمالی و برنامه‌ریزی برای آن‌ها استفاده می‌کنند. می‌توانید از مدل دوره عمر محصول برای ردیابی محصول شرکت خود و تصمیم‌گیری آگاهانه برای ارتقای موفقیت آن استفاده کنید. در این مطلب توضیح می‌دهیم مفهوم چرخه عمر محصول چیست واستفاده از آن در بازاریابی چه مراحلی دارد. همچنین نحوه‌ی عملکرد استراتژی های به‌کار رفته و مراحل چرخه عمر محصول را شرح می‌دهیم.

جدیدترین فرصت‌های شغلی شرکت‌های معتبر را در صفحه آگهی استخدام ببینید.

چرخه عمر محصول چیست؟

پیش از بررسی هر چیزی، باید بدانیم چرخه عمر محصول چیست و شامل چه مراحلی می‌شود.

چرخه‌ عمر محصول یک مفهوم است که مسیر یک محصول را از ابتدای تولید تا زوال، به ۴ مرحله‌ی مشخص تقسیم می‌کند.

دوره عمر محصول برای آگاهی از تصمیمات کلیدی در‌مورد سرمایه‌گذاری و توسعه‌ی محصول، تعدیل قیمت، بازاریابی و سایر تصمیمات مربوط به تجارت استفاده می‌شود.

مراحل چرخه عمر محصول عبارت‌اند از:

  1. معرفی: این مرحله زمانی است که محصول برای اولین بار به بازار عرضه می‌شود؛
  2. رشد: این مرحله زمانی اتفاق می‌افتد که محصول به‌سرعت در حال فروش است و تقاضا برای آن در حال افزایش است؛
  3. بلوغ: این مرحله زمانی است که فروش حفظ می‌شود و تقاضا برای محصول در اوج است؛
  4. کاهش: این مرحله زمانی اتفاق می‌افتد که تقاضا برای محصول شروع به کاهش می‌کند.

در مراحل چرخه عمر محصول، قبل از معرفی یک محصول، مرحله‌ی تحقیق و توسعه وجود دارد که در آن توسعه‌دهندگان قصد دارند بازار هدف را شناسایی کنند، رفتار رقبا را تجزیه‌تحلیل کنند و مارکتینگ پلن را یک‌پارچه کنند. این مرحله معمولا در چرخه عمر محصولات رسمی قرار نمی‌گیرد، اما بخش مهمی از روند کلی دوره عمر محصول است. حال که متوجه شدید چرخه عمر محصول چیست در ادامه به نحوه عملکرد و مراحل چرخه عمر محصول خواهیم پرداخت.

چرخه عمر محصول چگونه کار می‌کند؟

برای درک این که چرخه عمر محصول چگونه کار می‌کند باید جزئیات هر مرحله‌ی آن را بدانید.

برای درک بهتر چگونگی چرخه عمر محصول، توصیف جزئیات بیش‌تر مراحل چرخه عمر محصول مفید است:

  1. معرفی محصول؛
  2. به دست آوردن تقاضا برای چرخه ها و دوره های بازار چرخه ها و دوره های بازار محصول؛
  3. تقویت تلاش‌های بازاریابی برای محصول؛
  4. به حداقل رساندن هزینه‌ها برای ایجاد محصول.

۱. معرفی محصول

اولین مرحله از چرخه عمر محصول، معرفی محصول است. مرحله‌ی معرفی با بازار کوچک، فروش کم و هزینه‌های زیاد، با سرمایه‌گذاری‌های هنگفت در بازاریابی و تبلیغات محصول مشخص می‌شود. این مرحله ۲ هدف مهم دارد:

  • ایجاد آگاهی از محصول؛
  • ایجاد آگاهی از ارزش آن در بین بازار مصرف هدف.

ارائه‌ی محصول با قیمت کم‌تر یا مشارکت با تأثیرگذاران بازار از استراتژی های موفق برای این مرحله از چرخه عمر محصول هستند. در صورت موفقیت، فروش شروع به افزایش می‌کند و محصول به مرحله‌ی رشد می‌رود. مرحله بعدی دوره عمر محصول به دست آوردن تقاضا برای محصول است.

۲. به دست آوردن تقاضا برای محصول

مرحله‌ی بعدی از مراحل چرخه عمر محصول، به دست آوردن تقاضا برای محصول است. مرحله‌ی رشد با افزایش مداوم تقاضا مشخص می‌شود که به فروش و گسترش خیلی بیش‌تر محصول از بازارهای مختلف به بازارهای انبوه منجر می‌شود. این افزایش تقاضا به مشتری گسترده‌تر و حاشیه سود بیش‌تر منتهی می‌شود. شرکت‌ها با سرمایه‌ی مالی اضافی می‌توانند بازاریابی و تبلیغات خود را گسترش دهند؛ بنابراین، محصول را حتی بیش‌تر رشد دهند. در صورت موفقیت، فروش به سمت مرحله‌ی بلوغ ادامه خواهد یافت.

۳. تقویت تلاش‌های بازاریابی برای محصول

مرحله‌ی بلوغ در چرخه عمر محصول، با عملکرد حداکثر فروش و تلاش‌های مربوط برای حفظ چرخه ها و دوره های بازار ارزش محصول مشخص می‌شود. به‌سبب رشد قدرتمند، چون در مرحله‌ی قبلی دوره عمر محصول هزینه‌های بازاریابی کاهش پیدا کرده‌بودند، در نتیجه هزینه‌ی محصول هم کم‌تر می‌شود و در نهایت سود به افزایش‌یافتن گرایش پیدا می‌کند.

توسعه‌دهندگان به منظور تمایز محصول از رقبا و تنظیم محصول برای اطمینان از طول عمر آن، استراتژی‌های طوفان فکری دارند. تنظیمات نمونه شامل کاهش هزینه، تغییر بسته‌بندی، هدف قرار دادن بازار جدید یا افزودن ارزش با ویژگی‌های محصول جدید است. اگر حداکثر نرخ فروش را حفظ نشود، محصول وارد مرحله‌ی کاهش خواهد شد. پس از این مراحل چرخه عمر محصول باید وارد مرحله به حداقل رساندن هزینه‌ها برای تولید شوید.

۴. به حداقل رساندن هزینه‌ها برای تولید محصول

مرحله‌ی کاهش در دوره عمر محصول با کاهش فروش مشخص می‌شود، که می‌تواند نتیجه‌ی اشباع بازار، موفقیت یک محصول رقابتی یا کاهش علاقه‌ی مصرف‌کننده باشد. شرکت‌ها برای جلوگیری از حذف کامل سعی می‌کنند با به حداقل رساندن هزینه تولید، محصول را نجات دهند. در برخی شرایط، حتی اگر اعتبار بازار انبوه به پایان رسیده‌باشد، می‌توان یک بازار خاص را حفظ کرد.

در این قسمت درکی کلی از چگونگی عملکرد چرخه عمر محصول به‌دست آوردید. در ادامه به بررسی مزایا و معایب آن می‌پردازیم.

مزایا و معایب چرخه عمر محصول چیست؟

چرخه عمر محصول مزایا و معایب مختلفی دارد.

حال که دریافتید چرخه عمر محصول چیست و چه استراژی هایی دارد، بهتر است با مزایا و معایب آن نیز آشنا شوید. شناخت دوره عمر محصول مزایای منحصر‌به‌فردی را به افراد حرفه‌ای در تجارت که می‌خواهند کالای جدیدی را به بازار عرضه کنند، ارائه می‌دهد.

مزایای چرخه عمر محصول

برنامه‌ریزی استراتژیک

یکی ازمزایای دوره عمر محصول توانایی پیش‌بینی مسیر رشد محصول و درگیر شدن در فرایند مربوط به مدیریت محصول است. استفاده از مدل چرخه عمر محصول به شرکت‌ها کمک می‌کند تا در‌مورد سرمایه‌گذاری‌های مالی، رویکردهای بازاریابی و تبلیغات و توسعه‌ی محصول تصمیمات استراتژیک بگیرند. آن‌ها می‌توانند از قبل برنامه‌ریزی کنند که چه زمانی استراتژی بازاریابی را تنظیم کنند، چه زمانی ممکن است لازم باشد که کالایی را تفکیک کنند و چگونه منابع مالی آن‌ها در مراحل مختلف تخصیص یابند.

یادگیری از چرخه‌های قبلی

مزیت دیگر دوره عمر محصول توانایی اجتناب و مقابله با اشتباهات رایج در هر مرحله است. شرکت‌ها با شناسایی مرحله‌ی فعلی یک محصول در چرخه‌ی عمر و مقایسه‌ی عملکرد آن با محصولات مشابه در آن مرحله می‌توانند از اشتباهات توسعه‌دهندگان قبلی درس بگیرند و استراتژی های خود را متناسب با آن تنظیم کنند.

معایب چرخه عمر محصول چیست؟

حال که توضیح دادیم چرخه عمر محصول چیست و چه استراتژی ها و مزایایی دارد، در ادامه قصد داریم به معایب آن نیز بپردازیم. استفاده از دوره عمر محصول معایبی دارد که می‌تواند با تدابیر دقیق کاهش یابد:

پیش‌بینی نادرست از معایب چرخه عمر محصول

یک نقطه‌ضعف در چرخه عمر محصول این است که پیش‌بینی می‌کند، اما ابزاری برای پیش‌بینی دقیق برای تمام محصولات نیست. با توجه به شرایط مختلف بازار از یک مکان به مکان دیگر یا جنبه‌های منحصر‌به‌فرد یک محصول خاص، همه‌ی محصولات مسیر دقیقی را دنبال نمی‌کنند. برخی از محصولات ممکن است با افت روبه‌رو شوند و به دنبال آن تجدید‌ حیات غیر‌منتظره و ورود مجدد به مرحله‌ی رشد صورت گیرد. دیگران ممکن است هرگز رشد سریع را تجربه نکنند و در مرحله‌ی معرفی باقی بمانند.

درک جنبه‌های منحصر‌به‌فرد یک محصول خاص می‌تواند به افراد کمک کند که بدون محدود کردن رویکردشان، از چرخه‌ی زندگی به نفع خود استفاده کنند.

محدود کردن تصمیم‌گیری به طور بالقوه

نتیجه‌ی پیامدهای منفی به‌کارگیری چرخه عمر محصول، این است که توسعه‌دهندگان ممکن است استراتژی مدیریت محصول را زود‌هنگام یا به طور نامناسب بر اساس مرحله‌ی چرخه عمر درک‌شده اعمال کنند، در صورتی که این بهترین اقدام نیست.

برای مثال، شرکتی که کالایی را به عنوانِ ویژگی‌های فاز کاهش شناخته است، ممکن است زودتر از موعد برای توقف تولید آن محصول برنامه ریزی کند. اگر داده‌های مقایسه‌ای محدودی در دسترس باشند و به توسعه‌ی وسیع‌تری نیاز باشد، این امر بسیار درست است. در این شرایط، انعطاف‌پذیری برای جلوگیری از اشتباهات مدیریتی اقدامی کلیدی است.

نمونه‌ای از چرخه عمر محصول

از چرخه عمر محصول یک مثال می‌زنیم تا بهتر با مفهوم آن آشنا شوید.

زمانی که متوجه شدید چرخه عمر محصول چیست و چه مراحلی دارد، برای درک بهتر مفهوم یک نمونه از مراحل چرخه عمر محصول را بررسی می‌کنیم. صنعت اتومبیل در هر مرحله از دوره عمر محصول، تغییراتی در محصول اولیه‌ی خود دارد که نشان می‌دهد حتی با تغییر روند بازار، تجارت می‌تواند هم‌چنان در رقابت باقی بماند.

در ادامه، به دوره عمر محصول یک ماشین خاص در هر مرحله نگاه دقیقی می‌اندازیم:

۱. مرحله‌ی معرفی

در حال حاضر، اتومبیل‌های خودران (self-driving) در مرحله‌ی معرفی هستند. در این مرحله از چرخه عمر محصول، شرکت‌ها در حال سرمایه‌گذاری منابع جالب‌توجهی در تحقیق و توسعه (R&D) برای این محصول هستند و قصد دارند طی چند سال آینده آن‌ها را به بازار عرضه کنند. هدف آن‌ها جلب خریداران به سمت مزایای احتمالی و رفع هرگونه نگرانی یا رزرو خریداران احتمالی است که می‌تواند رشد آینده را تحت‌تأثیر قرار دهد.

۲. مرحله‌ی رشد

در حال‌ حاضر، اتومبیل‌های الکتریکی در مرحله‌ی رشد قرار دارند و از منافع عمومی در کاهش گازهای گل‌خانه‌ای و سایر انتشارات و هم‌چنین افزایش کارایی بهره می‌برند. بسیاری از شرکت‌ها در این مرحله از چرخه عمر محصول از استراتژی های مختلف بازاریابی برای گسترش مشتری خود استفاده می‌کنند و در عین حال محصولشان را در پاسخ به بازخورد مشتری و روند بازار متمایز می‌کنند. پس از این مرحله دوره عمر محصول وارد مرحله بلوغ خواهید شد.

۳. مرحله‌ی بلوغ

در حال‌حاضر، در مرحله‌ی بلوغ، مدل‌های اصلی خودروهای ۴ درب و صندوق‌دارغیر‌لوکس هستند. این شرکت‌ها در به‌روزرسانی‌های مداوم سرمایه‌گذاری کرده و ویژگی‌های جدیدی را برای افزایش چرخه عمر محصول خود و حفظ جایگاه تثبیت‌شده در بازار معرفی کرده‌اند. در عین حال، بعید است که آن‌ها اهمیت سهم بازار خود را گسترش دهند.

۴. مرحله‌ی کاهش

در حال حاضر، این صنایع در مرحله‌ی کاهش خودروهای دیزلی هستند. از جمله‌ عوامل دیگر، انتقاد دولت از آلودگی بیش‌از‌حد به ممنوعیت خودروهای دیزلی در مکان‌های خاص منجر شده‌ که به میزان چشم‌گیری فروش این محصولات را کاهش داده‌است. با توجه به تحرکات زیست‌محیطی فعلی برای کاهش آلودگی و تغییر جهت به انرژی‌های تجدیدپذیر، بعید است این محصول دوباره اِحیا شود.

خلاصه

در این مطلب متوجه شدید که مفهوم چرخه عمر محصول چیست، چرخه عمر محصول از ۴ مرحله‌ی اصلی تشکیل شده‌است که به برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری آگاهانه برای بهبود جایگاه محصول در بازار کمک می‌کند. در این مطلب هریک از این ۴ مرحله و استراتژی های مورد استفاده در مراحل چرخه عمر محصول را به‌طور کامل توضیح دادیم. همچنین می‌توان با دوره عمر محصول، مسیر پیش روی محصول را پیش‌بینی کرد و استراتژی‌های بازاریابی مناسبی را تنظیم کرد. امیدواریم مطالعه‌ی این مطلب برای شما مفید بوده‌باشد. نظرات خود را با ما درمیان بگذارید.

چرخه ها و دوره های بازار

بورس ایران

چرخه بازار بورس ایران – شاخص کل

چرخه بازار بورس ایران – شاخص کل

بررسی موج های روانی بازار بورس ایران

چرخه بازار چیست؟ آیا راهی برای شناسایی و پیش‌بینی آن وجود دارد؟

شما چه تعریفی از چرخه‌ها دارید؟ شاید بتوان تبدیل شدن روز به شب یا تغییر منظم فصل‌ها را یکی از آشناترین چرخه‌های طبیعی در جهان نامید. همیشه بعد از پایان شب، روز پدیدار می‌شود و بعد از گذر زمستان، پذیرای بهار هستیم. هیچ چیزی قدرت بر هم زدن این نظم طبیعی را ندارد. به همین دلیل، ما می‌توانیم ثانیه‌های زندگی‌مان را با نظم این چرخه‌ها هماهنگ کنیم و به راحتی جایگاه خود را در میان این چرخه‌ها بیابیم. چرخه‌های بازارها و نظام‌های اقتصادی به اندازه غروب خورشید یا گردش فصل‌ها پیش‌بینی‌ پذیر نیستند. اما این بدان معنا نیست که وجود ندارند. اجازه بدهید مثالی برایتان بزنیم.
تصور کنید سرعت چرخش زمین به دور خورشید، غیرقابل پیش‌بینی بود؛ یعنی گاهی سرعت مدارش افزایش پیدا می‌کرد و گاهی آهسته‌تر از همیشه به پیش می‌رفت. در آن صورت، هیچ پیش‌بینی قطعی در مورد زمان تبدیل شدن شب به روز و برعکس وجود نداشت. کارکرد چرخه‌های بازار نیز به همین شکل است. هیچ راه قطعی برای پیش‌بینی زمان فرارسیدن رونق مثبت بازار یا از میان رفتن رکود منفی آن وجود ندارد. گاهی چشم‌انداز بلندمدت بازار، روشن و آفتابی است. اما در این میان، روزهای ابری و طوفانی نیز بر سر راهش قرار می‌گیرند. شاید نظرهای دقیق و پیش‌بینی‌های محکم و قاطع، جایی در چرخه‌های اقتصادی و بازار نداشته باشند اما همیشه می‌توان این روند را از نظر «تمایل» مورد بررسی قرار داد.
اجازه بدهید قبل از هر کاری، تمایل را با هم تعریف کنیم. به مجموعه‌ای از حدس و گمان‌ها و محاسباتی که یک سرمایه‌گذار مطلع در مورد وقوع یک احتمال انجام می‌دهد، «تمایل» می‌گویند. مثلا پس از رونق بازار، زمانی که قیمت‌ها تا سطح ناپایداری افزایش یافته‌اند و خوش‌بینی سرمایه‌گذار در اوج خود است، تقریبا رکود رخ خواهد داد. اینکه این رکود دقیقا چه زمانی روی می‌دهد و چقدر شدید خواهد بود، کاملا پیش‌بینی‌ناپذیر است. اما این بدان معنا نیست که سرمایه‌گذار به هنگام روبه‌رو شدن با حباب نمی‌تواند وضعیت پورتفولیوی خود را برای پیش‌بینی این رکود تعیین کند.

عامل محرک اصلی نوسانات کوتاه مدت بازار

نسان، موجودی سرشار از احساس است. اگر احساس را از انسان جدا کنیم، باقی مانده خوشایندی دستگیرمان نمی‌شود. چون انسان‌ها خیلی بیشتر از آنچه که به نظر می‌رسد با احساسشان زندگی می‌کنند. حتی بی‌تفاوت‌ترین انسان‌ها نیز از احساس بی‌تفاوتی برای نشان دادن وضعیت خودشان بهره می‌گیرند. این یعنی انسان و احساسش به شکلی جدانشدنی به یکدیگر گره خورده‌اند. بنابراین نباید از این موجود احساسی انتظار داشته باشیم که به هنگام خرید و فروش سهام، صد در صد منطقی عمل کند. در حقیقت، یکی از علت‌های ترکیدن حباب دات کام و ورشکسته شدن عده زیادی از سهام‌داران، ناشی از احساسی عمل کردن آنها بود. در طی دوره‌های رشد چشمگیر، نظیر دوره‌ی بین سال‌های ۱۹۹۵ و ۲۰۰۰ سرمایه‌گذاران دچار توهم شدند. آن‌ها فکر می‌کردند که این رشد تا ابد دوام خواهد داشت. اما ماجرا برخلاف فکر آنها پیش رفت.
سرمایه‌ گذاران جوانی که چرخه‌های گذشته را به یاد نمی‌آورند یا بیش از حد به قابلیت‌های بازار جدید مطمئن هستند، می‌خواهند الگوهای قله و دره گذشته را نادیده بگیرند و با شوق ادعا کنند که این بار اوضاع متفاوت خواهد بود. این شور و هیجان آنها مثل یک ویروس در میان سرمایه گذاران دیگر هم منتشر می‌شود و به این ترتیب، موجی از سرمایه گذاران به سمت خرید سهم‌ها هجوم می‌آورند و حتی با وجود قیمت‌های غیرمنطقی آن سهم‌ها را می‌خرند. چون می‌ترسند که نکند فرصتی طلایی در کنارشان باشد و به دلیل غفلت از دستشان برود! وقتی مدتی از این ماجرا می‌گذرد، این بار به جای شوق، احساس ترس گریبانشان را می‌گیرد. آنها با خودشان فکر می‌کنند نکند قیمت‌ها بیش از حد رشد کرده باشند و ناگهان سقوط کنند؟ اینجا است که رویه را برعکس می‌کنند و حالا به جای خرید، موجی از فروش با قیمت‌های پایین را به راه‌ می‌اندازند و باعث می‌شوند تا قیمت‌ها به زیر روند مدت‌دار سقوط کنند. باز هم این احساس انسان است که پیروز میدان معاملات می‌شود نه منطق.
حقیقت این است که مقاومت در برابر تفکر جمعی بازار، کار دشواری است. حتی «آیزاک نیوتن» (Isaac Newton) که اغلب یکی از مهم‌ترین نوابغ زمان شمرده می‌شود نیز نتوانست این کار را انجام دهد. نیوتن در ژانویه ۱۷۲۰ رئیس ضرب سکه در انگلستان بود. در آن زمان سهام شرکت «South Sea» در ۱۲۸ پوند متوقف شد. اما بعد قیمت افزایش یافت. نیوتن که فهمید این افزایش قیمت به خاطر سرمایه‌گذاری‌های قماری است، کاری عاقلانه کرد و سهام ۷۰۰۰ پوندی‌اش را فروخت. او به درستی این چرخه در شرف وقوع را پیش‌بینی کرده بود. در ماه ژوئن قیمت سهام به سرعت افزایش یافته و به ۱۰۵۰ پوند رسید و تا سپتامبر به کمتر از ۲۰۰ پوند سقوط کرد. اما نکته جالب اینجا است که نیوتن نتوانست در مقابل نیروی احساس جمعی مقاومت کند. بعد از اینکه دید افراد دور و برش این همه پول به جیب می‌زنند، دوباره سهامش را در اوج خرید و بعد تمام آن را از دست داد، بیش از ۲۰۰۰۰ چرخه ها و دوره های بازار پوند! می‌توان از این ماجرا یک درست ساده گرفت: «مقاومت در برابر جریان تفکر جمعی، کار راحتی نیست. اما ممکن است و می‌توان راه‌هایی برای غلبه بر این جریان – حداقل در ابعاد فردی – پیدا کرد.»

سرمایه‌گذار عاقل با ریسک‌های بازار چه می‌کند؟

سرمایه‌گذاران زیادی هر روز بخشی از زمان گران‌بهای خود را صرف تحلیل رسانه‌ها و توجه به نشانه‌های صعودی یا سقوط بازارهای مختلف می‌کنند. اما تعداد کمی از آنها به اطلاعاتی که جایگاه فعلی آنها را در محیط سرمایه ‌گذاری کنونی مشخص می‌کند، توجه دارند. همین تعداد کم، جمعیت سرمایه گذاران برتر را تشکیل می‌دهند.
در طول زمانی که بازار به شکلی غیرمنطقی در حال جهش است، سود سرمایه‌گذاری‌های پرمخاطره نیز در کمترین مقدار خود قرار می‌گیرد. چون همه سرمایه گذاران شور و شوق زیادی برای خرید دارند و به این ترتیب، فروشندگان نیز به خود جرات می‌دهند تا در برابر فروش سهم‌ها، قیمت‌هایی سرسام آور، صرف ریسک کمتر و زیان ریسک بیشتر را به خریدار تحمیل کنند. پس بهتر است به هنگام شنیدن جملاتی مانند: «بازار نمی‌تواند شکست بخورد» و «این بار اوضاع متفاوت است» حواستان را جمع کرده و با احتیاط عمل کنید. آن روی دیگر قضیه این است که وقتی در پی نزول یا کسادی بازار، احساس ترس، سرمایه‌گذاران را در برمی‌گیرد ریسک در کمترین میزان خود است. تمام سرمایه‌گذارانی که پولشان را از دست داده‌اند با ترس کنار گود می‌ایستند و فکر می‌کنند حالا بازار درگیر افولی دائمی شده است. اما در این مرحله است که صرف ریسک و احتمال جهش بازار در اوج خودش قرار دارد.
در حقیقت، سرمایه‌گذاری زمانی در مخاطره‌آمیزترین شکل خود است که در کل بدون ریسک تلقی شود، و زمانی کمترین ریسک را دارد که در کل دارای ریسک زیاد تلقی شود. من در سال ۲۰۱۰ حداکثر بهره را از این حقیقت بردم. بعد از بحران مالی ۲۰۰۸-۲۰۰۷، ساخت خانه دچار وقفه شد. در سال ۲۰۱۰ فرصت‌های ایجاد مسکن در ایالات‌متحده در کمترین میزان خود از سال ۱۹۴۵ قرار گرفته بود. با این حال، جمعیت در سال ۲۰۱۰ بسیار بیشتر از سال ۱۹۴۵ بود و این جمعیت است که تقاضای مسکن بلندمدت را ایجاد می‌کند. به زبان ساده، بازار مسکن به شدت راکد بود اما میزان جمعیت، افزایش تقاضای خانه را تضمین می‌کرد. به همین خاطر با وجود تفکر جمعی که می‌گفت: «بازار مسکن هرگز به حال اول باز نمی‌گردد» من و همکارانم بزرگ‌ترین شرکت خانه‌سازی خصوصی در آمریکای شمالی را خریدیم. این شکل از سرمایه‌گذاری سود زیادی را برای ما به دنبال داشت.

نهایتا

چرخه‌های بازار، نظام‌های اقتصادی و شرکت‌های منفرد الگوی خاصی را دنبال می‌کنند. آنها در بلندمدت میل به رشد دارند و چیزی را دنبال می‌کنند که به آن «روند مدت‌دار» می‌گویند. این روند در کوتاه‌مدت، نوسان چرخه ها و دوره های بازار زیادی دارد. سرمایه‌گذار برتر کسی است که به این چرخه‌ها توجه می‌کند و جایگاهش را نسبت به آنها تطبیق می‌دهد. متاسفانه تفکر بسیاری از افراد مالی در نوعی حباب گیر کرده است. چون آن‌ها فقط به رسانه‌ها و گزارش‌های مالی توجه می‌کنند و به ندرت به کتابی خارج از حوزه خود توجه نشان می‌دهند. پیشنهاد می‌کنم که خود را به ژانری خاص محدود نکرده و از کتاب‌های تاریخ غافل نشوید. چون با خواندن آنها می‌توانید نکات زیادی درباره چرخه‌ها بیاموزید. گاهی بهترین درس‌های عملی در لابه‌لای پیروزی‌ها و شکست‌های تاریخی نهفته است.

سوار ترن احساسات معامله گران نشو

ترن احساسات معامله گران - چرخه احساسات معامله گران

ترن احساسات معامله گران - چرخه احساسات معامله گران

 Your browser does not support the video tag. قطعاً اگر در یکی از بازارهای مالی مثل بورس ایران، فارکس، کریپتوکارنسی (ارز دیجیتال) و بورس جهانی مدتی فعالیت داشته باشید؛ می‌دانید که نوسان ذات بازارهای مالی هست. افرادی که در این بازارهای مالی فعالیت دارند با توجه به نوسانات بازار درگیر یک چرخه احساساتی می‌شوند. این چرخه احساسات معامله گر را ما به ترن احساسات معامله گران تشبیه کرده‌ایم که در بعضی مواقع باعث نابودی معامله گران می‌شود. اما در مسیر این چرخه احساسات ما درگیر چه حالاتی می‌شویم و این احساسات چرا به وجود می‌آید؟ حتماً تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید تا شرایط احساسی بازار را بهتر درک کنید، اینکه الآن در چه مرحله‌ای از چرخه احساسات هستید تا بتوانید بر اساس شرایط مختلف بهترین تصمیم را بگیرید.

مرحله اول چرخه احساسات معامله گر: حس خوش‌بینی

اولین احساسی که اکثر افراد در بدو ورود به بازارهای مالی درگیر آن می‌شوند حس خوش‌بینی هست. دلیل این حس خوش‌بینی به بازار این هست که ما زمانی وارد یک بازار مالی می‌شویم که اطرافیان ما در این بازار مالی معامله گری می‌کنند و سود خوبی به دست می‌آورند. ما وقتی سودآوری دوستانمان را می‌بینیم با یک حس خوش‌بینی وارد آن بازار مالی می‌شویم. گاها ممکن است حسرت بخوریم که ای‌کاش زودتر با این بازار مالی آشنا می‌شدیم.

مرحله دوم: شور و شوق

بعدازاینکه افراد با یک حس خوش‌بینی وارد هر بازار مالی می‌شوند و شروع به معامله گری می‌کنند؛ به علت اینکه احتمالاً در زمان رشد وارد بازار شده‌اند اکثر معاملاتشان همراه با سود خواهد بود. در این مرحله اعتمادبه‌نفس افراد بالا می‌رود و با این تفکر که چقدر راحت داریم سود می‌کنیم بسیار حس شور و شوق پیدا می‌کنند. با خود تصور می‌کنند که اینجا همان‌جایی هست که من می‌توانم به تمام آرزوهایم برسم و پولدار شوم.

مرحله سوم: هیجان

بعدازاین تصمیم می‌گیرم که دوستانم را به این بازار دعوت کنم. بعدازاین به مرحله‌ای می‌رسیم که ما درگیر اوج هیجان هستیم زمانی که ما هر چیزی می‌خریم سود می‌کنیم. اعتمادبه‌نفس خیلی خیلی بالاتری پیدا می‌کنیم؛ به خاطر این اوج هیجان تصمیم می‌گیریم پول و سرمایه خود را بیشتر کنیم. مثلاً با خود تصور می‌کنیم که الآن با ده میلیون تومان ۵۰ درصد سود کردم، اگر ۱۰۰ میلیون تومان داشتم سود خیلی بیشتری به دست می‌آوردم. تصمیم می‌گیرم برای افزایش سرمایه از کارگزاری اعتبار بگیرم و یا وام بگیرم. گاها هم افراد به فروش خانه، ماشین و سایر دارایی‌ها رو می‌آورند. تا جایی که توان دارند پول جور می‌کنند، قرض می‌کنند و … و همه این پول‌ها را به بازار می‌آورند.

مرحله چهارم: رضایتمندی

درنهایت در پایان موج صعودی به مرحله‌ی اوج بازار می‌رسیم جایی که هم‌زمان با یک حس غرور احساس رضایت شدیدی از خودداریم. این مرحله، مرحله رضایتمندی در چرخه احساسات معامله گر هست. با توجه به اینکه هر تحلیلی می‌کنیم کاملاً درست است تصور می‌کنیم که خیلی حرفه‌ای هستیم و تمام بازار را می‌توانیم کاملاً پیش‌بینی کنیم. اینجا هست که به سراغ دوستان و آشنایان می‌رویم، پرتفوی پرسود خود را به آن‌ها نشان می‌دهیم. آن‌ها را شماتت می‌کنیم که اگر شما هم آن زمان که این بازار مالی را معرفی کردم وارد بازار می‌شدید کلی سود می‌کردید. به آن‌ها پیشنهاد می‌دهیم که بهتر هست پولتان را به من بسپارید تا برایتان سود بسازم. این پیشنهاد در نقطه اوج بازار بدترین ریسک ممکن هست.

مرحله پنجم: اضطراب

بعدازاین وارد مرحله اضطراب از چرخه احساسات معامله گر می‌شویم. جایی که ریزش‌های اولیه بازار شروع می‌شود. افراد در این مرحله کمی ترسیده‌اند؛ اما ذهنشان خیلی سریع آن‌ها را آرام می‌کند. در ریزش‌های اولیه افراد به‌جای اینکه به‌عنوان یک معامله گر حرفه‌ای از بازار خارج شوند؛ اتفاقاً برعکس اقدام به خرید می‌کنند. آن‌ها بر این باور هستند الآن فروشنده‌ها ارزش دارایی‌شان را نمی‌دانند.

مرحله ششم: انکار

بعدازاین با ادامه ریزش‌ها افراد ضررهای خود را انکار می‌کنند. در فاز انکار از چرخه احساسات معامله گر، تصور آن‌ها این است که این ریزش‌ها موقتی است. در جواب به افرادی که شاید به آن‌ها خورده بگیرند و شماتتشان کنند که چرا این‌قدر متضرر شده‌اند، این جمله کلیشه‌ای رو به زبان می‌آورند: که من یک سرمایه گذار بلندمدت هستم و با این ریزش‌های مقطعی از بازار خارج نمی‌شوم. یکی دیگر از این جملات خطرناک که این معامله گرها به زبان می‌آورند این هست که تا زمانی که از یک معامله خارج نشوی متضرر نشده‌ای. وقتی افراد در فاز انکار کردن هستند با خود می‌اندیشند که امکان ندارد چیزی که به این خوبی تحلیل کردم بیشتر از این ریزش کند. تمام این ریزش‌ها یک فرصت دیگر برای خرید است و با میانگین کم کردن دوباره شروع به خرید می‌کنند. درواقع آن‌ها چاقوی در حال سقوط رو دوباره می‌گیرند. در ابتدای مقاله عنوان کردم که نوسان ذات بازارهای مالی است؛ یعنی همه ما معامله گران می‌دانیم بعد از هر رشدی یک ریزش هم وجود دارد. زمانی که بازارها در حال رشد هستند درواقع هر چه بیشتر به نقطه اوج خود نزدیک می‌شوند. کاملاً مشخص هست که ما زمان ریزش هیچ بازار مالی را نمی‌دانیم.

این را می‌دانیم که هرروزی که بازار رشد می‌کند به تاریخ احتمالی ریزش نزدیک‌تر می‌شود. پس بهتر است که به‌جای اینکه در نقطه اوج بازار بیشترین ریسک ممکن را انجام دهیم و در ریزش‌های اولیه بازار درگیر چرخه احساسات معامله گر شویم، خیلی منطقی‌تر به‌عنوان یک معامله گر حرفه‌ای با استراتژی معاملاتی خود به‌موقع از بازار خارج شویم و درگیر ترن احساسات نشویم. تا اینجا نیمه اول چرخه احساسات معامله گر که اسم آن را ترن احساسات معامله گران گذاشتیم را توضیح دادم در ادامه مقاله، با ادامه مسیر چرخه احساسات معامله گر آشنا خواهید شد. با ما همراه باشید.

مرحله هفتم: ترس

مرحله بعد از ترن احساسات (چرخه احساسات معامله گر) مرحله ترس هست که ویدیو آن را به زودی در سایت می‌گذاریم. مرحله ترس جایی هست که بخش زیادی از سرمایه ما از بین رفته و سرمایه هایی هم که دیگران به ما سپرده‌اند نابودشده است. اینجا ای‌کاش گفتن‌ها شروع خواهد شد. ای‌کاش همان ابتدای ریزش از بازار خارج می‌شدم. در مرحله ترس با خود میگوییم شاید واقعاً بازار قرار نیست برگردد، واقعاً افرادی که داشتن میفروختند از ما عاقل‌تر بودند.

مرحله هشتم: ناامیدی

از این مرحله به بعد تازه اشتباهات بزرگ‌تر ما شروع می‌شود. در مراحل بعدی با ادامه ریزش‌ها درگیر احساس ناامیدی می‌شویم. مرحله ناامیدی دقیقا جایی هست که بازار یک روز مثبت می‌شود و ما را کمی امیدوار می‌کند ولی باز چندین روز منفی می‌شود و ما دائماً ناامید خواهیم شد. در این مرحله ما به دنبال پیدا کردن مقصر هستیم و هنوز حاضر نیستیم مسئولیت اشتباهات و ضررهای خود را بپذیریم. شروع به توجیه کردن می‌کنیم. اینکه بازار دولتی هست، دستوری هست، رانتی هست و فلانی باعث شد من در این بازار مالی سرمایه گذاری کنم.

مرحله وحشت از چرخه احساسات

مرحله نهم: وحشت

مرحله بعدی از چرخه احساسات معامله گر وارد دوره وحشت می‌شویم جایی که ضررهای ما آن‌قدر زیاد شده که فشارهای روانی بسیار زیادی را باید تحمل‌کنیم. قسط‌های وام را باید پرداخت کنیم اما توان پرداختش را نداریم. تاریخ سررسید تسویه اعتبار کارگزاری‌هاست و کسانی هم که پول خود را به سراغ پولشان را می‌گیرند.

مرحله دهم چرخه احساسات معامله گر: تسلیم

در این شرایط آن‌قدر فشار روانی زیاد است که دیوانه می‌شویم. به مرحله بعدی از چرخه احساسات معامله گر می‌رویم و تسلیم بازار خواهیم شد. با خود می‌گوییم که هرچقدر صبر کردیم کافی است و واقعاً نباید بیشتر صبر کرد.

مرحله یازدهم : دلسردی و درماندگی

الآن هم خودمان به پول احتیاج داریم و هم باید پول دیگران را پس دهیم. پس بهترین راه این هست که از بازار خارج شویم. بعد چرخه ها و دوره های بازار از مرحله تسلیم در چرخه احساسات معامله گر حس دلسردی و درماندگی به سراغ ما می‌آید. جایی که شکست را پذیرفته‌ایم و تمام سرمایه خود را از دست دادیم. هیچ راه‌حلی هم برای حل این مشکل نداریم. در این مرحله با خود می‌گوییم که این بازار از اول هم مناسب سرمایه گذاری نبود و باید سراغ یک بازار مالی بهتر بروم. در مرحله دلسردی، اگر یک نفر که شرایط یکسانی با ما داشته باشد بازار دیگری را به ما پیشنهاد کند؛ با حس امیدواری‌ که به ما می‌دهد دوباره برای ما حس خوش‌بینی به آن بازار را ایجاد می‌کند. ما دوباره با حس خوش‌بینی سراغ بازار مالی جدید می‌رویم و احتمالاً این ترن احساسات معامله گر دوباره برای ما اتفاق می‌افتد.

مرحله دوازدهم: افسردگی

در مرحله آخر ریزش بازار درگیر افسردگی می‌شویم. در مرحله افسردگی از چرخه احساسات معامله گر همه مردم را مقصر میدانیم و در افسردگی کامل حس و حال هیچ کاری را نداریم. اینجا می‌فهمیم که این بازار ما را نابود کرد و همه مسئولین و دوستانی که باعث شدن ما وارد این بازار مالی شویم را نفرین می‌کنیم.

مرحله سیزدهم: امید

چرخه احساسات در بازارهای مالی

در ادامه مسیر کم‌کم یک سری رشدهای نسبی در بازار اتفاق می‌افتد که ما را کمی امیدوار می‌کند. این تصور برای ما ایجاد می‌شود که شاید بازار می‌خواهد برگردد و شرایطش بهتر شود. ولی شاید هم ادامه‌دار نباشد و بعد از چند روز مثبت شدن دوباره ریزشی شود. پس هنوز برای ورود مجدد به بازار زود است و باید چند روزی صبر کنم و بعد تصمیم بگیرم.

مرحله چهاردهم: آسایش

در مرحله بعدی از چرخه احساسات معامله گر وقتی می‌بینیم رشد بازار ادامه داشت کم‌کم حس تسکین و آسایش خاطر به سراغ ما می‌آید. اینکه ظاهراً بازار رونق گرفته و شرایطش بهتر شده است فکر ما را درگیر می‌کند. ولی بر اساس تجربه قبلی بهتر است که با پول کمتری معامله کنم. تصمیم می‌گیرم که خیلی پر ریسک وارد بازار نشوم تا بازار را رصد کنم و اگر روند صعودی ثابت شد بعد سرمایه بیشتری وارد کنم.

مرحله پانزدهم: خوش‌بینی

در ادامه مسیر با انجام معاملاتی که داریم و سودهای احتمالی که به دست می‌آوریم دوباره همان حس خوش‌بینی سراغ ما می‌آید. بعد از حس خوش‌بینی بعدازاینکه دیدیم دوباره تحلیل‌های ما کاملاً درست است دوباره احساسات شور و شوق در ما ایجاد می‌شود. مجدد سراغ گرفتن اعتبار، وام می‌رویم و درگیر همین ترن احساسات معامله گر خواهیم شد. ترن احساسات (چرخه احساسات معامله گر) همیشه در حال حرکت است. حالا که ترن احساسات را شناختید از شما می‌خواهم که ویدیوی بالای این صفحه را چندین بار مشاهده کنید.

چرخه ها و دوره های بازار

چرخه مد لباس با هدف ارائه محصولات و در واقع لباس های نو و بدیع فعالیت می نماید تا نیاز های جامعه و هر نوع سلیقه ای را برآورده سازد. در چرخه مد لباس تلاش می شود تا همواره سودآوری به بالاترین میزان خود رسیده و بازار با انواع لباس ها و مدل های مختلف آشنا شود. در این مقاله قصد داریم بررسی کنیم که چرخه مد چیست؟ همچنین مراحل مختلف این چرخه نیز معرفی خواهد شد.آشنایی با چرخه مد لباس و مراحل آن:

چرخه مد لباس به عنوان مهمترین راهنما برای تجارت در عرصه مد عرضه می شود و در حال حاضر در انواع دوره های تجاری مورد استفاده قرار می گیرد. این مفهوم برای معرفی محصولات و مخصوصا لباس های جدید، ترسیم نمودار محبوبیت آنها تا اوج و شناخت دلایل افت و فرسودگی آنان مورد استفاده قرار می گیرد.

اگر شما به عنوان یک فعال در عرصه مد فعالیت می کنید، لازم است تا با این موضوع که چرخه مد چیست؟ و چگونه می توان آن را آنالیز نمود، آشنا شوید. به صورت کلی باید در نظر داشت که چرخه مد لباس در 5 مرحله اساسی خلاصه می شود که در زیر ارائه شده اند:

آشنایی با چرخه مد لباس و مراحل آن:

  • معرفی
  • صعود کردن
  • اوج گیری
  • کاهش محبوبیت
  • منسوخ شدن

مرحله مقدمه و معرفه مدل جدید

در اولین مرحله از چرخه مد لباس، سبک جدیدی به بازار عرضه می شود. این معرفی حتی می تواند ارائه یک رنگ یا الگوی جدید یا حتی نحوه پوشیدن لباس باشد. گشاد یا تنگ بودن لباس ها و معرفی مدل های مختلف همگی در این بخش جای دارند. سبک های جدید در این مرحله غالباً با قیمت بالاتری نسبت به بازار ارائه می شوند. عموما این سبک ها در مقادیر و تعداد کم ساخته می شوند زیرا با توجه به قیمت بالای آنها، یک خرده فروش فقط برای چرخه ها و دوره های بازار تعداد کم سفارش می دهد تا میزان فروش محصول و بازخورد مشتریان خود را ارزیابی نماید. البته این مورد نیز تا حدودی یک دوره آزمایشی محسوب می شود. هنگامی که سبک و مدل جدید در این مرحله مورد قبول مشتریان واقع گردید یا رد شد، آزمایش آن نیز به اتمام خواهد رسید.

مرحله صعود و بالا رفتن

در این مرحله از چرخه مد لباس هنگامی که سبک جدید پذیرفته شد، میزان تقاضا برای آن افزایش می یابد. در این گام میزان مشتریان نیز افزایش یافته و درخواست های زیادی برای لباس ثبت خواهد شد، یک خرده فروش با مشاهده بازار در این حالت تلاش می کند تا دوباره لباس مذکور را سفارش داده و مشتریان خود را حفظ نماید. در طول این مرحله، ممکن است شما خرده فروشان دیگری را نیز مشاهده نمایید که از طرح های جایگزین یا شبیه به مدل مربوطه استفاده می کنند. توجه به اصالت لباس در این بخش برای صعود در نمودار دارای اهمیت بالایی خواهد بود. در چرخه مد لباس وقتی یک مدل مورد قبول عام قرار می گیرد، بسیاری از خرده فروشان از مدل های جایگزین بهره می برند یا تولید کنندگان تلاش می نمایند تا با تغییر در پارچه و مواردی از این قبیل قیمت تمام شده را کاهش دهند. علاوه بر این، گاها عدم سازگاری سبک نیز توسط طراحان یا تولیدکنندگان دیگر ایجاد می شود. این موارد دلایلی هستند که ممکن است بی توجهی به آنها باعث شکست یک طرح و مدل جدید شود.

مرحله اوج گیری مرحله اوج در چرخه مد لباس، دوره ای است که سبک جدید در اوج محبوبیت قرار دارد. این مرحله ممکن است طولانی باشد یا تنها چند روز به طول انجامد، بسته به اینکه اوج محبوبیت تا چه حد گسترش یابد این دوره می تواند متفاوت باشد. به دو روش می توان دوره اوج را در این مرحله طولانی کرد:- روش اول: اگر مدل جدید به عنوان یک سبک کلاسیک پذیرفته شود می توان از رنگ ها، بافت ها و جزئیات جدید طراحی برای ایجاد و معرفی محصول جدید بهره برد.- روش دوم: می توان مدل های همتراز با مدل های اولیه را به بازار معرفی نمود.

مرحله رد یا کاهش محبوبیت مرحله کاهش محبوبیت در چرخه مد لباس زمانی است که سبک خسته کننده به نظر می رسد و طرفداران زیادی را در بازار جلب نمی نماید. غالباً به دلیل افراط در پایان کار با این موضوع روبرو خواهید شد. در این مرحله اگر در بازار کنکاش نمایید، متوجه خواهید شد که طرح در همه جا وجود دارد و همین مورد نیز باعث خستگی می شود. در این مرحله ممکن است مشتریان هنوز از سبک و مدل مد نظر شما استفاده کنند چرخه ها و دوره های بازار اما دیگر تمایلی به خرید آن با قیمت عادی و مصوب بازار ندارند. این حالت اغلب هنگامی است که مدل جدیدی در بازار معرفی می شود یا نشانه های آن قابل رویت است. در این مرحله ساخت و گسترش محصول نیز به پایان می رسد.

مرحله منسوخ شدن در چرخه مد لباس هنگامی که یک سبک خسته کننده شود و بازار و مشتریان نسبت به آن حس انزجار داشته باشند، دیگر نمی توان آن را به هر قیمتی فروخت،لذا می توان بیان نمود که این مد و لباس دیگر طرفدار ندارد و منسوخ شده است. در این مرحله، کالا و لباس موجود را در فروشگاه های ارزان قیمت و کلی فروش که امکان چانه زنی در آنها مهیا است خواهید یافت.

نمودار چرخه مد لباس

جمع بندی:در این مطلب تلاش شد تا به این سوال پاسخ دهیم که چرخه مد چیست؟ آشنایی با چرخه مد لباس به طراحان و تولیدکنندگان کمک می نماید تا روند بازار را به خوبی بررسی نماید و بتوانند در مواقع لزوم استراتژی های خود را تغییر دهند. وقتی شما بتوانید رفتار مشتریان خود را مشاهده نموده و تصمیم گیری کنید لذا می توانید بهترین قدم را برای معرفی محصولات آینده خود بردارید. هدف یک چرخه مد این مهم می باشد که محصول جدید با بیشترین میزان سود به فروش رسیده و در بازار به مدت طولانی تری شناخته شود. امروزه اکثر برندهای معروف و تولیدکنندگان لباس از این چرخه در تیم های بازاریابی و فروش محصولات خود بهره می برند و به صورت دوره ای نتایج به دست آمده را آنالیز می نمایند. با توجه به جایگاه مد در دنیای امروز، توجه به این مهم الزامی است. در این مقاله تلاش شد تا 5 مرحله اساسی برای ورود به بازار تجارت لباس معرفی شود که طراحان با دید باز تری در این مسیر گام بردارند.

چرخه عمر محصول و مراحل ۴ گانه آن

چرخه عمر محصول

نظریه‌ی «چرخه‌ عمر محصول» برای اولین بار در دهه‌ی ۵۰ میلادی معرفی شد. این نظریه، چرخه‌ی مورد انتظار عمر یک محصول را از زمان طراحی اولیه تا خارج شدن از رده‌، توضیح می‌دهد. این چرخه شامل چهار مرحله‌ی عرضه، رشد، بلوغ و افول محصول است که شرکت تولیدکننده‌ می‌تواند با مدیریت درست هر یک از این مراحل، به سود بالایی دست یابد. هدف از مدیریت چرخه‌ عمر محصول، به حداکثر رساندن ارزش و سوددهی محصول در هر مرحله است. چرخه‌ عمر محصول پیش از هر چیز با نظریه‌ی بازاریابی در ارتباط است. با ما همراه باشید تا با مراحل چهارگانه‌ی چرخه‌ عمر محصول بیشتر آشنا شوید.

چرخه عمر محصول - عرضه محصول به بازار

هدف از عرضه‌ی یک محصول جدید، رفع نیازهای مشتریان با عرضه‌ی یک محصول باکیفیت (با کمترین هزینه‌ی ممکن) به منظور به حداکثر رساندن سطح سودآوری است. در مرحله‌ی عرضه، محصول باید برای اولین بار به بازار شناسانده شود. این مرحله، به 5 بخش جداگانه تقسیم می‌شود:

  • در وهله‌ی اول، ایده‌ی طراحی محصول باید تأیید (اعتبارسنجی) شود. برای این کار، شرکت بازار را مورد مطالعه قرار می‌دهد تا ببیند که در چه مناطقی، محصولات موجود در بازار پاسخگوی نیاز بازار نیست و تلاش می‌کند تا محصولات جدیدی را که برآورده کننده‌ی این نیازها هستند، طراحی کند. مسئولیت این کار با بخش بازاریابی شرکت است. این بخش باید فرصت‌های بازار را شناسایی کند و تعیین کند که در صورت ارائه‌ی محصول جدید، چه کسانی خریدار آن خواهند بود و مزایای اولیه‌ی این محصول چیست. همچنین شرکت باید نحوه‌ی استفاده از محصول را نیز مشخص کند.
  • هنگامی که ایده‌ی اصلی تأیید شد و شروع به شکل گرفتن کرد، طراحی مفهومی انجام می‌شود. در این مرحله، شرکت آنچه را در دسترس خود دارد (از مواد اولیه گرفته تا فناوری ساخت محصول و توانایی تولید آن) مطالعه کرده است و مشخص شده است که محصول می‌تواند تولید شود. پس از آن، باید مشخصات دقیق‌تر و کامل‌تری از محصول (مانند قیمت و مدل محصول) تعیین شود. بخش بازاریابی در این قسمت موظف است تا حداقل و حداکثر فروش را برآورد کند، رقابت را بررسی کند و سهم بازار را تخمین بزند.
  • ذکر خصوصیات و طراحی نهایی هنگامی انجام می‌شود که محصول در شُرف ورود به بازار است. در این مرحله برای آخرین بار خصوصیات و مشخصات محصول بررسی می‌شود و مشخصات نهایی محصول با تولید نمونه‌ای آزمایشی تعیین می‌شود.
  • نمونه‌ی آزمایشی، پس از تهیه‌ی نسخه‌ی اولیه‌ی محصول و آزمودن آن توسط مهندسان و مشتریان شکل می‌گیرد. پس از ارائه‌ی نسخه‌ی آزمایشی، شرکت می‌تواند اطمینان حاصل کند که تصمیمات مهندسی از ابتدای فرایند ساخت محصول درست بوده است یا خیر. در این برهه، کار بخش بازاریابی بسیار مهم است. در اینجا بخش بازاریابی مسئول تعیین نوع بسته‌بندی محصول، انجام آزمون‌های مصرف‌کنندگان از طریق گروه‌های کانونی (focus groups)، روش‌های بازخوردی دیگر و پیگیری واکنش‌ مشتریان نسبت به محصول است.
  • مرحله‌ی نهایی عرضه‌ی محصول، تجاری‌سازی یا تولید انبوه آن است. و زمانی اتفاق می‌افتد که محصول برای ورود به بازار، تولید شود. در این مرحله، محصول از نظر پایایی و میزان تغییرپذیری مورد بررسی‌های نهایی قرار می‌گیرد.

در مرحله‌ی عرضه‌، شرکت بیشتر بر روی شناساندن و اطلاع‌رسانی در مورد محصول جدید تمرکز دارد و فروش محصول معمولا سرعت چندانی ندارد. تبلیغات در این مرحله بسیار حیاتی است، بنابراین باید بودجه‌ی قابل توجهی به بخش بازاریابی اختصاص یابد. نوع تبلیغات به محصول بستگی دارد. اگر محصول قرار است مخاطبان انبوهی داشته باشد، ممکن است به یک کمپین تبلیغاتی گسترده نیاز باشد. در صورتی که محصول تخصصی یا منابع شرکت محدود باشد، می‌توان کمپین تبلیغاتی کوچکتری ایجاد کرد تا فقط مخاطبان خاصی را هدف قرار دهد. از آنجا که در مرحله‌ی بلوغ یک محصول، بازار اشباع می‌شود و تقریبا بیشتر مردم از وجود چنین محصولی آگاهی یافته‌اند، بودجه‌ی تبلیغاتی مرتبط به آن نیز به احتمال قوی کاهش خواهد یافت.
در ابتدای ورود محصول به بازار دو رویکرد کلی برای قیمت‌گذاری وجود دارد. رویکرد اول قیمت‌گذاری نفوذی (penetration pricing) است که طی آن ابتدا قیمت را پایین در نظر می‌گیرند تا محصول در بازار جا بیفتد. رویکرد دوم قیمت‌گذاری گزاف (skimming pricing) است که ابتدا قیمت اولیه‌ بالا در نظر گرفته می‌شود و پس از آنکه مشتریان به حد کافی جذب شدند، به تدریج قیمت کاهش می‌یابد.

چرخه عمر محصول - مرحله رشد

مرحله‌ی رشد به زمانی گفته می‌شود که یک محصول از مرحله‌ی عرضه گذر کند و در بازار با استقبال روبه‌رو شود. در این مرحله، شرکت می‌تواند تصمیم بگیرد که آیا می‌خواهد سهم بازار و سودآوری را افزایش دهد یا خیر. در این مرحله، محصول پیشرفتی سریع خواهد داشت و افزایش تولید، به کاهش قیمت واحد منجر می‌شود. در این مرحله رقبا وارد میدان می‌شوند، بنابراین وظیفه‌ی بخش بازاریابی این است که با افزایش سهم بازار و تبلیغات گسترده، در صدر رقبا قرار بگیرد. اگر محصول با کیفیت و قابل قبول باشد، همچنان که کمپین‌های تبلیغاتی مخاطبان رسانه‌های اجتماعی را به جای بازارهای تخصصی هدف قرار می‌دهند، فروش نیز به سرعت زیاد خواهد شد. بررسی بازخوردها و هدف قرار دادن بازارهای جدید، سبب ایجاد تغییرات جزئی در محصول خواهد شد. هدف هر شرکت این است که تا حد ممکن در این مرحله باقی بماند.
این امکان وجود دارد که یک محصول، در این مرحله موفق نشود و بلافاصله افول کرده و با شکست روبه‌رو شود. اینجا باید بخش بازاریابی وارد عمل شود. این بخش فقط باید به ارزیابی این مسئله بپردازد که شرکت توانایی متحمل شدن چه هزینه‌هایی را داراست و کدام محصولات شانس بقا در بازار را دارند. انتخاب‌ها بسیار دشوار هستند، زیرا چسبیدن به یک محصول از دست رفته ممکن است بسیار خطرناک باشد.
اما اگر محصول به خوبی عمل کرده باشد، بخش بازاریابی مسئولیت‌های دیگری برعهده خواهد داشت. حال در کنار شناساندن و مطلع ساختن مشتریان از وجود محصول، باید به فکر ایجاد یک برند پایدار (که مشتریان آن را به برندهای دیگر ترجیح دهند) باشند. در این مرحله تبلیغات افزایش می‌یابد و شرکت همچنان که مشتریان جدیدی را جذب می‌کند، باید خریداران قبلی را نیز حفظ کند. بنابراین فروش، تخفیف و تبلیغات نقش بسیار مهمی را در این روند ایفا می‌کنند. مورد دیگری که بخش بازاریابی باید برای محصولاتی که با موفقیت تثبیت شده‌اند و مدت طولانی‌تری در مرحله‌ی رشد بوده‌اند، مد نظر قرار دهد، این است که باید در نمونه‌ی اولیه و آزمایشی تغییرات مناسب و جزئی ایجاد کند تا مشتریان بیشتری را جذب محصول جدید کند.

چرخه عمر محصول - مرحله بلوغ

از آنجا که در این مرحله بازار اشباع شده است، رشد فروش شروع به کند شدن می‌کند و به جایی می‌رسد که مرحله‌ی اجتناب‌ناپذیر افول آغاز می‌شود. در این مرحله، نگرانی اصلی دفاع از سهم بازار است؛ به طوری که بخش بازاریابی باید بیشتر و بیشتر تلاش کند تا محصول بتواند همچنان مشتریان خود را حفظ و با رقیبانش مبارزه کند. در این مرحله، تبلیغات و یافتن مشتریان جدید دیگر کارساز نیست. زیرا رقبای بیشتری برای رقابت با این محصول به میدان آمده‌اند که برخی از آنها ممکن است محصولی مشابه اما با کیفیت بیشتر و قیمت پایین‌تر به بازار ارائه داده باشند. در این مرحله، رقابت بر سر قیمت اتفاق می‌افتد که در مجموع، برخی از شرکت‌ها به دلیل قیمت پایین‌تر و سودآوری کمتر ناگزیر بازار را ترک می‌کنند. مرحله‌ی بلوغ معمولا طولانی‌ترین مرحله‌ی چرخه‌ عمر محصول است و شاید برخی از محصولات حتی چندین دهه در این مرحله باقی بمانند.
در این مرحله، تنها شرکتی که از فراست و زیرکی برخوردار باشد، می‌تواند قیمت واحد را تا حدی کاهش دهد که بیشترین سود را به دست آورد. پولی که از محصولات این دوره به دست می‌آید می‌تواند برای تحقیق و توسعه‌ی محصولات جدیدی صرف شود که جایگزین محصولات بالغ خواهند شد. پس عملیات مرتبط باید ساده و کارامد باشد، بهره‌وری هزینه‌ها باید به حد مطلوب برسد و لازم است که تصمیمات سختی اتخاذ شود.
از دیدگاه بازاریابی، کارشناسان اینگونه استدلال می‌کنند که ارتقای مناسب در این مرحله، به مراتب تأثیرگذارتر از مراحل دیگر است. بر اساس یک نظریه‌ی مشهور، در این مرحله می‌توان از دو راهبرد بازاریابی دفاعی و تهاجمی استفاده کرد. راهبرد دفاعی شامل فروش ویژه، تبلیغات، تغییرات ظاهری محصول و ابزارهای دیگر برای تقویت سهم بازار است. این راهبرد می‌تواند با دفاع از کیفیت محصول در برابر رقبا، مشتریان را متقاعد کند که به این برند وفادار بمانند و محصولات مشابه را نخرند. در مقابل، بازاریابی تهاجمی به معنای جستجوی بازاری به غیر از بازار فعلی و تلاش برای به دست آوردن خریداران جدید است. در این روش می‌توان به تولید مجدد محصول امید بست. تغییر قیمت‌ها (افزایش یا کاهش قیمت) برای جذب مخاطبان کاملا جدید یا افزودن کاربردها و امکانات جدید به یک محصول از روش‌های تهاجمی دیگری هستند که می‌توانند در این مرحله یاری‌گر تولیدکننده باشند.

چرخه عمر محصول - مرحله افول

در این مرحله، محصولی که در دوره‌ی بلوغ به نقطه‌ی اوج خود رسیده است، با طی کردن سیر نزولی پا به مرحله‌ی کاهش فروش خواهد گذاشت. در نهایت، درآمد حاصل از فروش این محصول، به حدی کاهش خواهد یافت که دیگر تولید آن از نظر اقتصادی مقرون به صرفه نخواهد بود و سرمایه‌گذاری نیز به حداقل می‌رسد. در اینجا شرکت با دو گزینه مواجه خواهد شد. توقف تولید محصول یا فروش آن به شرکتی دیگر. البته گزینه‌ی سومی هم وجود دارد که ترکیبی از دو گزینه‌ی یاد شده است. در این حالت، تولید محصول قطع می‌شود و سهام آن رفته‌رفته به صفر می‌رسد، اما شرکت حقوق و مزایای محصول را (به منظور حمایت از آن) به شرکت دیگری می‌فروشد. از اینجا به بعد مسئولیت سرویس و نگهداری محصول به عهده‌ی شرکت خریدار خواهد بود. البته گزینه‌ی سوم گاهی عملی می‌شود اما به ندرت اتفاق می‌افتد که ثمری داشته باشد.

کاستی‌های نظریه‌ چرخه‌ عمر محصول
کاستی های نظریه‌ چرخه‌ عمر محصول

با اینکه نظریه‌ی چرخه‌ عمر محصول در حد گسترده‌ای پذیرفته شده است، با این حال منتقدانی نیز دارد که می‌گویند این نظریه استثناهای زیادی دارد و برخی از قوانینی که در آن در نظر گرفته شده است، بی‌معنی است. از دیدگاه منتقدان، کاستی‌های این نظریه به شرح زیر است:



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.