آشنایی با مفهوم چنگال اندروز و کاربرد آن در تحلیل تکنیکال
چنگال اندروز به چه معناست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟ ما در این مطلب از سایت کارگزاری سرمایه و دانش مفهوم و کاربرد چنگال اندروز را به شما معرفی کردهایم.
تصمیمگیری در بازار بورس برای سرمایهگذاری منطقی و پربازده نیازمند آگاهی از وضعیت و روند بازار دارد. این آگاهی تنها با تحلیل و بررسی دقیق اطلاعات بازار به دست میآید. بنابراین، پیش از هر سرمایهگذاری نیاز است با استفاده از ترفندها و ابزارهای مختلف به تحلیل بازار بپردازید. چنگال اندروز یکی از سادهترین و البته کارآمدترین ابزارهای تحلیل بازارهای مالی است که در قرن بیستم توسط دکتر آلن اندروز ابداع شد و همواره مورد تأیید تحلیلگران و سرمایهگذاران بورس قرار دارد.
دکتر اندروز با ایجاد یک ارتباط ریاضی میان سه پیوت اصلی، ابزاری به وجود آورد که اگرچه با نام چنگال از آن یاد نمیکرد، اما امروزه در میان فعالان بازار مالی با این اصطلاح شناخته میشود.
این چنگال، انواع مختلفی دارد که از میان آنها، تنها چنگال با خط استاندارد (TML) توسط دکتر آلن اندروز ساختهشده است. انواع دیگر حاصل مطالعات، تحقیقات و آزمونوخطاهای شاگردان اندروز و محققان فعال در بازار مالی هستند. در ادامه مطلب به بررسی دقیق چیستی و چگونگی رسم و تحلیل چنگال اندروز میپردازیم تا کاربرد این ابزار مهم بازار مالی برای شما تسهیل پیدا کند.
چنگال اندروز چیست؟
در تحلیل تکنیکال از ابزارهای متفاوتی استفاده میشود که ابزار اندروز یکی از پرکاربردترین آنها به شمار میآید. این نحوه نامگذاری به دلیل شباهت ظاهری ابزار به چنگال سه دندانه است.
بر اساس تحقیقات و مطالعات دکتر آلن اندروز، خطوط حمایت و مقاومت کلاسیک دیگر قدرت لازم برای تحلیل دقیق بازارهای مالی را نداشتند و برای پیشبینی نوسانات قیمت به ابزارهای کارآمدتر نیاز بود.
نتایج تحقیقات نشان میدادند که کاربرد خطوط روند که از پیوتها و نقاط بیشتری میگذرند، بیشتر است .
همچنین لازم است نوساناتی که حول محور خط مرکزی و بین دو خط یا بال که کانالهایی برای روند قیمت ایجاد میکنند را بررسی کرد.
اندروز معتقد بود که قانون نیوتون در بازار مالی نیز جریان دارد و هر عملی با یک عکسالعمل به همان میزان و در جهت مخالف آن همراه خواهد بود. بنابراین، یافتههای خود را با استفاده از قانون نیوتون و همچنین رگرسیون خطی تکمیل کرد و ابزاری برای شناسایی روندها در بازار مالی به وجود آورد.
نتیجه نهایی تحقیقات وی ابزاری بود که بهپاس زحمات دکتر آلن اندروز، با نام چنگال اندروز شناخته میشود. این ابزار بر روی یک نمودار قیمت-زمان تشکیلشده و با استفاده از سه پیوت ماژور متوالی ایجاد میشود.
چنگال ابداعی توسط دکتر اندروز درواقع از سه خط موازی با خطوط روند تشکیلشده است. روند آن نشانگر نقاط مقاومت و حمایت احتمالی و شکستهای مختلف است.
بیشترین میزان نوسانات قیمت در اطراف خط میانی است که در میان بالهای پایینی و بالایی (خطوط حمایت و مقاومت) قرار دارد. توجه داشته باشید که پیوتهای تعریف معاملات روند انتخابشده حتماً باید آغازگر یک موج جدید باشند.
انواع چنگال اندروز
همانطور که پیشتر بیان شد، چنگال ابداعی اندروز تنها یکی از انواع آن به شمار میآید. انواع دیگری نیز وجود دارند که نتیجه تحقیقات و یافته اشخاص بزرگی مانند جروف شیف، تیوتی موگ پاتریک میکولا، گرگ فیشر، دکتر هاکوپیان و دکتر دالوگا برای بهبود عملکرد و افزایش کارایی چنگال اندروز هستند. اما انواع چنگال اندروز چیست؟
چنگال با خط میانه استاندارد (TML) : نخستین چنگال ابداعشده، همان ابزار ساختهشده به دست دکتر آلن اندروز است.
چنگال با خط میانه شیف (SML) : این چنگال، در نوبت خود دارای چند نوع دیگر است که ازجمله مهمترین آنها میتوان به چنگال شیف، چنگال میکولا، چنگال دالوگا (شامل روشهایی ازجمله T که در میان شناختهشدهترین روشهای تحلیل روند در میان سرمایهگذاران قرار میگیرد) و چنگال گوشه اشاره کرد.
چنگال با خط میانه معکوس (RML) : در این نوع ابزار، با تنظیم دستی نقطه A و بدون استقرار در یک نقطه مشخص، یک چنگال برای وضعیت حاضر رسم میشود. چنگال
ترسیمی بر روی شکاف قیمت (GAP Pitchfork) : این ابزار، دو نوع چنگال دیگر را شامل میشود که استفاده از هرکدام با توجه به نوع شکاف قیمتی انجام میگیرد.
اصول چنگال اندروز
کاربرد چنگال اندروز تازه با دانستن اصول آن مشخص میشود. این اصول به شما میآموزند که از چه استراتژیهایی برای افزایش سود و حفظ سرمایه خود در بازارهای مالی استفاده کنید.
به این ترتیب، اگر بدانید که اصول و قواعد حاکم بر چنگال اندروز چیست، بهراحتی میتوانید در این بازارها به بازدهی و سود بسیار بالایی دست پیدا کنید.
بیشترین میزان حرکت روند قیمت به سمت خط میانی چنگال و با لمس این خط اتفاق میافتد. این اصل برای 80 درصد اوقات صادق است.
با رسیدن قیمت به خط میانی و لمس آن، پیوت بعدی ساخته میشود و تغییر جهت روند قیمت را مشاهده میکنیم.
در برخی مواقع، قیمت چندین بار خط میانی را لمس میکند و یا نوسانات مکرری در نزدیکی این خط دارد.
اگر قیمت نتواند خط میانی را لمس کند و پیش از رسیدن به خط میانی پیوت ایجاد کند (20 درصد مواقع)، احتمال حرکت سریع و قدرتمند آن به سمت بالا زیاد است. در این صورت، احتمال خارج شدن قیمت از چنگال افزایش مییابد.
زمانی که شاهد شکستن خط میانی توسط قیمت باشیم، احتمال بازگشت یا پول بک (Pullback) آن به سمت خط میانی پیش از ادامه دادن مسیر زیاد است.
تحلیل روند قیمت به شما اجازه حرکت میدهد. برای مثال، نزدیک شدن به نقطه حمایت، به شما سیگنال خرید میدهد و با نزدیک شدن به خط مقاومت متوجه میشوید که زمان فروش سهام شما نزدیک است.
شکسته شدن بال پایینی توسط قیمت، یک سیگنال فروش قطعی برای سهامداران است. در چنین شرایط باید بهطور کامل از سهم خروج پیدا کنید.
نحوه رسم چنگال اندروز
با توجه به تعارف و توضیحات بالا، اکنون میدانید که چنگال اندروز چیست و از چه اجزائی تشکیل میشود. بنابراین، میتوانید از این اجزاء در ترسیم ابزار اندروز بهره بگیرید. در این بخش از مطلب، نحوه ترسیم ابزار اندروز را بهصورت گامبهگام توضیح میدهیم.
پیوتها را انتخاب کنید. در هر چنگال از سه پیوت استفاده میشود که با توجه به نزولی یا صعودی بودن قیمت، میتوانند به ترتیب دو سقف و یک کف یا دو کف و یک سقف را شامل شوند. پیوتها درواقع نقاط تغییر یا سقف و کف قیمت واکنشی هستند. پیوتهای انتخابی شما بهطور حتمی باید ماژول باشند. اولین نقطه یا پیوت انتخابشده، نقطه آغاز خط میانی است. خطوط حمایت و مقاومت، امتداد دونقطه بعدی (نقاط 2 و 3) بهموازات خط میانی هستند.
پیوت 2 و 3 را با یک خط به یکدیگر متصل کنید.
از پیوت 1 شروع بهرسم یک خط کنید که نقطه میانی خطی که دو پیوت 2 و 3 را به یکدیگر وصل میکند را قطع کرده و از آن عبور کند. این خط، همان خط میانی ابزار اندروز را تشکیل میدهد.
از پیوتهای 2 و 3 دو خط را بهموازات خط میانی رسم کنید. اکنون بالهای چنگال یا خطوط حمایت و مقاومت نیز رسم شدهاند.
چگونه از شکستها در تحلیل اندروز استفاده کنیم؟
استفاده از شکستها در تحلیل اندروز یک استراتژی با درصد ریسک بالا است و احتمال فریب خوردن شما توسط یک شکست تقلبی، زیاد است. بنابراین، بهتر است از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال دیگر مانند OBV برای تأیید شکست استفاده کنید. با وجود ریسک بالای آن، استفاده از این استراتژی در میان معامله گران از محبوبیت بالایی برخوردار است.
در این استراتژی، سیگنال معامله زمانی ارسال میشود که قیمت در خلاف روند از ابزار اندروز خارجشده باشد. بنابراین، معاملات زمانی صورت میگیرند که قیمت از چنگال خارجشده باشد. این نوع معاملات از مراحل زیر تشکیل میشوند:
در مرحله اول، شکست تشخیص داده میشود، اما هنوز تأیید نشده است. بنابراین، ورود به معامله در این مرحله نباید اتفاق بیفتد.
پس از شکست، در اغلب اوقات یک کف جدیدی در زیر ابزار اندروز ایجاد میشود.
در این وهله، بهاحتمالزیاد سطح مقاومت کف ابزار اندروز را مجدداً مشاهده می کنید.
سپس با احتمال قوی، قیمت تا کف جدیدی که بعد از شکست ایجادشده است، پایین میآید. سیگنال تأیید و ورود به معامله زمانی به سرمایهگذاران و معامله گران ارسال میشود که قیمت تا زیر این کف جدید بیاید.
حد ضرر و حد سود را با توجه به وضعیت جدید میتوان به دست آورد. در این معامله، حد ضرر درواقع بالای سقف جدید که قیمت بعد از شکستن ابزار اندروز به آن برگشته است قرار میگیرد.
تعیین حد سود در این معاملات میتواند عمدتاً بر پایه حرکت و نوسانات قیمت باشد. سود را میتوان در سطح حمایت (یا مقاومت) یا با استفاده از الگوهای کندل استیک یا الگوهای قیمتی ذخیره کرد.
ابزارهای لازم برای ترسیم چنگال اندروز در تحلیل تکنیکال
امروزه اهمیت تحلیل روند قیمت با استفاده از ابزارهای مختلف بر هیچکس پوشیده نیست و تسهیل این امر میتواند به تحلیلگران و سهامداران کمک کند تا انتخابها و تصمیمات درستی اتخاذ کنند.
با توجه به اهمیت بالای ابزار اندروز در تحلیل روند قیمت و تخمین نحوه حرکت آن در آینده، امروزه این ابزار در تمام نرمافزارهای تحلیل تکنیکال وجود دارد. بنابراین، با استفاده از پلتفرمهای مختلف و بدون نیاز به رسم دستی چنگال میتوانید به تحلیل روند قیمت بپردازید.
با استفاده از این پلتفرمها تنها کافی است با 3 پیوت مناسب که تغییراتی معنادار را رقم میزنند، میتوانید چنگال را ترسیم تعریف معاملات روند کرده و از زمان مناسب برای انجام معامله آگاه شوید.
ویژگیهای یک چنگال ایده آل
چنگالهای رسم شده میتواند بر اساس چند ویژگی دارای اعتبار کمتر یا بیشتری باشد. هرچه اعتبار چنگال بیشتر باشد، کارایی آن برای تحلیل بازار و روند قیمتها افزایش پیدا میکند. بنابراین، با دانستن ویژگیهای یک ابزار اندروز ایده آل میتوانید تحلیل و بررسیهای خود را صحیحتر انجام داده و به معاملات اطمینانیتر وارد شوید.
این تعریف معاملات روند ویژگیها شامل موارد زیر هستند:
هر چه تعداد واکنشهایی که قیمت آن در گذشته با لمس خط میانی تجربه کرده است بیشتر باشد، اعتبار بیشتری به چنگال رسم شده میبخشد.
بهطور حتمی، قیمت در پیوت یا نقطه سوم چنگال باید بین دونقطه 1 و 2 باشد. در غیر این صورت، آنچه رسم شده درواقع یک کانال رگرسیونی روند است.
دقت کنید که شیب چنگال کمتر از 60 درجه باشد. با بهرهگیری از ابزارهای سنجش زاویه روند مانند Trend Angle در پلتفرم تریدینگ ویو میتوانید زاویه خط میانی را تأیید کنید. برای این امر، نمودار قیمتی را با استفاده از گزینه «auto» در حالت 1 به 1 قرار دهید.
در این ابزار نباید هیچ اطلاعات قیمتی خارج از چنگال قرار بگیرد. درواقع، تمام دادههای قیمتی درون چنگال و بین دو خط مقاومت و حمایت قرار میگیرند.
در این مطلب بهطورکلی فهمیدیم که چنگال اندروز چیست و کاربرد چنگال اندروز در تحلیل تکنیکال را موردبررسی قرار دادیم. این چنگال از سه خط موازی تشکیل شده از خط میانی و دو بال بالایی و پایینی (نشاندهنده خطوط مقاومت و حمایت) ساخته میشود که دیدی آیندهنگرانه از وضعیت قیمت و بازار را در اختیار تحلیلگران قرار میدهد.
روند این چنگال میتواند صعودی یا نزولی باشد. بیشترین میزان نوسانات قیمت در نزدیکی خط میانی اتفاق میافتد. در صورت شکستن سقف یا کف توسط قیمت، استراتژیهای جدید برای افزایش سودآوری و جلوگیری از ضرر ایجاد میشوند که اگرچه ریسک آنها بالا است، اما در برخی موارد میتواند سود بالایی را برای معاملهگران و سرمایهگذاران به وجود بیاورد.
بهطورکلی، تحلیل این ابزار به شما اجازه میدهد تحلیل دقیقتری از قیمتها انجام دهید و زمان دقیق و مناسب برای خریدوفروش یا خروج کامل از سهم را پیدا کنید. امروزه با استفاده از ابزارها و پلتفرمهای مختلفی که در اختیار شما قرار میگیرند، نیازی به ترسیم دستی این چنگال نیست. بلکه با انتخاب سه نقطه مناسب میتوانید تحلیل دقیقی از دادهها را به دست آورید.
الگوی اسپایک بیانگر چیست و چگونه میتوان با آن وارد معامله شد؟
الگوهای نمودار شمعدانی، الگوهای محبوب تحلیلگران هستند. هر یک از این شمعدانها، گویای اطلاعات تعریف معاملات روند زیادی مثل باز و بسته شدن قیمتها و محدودیتهای بالاتر و پایینتر قیمت سهام در طول روز، هفته، ماه و سال هستند. در این مقاله قصد داریم راجع به یکی دیگر از این الگوهای محبوب یعنی الگوی اسپایک، که تشکیل منحصر به فردی دارد و فرصتهای معاملاتی مناسبی را ارائه میدهد، صحبت کنیم. با ما همراه باشید.
الگوی اسپایک چیست؟
همانطور که از نامش پیدا است، الگوی اسپایک (Spike) یا الگوی v، اوج را در هر خط روندی تشکیل میدهد، جایی که قیمت قبل از بازگشت به محدوده اولیه، جهش قابل توجهی دارد. تعریف الگوی شمعدانی v به عنوان افزایش یا افت ناگهانی خط روند ناشی از تغییر لحظهای احساسات بازار، توصیف میشود.
یک الگوی جهش میتواند در هر دو روند صعودی و نزولی ظاهر شود و به دنبال آن حرکت ناگهانی، معاملات انجام شود. نکته این است که اسپایک پس از یک انگیزه در روند صعودی و نزولی شکل میگیرد و پس از اینکه جهش آن کامل میشود، قیمت به ارزش اولیه خود باز میگردد.
یک مثال خوب از اسپایک منفی در بازارهای مالی، سقوط بازار سهام در 19 اکتبر 1987 است؛ زمانی که میانگین صنعتی داوجونز (DJIA) در یک روز 23 درصد سقوط کرد.
درک الگوی اسپایک
نمونههای شدیدتری از اسپایک مربوط به زمانی است که تحلیلگران به یکسری اخبار یا رویدادهای غیرمنتظره واکنش نشان میدهند، مانند نتایج درآمد بهتر از حد انتظار. استفاده از کلمه «اسپایک» به شیوه قدیمی قرار دادن برگههای کاغذی سفارش بر روی اسپایک فلزی پس از اتمام معامله مربوط میشود.
مفهوم اسپایک در ارزش قیمت سهام در تجزیه و تحلیل تکنیکال سهام استفاده میشود. تجزیه و تحلیل تکنیکال مطالعه روند تغییرات قیمت سهام و حجم معاملات است که تعداد سهام معامله شده در یک روز یا ماه را نشان میدهد. مدیران سرمایه، این روندهای تاریخی را مطالعه میکنند تا رفتار قیمت سهام را در آینده پیشبینی کنند.
از سوی دیگر، تجزیه و تحلیل بنیادی، قیمت آینده سهام را بر اساس فروش و سود شرکت ارزیابی میکند. مدیران سرمایه تجزیه و تحلیل تکنیکال و تجزیه و تحلیل بنیادی را برای تصمیمگیری در مورد قیمت یک سهام ترکیب میکنند.
یک نمونه معامله با الگوی v
یک تحلیلگر تکنیکال ممکن است محدوده معاملات قیمت برای یک سهام خاص را تحت نظر بگیرد. فرض کنید، طی 12 ماه گذشته، هر سهم بین 30 تا 45 دلار معامله شده است. علاوه بر محدوده قیمت، یک تحلیلگر تکنیکال روند بلندمدت قیمت سهام را بررسی میکند. در این مورد، فرض کنید که قیمت سهام از قیمتی در زیر 30 دلار به قیمت فعلی نزدیک 45 دلار برای هر سهم افزایش یافته است.
در این سناریو، اگر قیمت سهام به سرعت به زیر 30 دلار یا بالاتر از 45 دلار برسد، ممکن است برای تحلیلگر تکنیکال، به عنوان شاخص خرید یا فروش تلقی شود. فرض کنید که قیمت سهام به میزان 27 دلار یعنی پایینتر از قیمت معامله رسیده است.
اگر الگوی معاملات سهام به محدوده عادی معاملات بازگردد، ممکن است جهش ناهنجاری باشد. از سوی دیگر، اگر قیمتها پس از جهش کوتاه شروع به کاهش کنند، این جهش ممکن است نشانگر این باشد که اخبار مربوط به شرکت، نظر سرمایهگذاران را در مورد سهام تغییر داده است. یک تحلیلگر تکنیکال ممکن است از این روند به عنوان دلیلی برای فروش سهام استفاده کند.
الگوی v چگونه شکل میگیرد؟
یک رویداد خاص (برخی اخبار در تقویم اقتصادی یا یک فورس ماژور با ارزش اقتصادی زیاد) احساسات سرمایهگذاران را تحت تاثیر قرار میدهد، نقل قولها را شکل میدهد و و تب و تاب بازار را در دست گرفته و باعث بروز الگوی اسپایک میشود.
پس از یک جهش تند، نقل قولها در بالاترین نقطه متوقف میشود که ممکن است شمعدانی معکوس ایجاد کند (الگوی شمعدانی هارامی، ستاره و موارد مشابه). سپس در شمعدانهای بعدی، از همانجایی که نقل قولها شروع به رشد کردند، به مقادیر اولیه خود باز میگردند. پس از آن، روند فعلی معکوس میشود و قیمت در جهت مخالف شروع به حرکت میکند.
همانطور که گفتیم یک الگوی v در پایین روند نزولی هم شکل میگیرد. همانطور که در بالا توضیح داده شد، تحت تأثیر برخی اخبار یا رویدادها، نقل قولها به شدت کاهش مییابد. سپس در شمعدانهای بعدی، قیمت به محلی که از آن شروع به سقوط کرده است، باز میگردد. سپس روند واقعی معکوس میشود و نقل قولها شروع به رشد میکنند.
چرا یک اسپایک ظاهر میشود؟
به عنوان یک قاعده کلی، ظاهر یک الگوی اسپایک توسط یک عامل حسی انسانی مثل حرص، ترس و وحشت تحریک میشود. حرص باعث میشود تا معاملهگران پس از شروع انگیزه و نقل قول افراد، معاملات خود را در بازار باز کنند. با این حال، ممکن است اوضاع برای ادامه رشد قیمت، مناسب نباشد؛ بنابراین قیمت رو به سقوط قرار میگیرد. پس از شروع کاهش، وحشت و ترس از دست دادن پول به صحنه میآید. معاملهگران شروع به بسته شدن سفارشاتشان به صورت گسترده میکنند و پس از بازگشت قیمت به نقطه شروع، روند نزولی ادامه مییابد.
وضعیت دیگر بروز اسپایک زمانی است که یک معاملهگر با موقعیت بسیار زیاد ظاهر میشود. در این مورد، اگر به عمق بازار نگاه کنید، حجم زیادی با تمام قیمتهای موجود خریداری میشود، سپس عمق بازار با برنامههای سفارشی پر میشود و نقل قولها به سطوح اولیه خود باز میگردند.
آیا دلایل دیگری میتواند باعث بروز الگوی اسپایک شود؟
- یک حرکت جهتدار (یک روند) در نمودار وجود دارد.
- قیمت در نزدیکی سطح حمایت یا مقاومت تجمع نمییابد (سطحی وجود ندارد).
- شکافهای زیادی در روند وجود دارد.
- یک انگیزه سریع ممکن است سطح حمایت یا مقاومت کلیدی را از بین ببرد، پس از آن قیمت بازگشت میکند.
- قیمت ممکن است با فاصله از یک کانال قیمت مساوی، شکسته شود (سپس قیمت باز میگردد و روند معکوس میشود).
- جهش ناگهانی میتواند الگویی باشد که قیمت یک دارایی را دنبال میکند.
نمونهای از معامله فروش با الگوی اسپایک
در نمودار زیر، قیمت برای مدت طولانی درحال رشد بوده است. در یک مرحله، یک رویداد مهم اقتصادی یا سیاسی اتفاق میافتد، یا معاملات فعال به سادگی آغاز میشود (هرچه خبر غیرمنتظرهتر باشد، واکنش بازار حادتر است). قیمت بالا میرود و روی شمعدان بعدی متوقف میشود، سپس نقل قولها کاهش مییابند. در حالت ایدهآل، باید در آخرین سطح پایین قبل از ضربه، موقعیتی باز شود. با این حال، در این مثال، یک معامله فروش در پایان بسته شدن شمعدان باز میشود.
توقف ضرر در مکانی امن پشت ارتفاع قرار گرفته است. سود دریافتی بر اساس اندازه SL محاسبه میشود. برای افزایش سود، با در نظر گرفتن این که معامله در ابتدای ظاهر شدن یک روند باز میشود، بهتر است به جای قرار دادن SL،TP را جابجا کرد.
نمونهای از معامله خرید با الگوی اسپایک
پس از یک روند نزولی طولانی مدت، قیمت یک حرکت شدید را نشان میدهد و سپس متوقف میشود (در نمودار، به نظر میرسد یک چکش معکوس کامل به وجود آمده است). در شمعدان بعدی، قیمت به نقطه شروع باز میگردد. در اینجا ممکن است روند خرید باز شود.
SL را در قسمت پایین قرار داده و یک TP بر اساس اندازه SL محاسبه میشود. برخی منابع توصیه میکنند که TP به اندازه Spike بزرگ شود. با این حال، با در نظر گرفتن این که معامله در ابتدای بروز یک روند باز میشود، بهتر است که SL را به جای قرار دادن TP جابجا کرد. بدون شک این کار، گزینه کاملی نیست، اما در صورت قرار دادن TP ثابت، امتیاز بیشتری کسب میشود.
چگونه یک الگوی اسپایک را تشخیص دهیم؟
شمعدان الگوی v به افزایش نامنظم قیمت اشاره دارد که معمولا ناشی از ورود اطلاعات جدید به بازار است. هنگامی که ضربه یا انگیزه اولیه وارد بازار میشود، یک شمع معکوس پس از شمع اسپایک شکل میگیرد و به دنبال آن شمعهای بیشتری در خط قیمت اولیه شکل میگیرند.
اخبار عمده بازار میتواند دید معاملهگران را تحت تأثیر قرار دهد و باعث افزایش ناگهانی ورود یا خروج در بازار شود. افزایش ناگهانی تقاضا، قیمت سهام را به اوج میرساند، پیش از آنکه معاملهگران وحشت زده شده و شروع به فروش سهام خود کنند و قیمت را به سطح اولیه برسانند.
چگونه اسپایک را تفسیر کنیم؟
اسپایکها الگوهای نادری هستند. بنابراین، هنگامی که یک الگوی اسپایک ظاهر میشود، معمولا یک دلیل خوب در پشت آن وجود دارد که باعث حرکت میشود. معاملهگران باید قبل از تصمیمگیری در مورد اقدام، وضعیت را با دقت بررسی کنند.
خرید و فروش معاملات در الگوی v با ریسک زیادی همراه است. به عنوان یک احتیاط، معاملهگران باید قبل از ورود به موقعیت، توقف ضرر و محدودیت سود خود را با دقت تعیین کنند. در شرایطی که جهش قابل توجهی در قیمت وجود دارد، میتوان در باز شدن شمع بازگشت، موقعیت فروش را باز کرد و با استفاده از بالاترین میزان اوج، حد توقف ضرر را تعیین کرد. حد سود نیز پس از اندازهگیری SL در فاصله مساوی قرار میگیرد.
برعکس آن، وقتی جهشی در روند نزولی ظاهر میشود، معاملهگران در اولین باز شدن شمع صعودی پس از جهش، موقعیت خرید خود را باز میکنند.
دیدگاه سرمایهگذاران فارکس نسبت به اسپایک
گاهی اوقات قیمت یک دارایی به حالتی بسیار شدید و ناگهانی بالا یا پایین میرود و سپس بازگشت میکند. بنابراین در نمودار قیمت، الگوی اسپایک یا جهش ایجاد میشود. این پدیده را میتوان 99 درصد در بازار فارکس مشاهده کرد؛ زیرا این یک بازار بسیار بیثبات است و قیمت بسیار سریع شروع به حرکت میکند و سپس جهت آن تغییر میکند.
این حرکات قوی به دلیل معاملات ناگهانی عظیمی شکل میگیرد که همزمان بر اساس یک رویداد اقتصادی مانند یک خبر مهم ایجاد میشود. به عنوان مثال، تغییر ناگهانی و غیرمنتظره نرخ بهره یک ارز. چنین حرکات و جهشهایی میتواند موضوع نوعی از معاملات باشد که به آن تجارت فارکس اسپایک (Forex Spike Trading) میگویند.
شما نمیتوانید چنین تحرکات و جهشهایی را در بازار سهام مشاهده کنید؛ زیرا سهام نمیتواند به طور ناگهانی تحت تأثیر اخبار و رویدادهای اقتصادی قرار گیرد. آنها به تدریج تغییر میکنند. همچنین انجام تعداد نامحدود معاملات خرید یا فروش به یک باره در بازار سهام آسان نیست، زیرا بازار سهام محدود است و گاهی خریدار برای فروشنده وجود ندارد و گاهی هم فروشنده برای خریدار. بنابراین، بازار سهام به ندرت جهش قیمت را ایجاد میکند.
اما معاملهگران بازار فارکس منتظر هستند تا جهش قیمت در نمودارها برای ورود به بازار ایجاد شود، زیرا آنها معتقد هستند که:
- معاملات با الگوی اسپایک سودآورتر است
- تضمین قویتری برای سودآوری آنها وجود دارد
نتیجهگیری
اسپایک نشان دهنده یک حرکت ناگهانی (جهش) در روند زمانی است که اخبار یا رویدادهای مهم بازار احساسات معاملهگران را تحت تأثیر قرار میدهد. با این حال، نباید آن را با شکافی که در خط روند ظاهر میشود، اشتباه گرفت. معاملات الگوی اسپایک با ریسک بالایی همراه است و حتی میتواند معاملهگران باتجربه را فریب دهد. برای واکنش به الگوی شمعدان اسپایک، باید بر اکثر الگوهای شمعدان مسلط شوید و از گیر افتادن در دام سیگنالهای کاذب، جلوگیری کنید.
خط روند چیست؟
مفهوم خط روند (Trendline) در تحلیل تکنیکال یکی از اصول پایه ای و مقدماتی است اما به طور قطع جزو مهترین ها مباحث می باشد؛ چرا که تمام ابزارهای تکنیکی از قبیل الگو هابازگشتی ، الگو های ادامه دهنده ، میانگین های متحرک، حمایت و مقاومت ها، تنها با هدف کمک به اندازه گیری روند قیمت به منظور شرکت در روندها به وجود آمده اند.
به طور ساده خط روند در بورس جهت حرکت قیمت در بازار را نشان می دهد. هر چند نمودار قیمت یک سهم هیچ وقت در یک خط راست و یا در یک جهت خاص حرکت نمی کند اما تغییرات قیمت سهم به صورت یک سری حرکات زیگزاگ مشخص می شود. این زیگزاگ ها همانند موج های پی در پی می باشند که برآیند حرکات این موج های روند حرکتی قیمت سهم را نشان می دهد.
فیلم خط روند در تحلیل تکنیکال:
انواع خط روند در بورس چیست
اینکه فکر کنید بازار تنها شامل روند های صعودی و نزولی است فکر کاملا اشتباهی است. بر اساس تعریف روند در تحلیل تکنیکال در حقیقت بازار می تواند در سه جهت صعودی، نزولی و یا خنثی حرکت کند، که تشخیص تفاوت این سه نوع روند بسیار مهم است؛ زیرا در بهترین برآورد حداقل در یکسوم مواقع قیمتها روند خنثی یا افقی به خود میگیرند.
حال که با انواع خط روند در بورس آشنا شدیم باید بدانیم که در اصل روند خنثی نمایانگر مساوی بودن عرضه و تقاضا در یک دوره ی زمانی است؛ به این معنی که نیروی عرضه و تقاضا در بازار به یک تعادل نسبی رسیده است که به همین دلیل اکثر فعالان بازار سرمایه از این بازار به عنوان بازار بدون روند هم یاد می کنند.
سهامداران عموماً وقتی بازار در حالت بدون روند قرار دارد بسیار بد کار میکنند یا حتی اصلاً کار نمیکنند؛ چرا که اکثر ابزارها و سیستمهای تکنیکی اساساً برای بازاری تعریف شدهاند که در جهت بالا و پایین حرکت میکنند اما سهامداران نمیتوانند این حالت را یک مشکل در بازار یا سیستم بنامند بلکه اشکال در کسانی است که اصرار دارند تا از این ابزارها در چنین موقعیتهایی استفاده کنند درحالیکه این ابزارها اصولاً برای چنین شرایطی طراحی نشدهاند.
نحوه ترسیم انواع خط روند در بورس
روند صعودی یکسری از موج ها و حفره های بالا رونده تعریف می شود و روند نزولی بر خلاف آن از موج ها و حفره های پایین رونده تشکیل شده و روند خنثی شامل موج ها و حفره هایی است که جهت مستقیم دارند همچنین روند ها از لحاظ زمانی به سه دسته کوتاه مدت، بلند مدت و میان مدت تقسیم می شوند. بیاد داشته باشید که هرچه خط روند، بلند مدت تر در نظر گرفته شود از اعتبار بالاتری برخوردار خواهد بود.
برای رسم خط روند در بورس به حداقل ۲ نقطه نیاز داریم که این نقاط، نقاز بازگشت قیمتی یا همان پیوت ها خواند بود؛ در نتیجه خط روند با وصل کردن قله ها و یا دره های پیاپی رسم می شود.
خط روند صعودی (Uptrend line)
با وصل کردن نقاط کمینه قیمتی به یکدیگر به یک خط با شیب مثبت خواهیم رسیم که به این خط، خط روند صعودی میگویند. این خط نمایانگر حساس بودن قیمت سهم به این سطح از قیمت است؛ یعنی هر بار قیمت سهم به این خط نزدیک می شود به آن واکنش نشان داده و ممکن است دو باره در فاز صعودی قرار بگیرد.
معمولا تا زمانی که قیمت ها بالای خط روند صعودی بمانند، روند صعودی بدون تغییر میماند. تغییر قیمت و افت آن به زیر خط روند صعودی، نشان از تغییر احتمالی روند دارد.
اعتبار این خط به عواملی مانند شیب خط، حجم معاملات در زمان برخورد به خط روند، بازه زمانی (بلند مدت بودن بررسی خط روند در تحلیل ها) و تعداد برخورد ها بستگی دارد.
خط روند نزولی (Downtrend line)
برای رسم خط روند در روند های نزولی جای وصل کردن کمینه قیمتی باید بیشینه قیمتی را به هم وصل کنیم، و بعد از وصل کردن این دو نقاط بیشینه با استفاده از یک خط مستقیم به یکدیگر به خطی با شیب منفی خواهیم رسید که بیانگر خط روند نزولی خواهد بود.
خطوط نزولی مثل مقاومت ها عمل میکنند و نشان دهنده این هستند که با وجود کاهش قیمت ها، عرضه بیش از تقاضا است و معمولاً تا زمانی که قیمت ها پایین خط بمانند، روند نزولی بدون تغییر میماند و تغییر قیمت و افزایش آن به بالای خط روند نزولی تغییر احتمالی در روند را نشان خواهد داد.
در این خط هم مثل خط روند صعودی عواملی مانند تعداد برخورد، شیب خط، بررسی خط روند در بلند مدت و حجم معاملات در اعتبار آن اثر گذار است.
اعتبار خط روند چگونه سنجیده می شود؟
همانطور که اشاره شد اعتبار خط روند در تحلیل تکنیکال با عوامل متعددی در ارتباط است که در ادامه بخشی از این عوامل را برایتان معرفی میکنیم تا با رعایت کردن آنها قادر باشید خط روند های معتبرتری را رسم کنید:
۱.شیب خط روند: هرچقدر شیب خط ترسیم شده بیشتر باشد اعتبار آن روند در پایداری، کمتر است و احتمال شکست آن وجود دارد. شیب ۴۵ درجه در تحلیل ها شیبی مناسب و معتبر تلقی می شود.
۲. تعداد برخورد نمودار قیمت با خط روند: هرچه تعداد برخوردها به خط روند بیشتر باشد، آن خط دارای اعتبار بیشتری است.
۳. شدت کاهش (یا افزایش) قیمت سهم: در این رابطه هم هرچه کندل های بلند تری در نزول (یا صعود) ثبت شود، احتمال شکست خط روند بالاتر می رود. برای مثال سهم برای چند روز متوال صف فروش(یا صف خرید) شود و با درصد های منفی چهار یا منفی پنج بسته شود از پتانسیل بالایی برای شکست خط روند برخوردار است.
۴. بازه زمانی بررسی سهم: شما باید این نکته مهم را در نظر بگیرید که روند به بازه زمانی بررسی سهم بستگی دارد. برای مثال سهم X ممکن است در بازه زمانی سه ماه اخیر نزولی باشد در حالی که در بازه زمانی یک ساله صعودی باشد و نزولی که در سه ماه اخیر داشته صرفا یک اصلاح بوده باشد؛ به همین دلیل خط روند های بلند مدت اعتبار بیشتری دارند
شرایط شکست خط روند در بورس
انواع خط روند های ترسیم شده در بورس توسط تحلیل گران این بازار ممکن است تحت شرایط و عوامل مختلفی شکسته شوند اما هر شکستی در خط روند یک شکست معتبر و یا مهم محسوب نمی شود بلکه شکست زمانی معتبر است که موارد زیر را داشته باشد:
۱. حجم معاملات در زمان شکست: حجم معاملات در زمان شکست باید بالاتر از میانگین روز های دیگر سهم باشد. اگر در زمان شکست حجم معاملات پایین باشد احتمال دارد قیمت دوباره به روند حرکت قبلی خود بازگردد و این شکست از نوع فیک (شکست دروغین) باشد.
نکته: اگر شکست با حجم بالایی رخ بدهد نشان دهنده این است که افراد زیادی این خط را به عنوان حمایت یا مقاومت قوی قبول دارند و حالا که شکسته شده این افراد در این ناحیه معاملات زیادی را انجام میدهند.
۲.کندل بزرگ و یا شکاف قیمتی: یکی دیگر از موارد بسیار مهم میزان تغییر قیمت در زمان شکست می باشد. هرچقدر درصد تغییر قیمت بیشتر باشد آن شکست معتبر تر محسوب می شود. البته اگر این شکست با شکاف قیمتی (گپ GAP ) همراه باشد اعتبارش بسیار بالاتر خواهد بود.
۳. همراه بودن شکست با یک الگو: اگر شکست با یک الگو همراه باشد آن شکست اعتبار بالاتری خواهد داشت و باید بیشتر مورد توجه قرار بگیرد. برای مثال وقتی نمودار سهم در انتهایی یک الگوی بازگشتی از نوع سروشانه سقف می باشد، اگر نمودار قیمت خط گردن را با قدرت بالایی بشکند آن شکست اعتبار بالاتری خواهد داشت.
۴. اعتبار خط روند شکسته شده بالاست یا پایین: هرچقدر اعتبار خط روند بالاتر باشد شکست آن نیز اعتبار بالایی دارد. یعنی اگر یک خط روند که اعتبار بالایی دارد شکسته شود، آن شکست از نوع فیک نیست و یک شکست واقعی محسوب می شود و نشان دهنده تغییر روند در حرکت قیمت سهم است.
در تصویر بالا سهم بعد از چند بار واکنش به خط روند نزولی در نهایت در محدوده مشخص شده با یک کندل بزرگ و حجم معاملات قابل توجه موفق به شکست خط روند می شوند و در ادامه با تکمیل پولبک یک رشد خوب را تجربه می کند.
چطور با استفاده از خط روند معامله کنیم؟
با توجه به تمام مطالب مطرح شده در رابطه با کاربرد خط روند در بورس، به طور کلی برای معامله بر اساس این ابزار تحلیل تکنیکال دو روش عمده وجود دارد که معامله گران از آنها برای انجام معاملاتشان استفاده می کنند.
حالت اول زمانی است که قیمت در مسیر حرکتی خودش با خطوط روند برخورد می کند و قادر به شکست آن هم نیست در این مواقع معامله گران با توجه به روند جاری بازار، هنگام لمس خط روند حمایتی توسط قیمت، وارد موقعیت خرید میشوند؛ و در حالت معکوس از آن به عنوان فرصتی برای خروج از بازار استفاده می کنند.
اما حالت دوم زمانی است که خطوط روند توسط قیمت شکسته می شوند و قیمت بالاتر یا پایینتر از آنها بسته می شود که در این صورت خطوط روند خاصیت معکوس پیدا می کنند؛ مثلا خط روند نزولی که نقش مقاومت داشته پس از شکست به یک خط حمایتی تبدیل میشود و اکثر معامله گران منتظر میمانند تا قیمت به خط روند بازگردد (پولبک) و در آنجا وارد یک معامله کم ریسک میشوند.
خط روند Tradeline چیست؟
خط روند Tradeline یکی از اصول تحلیل تکنیکال برای معامله گران فارکس است و برای هر جفت ارز و بازه ی زمانی ای قابل استفاده است. در این درس، سه گام ساده برای ترسیم این خط که ابزاری قدرتمند برای زمان بندی ورود و خروج از معاملات است.خط روند احتمالاً یکی از ابتدایی ترین ابزار معاملاتی در جعبه ابزار معامله گران تکنیکال است. این خط به راحتی قابل درک است و امکان ترکیب شدن با سایر ابزارهای معاملاتی را دارد.
تعریف خط روند Tradeline
طبق تعریف، این خط خطی است که دو یا چند پایین یا دو یا چند بالا را به خطوط پیش بینی شده ی آینده وصل می کند. در حالت ایده آل، معامله گران به این خطوط گسترده و معاملات مربوط به قیمت های موجود در این نواحی نگاه می کنند. برای اینکه متوجه شویم خطی که رسم کرده ایم درست است، می توانیم چه کار کنیم؟
نکته شماره یک: نوسانات پایین یا بالا را به هم وصل کنید.
ما می خواهیم خطی رسم کنیم که دو یا چند نوسان پایین یا دو یا چند نوسان بالا را به هم وصل کند. اگر با اصطلاحات پایین و بالا آشنا نیستید، منظور از پایین و بالا دره ها و قله هایی است که توسط قیمت های زیگزاگی ایجاد شده اند. هنگامی که دره ها یا قله ها را به هم وصل کردیم، باید مطمئن شویم که خط میان نقاط، توسط هیچ شمعی شکسته نمی شود. (روی نمودار شمعی) به مثال های زیر توجه کنید:
در تصویر اول می بینید که توانسته ایم با موفقیت بین دو نوسان پایین یک خط رسم کنیم اما بین آن دو نقطه، قیمت خط را شکسته است. این شکستگی صحت روند را باطل می کند. چیزی که می خواهیم، چیزی است که در تصویر دوم می بینیم؛ دو نوسان پایین با یک خط به هم وصل شده اند و توسط هیچ قیمتی شکسته نشده اند. این یک خط معتبر است که می تواند در آینده پیشبینی شود. یک روش مناسب برای معامله بر اساس روند این است که از سفارش ورود Entry Order استفاده کنید. سفارشات ورود می تواند برای ورود شما به یک معامله در یک قیمت مشخص، تنظیم شود. خیلی از معامله گران دوست دارند سفارش ورود خود را چند پیپ بالاتر از روند پشتیبانی یا چند پیپ پایین تر از روند مقاومت تنظیم کنند. به این ترتیب، اگر قیمت قبل از رسیدن به این خط واکنش نشان دهد، هنوز برای ورود به معامله فرصت دارند.
نکته شماره ی دو: هرچه تعداد نقاط متصل در خط روند بیشتر باشد، بهتر است.
همانطور که دیدید، در تعریف این خط به اتصال دو یا چند نوسان پایین/بالا اشاره کردیم. اما چرا گفتیم «دو یا چند»؟ زیرا این خط می تواند تا جایی در آینده به مسیر خود ادامه دهد. به عنوان یک قاعده ی کلی، هرچه پرش Bounce های بیشتری به خط برخورد کنند، بازار آن را بیشتر جدی می گیرد. با این حال، مانند هر چیز دیگری، خطوط روند تا همیشه دوام نمی آورند. پس بعد از چندین پرش سرانجام شکستگی رخ می دهد. اولین دلیل صحت این امر این است که شما می توانید خطی رسم کنید که هر دو نقطه ی روی نمودار را به هم وصل کند. تنها به این دلیل که در پنجاه میله ی آخر دو بالای مجزا وجود دارد و شما بین آن ها یک خط کشیده اید، به این معنا نیست که خط معتبر است. چیزی که شما به آن نیاز دارید، یک خط روند بالقوه است.
برای اعتبارسنجی واقعی یک Tradeline، باید ببینید تعریف معاملات روند که قیمت، درواقع از خط پیشبینی شده از خط روند و براساس دو نقطه ی قبلی رسم شده است. در اصل، برای مطمئن شدن از اعتبار روند به یک پایین/بالای سوم نیاز است. وقتی این را داشته باشید، می توانید با خیال راحت تری دنبال فرصت های معاملاتی بگردید و وقتی قیمت دوباره به این خط نزدیک شد، پول درو کنید. در حالی که داشتن یک بالا/پایین سوم قبل از دنبال معامله گشتن توصیه می شود، اما الزامی نیست.
هر زمانی که پرش قیمت از همان خط می بینید، احتمال دارد که دیگران هم این پرش را ببینند و همان کاری را انجام دهند که شما می خواهید انجام دهید. این می تواند به شما کمک کند پشت سر هم چند ورود خوب داشته باشید. اما یادتان باشد که این خط تا ابد ادامه پیدا نمی کند. پس حتماً از توقف ضرر Stop Loss استفاده کنید که اگر روند پشتیبانی/مقاومت موفق نشد، سریعاً از بازار بیرون بیایید.
نکته شماره ی سه: در روند صعودی بخرید. در روند نزولی بفروشید.
روند دوست شماست! این قانون ثابت همچنین در مورد خط روندهای معاملاتی صدق می کند. برای معامله گران باتجربه، این اساساً به این معنی است که ما باید در پشتیبانی صعودی بخریم و در مقاومت نزولی بفروشیم. برای معامله گرانی که به ندرت معامله می کنند، بگذارید تصاویر زیر موضوع را برایتان توضیح دهد.
روند نزولی Bearish یعنی روند قیمت نزولی است. پس ما باید به دنبال فرصت های فروش باشیم. فرصت فروش وقتی پیش می آید که قیمت بالا می رود و به خطی نزدیک می شود که پیش از این باعث پرش های نزولی شده است. معامله فقط در جهت روند، به ما اجازه می دهد که تا هرچه کارآمدتر از پرش های بالقوه ی خط روند سود کنیم.
توجه: امکان معامله کردن برخلاف جهت روند هم وجود دارد اما باید تکنیک های پیشرفته تری را یاد بگیرید تا بتوانید این کار را انجام دهید. در درس های آتی، این تکنیک را پوشش می دهیم.
نقطه ها را به هم وصل کنید.
روی هم رفته، خطوط روند ساده ترین ابزارهای معاملاتی هستند. فقط باید نقاط روی نمودار را به هم وصل کنید. سه نکته ی تدریس شده در این درس، به شما کمک می کند که بتوانید خطوط روند معتبرتری را روی نمودارها رسم کنید. تنها کاری که باید بکنید این است که دو یا چند پایین یا دو یا چند بالا را به هم وصل کنید و اطمینان حاصل کنید که این خط توسط قیمت های بین نقطه ها شکسته نمی شود. برای اعتبارسنجی هم دنبال سومین پرش بگردید. همچنین، در خطوط روند صعودی دنبال فرصت خرید و در خطوط روند نزولی دنبال فرصت فروش بگردید. در کل، امیدواریم بتوانید خطوط روند را با اعتماد به نفس کامل رسم کنید.
حجم معاملات چیست و چه تاثیری بر حرکت نماد دارد؟
خبرگزاری بازار قصد دارد سلسه مباحث آموزشی را تحت عنوان آموزش های بورسی به مخاطبان ارائه کند.که در این قسمت با حجم معاملات و تاثیر ان بر حرکت نمادها می پردازیم.
وحید بلالی؛ خبرگزاری بازار_ به علت اقبال زیاد مردم به بازار سرمایه و وجود افراد تازه وارد در این فضا خبرگزاری بازار قصد دارد سلسه مباحث آموزشی را تحت عنوان آموزش های بورسی به مخاطبان ارائه کند، در این سلسله مباحث به آموزش های بنیادی ،تکنیکال و تابلوخوانی خواهیم پرداخت، در اول عناوین مهم بورسی را بیان خواهیم کرد:
حجم معاملات
حجم معاملات تنها با قدرت و تضعیف روند ارتباط مستقیم دارد، اگر حجم معامله ای بیش از سه تا پنج برابر افزایش یا کاهش پیدا کند می گوییم تغییر چشمگیری رخ داده است، اگر روند قیمتی مثبت بوده و حجم نیز رو به افزایش باشد مشکلی نداشته و اتفاقا بسیار مناسب نیز بوده و ممکن است تا روزهای زیادی سهم را در محدوده صف خرید قفل کند.
اگر روند افزایشی بوده و حجم کاهشی باشد نشان دهنده آغاز تغییرات به سمت منفی بوده و ممکن است به سرعت با واگرایی بازار مواجه شده و روند مثبت به منفی تغییر کند، در نتیجه مولفه حجم بسیار اساسی بوده و می توان از آن به عنوان یک عامل تعیین کننده یاد کرد.
در روندهای منفی نیز باید صبر کرد تا حجم معاملات به کمترین حد خود برسد، وقتی حجم معاملات در یک روند منفی کاهشی شد احتمال تغییر روند به مثبت بسیار قوت خواهد گرفت،تشخیص این موضوع که حجم معاملات چگونه می تواند به ما کمک کند بسیار مهم است، چرا که در ایران با پدیده صف خرید و فروش مواجه هستیم که در هیچ بازار بورس دنیایی این پدیده را شاهد نخواهیم بود، محدود بودن دامنه نوسان به پنج درصد و محدودیت حجم مبنا در معاملات دو نکته ای است که می تواند محاسبات یک معامله گر حرفه ای در بازار بورس ایران را دچار مشکل کند.
روند چیست؟
برای اینکه بتوانیم روند منفی یا مثبت و نقش حجم را در معاملات بررسی کنیم ابتدا نیاز به تعریف روند داریم، روند عبارت است از سه روز متوالی افزایش یا کاهش، اگر بیش از سه روز متوالی بازار صعودی بود می گوییم روند سهم مثبت و اگر سه روز متوالی قیمت سهام کاهشی بود می گوییم روند کاهشی پیدا کرده است، در غیر این صورت روند نوسانی را در پیش گرفته که ممکن است یک روز مثبت و روز دیگر منفی باشد.
تصور کنید در روند مثبت قرار داریم اگر در روزی که سهم کاهشی شد حجم معاملات نیز سه تا پنج برابر افزایشی شد می تواند اولین نشانه از تغییر روند به منفی باشد و باید در آن روز بازار را به دقت رصد کرد، همین عامل در روند منفی نیز صدق کرده و ممکن است روند به مثبت تغییر پیدا کند.
سطح مقاومت و حمایت
در روندهای مثبت یا منفی باید سطح های حمایت یا مقاومت را شناسایی کرده تا بتوان آن روند را تشخیص داد، سطح حمایتی نقطه ای است که سهم را حمایت کرده و اجازه ریزش بیش از آن مقدار را نمی دهد، سطح مقاومتی نیز نقطه ای است که هر وقت سهم به آن قیمت می رسد با بازگشت به عقب مواجه شده و به عبارتی برای صعود مقاومت کرده و تن به صعود نمی دهد، پیدا کردن سطح حمایتی و مقاومتی می تواند کمک به سزایی معامله گر کرده تا بتواند بهترین تصمیم را بگیرد.
دیدگاه شما