آشنایی کامل و قدم به قدم با سه نوع دیگر از پیوت پوینت ها
در حالی که به شما پیشنهاد میکنیم که از روش استاندارد محاسبه پیوت پوینت تبعیت کنید، باید بدانید که راههای دیگری نیز برای محاسبه پیوت پوینت وجود دارد. در این درس، در مورد این روشهای دیگر صحبت خواهیم کرد و همچنین فرمول محاسبه این سطوح را به شما ارایه خواهیم نمود.
پیوت پوینت وودی ( Woodie )
R2 = پیوت پوینت + سقف - کف
R1 = (2 x پیوت پوینت ) - کف
پیوت پوینت = ( سقف + کف + 2 x قیمت بسته شدن ) / 4
S1 = (2 x پیوت پوینت ) - سقف
S2 = پیوت پوینت - سقف + نحوه محاسبه پیوت پوینتها کف
در فرمولهای بالا، توجه نمایید که محاسبه پیوت پوینت بسیار متفاوت از روش استاندارد است.
همچنین به منظور محاسبه سطوح حمایت و مقاومت مربوطه، از تفاوت بین سقف و کف روز گذشته (که به عنوان بازه نیز شناخته میشود) استفاده خواهید کرد.
در اینجا یک نمودار نمونه داریم که در آن پیوت پوینت وودی بر روی نحوه محاسبه پیوت پوینتها جفت ارز EUR/USD اضافه شده است. پیوت پوینت وودی، سطوح حمایت و سطوح مقاومت با خطهای توپر نمایش داده شدهاند در حالی که خطهای نقطهچین سطوح محاسبه شده با استفاده از روش استاندارد را نشان میدهند.
از آنجاییکه آنها دارای فرمولهای متفاوتی هستند، سطوح به دست آمده از محاسبات وودی با سطوح حاصله از روش استاندارد بسیار متفاوت میباشند.
برخی از معاملهگران ترجیح میدهند از فرمولهای وودی استفاده کنند زیرا آنها وزن بیشتری به قیمت بسته شدن دوره قبلی میدهند. دیگران فرمولهای استاندارد را ترجیح میدهند زیرا بسیاری از معاملهگران از آنها استفاده میکنند که این امر میتواند آنها را خودتعبیرکننده سازد.
در هر صورت، از آنجاییکه سطح مقاومت میتواند تبدیل به سطح حمایت شود (و برعکس)، اگر تصمیم دارید از فرمولهای وودی استفاده کنید، باید مراقب این سطوح باشید زیرا آنها میتوانند تبدیل به زمینههای مورد علاقه شوند. به هر حال، انتخاب با شماست!
پیوت پوینت کاماریلا ( Camarilla )
R4 = قیمت بسته شدن + (( سقف - کف ) x 1.5000)
R3 = قیمت بسته شدن + (( سقف - کف ) x 1.2500)
R2 = قیمت بسته شدن + (( سقف - کف ) x 1.1666)
R1 = قیمت بسته شدن + (( سقف - کف ) x 1.0833)
پیوت پوینت = ( سقف + کف + قیمت بسته شدن ) / 3
S1 = قیمت بسته شدن – (( سقف - کف ) x 1.0833)
S2 نحوه محاسبه پیوت پوینتها = قیمت بسته شدن – (( سقف - کف ) x 1.1666)
S3 = قیمت بسته شدن – (( سقف - کف ) x 1.2500)
S4 = قیمت بسته شدن – (( سقف - کف ) x 1.5000)
فرمولهای کاماریلا مشابه با فرمول وودی هستند. آنها نیز از قیمت بسته شدن و بازه روز قبل برای محاسبه سطوح حمایت و مقاومت استفاده میکنند.
تنها تفاوت این است که باید 8 سطح اصلی (4 سطح مقاومت و 4 سطح حمایت) را محاسبه کنید و هر یک از این سطوح باید در یک ضریب ضرب شوند.
مفهوم اصلی پیوت پوینت کاماریلا این است که بر اساس این ایده بنا شدهاند که قیمت تمایلی طبیعی برای بازگشتن به نحوه محاسبه پیوت پوینتها نحوه محاسبه پیوت پوینتها میانه (آشنا به نظر میرسد؟) یا در این مورد به قیمت بسته شدن روز قبل دارد.
روش کار این است که هنگامی که قیمت به سومین سطح حمایت یا مقاومت میرسد، بخرید یا بفروشید. با این حال، در صورتیکه قیمت سطح S4 یا R4 را قطع کرد، به این معنی خواهد بود که روند روزانه قوی است و زمان آن است که از مزایای آن بهرهمند شوید!
در نمودار زیر ملاحظه کنید که چگونه محاسبه کاماریلا سطوحی متفاوت (خطهای توپر) در مقایسه با سطوح روش استاندارد (خطهای نقطهچین) ارائه میدهد!
همانطور که در نمودار بالا میتوانید ببینید، اهمیت بیشتری به قیمت بسته شدن به عنوان مخالف پیوت پوینت داده شده است. به خاطر همین، این امکان وجود دارد که سطوح مقاومت بتوانند زیر پیوت پوینت باشند یا سطوح حمایت بتوانند بالای آن باشند.
ببینید که چگونه تمام سطوح حمایت و مقاومت بالای پیوت پوینت کاماریلا هستند.
پیوت پوینت فیبوناچی ( Fibonacci )
R3 = پیوت پوینت + (( سقف - کف ) x 1.000)
R2 = پیوت پوینت + (( سقف - کف ) x .618)
R1 = پیوت پوینت + (( سقف - کف ) x .382)
پیوت پوینت = ( سقف + کف + قیمت بسته شدن ) / 3
S1 = پیوت پوینت - (( سقف - کف ) x .382)
S2 = پیوت پوینت - (( سقف - کف ) x .618)
S3 = پیوت پوینت - (( سقف - کف ) x 1.000)
سطوح پیوت پوینت فیبوناچی ابتدا با محاسبه پیوت پوینت به روش استاندارد تعیین میشوند.
سپس بازه روز گذشته در سطح فیبوناچی متناظر با آن ضرب میشود. اغلب معاملهگران از سطوح اصلاحی 38.2% ، 61.8% و 100% در محاسبات خود استفاده میکنند.
سرانجام ارقام به دست آمده را به پیوت پوینت اضافه یا از آن کم کنید تا به این ترتیب به سطوح پیوت پوینت فیبوناچی دست یابید.
به نمودار زیر نگاه کنید تا ببینید که سطوح محاسبه شده به روش فیبوناچی (خطهای توپر) چه تفاوتی با سطوح محاسبه شده به روش استاندارد (خطهای نقطهچین) دارند.
منطق پشت سطوح فیبوناچی این است که بسیاری از معاملهگران استفاده از نسبتهای فیبوناچی را دوست دارند. مردم آنها را برای سطوح اصلاحی، میانگینهای متحرک و غیره مورد استفاده قرار میدهند.
حال چرا از آنها در پیوت پوینت نیز استفاده نکنیم؟
به خاطر داشته باشید که هم فیبوناچی و هم سطوح پیوت پوینت برای پیدا کردن سطوح حمایت و مقاومت استفاده میشوند. از آنجایی که بسیاری از معاملهگران به این سطوح نگاه میکنند، آنها میتوانند خودتعبیرکننده شوند. شاید پیش خودتان بگویید چقدر تحلیل کردن سخت است چرا اصلا ثبت نام فارکس خودم را کامل کردم. اما نباید اینطور باشد. یادگیری مباحث در ابتدا شما را با چالش مواجه می کند اما پس از مدتی چشم شما تبدیل به قوی ترین اندیکاتور خواهد شد.
کدام روش پیوت پوینت بهترین است؟
واقعیت این است که درست مانند همه گونههای تمام اندیکاتورهایی که تا کنون یاد گرفتهاید، هیچ بهترین روشی وجود ندارد. همه اینها واقعا به این بستگی دارد که چگونه دانش خود در مورد پیوت پوینت را با سایر ابزارهای موجود در جعبه ابزار معاملاتی فارکس خود ترکیب نمایید. اگر هنوز پروسه آموزش فارکس خود را شروع نکرده اید از لینک انتهای مقاله استفاده کنید.تحلیل فاندامنتال را به هیچوجه دست کم نگیرید و از منبع کاملی مثل تقویم اقتصادی فارکس غافل نشوید.
فقط بدانید که اغلب نرمافزارهای معاملاتی که به صورت خودکار محاسبات را انجام میدهند، به طور معمول از روش استاندارد برای محاسبه سطوح پیوت پوینت استفاده میکنند.
اما اکنون که میدانید چگونه محاسبات مربوط به این سطوح را خودتان انجام دهید، میتوانید همه آنها را بررسی نمایید تا ببینید که کدام روش برای شما مناسبتر است.
3 نوع پیوت پوینت دیگر : کاماریلا، وودی و فیبوناچی
2- ما در پایگاه خبری بازار مشترک، تنها به آموزش فارکس برای فارسی زبانان در سراسر جهان می پردازیم نحوه محاسبه پیوت پوینتها و هیچ گونه فعالیتی دیگری در این بازار مالی نداریم. (اسامی کارگزاری های اعلام شده در مطالب آموزشی صرفا جهت بررسی و استفاده از دموهای آموزشی آن ها است)
3- بازار فارکس، بازار خطرناکی است و اگر اشتباه کنید ممکن است سرمایه خود را از دست بدهید. پس حتما با آموزش درست و آگاهی پای به این بازار بگذارید.
معامله گران روی بهبود روش شناسایی نقطه پیوت اصلی کار کرده اند و اکنون به روش های دیگری نیز برای محاسبه نقاط پیوت دست یافته اند.
بیشتر بخوانید:
در این بخش، ما در مورد روش های دیگر صحبت خواهیم کرد، و همچنین فرمول هایی را برای محاسبه این سطوح به شما ارائه خواهیم داد.
نقاط پیوت woodie
در فرمول های بالا مشاهده خواهید کرد که محاسبه نقطه پیوت بسیار متفاوت از محاسبه آن با روش استاندارد است.
همچنین، برای محاسبه سطح حمایت و مقاومت مربوطه، می توانید از اختلاف بین سقف و کف روز قبل استفاده کنید، که به عبارتی به نام دامنه یا رنج شناخته می شود.
در زیر مثالی نموداری از محاسبه پیوت وودی برای EURUSD آورده شده است.
نقاط پیوت وودی (چوب خشکی)، در واقع خطوط پر رنگ و یا سطوح حمایت و سطوح مقاومت هستند و خطوط نقطه چین، نشان دهنده سطوح محاسبه شده از طریق روش استاندارد است.
از آنجا که آنها فرمول های مختلفی دارند، سطوح حاصل از از محاسبات وودی بسیار متفاوت از مقادیر بدست آمده از طریق روش استاندارد است.
برخی از معامله گران ترجیح می دهند از فرمول های Woodie (چوب خشکی) استفاده کنند زیرا وزن بیشتری به قیمت بسته شدن دوره قبل می دهند.
برخی دیگر فرمول های استاندارد را ترجیح می دهند زیرا بسیاری از معامله گران این فرمول ها را مورد استفاده قرار می دهند که این امر می تواند باعث شود آنها خودبخود عمل کنند.
در هر صورت، از آنجایی که مقاومت تبدیل به حمایت می شود (و بالعکس)، اگر از فرمول های Woodie استفاده کنید، باید چشم به این سطوح باشید زیرا ممکن است به مناطق ابراز علاقه مندی معامله گران تبدیل شوند. خلاصه هر کاری که شما را راضی می کند و مناسب شماست انجام دهید!
نقاط پیوت کاماریلا
فرمول های کاماریلا مشابه فرمول وودی هستند. آنها همچنین از دامنه و کلوز (بسته شدن) روز گذشته برای محاسبه سطح حمایت و مقاومت استفاده می کنند.
تنها تفاوت این است که شما باید برای 8 سطح اصلی (4 مقاومت و 4 حمایت) محاسبه انجام دهید، و هر یک از این سطح ها باید در یک ضریب خاص ضرب شوند.
مفهوم اصلی نقاط پیوت کاماریلا این است که بر اساس این فرض است که قیمت تمایل طبیعی به بازگشت به وسط دارد، یا در این مثال، کلوز روز گذشته.
فرض این است که زمانی که قیمت به سطح حمایت یا مقاومت سوم برسد، شما باید خرید یا فروش بگیرید.
با این حال، اگر قیمت ناچارا از S4 یا R4 در رفت، بدان معناست که روند روزانه قوی است و زمان آن است که شما سوار قطار شوید!
نگاه کنید که چگونه محاسبه کاماریلا سطوح متفاوتی (خطوط توپر) را در مقایسه با سطوح بدست آمده از روش استاندارد (خطوط نقطه چین)، ارائه می دهد!
همانطور که در نمودار بالا مشاهده می کنید، بر خلاف نقطه پیوت، تأکید بیشتر بر قیمت بسته شدن است.
به همین دلیل، ممکن است سطوح مقاومت در زیر نقطه پیوت باشد یا سطح حمایت بالاتر از آن باشد.
می بینید که چگونه تمام سطوح حمایت و مقاومت در بالای نقطه پیوت کاماریلا قرار گرفته اند؟
نقاط پیوت فیبوناچی
سطوح پیوت فیبوناچی اول با محاسبه نقطه پیوت مشابه روش استاندارد تعیین می شود.
و بعد، باید دامنه روز قبل را در سطح فیبوناچی متناظر با آن ضرب کنید. بیشتر معامله گران از 38.2٪، 61.8٪ و 100٪ ریتریس (اصلاح) در محاسبات خود استفاده می کنند.
و در پایان، اعدادی که حاصل می شود را به نقطه پیوت جمع یا از آن کم کنید و همین! سطح پیوت فیبوناچی در خدمت شماست!
به نمودار زیر نگاه کنید تا ببینید که چگونه سطوح محاسبه شده از طریق روش فیبوناچی (خطوط تو پر) با مقادیر محاسبه شده از طریق روش استاندارد (خطوط نقطه چین) متفاوت است.
منطق پشت پیوت فیبوناچی این است که بسیاری از معامله گران دوست دارند از نسبت های فیبوناچی استفاده کنند. تریدر ها از آنها برای سطوح اصلاح، میانگین متحرک و غیره استفاده می کنند.
پس چرا برای نقاط پیوت از آنها استفاده نکیم؟
به یاد داشته باشید که از هر دو نحوه محاسبه پیوت پوینتها سطح فیبوناچی و سطوح پیوت برای پیدا کردن حمایت و مقاومت استفاده می شود.
با توجه به اینکه بسیاری از معامله گران این سطوح را رصد می کنند و به آنها واکنش نشان می دهند، آنها می توانند به همین دلیل عمل کنند.
کدام روش محاسبه سطوح پیوت بهتر است؟
حقیقت این است که درست مثل انواع اندیکاتور ها که پیشتر آموختید، بهترین روش وجود ندارد.
در واقع همه اینها بستگی به این دارد که شما چگونه دانش خود از نقاط پیوت را با سایر ابزار موجود در جعبه ابزار معاملاتی خود ترکیب می کنید.
فقط بدانید که بیشتر نرم افزارهای تکنیکال که محاسبات خودکار انجام می دهند در حالت معمول از روش استاندارد در محاسبه سطوح پیوت استفاده می کنند.
اما حال که می دانید چطور این سطوح را خود به تنهایی محاسبه کنید، می توانید همگی را تغییر دهید و ببینید کدام یک برای شما بهتر جواب می دهد.
ما به زودی یک اندیکاتور مفید برای محاسبه و ترسیم پیوت پوینت ها به شما معرفی خواهیم کرد.
پیوت پوینت (Pivot Point) چیست + استراتژی
پیوت پوینت یا نقاط محوری به شاخصهای فنی مورد استفاده معاملهگران روزانه برای شناسایی سطوح قیمتی بالقوه حمایت و مقاومت در بازار اوراق بهادار اشاره دارد. آنها بر اساس قیمت های بالا، پایین و بسته شدن روز قبل هستند. معاملهگران از پیوت پوینت و سطوح حمایت و مقاومتی که ارائه میکنند برای تعیین قیمتهای احتمالی ورود، خروج و توقف ضرر برای معاملات استفاده میکنند.
در اصل، پیوت پوینت توسط معاملهگران طبقهای که در محیطی پرشتاب در بازارهای سهام و کالا کار میکردند، توسعه داده شد. در شروع هر روز معاملاتی، آنها از قیمت های بالا، پایین و بسته روز قبل برای محاسبه پیوت برای روز معاملاتی فعلی استفاده می کردند.
سپس از نقطه محوری برای شناسایی دو سطح حمایت و دو سطح مقاومت در روز استفاده می شود. سطوح حمایت و مقاومت بر اساس تفاوت بین قیمت های بالا و پایین روز قبل و نقطه محوری تعیین می شود.
تکنیک های محاسبه
تکنیک اصلی که اکثر معامله گران برای محاسبه پیوت پوینت استفاده می کنند، سیستم پنج نقطه ای است. این سیستم از قیمت های بالا، پایین و بسته روز قبل و همچنین سطوح حمایت و مقاومت استفاده می کند. سیستم پنج نقطه ای از معادلات زیر استفاده می کند:
نقطه محوری (P) = (بالا قبلی + پایین قبلی + بسته قبلی)/3
S1= (P x 2) – بالاترین قبلی
S2 = P – (قبلی زیاد – قبلی پایین)
R1 = (P x 2) – قبلی پایین
R2 = P + (قبلی زیاد – قبلی پایین)
S1 = پشتیبانی 1
S2 = پشتیبانی 2
R1 = مقاومت 1
R2 = مقاومت 2
معاملات روزانه با Pivot Points
هنگام محاسبه پیوت پوینت، نقطه به عنوان سطح حمایت یا مقاومت اولیه عمل می کند. معاملات با حجم بالا اغلب زمانی اتفاق می افتد که قیمت در نقطه محوری یا نزدیک به آن باشد. استراتژیهای معاملاتی اصلی مورد استفاده با پیوت پوینت به شرح زیر است:
- نقطه محوری پرش می کند
اگر اکشن قیمت تردید کرد و قبل از رسیدن به سطح پیوت برگشت کرد، باید معامله را در جهت جهش وارد کنید. اگر معامله را با قیمت بالاتر از خط محوری آزمایش می کنید، و قیمت به خط محوری نزدیک می شود و به سمت بالا باز می گردد، باید وارد معامله طولانی (خرید) شوید.
از سوی دیگر، اگر یک خط محوری را از سمت پایین آزمایش میکنید و پس از برخورد با پیوت، قیمت به سمت پایین باز میگردد، باید فروش کوتاه کنید. استاپ ضرر برای معامله در بالای خط محوری اگر معامله کوتاه باشد و در زیر خط محوری اگر معامله طولانی باشد قرار دارد.
- شکست نقطه محوری
هنگامی که اکشن قیمت از خط محوری عبور می کند – مانند عبور از زیر آن به بالای آن – معامله باید در جهت شکست ادامه یابد. اگر شکست نزولی باشد، معامله باید کوتاه باشد، در حالی که برای شکست صعودی، معامله باید طولانی باشد. یک مکان خوب برای اجرای دستور توقف ضرر کمی به سمت دیگر خط محوری است. به عنوان مثال، اگر خرید طولانی بر اساس عبور قیمت از بالای خط محوری انجام شود، یک توقف فروش کمی پایین تر از خط محوری قرار می گیرد.
برنامه صدور گواهینامه مدلسازی و ارزش گذاری مالی CFI (FMVA) به شما مهارت هایی را می آموزد که می توانید برای ارزیابی ارزش شرکت در بازار از آنها استفاده کنید!
چرا معامله گران روز پیوت پوینت را ترجیح می دهند؟
معامله گران روزانه اغلب به دلایل مختلف استفاده از تحلیل محوری را به سایر اندیکاتورهای فنی ترجیح می دهند. آنها عبارتند از:
استراتژی پیوت پوینت
یکی از مهم ترین اهدافی که معامله گران با استفاده از تحلیل تکنیکال برای دستیابی به آن تلاش می کنند شناسایی نقاط سقف و کف قیمتی در نمودار قیمتی است.به عبارتی معامله گران می خواهند نقاط بازگشتی را در زمان مناسب به درستی تشخیص دهند.ابزارهای معاملاتی معتدد و گوناگون در تحلیل تکنیکال وجود دارد که معامله گران می توانند از آنها برای شناسایی نقاط بازگشتی در سقف و کف قیمتی نمودارها استفاده کنند.
یکی از بهترین ابزارهای معاملاتی که معامله گران می توانند از آنها در جهت شناسایی نقاط باگشتی کمک بگیرند نقاط پیوت پوینت(Pivot Point) هستند.پیوت پوینت یکی از اساسی ترین مفاهیم در بازار فارکس است که همه معامله گران باید تلاش کنند تا با آنها به طور کامل آشنا شوند،زمانی که معامله گران بتوانند نقاط پیوت پوینت را به طور صحیح تشخیص دهند می توانند نقاط ورود به معامله و خروج از آن را شناسایی کنند.
اگر معامله گران با پیوت پوینت در بازار فارکس آشنایی نداشته باشند قادر نخواهند بود الگوهای قیمتی را در نمودارهای خود به طور صحیح تشخیص دهند به همین دلیل پیوت پوینت به یکی از مهم ترین مباحث در تحلیل تکنیکال تبدیل شده است.در این مقاله از آموزش فارکس تصمیم گرفتیم استراتژی پیوت پوینت را به شما آموزش دهیم،اگر می خواهید با استراتژی پیوت پوینت در فارکس آشنا شوید تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید.
سرفصل های آموزشی
پیوت پوینت
پیوت در لغت به معنای بازگشت است و به نقاط پیوت که به معامله گران بازگشت را در نمودارهای قیمتی نشان می دهد نقاط بازگشتی گفته می شود.اگر بخواهیم یک تعریف ساده از نقاط پیوت پوینت به شما ارائه دهیم،پیوت پوینت نقاطی در نمودارهای قیمتی می باشند که قیمت در این نقاط معکوس می شود،معامله گران می توانند این نقاط را زیر نظر بگیرند تا زمانی که قیمت بازگشت داشت تغییرات روند را در زمان مناسب شناسایی کنند.
پیوت پوینت در تحلیل تکنیکال نقاطی هستند که به معامله گران کمک می کنند بتوانند الگوهای قیمتی را در نمودارها ترسیم کنند.این نقاط در میان تحلیل گران از محبوبیت بالایی برخودار هستند زیرا یادگیری آنها آسان است و به راحتی در نمودارهای قیمتی مشاهده می شوند،به عبارتی نقاط پیوت پوینت نیاز به مهارت بسیار بالایی نخواهند داشت و همه معامله گران می توانند از آنها در تحلیل تکنیکال استفاده کنند.
در بازار فارکس عوامل مختلفی بر روی روند تاثیر می گذارند و باعث می شوند که روند تغییر کند،معامله گران نمی توانند همه این تغییرات را به تنهایی تجزیه تحلیل کنند اما معامله گران می توانند با استفاده از پیوت پوینت زمانی که روند در نمودارهای قیمتی از حالت صعودی به نزولی تغییر جهت می دهد و یا زمانی که روند از حالت نزولی به صعودی تغییر می کند را تشخیص دهند.
بسیاری از معامله گران در بازار فارکس نقاط پیوت پوینت را زیر نظر می گیرند و از آنها استفاده می کنند بنابراین همه معامله گران باید با این نقاط در نمودارهای قیمتی آشنایی داشته باشند.پیوت پوینت می تواند برای آن دسته از معامله گران که معاملات خود را به طور کوتاه مدت انجام می دهند مناسب باشد.
استفاده از نقاط پیوت پوینت شباهت زیادی به سطوح حمایت و مقاومت دارد و این بدان معناست که معامله گران می توانند در زمانی که قیمت به به این نقاط واکنش نشان می دهند و برخورد می کنند معامله انجام دهند و هم می توانند در زمانی که قیمت از این نقاط بازگشت دارد وارد معامله شوند.
به عبارتی معامله گران زمانی که در نمودار قیمتی روند وجود ندارد و اصطلاحا روند در بازار رنج است از نقاط پیوت برای شناسایی نقاط بازگشتی استفاده می کنند،در این زمان معامله گران در نقاط پیوت پوینت وارد سفارشات خرید و فروش خود را قرار خواهند داد.اما اگر این معامله گران در نقاط پیوت پوینت که شکسته شده است وارد معامله شوند از نقاط پیوت پوینت استفاده می کنند تا در یک حرکت قیمتی مناسب وارد معامله شوند.
در تحلیل تکنیکال برای آن دسته از معامله گران که تمایل ندارند نقاط پیوت پوینت را شخصا تجزیه تحلیل کنند اندیکاتور پیوت پوینت وجود دارد که می توانند در صورت تمایل از آن استفاده کنند.اندیکاتور پیوت پوینت نسبت های فیبوناچی را در گذشته بررسی و تجزیه تحلیل می کند تا سطوح حمایت و مقاومت بالقوه را شناسایی کند.
استفاده از اندیکاتور پیوت پوینت به معامله گران پیشنهاد می شود زیرا معمولا قیمت واکنش خوبی به سطوح حمایت و مقاومتی که اندیکاتور پیوت پوینت پیدا کرده است نشان می دهد.اندیکاتور پیوت پوینت بیشتر در تایم فریم های کوتاه مدت مورد استفاده قرار می گیرد.
سطوح پیوت پوینت براساس قیمت بسته شدن در روز گذشته و بالاترین و پایین ترین قیمت نحوه محاسبه پیوت پوینتها تحلیل تکنیکال محاسبه می شود.بنابراین اگر شما در یک نمودار قیمتی در حال انجام معامله هستید باید بررسی کنید که بالاترین و پایین ترین و قیمت بسته شدن کندل در طول بازه زمانی نمودار قیمتی شما در چه موقعیتی قرار داده داشته است و سپس تصمیم گیری کنید.
اندیکاتور پیوت پوینت
معامله گران می توانند نقاط پیوت پوینت را در نمودارهای قیمتی پیدا کنند و با بررسی انها از آنها در راستای معاملات خود استفاده کنند.اما برای آن دسته از معامله گران که تمایلی برای انجام این ندارند می توانند از اندیکاتور پیوت پوینت استفاده کنند.
درواقع اندیکاتور پیوت پوینت می تواند به معامله گران در دستیابی به اهداف آنها در تحلیل تکنیکال کمک دهنده باشد و آنها می توانند با استفاده از اندیکاتور پیوت پوینت نقاط بازگشتی را پیدا کنند و سطوح حمایت و مقاومت را شناسایی کنند.
اندیکاتور پیوت پوینت زمانی که کندل بسته می شود سطوح حمایت و مقاومت بالقوه را که معامله گران در روز بعد به آن نیاز پیدا می کنند را تشکیل می دهند،بنابراین معامله گران می توانند حرکات قیمتی بالقوه را که بازار در اطراف آنها گردش دارد را تشخیص دهند و از آنها استفاده کنند.
معامله گران می توانند با استفاده از نقاط پیوت پوینت و سطوح حمایت و مقامت احتمالی که اندیکاتور پیوت پوینت برای آنها مشخص می کند حدسود و حدضرر خود را تعیین کنند و برای ورود به معامله و خروج از آن تصمیم بگیرند.
استراتژی پیوت پوینت
همانطور که گفتیم پیوت پوینت نقاطی در تحلیل تکنیکال هستند که معامله گران می توانند با استفاده از آن نقاط بازگشتی را در نمودارهای قیمتی شناسایی کرده و سطوح حمایت و مقاومت را پیدا کنند،بنابراین بسیاری از معامله گران در در بازار فارکس با استفاده از نقاط پیوت پوینت سیستمی را برای خود ایجاد کرده و با استراتژی پیوت پوینت معاملات خود را انجام می دهند.
زمانی که می خواهید از یک استراتژی در بازار فارکس استفاده کنید اولین اقدامی که باید انجام دهید این است که بررسی کنید استراتژی شما در چه بازه زمانی و در کدام جلسه معاملاتی می تواند بازدهی بهتری برای شما داشته باشد.در استراتژی پیوت پوینت بهترین بازه زمانی که معامله گران می توانند انتخاب کنند سشن معاملاتی لندن است،البته سشن معاملاتی نیویورک نیز برای استراتژی پیوت پوینت مناسب است.
پیوت پوینت از دو خط حمایت و دو خط مقاومت تشکیل شده است که خط پیوت پوینت میان این خطوط حمایت و مقاومت قرار می گیرد و یک خط میانی نیز در پیوت پوینت وجود دارد.زمانی که پیوت پوینت میان دو خط مقاومت(R1,R2) و دو خط حمایت(S1,S2) قرار می گیرد می تواند به معامله گران روند صعودی و نزولی را در بازار نشان دهد.
استراتژی پیوت پوینت برای آن دسته از معامله گران که معاملات خود در بازه های زمانی کوتاه مدت استفاده می کنند بسیار مناسب است،به عنوان مثال فرض کنید شما در تایم فریم 15 یا 30 دقیقه معاملات خود را انجام می دهید،اگر شما تایم فریم های کوتاه مدت را استفاده کنید طبیعتا بازار را در در بلندمدت تجزیه تحلیل نخواهید کرد.
حال فرض کنید که بازار با یک حمایت یا مقاومت برخورد کند از آنجا که شما بازار را در بلندمدت مشاهده نمی کنید نمی توانید از آن آگاه شوید در نتیجه سردرگم خواهید شد اما اگر از استراتژی پیوت پوینت استفاده کنید دو حمایت و دو مقاومت خواهید داشت و می توانید زمانی که بازار با سطوح برخورد می کند از آن آگاه شوید.به همین دلیل استفاده از استراتژی پیوت پوینت به معامله گران کوتاه مدت پیشنهاد می شود.
اگر از استراتژی پیوت پوینت استفاده کنید باید به خطوط پویت پوینت دقت داشته باشید اگر در نمودار قیمتی مشاهده کردید که قیمت بالای خط میانی پیوت پوینت قرار گرفته است می توانید به این نتیجه برسید که بازار صعودی است و سپس برای معاملات خود تصمیم گیری کنید،اما اگر مشاهده کردید که قیمت پایین خط میانی پیوت پوینت قرار گرفته است می توانید نتیجه گیری کنید که بازار نزولی است و سپس تصمیم گیری کنید.
اگر معامله گران از استراتژی پیوت پوینت در معاملات خود استفاده کنند می توانند سیگنال های خرید و فروش را دریافت کنند.اگر می خواهید از استراتژی پیوت پوینت برای سیگنال یابی استفاده کنید باید از این استراتژی در جهت روند بازار استفاده کنید،در این صورت اگر مشاهده کنید که قیمت بالای خط پیوت قرار گرفته است می توانید سیگنال خرید را دریافت کنید و برای ورود به معامله اقدام کنید اما اگر مشاهده کردید که قیمت پایین خط پیوت قرار گرفته است می توانید سیگنال فروش را در یافت کنید و برای ورود به معامله فروش اقدام کنید.
همچنین با استفاده از استراتژی پیوت پوینت می توانید در زمانی که شکست رخ می دهد سیگنال دریافت کنید،اگر در نمودار قیمتی مشاهده کردید که قیمت قادر نیست از سمت پایین به بالا نقطه مرکزی را بشکند و از آن عبور کند می توانید برای ورود به معامله خرید اقدام کنید،اما اگر در نمودار قیمتی مشاهده کردید که قیمت از سمت بالا به پایین توانایی شکست قیمت را ندارد می توانید وارد معامله فروش شوید.
استراتژی پیوت پوینت می تواند به معامله گران سیگنال های بازگشت روند را نیز ارائه دهد،اگر قیمت به یکی از سطوح حمایت(S1,S2) برخورد کند اما پس از اینکه با این سطح حمایتی برخورد کرد به سمت بالا بازگشت داشته باشد می توانید برای ورود به معامله خرید با دریافت سیگنال خرید اقدام کنید.
اگر قیمت به یکی از سطوح مقاومت(S1,S2) برخورد کند اما پس از اینکه به سطوح مقاومتی برخورد کرد به سمت پایین شروع به حرکت کند می توانید با دریافت سیگنال فروش برای ورود به معامله فروش اقدام کنید.به این شکل سطوح حمایت و مقاومت در استراتژی پیوت پوینت می تواند به معامله گران سیگنال های خرید و فروش را ارائه دهند.
همچنین معامله گران می توانند از استراتژی پیوت پوینت در معاملات خود استفاده کنند و حدضرر و حدسود را برای خود تعیین کنند.معامله برای اینکه با استفاده از استراتژی پیوت پوینت حدسود و حدضرر خود را تعیین کنند باید از سطوح حمایت و مقاومت و نقطه مرکزی در پیوت پوینت استفاده کنند.
اگر از استراتژی پیوت پوینت استفاده کرده و برای ورود به معامله خرید اقدام کردید و متوجه شدید که قیمت دقیقا زیر نقطه مرکزی پیوت پوینت است باید سطوح مقاومتی(R1,R2) را به عنوان حدسود خود و سطح حمایتی(S1) را به عنوان حدضرر خود در نظر بگیرید.اما اگر با استفاده از استراتژی پیوت پوینت برای ورود به معامله فروش اقدام کردید و متوجه شدید که قیمت زیر نقطه مرکزی پیوت پوینت قرار گرفته است باید سطوح حمایتی(S1,S2) را به عنوان حدسود خود و سطح مقاومتی(R1) را به عنوان حدضرر خود در نظر بگیرید.
در تصویر زیر به خوبی مطالبی که در بالا گفته شد را در یک تصویر میتوانید مشاهده کنید.
پیوت در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟
یکی از اصلیترین اهداف تحلیل تکنیکال در بازار مالی، تشخیص نقاط بازگشت قیمت است. در واقع اگر فردی به این سطح از مهارت تحلیلی برسد، به مثابه یافتن جام مقدس در معاملهگری خواهد بود؛ اما بر اساس پژوهشهای انجام شده، تلاش برای تعیین دقیق نقاط کف و سقف (نواحی بازگشت قیمت) یا به عبارتی زمانبندی بازار، تاکنون بیفایده بوده است. با این حال، برخی ابزار تحلیل نموداری در این زمینه عملکرد قابل اطمینانی دارند. پیوت در تحلیل تکنیکال، یکی از پرکاربردترین ابزار بررسی وضعیت گذشته و فعلی قیمت میباشد. به بیان ساده، نقاط چرخش قیمت در نمودار پیوت نامیده میشود؛ که بر اساس ماهیت به دو گونه قیمتی و محاسباتی و بر مبنای قدرت بازگشتی نمودار، دو دسته ماژور و مینور را شامل میشوند.
انواع پیوت ها
پیوتها یا نقاط بازگشت معمولاً زمانی شکل میگیرند؛ که نیروی عرضه یا تقاضا یکی بر دیگری غالب شود! در واقع زمانی که شما به یک نمودار قیمت نگاه کنید؛ نحوه محاسبه پیوت پوینتها نحوه محاسبه پیوت پوینتها تعداد بیشماری پیوت مشاهده خواهید نمود، که هر کدام در یکی از دستهبندیهای فوق جای میگیرند.
۱- پیوت قیمتی
مفهوم اصلی و اساسی نقاط بازگشت قیمت، در ذات این پیوتها نهفته است. در تعریف کلاسیک پیوتهای قیمتی بدان اشاره شده است، که اگر بازار به میزان مشخصی در یک جهت حرکت کرده و پس از تشکیل سقف یا کف، با روندی نسبتاً قوی در جهت مخالف حرکت کند؛ یک پیوت در نمودار تشکیل شده است. در حال حاضر این تعریف تکامل یافته و عموماً در روشهای پرایس اکشنی مطرح میشود؛ که اگر قیمت حداقل به اندازه سه کندل (شمع ژاپنی) حرکت نموده و پس از تشکیل کندل بازگشتی، دوباره با همان شرایط اما در جهت مخالف حرکت کند؛ یک پیوت یا نقطه بازگشت قابل اطمینان خواهیم داشت. نحوه تشخیص این پیوتها به صورت بصری و بر مبنای قوانین روشهای تحلیلی مختلف بوده و اصولاً ابزار تحلیلی خاصی نمیطلبد. به طور کلی، بر اساس دو روش معامله بر اساس سطوح حمایت و مقاومت قبلی یا زمان تشکیل پیوت، میتوانید از آنها استفاده کنید.
۲- پیوت محاسباتی
این نوع از پیوتها بر اساس دادههای قیمتی (OHLC) و فرمولهای ریاضی محاسبه میشوند و جزئیات تحرکات قیمتی بازار، در آنها دخیل نیست! در واقع خروجی این محاسبات که به صورت چند عدد میباشد؛ به عنوان سطوح حمایت و مقاومت آتی نمودار به کار برده میشوند. این پیوتها بر اساس دوره زمانی نمودار و دادههای قیمتی مورد استفاده، تا مدت زمان مشخصی معتبرند و با تشکیل کندلهای جدید، این سطوح بهروزرسانی میشوند. به طور مثال، نواحی پیوتی نمودار یکساعته برای معاملهگران میانمدتی کاربرد ندارند. پیوتهای محاسباتی نیز خود انواع مختلفی دارند، که پیوت پوینت و خطوط کاماریلا مهمترین آنها هستند. در ادامه به شرح مختصر هرکدام از آنها خواهیم پرداخت.
بر اساس قواعد، اگر قیمت بالاتر از نقطه «PP» قرار داشته باشد؛ به معنی روند صعودی بوده و باید بر اساس واکنشهای قیمت نسبت به سطوح مقاومتی، به دنبال موقعیت خرید باشیم و در غیر این صورت(قیمت کمتر از PP)، اقدام به فروش مینماییم. توجه داشته باشید، که نقاط «R» مخفف Resistance یا همان سطوح مقاومتی و نقاط «S» مخفف Support یا نواحی حمایتی نمودار میباشند.
- Camarilla Lines
- H4 = ((High-Low)*(1.1/2))+Close
- H3 = ((High-Low)*(1.1/4))+Close
- H2 = ((High-Low)*(1.1/6))+Close
- H1 = ((High-Low)*(1.1/12))+Close
- L1 = Close-((High-Low)*(1.1/12))
- L2 = Close-((High-Low)*(1.1/6))
- L3 = Close-((High-Low)*(1.1/4))
- L4 = Close-((High-Low)*(1.1/2))
در محاسبات خطوط کاماریلا ناحیه کلیدی نظیر «PP» نداریم؛ اما به دلیل تعدد نواحی مقاومت و حمایت محاسبه شده در این روش، میتوان قدرت روند را تا حد زیادی تشخیص داد و معاملات دقیقتری داشت. در واقع زمانی که قیمت به سطوح ۳ یا ۴(از نوع R یا S) برسد؛ در نگاه اول نشاندهنده قدرت روند و تحرک قیمتی بالا میباشد. ذکر این نکته ضروری است، که محاسبهگر نقاط پیوت در اکثر پلتفرمهای تحلیلی به صورت اندیکاتورهای پیشفرض قرار دارند و حتی در صورت عدم نحوه محاسبه پیوت پوینتها وجود آن میتوانید، به صورت رایگان آن را از منابع مختلف دانلود و نصب کنید. امروزه در بسیاری از استراتژیهای معاملاتی، پیوتها به عنوان ابزار اصلی و در کنار مواردی چون خطوط روند، میانگینهای متحرک و… به کار برده میشوند.
۳- پیوت ماژور
حتی اگر با تحلیل تکنیکال آشنایی نداشته باشید؛ با مشاهده نمودار قیمت، کف و سقفهایی که موجب وقوع حرکات قیمتی قوی در جهت مخالف شدهاند، کاملاً محسوس میباشند. در اصطلاح به این دسته از نقاط بازگشتی، پیوت ماژور گفته میشود. این نقاط از اعتبار بالایی برخوردارند و تحلیلگران برای ترسیم خطوط روند و الگوهای قیمتی، باید از این پیوتها استفاده کنند.
۴- پیوت مینور
در طرف مقابل نقاط پیوتی هم وجود دارند؛ که نهایتاً منجر به حرکات اصلاحی کوچک یا برقراری روند خنثی میشوند. پیوت مینورها در نمودارهای با دوره زمانی پایین (تایمفریم کوچک) به وفور قابل مشاهدهاند؛ زیرا نوسانات کاذب و مقطعی در نمودارهای میانروزی بیشتر ایجاد میشوند. به دلیل اینکه نقاط بازگشتی مینور، قدرت چندانی در تغییر روند و ایجاد حرکات قیمتی چشمگیر ندارند؛ الگوهای قیمتی و خطوط روند مبتنی بر آنها از اعتبار چندانی برخوردار نیست. در نتیجه برای کاهش درصد خطای تحلیل، معاملهگران باید به دورههای زمانی مناسب رجوع کنند.
نحوه تشخیص پیوت ماژور از مینور
حال که تعاریف اولیه پیوت ماژور و مینور ذکر شد؛ سؤال اصلی این است، که چگونه این نقاط را از یکدیگر تمایز دهیم؟ با توجه به اینکه سطوح پیوتی کاملاً مبتنی بر قیمت میباشند، تشخیص آنها به صورت چشمی و بر اساس مقایسه ذهنی سطوح بر اساس قدرت حرکات بعدی امکانپذیر خواهد بود؛ اما این امر مستلزم داشتن تجربه کافی در زمینه تحلیل تکنیکال است! به همین دلیل، روشی ترکیبی شامل دو ابزار فیبوناچی بازگشتی و اندیکاتور مکدی تدوین شده است؛ تا معاملهگران متوسط و مبتدی نیز قادر به تشخیص این سطوح باشند. در واقع اگر سطوح کف یا سقف نمودار این دو ویژگی را داشته باشند؛ به احتمال قوی با یک پیوت ماژور روبهرو خواهیم بود. قاعده کلی شامل موارد ذیل است:
- تغییر فاز مکدی در زمان تشکیل پیوت
- اصلاح قیمت حداقل به اندازه ۳۸ درصد موج قبلی
جهت درک بهتر موضوع، به این مثال دقت کنید.
در این نمودار، تغییر فاز هیستوگرام مکدی و تقاطع نزولی خطوط سیگنال و مکدی در زمان تشکیل پیوت کاملاً مشهود است. همچنین با رسم فیبوناچی بازگشتی مشخص میشود؛ که شرط اصلاح حداقل ۳۸ درصدی قیمت نیز برآورده شده و به نظر نحوه محاسبه پیوت پوینتها میرسد، گواههای معاملاتی کافی برای پیوت ماژور بودن این نقطه بازگشتی وجود دارد.
کلام پایانی
به طور کلی، پیوتها یکی از بهترین ابزار تحلیل و معاملهگری در بازار مالی است؛ اما با توجه به نوسانات قیمتی متعدد و شدید، دارای خطاهایی نیز میباشند؛ که باید به واسطه تعیین استراتژیهای معاملاتی دقیق و روشهای نوین تحلیلی، پوشش داده شوند.
دیدگاه شما