انواع ریسک در بازارسرمایه
در شرایطی ۱۰۷ شرکت کارگزاری وابسته به بانک ها و سازمان ها و یا بخش خصوصی مجوز فعالیت در بورس ۵۰ ساله ایران را دارند که انواع ریسک شرکت های کارگزاری را بررسی و اعلام کرد
به گزارش پایگاه خبری بورس پرس، صنعت کارگزاری یکی از ارکان اصلی بازار سرمایه ایران بشمار می رود که به اندازه تاریخ بورس ایران قدمت دارد و طی سال های اخیر با تغییر دستورالعمل ها و مقررات و اندازه بازار ، با تحولات عدیده ایی روبرو شده و گاه با چالش ها و مشکلات سختی دست و پنچه نرم کرده است.
در این میان در شرایطی 107 شرکت کارگزاری وابسته به بانک ها و سازمان ها و یا بخش خصوصی مجوز فعالیت را دارند که ماهنامه بورس تهران در گزارشی انواع ریسک شرکت های کارگزاری را بررسی و اعلام کرد: هدف نهایی بازارسرمایه رسیدن به بازاری شفاف، کارآ و استیفای حقوق سرمایهگذاران است. بر این اساس صنعت کارگزاری یکی از پایههای اصلی و بیبدیل توسعه بازار سرمایه است.
این صنعت هم اکنون حدود 50 سال قدمت دارد و با وجود این سابقه طولانی و تنوع خدمات به طیف وسیعی از سرمایهگذاران، کماکان با محدودیتهایی روبهرو است.
این مشکلات در شرایطی پدید آمده که اکثر آنها به واسطه عوامل خارجی به صنعت تحمیل شده و هزینههای آن، صرفا توسط صنعت کارگزاری پرداخت و افزایش آن منجر به افزایش ریسک صنعت میشود؛ درصورتی که فضای کسب و کار در صنعت کارگزاری ارتقا یابد، کارگزاران که ضلع اصلی مثلث بازار سرمایه هستند، در توسعه و افزایش کارآیی بازار سهم بیشتری خواهند داشت.
با وجود تمام برنامهریزیها و دقتنظرهایی که توسط کارشناسان و متخصصان شرکتها در این زمینه صورت میگیرد، اما هنوز برخی عوامل خارج از کنترل شرکتها وجود دارد که با درجات مختلفی از احتمال، امکان دست نیافتن به هر یک از اهداف عملیاتی را میتواند افزایش دهد.
در این راستا، احتمال عدم دسترسی به اهداف از پیش تعیین شده، تحت عنوان ریسک مطرح است. بر مبنای اهدافی که تحت تاثیر ریسک قرار میگیرد و همچنین از نظر عوامل موثر بر احتمال دستیابی به هدف، ریسک حاکم بر شرکتها را به دستههای مختلفی تقسیم میکنند.
در کارگزاری، طبقهبندی های مختلفی از ریسک مطرح است که به دو بخش درونزا و برونزا تقسیم میشود. ریسکهای درونزا که ناشی از عملیات کارگزاری بوده و میتوان آن را مدیریت کرد یا کاهش دهد، شامل ریسک اعتباری، ریسک مالی و ریسک عملیاتی است. ریسکهای برونزا نیز که ناشی از عملیات کارگزاری نبوده، بلکه به دلیل محدودیتها و شرایط حاکم بر صنعت کارگزاری ایجاد میشود، شامل ریسک قوانین و ریسک بازار است.
اندازهگیری ریسک
در انواع ریسک در بازارسرمایه رابطه با اندازهگیری تعاریف متنوعی ارائه شده است. اندازهگیری به معنای استفاده از قواعدی برای نسبت دادن اعداد به یکسری از ویژگیها بهگونهای که آن ویژگیها را بهصورت کمیت نشان دهد، به کاربرده میشود. برای اندازهگیری نیازمند تعریف و تعیین شاخصهای اندازهگیری هستیم. شاخص، امری است که به وسیله آن بتوان کمیت، کیفیت و تغییرات یا ثبوت یک موضوع را تشخیص داد و اندازهگیری کرد. شاخص خودش هدف نیست، بلکه نشانگر تحقق هدف است. شاخصها خود کمی و کیفی هستند. سعی بر آن است تا شاخصهای لازم برای اندازهگیری انواع ریسک شناسایی و معرفی شود.
ریسک اعتباری مشتریان
شاخصهای برآورد ریسک اعتباری مشتریان کارگزاری شامل (اعتبارسنجی، عملکرد مشتری و نسبت ارزش دارایی به بدهی مشتریان).
اعتبارسنجی
اگر کارگزاری دارای سازوکاری برای اعتبارسنجی و اخذ تضامین کافی باشد، ریسک اعتباری کارگزاری کاهش پیدا میکند. پس اعتبارسنجی خود دو مولفه داشته باشد: 1. سیستم اعتبار سنجی و 2. وثایق.
سیستم اعتبارسنجی: در رابطه با نوع مشتری ما میتوانیم مولفههای متفاوتی را برای اعتبارسنجی مدنظرقراردهیم. مشتریان کارگزاری به دو بخش حقیقی و حقوقی تقسیم میشوند.
سیستم اعتبارسنجی مشتریان حقیقی: بررسی وضعیت درآمدی، وضعیت هزینهای، ثبات شغلی و اقامتی.
سیستم اعتبارسنجی مشتریان حقوقی: بررسی نسبتهای سرمایه در گردش، سود انباشته، فروش، سود به کل داراییها و نسبت ارزش حقوق صاحبان سهام به کل بدهیها.
وثایق: هر چقدر نسبت قابلیت نقدشوندگی وثایق اخذشده توسط کارگزاریها به بدهی مشتریان بیشتر باشد، ریسک کارگزاری کاهش پیدا میکند.
عملکرد مشتری
هر چقدر عملکرد مشتریان اعتباری موفقتر باشد، ریسک اعتباری مشتریان کاهش پیدا میکند. بنابراین برای برآورد عملکرد مشتری از نسبت تعداد معاملات موفق (معاملاتی که مشتری در آن سود کرده است) مشتری به کل معاملات مشتری در یک بازه مشخص استفاده میشود. هر چقدر این نسبت بالاتر باشد ریسک اعتباری مشتری کاهش پیدا می کند.
نسبت ارزش دارایی به بدهی مشتریان
هر چقدر نسبت ارزش دارایی به بدهی مشتریان بیشتر باشد، ریسک اعتباری مشتریان کاهش پیدا می کند. این نسبت رابطه معکوسی با ریسک اعتباری مشتریان دارد.
ریسک مالی
برای محاسبه ریسک مالی در کارگزاری ها از شاخص نسبت های مالی استفاده میشود. این شاخص ها همان نسبتهای کفایت سرمایه است. نسبتهای کفایت سرمایه شامل نسبت جاری و نسبت بدهی است که در آن هر قلم از دارایی با توجه به ریسک آن قلم با یک ضریب تعدیل در محاسبه نسبت در نظر گرفته میشود.
ریسک عملیاتی
ریسک عملیاتی ناشی از خطاهای انسانی، تکنیکی و ضعف کنترل های داخلی است. در کارگزاری میتوان ریسک عملیاتی را در چهار حوزه بررسی کرد: 1. ریسک فرآیندی، 2. ریسک سیستمی و 3. ریسک معاملاتی و 4. ریسک انسانی.
ریسک فرآیندی
این ریسک ناشی از وجود فرآیندهای نامناسب در کارگزاریها است. برای اندازه گیری میزان ریسک، میتوان فرآیندهای استاندارد در کارگزاری را طراحی و نسبت عدم مطابقت با آن را به عنوان ریسک فرآیندی در نظر گرفت.
ریسک سیستمی
ریسک سیستمی در کارگزاریها به سیستمهایی که کارگزاران در فعالیتهای خود از آن استفاده میکنند، برمیگردد. برای اندازهگیری این ریسک میتوان از شاخصهای مانند انطباق سطوح دسترسی با چارت سازمانی، درصد خرابی سیستم و قطع ارتباطات در یک بازه زمانی، ویژگیهای آن سیستم و نحوه پشتیبانگیری اطلاعات و . را مورد استفاده قرار داد.
ریسک معاملاتی
ریسک معاملاتی به حسابهای مشتریان در کارگزاری مرتبط است. این ریسک در واقع مربوط به معاملات مشتریان در رابطه با سهمهای خاص(سفته بازی) و سبد دارایی مجموعهای از مشتریان (خطای ترکیب) را دربرمیگیرد. این نوع ریسک با رصد حسابهای مشتریان مشخص میشود. به عنوان نمونه تک سهم شدن یک یا مجموعهای از مشتریان عمده در یک دوره میتواند ریسک کارگزاری را افزایش دهد.
ریسک انسانی
ریسک مربوط به خطاها و اشتباهات انسانی، کلاهبرداریها و فعالیتهای غیرمجاز مربوط به پرسنل کارگزاری است. سه عامل برای اندازهگیری آن در نظر گرفته میشود: 1. نیروی انسانی (سوابق، وثایق و بقا)، 2.کنترلهای داخلی (دسترسی، نظارت و تفکیک وظایف) و 3. درصد اشتباهات در بازه زمانی مشخص.
ریسک قوانین
نبود ساختارهای مناسب قانونگذاری و نظارت، فقدان چارچوب برای خود قانونگذاران، تفاسیر گوناگون از قوانین و تعدد نهادهای ناظر و. میتواند باعث تغییر قوانین و ایجاد ریسک قوانین برای کارگزاری شود که ممکن است هزینههایی را بر آنها تحمیل کند (مانند عوارض کسب و پیشه ) یا محدودیتهایی (مانند محدودیتهای معاملاتی، لغو مجوز) ایجاد کند. برای اندازهگیری ریسک قوانین ناگزیریم عامل مالی (زیان و هزینه) را بهعنوان شاخص ریسک تعیین و ریسک را اندازه گیری کنیم.
ریسک بازار
نوسانات مربوط به بازار را ریسک بازار گویند. ریسک بازار برای کارگزاری ها از دو جنبه قابل محاسبه است:
1. اندازه بازار (کارمزد معاملات کل بازار ) و 2. سهم از بازار (سهم از کارمزد معاملات کل بازار).
ریسک اندازه بازار
به حجم کلی معاملات بازار برمیگردد و بر مبنای نوسانات بازار نسبت به زمان مبنا سنجیده میشود.
ریسک سهم از بازار
بر مبنای تفاوت نوسان کارمزد کارگزاری نسبت به نوسان کارمزد کل بازار سنجش میشود. یعنی نوسان کارمزد کارگزاری نسبت به زمان مبنا فارغ از نوسان بازار را ریسک سهم از بازار گویند.
انواع ریسک در بازارسرمایه
📣 در این مطلب قصد داریم به شما یکی از متداولترین انواع ریسک در بازار بورس را با شما در میان بگذارم:
توجه داشته باشید ما برای افراد هم انواع ریسک داریم: افراد ریسک پذیر ،افراد ریسک گریز و افراد خنثی.
- افراد ریسک پذیر، حاضرند به ازاء ریسک بیشتر و خطر احتمالی ضرر، در مقابلش سود بیشتری کسب کنند.
- افراد ریسک گریز برعکس هستند، یعنی حاضرند ریسک کمتری کنند ولی در مقابل سود کمتر و مطمئین تری کسب کنند .
- حد وسط این افراد را افراد خنثی در برگرفته اند.
📣 حال بپردازیم به انواع ریسک در بازار سرمایه:
1. ریسک سیستماتیک (ریسک غیر قابل اجتناب)
این ریسک، ریسکی می باشد که سرمایه گذار قادر به کاهش آن نیست.
مانند وقایع غیرمترقبه: جنگ، تحریم، رونق و رکورد اقتصادی، مناقشات سیاسی، تعیین نرخ دلار وتورم و .
2. ریسک غیر سیستماتیک (ریسک غیر قابل اجتناب)
این ریسک مربوط به یک نوع سهام یا صنعت خاص است.
برای مثال: اگر تولید و فروش یک شرکت سازنده خودرو بر اثر اعتصاب یا سوء مدیریت دچار مشکل شود، این فقط یک عامل ریسک خاص است. زیر فقط بر سازنده خاصی تاثیرگذار است و بر سایر شرکت های بازارسهام همانند شرکت های صنایع دیگر تاثیری ندارد.
ریسک کل = ریسک سیستماتیک + ریسک غیر سیستماتیک
ریسک هر شرکت از دو بخش عمده تشکیل می شود: بخشی از ریسک ناشی از اتفاقات درونی و عملیاتی یک شرکت می باشد و بخشی دیگر که در واقع متاثر از عوامل خارج از شرکت می باشد، و بر روند بازدهی شرکت و نوسانات قیمتی آن تاثیر می گذارد.
راهکارهای کاهش ریسک:
در بخش سیستماتیک، سهامدار هیچ گونه کنترلی بر کاهش ریسک ندارد، و این ریسک معروف است به ریسک بازار
فقط سهامداران می توانند با بررسی های بیشتر تا حدودی سهام خود را کنترل کنند.
در بخش غیرسیستماتیک، سهامداران می توانند با بررسی دقیق بنیاد سهم و همچنین تشکیل سبد سهام در صنایع مختلف، این ریسک را به حداقل برسانند.
مدیریت ریسک در بورس چیست؟ | انواع ریسک و محاسبه آن
«سرمایهگذاری در بازارهای مالی همیشه با ریسک همراه است!» اما مفهوم سرمایهگذاری، بازارهای مالی و ریسک چیست؟ اگر ما بخواهیم پسانداز، پول یا سرمایه خود را وارد بازار کنیم، چطور میتوانیم سود و زیان خود را پیشبینی یا محاسبه کنیم؟سرمایهگذاری در بازارهای مختلف به یک موضوع مطرح تبدیل شده است و بسیاری از افراد که به دنبال کسب سود هستند، سرمایه خود را در این بازار قرار میدهند تا با انجام معاملات گوناگون به هدف خود برسند. اما موضوعی که وجود دارد، این است که سرمایهگذاری همیشه به سود منجر نمیشود، بلکه گاهی اوقات ضرر و زیان بسیاری نیز به همراه دارد. از همین رو شما باید با ارکان اصلی بازار بورس آشنا شوید تا بتوانید بهترین عملکرد را داشته باشید. ریسک در بورس یکی از این ارکان به شمار میآید.
حال بسیاری از افراد با شنیدن نام ریسک به یاد خطر و ضرر میافتند، درحالیکه این چنین نیست. در معنای کلی ریسک را میتوان نا اطمینانی به آینده تعریف کرد که در برخی از مواقع اتفاقات مثبتی را به همراه دارد و گاهی اوقات اتفاقات منفی. بنابراین میتوان گفت ریسک هر دو بعد مثبت و منفی را پوشش میدهد، از همین رو توجه به این مسئله اهمیت دارد. در این مطلب قصد داریم تا با ارائه تعریف هریک از مفاهیم نامبرده، دید واضحی را به شما ارائه دهیم تا بتوانید از پول خود سود خوبی دریافت کنید. علاوه بر این موارد، موضوع دیگری وجود دارد که بررسی آن میتواند برای موفقیت در بازار بورس به شما کمک کند و آن مفهوم ریسک در بورس است. بنابراین با ما همراه باشید تا اطلاعات خود را با شما در میان بگذاریم.
سرمایهگذاری چیست و در کجا میتوان سرمایهگذاری کرد؟
سرمایهگذاری یا (investment) به معنی چشمپوشی از منافع کنونی برای دستیابی به موفقیت مالی یا رفاه بیشتر در آینده صورت میگیرد. مثلاً شما مقداری پول دارید که میتوانید هماینکه آن را خرج کرده و وسایل موردنیاز زندگیتان را خریداری کنید؛ اما شما بهجای اینکار بخش اعظم پول خود را وارد بازار میکنید تا بتوانید در چند سال آینده سود خوبی از پول خود بدست بیاورید و انواع ریسک در بازارسرمایه بتوانید نیازهای بیشتری را با آن پوشش دهید. بازارهای زیادی وجود دارند که شما میتوانید پول خود را در آنها سرمایهگذاری کنید. مانند بازار املاک، کالا، بورس و اوراق بهادار و …. اما با توجه به سیاستهای اخیری که دولت در پیش گرفته است، از اواخر سال گذشته اکثر مردم کشورمان سرمایههای خود را وارد بازار «بورس» کردهاند. میتوان گفت دیگر مثل گذشته بورس تنها برای عده خاصی از افراد نبوده و در حال حاضر بیشتر مردم عام هم جزو سهامداران بورس کشور هستند.
مطمئناً همه با هدف کسب سود و منفعت وارد بورس میشوند اما سودده بودن بورس به عوامل بسیار زیادی بستگی دارد که تشخیص این عوامل نیازمند دانش مالی فراوان است. دستیابی به دانش بورسی ممکن است چند سال طول بکشد و به تجربه نیاز داشته باشد. اما یکسری مفاهیم خاص در این بازار وجود دارند که توجه به آنها میتواند دانش اولیه سرمایهگذاری را در اختیار افراد قرار دهد تا بتوانند سرمایههای بورس خود را بهدرستی مدیریت کنند. از مهمترین مفاهیمی که سرمایهگذاران بورس باید از آن آگاهی داشته باشند، مفهوم بازده یا ریسک در بورس است که در ادامه به بررسی هریک از آنها خواهیم پرداخت.
بازده در سرمایهگذاری بورس چیست و چگونه محاسبه میشود؟
بازده مهمترین و اولین مفهومی است که سرمایهگذاران علاقه زیادی به محاسبه آن دارند. در واقع بررسی بازده سهام بورس، ایشان را از مقدار سودهایی که کسب کردهاند آگاه میکند. اما بازده همیشه هم مثبت نیست و ممکن است برخی سرمایهگذاران در حین محاسبه بازده سهام خود متوجه بازده منفی (زیان) سهم خود شوند. محاسبه بازده مثبت یا منفی یک سهم در بورس دارای فرمول سادهای است که این فرمول به صورت زیر است:
- فرمول محاسبه بازده یک سهم:
- فرمول محاسبه درصد بازده:
طبق این فرمول اگر ما هر واحد سهمی را به قیمت ۵۰۰ تومان خریده باشیم و پس از گذشت سه ماه قیمت هر واحد سهم به ۵۲۰ هزار تومان رسیده باشد اما هنوز مجمع سالیانه تقسیم سود آن سهم برگزار نشده باشد (سود نقدی تعلق نگرفته باشد)، بازده این سهم به شکل زیر خواهد بود:
۲۰ = ۰ + ۵۰۰ – ۵۲۰
۲۵ = ۲۰ ÷ ۵۰۰
حالا تصور کنید ۶ ماه از خرید سهم فوق بگذرد و قیمت آن سهم به ۴۵۰ کاهش پیدا کند، اما در مجمع سالیانه مقدار سود نقدی ۱۲۰ تومانی به سهم تعلق گرفته باشد. در چنین شرایطی محاسبه بازده به شکل زیر خواهد بود:
۵۰- = ۵۰۰ – ۴۵۰
۱/۰- یعنی ۱۰- درصد بازده = ۵۰۰ ÷ ۵۰-
البته بررسی بازده یک سهم به تنهایی کافی نبوده و به همراه بازده، همیشه باید مقدار ریسک در بورس را نیز محاسبه کنیم. چراکه این دو مفهوم همیشه در کنار هم به کار برده میشوند و ارتباط مستقیمی با هم دارند.
ریسک در بورس چیست و چگونه محاسبه میشود؟
ریسک در لغت به معنی «خطر کردن» است. در واقع شما با خرید یک سهم، براساس پیشبینیهای خود عمل کرده و از سود و زیان سهم موردنظر اطمینان ۱۰۰ درصد ندارید اما به امید کسب سود، خطر کرده و سهم موردنظر انواع ریسک در بازارسرمایه را خریداری میکنید. هرچقدر نوسان قیمت آن سهم شدیدتر باشد، مقدار ریسک بالاتر و هرچقدر نوسان قیمت آن ملایمتر باشد، ریسک آن سهم کمتر خواهد بود. اگر بخواهیم مقدار ریسک در بورس یک سهم را محاسبه کنیم، به عملیات ریاضی پیچیدهای نیاز خواهد بود. اما برای یک سرمایهگذار عادی بورس چنین محاسبات پیچیدهای برای مشخص شدن درصد ریسک در بورس لازم نیست. همینکه یک حساب سرانگشتی کنید، میتوانید به مقدار کلی ریسک در بورس سهم خود دست پیدا کنید.
یک مثال ساده از ریسک در بورس
برای مثال تصور کنید که شما پیشبینی میکنید یک سهم خاص تا شش ماه آینده به ۵۰ درصد سود برسد و با همین پیشبینی سهم مورد نظر را خریداری میکنید. پس از گذشت زمان موردنظر، آن سهم به ۲۰ درصد سود میرسد. بهنظر شما ریسک چنین سرمایهگذاری چقدر بوده است؟ میتوان گفت ریسک چنین خریدی بسیار بالا بوده است، چراکه ۳۰ درصد از پیشبینی شما کمتر سود داده است. حالا اگر سهم دیگری را با پیشبینی دریافت ۱۰ درصد سود به مدت یکماه خریداری کرده باشیم، اما پس از گذشت یکماه سهم مورد نظر به سود ۲۵ درصدی رسیده باشد، آیا این خرید هم دارای ریسک بوده است؟ میتوان گفت، ریسک چنین سهمی ۱۵ درصد بالاتر از محاسبه شما بوده است. نکته قابل توجه در این مثالها این است که ریسک تنها مقدار اختلاف پیشبینی شما با نتیجه واقعی است.
انواع ریسک در بورس کدامند؟
سرمایهگذاری که در بازار بورس مشغول به فعالیت شده است، در طول زمان بارها با ریسکهای گوناگون مواجه خواهد شد. حال برای آن که این فرد بتواند تحلیل درستی انجام دهد باید با انواع ریسک در بورس آشنا باشد. در حالت کلی انواع ریسک در این بازار را میتوان به دو دسته تقسیم کرد؛ ریسک سیستماتیک و ریسک غیر سیستماتیک. اکنون برای بسیاری از کاربران سوال پیش میآید که تفاوت این دو نوع ریسک در چیست که در ادامه به بررسی این موضوع خواهیم پرداخت.
اولین نوع از ریسک در بورس، ریسک سیستماتیک است. این ریسک بهطورمعمول وابسته با شرایط سیاسی و اقتصادی کشور خواهد بود، از همین رو امکان حذف آن وجود ندارد. از جمله مواردی که باعث ایجاد ریسک سیستماتیک میشوند، میتوان به مواردی چون تغییر نرخ تورم، شرایط سیاسی و سیاستهای کلان اقتصادی اشاره کرد. مسلما امکان اجتناب از چنین مواردی وجود ندارد و تاثیر آنها برای تمام شرکتها خواهد بود.
همانطور که از نام این ریسک مشخص است، امکان اجتناب و دوری از آن با استفاده از برخی روشها وجود دارد. باید متذکر شد که دلیل و منشا بروز چنین ریسکی، اکثرا به داخل شرکت مربوط میشود. برای مثال میتوان به عملکرد ضعیف مدیرعامل یک شرکت، ضعیف ظاهر شدن در برابر رقبا، اعتصاب کارکنان شرکت، قدیمی شدن محصولات قابل سرمایهگذاری، عملکرد غلط سهامداران و … اشاره کرد. در واقع ریسک غیرسیستماتیک نه بر روی تمام سهام، بلکه تنها روی یک سهام خاص اعمال شده و به شرایط درونسازمانی آن سهم مربوط میشود. البته توجه داشته باشید که راهکارهای گوناگونی وجود دارد که میتوانید از طریق آنها احتمال چنین ریسکی را نیز کاهش دهید. برای مثال یکی از این راهکارها استفاده از تئوری سبد در بازار بورس است.
برای مثال ممکن است در مورد سهم x، اتفاقاتی مانند عملکرد ضعیف شرکت، رفتار نامناسب سهامداران، کاهش فروش محصولات، کاهش تنوع محصولات، رقابت ضعیف، اعتصاب کارکنان، کاهش مقدار تولید و … بر کاهش نرخ آن سهم تاثیر داشته باشد. در اینصورت بررسی شرایط آن سهم، میتواند شما را از خرید چنین سهم پرریسکی منصرف کند که در اکثر مواقع قابل پیشبینی و اجتناب است.
چطور میتوانیم بازده و ریسک در بورس خود را بهتر مدیریت کنیم؟
مدیریت کردن ریسک در بورس از اهمیت فراوانی برخوردار است. در واقع اگر ما هیچ مدیریتی بر روی سهام خود نداشته باشیم، مقدار سود و زیان خود را نیز نمیتوانیم محاسبه کنیم؛ در چنین شرایطی میتوانیم بگوییم که سهام خود را به دست باد سپردهایم و هر اتفاقی برای آن بیفتد، ما نمیتوانیم در روند سود و زیان آن مداخله کنیم. این در حالی است که سرمایه شما در تمام مراحل خرید سهم باید تحت نظارت و مدیریت مستقیم شما باشد.
مدیریت سهام چه ارتباطی با ریسک در بورس دارد؟
اگر یک کاربر مبتدی بورس هستید، با استفاده از نکات زیر میتوانید مدیریت سهام خود را در دست بگیرید و از سرمایهگذاری خود، بسیار بیشتر از زیانهایتان، سود ببرید (چراکه هم سود و هم زیان همیشه وجود دارد):
- اگر اطلاعات سرمایهگذاری شما در بورس کم است یا نمیخواهید ریسک بالا انجام دهید، بهجای خرید سهام مستقیم، اقدام به خرید واحد صندوقهای سرمایهگذاری کنید. (این واحدها مجموعهای از سهام برتر هستند که ریسک پایینی دارند و با خرید آنها شما به صورتی غیرمستقیم سهامدار بورس خواهید بود)
- قبل اینکه وارد بازار سرمایهگذاری در بورس شوید، از دانش کافی خود نسبت به این بازار اطمینان حاصل کنید.
- اگر به سرمایهگذاری در بورس علاقه دارید، اما دانش کافی ندارید، میتوانید از دانش سایر افراد حرفهای در این زمینه استفاده کرده و از ایشان مشورت بگیرید.
- هرگز تمام پول خود را به خرید یک سهم خاص اختصاص ندهید. بهجای آن پول خود را تقسیم کرده و با هر بخش آن یک نوع سهم از بازارهای متنوع پتروشیمی، کالا، صنایع غذایی، صنایع فولاد و …. را خریداری کنید. در اینصورت با ضرر کردن یک سهم، دیگر گزینهها زیان وارده را جبران خواهند کرد.
- بهتر است برای ورود به بازار بورس، دید بلند مدتی داشته باشید.
- رفتارهای هیجانی و پر ریسک در بورس بسیار دیده میشود و همین رفتارها ممکن است روی شما نیز تاثیر گذاشته و باعث شود ضررهای زیادی را متحمل شوید. اما اگر بتوانید در چنین شرایطی احساسات و هیجانات خود را کنترل کنید، در نهایت دچار خرید و فروشهای غیرمنطقی نخواهید شد.
- در سرمایهگذاریهای بلندمدت یا میانمدت در بورس، برای خود حداکثر و حداقل سود و زیان را مشخص کنید تا با رسیدن به حداکثرها یا حداقلها بتوانید سهام خود را بهتر مدیریت کنید. (مثلاً اگر بیش از ۱۰ درصد در یک ماه در خرید یک سهم وارد ضرر شدید، آن را بفروشید یا اگر حداکثر در خرید یک سهم به ۵۰ درصد سود در دو ماه رسیدید، آن را بفروشید)
ریسک فردی در بورس چیست؟
افراد بهطورکلی به سه دسته ریسکپذیر، ریسک گریز و افرادی میانه این دو تقسیم میشوند که بر اساس شرایطی که دارند، انتخابهایی را انجام میدهند. در حقیقت ریسک فردی در بورس تعیین میکند که امکان موفقیت وجود دارد یا خیر. باید متذکر شد که فعالیت در بازار بورس نیاز انواع ریسک در بازارسرمایه به ریسکپذیری بالایی دارد و برای افرادی که چنین توانایی ندارند، مناسب نخواهد بود. در چنین شرایطی شاهد سرمایهگذاری افراد ریسک گریز در بانکها هستیم یا عدهای دیگر نیز سرمایهگذاری با اوراق مشارکت را انتخاب میکنند.
سرمایه گذاری بدون ریسک در بورس
در شرایط دیگر، بسیاری از افراد ترجیح میدهند که از ریسک مربوط به سرمایه گذاری دوری کنند، چراکه حاضر به از دست دادن بخشی از سرمایه خود نیستند. توجه داشته باشید که برخی از بازارها، مانند بازار مربوط به ارزهای دیجیتال ریسک بالایی دارند و اگر شما به دنبال سرمایه گذاری بدون ریسک در بورس هستید، نباید به سراغ چنین بازاری بروید.
از طرفی شرایطی برای افرادی که به دنبال بازارهایی با ریسک کم هستند نیز به وجود آمده است. برای مثال سرمایه گذاری در صندوقها یکی از شیوهها با کمترین ریسک در بورس است، زیرا مدیریت آنها توسط گروهی از کارشناسان حرفهای انجام خواهد شد که استراتژیهای لازم برای رویارویی با شرایط را دارند. البته این نکته را در نظر بگیرید که صندوقها نیز انواع گوناگونی دارند که ریسک مربوط به هرکدام متفاوت است.
انواع ریسکهای مرتبط با سرمایهگذاری در بورس
انواع ریسک های مرتبط با سرمایه گذاری در بورس
در بخش ریسک و بازده در بورس مفهوم ریسک و بازده را توضیح دادیم و بیان کردیم که اولین گام برای سرمایهگذار، شناخت خود و علم بر میزان تحمل ریسک در سرمایهگذاری است.
در این قسمت میخواهیم انواع ریسکهایی که یک سرمایهگذار با آن مواجه خواهد شد را معرفی کنیم.
ریسک در یک طبقهبندی کلی به دو دسته تقسیم میشود.
1. ریسک قابل اجتناب یا غیرسیستماتیک: میتوان با استفاده از برخی روشها از این ریسکها اجتناب کرد یا آنها را به حداقل رساند.
این نوع ریسکها اغلب ناشی از خصوصیات خاص یک شرکت هستند. به عنوان مثال اگر یک سرمایهگذار، سهام یک شرکت را خریداری کند و به علل عملکرد ضعیف مدیریت، عدم کیفیت کالا تولید شده یا خدمات ارائه شده شرکت و یا ضعف در بازاریابی و فروش شرکت در معرض ریسک قرار میگیرد که به این موارد ریسک قابل اجتناب یا ریسک غیرسیستماتیک میگویند.
پس میتوان گفت که ریسک غیرسیستماتیک اغلب منشاء درونی دارد و علت آن به داخل شرکت مربوط میشود و میتوان با برخی روشها این مقدار ریسک را به حداقل رساند.
2. ریسک غیرقابل اجتناب یا سیستماتیک: کنترل این ریسکها بر عهده سرمایهگذار نیست و نمیتوان از آنها اجتناب کرد.
این نوع ریسکها را سرمایهگذار نمیتواند کنترل کند. مانند افزایش یا کاهش نرخ تورم، سیاستهای کلان اقتصادی و تغییر شرایط سیاسی مثل تحریمها از جمله مواردی هستند که موجب ایجاد ریسک غیرقابل اجتناب یا ریسک سیستماتیک میشوند و کنترل آنها از عهده شرکت و سرمایهگذار خارج است.
تغییر هر کدام از عوامل ریسک سیستماتیک میتواند بر درآمد، هزینه و سودآوری شرکت تاثیر مستقیم بگذارد.
کاهش ریسک قابل اجتناب به حداقل ممکن
همه راه حلهای کاهش ریسک قابل اجتناب در این ضرب المثل خلاصه میشود.
فهم این ضرب المثل هم ساده است و به معنی کنترل ریسک میباشد. این ضرب المثل بیان میکند که برای کاهش ریسک از انواع مختلف سرمایهگذاریها که ریسکهای متفاوتی دارند باید استفاده کرد.
در سرمایهگذاری در بورس هم تئوری به نام «تئوری سبد» وجود دارد که مفهومی مشابه ضرب المثل فوق دارد. بر اساس این تئوری سرمایهگذار میتواند با متنوع کردن سبد سرمایهگذاریهای خود و انتخاب داراییهای بسیار متنوع به جای یک یا چند دارایی محدود، ریسکهای قابل اجتناب در سرمایهگذاری خود را به حداقل ممکن برساند.
بنابراین هر اندازه سبد سرمایهگذاری متنوعتر باشد، ریسک سرمایهگذاری هم کمتر میشود.
بر طبق تئوری سبد، متخصصان بازار سرمایه توصیه میکنند در سهام شرکتهای صنایع مختلف سرمایهگذاری انجام شود. حتی توصیه میشود که بخشی از سرمایه را به اوراق مشارکت دولتی که ریسک بسیار پایینی دارند باید اختصاص داد.
نکته: با رعایت تئوری سبد، میتوان ریسکهای قابل اجتناب یا غیرسیستماتیک را به حداقل رساند و البته باید در نظر داشت که حذف ریسکهای غیرقابل اجتناب یا سیستماتیک از کنترل سرمایهگذار خارج است.
انواع ریسک از نگاهی دیگر
در یک طبقهبندی دیگر، میتوان هفت نوع ریسک را برای بورس در نظر گرفت. این ریسکها عبارتند از:
1- ریسک نرخ سود: ریسک نرخ سود، وابسته به میزان سود اوراق مشارکت و سود بانکی میباشد.
برای روش شدن این نوع ریسک، در نظر بگیرید که نرخ سود اوراق مشارکت 20% است و یک سرمایهگذار برای اینکه سود بیشتری مثلاً 30% کسب کند، حاضر به پذیرش ریسک و سرمایهگذاری در سهام میشود. اما اگر دولت نرخ سود اوراق مشارکت را از 20% به 30% افزایش دهد، سرمایهگذاری که اقدام به خرید اوراق مشارکت کرده است، 30% سود سالانه بدون هیچگونه ریسکی را بدست میآورد اما سرمایهگذاری که در سهام سرمایهگذاری کرده است دچار ریسک نرخ سود میشود.
در حقیقت با افزایش نرخ سود بانکی و اوراق مشارکت، سرمایهگذاران در بورس هم انتظار دارند که سود بیشتری در ازای پذیرش ریسک بدست بیاورند. بعلاوه تغییر نرخ سود، هزینه تامین مالی شرکتها را افزایش میدهد. پس تغییر نرخ سود، یکی از ریسکهای سیستماتیک پیش روی سرمایهگذاران است.
2- ریسک تورم: این ریسک، ریسک ناشی از افزایش نرخ تورم است.
در این نوع ریسک، میزان تورم در نظر گرفته میشود. اگر نرخ تورم سالیانه 15% درصد باشد، یک سرمایهگذار ممکن است با پذیرش ریسک، اقدام به سرمایهگذاری در سهامی کند که در پایان سال سود 45% را محقق سازد و این سود برای سرمایهگذار مطلوب باشد.
حال اگر تورم به هر دلیلی به 40% برسد، عملاً سرمایهگذاری با سود 45% آن هم با پذیرش ریسک دیگر مطلوب نیست. به این ریسک، ریسک تورم گفته میشود که در کشور ایران این ریسک بسیار بالا است.
با افزایش نرخ تورم، سرمایهگذاران هم انتظار سود بیشتری هم از سرمایهگذاری خود دارند، بنابراین نوسانات نرخ تورم، یکی از ریسکهای پیش روی سرمایهگذاران است.
3- ریسک مالی: ریسک تعهدات مالی شرکت به بانک یا سایر نهادهای مالی به علت وام و استقراض است.
شرکتی که برای توسعه کسب و کار خود یا به هر دلیل دیگر از بانک یا سایر نهادهای مالی وام دریافت میکند، باید در یک دوره مشخص اصل پول و سود آن را بازپرداخت کند. هرچقدر که این تعهدات بیشتر باشد، ریسک مالی شرکت هم بیشتر شده و سهامداران این شرکت نیز در معرض ریسک بالاتری قرار دارند.
پس میزان تعهدات و بدهیهای شرکت به بانکها و نهادهای مالی، به سهامداران ریسک مالی تحمیل میکند.
4- ریسک نقدشوندگی: احتمال نقدشوندگی سرمایهگذاری یا تبدیل شدن آن به پول نقد است.
ریسک نقدشوندگی قابلیت تبدیل سرمایهگذاری به پول نقد در اولین فرصت است. این ریسک برای سرمایهگذاریهایی مانند املاک و مستغلات زیاد است و در دورههای رکود بازار مسکن قابلیت نقدشوندگی پایینی برای املاک و مستغلات وجود دارد. ریسک نقدشوندگی برای سرمایهگذاری در بورس هم وجود دارد و به دلایل مختلفی از جمله عملکرد ضعیف شرکت ممکن است که سهام این شرکت توسط دیگر سرمایهگذاران خریداری نشود. به این ریسک، ریسک نقدشوندگی گفته میشود.
بنابراین هر اندازه سهام یک شرکت، دیرتر به پول نقد تبدیل شود، ریسک نقدشوندگی آن سهم بیشتر است.
5- ریسک نرخ ارز: تغییرات نرخ ارز که میتواند سودآوری شرکتها را به طور مستقیم تحت تاثیر قرار دهد.
نرخ ارز به طور مستقیم بر وضعیت و سودآوری شرکتها تاثیر میگذارد. شرکتهایی که مواد اولیه خود را از خارج از کشور تهیه میکنند و محصولات خود را در داخل کشور انواع ریسک در بازارسرمایه به فروش میرسانند، باید هزینه بیشتری برای واردات مواد اولیه بپردازد که به دلیل افزایش نرخ ارز، میزان سودآوری و در نتیجه ارزش سهام آن شرکتها کاهش پیدا میکند.
البته در شرایط افزایش نرخ ارز، شرکتهایی که دارای صادرات هستند، به سودآوری مطلوبی میرسند.
به هر حال نوسان نرخ ارز، به عنوان یک ریسک سرمایهگذاری باید مورد توجه قرار گیرد.
6- ریسک سیاسی: تغییرات سیاسی که به مسائل اقتصادی کشور آسیب وارد کند، تمامی شرکتهای فعال را مستقیما درگیر خواهد کرد.
هر اندازه بیثباتی سیاسی یک کشور افزایش پیدا کند، عملکرد بنگاههای اقتصادی با مشکلات بیشتری مواجه میشوند و این مشکلات افت قیمت سهام آنها را به همراه خواهد داشت که به این ریسک، ریسک سیاسی یا ریسک کشور گفته میشود.
7- ریسک تجاری: ریسک خاص هر صنعت را ریسک تجاری میگویند.
به عنوان مثال شرکت ایران خودرو به دلیل اینکه تعرفه گمرکی خودروهای خارجی 100% است، به راحتی محصولات خود را در کشور به فروش میرساند. اما اگر دولت تصمیم بگیرد که تعرفه گمرکی خودروهای خارجی را به صفر برساند، قطعا شرکت ایران خودرو در فروش محصولات خود به مشکل خورده و سودآوری آن به شکل قابل توجهی تحت تاثیر قرار خواهد گرفت و ارزش سهام این شرکت نیز افت خواهد کرد. به این نوع ریسک که ناشی از وضع قوانین تجارت توسط دولت است، ریسک تجاری میگویند.
آشنایی با مدیریت ریسک در بازارهای سرمایه
ما در طول زندگی خود همواره در حال مدیریت مخاطرات هستیم. درواقع حتی وقتی کارهای ساده مثل رانندگی یا عبور از خیابان هم شامل مدیریت ریسک برای گرفتن بهترین تصمیم هستند. یا وقتی بیمه عمر یا سلامتی خریداری میکنیم، درواقع سعی داریم خطرهای ناشناخته آتی را بهنوعی مدیریت کرده و از عواقب احتمالی آنها اجتناب کنیم.
اما کاربرد این روش در بازارهای مالی، بخصوص بازار پرنوسان رمزارزها چیست؟
مدیریت ریسک چیست؟
همانطور که گفتیم، به بیان ساده مدیریت خطر یا ریسک همان ارزیابی و واکنش به مخاطرات احتمالی است. ما خیلی وقتها بهصورت ناخودآگاه از این روش در زندگی روزمره خود استفاده میکنیم. اما وقتی پایه سرمایهگذاری در بازارهای مالی و مدیریت کسب و کار به میان میآید، ارزیابی آگاهانه مخاطرات احتمالی از اهمیت فوقالعادهای برخودار خواهد بود. در این فضا مدیریت ریسک عبارت است از چارچوب کاری که یک شرکت یا سرمایهگذارن برای مقابله با مخاطرات ممکن برای خود تعریف میکنند.
یکی از اصلیترین روشهای کاهش خطر برای معاملهگران و سرمایهگذاران، رفتن به سمت تنوع بیشتر در پورتفولیو (یا مجموعه) داراییهای تحت مدیریت است. به بیان دیگر، بهتر است تمام تخممرغهای خود را در یک سبد قرار ندهید. حرفهایها با سرمایهگذاری در بازارهای متنوع و در کلاسهای متنوع دارایی از جمله بازار فورکس، رمزارزها، سهام، صندوقهای سرمایهگذاری و املاک سعی میکنند خود را دربرابر سقوط احتمالی هریک از این بازارها بیمه کنند.
البته مخاطرات مالی و اعتباری انواع مختفی دارند و فعالیت در بازار سرمایه ریسکهای دیگری هم به شما تحمیل خواهد کرد. قصد ما در این مقاله، پرداختن به تمامی اشکال مخاطرات موجود در بازارهای مالی نیست. بلکه هدف ما ترسیم نمایی کلی از روند مدیریت ریسک در این بازارها است. همچنین به راهبردهای موفقی که میتواند به شما در این مسیر کمک کند هم اشاره خواهیم کرد.
چطور باید این کار را انجام دهم؟
بهطور معمول، روند مدیریت ریسک در بازارهای مالی در پنج گام کلی انجام میشود. این مراحل بهترتیب تعیین اهداف، شناسایی مخاطرات احتمالی، ارزیابی ریسک، تعریف روشهای مقابله و پایش عملکرد هستند. هرچند، بسته به شرایط و بازاری که در آن فعالیت میکنید، ممکن است این چارچوب نیازمند تغییرات اساسی باشد. اما بهطور کلی، می توان گفت با این روند، در هر بازاری میتواند ایده مناسبی از شدت و جدیت مخاطرات موجود پیدا کنید. در ادامه، هر یک از این قدمها را بهطور خلاصه تشریح میکنیم:
قدم اول در مسیر مدیریت ریسک، تعیین اهداف اصلی شما از ورود به بازار سرمایه است. معمولا در این مرحله بیش از هر چیز باید به این چقدر بهعنوان یک شرکت یا سرمایهگذار تابآوری مخاطرات احتمالی و حد نهایی قابل قبول ضرر را درنظر بگیرید. به بیان دیگر، باید مشخص کنید برای رسیدن به اهداف خود تا چه حد حاضر به پذیرش ریسک هستید.
قدم بعدی، شناسایی و تبیین مخاطرات احتمالی در مسیر کسب و کار یا سرمایهگذاری شماست. در این مرحله هدف مشخص کردن تمام سناریوها و وقایع احتمالی است که میتواند عملکرد شما را تحتتاثیر قرار دهد. بهعلاوه کسب و کارها با تکمیل این مرحله میتوانند فارغ از بحث مخاطرات مالی به اطلاعات مفید دیگری درباره عملکرد خود نیز دست پیدا کنند.
پس از شناسایی مخاطرات ممکن، نوبت به ارزیابی شدت و بسامد (یا شدت تکرار) آنها است. در ادامه باید این مخاطرات براساس اهمیت و تاثیر احتمالی که میتواند بر عملکرد اقتصادی شما داشته باشد، مرتب شوند. در نتیجه بهتر خواهید توانست روشهای مقابله با آنها را پیدا کرده یا اقدام به تعریف راه حل خود کنید.
قدم چهارم در مسیر مدیریت موثر ریسک در بازار سرمایه، تعریف روشهای مقابله با هریک از انواع مخاطرات پیشبینی شده براساس میزان اهمیت درنظر گرفته شده برای آنها است. در این مرحله باید مشخص کنید در صورت وقوع هریک از سناریوهای نامطلوب ممکن، دقیقا چه کارهایی میتوانید و باید انجام دهید.
آخرین گام در یک راهبرد موثر مدیریت ریسک، پایش عملکرد کلی و میزان تاثیرگذاری تدابیر اندیشیده شده در مواقع لزوم است. در نتیجه مدیریت ریسک یک کار مقطعی نیست و نیازمند جمعآوری و تحلیل مداوم دادهها است.
چطور با این مخاطرات مقابله کنم؟
دلایل بسیاری برای عدم موفقیت یک استراتژی معامله یا سرمایهگذاری وجود دارد. برای مثال، ممکن است یک معاملهگر بهدلیل نوسان بازار و اختلاف قیمت شدید در قراردادهای آتی یا Futures خود متحمل خسارت شود. یا بخاطر واکنش احساسی در موقع نامناسب و از ترس ضرر بیشتر اقدام به فروش کند، درحالی که در آستانه سود قرار داشته است.
درواقع، واکنشهای احساسی اصلیترین دلیل عدول سرمایهگذاران و معاملهگران از استراتژی معاملاتی است که برای خود تعریف کردهاند. این امر بخصوص در مواقعی که بازار کمرونق یا خرسی شده و در مواقع ریزش ناگهانی و شدید قیمتها بیشتر دیده میشود. بیشتر فعالان بازارهای مالی بر این نکته اتفاق نظر دارند داشتن یک استراتژی مدیریت ریسک آماده قبل از شروع کار، در موفقیت شما در درازمدت نقش قابلملاحظهای خواهد داشت.
در یک استراتژی معاملاتی درست، باید بهروشنی روشهای مقابله با خطرات احتمالی تشریح شده باشد. در نتیجه، معاملهگران در شرایط پرفشار قادر خواهند بود بدون نیاز به تصمیمگیری لحظهای دست به اقدام مناسب بزنند. همانطور که گفتیم، روشهای مختلفی برای مدیریت ریسک در بازارهای مالی وجود دارند. بههمین دلیل هم بهتر است استراتژیهای معاملاتی خود را بهصورت پیوسته بازنگری کرده و با شرایط فعلی سازگار کنید.
انواع مخاطرات مالی
در ادامه انواع مخاطرات بازارهای مالی را بهصورت خلاصه تشریح میکنیم، تا دید بهتری به مشکلات متنوعی که ممکن است سر راهتان سبز شوند داشته باشید:
- ریسک بازار: ناشی از نوسان قیمت در بازار است. بهترین راه برای مقابله با این خطر، تعیین حد-ضرر (یا Stop-loss) در تمامی معاملات است، تا در صورت نوسانات شدید پیش از خسارت بیشتر بهصورت خودکار سفارش شما بسته شود.
- ریسک نقدینگی: خطر نقدینگی میتواند در بازارهای با حجم معاملاتی یا ارزش کلی کم ایجاد شود و مانع از فروش یا خرید دارایی موردنظر با قیمتهای منطقی شود. در نتیجه بهتر است تا حد ممکن در بازارهایی که از ارزش کلی بیشتری برخودار بوده و در نتیجه سطح نقدینگی مطلوبتری دارند دست به معامله بزنید.
- ریسک اعتباری: به خطر از دست دادن سرمایه در اثر تقلب طرف دیگر معامله گفته میشود. بخصوص این روزها، با انبوه پلتفرمهای معاملاتی و سرمایهگذاری غیرمتمرکز در بازار رمزارزها، این مساله از اهمیت بیشتری برخوردار است. راهحل کاهش این خطر، معامله در پلتفرمهای شناخته شده و ایمنی است که برای فعالیت در آنها نیازی به اعتماد به طرف مقابل نداشته باشید.
- ریسک عملیاتی: به ضررهای ناشی از عملکرد نامناسب یک دارایی یا سهام و تاثیر آنها بر عملکرد پورتفولیوی سرمایهگذاری شخص یا سازمان اشاره دارد. روش مقابله با این مخاطرات هم گستردهتر کردن سبد سرمایهگذاری و اجتناب از تمرکز سرمایهها در یک بازار بخصوص است. همچنین کمی تحقیق و بررسی برای پیدا کردن رمزارزها یا سهام شرکتهایی که به احتمال کمتری ممکن است دچار مشکلات عملیاتی شوند، میتواند به پیشگیری از این ضررها کمک شایانتوجهی بکند.
- ریسک سیستماتیک: به احتمال وقوع یک مساله بخصوص که میتواند بر عملکرد کلی یک بازار یا صنعت تاثیر بگذارد، گفته میشود. برای مثال، غیرقانونی شدن رمزارزها توسط دولتها، یکی از ریسکهای سیستماتیک موجود در بازار رمزارزها است. یکی از روشهای مقابله با این نوع ریسک، تنوع بخشیدن به پورتفولیوی سرمایهگذاری است. هرچند بهتر است در این تنوع سراغ پروژههای رمزارزی با ساختار و اهداف مشخص یا سهام شرکتهای فعال در صنایع دیگر بروید. هرچقدر ارتباط قیمتی یا Correlation سرمایهگذاریهای جدید شما با قبلیها کمتر باشد، در معرض خطر کمتری قرار دارید.
جمعبندی
معاملهگران و سرمایهگذاران باید قبل از آنکه شروع معامله یا اقدام به سرمایهگذاری در یک سبد یا پورتفولیو از داراییهای متنوع، استراتژی مشخصی برای مقابله با ریسکهای بازار داشته باشند. هرچند، باید بخاطر داشته باشید که اجتناب صد در صد از این مخاطرات غیرممکن است.
بهطور کلی، مدیریت ریسک به نحوه مقابله ما با خطرهای احتمالی باز میگردد، هرچند تنها محدود به این مساله نیست. بلکه برای موفقیت در این زمینه باید بتوانید با تفکر استراتژیک ریسکهای غیرقابل اجتناب را به بهترین شکل ممکن مدیریت کنید. به بیان دیگر، مدیریت ریسک تنها مقابله با آن نیست، بلکه شامل شناسایی، ارزیابی و پایش آنها براساس استراتژی معاملاتی تعیین شده هم میشود. هدف از کل فرآیند مدیریت ریسک ارزیابی صحیح نسبت خطر به آورده و اولویتبندی موقعیتهای مناسب معاملاتی براساس این اطلاعات است.
دیدگاه شما