نمودارهای شمع و میله


‏شکل ٣.٣ ‏نشان می دهد که چگونه همان اطلاعاتی که برای رسم نمودار میله ای استفاده می شود، برای نمودارهای شمعی نیز کاربرد دارد.

نمودارهای شمعی

برای رسم نمودارهای شمعی از همان داده هایی که در رسم نمودار میله ای استاندارد به کار می رود یعنی قیمت های باز شدن، بالایی، پایینی و پایانی استفاده می شود.

با وجود استفاده از داده های یکسان نمودارهای شمعی ظاهری جذاب تر را نسبت به سایر روش های رسم نمودار به نمایش میگذارند. به نظر می رسد که اطلاعات از صفحه کاغذ تراوش می کند. تحلیل کردن و تفسیر کردن اطلاعات در این نمودار ها بسیار ساده صورت می پذیرد. شکل زیر نمایشی از قیمت یک روز در دو حالت میله ای ( سمت چپ) نمودار شمعی ( سمت راست) را نشان می دهد.

نسخه آنلاین شامل شکل ها، نمودارها و همچنین «فصل ۱۷-پیوند بین معاملات آتی و سهام: تحلیل بین‌بازاری» نمی باشد. برای دانلود نسخه کامل با فرمت pdf روی این لینک کلیک کنید.

می توانید علت نامگذاری این نمودارها را ببینید. آنها در حدی شبیه یک شمع و فیتیله آن می باشند. بخش مستطيل آن تفاوت بین قیمت باز شدن و پایانی را برای یک روز نشان می دهد و بدنه شمع خوانده می شود. ملاحظه می کنید که بدنه می تواند هم سیاه و هم سفید باشد. بدنه سفید نشان دهنده این است که قیمت پایانی بالاتر از قیمت باز شدن است. میتوان گفت در حقیقت بدنه سفید نیست بلکه خالی است. ( این فاصله پر نشده است) بدنه سیاه به این معنی است که قیمت پایانی زیر قیمت بازار شدن قرار دارد.

قیمت باز شدن و پایانی از اهمیت خاصی در نمودارهای شمعی برخوردار هستند. خط های کوچک بالا یا پایین بدنه فیتیله یا سایه ها نامیده می شود. در نوشته های ژاپنی اسامی مختلفی برای این خط ها وجود دارد که نشان دهنده قیمت های بالایی و پایینی در طول روز هستند و معمولا در تحلیل ها از اهمیت زیادی برخوردار نیستند ( شكل 12-2 را ببینید )

شكل 12-2 نمایش اطلاعات مشابه در دو نمودار مختلف میله ای و شمعی است . به سرعت می توانید نوسانات قیمت در نمودارهای شمعی را ببینید ولی این نوسانات در حرکات قیمت را در نمودار میله ای به سختی می توان یافت. اگرچه ممکن است در ابتدا کمی مشکل به نظر برسد ولی بعد از مدتی احتمالا آن را ترجیح خواهید داد.

شکل های مختلف نمودارهای شمعی تفسیرهای مختلفی دارند ژاپنی ها نمودارهای شمعی اولیه مختلفی را بر اساس ارتباط بین قیمت های باز شدن، پایینی و پایانی تعریف کرده اند. درک این نمودار های اولیه شروع تحلیل نمودارهای شمعی است.

نسخه آنلاین شامل شکل ها، نمودارها و همچنین «فصل ۱۷-پیوند بین معاملات آتی و سهام: تحلیل بین‌بازاری» نمی باشد. برای دانلود نسخه کامل با فرمت pdf روی این لینک کلیک کنید.

تحلیل تکنیکال شمع های ژاپنی ( قدم 2 ) رسم شمع ها

‏با مقایسه ای ساده میان نمودارهای میله ای و نمودارهای شمعی در بازار مالی می توان به تفاوت های نهفته در این دو نمودار پی برد.

شکل ۳.۱ ‏همان نمودار آشنای میله ای است.

در شکل ۳.۲ ‏قیمتهای نمودار میله ای را، ولی این بار با ساختار نمودارهای شمع های ژاپنی، مشاهده می کنید.

به نظر می رسد در نمودار شمعی، قیمتها با وجود آنکه در صفحه ای صاف ترسیم شده اند،

از صفحه بیرون آمده اند و وضعیت بازار مالی را بصورت برجسته نشان می دهند، به عبارت دیگر نمودارهای دو بعدی میله ای به نمودارهای سه بعدی شمعی تبدیل شده اند.

به خاطر وجود این ویژگی، می توان گفت نمودار شمع های ژاپنی از لحاظ بصری بسیار هیجان انگیز تر و جذابتر از نمودارهای میله ای هستند.

تصویر 3.1 نمودار میله ای تصویر 3.2 نمودار شمعی

یادگیری رسم شمع های ژاپنی

‏از آنجایی که نمودارهای شمعی برای بیشتر چارتیست های غربی تازگی دارد و نمودار میله ای در غرب بیش از هر نمودار دیگری مورد استفاده قرار می

گیرد، در این مقاله برای آموزش روش رسم نمودار شمع های ژاپنی از نمودارهای میله ای، به عنوان ابزار اولیه، استفاده می کنیم.

‏رسم نمودار روزانه میله ای احتیاج به قیمت باز شدن ( ابتدایی)، بسته شدن (پایانی)، بیشترین (بالایی) و کمترین (پایینی) دارد.

خط عمودی در نمودار میله ای، بیشترین و کمترین قیمت آن دوره را نمایش می دهد.

خط افقی در سمت چپ خط عمودی، قیمت باز شدن را نمایش می دهد.

خط افقی در سمت راست خط عمودی، قیمت بسته شدن را نمایش می دهد.

‏شکل ٣.٣ ‏نشان می دهد که چگونه همان اطلاعاتی که برای رسم نمودار میله ای استفاده می شود، برای نمودارهای شمعی نیز کاربرد دارد.

‏شکل ٣.٣ ‏نشان می دهد که چگونه همان اطلاعاتی که برای رسم نمودار میله ای استفاده می شود، برای نمودارهای شمعی نیز کاربرد دارد.

با وجود آنکه برای رسم نمودارهای میله ای و نمودارهای شمعی از اطلاعات مشابهی استفاده می شود، ولی به سادگی می توان دید که بصورت متفاوتی ترسیم می شوند.

به قسمت ضخیم و کلفت شمع ها، بدنه اصلی گفته می شود.

بدنه اصلی، دامنه بین قیمت باز شدن (ابتدایی) و قیمت بسته شدن (پایانی) را در بر می گیرد.

زمانی که بدنه اصلی سیاه (یا توپر) باشد به این معناست که قیت نهایی (پایانی) دوره کمتر از قیمت ابتدایی آن است (قیمت در آن دوره کاهش یافته است).

اگر بدنه اصلی سفید ( توخالی ) باشد، به معنای این است که قیمت پایانی بیشتر از قیمت باز شدن در آن دوره است ( قیمت در آن دوره افزایش داشته است).

‏خطوط باریک بالا و پایین بدنه اصلی، سایه خوانده می شوند.

سایه ها حد بین بالاترین و پایین ترین قیمت را نشان می دهند.

سایه بالای بدنه اصلی، سایه بالایی و سایه پایین بدنه اصلی، سایه پایینی نامیده می شوند.

بر همین اساس، بالاترین نقطه سایه بالایی، بیشترین قیمت دوره و پایین ترین نقطه سایه پایینی، کمترین قیمت دوره را نمایش می دهند.

واضح است که به علت شباهت این خطوط به شمع و فتیله آن، این نمودارها را نمودارهای شمعی خوانده اند.

اگر یکی از شمع های ژاپنی، سایه بالایی را نداشت به آن سر صاف و اگر سایه پایینی را نداشت به آن ته صاف می گویند.

برای ژاپنی ها مهمترین قسمت یک شمع، بدنه اصلی است. سایه ها به عنوان یک فاکتور فرعی در نوسانات قیمت لحاظ می شوند.

کندل چیست؟ + مهمترین انواع کندل ها

نمودارهای کندل استیک (شمعی – ژاپنی) یکی از پرکاربردترین نمودارها در تحلیل تکنیکال هستند. کندل‌ها (Candle) به عنوان اجزای اصلی این نمودارها حاوی تمام اطلاعات قیمتی موردنیاز در آن تایم فریم خاص می‌باشند. اهمیت کندل (معنی فارسی: شمع) در تحلیل تکنیکال زمانی مشخص می‌شود که شما صرفا با دیدن نمودارهای شمعی و یافتن الگوهای کندل استیک (CandleStick) روند قیمتی را پیش‌بینی می‌کنید. وجه تمایز کندل‌ها در ارائه هیجانات و احساسات معامله‌گران بصورت بصری است. بیشترین اطلاعات قیمتی در کندل‌ها گنجانده می‌شود به طوری که با تحلیل آنها می‌توان رفتار آینده بازار را پیش‌بینی کرد. اگر گام صفر آموزش تحلیل تکنیکال را یادگیری مفهوم کندل و انواع آن بدانیم اغراق نکرده ایم!

سرفصل آموزشی

کندل چیست و انواع آن

نمودار کندل استیک در تحلیل تکنیکال

طبق اولین اصل تحلیل تکنیکال “قیمت، همه چیز است!” در واقع تکنیکالیست‌ها معتقدند تمامی عوامل موثر بر تغییرات قیمت در خود قیمت مستتر است. در واقع فقط کافی است با استفاده از تحلیل نمودار، روند قیمتی را پیش‌بینی کنیم. بنابراین “نمودارهای قیمتی” نقش مهمی دارند چرا که نمودار با اطلاعات کامل‌تر و بهتر، می‌تواند باعث بهبود کارایی تحلیل شود. سه نوع نمودار در تحلیل تکنیکال وجود دارد:

  • نمودار خطی: از اتصال نقاط قیمت پایانی بدست می‌آید. اطلاعات زیادی در این نمودار از بین می‌رود.نمودارهای شمع و میله
  • نمودار میله‌ای: اطلاعات قیمت بصورت یک خط عمودی (میله) شامل 4 پارامتر اصلی قیمت یعنی قیمت پایانی، آغازین، بیشترین و کمترین قیمت است.
  • نمودار کندل استیک (CandleStick Chart): مشکل نمودارهای میله‌ای، عدم فهم سریع اطلاعات هر میله است. این مشکل در نمودارهای کندل استیک با اضافه شدن بدنه حل شد. بنابراین مزیت نمودارهای شمعی – ژاپنی فهم راحت‌تر و سریع‌تر است. در این نمودارها، کندل‌ها (Candle) به عنوان عنصر اصلی نمودار شناخته می‌شوند. استفاده از نمودارهای CandleStick در بین تحلیل‌گران پرایس اکشن کاربرد فراوانی دارد.

کندل چیست؟

کندل در لغت به معنای شمع است و جزء اصلی نمودارهای Candlestick است. 4 پارامتر اصلی قیمت (قیمت پایانی، آغازین، بیشترین و کمترین قیمت) در یک تایم فریم خاص را شامل می‌شود. کندل‌ها از دو بخش اصلی تشکیل می‌شوند: بدنه (Real Body) و سایه (Shadow). بدنه کندل بیانگر قیمت بسته شدن (Close Price) و قیمت بازگشایی (Open Price) است. دو خطی که در ابتدا و انتهای بدنه قرار دارد به شادو یا همان سایه معروف است. سایه پایینی و بالایی به ترتیب معرف کمترین قیمت (Low Price) و بیشترین قیمت (High Price) هستند. در واقع طول سایه‌ها بیانگر دامنه نوسان قیمت است.

با توجه به قیمت پایانی (Close) و آغازین (Open) دو نوع کندل داریم: صعودی یا نزولی. اگر قیمت پایانی بیشتر از آغازین باشد بیانگر کندل صعودی با بدنه توخالی و رنگ سفید است. همچنین اگر قیمت پایانی کمتر از قیمت بازگشایی باشد کندل نزولی خواهیم داشت که رنگ بدنه آن بصورت توپر و با رنگ سیاه خواهد بود. دقت بفرمایید که نمایش بدنه کندل صعودی و نزولی به ترتیب با رنگ سبز و قرمز رایج‌تر است. شکل زیر مفهوم کندل را با جزئیات تمام نشان می‌دهد.

کندل چیست

مفاهیم کندل ها در یک نگاه

می‌توان اولین کاربرد نمودار کندل استیک را فهم سریع و آسان نوسانات قیمت درنظر گرفت. در واقع به راحتی و صرفا با دیدن کندل‌ها می‌توانیم کل معاملات در یک تایم‌فریم را تحلیل کنیم. چرا که هر کندل منعکس‌کننده عکس‌العمل و رفتار تمامی معامله‌گران در یک تایم‌فریم خاص است. در ادامه چند تفسیر ابتدایی از کندل‌ها را خدمت‌تان بیان می‌کنیم که صرفا با نیم‌نگاهی به نمودار شمعی می‌توان این مفاهیم را برداشت کرد.

  1. بدنه مشکی و سفید به ترتیب بیانگر قدرت بالای فروشندگان و خریداران است. هر چه طول بدنه کندل بزرگتر باشد قدرت بیشتری از خرید یا فروش را نشان می‌دهد.
  2. شادو با توجه به رنگ بدنه می‌تواند مفاهیم مهمی را به معامله‌گران گوشزد کند. برای مثال بلند بودن طول سایه بالایی در یک کندل نزولی بیانگر قدرت بالای فروشندگان و افزایش تقاضای عرضه است.
  3. بلند بودن طول سایه پایینی در یک کندل صعودی نیز نشان از قدرت بالای خریداران و افزایش تقاضای خرید دارد.

انواع کندل ها — مهم‌ترین الگوهای شمعی (Candlestick)

با شناسایی واکنش بازار به قرارگیری خاص کندل‌ها کنار یکدیگر، الگوهای کندل استیک (Candlestick Patterns) ساخته می‌شوند. 3 نوع کلی الگوی کندل استیک داریم. بیشتر این الگوهای برای پیش‌بینی بازگشت روند در سطوح حمایت و مقاومت مورد استفاده قرار می‌گیرند. در واقع الگوهای کمی برای تایید و ادامه‌دار بودن روند فعلی وجود دارند. انواع کندل‌های برگشتی به 2 دسته صعودی و نزولی تقسیم می‌شوند.

  • برگشتی صعودی
  • برگشتی نزولی
  • ادامه‌دهنده

یک دسته‌بندی دیگر نیز با توجه به ترتیب قرارگیری چند کندل و بررسی طول بدنه و سایه آنها وجود دارد مثل الگوهای یک، دو و سه کندلی. در ادامه مهم‌ترین این الگوها را به شما آموزش خواهیم داد.

1. کندل مارابوزو

به یک کندل صعودی بدون سایه (بدنه سفید یا سبز)، الگوی مارابوزو سفید یا Bullish Marubozu می‌گویند که یک روند صعودی و بازار گاوی را در پی خواهد داشت چرا که این الگو نشان از افزایش سطح تقاضا و فشار خرید معامله‌گران دارد.

به یک کندل نزولی بدون سایه (بدنه سیاه یا قرمز)، الگوی ماروبوزو سیاه یا Bearish Marubozu می‌گویند که یک روند نزولی و بازار خرسی را در پی خواهد داشت چرا که این الگو نشان از افزایش سطح عرضه و فشار فروش معامله‌گران دارد در شکل زیر این دو الگو نشان داده شده است. در این دو الگو، هر چه طول بدنه شمع بلندتر باشد قدرت بیشتری از خرید یا فروش را نشان می‌دهد.

الگوی مارابوزو سفید و سیاه

2. الگوی کندل استیک دوجی (Doji)

الگوی دوجی نیز جزء الگوهای تک کندلی است بدین صورت که بدنه کندل بسیار کوتاه و عموما بصورت یک خط نازک می‌باشد و به معنی یکسان بودن قیمت بازگشایی و قیمت پایانی است. الگوی دوجی در تحلیل تکنیکال بیانگر تشویش و بی‌تصمیمی معامله‌گران است. در حالت کلی 4 نوع کندل دوجی داریم: پایه بلند، سنگ قبر، سنجاقک و چهار قیمت!

الگوی دوجی پایه بلند: بدنه نازک، سایه بلند از هر دو طرفبرابر بودن فشار عرضه و تقاضا ← تشویش و دودلی معامله‌گران
الگوی دوجی سنگ قبر: بدنه نازک، سایه بالایی بلندقدرت زیاد فروشندگان ← سیگنال فروش در انتهای روند صعودی
الگوی دوجی سنجاقک: بدنه نازک، سایه پایینی بلندقدرت زیاد خریداران ← سیگنال خرید در انتهای روند نزولی
کندل دوجی چهار قیمت: بدنه و سایه کوتاه!بیانگر صف خرید و فروش — برابری قیمت پایانی، آغازین، بیشترین و کمترین قیمت

انواع کندل دوجی

همراه شدن Doji با الگوی Marubozu نتایج جالبی در پی دارد:

  • اگر الگوی دوجی همراه با ماروبوز سفید باشد نشان از تضعیف قدرت خریداران و احتمال افزایش فشار فروش دارد بنابراین کاهش قدرت روند صعودی را در پی دارد و باید با احتیاط بیشتری نسبت به خرید سهام اقدام کرد!
  • اگر الگوی دوجی همراه با ماروبوز سیاه باشد نشان از تضعیف قدرت فروشندگان و احتمال افزایش فشار خرید دارد بنابراین کاهش قدرت روند نزولی را در پی دارد و احتمال توقف روند کاهشی قیمت وجود دارد!

3. الگوی مرد به دار آویخته (Hanging Man)

ویژگی الگوی Hanging Man (مرد به دار آویخته یا مرد اعدامی) عدم وجود سایه بالایی کندل یا کوتاه بودن آن می‌باشد همچنین سایه پایینی باید حداقل 2 برابر بدنه باشد. این الگو در انتهای یک روند صعودی و در نقاط مقاومت رخ می‌دهد و به علت قدرت زیاد فروشندگان و افزایش سطح عرضه، بیانگر تغییر روند صعودی به نزولی است و اگر رنگ بدنه مشکی (قرمز) باشد قدرت الگوی مرد به دار آویخته بیشتر خواهد بود.

کندل مرد به دار آویخته Hanging Man

4. کندل چکش (Hammer) در تحلیل تکنیکال

در این الگو، سایه پایینی 2 تا 3 برابر بدنه کندل است و سایه بالایی نداریم یا خیلی کوتاه می‌باشد. این الگو در انتهای یک روند نزولی و در نقاط حمایت رخ می‌دهد و نشان از افزایش سطح تقاضا و شکل‌گیری روند صعودی دارد. رنگ بدنه اهمیت زیادی ندارد اما رنگ سفید (سبز) بدنه، بیانگر قدرت بیشتر الگو برای بازگشت و تغییر روند نزولی به صعودی خواهد بود. این الگو به پین بار صعودی نیز معروف است.

کندل چکش

الگوی چکش معکوس (Inverted Hammer) از نظر رفتاری مشابه کندل چکش است با این تفاوت که سایه بالایی 2 برابر بدنه است و سایه پایینی خیلی کوتاه می‌باشد. دقت بفرمایید که این الگو از اعتبار کمتری برای بازگشت و تغییر روند نزولی به صعودی برخوردار است.

5. الگوی ستاره دنباله دار (Shooting Star)

این الگو که به پین بار نزولی معروف است در انتهای روند صعودی شکل می‌گیرد. سایه بالایی حداقل 2 برابر بدنه و کندل فاقد سایه پایینی (یا خیلی کوتاه) است. الگوی شوتینگ استار (ستاره ثاقب) بیانگر افزایش تقاضای فروش و در نتیجه تغییر روند صعودی به نزولی است و اگر رنگ بدنه سیاه باشد (نزولی – بدنه قرمز) قدرت بازگشت روند بیشتر خواهد بود. اگر بعد از تشکیل الگوی ستاره دنباله دار، یک کندل پایین‌تر از کف قیمتی شکل بگیرد می‌توان آنرا سیگنال قوی فروش دانست.

الگوی کندل استیک ستاره دنباله دار (Shooting Star)

6. الگوی ابر سیاه پوشاننده (Dark Cloud Cover)

جز الگوهای دو کندلی و بازگشتی است که تغییر روند صعودی به نزولی را در پی دارد بدین صورت که در یک روند صعودی ابتدا یک شمع سفید با بدنه نسبتا بلند و سپس کندلی با رنگ سیاه تشکیل خواهد شد شمع قرمز باید حداقل 50% بدنه کندل سبز را شامل شود و سقف قیمتی آن باید بالاتر از سقف شمع سیاه باشد. تشکیل این الگو در نقطه مقاومت باعث قدرت بیشتر آن در تغییر روند خواهد بود.

الگوی ابر سیاه پوشاننده - Dark Cloud Cover

7. الگوی اینگالف نزولی (Bearish Engulfing)

این الگو که به پوشای نزولی نیز معروف است در بازار خرسی و هنگام تغییر روند صعودی به نزولی تشکیل می‌شود بدین صورت که یک کندل قرمز، یک یا چند شمع قبلی خود را شامل می‌شود! و پوشش بیشتر کندل‌ها باعث افزایش قدرت بازگشتی آن خواهد شد. کندل سیاه باید شمع سفید قبل خود را کامل پوشش دهد بدین صورت که قیمت آغازین و پایانی آن باید بیشتر از قیمت پایانی و آغازین کندل سبز قبلی باشد.

الگوی اینگالف نزولی

8. الگوی اینگالف صعودی (Bullish Engulfing)

این کندل صعودی در بازار گاوی و انتهای روند نزولی شکل می‌گیرد. بدین‌صورت که یک کندل سبز، یک یا چند شمع قبلی خود را پوشش می‌دهد و هر چه کندل‌های بیشتری را شامل شود قدرت بازگشت آن بیشتر خواهد بود. کندل سفید باید شمع سیاه قبل خود را کامل بپوشاند. شناسایی الگو اینگالف صعودی در نقاط حمایتی معتبر می‌تواند به عنوان سیگنال خرید تلقی شود. Engulfing به الگوی پوششی یا پوشا نیز معروف است.

الگوی اینگالف صعودی

9. الگوی ستاره صبحگاهی در تحلیل تکنیکال (Morning Star)

از الگوهای سه کندلی و برگشتی صعودی است بدین صورت که در پایان یک روند نزولی، یک شمع سیاه بلند تشکیل می‌شود که روند نزولی فعلی را تایید می‌کند سپس شمع دوم با بدنه‌ای کوچک و پایین‌تر از بدنه شمع اول شکل می‌گیرد. رنگ بدنه شمع دوم اهمیت ندارد! آخرین کندل در بالای بدنه شمع دوم و با رنگ سفید ظاهر می‌شود و باید حداقل 50% بدنه شمع اول را پوشش دهد. دقت بفرمایید نمودارهای شمع و میله که کوچک بودن بدنه شمع دوم و شباهت آن با ستاره! دلیل نامگذاری این الگو است و به شمع میانی، ستاره نیز می‌گویند.

الگوی ستاره صبحگاهی Morning Star

10. الگوی ستاره عصرگاهی (Evening Star)

نقطه مقابل الگوی قبلی است! یعنی در پایان یک روند صعودی شکل می‌گیرد و نشان از برگشت روند صعودی دارد و جزء الگوهای قوی برگشتی است. در این الگو شمع اول بصورت یک کندل بلند سفید، شمع دوم با بدنه‌ای کوچک و بالاتر از شمع اول و نهایتا آخرین کندل در زیر بدنه ستاره و با رنگ سیاه ظاهر می‌شود که قیمت پایانی آن زیر خط میانی بدنه شمع اول است. ستاره عصرگاهی سیاره زهره است که قبل از تاریکی هوا ظاهر می‌شود! برخلاف ستاره صبحگاهی (سیاره عطارد) که نشانه طلوع آفتاب است!

کندل ستاره عصرگاهی

11. الگوی سه کلاغ سیاه (Three Black Crows)

یکی از الگوهای پرقدرت تحلیل تکنیکال جهت تغییر روند صعودی به نزولی است سه کندل سیاه با اندازه‌های تقریبا یکسان، سیگنال کاهش قیمت را صادر می‌کنند! این الگو بیانگر فشار عرضه و فروشندگان قوی است. در مقابل این الگو، الگوی سه سرباز سفید (Three White Soldiers) قرار دارد که 3 شمع سبز پشت سر هم نوید یک روند صعودی و افزایش قیمت را می‌دهند.

12. الگوی عشق: عشق بورزید، پرواز کنید!

اگر قصد یادگیری 0 تا 100 مبحث آموزش تحلیل تکنیکال را دارید به شما توصیه می‌کنیم مقالات آموزشی زیر را به ترتیب مطالعه بفرمایید، به مرور مقالات جدیدتر پیرامون آموزش تحلیل تکنیکال در سایت درج خواهد شد حتما پیگیر پارس‌سهام باشید.

نمودارهای شمعی ژاپنی: خردی که در طول زمان امتحانش را پس داده است

تحلیل عناصر نمودار شمعی برای پیش‌بینی بازار فارکس و بازارهای مالی دیگر

شرکت کارگزاری NordFX برای معاملات آنلاین در بازارهای مالی، به مشتری‌هایش مشهورترین ترمینال معاملات آنلاین را ارائه می‌دهد؛ متاتریدر۴ (MT4). معامله‌گر بعد از دانلود این ترمینال، در بخش «Properties» سه گزینه را برای نمایش گرافیکی قیمت‌های ابزارها معاملاتی می‌بیند. این گزینه‌ها نمودار میله‌ای، خطی و شمع ژاپنی هستند.

مشخص است که نمودارهای شمعی و حتی ژاپنی‌هایشان را به سختی می‌تواند به عنوان ابزار تحلیل تکنیکال تعریف کرد. اما این فقط در نگاه اول به نظر می‌رسد.

تاریخچه‌ی نمودارهای شمعی

برای شروع، حقایقی تاریخی را مرور می‌کنیم که از قرن ۱۸ شروع شدند؛ زمانی که معامله‌گران ژاپنی شروع به استفاده از این شیوه برای پیش‌بینی قیمت‌ها در بازار برنج کردند. این شیوه را تاجری به نام «مونهیسا هوما» اختراع کرد. او کل تاریخ معاملات برنج در اوساکا را بررسی کرد. و در این کار نه‌تنها به تغییرات قیمت، بلکه به دلایل این تغییرات هم توجه کرد که شامل جنبه‌های روانی معاملات بودند. مونهیسا هوما به قدری موفق بود که بالاخره به مقام سامورایی رسید و مشاور مالی دولت شد. او شیوه‌ی تحلیل نمودارهای شمعی ژاپنی خودش را در بازارهای دیگر هم به کار برد. او سه کتاب به نام‌های «یادداشت سه میمون از پول»، «کتاب مقدس معامله‌گری با نمودار شمعی» و «نمودار شمعی به راحتی آب خوردن» نوشت.

مونهیسا هوما به عنوان معامله‌گر، با رویکردش به مطالعه‌ی شرایط اقتصادی از بقیه متمایز می‌شود. از متوجه بود که بخش بزرگی از موفقیت در معامله‌گری، به این بستگی دارد که با چه سرعتی به اطلاعات دسترسی پیدا کنیم و سیستمی بسازیم که اخبار اضطراری را با این هدف انتقال دهند. کیلومتر به کیلومتر، افرادی ایستاده بودند و اخبار را با استفاده از سیگنال‌های نوری مخابره می‌کردند. به این ترتیب، مونهیسا هوما از رقبایش بسیار جلوتر بود و ۱۰۰ معامله را پشت سر هم با سود تمام کرد.

۲۵۰ سال گذشته است و معامله‌گران می‌توانند تمام اخبار مورد نیازشان را از خوراک خبری به دست بیاورند که همراه با نمودار شمعی ژاپنی، در امکانات ترمینال MT4 گنجانده شده است. کسی نمی‌تواند به شما تضمین بدهد که ۱۰۰ معامله‌ی سودده را پشت سر هم داشته باشید و لقب سامورایی بگیرید. اما هر دوی این امکانات، می‌تواند به معامله‌گر کمک بسیار زیادی کند و سیگنالش را به او بدهد تا معامله را در زمان و با جهت مناسب باز کند.

در نظر داشته باشید که تحلیل نمودار شمعی، تنها در سال‌های اخیر به دنیای معاملاتی مدرن غربی معرفی شده است. در میانه‌ی دهه‌ی ۸۰ میلادی، تنها سه راه برای نشان دادن نمودار قیمت دارایی در بازارهای مالی شامل فارکس بود؛ «نقطه و شکل»، میله و خط. (دو موردی که در آخر آمدند را هم می‌توان در متاتریدر ۴ دید). تحلیل الگو‌های شمعی، از سال ۱۹۹۱ که کتاب «شمع‌های ژاپنی، تحلیل گرافیکی بازارهای مالی» منتشر شد در میان معامله‌گران شهرت پیدا کرد. انتشار این کتاب مثل انفجار بود. نویسنده‌اش، استیو نیسون هم آن‌قدر مشهور شد که شرکت مشاوره‌ی خودش را به نام «تحقیقات بین‌المللی نیسون» باز کرد.

نیسون پس از کتاب اول، کتاب دومش را هم با نام «آن سوی شمع‌ها» چاپ کرد. ین دو کتاب مشهورترین کتاب‌های او هستند. اما از میان الگوهایی که در تحلیل تکنیکال نمودار شمعی نمایان می‌شود، تنها چند الگو را در خودشان دارند.

مورد دیگری که می‌توان به آن اشاره کرد کتاب «شرح تحلیل نمودارهای شمعی: تکنیک‌هایی بدون تاریخ مصرف برای تحلیل بازار سهام و آتی» نوشته‌ی «گرگوری موریس» است. البته بعضی از متخصصین و دست‌اندرکاران بازار به آن خرده دارند. همچنین باید به کار «توماس بالکوسکی» با نام «دانشنامه‌ی نمودارهای شمعی» و کتاب «ولادیمیر گوسف» به نام «مجموعه‌ی مدل‌های نمودارهای شمعی ژاپنی و «نمودارهای شمعی ژاپنی، ویژگی‌ها و کاربردها» هم اشاره کرد. همه‌ی آن‌ها به ریزه‌کاری‌های این نوع تحلیل اختصاص دارند و همچنین، با بازار فارکس وفق داده شده‌اند.

انواع شمع‌های ژاپنی: گاوی، خرسی و دوجی

طیف وسیعی از معامله‌گران با نمودارهای شمعی احساس راحتی می‌کنند. دلیل این حس، این است که نمودارهای شمعی نسبت به نمودارهای خطی حرف بیشتری برای گفتن دارند. یک شمع (یا کندل‌استیک) از این اجزا ساخته شده است: بدنه و میله (میله می‌تواند یک یا دو عدد باشد). بدنه‌ی شمع فاصله‌ی بین قیمت باز شدن و بسته شدن تایم‌فریمی است که انتخاب کرده‌اید (در متاتریدر۴، این تایم‌فریم می‌تواند ۱ دقیقه‌ای، ۵ دقیقه‌ای، ۱۵ دقیقه‌ای، ۳۰ دقیقه‌ای، ۱ ساعته، ۴ ساعته، ۱ روزه، ۱ هفته‌ای یا ماهانه باشد). میله‌ی بالایی حداکثر قیمتی را نشان می‌دهد که قیمت، در این مدت زمان به آن رسیده است. میله‌ی پایینی هم حداقل قیمت را در این مدت نشان می‌دهد.

شمع‌ها دو نوع اصلی دارند؛ گاوی و خرسی (شکل ۱).

شمع‌های گاوی زمانی درست می‌شوند که خریداران (یا به زبان عامیانه‌ی معامله‌گری گاوها) فعالیت بیشتری داشته باشند. قیمت بسته شدن این نوع شمع‌ها همیشه از قیمت باز شدن‌شان بالاتر است. در کتاب‌های درسی سنتی که در بالا از آن‌ها یاد کردیم، شمع‌های گاوی به رنگ سفید نمایش داده شده‌اند. ما در پلت‌فرم‌های معاملاتی مدرن مثل متاتریدر۴، معامله‌گر می‌تواند شمع را به هر رنگی که دوست دارد رسم کند. البته اغلب برای این شمع‌ها رنگ سبز انتخاب می‌شود.

شمع‌های «خرسی» تحت فشار فروشندگان شکل می‌گیرند. به همین دلیل هم قیمت بسته‌شدن‌شان همیشه از قیمت باز شدن‌شان بیشتر است (شکل ۱b). این شمع‌ها در کتاب‌های درسی به رنگ سیاه نمایش داده می‌شوند. البته در ترمینال متاتریدر۴، ترجیح با رنگ قرمز است.

نمودارهای شمعی ژاپنی: خردی که در طول زمان امتحانش را پس داده است1

معامله‌گر از تمام اجزای شمع اطلاعاتی حیاتی دریافت می‌کند. طول میله و اندازه‌ی بدنه‌ی شمع می‌تواند به ما بگوید که در همین لحظه، در بازار چه حس و حالی حکم‌فرما است و چه‌کسی قدرت بیشتری دارد؛ گاوها یا خرس‌ها. همچنین می‌تواند به ما بگوید که کدام طرف رمقی برای خودش نگذاشته است.

از این گذشته، می‌خواهیم توجه‌تان را به این واقعیت جلب کنیم که می‌توانید روی نمودار شمع‌هایی را ببینید که قیمت باز شدن و بسته‌شدن‌شان با هم یکی باشد. این شمع‌ها معمولا زمان‌هایی پدیدار می‌شوند که نقدینگی بازار کم باشد (دوره‌هایی که معامله‌گران در آن فعال نباشند، تعطیلات، آخر هفته‌ها، زمان‌هایی که بازیگر عمده‌ای وجود ندارد و زمان‌هایی که بازار منتظر بیرون آمدن داده‌های مهم اقتصادی باشد). چنین شمع‌هایی را معمولا «دوجی» می‌نامند. از آن‌جایی که شمع‌های دوجی در حقیقت بدنه‌ای ندارند، نمی‌توان آن‌ها را به عنوان «گاوی» یا «خرسی» دسته‌بندی کرد. شکل ۲ انواع اصلی آن‌ها را نشان می‌دهد: «ستاره‌ای» در ۲a، «دنباله‌دراز» در ۲a، «سنگ قبر» در ۲c و «دمِ اژدها» در ۲d.

نمودارهای شمعی ژاپنی: خردی که در طول زمان امتحانش را پس داده است2

چگونه نمودارهای شمعی ژاپنی را تحلیل کنیم؟

نمودارهای شمعی، مهمترین منبع پیش‌بینی حرکات آینده‌ی بازار هستند. واقعیت این است که ترکیب آن‌ها با هم، الگوهایی را پدید میاورد که در طول سالیان بارها و بارها اتفاق میافتند. تحلیل شمع‌های ژاپنی بر اساس تشخیص این الگوها و ترجمه‌ی صحیح‌شان است. به همین دلیل تنها زمانی می‌توان نمودار شمعی را مطالعه کرد که شمع، به طور کامل تشکیل شده و تایم‌فریمش گذشته باشد. این قانون باید همیشه به کار گرفته شود و تخطی از آن، می‌تواند نتایج ناخوشایندی برای ما داشته باشد. تغییر قیمت در زمانی که شمع در حال شکل گرفتن است (در تایم‌فریم)، می‌تواند چندین بار شکل شمع را تغییر دهد. به همین دلیل تا زمانی که شمع بسته نشده و سر جایش قرار نگرفته است، سیگنالی که از آن دیده می‌شود هم اعتباری ندارد و نمی‌تواند مورد استناد قرار بگیرد.

انواع الگوهای شمعی

به طور کلی، الگوهای شمعی را به دو نوع ساده و پیچیده تقسیم می‌کنند. الگوهای ساده شامل یک یا دو شمع ژاپنی هستند (شکل ۳). بعضی الگوها هم هستند که اغلب، در زمان مطالعه‌ی نمودار قیمتی با آن‌ها برخورد زیادی داریم. به عنوان مثال این الگوها را می‌توان به عنوان الگوهای ساده در نظر گرفت:۳a «چکش»، ۳b «مرد آویزان»، ۳c «دوجی»، ۳d «جذبی»، ۳e «هارامی» (مورد آخر کلمه‌ای ژاپنی به معنای زن باردار است).

نمودارهای شمعی ژاپنی: خردی که در طول زمان امتحانش را پس داده است3

ترکیب‌های پیچیده (الگوها) از سه شمع یا بیشتر ساخته می‌شوند، اما در عمل کمتر آن‌ها را می‌بینیم (شکل ۴). جالب این که بسیاری از تحقیقات نشان داده‌اند پیچیدگی الگو، لزوما روی کارایی تحلیل ما تاثیر ندارد. به بیان ساده، اگر تعداد شمع‌های داخل الگو را بیشتر کنیم تضمین نمی‌شود که دقت پیش‌بینی‌مان بیشتر شود.

این شکل بعضی از الگوهای پیچیده را نشان می‌دهد: ۴a «سه سرباز سفید»، ۴b «ستاره‌ی صبح» و ۴c «سه ستاره‌ی دوجی».

نمودارهای شمعی ژاپنی: خردی که در طول زمان امتحانش را پس داده است4

صدها و شاید هزاران الگوی شمعی وجود دارد. امکانش هم وجود ندارد که در چارچوب این مقاله درباره‌ی همه‌ی آن‌ها صحبت کنیم. به همین دلیل، پیشنهاد اکید ما این است که خودتان کتاب‌های درسی که بالاتر به آن‌ها اشاره کردیم را بخوانید. ما تنها به این اشاره می‌کنیم که الگوهای شمعی از دید پیش‌بینی، بسته به این که بازار بعد از نشان داده شدن یک نوع الگو به کدام سمت برود، معمولا به دسته‌های بازگشتی (برای مثال ۵a «ستاره‌ی دنباله‌دار») ، ادامه‌ی روند (برای مثال ۵b «محفوظ روی تاتامی» در روند صعودی) و ابهام (۵c) تقسیم می‌شوند.

نمودارهای شمعی ژاپنی: خردی که در طول زمان امتحانش را پس داده است5

اما دوباره باید خاطرنشان کنیم که این الگوها، مشتی از خروار هستند. به علاوه، این که استفاده از یک الگوی مشخص چقدر تاثیر داشته باشد، به این هم بستگی دارد که تحت چه شرایطی تعریفش کرده باشید. این شرایط هم شامل زمانی از دوره‌ی معاملاتی که در آن به سر می‌برید، تایم‌فریمی که از آن استفاده می‌کنیم، جفت‌ارز یا ابزار مالی دیگری که معامله‌اش می‌کنید و بسیاری فاکتورهای دیگر است. در پلت‌فرم شرکت کارگزاری NordFX بیش از ۳۰ جفت‌ارز، ارز دیجیتال، سهام ۷۰ شرکت پیشرو در جهان، شاخص‌های بازار سهام و . وجود دارد. هر کدام از این ابزارها را هم باید به طور اختصاصی مطالعه کرد.

امکان خواندن نمودار شمعی، بدنه‌ی شمع‌ها، اندازه‌ی میله و الگویی که پدید میاید می‌تواند حرف‌های زیادی برای گفتن داشته باشد و کمک کند تا حس و حال فعالان بازار را متوجه شوید. اگرچه بهترین نتیجه را زمانی به دست میاورید که الگوها را با ابزارهای تحلیل تکنیکال دیگر (شاخص‌های روند و اسیلاتورها) استفاده کنید. به این ترتیب می‌توانید استراتژی موثری برای معاملات‌تان بسازید که با استفاده از آن نه تنها در بازار فارکس، بلکه در بسیاری از بازارهای مالی دیگر هم می‌توانید از آن استفاده کنید.

کندل استیک یا نمودار شمعی ژاپنی چیست؟ ( آشنایی با انواع نمودار سهام )

زمانی که به یک نمودار نگاه می‌کنید، شاید سوالات زیادی به ذهنتان برسد! این گونه نمودارهای چه چیزی را بیان می‌کنند؟ چگونه می‌توان تغییرات ارزش سهام را پیش‌بینی کرد؟ آیا الان زمان خرید یک سهم است یا باید سهام خود را فروخت؟ این گونه سوالات و سوالات مشابه، هر روز به ذهن افرادی که در بورس به فعالیت می‌پردازند نقش می‌بندد و سعی می‌کنند به کمک شاخص‌ها و گزارشات مالی، نمودارها و جدول‌های اطلاعاتی پاسخ مناسبی به این گونه سوالات بدهند.. در این نوشتار به بررسی نمودارهای شمعی بورس از قبیل نمودار خطی ، میله ای و شمعی (کندل استیک یا شمعی ژاپنی) می‌پردازیم تا بتوانیم پاسخ مناسبی به این گونه سوالات بدهیم.

همانطور که می‌دانید، بورس و بازار سرمایه، پدیده‌ای پویا است که در بستر زمان تغییر می‌کند. در نتیجه مشخص است که داده‌های بورس از جنس زمان هستند در نتیجه می‌توان آن‌ها را به صورت یک سری زمانی (Time Series) در نظر گرفت که بخشی از تغییرات آن وابسته به تصادف و بخش دیگر، رفتار بازار و خریداران و فروشندگان را مشخص می‌کند. در نتیجه برای نمایش مقادیر ارزش سهام یا مشخصات بازار سهام از نمودارهایی استفاده خواهیم کرد که محور افقی آن‌ها زمان است.

ویدیوی آموزشی از کندل استیک در انتهای مقاله

نمودار بورس یا سهام چیست؟

در حقیقت می‌توان نمودار بورس یا سهام را بررسی ارزش سهام یا هر شاخصی وابسته به آن، نسبت به زمان در نظر گرفت. به این ترتیب محور افقی مربوط به زمان بوده و محور عمودی نیز ارزش سهام یا قیمت را نشان می‌دهد. در نتیجه نمودار سهام، روند تغییرات ارزش سهام را نسبت به زمان نشان می‌دهد. محور افقی می‌تواند بیانگر سال، ماه، روز و حتی ساعت باشد. با توجه به اینکه در چه محدوده زمانی اقدام به بررسی دارید، می‌توانید نمودار سهام یا شاخص‌های آن را بر حسب واحد زمانی دلخواه تعیین کنید. در تحلیل بورس می توان از نمودار یک نماد استفاده کرد. روند صعودی در یک نماد، می‌تواند این اطمینان را به ما بدهد که در آینده نزدیک، قیمت سهام این نماد کاهش نخواهد یافت و البته روند نزولی که به تازگی برای یک سهام شروع شده، ممکن است بیانگر روند نزولی بیشتر این سهم باشد.

انواع نمودار سهام:

نمودار خطی:

ساده ترین نوع نمودار، نمودار خطی است، زیرا فقط قیمتهای بسته شدن یک بازه معاملاتی را نشان می دهد مثلا قیمت بسته شدن (close price) در یک روز یک نقطه از نمودار خطی را برای ما می سازد و این خط، با اتصال قیمت های بسته شدن ایجاد می‌شود. نمودارهای خطی اطلاعات دیگری از دامنه نوسان معامله در یک بازه زمانی مثل قیمت های بالا، پایین و باز فراهم نمی‌کنند. به خاطر اینکه قیمت بسته شدن مهمترین قیمت در تغییرات سهام در نظر گرفته می شود در نمودار خطی اغلب از این قیمت برای ترسیم آن نمودارهای شمع و میله استفاده می کنند. هر چند در نرم افزارهای مختلف این موضوع می تواند قابل تنظیم باشد که با چه قیمتی نمودار ترسیم گردد ولی در کل این موضوع مساله مهمی نیست و بهتر است از پیش‌فرض نرم افزار استفاده کنیم.

نمودار خطی

نمودار میله ای:

نمودار میله ای روی نمودار خطی با افزودن اطلاعات اساسی تر مختلف به هر نقطه داده، اضافه می‌شود. نمودار از یک سری خطوط عمودی ساخته می‌شود که هر نقطه داده را نمایش می‌دهد. این خط عمودی قیمت های بالا (high price) و پایین (low price) در بازه معاملاتی را همراه با قیمت بسته شدن (close price) و باز شدن (open price) نشان می‌دهد. قیمت باز و بسته روی خط عمودی با خط تیره افقی نشان داده می‌شود. قیمت باز روی نمودار میله ای با خط تیره ای نشان داده می‌شود که در سمت چپ میله عمودی قرار دارد. برعکس، قیمت بسته با خط تیره در سمت راست مشخص می‌شود. معمولا، اگر خط تیره چپ (باز) پایین تر از خط تیره راست (بسته) باشد، پس آن میله صعودی است، که نشان می‌دهد سهم در آن بازه معاملاتی رشد کرده است. میله ای که علامت نزولی باشد ارزش سهام آن طی آن دوره افت کرده است. وقتی این اتفاق بیفتد، خط تیره روی طرف راست (بسته) پایین تر از خط تیره سمت چپ (باز) می‌باشد.

نمودار میله ای

  • میله صعودی و نزولی: در تصویر فوق نحوه نمایش چهار قیمت در یک بازه معاملاتی در یک میله را نمایش می دهد اما در تصویر زیر نیز شکل دو میله صعودی و نزولی را می بینید

میله صعودی و نزولی

همانطور که در تصویر فوق می بینید میله ما دو حالت صعودی و نزولی دارد تفاوت در این دو حالت در محل باز شدن و بسته شدن است در میله صعودی قیمت پایین باز شده و بالا بسته شده است ولی در میله نزولی قیمت بالا باز شده و پایین بسته شده است، وقتی میله قیمت در سمت راست قرار گیرد، OPEN بالاتر از CLOSE قرار می گیرد و این نشان می دهد که قیمت در پایان روز با کاهش همراه بوده است و این میله قیمت نزولی است.

نمودار شمعی یا کندل استیک

تاریخچه الگوهای شمعی: الگوهای شمعی را برنج کاران ژاپنی در حدود سال ۱۶۰۰ میلادی برای پیش‌بینی قیمت برنج استفاده می‌کردند. یک معامله‌گر معروف به نام «هوم ما» دریافت که قیمت‌ها در بسیاری از مواقع، تحت تاثیر احساسات معامله گران تغییر می‌کنند. از این ‌رو وی در معاملات خود، نمودار شمعی را مورد استفاده قرار می‌داد؛ چرا که این نمودار به نحوی نشان‌دهنده احساسات بازار است. نمودارهای شمعی در سال 1990 مورد توجه آقایاستیو نیسون قرار گرفت. وی اولین کسی بود که این نمودارها را به معامله گران غربی معرفی کرد. از نظر بسیاری از معامله گران، نمودار شمعی در مقایسه با نمودار میله‌ای از نظر بصری جالب‌تر و تفسیر آن آسان‌تر است. هرکدام از شمع‌ها تصاویری مربوط به حرکات قیمت ارائه می‌دهند. در این نمودار هر شمع یا کندل با توجه به تایم فریمی که استفاده می‌کنیم به آن تایم تفکیک می‌شود. به طور مثال ما در نمودار از تایم ۱ ساعته استفاده می‌کنیم.

در این صورت هر یک کندلی که در نمودار تشکیل می‌شود نشانگر ۱ ساعت است یا به ‌عنوان نمونه دیگر وقتی ما از تایم فریم هفتگی استفاده می‌کنیم، هر کندلی که تشکیل می‌شود نشانگر یک هفته می‌باشد. در نمودار شمعی تحلیل‌گر قادر است به آسانی رابطه بین قیمت آغازین و پایانی و همچنین بالاترین و پایین‌ترین قیمت را بررسی و مقایسه کند.

نمودار شمعی یا کندل استیک

در واقع نمودارهای شمعی و میله ‌ای یک چیز مشابه‌ای را نشان می‌دهند ولی در ظاهر و اشکال با یکدیگر تفاوت دارند. مشابه با نمودار میله‌ ای، نمودار شمعی نیز خط باریک عمودی دارد که بازه معامله در دوره را نشان می‌دهد. تفاوت در تشکیل مستطیل پهن روی خط عمودی است که تفاوت بین باز و بسته شدن قیمت را نشان می‌دهد. نمودار شمعی با رنگ جهت معامله را به شکل خوبی نمایش می‌دهد.

وقتی قیمت سهام رشد می‌کند و قیمت بسته شدن بالای قیمت باز قرار می‌گیرد، شمع ما معمولا سفید یا سبز خواهد بود. اگر سهام در آن شمع افت کند، این نمودار معمولا قرمز یا سیاه می‌شود. اندازه نمودارهای شمع و میله بدنه و سایه پایین و بالا در کندل استیک دارای اهمیت بسیار زیادی هستند. زمانی که شمع تو خالی یا سفید است و دارای سایه کوتاه باشد، به این معنی است که قیمت پایانی بالاتر از قیمت آغازین است. بر عکس این حالت زمانی است که قیمت پایانی کوچک‌تر از قیمت باز شدن باشد که در این حالت شمع بصورت تو پر یا مشکی رسم می‌گردد.

بدنه کندل استیک ها:

اندازه بدنه بزرگ در کندل استیک‌ها نشانگر قدرت زیاد خرید یا فروش است؛ یعنی هر چقدر بدنه کندل بزرگ‌تر باشد، نشانگر افزایش قدرت خریداران یا فروشندگان است. حال برای تعیین فروشندگان یا خریداران می‌توان به رنگ بدنه کندل رجوع کرد. اگر رنگ بدنه سفید باشد، بیانگر قوی بودن خریداران هست. بطور مثال یکی از بهترین حالت‌هایی که نشان‌دهنده فشار قوی خریداران است، بدنه بلند کندل و رنگ سفید آن است.

بدنه کندل استیک ها

سایه‌های کندل استیک:

سایه‌های بالایی و پایینی نیز دارای معانی خاصی هستند. سایه بلند یک کندل نشانگر این است که معاملات انجام‌گرفته بر روی سهم، در خارج از محدوده قیمت باز و بسته شدن شکل‌گرفته است. اگر سایه بالایی یک کندل بلند باشد نشانگر خریدار قوی سهم بوده که منجر به افزایش قیمت سهم شده است، اما با فروشندگان قوی نیز همراه شده است و قیمت سهم در محدوده قیمت پایانی بسته‌شده است.

با استفاده از این نمودار می‌توان حرکت‌های آتی بازار را تحلیل کرد. در واقع شمع‌ها حاوی الگوهایی هستند که در صورت وقوع، باعث می‌شود تا حد زیادی بتوانیم با توجه به روانشناسی‌ای که در بطن آن کندل می‌باشد جهت بازار را پیش‌بینی کنیم. امروزه الگوهای کندلی بخش مهمی از تحلیل تکنیکال می‌باشد که تقریبا همه‌ی معامله گران در فعالیت‌های روزمره خود در بازار سهام، از این الگوها منتفع می‌شوند.

انواع الگوهای کندل استیک:

1. الگوی کندل استیک یک کندلی:

دوجی‌ها:

الگوی کندل استیک دوجی نشان‌دهنده قیمت شروع و پایان یکسان سهم در تحلیل تکنیکال بورس می‌باشد. الگوی کندل استیک دوجی دارای بدنه نازک است و به صورت یک خط نازک و باریک است. در این الگو شک و دودلی بین خریداران و فروشندگان سهم در بورس وجود دارد.

دوجی‌ها

الگوی چکش:

الگوی چکش یا hammer یک الگوی ژاپنی است.

  • تشخیص: یک بدنه مربعی شکل دارد و یک شاخ یا دم که حدودا سه برابر بدنه است.
  • کارکرد: این الگو روند نزولی را تبدیل به روند صعودی می‌کند.
  • اعتبار الگو: اگر چکش سبز رنگ باشد اعتبار الگو بیشتر است؛ همچنین به حجم معامله در این نقطه باید توجه شود.
  • صحیح بودن الگو: در صورتی که کندل بعدی در بالای کندل چکش قرار گیرد، الگوی ما معتبر است در غیر این صورت الگوی چکش fail خواهد شد.

الگوی کندل استیک یک کندلی - چکش وارونه

الگوی چکش وارونه:

تمام ویژگی‌های الگوی چکش را دارد ولی وارونه است؛ به آن inverted hammer نیز می‌گویند.

الگوی مرد به ‌دار آویخته

الگوی مرد به ‌دار آویخته:

الگوی مرد به دار آویخته یا hanging man یک الگوی ژاپنی است.

  • تشخیص: یک بدنه مربعی شکل دارد و یک شاخ یا دم که حدودا سه برابر بدنه است.
  • کارکرد: این الگو روند صعودی را تبدیل به روند نزولی می‌کند.
  • اعتبار الگو: اگر مرد به دار آویخته قرمز رنگ باشد اعتبار الگو بیشتر است. همچنین به حجم معامله در این نقطه باید توجه شود.
  • صحیح بودن الگو: در صورتی که کندل بعدی در زیر کندل مرد به ‌دار ‌آویخته قرار گیرد الگوی ما معتبر است، در غیر این صورت الگوی مرد به ‌دار ‌آویخته fail خواهد شد.

الگوی مرد به ‌دار آویخته

الگوی ستاره ثاقب:

تمام ویژگی‌های الگوی مرد به دار ‌آویخته را دارد ولی وارونه است؛ به آن inverted hanging man نیز می‌گویند.

الگوی ستاره ثاقب

2. الگوی کندل استیک دو کندلی:

الگو پوشای صعودی:

الگو پوشای صعودی، خود را در یک روند نزولی نشان می‌دهد و نشان‌دهنده کف سازی در روند است. شمع اول در این الگو توپر و شمع دوم نیز تو خالی و بزرگ‌تر از شمع اول بوده و همچنین شمع دوم کاملا بدنه شمع اول را فراگرفته است. در این الگو بالاتر بودن حجم معاملات در شمع دوم نسبت به شمع اول یک امتیاز محسوب می‌شود. همواره در کف‌ها به دنبال پوشای صعودی باشید و مشابه پوشای نزولی، این الگو نیز ۲ کندلی بوده ولی می‌توانید تا چند کندل را نیز در نظر بگیرید و اگر شمع دوم در این الگو تعداد شمع قبلی بیشتری را فراگرفت، نشان‌دهنده قدرت الگو است.

الگوی کندل استیک دو کندلی - پوشای صعودی

الگو پوشای نزولی:

الگو پوشای نزولی در روند صعودی و هنگامی که روند می‌خواهد بازگشت را شروع کند، خود را نشان می‌دهد. شمع اول در این الگو دارای بدنه خالی و کوتاه و شمع دوم دارای بدنه توپر و بزرگ‌تر است. به این نکته توجه داشته باشید که بهتر است حجم معاملات در شمع دوم بیشتر از شمع اول باشد. بدنه کندل دوم باید کاملا بدنه کندل اول را بپوشاند و در آن رنگ کندل‌ها کاملا اهمیت دارد. این الگو با دو شمع نیز می‌تواند شکل گیرد ولی اگر شمع دوم چند شمع قبل از خود را فراگرفت، نشان از اهمیت بالاتر الگو دارد.

الگو پوشای نزولی

3. الگوی کندل استیک سه کندلی:

الگوی ستاره صبحگاهی ( morning star ):

  • تشخیص: کندل اول قرمز و کندل سوم سبز است.
  • رنگ کندل میانی اهمیتی ندارد و با یک گپ از دو کندل دیگر جدا می‌شود.
  • کاربرد: روند نزولی را صعودی می‌کند.

الگوی ستاره شامگاهی ( evening star ):

  • تشخیص: کندل اول سبز و کندل سوم قرمز است.
  • رنگ کندل میانی اهمیتی ندارد و با یک گپ از دو کندل دیگر جدا می‌شود.
  • کاربرد: روند صعودی را نزولی می‌کند.

الگوی کندل استیک سه کندلی

این الگوها از مهم‌ترین و شناخته شده‌ترین الگوهای بازار هستند. همچنین الگوهای زیاد دیگری وجود دارد که به مراتب درجه اعتبار پایین‌تری نسبت به این الگوها دارند.

ویدئوی آموزش کندل استیک

در این مطلب با انواع نمودار های استفاده شده در بورس و بازار سرمایه از قبیل نمودار خطی ، میله ای و شمعی (کندل استیک) آشنا شدیم.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.