۱۵ راز ثروت و پول از همسایه پولدارتان که هرگز به شما نمیگوید!
میتونید حدس بزنید تعداد میلیاردرهای ایران چند نفر هستن؟! نه؟! منم نمیتونم اما خب تعدادشون کم هم نیست! اینو مطمئنم. البته منظورمون اون دسته از آدماییه که با فکر، تلاش زیاد و با استفاده از هوش مالی میلیاردر شدن نه رانت خوارها و… که خودتون میدونید! به هرحال ما این شانس رو داشتیم که تو چندتا از این جلساتِ سری و رمزآلود، رازهای میلیاردر شدن و پول زیاد رو از یکی از پولدارهای ساکت و مرموز بپرسیم!
به قول قدیمیا از آن نترس که های و هوی دارد، از آن بترس که سر به توی دارد! یادمون باشه که همیشه آدمای آروم و کمحرف، گنجینهای گرانبها و سنگین از اطلاعات ارزشمند زندگیُ همراه خودشون دارن! حالا میخواید بدونید که رازهای این افراد چیا هستن!؟ پس با مایندینو همراه باشید چون قراره کلی مطالب باحال و کاربردی تو زمینهی خلق ثروت و پول باهم بررسی کنیم!
سرمایهگذار و نویسنده
آهای کارمندان عزیز؛ قبل از اینکه بیمار شوید، بیکار شوید، پیر شوید و باز نشسته شوید به فکر یک تجارت باشید!
«15 راز ثروت و پول»
1. آنها همیشه کمتر از درآمدشان خرج میکنند!
در واقع این شخص اعتقاد داره که بهتره تو دراز مدت، یک ثروتمند بیحاشیه باشی تا یک فقیر با ظاهر فریبنده!
2. آنها میدانند که صبر کردن، یک فضیلته و پولدار شدن یک شب به دست نمیآید!
بخاطر همین، کاسهی صبرشو بزرگ کرده! تو دنیای امروز صبور بودن خیلی سخت شده. بخاطر همین فقط تعداد محدودی از مردم هستند که با تحمل و صبر کردن به آرزوهاشون میرسن!
3. آنها اعتقاد دارند که اتومبیل شخصیشان در خدمت آنها است!
پس اگه خواستید با این شخص به مسافرت برید از اتومبیل معمولیش تعجب نکنید! ضمنا برای این آدم اصلا مهم نیست که شما در مورد اتومیبلش چه فکری میکنید.
4. راز چهارم ثروت و پول این است که؛ آنها اکثر مواقع نقدی خرید میکنند!
چون معتقده که اگه پول کافی برای خرید نقدی نداره، زمان مناسب برای داشتنِ مثلا اون مبلمان قشنگه هنوز نرسیده!
5. آنها معتقد هستند که پول همیشه نمیتواند در زندگی برایشان شادی بخرد!
بنابراین به ارزشهای مهم شخصیش بیشر پایبنده.
6. آنها هرگز فراموش نمیکنند که آزادی مالی زمانی کسب میشود که بدهکار عالم و آدم نباشند!
7. آنها میدانند که پول مثل یک کودک تازه راه افتاده میماند!
اگه دستشو نگیری و ازش مراقبت نکنی نمیتونه خودشو مدیریت کنه!
8. آنها اعتقاد بزرگی دارند به اینکه اول به خودت بپرداز!
اصولاً اول پرداختن به خود، پایه و اساس استقلال مالیه.
9.راز نهم ثروت و پول این است که؛ آنها میگویند که زندگی خیلی کوتاه است!
پس چرا باید عمرمان را صرف کاری کنیم که دوستش نداریم؟!
10. آنها میدانند که شکست در برنامهریزی درواقع همان برنامهریزی برای شکست است!
11.راز یازدهم ثروت و پول این است که؛ آنها میدانند که به هرحال حوادث رخ میدهند!
این خیلی احمقانهست که خودمان را در برابر حوادث بیمه نکرده باشیم!
12. آن فردی خوشبخت بوده است که پس انداز کردن را در بیست سالگی از عمرش شروع کرده است!
اینگونه افراد تا از مزایای سود مرکب، بیشترین بهره را ببر و در میانسالی آشیانهی خوبی برای خودش بسازد.
13. آنها تحت تاثیر اتومبیل شاسی بلند و ظواهر پر زرق و برق شما و دیگران قرار نمیگیرند!
یاد گرفتهاند که خودشان را به خوبی کنترل کنند.
14. آنها میدانند که همیشه در روی همین پاشنه نمیچرخد!
بنابراین برای روزهای بیکاری و حوادثی که بیمه پوشش نمیدهد پس اندازِ اضطراری ذخیره میکند.
15. این شخص در عین خوش مشرب بودن همیشه درحال گوش دادن و یادگیری است!
هرجا که لازم باشد صحبت میکند. چون معتقد است که خدا به ما دو گوش و یک دهان داده است.
به هرحال شما میتونید مثل یه میلیاردر خرج کنید و یا یه ثروتمند واقعی باشید. اما معمولا نمیشه که هر دو رو با هم داشت! لطفاً هنرپیشهها و میلیاردرهای معروف دنیارو فراموش کنید، افرادی که مد نظر این مطلب هستن، مردان و زنانی معمولی هستن که با پیگیریِ اصولی ساده اما زمانبر، ثروتمند شدن و اصلاً نیازی به تظاهر هم ندارن! ضمناً برای اونا اصلاً مهم نیست که برچسب خسیس، دستتنگ و غیره رو بهشون بچسبونیم! اون برای خودش زندگی میکنه نه برای ما. حالا سوال اینجاست که شما چطور؟! شما برای چه کسی زندگی میکنید؟!
به نظر شما داشتن یک میلیارد تومن سرمایه (به جز منزل مسکونی و لوازم زندگی) کار سختیه؟! آیا میشه با این سرمایه بازنشسته شد؟!
چرا افراد خنگ سریع تر از افراد باهوش پولدار میشن!؟
تا حالا براتون اتفاق افتاده:
روز و شب به فکر یه کار خوب، یه درآمد خوب، یه ماشین خوب، یه خونه خوب در کل یه زندگی خوب کار میکنید، زحمت میکشید، جون میکنید و تلاش میکنید، خسته میشید اما بازم کار میکنید. بعد یه روز یه جایی اون دوستِ خـنــگِ دوران مدرسهتونو میبینید که چه ثروتی بههم زده و چه درآمدی داره و چه زندگی شیک و لوکسی داره، ماشین گرونقیمت، شرکت بزرگ، چند صد نفر کارمند و …!
بعد درست تو همون لحظهست که این سوال معروف به ذهنتون خطور میکنه:
خدایا مگه من چیم از این فرد کمتر بود!؟!؟
میدونی چیه!؟
در واقع هیچ چیزت کمتر از اون خنگِ پولدار نیست. مشکل از اضافاته!
تو درس خوندی، خیلی هم خوب خوندی تا معدلت بالا باشه، رفتی دانشگاه، پروژه خوب تحویل دادی، رفتی یه جایی سرتو انداختی پایین کار کردی تا افزایش حقوق بگیری، خوب کار کردی تا ترفیع بگیری، بیشتر کار کردی تا اضافه حقوق بگیری، بعد دوباره ادامه تحصیل دادی تا باز اضافه حقوق بگیری و پولت رو گذاشتی بانک تا یه ذره بیشتر بشه!
اما میدانید آن فرد پولدار چیکار کرده است؟!
وقتی تو درس میخوندی، اون ترک تحصیل کرده بود!
وقتی تو درس میخوندی، اون شروع کرده بود یه جا کار کردن!
وقتی تو درس میخوندی، اون بیشتر کار کرده بود!
وقتی تو درس میخوندی، اون فهمید چون مدرک درست و حسابی نداره، پس برای پول بیشتر باید بهتر کار کنه!
وقتی تو فارغ التحصیل شدی و مدرکت رو گرفته بودی و داشتی دنبال کار میگشتی، اون روی مهارت هاش کار میکرد!
وقتی یه جایی استخدام شدی، اون فهمید از مهارتهایی که الان داره، میتونه بیشتر درآمد داشته باشه بنابراین تصمیم گرفت برای خودش کار کنه!
وقتی تو به فکر اضافه حقوق بودی، اون صبح، ظهر و شب داشت کار میکرد تا پول بدست بیاره!
وقتی تو به فکر اضافه کاری بودی، اون فهمید به زندگیش نمیرسه اگر همیشه کار کنه، برای همین دو نفر رو استخدام میکنه که براش کار کنن!
وقتی تو به فکر یک شرکت بهتر با حقوق بهتر بودی، اون به فکر این بود که چطور دو نفر کارگر/کارمندش رو تبدیل به 20 نفر کنه تا بیشتر درآمد داشته باشه!
وقتی تو به فکر ترفیع بودی، اون به فکر این بود که شرکت خودش رو ثبت کنه و به صورت رسمی شروع به رازهای میلیاردر شدن استخدام کنه!
وقتی تو فکر مصاحبه استخدامی بودی، اون به فکر استخدام کارمند خوب بود!
وقتی تو به فکر ادامه تحصیل مجدد بودی برای حقوق بیشتر، اون به فکر دفتر دوم شرکتش بود!
و وقتی تو اتفاقی اون خنگِ دوران مدرسهت رو دیدی و با خودت گفتی “خداااااا مگه من چیم ازین کمتر بود؟!؟!
اون داشت میگفت:
“خدایا… ممنونم که شرایطم بدتر از اون بود“
مایندینو؛ اندیشهای نو!
همیشه، با بیشتر دونستن، تو شرایط بهتر بودن و یا دسترسی به منابع بیشتر داشتن، موفقیت حاصل نمیشه… هر کمبودی که تو زندگی وجود داره، شانسی برای بهتر کردنش هم به شما داده شده، وگرنه هیچوقت تو چنین شرایطی قرار نمیگرفتی!
راز موفقیت میلیاردر
آگاهی از راز موفقیت میلیاردر خودساخته به عنوان انسانی که با تلاش فراوان ثروت های هنگفتی به دست آورد می تواند برای جوانان و کسانی که در آغاز راه کسب درآمد و راه اندازی کسب و کارهای کوچک هستند به عنوان عامل انگیزشی مورد توجه قرار گیرد. کسانی که به دنبال ایجاد انگیزه در وجود خود هستند باید با مطالعه کتاب و سخنان انگیزشی کسب درآمد این بزرگان ، از افکار و اندیشه های موفقیت آمیز آنان استفاده کنند.
یکی از این بزرگان وارن بافت است کسی که راز موفقیت میلیاردر شدنش را طی سخنرانی ها و کتابهایش برای همگان فاش کرد و هدفش هم آموزش و تشویق دیگران به انتخاب درست بوده است. در سایت پول یابی ضمن معرفی کوتاه وارن بافت به راز موفقیت میلیاردر خودساخته ای که جزو پنج ثروتمند بزرگ دنیاست خواهم پرداخت.
زندگینامه وارن بافت
قبل از بیان هفت راز موفقیت میلیاردر خودساخته یعنی وارن بافت به معرفی کوتاه و اجمالی ایشان می پردازم . وارن بافت warren buffett در سال ۱۹۳۰ در اوماها در نبراسکا آمریکا در خانواده ای تاجر و سیاستمدار به دنیا آمد. همزمان با تحصیل در کودکی به کار فروش ( فروش خانه به خانه آدامس ، کوکاکولا و مجله ) و نیز خرید سهام پرداخت و از همان کودکی شم اقتصادی و سرمایه گذاری را نشان داد.
با بیش از ۸۵ میلیارد دلار پنجمین فرد ثروتمند جهان است و بیشتر به عنوان سرمایه گذار ، اقتصاد دادن ، مدیر اجرایی و نیکوکار معروف است. وی مدیر عامل و رئیس هیئت مدیره شرکت برکشایر هاتاوی می باشد ضمن اینکه مالکیت شرکت ها و موسسات مالی و همچنین سهام شرکت های بزرگ را هم در اختیار دارد.
ثروت اصلی وارن بافت صبر اوست نه پولش
لقب های « پیشگوی اوماها » ، « جادوگر اوماها » و « دانای اوماها » را به او دادند. دلیل موفقیتش هوش سرشارش در سرمایه گذاری است و از این نظر موفق ترین سرمایه گذار در کل جهان محسوب می شود. مشهور است که می گویند اگر این گرگ پیر را در بیابان رها کنید از زیر سنگ پول در می آورد . با وجود ثروت فراوان بسیار مقتصدانه زندگی می کند و قسمت اعظم سرمایه اش را در زمینه نیکوکاری و امور خیریه هزینه کرده است.
راز موفقیت میلیاردر خود ساخته
وارن بافت به عنوان اسطوره سرمایه گذاری راز موفقیتش را به شیوه های مختلف و در مجموعه سخنرانی هایش به اشتراک گذاشته است و نکات کلیدی از زندگی خود و چگونگی کسب درآمد فراوانش را به ما می آموزد. او هفت راز موفقیت میلیاردر خود ساخته شدن و یا مفهوم واقعی موفقیت شدن در کسب درآمد و سرمایه گذاری را اینگونه بر می شمارد:
۱- تمایل به متفاوت بودن
اولین توصیه وارن بافت این است که متفاوت از دیگران عمل کنید. تصمیمات خودتان را بر پایه اعمال و گفتههای دیگران پایهریزی نکنید که نتیجه خوبی نمی گیرید.. در سال ۱۹۵۶ وقتی که وارن بافت مدیریت مالی ۱۰۰ هزار دلار را به عهده گرفت ، آن تعداد معدود سرمایهگذاران که با او شریک بودند، اعمالش را عجیب و غریب توصیف می کنند او حتی به شرکای مالیش نگفته بود که قرار است این پول ها را در کجا سرمایهگذاری کند.
با مشاهده رفتار وارن بافت ، همه پیشبینی میکردند که وی با شکست سختی روبرو خواهد شد. اما ۱۴ سال بعد، زمانی که وارن بافت شراکتش را تمام شده اعلام کرد، تشکیلاتش بیش از صد میلیون دلار ارزش داشت. وارن بافت معتقد است که هر کس باید خودش را با استاندارهای خودش مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد، نه استانداردهای دیگران.
او از همان آغاز بدون توجه به نظر و رفتار دیگران ، مستقل و متفاوت عمل کرد و موفق شد سود سرشار و پول زیادی به جیب بزند.
۲- بررسی هر معامله قبل از انجام دادنش
وارن بافت توصیه می کند که قبل از انجام هر معامله ای آن را به خوبی باید بررسی کنید تا مطمئن شوید که سود خوبی نصیبتان خواهد کرد. وی معتقد است که همیشه قبل از شروع هر کاری، قدرت چانهزنی شما در آن کار بیشتر است. این نکته را وارن بافت به سختی فرا گرفته است و در طول زندگیش کاملا رعایت کرده و به آن پایبند بوده است.
زمانی که پدربزرگ وارن بافت، او و دوستش را برای پارو کردن برفهای اطراف سوپر مارکت خودش استخدام کرده بود، وارن و دوستش برای مدت ۵ ساعت، به پارو کردن برف ها مشغول بودند ولی بعد از اتمام کار، پدر بزرگش به هر دوی آنها مجموعا ۹۰ سنت دستمزد پرداخت کرد ، که آنرا باید بین خودشان تقسیم میکردند. یعنی برای انجام یک کار طاقت فرسا، برای هر ساعت کمتر از چند پنی عایدشان شده بود.
این اتفاق درس بزرگی به بافت داد طوری که تا آخر عمرش از آن بهره برد . قبل از انجام هر معامله ای، از تمام جزئیات آن مطلع شوید، حتی اگر آن معامله را با دوست یا اعضای خانوادهتان انجام میدهید. چون نتیجه معامله فقط به خودتان بر می گردد.
۳- مواظب هزینه های خرد بودن
تمرین کنید که در طول زندگی و نیز کسب و کار مراقب تمام هزینههای خودتان باشید. پیشگیری کردن از هزینههای اضافی میتواند سود افراد را در کسب و کار افزایش دهد و سود رازهای میلیاردر شدن بیشتر مساوی است با سرمایهگذاری بیشتر و سرمایهگذاری بیشتر میتواند شما را سریعتر به ثروت و شوکت برساند.
وارن بافت برای سرمایه گذاری در بورس می گوید: در حیطه معامله گری در بورس، هیچ گاه نگویید، یک سنت یا دو سنت گرانتر خریدن اهمیت ندارد، در حالی که همین پول های خرد و اندک هست که تبدیل به ثروت هنگفت و میلیاردی می شود. بعبارتی « ثروتمندان دنبال پول های خرد هستن و فقرا دنبال پول های هنگفت .»
۴- خروج به موقع ( از ضرر و زیان )
دلیلی ندارد اصرار به کاری که موجب ضرر و زیان است را ادامه دهید. وقتی وارن بافت جوان بود، یک بار در مسابقات اتومبیلرانی شرط بندی کرد و باخت. وی برای جبران ضرر متحمل شده، دوباره شرط بندی کرد و باز هم باخت و تمام پولهایی را که در یک هفته کسب کرده بود به خاطر شرط بندی از دست داد. وارن بافت دیگر هیچ وقت آن اشتباه را تکرار نکرد و به آن مسابقات شرط بندی باز نگشت و برای همیشه رهایش کرد.
افرادی که در کسب درآمد و یا راه اندازی کسب و کار و سرمایه گذاری مالی و تجاری فعالیت دارند باید بدانند چه وقت جلوی ضررها را بگیرند و اجازه ندهند که نگرانی از ضررهای متحمل شده، وی را به تکرار همان اشتباه وا دارد.
وارن بافت درباره توصیف این شرایط خود گفته: «من اشتباهات زیادی می کنم و در آینده هم اشتباهات زیادی خواهم کرد. این هم بخشی از بازی است. فقط باید اطمینان حاصل کنی که کارهای درست بر اشتباهات چیرگی دارند.»
۵- فرصت طلب و سمج بودن در کار
گاهی لازم است که افراد در مراحل ضروری تلاش خود، فرصت طلب و سمج باشید و این کار یک حسن محسوب می شود. زمانی که در میانه یک تلاش بزرگ هستید، مراحلی هستند که عبور از آنها تعیین کننده می باشد.
وارن بافت که الان ۹۰ ساله است، درباره به دست آوردن یک کمک هزینه تحصیلی در دوران نوجوانی اش می گوید: «من رفتم به آنجا و تنها کسی بودم که سر وقت آمده بود. ۳ پروفسور یا داور آنجا بودند و مدام می خواستند که بیشتر صبر کنیم تا بقیه افراد درخواست دهنده هم بیایند. من گفتم « نه،نه، قرارمان ساعت ۳ بود.» بنابراین بدون اینکه هیچ کاری بکنم، کمک هزینه تحصیلی را بُردم.»
۶- سختی تغییر عادتها
وارن بافت تایید می کند که تغییر عادت ها سخت است به نظر وی ، « زنجیرهای عادات بسیار سبک تر از آن هستند که حس شوند ولی در عین حال، بسیار سنگین تر از آن هستند که به راحتی پاره شوند. در سن و سال من، نمی شود عادت ها را تغییر داد. من گیر کرده ام. ولی شما ۲۰ سال بعد، عادت هایی را خواهید داشت که امروز تصمیم گرفته اید در زندگی روزانه تان جاری کنید».
۷- درک مفهوم واقعی موفقیت
شاید یکی از مهم ترین توصیه های وارن بافت درک معنی واقعی موفقیت باشد. با وجود ثروت افسانهای و غیر قابل تصور وارن بافت، او موفقیت را با پول و دلار اندازه نمیگیرد. اتفاق جالب و عجیب اینکه در سال ۲۰۰۶، وارن تقریبا تمام ثروت افسانهای خود را به خیریه ملیندا و بیل گیتس بخشید. انگار فلسفه زندگی و نیز مفهوم موفقیت در نگاه او چیز دیگری است.
وارن بافت میگوید:« وقتی شما به سن و سال من برسید، موفقیت را این چنین تفسیر میکنید که چه تعداد از افرادی که میخواهید شما را دوست داشته باشند، به راستی، دوستتان دارند. این آخرین امتحانی است که نشان دهید، چگونه در تمام این سالها زندگی کردهاید».
سخن پایانی راز موفقیت میلیاردر
اگر نگاهی به هفت راز موفقیت میلیاردر خود ساخته که در واقع بیان دیدگاه وارن بافت پنجمین ثروتمند بزرگ جهان و بزرگترین سرمایه گذار تمام اعصار بیندازیم متوجه می شویم که او مفهوم موفقیت را نه در کسب ثروت فراوان که در محبوب بودن و اینکه دیگران چقدر دوستت دارند ، بیان می کند. وارن بافت به پیروزی و موفقیتش در کسب و کار ایمان داشت.
به نظر وی برای موفقیت و کسب ثروت به هوش نیاز نیست بلکه باید صبر داشته باشید. از دید او ، صبر در سرمایه گذاری مهم تر از هوش ، و زمان مهم تر از سرمایه اولیه است. وی تمام تلاشش را نه برای کسب پول که برای برنده شدن صرف کرد و در این کار هم موفق شد. سرمایه گذاری از نظر او یک بازی خوشایند است، به همین دلیل، سود پول هایش را به خیریه ها می بخشد چون او از بازی لذت می برد و نه از امتیازهای بازی.
مجموعه این رفتارها و دیدگاهها از وی نه یک میلیاردر بزرگ ، که یک انسان موفق و الگو برای دیگران ساخته است ، چنانکه خودش می گوید اگر دیگران دوستتت داشته باشند به مفهوم واقعی موفق هستی.
چگونه در بازارهای مالی میلیاردر شویم؟
"میلی" یکی از دوستان من است. او همیشه دوست داشت میلیاردر شود. برای رسیدن به هدفش شغلهای زیادی داشته و کارهای هیجانانگیزی هم انجام داده است. در این مقاله قرار است برای اولینبار راز پولدار شدن "میلی" را منتشر کنیم.
راز پولدار شدن میلی چیست؟ چگونه میتوانیم یک میلیاردر باشیم و چه راههای عملی برای این کار وجود دارد. اگر شما هم علاقهمندید تا این رموز را کشف کنید، تا آخر این مقاله را مطالعه کنید تا از تجربیات میلی استفاده کنید.
پرورش یک ایده
بیشتر افراد با شنیدن کلمه ثروت ذوقزده میشوند. میلی نیز از این قاعده مستثنی نبود. او همیشه با خود فکر میکرد که چرا وارن بافت، ایلان ماسک، جف بزوس و بیل گیتس و. همگی از بزرگترین ثروتمندان دنیا هستند. بهراستی چه عاملی باعث میشود که این افراد نسبت به بقیه آنقدر پولدار باشند؟ چرا من بین آنها نیستم؟ آیا این امکان وجود دارد که آنها از مغز دوم بهره ببرند یا این که قدرتی درونشان باشد که آنها را به یک ابر انسان تبدیل کند. اگر این نظریه غلط باشد و آنها انسان هستند، پس چه تفاوتهایی میان "میلی" و آنها وجود داشت. اولین نکتهای که به ذهن انسان خطور میکند این است که احتمالا این افراد از ضریب هوشی بالاتری برخوردار باشند. طی تحقیقاتی که میلی در اینباره کرد، به نتایج قابل ملاحظهای دست یافت.
آیا برای پولدار شدن باید ضریب هوشی بالا داشت؟
جالب است بدانید که این درست است که همه انسانهای دنیا از ضریب هوشی بالا بهره نمیبرند. اما این نظریه هم درست نیست که افراد باهوش لزوما افراد پولداری هستند. درواقع خیلی از پولدارهای جهان افراد باهوش و با ضریب هوشی بالا نبودند و نیستند. از طرفی دیگر تاریخ هم ثابت کرده است که افراد با ضریب هوشی بالاتر لزوما افراد پولداری نبودهاند.
جی زاگورسکی (Jay Zagorsky) از دانشمندان و محققان دانشگاه اوهایو است. که در همین زمینه تحقیقات بزرگی انجام داده است. افراد شرکت کننده در این تحقیق حدود 7403 نفر بودند و اطلاعات مالی و اقتصادی آنان از سال 2004 گرفته شد.
طبق نتایج این تحقیقات مشخص شد که زمانی که افراد دچار مشکل کلی میشوند، عملکرد آنها با ضریب هوشی بالا و متوسط، با هم برابر هستند.
سادهترین راه برای ثروتمند شدن چیست؟
میلی با بررسی زندگینامه بسیاری از ثروتمندان جهان دستیافت که یک عامل مشترک بین تمام این افراد مشهور وجود دارد و آن داشتن پشتکار است. اکثر ثروتمندان سختیهای زیادی را برای پولدار شدن طی کردهاند، اما آیا واقعا هیچ راه سادهای برای پولدار شدن وجود ندارد؟
طبق نظریه میلی اگر تنها هدفتان پولدار شدن است، راههای ساده زیادی برای ثروتمند شدن وجود دارد:
- برنده شدن در یک لاتاری بزرگ.
- ازدواج کردن با فردی ثروتمند.
- به ارث بردن سرمایه زیاد.
- به دوستانتان بگویید که کل لواسان و فشم را به نامتان بزنند.
- گرفتن ارز و سکه به نرخ دولتی و فروش در بازار آزاد.
- گرفتن وامهای کلان از بانک و پس ندادن آنها.
کسب مال و ثروت از طریق روشهای فوق پیشنیاز مدرک تحصیلی یا داشتن تخصص و ضریب هوشی بالا نمیخواهد. اما پیشنیازهایی را نیاز دارد که در اختیار میلی نبود.
یکیدیگر از روشهای کسب ثروت، پسانداز و سرمایهگذاری در بازارهای مالی است. بسیاری از ثروتمندان دنیا سرمایهگذاران موفقی هستند. میلی نیز در این رابطه کلی تحقیق کرد و به همین منظور وارد بازارهای مالی شد. در بورس سودهای خوبی میکرد و هر سهمی که میخرید سود میداد. کم کم داشت به رویاهایش میرسید. اما پس از مدتی، بازار تغییر جهت داد و همه چیز تغییر کرد. بهطوری که تمام سودها تبدیل به ضرر شد. اینجا بود که میلی یک تلنگر خورد که یک درب همیشه بر یک پاشنه نمیچرخد. اما میلی چرا ضرر کرد؟ آیا بازار بورس و کلا بازارهای مالی همیشه به همین شکل عمل میکنند؟
ویژگی سرمایهگذاران شاخص
اگر قرار باشد که فقط در بازار صعودی سود کنیم که همه بلد هستند و میتوانند بدون هیچ دانش خاصی سود کنند. هر سهمی را که انتخاب میکنید، کافی است بخرید تا از فردایش سود کنید. اما چه میشود که شخصی در امر سرمایهگذاری و بازارهای مالی از دیگران متمایز میشود. آیا آنها از رانت استفاده میکنند و خبرها را زودتر از دیگران دارند؟
با کمی تحقیق و کسب تجربه شما هم مثل میلی درمییابید که آنها گزینهای دارند که دیگران معمولا آن را در بازارهای مالی رعایت نمیکنند. چیزی که سرمایهگذاران شاخص را از بقیه عموم معاملهگران متمایز میسازد، داشتن استراتژی خوب و مدیریت سرمایه عالی است. میلی فهمید که علت ضرر کردنش در بورس چه بود؛ درحالی که تنها یک قدم با آرزوهایش فاصله داشت.
بعد از شکست میلی در بازارهای مالی چندسالی او را ندیده بودم. یک روز که در خیابان قدم میزدم، میلی را با ظاهری آراسته و پشت یک خودروی گران قیمت دیدم. رفتم جلوتر تا مطمئن شوم که خودش است یا خیر؛ که او با سلامی گرم به سمت من آمد. او به من گفت که بالاخره به آرزوی خود رسیده است و اکنون یک میلیاردر است. از او خواستم که راز ثروتمند شدن خود را به من هم بگوید.
میلی به من گفت: "پول درآوردن و ثروتمندشدن در بازارهای مالی آنطور که من فکر میکردم نبود. این تجارت تنها بخشی از زندگی ما را میکشد؛ اما من این موضوع را درک نمیکردم. در چند سال گذشته حس میکردم چیزی این وسط درست نیست. دلایل شکست هایم را بررسی کردم و به نکات خیلی جالبی برخوردم. مهمترین عامل در عدم موفقیت من نداشتن استراتژی مناسب و مدیریت سرمایه بود."
داشتن مدیریت سرمایه درست و متناسب با استراتژی معاملاتی باهم 80% درصد موفقیت شما را در بازارهای مالی تضمین میکنند. اما اکثر مردم بهجای این که دنبال این موارد باشند، دنبال خرید و فروش سیگنال و کپی تحلیلهای دیگران به همدیگر هستند.
با داشتن مدیریت سرمایه استراتژی معاملاتی مناسب میتوانیم در بازارهای مالی موفق شویم.
اهمیت داشتن استراتژی معاملاتی
سرمایهگذاران و معاملهگران موفق همیشه به استراتژی خود پایبند هستند. بهعنوان مثال وارن بافت هیچگاه طلا نمیخرد. زیرا استراتژی سرمایهگذاری وارن بافت برپایه داراییهایی است که مولد باشند و طلا هیچگاه به خودی خود مولد سرمایه نیست و تنها ارزشش در بازار تغییر میکند. مهم نیست که طلا سود بدهد و یا ندهد؛ زیرا وارن بافت طلا نمیخرد. این یعنی داشتن یک استراتژی معاملاتی.
چارلی گلر (Charlie Geller) و جیمی شیپل (Jamie Shipl) دو دوست بودند که در بورس اوراق بهادار آمریکا فعالیت میکردند. آنها استراتژی جالبی داشتند. چارلی در توضیح استراتژی معاملاتی خود میگوید: "مردم از فکر کردن درباره اتفاقات بد متنفر هستند، بنابراین همیشه احتمالات را دستکم میگیرند."
استراتژی آنها ساده و زیرکانه بود. آنها پس از شناسایی حباب قیمتی با درصد پول کمی، معکوس معاملات بزرگ وارد شرطبندی میشوند. در اینصورت اگر حدسشان اشتباه هم باشد پول کمی را از دست میدهند، اما درصورت درست بودن محاسباتشان، سود هنگفتی بهدست میآوردند.
درست مثل این که با کسی شرط ببندید فردا دنیا نابود میشود، با این تفاوت که هیچ چیز شانسی نیست و پشت این شرطبندی دلایل معقول و محاسباتی وجود داشته باشد. در اینصورت مردم حاضرند ریسکهای بیشتری برای این شرطبندی با شما انجام دهند. به این ترتیب اگر حق با شما باشد میتوانید سود بزرگی بهدست آورید؛ اما اگر غلط باشد پول زیادی را از دست نخواهید داد. بهعبارت دیگر میتوان گفت که چارلی و جیمی ریسک به رازهای میلیاردر شدن ریوارد معقولی برای ورود به یک معامله داشتند که شرط اول ورود به معاملاتشان بود. این دو نفر با پایبند بودن به همین استراتژی در بحران 2008 آمریکا سود هنگفتی بهدست آوردند.
رازهای میلیاردر شدن
کایلی جنر، مدل، کارآفرین و شخصیت شبکههای اجتماعی اهل ایالات متحده آمریکا، با ۲۱ سال سن اکنون جوانترین میلیاردر در این کره خاکی است. در لیستی که سالانه ثروتمندترین افراد جهان را منتشر میکند، کایلی نه تنها جوانترین میلیاردر جهان بلکه جوانترین میلیاردر خودساخته تاریخ نیز شناخته شده است. اما راز موفقیت او چه بود؟
برترین ها - ترجمه از پردیس بختیاری: کایلی جنر، مدل، کارآفرین و شخصیت شبکههای اجتماعی اهل ایالات متحده آمریکا، با ۲۱ سال سن اکنون جوانترین میلیاردر در این کره خاکی است. در لیستی که سالانه ثروتمندترین افراد جهان را منتشر میکند، کایلی نه تنها جوانترین میلیاردر جهان بلکه جوانترین میلیاردر خودساخته تاریخ نیز شناخته شده است. اما راز موفقیت او چه بود؟ اگر شما هم کنجکاوید که راز شهرت، قدرت و ثروت این ستاره جوان هالیوودی را بدانید، در ادامه مطلب همراه مان باشید.
او در شبکههای اجتماعی فعال است
تمام زندگی کایلی جنر در شبکههای اجتماعی ست. در واقع او یک لحظه هم ارتباط اش را با کاربرانش قطع نمیکند. او تمام زندگی اش را در شبکههای اجتماعی، چون تییتر یا اینستاگرام برای فالوورهایش به نمایش میگذارد، البته این موضوع هیج تعجبی ندارد، زیرا او هم یکی از کارداشیان هاست، کارداشیانهایی که هیچ حریم خصوصی برای زندگی شان قائل نمیشوند. به گفته خودش، روزی نیست که او در این شبکهها فعالیتی نداشته باشد.
البته او شیوه درست استفاده از شبکههای اجتماعی را میداند. کایلی میداند که چه زمانی پست بگذارد، پست هایش را چگونه بگذارد، چه زمانی جواب کاربران و دیگر شایعات را بدهد و چه زمانی هم سکوت کند. به عنوان مثال او به کاربرانش گفت که باردار است، اما تا لحظه تولد فرزندش، هیچ عکسی از خود منتشر نکرد. تازه پس از زایمانش بود که او ویدیویی از ۹ ماه بارداری اش را در معرض نمایش گذاشت. مسلما این ویدیو برای افرادی که مدتها انتظار دیدن عکسهای بارداری او را میکشیدند، بسیار هیجان انگیز بود. از این رو لایکهای زیادی گرفت و با عکس العملهای فوق العادهای رو به رو شد.
یکی دیگر از دلایلی که کایلی جنر به یکی از جوانترین میلیاردهای جهان تبدیل شد، این است که او به طور مستقل بیزنس خودش را آغاز کرد. او برای حضورش در سریال تلویزیون واقع نما «پا به پای خانواده کارداشیان» ۲۵۰۰۰۰ دلار دریافت کرد که همان را برای خط تولید رژ لبهای مشهورش با نام «lip kit» خرج کرد. او توانست با سرعت زیادی بیزنس اش را گسترش دهد به طوری که ۵ کارمند تمام وقت و ۴ کارمند پاره وقت استخدام کند. در واقع او برای شروع و گسترش کارش، از هیچکس کمک نگرفت و برای گسترش آن نیز تنها روی پای خودش ایستاد. با این اوصاف، کایلی جنر لایق لقب «میلیاردر خودساخته سال» بوده است.
او از سن ۱۵ سالگی مستقل شد
کایلی جنر از دوران نوجوانی دوست داشتن که فردی مستقل باشد. از آنجا که او کار کردن را از سن ۱۵ سالگی آغاز کرد، خانواده اش نیز از همان سال مسئولیت مخارج زندگی او را به خودش سپردند. اصلا همین اتفاق باعث شد که او در سن ۲۰ سالگی به یکی از کارآفرینان موفق و یکی از میلیاردهای خودساخته جهان تبدیل شود. او حتی یک بار خودش هم تایید کرد: «تمام سرمایه من حاصل تلاش خودم بوده نه ارث خانوادگی. خانواده ام به من گفتند که باید خودم به فکر پول درآوردن باشم. آنها به من یاد دادند که چگونه پوم را خرج یا آن را کنار رازهای میلیاردر شدن بگذارم. اگر چه من برای شروع کار سرمایه لازم را داشتم، اما میتوانم ادعا کنم که سرمایه من تماما حاصل تلاشهای خودم بوده است.»
او تحت حمایتهای کریس جنر بوده است
کریس جنر حامی خوبی نه تنها برای فرزندان، بلکه برای همسرش نیز بود. او هیچ کجا برای آنها کم نگذاشت. کایلی جنر هم تا دوران نوجوانی تحت حمایتهای مالی مادرش بود. او در دوران نوجوانی به کمک حمایتها و تشویقهای مادرش توانست با برندهای لباس مختلفی، چون Topshop، Steve Madden، Sugar Factory همکاری کند. علاوه بر آن، به لطف سریال تلویزیون واقع نما «پا به پای خانواده کارداشیان»ها بود که او در جهان شناخته شد و حتی قبل از شروع کارش به شهرت و محبوبیت رسید. اگر پولی که او از حضورش در این سریال نبود، او هیچوقت نمیتوانست برای خود کسب و کاری راه بیاندازد و در ۱۸ سالگی تبدیل به یکی از پولدارترین زنان خودساخته جهان شود. پس نمیتوان شهرت، ثروت و قدرت خانواده او، یعنی کارداشیان ها، را در موفقیت هایش نادیده گرفت.
زندگی او پر از حاشیه است
یکی از خصوصیات خانواده کارداشیان ها، پرحاشیه بودن آنهاست. البته آنها خودشان دوست دارند که با حاشیه سازی بر سر زبانها بیفتند که کایلی جنر هم به عنوان عضوی از این خانواده، از این قائده مستثنی نیست. کارهایی که او انجام میدهد، به گونهای ست که توجهات زیادی را به سمت خود جذب میکند. از خرابکاریهایی که او در خانه اش میکند گرفته، تا مدلهای آرایش صورت، رنگهای فانتزی مو، ژل لب و بهم زدم روابط خواهرانش و غیره. او همیشه حواشی زیادی را در اطرافش داشته و همین حواشی موجب شده که او همیشه زیر ذره بین و مورد توجه مردم باشد. آیا به دست آوردن شهرت چیزی غیر از این است که مدام سر زبانها باشی؟ هر زمان که کایلی خبری از خود منتشر میکند، هوادارانش به سمت صفحه اینستاگرام او هجوم میبرند و با کنجکاوی و کامنتهایی که میگذارند، به حواشی داغی آن خبر بیشتر دامن میزنند. آیا هدف کایلی جنر چیزی غیر از این است؟!
او شخصیتی متواضع دارد
حتی از روی ظاهر و رفتارهای خواهران کارداشیانها هم میتوان فهمید که کایلی و کندال جنر از خواهران بزرگ ترشان خاکیتر و متواضع ترند. شاید بتوان از ارتباطی که او با هوادارانش در شبکههای اجتماعی دارد هم به این موضوع پی برد. حتی در سریال کارداشیان ها، همیشه این بحث در خانواده مطرح میشد که کایلی شخصیتی خجالتی دارد. در واقع در بیشتر مواقع، کندال است که او را برای انجام کارها به جلو هل میدهد. به عنوان مثال در قراردادی که کندال و کایلی با Teen Elle و Pacsun بسته بودند، کایلی به دلیل خجالتی بودنش به سمت هیچ کاری نمیرفت. او خودش اعتراف میکند که از صحبت کردن با غریبهها وحشت دارد. اگرچه او در شبکههای اجتماعی بسیار فعال است، اما اگر سری به صفحه او بزنید، خواهید دید که او خیلی در مورد مسایل شخصی اش حرف نمیزند. البته این ویژگی، خیلی هم برای او بد نشد. اینطور که پیداست مردم شخصیتهای خاکی و متواضع را بیشتر میپسندند. شاید به همین دلیل است که کایلی محبوبیت بیشتری نسبت به کیم کارداشیان یا حتی کورتنی و کلویی دارد.
مدیر برنامههای او، کریس جنر است
کریس جنر یکی از زنان موفقی ست که راه و چاه رسیدن به قدرت، شهرت و ثروت را میداند. او تا جایی که توانسته، سعی کرده به فرزندانش نیز در این زمینه کمک کند. به عنوان مثال او خودش را به عنوان مدیر برنامههای دخترش، کایلی جنر، معرفی کرده است. در حقیقت او بود که کایلی را تشویق کرد تا در سریال تلویزیونی حضور یابد و پول هایش را برای شروع یک بیزنس جمع کند، او بود که فرصتهای دیده شدن را به کایلی نشان داد و در نهایت به او کمک کرد تا بیزنس شخصی خودش را راه بیندازد. در واقع اگر مشاورههای کریس جنر نبود، او هیچوقت به این موفقیت دست نمییافت. به بیان دیگر، کایلی موفقیت اش را به میزان زیادی مدیون مادرش است.
حضورش در سریال «پا به پای خانواده کارداشیان»
مهمترین دلیلی که کایلی جنر در حال حاضر به عنوان یکی از ثروتمندترین خودساختههای جهان شناخته شده است، حضورش در سریال تلویزیونی خانگی «پا به پای خانواده کارداشیان» بود. این سریال با پخش ۱۶ سیزن جزو پربینندهترین سریالهای تلویزیونی جهان شناخته شد و باعث شد که مردم با اعضای این خانواده و سبک زندگی آنها، حتی خصوصیترین بخشهای زندگی شان، آشنا شوند و حتی پس از سریال هم پیگر آنها باشند. البته فعال بودن کایلی جنر در شبکههای اجتماعی نیز در این امر بی تاثیر نبود. در حال حاضر، کایلی درگیر فرزندش میباشد، اما با این حال از هوادارانش غافل نیست. او یک برنامه با نام «زندگی کایلی» را ساخته تا هوادارانش را در جریان مراحل مختلف زندگی اش قرار دهد.
راز طلایی میلیونر شدن نوجوانان ثروتمند چیست ؟
یکی از دلایلی که باعث می شود من به اندازه ای خوش بخت باشم که بتوانم کاری که دوست دارم را انجام دهم، دلیل موفقیت زیاد در مبادلات سهام ارزان در سن جوانی است. در زمانی که من 22 سال سن داشتم و از دانشگاه فارغ التحصیل شدم 12 هزار دلار خود را به یک میلیون تبدیل کرده بودم. بسیاری از دانشجویان من برای کسب موفقیتی مشابه این به سراغ من می آیند.
میلیونر شدن
یکی از بهترین نکات در باره به دست آوردن این پول در سن کم این بود که من در طول مسیر اشتباهات زیادی انجام دادم و از آن ها یاد گرفتم. زمانی که من این کار را آغاز کردم یک نوجوان بودم که هیچ اطلاعاتی در مورد کاری که می خواستم انجام دهم نداشتم و اگر اشتباهی برای انجام دادن وجود داشت من آن ها را مرتکب می شدم. اما اکنون می توانم دانشم را در اختیار دانشجویانم قرار دهم و امیدوار باشم آن ها سریع تر و بهتر میلیونر شوند.
درحالی که من اشتباهات زیادی انجام دادم تجربه و نکات بسیار خوبی را هم به دست آوردم. در این نوشته 5 حقیقت درباره میلیونر شدن در سن 22 سالگی آورده شده است که می تواند به شما در کارتان کمک کند.
5 حقیقت درباره میلیونر شدن در سن 22 سالگی:
1. به سمت پول بروید
این اصل بسیار ساده است. زمانی که من کارم را آغاز کردم سرمایه گذاری در بورس درآمد زا بود و اکنون این شرایط برای شبکه های اجتماعی وجود دارد.
2. سن تنها یک عدد است
سن تنها یک عدد است، زمانی که من در سال اول دانشگاه بودم در یک روز صد هزار دلار کسب کردم. این موضوع هیچ ارتباطی با سن من نداشت. مهمترین چیز توانایی و دانش است که اگر آن ها را داشته باشید سن و مدرک دانشگاهی بی اهمیت شمی شود.
3. آماده بودن مهم است
شما باید زمانی را برای مطالعه و یادگیری قرار دهید. برای من این کار به معنی متوقف کردن ارتباط با دوستان و سایر کارها به صورت موقت بود. من می خواستم در این زمینه حرفه ای باشم و به همین دلیل تمام وقت و انرژی ام را صرف آن می کردم.
4. تعادلی بین زندگی شخصی و کاری وجود ندارد
شما باید خودتان را وقف کار کنید. این به این معنی نیست که همه چیز را رها کنید ولی باید همه توانتان را به کار بگیرید. من در سن پایین یاد گرفتم که برای رسیدن به هدف های بزرگ نمی توان نصف انرژی را اختصاص داد. بعضی افراد فکر می کنند می توانند به زندگی عادیشان بپردازند و با روزی چند ساعت کار با بورس سود زیادی بدست آورند. این کار امکان پذیر نیست و شما باید همه توانتان را قرار دهید.
5. تنها به خاطر پول این کار را انجام ندهید
اگر تمام هدف شما پول باشد به جایی خواهید رسید که انگیزه خود را از دست خواهید داد. باید تمرکزتان روی این باشد که با استفاده از دانش و توانایی تان چه کارهایی می توانید انجام دهید. پول می تواند یک هدیه کوچک در انتهای مسیر باشد. تجربه و راه رسیدن به پول بسیار با ارزش تر از خود آن است. / ایسام
دیدگاه شما