بهبود وضعیت بازار سرمایه


نقش بازار سرمایه در اقتصاد

یکی از سؤالاتی که اخیراً پس از افزایش ورود سرمایه‌گذاران به بازار سرمایه و نیز نقش‌آفرینی مثبت بازار سرمایه در کمک به تأمین کسری بودجه دولت حتی در میان افراد تحصیل‌کرده مورد بحث و تبادل‌نظر است این است که نقش و کارکرد اصلی بازار سرمایه در اقتصاد چیست. دانستن این نقش، زیربنای پاسخ بسیاری از سؤالات در رابطه با وظایف دولت در قبال بازار سرمایه، نقش ارکان بازار سرمایه و حتی حکم معامله در بازار سرمایه در شرع مقدس اسلام است. ازاین‌رو، بهبود وضعیت بازار سرمایه در این نوشتار کوتاه به مهم‌ترین نقش‌های بازار سرمایه در اقتصاد پرداخته می‌شود. در ابتدا لازم است بدانیم بازار سرمایه در کجای اقتصاد کلان قرار می‌گیرد. در یک تعریف سنتی، بازارها را در اقتصاد به دو دسته تقسیم می‌کنند: یکی بازار مالی که در آن ابزارهای مالی معامله می‌شود و دیگری بازارهای غیرمالی که موضوع معامله در آن‌ها کالاها، خدمات و به‌طورکلی ابزارهای غیرمالی است. بازار مالی نیز به دو بخش تقسیم می‌شود: یکی بازار پول که در آن ابزارهای مالی کوتاه‌مدت مورد معامله قرار می‌گیرند و دیگری بازار سرمایه که بازاری برای معاملات ابزارهای مالی بلندمدت است. مهم‌ترین ابزارهای مورد‌معامله در بازار سرمایه، اوراق بدهی، سهام و ابزارهای مشتقه هستند. معاملات این ابزارها نیز به بازار اولیه و بازار ثانویه تقسیم می‌شود که هر کدام از این بازارها نقش خاص خود را دارند. بازار اولیه به انتشار اولیه ابزار مالی گفته می‌شود که در واقع معامله میان ناشر و سرمایه‌گذار انجام می‌شود. نقش بازار ثانویه نیز فراهم کردن نقدشوندگی برای اوراق و ابزارهای مالی است؛ به این معنی که معامله‌کنندگان در بازار ثانویه کسانی هستند که نیاز به پول نقد دارند و اقدام به عرضه اوراق تحت مالکیت خود می‌کنند و تقاضاکنندگان، سرمایه‌گذارانی هستند که وجه نقد مازاد دارند و قصد دارند آن را سرمایه‌گذاری کنند.
مهم‌ترین نقش بازار سرمایه تأمین مالی است. سازوکار بازار سرمایه باعث انتقال وجوه از آن دسته از عاملان اقتصادی که مازاد پس‌انداز دارند، به واحدهایی که با کمبود منابع یا کسری پس‌انداز مواجه هستند، می‌شود. در واقع بازارهای سرمایه با تجمیع سرمایه‌ها و هدایت آن برای سرمایه‌گذاری در فناوری‌های جدید، تأمین منابع مالی برای شرکت‌های کارآفرین را رقم می‌زنند که نتیجه آن رشد فناوری و تجاری شدن ایده‌های نوآورانه و در نهایت بهبود رشد اقتصادی است. به‌عبارت ‌دیگر، این انتقال وجوه به واحدهای اقتصادی باعث می‌شود بنگاه‌ها و واحدهای اقتصادی بتوانند طرح‌ها و پروژه‌هایی را اجرا کنند که توجیه اقتصادی داشته و منجر به ایجاد امکانات سرمایه‌گذاری مولد شوند و در نتیجه مقدمات رشد اقتصادی را فراهم کنند. در واقع بازار سرمایه نقش تجهیز منابع از پس‌اندازهای کوچک و پراکنده و تخصیص بهینه‌ی سرمایه جهت رشد بنگاه‌های اقتصادی را ایفا می‌کند. عمده‌ی نقش تأمین مالی در بازارهای سرمایه از طریق بازار بدهی انجام می‌شود.

علت این امر آن است که در اکثر کشورها تأمین مالی از طریق اوراق بدهی می‌تواند هزینه کمتری برای بنگاه‌ها داشته باشد که این امر از این حقیقت نشأت می‌گیرد که سود پرداختی برای تأمین مالی صورت‌گرفته از طریق اوراق بدهی، جزء هزینه‌ها به حساب آمده و از رقم درآمد مشمول مالیات کسر می‌شود و از این لحاظ، بهره پرداختی حقیقی کاهش می‌یابد. از طرف دیگر، وقتی که بنگاه برای اجرای پروژه‌های خود اقدام به تأمین مالی می‌کند، تمایل دارد به‌جای انتشار سهام جدید از اوراق بدهی استفاده کند؛ چراکه سهم دارندگان اوراق بدهی از راه‌اندازی پروژه جدید، یک رقم ثابت و معادل نرخ بهره پرداختی است، اما دارندگان سهام جدید، در تمامی بازدهی پروژه به نسبت سهام تحت مالکیت خود، شریک خواهند شد. ازاین‌رو، مالکان فعلی بنگاه در وهله‌ی اول تمایل خواهند داشت که از طریق اوراق بدهی، تأمین مالی پروژه‌های جدید خود را انجام دهند. به همین دلیل، اگرچه انتشار اولیه سهام و افزایش سرمایه از محل آورده نیز راهی برای تأمین مالی بنگاه‌ها است، اما سهم تأمین مالی از طریق اوراق بدهی، بالاترین سهم در بازارهای سرمایه است.

لازم به ذکر است که نقش اصلی بازار سرمایه در تأمین مالی، در بازار اولیه ایفا می‌شود و بازار ثانویه که در آن اوراقی که از پیش منتشر شده‌اند مورد معامله قرار می‌گیرند، منجر به تأمین مالی نمی‌شود؛ اما باید توجه داشت که عدم وجود بازار ثانویه، سبب حذف نقدشوندگی ابزارهای بازار سرمایه می‌شود و در چنین شرایطی، تأمین مالی از طریق بازار اولیه نیز به‌شدت کاهش خواهد یافت؛ چراکه سرمایه‌گذار نمی‌تواند در صورت نیاز، اوراق خود را به پول نقد تبدیل کند. ازاین‌رو، معاملات در بازار ثانویه نیز به‌صورت غیرمستقیم به تأمین مالی بنگاه‌های اقتصادی کمک می‌کند. در اینجا، یکی دیگر از نقش‌های بازار سرمایه مشخص می‌شود که همان فراهم کردن نقدشوندگی است. همان‌طور که گفته شد، قدرت نقدشوندگی اوراق بهادار از مهم‌ترین عوامل تصمیم‌گیری سرمایه‌گذاران برای خرید اوراق بهادار است. ابزارهای مورد‌معامله در بازار سرمایه از نقدشوندگی بالایی برخوردارند که این موضوع منجر به افزایش سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه می‌شود. از طرفی، بازار سرمایه از طریق کاهش هزینه‌ی جستجو و هزینه‌ی کسب اطلاعات که هزینه‌های اصلی در معامله تمامی کالاها، خدمات و ابزارهای مالی هستند، هزینه‌های معاملات را به‌طور قابل‌توجه کاهش می‌دهد که این امر نیز در بهبود نقدشوندگی ابزارها تأثیر به‌سزایی دارد.
کارکرد دیگر بازار سرمایه، کمک به فرآیند کشف قیمت است. کشف قیمت فرآیندی است که طی آن، قیمت بازار از طریق تعامل بین خریداران و فروشندگان تعیین می‌شود. فرآیند کشف قیمت در بازارهای مالی زمانی به‌درستی انجام می‌گیرد که شرایط رقابت بر بازار حاکم بوده و اطلاعات به‌موقع، دقیق و شفاف در اختیار سرمایه‌گذاران قرار گیرد. در این شرایط، عرضه و تقاضای وجوه و سرمایه، قیمت را تعیین می‌کند و قیمت تعیین‌شده‌ی بازار بهترین راهنما برای عرضه‌کنندگان وجوه یعنی پس‌اندازکنندگان، سرمایه‌گذاران و تقاضاکنندگان وجوه یا سپرده‌پذیران خواهد بود. بنابراین، اگر بازار سرمایه، بازاری کارا باشد و خریدوفروش دارایی‌های مالی از طریق سرمایه‌گذاران با توجه به تجزیه‌و‌تحلیل‌های لازم انجام شود، می‌توان انتظار داشت که قیمت‌های موجود در بازار به قیمت‌های واقعی (ارزش ذاتی) بسیار نزدیک باشد که نشان‌دهنده‌ی کشف قیمت کارا در بازار سرمایه است.
نکته مهم دیگر اینکه، شرکت‌ها برای پذیرش در بهبود وضعیت بازار سرمایه بورس باید الزامات متعددی را رعایت کنند که از آن جمله می‌توان به انتشار دقیق صورت‌های مالی در زمان‌بندی‌های از پیش تعیین‌شده اشاره کرد. این الزامات منجر به ارتقای سطح حاکمیت شرکتی خواهد شد که بهبود ساختار شرکت‌ها و بهره‌وری آن‌ها را به‌دنبال داشته و در نهایت منجر به افزایش نرخ رشد اقتصادی می‌شود. علاوه بر این، بازارهای سرمایه نقش نظارتی قوی و مهمی برای شرکت‌های بزرگ دارند. این بازارها با عمومی کردن اطلاعات، تشویق شرکت‌های موفق و تنبیه شرکت‌های زیان‌ده، این نقش نظارتی را ایفا می‌کنند؛ لذا از بسیاری از سیستم‌های نظارت بوروکراتیک، مؤثرتر عمل می‌کنند. همچنین، ازآنجاکه تقارن نداشتن اطلاعات باعث می‌شود مؤسسات وام‌دهنده اطلاعات کافی از کیفیت شرکت وام‌گیرنده نداشته باشند، این نقش بازارهای سرمایه تأثیر مهمی در کاهش شکست‌های بازار در بخش وام و اعتبارات خواهد داشت.
تحلیل اطلاعات و افزایش شفافیت اطلاعات، دیگر کارکرد بازار سرمایه است که تأثیر به‌سزایی در افزایش کارایی دارد. بیشتر اطلاعات موجود در بازارهای سرمایه از طریق قیمت‌های منتشرشده منعکس می‌شوند. حتی افرادی که فرآیند پرهزینه‌ی ارزیابی بنگاه‌ها و مدیران و شرایط بازار سهام را طی بهبود وضعیت بازار سرمایه نکرده‌اند، می‌توانند قیمت‌های سهام را که منعکس‌کننده‌ی اطلاعاتی است که دیگران به‌دست آورده‌اند، مشاهده کنند. انتشار و تجزیه‌وتحلیل اطلاعات با کمک بازارهای سرمایه باعث می‌شود سرمایه‌گذاران به‌منظور به‌دست آوردن اطلاعات، هزینه‌هایی را پرداخت کنند. اقتصادی شدن کسب اطلاعات درباره‌ی فرصت‌های سرمایه‌گذاری نیز به تخصیص بهبود وضعیت بازار سرمایه بهتر منابع منجر می‌شود.
همچنین بازار سرمایه، امکان تسطیح بین‌دوره‌ای مصرف خانوارها و مخارج بنگاه‌ها را فراهم می‌کند و خانوارها و بنگاه‌ها را قادر می‌سازد که ریسک را به اشتراک بگذارند. بازارهای سرمایه امکان ایجاد سبدهای سرمایه‌گذاری را برای سرمایه‌گذاران فراهم می‌کنند تا امکان تنوع در سرمایه‌گذاری داشته باشند. ایجاد تنوع در سبدهای سرمایه‌گذاری منجر به کاهش ریسک می‌شود، چراکه سرمایه‌گذاری در یک سبد از دارایی‌ها باعث می‌شود تا زیان در بعضی از سرمایه‌گذاری‌ها از طریق کسب سود ناشی از بقیه‌ی سرمایه‌گذاری‌ها جبران شود. نوع دیگری از مدیریت ریسک که ابزارهای آن در بازار سرمایه فراهم است، پوشش ریسک از طریق سرمایه‌گذاری در ابزارهای مشتقه است. در واقع ابزارهای مشتقه یکی از نیازهای اساسی سرمایه‌گذاران و مدیران پرتفوی در بازار سرمایه است که به‌وسیله‌ی آن‌ها می‌توانند ریسک پرتفوی خود را نسبت به نوسانات قیمت، پوشش دهند.

در میان ابزارهای مشتقه، ابزارهای مشتقه مبتنی بر شاخص نوعی از این ابزارها هستند که به سرمایه‌گذاران امکان می‌دهند خود را نسبت به ریسک سیستماتیک پوشش دهند. این کارکرد به‌طور خاص برای ترغیب سرمایه‌گذاران خارجی به سرمایه‌گذاری در یک کشور با نوسانات زیاد، لازم و ضروری است. این ابزارها کارکردهای دیگری نیز دارند که از آن جمله می‌توان به فراهم کردن امکان آربیتراژ اشاره کرد که نتیجه‌ی آن حذف سریع فرصت‌های آربیتراژی و بهبود در کشف قیمت است. همچنین ابزارهای مشتقه از ویژگی‌های منحصربه‌فرد دیگری مثل فراهم کردن امکان کسب سود از بازار نزولی، ویژگی اهرمی، کارمزدهای معاملاتی پایین و معافیت مالیاتی نیز برخوردارند.

نقش بازار سرمایه در اقتصاد

یکی از سؤالاتی که اخیراً پس از افزایش ورود سرمایه‌گذاران به بازار سرمایه و نیز نقش‌آفرینی مثبت بازار سرمایه در کمک به تأمین کسری بودجه دولت حتی در میان افراد تحصیل‌کرده مورد بحث و تبادل‌نظر است این است که نقش و کارکرد اصلی بازار سرمایه در اقتصاد چیست. دانستن این نقش، زیربنای پاسخ بسیاری از سؤالات در رابطه با وظایف دولت در قبال بازار سرمایه، نقش ارکان بازار سرمایه و حتی حکم معامله در بازار سرمایه در شرع مقدس اسلام است. ازاین‌رو، در این نوشتار کوتاه به مهم‌ترین نقش‌های بازار سرمایه در اقتصاد پرداخته می‌شود. در ابتدا لازم است بدانیم بازار سرمایه در کجای اقتصاد کلان قرار بهبود وضعیت بازار سرمایه بهبود وضعیت بازار سرمایه می‌گیرد. در یک تعریف سنتی، بازارها را در اقتصاد به دو دسته تقسیم می‌کنند: یکی بازار مالی که در آن ابزارهای مالی معامله می‌شود و دیگری بازارهای غیرمالی که موضوع معامله در آن‌ها کالاها، خدمات و به‌طورکلی ابزارهای غیرمالی است. بازار مالی نیز به دو بخش تقسیم می‌شود: یکی بازار پول که در آن ابزارهای مالی کوتاه‌مدت مورد معامله قرار می‌گیرند و دیگری بازار سرمایه که بازاری برای معاملات ابزارهای مالی بلندمدت است. مهم‌ترین ابزارهای مورد‌معامله در بازار سرمایه، اوراق بدهی، سهام و ابزارهای مشتقه هستند. معاملات این ابزارها نیز به بازار اولیه و بازار ثانویه تقسیم می‌شود که هر کدام از این بازارها نقش خاص خود را دارند. بازار اولیه به انتشار اولیه ابزار مالی گفته می‌شود که در واقع معامله میان ناشر و سرمایه‌گذار انجام می‌شود. نقش بازار ثانویه نیز فراهم کردن نقدشوندگی برای اوراق و ابزارهای مالی است؛ به این معنی که معامله‌کنندگان در بازار ثانویه کسانی هستند که نیاز به پول نقد دارند و اقدام به عرضه اوراق تحت مالکیت خود می‌کنند و تقاضاکنندگان، سرمایه‌گذارانی هستند که وجه نقد مازاد دارند و قصد دارند آن را سرمایه‌گذاری کنند.
مهم‌ترین نقش بازار سرمایه تأمین مالی است. سازوکار بازار سرمایه باعث انتقال وجوه از آن دسته از عاملان اقتصادی که مازاد پس‌انداز دارند، به واحدهایی که با کمبود منابع یا کسری پس‌انداز مواجه هستند، می‌شود. در واقع بازارهای سرمایه با تجمیع سرمایه‌ها و هدایت آن برای سرمایه‌گذاری در فناوری‌های جدید، تأمین منابع مالی برای شرکت‌های کارآفرین را رقم می‌زنند که نتیجه آن رشد فناوری و تجاری شدن ایده‌های نوآورانه و در نهایت بهبود رشد اقتصادی است. به‌عبارت ‌دیگر، این انتقال وجوه به واحدهای اقتصادی باعث می‌شود بنگاه‌ها و واحدهای اقتصادی بتوانند طرح‌ها و پروژه‌هایی را اجرا کنند که توجیه اقتصادی داشته و منجر به ایجاد امکانات سرمایه‌گذاری مولد شوند و در نتیجه مقدمات رشد اقتصادی را فراهم کنند. در واقع بازار سرمایه نقش تجهیز منابع از پس‌اندازهای کوچک و پراکنده و تخصیص بهینه‌ی سرمایه جهت رشد بنگاه‌های اقتصادی را ایفا می‌کند. عمده‌ی نقش تأمین مالی در بازارهای سرمایه از طریق بازار بدهی انجام می‌شود.

علت این امر آن است که در اکثر کشورها تأمین مالی از طریق اوراق بدهی می‌تواند هزینه کمتری برای بنگاه‌ها داشته باشد که این امر از این حقیقت نشأت می‌گیرد که سود پرداختی برای تأمین مالی صورت‌گرفته از طریق اوراق بدهی، جزء هزینه‌ها به حساب آمده و از رقم درآمد مشمول مالیات کسر می‌شود و از این لحاظ، بهره پرداختی بهبود وضعیت بازار سرمایه حقیقی کاهش می‌یابد. از طرف دیگر، وقتی که بنگاه برای اجرای پروژه‌های خود اقدام به تأمین مالی می‌کند، تمایل دارد به‌جای انتشار سهام جدید از اوراق بدهی استفاده کند؛ چراکه سهم دارندگان اوراق بدهی از راه‌اندازی پروژه جدید، یک رقم ثابت و معادل نرخ بهره پرداختی است، اما دارندگان سهام جدید، در تمامی بازدهی پروژه به نسبت سهام تحت مالکیت خود، شریک خواهند شد. ازاین‌رو، مالکان فعلی بنگاه در وهله‌ی اول تمایل خواهند داشت که از طریق اوراق بدهی، تأمین مالی پروژه‌های جدید خود را انجام دهند. به همین دلیل، اگرچه انتشار اولیه سهام و افزایش سرمایه از محل آورده نیز راهی برای تأمین مالی بنگاه‌ها است، اما سهم تأمین مالی از طریق اوراق بدهی، بالاترین سهم در بازارهای سرمایه است.

لازم به ذکر است که نقش اصلی بازار سرمایه در تأمین مالی، در بازار اولیه ایفا می‌شود و بازار ثانویه که در آن اوراقی که از پیش منتشر شده‌اند مورد معامله قرار می‌گیرند، منجر به تأمین مالی نمی‌شود؛ اما باید توجه داشت که عدم وجود بازار ثانویه، سبب حذف نقدشوندگی ابزارهای بازار سرمایه می‌شود و در چنین شرایطی، تأمین مالی از طریق بازار اولیه نیز به‌شدت کاهش خواهد یافت؛ چراکه سرمایه‌گذار نمی‌تواند در صورت نیاز، اوراق خود را به پول نقد تبدیل کند. ازاین‌رو، معاملات در بازار ثانویه نیز به‌صورت غیرمستقیم به تأمین مالی بنگاه‌های اقتصادی کمک می‌کند. در اینجا، یکی دیگر از نقش‌های بازار سرمایه مشخص می‌شود که همان فراهم کردن نقدشوندگی است. همان‌طور که گفته شد، قدرت نقدشوندگی اوراق بهادار از مهم‌ترین عوامل تصمیم‌گیری سرمایه‌گذاران برای خرید اوراق بهادار است. ابزارهای مورد‌معامله در بازار سرمایه از نقدشوندگی بالایی برخوردارند که این موضوع منجر به افزایش سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه می‌شود. از طرفی، بازار سرمایه از طریق کاهش هزینه‌ی جستجو و هزینه‌ی کسب اطلاعات که هزینه‌های اصلی در معامله تمامی کالاها، خدمات و ابزارهای مالی هستند، هزینه‌های معاملات را به‌طور قابل‌توجه کاهش می‌دهد که این امر نیز در بهبود نقدشوندگی ابزارها تأثیر به‌سزایی دارد.
کارکرد دیگر بازار سرمایه، کمک به فرآیند کشف قیمت است. کشف قیمت فرآیندی است که طی آن، قیمت بازار از طریق تعامل بین خریداران و فروشندگان تعیین می‌شود. فرآیند کشف قیمت در بازارهای مالی زمانی به‌درستی انجام می‌گیرد که شرایط رقابت بر بازار حاکم بوده و اطلاعات به‌موقع، دقیق و شفاف در اختیار سرمایه‌گذاران قرار گیرد. در این شرایط، عرضه و تقاضای وجوه و سرمایه، قیمت را تعیین می‌کند و قیمت تعیین‌شده‌ی بازار بهترین راهنما برای عرضه‌کنندگان وجوه یعنی پس‌اندازکنندگان، سرمایه‌گذاران و تقاضاکنندگان وجوه یا سپرده‌پذیران خواهد بود. بنابراین، اگر بازار سرمایه، بازاری کارا باشد و خریدوفروش دارایی‌های مالی از طریق سرمایه‌گذاران با توجه به تجزیه‌و‌تحلیل‌های لازم انجام شود، می‌توان انتظار داشت که قیمت‌های موجود در بازار به قیمت‌های واقعی (ارزش ذاتی) بسیار نزدیک باشد که نشان‌دهنده‌ی کشف قیمت کارا در بازار سرمایه است.
نکته مهم دیگر اینکه، شرکت‌ها برای پذیرش در بورس باید الزامات متعددی را رعایت کنند که از آن جمله می‌توان به انتشار دقیق صورت‌های مالی در زمان‌بندی‌های از پیش تعیین‌شده اشاره کرد. این الزامات منجر به ارتقای سطح حاکمیت شرکتی خواهد شد که بهبود ساختار شرکت‌ها و بهره‌وری آن‌ها را به‌دنبال داشته و در نهایت منجر به افزایش نرخ رشد اقتصادی می‌شود. علاوه بر این، بازارهای سرمایه نقش نظارتی قوی و مهمی برای شرکت‌های بزرگ دارند. این بازارها با عمومی کردن اطلاعات، تشویق شرکت‌های موفق و تنبیه شرکت‌های زیان‌ده، این نقش نظارتی را ایفا می‌کنند؛ لذا از بسیاری از سیستم‌های نظارت بوروکراتیک، مؤثرتر عمل می‌کنند. همچنین، ازآنجاکه تقارن نداشتن اطلاعات باعث می‌شود مؤسسات وام‌دهنده اطلاعات کافی از کیفیت شرکت وام‌گیرنده نداشته باشند، این نقش بازارهای سرمایه تأثیر مهمی در کاهش شکست‌های بازار در بخش وام و اعتبارات خواهد داشت.
تحلیل اطلاعات و افزایش شفافیت اطلاعات، دیگر کارکرد بازار سرمایه است که تأثیر به‌سزایی در افزایش کارایی دارد. بیشتر اطلاعات موجود در بازارهای سرمایه از طریق قیمت‌های منتشرشده منعکس می‌شوند. حتی افرادی که فرآیند پرهزینه‌ی ارزیابی بنگاه‌ها و مدیران و شرایط بازار سهام را طی نکرده‌اند، می‌توانند قیمت‌های سهام را که منعکس‌کننده‌ی اطلاعاتی است که دیگران به‌دست آورده‌اند، مشاهده کنند. انتشار و تجزیه‌وتحلیل اطلاعات با کمک بازارهای سرمایه باعث می‌شود سرمایه‌گذاران به‌منظور به‌دست آوردن اطلاعات، هزینه‌هایی را پرداخت کنند. اقتصادی شدن کسب اطلاعات درباره‌ی فرصت‌های سرمایه‌گذاری نیز به تخصیص بهتر منابع منجر می‌شود.
همچنین بازار سرمایه، امکان تسطیح بین‌دوره‌ای مصرف خانوارها و مخارج بنگاه‌ها را فراهم می‌کند و خانوارها و بنگاه‌ها را قادر می‌سازد که ریسک را به اشتراک بگذارند. بازارهای سرمایه امکان ایجاد سبدهای سرمایه‌گذاری را برای سرمایه‌گذاران فراهم می‌کنند تا امکان تنوع در سرمایه‌گذاری داشته باشند. ایجاد تنوع در سبدهای سرمایه‌گذاری منجر به کاهش ریسک می‌شود، چراکه سرمایه‌گذاری در یک سبد از دارایی‌ها باعث می‌شود تا زیان در بعضی از سرمایه‌گذاری‌ها از طریق کسب سود ناشی از بقیه‌ی سرمایه‌گذاری‌ها جبران شود. نوع دیگری از مدیریت ریسک که ابزارهای آن در بازار سرمایه فراهم است، پوشش ریسک از طریق سرمایه‌گذاری در ابزارهای مشتقه است. در واقع ابزارهای مشتقه یکی از نیازهای اساسی سرمایه‌گذاران و مدیران پرتفوی در بازار سرمایه است که به‌وسیله‌ی آن‌ها می‌توانند ریسک پرتفوی خود را نسبت به نوسانات قیمت، پوشش دهند.

در میان ابزارهای مشتقه، ابزارهای مشتقه مبتنی بر شاخص نوعی از این ابزارها هستند که به سرمایه‌گذاران امکان می‌دهند خود را نسبت به ریسک سیستماتیک پوشش دهند. این کارکرد به‌طور خاص برای ترغیب سرمایه‌گذاران خارجی به سرمایه‌گذاری در یک کشور با نوسانات زیاد، لازم و ضروری است. این ابزارها کارکردهای دیگری نیز دارند که از آن جمله می‌توان به فراهم کردن امکان آربیتراژ اشاره کرد که نتیجه‌ی آن حذف سریع فرصت‌های آربیتراژی و بهبود در کشف قیمت است. همچنین ابزارهای مشتقه از ویژگی‌های منحصربه‌فرد دیگری مثل فراهم کردن امکان کسب سود از بازار نزولی، ویژگی اهرمی، کارمزدهای معاملاتی پایین و معافیت مالیاتی نیز برخوردارند.

پیش‌بینی فعالان بازار سرمایه از وضعیت بورس در سال ۹۵

برخی از فعالان بازار سرمایه در خصوص روند و وضعیت بازار سهام در سال آینده اظهارنظر کردند و برخی دیگر برای ایجاد رشد در بازار سهام پیشنهادهای خود را ارائه دادند. به گزارش TSEpress به نقل ازاقتصاد نیوز در همین مورد امین داور در گفت‌و‌گو با اقتصادنیوز اظهار می‌کند: به نظر می‌رسد روند صعودی که بازار سهام آغاز کرده ادامه پیدا کند، البته فراز و نشیب‌های خود را دارد؛ از طرفی ورود نقدینگی در بازار سهام ادامه‌دار خواهد بود، البته هنوز نقدینگی چندانی وارد بازار سهام نشده است. او در ادامه تصریح می‌کند: نقدینگی در برخی از نمادها مانند گروه‌های خودرویی زودتر ورود پیدا می‌کند اما در برخی از نمادها مانند گروه بانک‌ی با سرعت کم‌تری نقدینگی وارد خواهد شد و در مجموع قطعا در سال آینده روند مثبتی در بورس مشاهده خواهد شد. در این راستا حسن کاظم‌زاده، فعال بازار سرمایه هم به اقتصادنیوز می‌گوید: وضعیت بازار سرمایه در سال آینده با توجه به سیاست‌های کلان اقتصادی دولت و جذب نقدینگی مثبت خواهد بود، البته چندین عامل می‌تواند در روند مثبت و منفی بازار سرمایه اثرگذار باشد. یکی از اصلی‌ترین عوامل داخل دارای اهمیت رونق اقتصادی کشور است که موجب بهبود وضعیت عمومی شرکت‌هایی که در داخل کشور فعالیت می‌کنند و عمده درآمد آنها از مشریان داخلی است، می‌شود و در نهایت شرکت‌ها با بهبود وضعیت بازار سرمایه رشد سودآوری، درآمد و در نهایت رشد قیمت سهام مواجه خواهند شد. این فعال بازار سهام خاطر نشان می‌کند: عامل دیگری که می‌تواند در رشد بازار سهام تاثیرگذار باشد بحث نرخ سود بانکی است که خود این موضوع دو جنبه دارد؛ یکی اینکه زمانی که نرخ سود بانکی کاهش پیدا می‌کند باعث کاهش هزینه تامین مالی کوتاه مدت و بلند مدت بنگاه‌های اقتصادی خواهد شد و باعث می‌شود بنگاه‌ها با هزینه کمتری به فعالیت خود ادامه دهند و درآمد بیشتری کسب کنند. کاظم‌زاده بیان می‌کند: از طرف دیگر بانک‌ها به عنوان رقیب بازار سهام زمانی‌که در کوتاه مدت نرخ سود کاهش پیدا کند جذابیت بازار سهام و قیمت سهام‌ها افزایش پیدا می‌کند و احتمال دارد افرادی که سپرده‌های خود را از بانک‌ها خارج می‌کنند علاقه‌مند به فعالیت در بازار سرمایه شوند. این کارشناس بازار سرمایه اضافه می‌کند: عامل دیگری که در وضعیت رشد بازار سهام تاثیر دارد، نرخ محصولات به خصوص نفت است. زمانی‌که نرخ نفت افزایش پیدا کند درآمد کلی کشور با توجه به محوری بودن صادرات مواد اولیه و محصولات خام افزایش پیدا خواهد کرد و در نهایت دست دولت برای پرداخت بدهی‌هایش بازتر می‌شود و می‌تواند پروژه‌های نیمه تمام خود را تکمیل کرده و پروژه‌های جدیدی را آغاز کند. در نهایت افزایش درآمدهای کشور به تبع در بازار سهام تاثیر مثبتی دارد و بورس ما را تقویت بهبود وضعیت بازار سرمایه خواهد کرد. در این میان مجتبی جهانگیری، یک فعال دیگر بازار سرمایه به اقتصادنیوز می‌گوید: تک نرخی شدن ارز، کاهش نرخ سود بانکی و کاهش تورم و گشایش‌های اقتصادی و دسترسی به منابع بین‌المللی نقاط قوت بورس را در سال آینده رقم خواهد زد و قطعا وضعیت اقتصادی کشور بهتر خواهد شد. این کارشناس بازار سهام خاطر نشان می‌کند: از طرف دیگر صنایع بورسی حالت توسعه‌ای به خود می‌گیرند. با توجه به کاهش نرخ سود بانکی اگر نرخ ارز تک نرخی شود و گشایش‌های اقتصادی بین‌الملل افزایش و از طرف دیگر نقدینگی بیش از حد رشد کند احتمال تورم در اقتصاد کشور زیاد است و یک تهدید به شمار می‌رود. جهانگیری در پایان سخنانش عنوان می‌کند: رشد بورس در سال آینده از دو منشا سرچشمه می‌گیرد؛ یکی هجوم نقدینگی است که البته اگر نقدینگی به سمت بازار طلا، ارز و مسکن نرود به سمت بورس راهی می‌شود. منشا دیگر توسعه و فعالیت شرکت‌ها و رشد سودآوری‌هایی‌ است که از آنها انتظار می‌رود. به طور کلی رشد بازار سهام در سال آینده به شرط ثبات شرایط ذکر شده با شیب ملایمی اتفاق خواهد افتاد.

چرا بازار سرمایه همچنان بر مدار بی‌ثباتی است؟/ توضیح…

چرا بازار سرمایه همچنان بر مدار بی‌ثباتی است؟/ توضیح…

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، همایون دارابی در یادداشتی اظهار داشت: مروری بر تصمیمات و سخنان مقامات نشان می‌دهد راهکارهای متعددی برای نجات بورس مطرح شده است. وزیر اقتصاد وعده‌هایی را برای احیا بازار سرمایه داد و در نهایت فرمان ده بندی هیات دولت برای بهبود بازار سرمایه صادر شد و در سه مرحله به بازار خبرهایی داده شد. در آخر نیز بحث واگذاری شرکت‌های خودروسازی مطرح شد، اما بازار سرمایه هنوز بر مدار بی‌ثباتی است. وی افزود: دولت در تحقق وعده‌های خود به نوعی دچار شرایط بیرونی شده است و حواشی که در بیرون وجود دارد باعث شده که آنچه دولت مطرح کرده، محقق نشود که مهمترین آن فرمان ده بندی بود که دو بند آن به نرخ سود بانکی و میزان انتشار اوراق دولتی مربوط بوده است. این کارشناس بازار سرمایه تصریح کرد: به نظر می‌رسد که بنابر هر دلیلی دولت نتوانسته است آن دو بند را محقق کند و حمایتی که باید از صندوق تثبیت می‌کرد نیز صورت نگرفت بهبود وضعیت بازار سرمایه و تنها بحث کاهش خوراک پتروشیمی‌ها تا حدودی محقق شد اما در مجموع فشارهای موجود در بخش‌های مختلف به خصوص در بخش‌های اقتصادی و اجتماعی دولت را از وعده‌های خود دور کرده است و در نهایت دولت متوجه شده‌است که ظرفیت کافی برای اجرایی کردن تصمیمات سختی مانند خصوصی‌سازی خودروسازها را ندارد. دارابی متذکر شد: ما خیلی وقت‌ها تصمیماتی را می‌گیریم که در نهایت نمی‌توانیم وقتی برای آنها بگذاریم و به نظر می‌رسد که دولت نیز در حال حاضر در چنین فضایی قرار گرفته‌است و حواشی بیرونی باعث شده‌است که برنامه‌های دوت محقق نشود. مشروح یادداشت همایون دارابی را (اینجا) بخوانید. ۲۲۳۲۲۵

واریز اختصاصی دولت برای دارندگان سهام عدالت | سهام عدالت 10 میلیونی به چه کسانی تعلق می گیرد؟ + جزئیات

​16 سال از اعطای سهام عدالت می گذرد؛ سهامی که در سال های اخیر با توجه به رشد قیمت و البته سودی که به دارندگانش داده باعث شده متقاضیان زیادی داشته باشد.

واریز اختصاصی دولت برای دارندگان سهام عدالت | سهام عدالت 10 میلیونی به چه کسانی تعلق می گیرد؟ + جزئیات

مشاور رئیس ‌سازمان بورس در امور سهام عدالت از دو‌برابر شدن سود این سهام خبر داد و گفت: بررسی پرداخت سود سهام عدالت طی دو مرحله در حال انجام است.جاماندگان دریافت سهام عدالت منتظر اعلام خبر رسمی از سوی دولت و مجلس هستند تا بتوانند برگه های سهام عدالت خود را دریافت کنند.برای آزادسازی سهام عدالت دو گزینه مدیریت مستقیم و غیرمستقیم وجود دارد. ثبت‌نام سهام عدالت در سال ۱۳۸۵ کلید خورد و این پروسه تا پایان سال ۱۳۹۴ به ایستگاه آخر رسیدآخرین اخبار سهام عدالت را با هم در سایت خبر آزاد می خوانیم.

خراسان نوشت: 16 سال از اعطای سهام عدالت می گذرد؛ سهامی که در سال های اخیر با توجه به رشد قیمت و البته سودی که به دارندگانش داده باعث شده متقاضیان زیادی داشته باشد.

طی چند سال اخیر چندین بار وعده داده شده به حدود 20 میلیون نفری که مشمول دریافت سهام می شوند ولی از دریافت آن جامانده اند سهام عدالت داده شود اما هر بار به دلیلی این اتفاق رخ نداده تا این که روز گذشته سخنگوی دولت در حاشیه جلسه هیئت دولت از تصویب هیئت وزیران برای واگذاری بخشی از سهام دولت در برخی از بانک ها و شرکت های دولتی به افراد فاقد سهام عدالت که تحت پوشش سازمان های حمایتی کمیته امداد، بهزیستی و مجموعه ایثارگران، هستند، خبر داد. طبق این مصوبه به چه تعدادی سهام عدالت داده می شود؟ و چند نفر دیگر در نوبت دریافت سهام عدالت خواهند بود؟ اگر شما از جاماندگان دریافت سهام عدالت در سال 1385 هستید و می خواهید بدانید که چه زمانی سهام عدالت دریافت می کنید، با ما همراه باشید.

با آزادسازی سهام عدالت در اردیبهشت سال ۹۹ و قیمت قابل توجه این سهام متاثر از وضعیت بازار سرمایه در آن روزها، بحث مشمول بودن یا نبودن سهام عدالت داغ شد. درحالی که طبق آمار، حدود ۴۹ میلیون و 100 هزار نفر سهام عدالت دریافت کرده اند اما همواره صدای اعتراض عده ای به گوش می‌رسد که چرا با وجود این که جزو دهک های کم درآمد جامعه هستند، مشمول این سهام نمی شوند؟ دولت دوازدهم درحالی به کار خود پایان داد که اعلام شد پرونده ثبت نام سهام عدالت بسته شده است و امکان این که مشمول جدیدی پذیرفته شود، وجود ندارد. هرچند که مجلس نشینان هر از گاهی دوباره برگه وعده اختصاص سهام عدالت به جاماندگان را رو می‌کردند؛ با این حال و هرچند که سقوط آزاد بازار سرمایه باعث کاهش ارزش واقعی سهام عدالت شد و اکنون نیز امکان فروش این سهام آن طور که باید و شاید وجود ندارد اما سهام عدالت همچنان از ارج و قرب نیفتاده و افراد زیادی خواهان آن هستند و حالا قرار است به بخشی از جاماندگان سهام عدالت داده شود که در ادامه به آن پرداخته ایم.

طبق گفته های علی اکبر حیدری بهبود وضعیت بازار سرمایه ،سخنگوی کانون شرکت‌های سرمایه گذاری استانی سهام عدالت، به طور کلی جاماندگان سهام عدالت به دو گروه تقسیم می شوند.

گروه اول، گروهی هستند که در بازه زمانی توزیع سهام عدالت بین سال های ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۲ مشمول دریافت سهام عدالت بودند و شناسایی شدند اما موفق به ثبت نام نهایی نشدند که با احتساب افرادی که دعوتنامه دریافت نکرده اند، حدود چهار میلیون نفر هستند.

گروه دوم هم افرادی هستند که توسط وزارت کار دولت قبل به عنوان شش دهک پایین درآمدی جامعه شناخته شده و سهام عدالت دریافت نکرده اند. در بین این افراد مشمولان نهادهای حمایتی شامل کمیته امداد و بهزیستی، روستانشینان، کارگران شاغل در کارخانه ها، کارگران تحت پوشش تامین اجتماعی و کارگران فصلی و ساختمانی نیز قرار دارند. تعداد گروه دوم نزدیک به ۱۶ میلیون نفر است.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.