تئوری رنگ ها
دنیایی که ما در آن زندگی می کنیم، پوشیده از رنگ است. رنگ هایی که نه تنها برای هنرمندان، بلکه برای تمام افراد حائز اهمیت است. رنگها نقش مهمی را در ایجاد ارتباط میان افراد و عناصر اطرافشان در زندگی بازی میکنند که دانش شناخت رنگها می تواند این ارتباطات را موثرتر ایجاد کند و شما را سریعتر به اهدافتان برساند، پس در این مقاله به موضوع مهم تئوری رنگ ها می پردازیم.
رنگهای اصلی (اولیه)، فرعی (ثانویه) و ترکیبی (ثالثیه)
رنگهای اصلی (Primary) شامل قرمز، آبی، زرد می باشد؛ این رنگها را نمی توان از ترکیب هیچ رنگ دیگری بدست آورد و کلیه رنگها با ترکیب این سه رنگ تولید می شوند.
رنگهای فرعی (Secondary) شامل نارنجی، بنفش، سبز می باشد؛ این رنگها از ترکیب رنگهای اصلی بدست می آیند.
از ترکیب رنگ قرمز و زرد رنگ نارنجی،
از ترکیب رنگ قرمز و آبی رنگ بنفش
و از ترکیب رنگ آبی و زرد رنگ سبز را بدست می آید.
رنگهای ترکیبی (Tertiary) از ترکیب رنگهای اصلی و رنگهای ثانویه بدست می آیند. از ترکیب این رنگ ها 6 رنگ ترکیبی بدست می آید که رنگ های ما بین رنگ های اصلی و فرعی را شامل می شود. این رنگها شامل زرد-نارنجی، قرمز-نارنجی، قرمز-بنفش، آبی-بنفش، آبی-سبز و زرد-سبز می باشند.
به این رنگ ها، به دلیل اینکه هیچ ناخالصی از سیاه و سفید درون آنها جود ندارد، رنگهای خالص نیز گفته می شود.
برای نمایش بهتر ارتباط میان رنگهای اصلی، فرعی و ترکیبی، آنها را در شکلی به نام چرخه رنگ یا دایره رنگ نمایش می دهند(شکل زیر).
هارمونی (هماهنگی) رنگها
هارمونی یا هماهنگی به معنای “چیدمان مطبوع اجزاء یک کل ” است که از نظر دیداری، هماهنگی در چیزی است که موجب لذت چشم می شود. این هماهنگی بیننده را مجذوب کرده و احساس نظم و تعادل را در او ایجاد می کند. عدم وجود هارمونی می تواند تصویری را ایجاد کند که هیچ چشمی تحمل دیدن آن را نداشته باشد. در زیر به انواع هارمونی رنگ ها اشاره می کنیم.رنگ بندی تک فام (Monochrome)
در این رنگ بندی از طیف های مختلف یک رنگ از رنگ اصلی تا روشن ترین طیف آن رنگ استفاده می شود. این رنگ بندی در حین سادگی دارای زیبایی منحصر به فردی است در هنرهای مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. ترکیب رنگ های اولیه با رنگ های خنثی مثل سفید و سیاه و خاکستری باعث ایجاد کنتراست بین عناصر یک ترکیب می شود.
رنگ های مکمل (Complementary)
رنگ هایی که در دایره رنگ روبرو یکدیگر قرار دارند به عنوان رنگ های مکمل شناخته می شوند. کنتراست بالایی که در این رنگ ها وجود دارد انرژی و تحرک زیادی را القا می کند، به ویژه زمانی که رنگ ها را خالص به کار ببریم.
رنگ های متشابه (Analogous)
رنگ های متشابه، رنگ هایی هستند که در دایره رنگ در کنار هم قرار دارند و یه طیف رنگی را شامل می شوند. این رنگ ها هارمونی ای را به وجود می آورند بسیار دل نواز است. بهتر است هنگام استفاده از این نوع رنگ ها، کنتراست و تضاد کافی را مد نظر داشته باشید. می توانید یک رنگ را به عنوان رنگ اصلی، رنگ دوم را بعنوان رنگ حمایت کننده و رنگ سوم (ترکیب شده با سیاه، سفید یا خاکستری) به عنوان مقوی آن استفاده کنید.
رنگ های سه گانه (Triadic)
رنگ های سه گانه در دایره رنگ در 3 نقطه مساوی قرار گرفته اند(سه گوشه مثلث متساوی الاضلاع).رنگ های این رنگ بندی تعادل بیشتری نبست به رنگ بندی های مکمل دارند. هارمونی در این رنگها کاملا پر تحرک هستند، حتی اگر بسیار کم رنگ و یا ترکیب شده با خاکستری به کار برده شوند. برای داشتن یک هارمونی سه گانه موفق باید توازن را دقیقا رعایت کرد. می توانید یک رنگ را بعنوان رنگ اصلی و دو رنگ دیگر را بعنوان رنگ حمایت کننده مورد استفاده قرار دهید.
رنگ های مکمل متساوی الساقین (Split-Complementary)
این رنگ ها شکلی از رنگ های مکمل محسوب می شوند. در این رنگ بندی یک رنگ اصلی و دو رنگ هم جوار رنگ مکمل آن را انتخاب می کنیم تا الگوی متساوی الساقین را داشته باشیم. متعادل کردن رنگ بندی متساوی الساقین سخت تر از رنگ بندی های تک فام و آنالوگ است. در این رنگ بندی معمولا از یک رنگ گرم و تعدادی رنگ سرد استفاده می شود.
رنگ های مکمل مستطیل (Rectangle یا tetradic) یا مکمل برابر
می توان گفت قدرتمندترین رنگ بندی در میان رنگ بندی های دیگر رنگ بندی مستطیل است. رنگ های مستطیلی چهار رنگی هستند که دو به دو با هم مکملند. این الگوی قوی امکان ایجاد تنوع بسیار زیادی را به وجود می آورد. برای گرفتن نتیجه بهتر می توانید یکی از رنگ ها را بعنوان رنگ اصلی (رنگ غالب) و بقیه رنگ ها را بعنوان رنگ حمایت کننده در نظر بگیرد. اگر هر 4 رنگ بکار رفته در رنگ بندی دارای کیفیت یکسانی باشند ممکن است ترکیب بدست آمده دچار عدم توازن شود. همچنین بهتر است توازن را بین رنگ های گرم و سرد رعایت کنید.
رنگ های مکمل مربع (Square)
الگوی مربع شبیه به الگوی مستطیل است، اما هر 4 رنگ در آن در چهار نقطه از دایره به فاصله مساوی از یکدیگر قرار دارند و قدرت رنگی آنها یکسان است. در این وضعیت نیز اگر یک رنگ را بعنوان رنگ اصلی قرار دهید و توازن رنگ های گرم و سرد را رعایت کنید نتیجه خوبی را بدست می آورید.
انواع رنگها
به جز دسته بندی های ذکر شده، رنگ ها را می توان بر اساس تعاملات انسانی نیز دسته بندی کرد. رنگ ها را می تواند بعنوان رنگهای داغ، رنگهای گرم، رنگهای سرد، رنگهای خنک، رنگهای تیره و رنگهای روشن دسته بندی کرد.
رنگهای داغ (Hot)
درجات مختلف رنگ قرمز که با آتش در ارتباط هستند را به عنوان رنگ های داغ می شناسند. به نظر می رسد رنگ های داغ یا آتشین باعث برجسته شدن ترکیب و جلب توجه بیشتر می شوند. به همین دلیل است که اغلب در طراحی پوسترها، اگهی های تبلیغاتی و علائم جاده ای مورد استفاده قرار می گیرند. این رنگ ها دارای قدرت و تاثیر فوق العاده ای هستند.
رنگهای گرم (Warm)
همه رنگ هایی که در آن ها رنگ قرمز وجود دارد در زمره رنگ های گرم به شمار می روند. قرمز متمایل به نارنجی، نارنجی و زرد متمایل به نارنجی همگی جزو رنگ های گرم هستند. این رنگ ها آرامش بخش، ملایم و دوست داشتنی هستند.
رنگهای سرد (Cold)
درجات مختلف رنگ آبی را رنگ های سرد در نظر می گیرند. رنگ های سرد یخ و برف را در ذهن ما تداعی می کنند. هنگامی که رنگ های سرد و گرم در کنار هم بکار می روند یک ترکیب پر جنب وجوش و پویا ایجاد می کنند.
رنگهای خنک (Cool)
رنگ پایه و اصلی رنگ های خنک رنگ آبی است. اگر به رنگ های خنگ رنگ زرد اضافه کنید رنگ های زرد متمایل به سبز، سبز و سبز متمایل به آبی را بدست می آوریم. این قبیل رنگ ها آرامش بخش و دارای حس تازگی هستند و حس عمق و راحتی را به بیننده القا می کنند.
رنگ های نورانی (Light)
این رنگ ها الگوهای فرعی هارمونیک شامل مقدار زیادی رنگ سفید هستند. این رنگ ها رنگ های پاستل خوانده می شوند. آن ها شفاف و سبک به نظر می رسند. هر چه رنگ روشن تر باشد مقدار و تعداد رنگ های ترکیب شده با آن کمتر است. رنگ های روشن اغلب حس مصالحه، آشتی و آرامش و سکون را به بیننده منتقل می کنند.
رنگ های تیره (ِDark)
رنگ های تیره رنگ هایی هستند که با رنگ سیاه ترکیب می شوند. این رنگ ها به گونه ای به نظر می رسند که گویی فضار را می بندند و آن را محدود می کنند. رنگ های تیره با فصل پاییز و زمستان که فصول تیره سال به شما می روند مرتبط هستند. ترکیب این رنگ ها با رنگ های روشن باعث ایجاد حس درام می شوند.
رنگ های روشن (ِBright)
روشنایی رنگ با مقدار خلوص رنگ اندازه گیری می شود. روشنایی رنگ در نبود یک رنگ سیاه بوجود می آید. رنگ های روشن توجه ما را به خود جلب می کنند به همین در دلیل در طراحی پکیج و آگهی های تبلیغاتی مورد استفاده قرار می گیرند.
اگر دوست داری با روانشناسی استفاده از رنگها هم آشنا بشی میتونی مقاله روانشناسی رنگ ها رو مطالعه کنی.
امیدوارم این مقاله برات مفید باشه
آرزوی شایستهترینها رو برای تو دارم
بهترین جفت ارزهای اصلی فارکس
فارکس یکی از قدیمیترین و همچنین معتبرترین بازارهای مالی در سراسر دنیا است که فعالان زیادی از کشورها مختلف از جمله ایران در آن حضور دارند. در سالهای اخیر با توجه به توسعه زیرساختهای اینترنت و همچنین افزایش آگاهی مالی در کشور، ایرانیان بیشتری تصمیم به فعالیت در فارکس گرفتهاند. بازار فارکس ، یک بازار شبانهروزی است که از روزهای دوشنبه تا جمعه هر هفته فعال است. یکی از مسائلی که همواره برای فعالان تازه وارد به بازار فارکس به وجود میآید، مباحث مختلفی است که پیرامون مفهوم جفت ارزهای اصلی و فرعی وجود دارد.
برای درک این مفهوم باید اشارهای به معاملات جفت ارز داشت که در بازاری تحت عنوان جفت ارز فارکس صورت میپذیرند. در این بازار زمینه برای خرید، فروش و همچنین تبادل ارزهای مختلف برای تجارت و سرمایهگذاری جهانی مهیا شده است. در هر معاملهای که در بازار فارکس رخ میدهد، یک ارز فروخته شده و همزمان ارز دیگری خریداری میشود. اما برای سهولت کار مفهوم جفت ارز فارکس به عنوان یک واحد مجزا در نظر گرفته میشود. به این ترتیب وقتی صحبت از خرید یک جفت ارز به میان میآید منظور چیست؟ جفت ارزهای اصلی فارکس شامل چه مواردی است؟ در بازار فارکس منظور از جفت ارزهای اصلی چیست؟ چگونه میتوان از بین جفت ارزهای اصلی و فرعی موجود در بازار، بهترین جفت ارز را برای معامله انتخاب کرد. سؤالات متنوعی در این زمینه وجود دارد که در ادامه به طور مفصل در خصوص آنها بحث و بررسی صورت میگیرد.
فهرست عناوین مقاله
منظور از جفت ارز در فارکس چیست؟
وقتی صحبت از خرید یک جفت ارز در فارکس به میان میآید، منظور آن است که قصد خرید یک ارز پایه را در ازای تحویل ارز دیگر وجود دارد. به این ترتیب یک پیشنهاد خرید مطرح میشود که به ازای آن مبلغی را که به ازای دریافت یک واحد از ارز پایه مورد نیاز است، تعیین میشود. در زمان فروش جفت ارز نیز دقیقاً عکس آنچه گفته شد، رخ میدهد. به این ترتیب که برای ارز پایه یک قیمت پیشنهادی برای فروش تعیین میشود و متناسب با آن ارز پیشنهادی دیگر دریافت میشود.
همانطور که اشاره شد، ماهیت بازار جفت ارزهای فارکس با بازار بورس تفاوت دارد. در بازار بورس به ازای پرداخت مبلغ مشخصی، تعداد معینی از سهام یک بنگاه اقتصادی به فرد خریدار اختصاص پیدا میکند؛ اما در بازار جفت ارزهای اصلی و فرعی فارکس، آنچه اتفاق میافتد تبادل ارزها با یکدیگر است.
مثالی برای درک بهتر از مفهوم جفت ارزهای اصلی و فرعی
یک مثال میتواند آنچه را که در بالا گفته شد کاملاً تشریح کند. یکی از جفت ارزهای معروف در بازار فارکس، جفت ارز EUR/USD است. منظور از EUR و USD به ترتیب یورو و دلار آمریکا است. در این مثال همواره ارزی که نام آن طرف چپ میآید، به عنوان ارز پایه شناخته میشود. ارز دیگر که طرف راست میآید به عنوان ارز متقابل مشهور است؛ بنابراین در مثال ذکر شده یورو ارز پایه و دلار آمریکا ارز متقابل است.
حال تصور کنید که قصد دارید در یک معامله برای خرید جفت ارز EUR/USD وارد شوید. برای این معامله یک رقم پیشنهادی متناسب با شرایط بازار پیشنهاد میشود. مفهوم این عدد آن است که به ازای خرید هر یک یورو باید چه میزان دلار آمریکا پرداخت شود. همچنین در معامله فروش جفت ارز EUR/USD نیز یک رقم پیشنهادی مشخص میشود. مفهوم این عدد آن است که به ازای فروش هر یک یورو باید چه میزان دلار آمریکا دریافت شود. طبیعی است که دو عدد مذکور هیچگاه با هم برابر نباشند.
عدد تعیین شده در معامله جفت ارزهای اصلی و فرعی را تحت عنوان نرخ برابری میشناسند. این عدد معمولاً تا 5 رقم اعشار ذکر میشود. در ادامه به معرفی جفت ارزهای اصلی فارکس پرداخته میشود.
نگاهی کوتاه به نام اختصاری ارزها
قبل از آنکه به معرفی جفت ارزهای اصلی در فارکس پرداخته شود، لازم است نگاهی به نام اختصاری که برای ارزهای مختلف موجود در بازار جفت ارز فارکس استفاده میشود، انداخت. در همین راستا، مهمترین ارزهای موجود در بازار به همراه نام اختصاری آنها عبارتاند از:
- یورو: EUR
- دلار آمریکا: USD
- پوند انگلیس: GBP
- دلار استرالیا:AUD
- دلار کانادا: CAD
- فرانک سوئیس: CHF
- ین ژاپن: JPY
- یوان چین: CNY
- درهم امارات: AED
- لیر ترکیه: TRY
- کرون سوئد: SEK
- وون کره جنوبی: KRW
- دلار سنگاپور: SGD
- ریال عربستان: SAR
- ریال قطر: QAR
- روبل روسیه: RUB
- روپیه پاکستان: PKR
- دینار کویت: KWD
- دینار عراق: IQD
- دلار هنگ کنگ: HKD
- کرون دانمارک: DKK
- دلار نیوزلند: NZD
انواع جفت ارزها در بازار فارکس
مفهوم جفت ارزها در بازار فارکس به طور مفصل مورد بحث و بررسی قرار گرفت. نکته مهم در این خصوص آن است که جفت ارزها در بازار به سه دسته، جفت ارزهای اصلی، کراس و عجیب یا غیر معمول تقسیم میشود. در ادامه به معرفی انواع جفت ارزهای فارکس میپردازیم.
جفت ارزهای اصلی (Major Pairs)
از یک منظر این دسته از جفت ارزها را میتوان بهترین جفت ارزهای فارکس نامید. دلیل نامگذاری این دسته از جفت ارزهای معاملاتی به عنوان جفت ارزهای اصلی فارکس آن است که بیش از 85 درصد تبادلات مالی بازار جفت ارز فارکس در طول روز معمولاً روی آنها صورت میگیرد. نکته مهم و در واقع وجه اشتراک جفت ارزهای اصلی آن است که یک طرف تمام این جفت ارزها، حتماً دلار آمریکا قرار دارد. دلار آمریکا به عنوان قدرتمندترین ارز بینالمللی به شمار میرود و به نوعی میتوان ادعا کرد که دلار آمریکا پایه و اساس سایر ارزهای فیات در دنیا است.
در همین راستان جفت ارزهای ماژور به صورت زیر دستهبندی میشوند:
نام جفت ارز | کلمه اختصاری | نام مستعار در فارکس |
یورو – دلار آمریکا | EUR/USD | Fiber |
پوند انگلیس – دلار آمریکا | GBP/USD | Cable |
دلار استرالیا – دلار آمریکا | AUD/USD | Aussie |
دلار نیوزلند – دلار آمریکا | NZD/USD | Kiwi |
دلار آمریکا – دلار کانادا | USD/CAD | Loonie |
دلار آمریکا – ین ژاپن | USD/JPY | Gopher |
دلار آمریکا – فرانک سوئیس | USD/CHF | Swissy |
جفت ارزهای کراس (Crosse Pairs)
جفت ارزهای کراس، دستهای از جفت ارزهای مینور یا فرعی به شمار میروند که در هیچ یک از آنها دلار آمریکا وجود ندارد ولی در عین حال معاملات قابل توجهی پیرامون آنها در بازار صورت میگیرد. به عبارت دیگر میتوان این دسته را نیز در ردیف جفت ارزهای مهم فارکس دسته بندی کرد. عمده معاملات در این راستا نیز با حضور یورو، پوند انگلیس و ین ژاپن صورت میپذیرد. در همین راستا جفت ارزهای کراس را میتوان در دستهبندی زیر خلاصه نمود:
نام جفت ارز | کلمه اختصاری |
یورو – پوند انگلیس | EUR/GBP |
یورو – ین ژاپن | EUR/JPY |
یورو – فرانک سوئیس | EUR/CHF |
یورو – دلار استرالیا | EUR/AUD |
یورو – دلار کانادا | EUR/CAD |
یورو – دلار نیوزلند | EUR/NZD |
پوند انگلیس – دلار استرالیا | GBP/AUD |
پوند انگلیس – دلار کانادا | GBP/CAD |
پوند انگلیس – فرانک سوئیس | GBP/CHF |
پوند انگلیس – ین ژاپن | GBP/JPY |
دلار استرالیا – فرانک سوئیس | AUD/CHF |
دلار استرالیا – دلار نیوزلند | AUD/NZD |
دلار استرالیا – ین ژاپن | AUD/JPY |
دلار استرالیا – دلار کانادا | AUD/CAD |
دلار کانادا – ین ژاپن | CAD/JPY |
دلار نیوزلند – دلار کانادا | NZD/CAD |
دلار نیوزلند – ین ژاپن | NZD/JPY |
دلار نیوزلند – فرانک سوئیس | NZD/CHF |
فرانک سوئیس – ین ژاپن | CHF/JPY |
جفت ارزهای اگزاتیک (Exotic Pairs)
جفت ارزهای عجیب، متشکل دو ارز هستند که یک شامل ارزهای اصلی و دیگری شامل ارزها اقتصادهایی است که در حال توسعه هستند. در همین راستا مهمترین ارزهای عجیب یا غیرمعمول که در بازار جفت ارز فارکس مورد معامله قرار میگیرند، در جدول زیر قابل مشاهده هستند:
نام جفت ارز | کلمه اختصاری |
یورو – لیر ترکیه | EUR/TRY |
دلار آمریکا – دلار هنگکنگ | USD/HKD |
دلار نیوزلند – دلار سنگاپور | NZD/SGD |
پوند انگلیس – رند آفریقا جنوبی | GBP/ZAR |
دلار استرالیا – پزو مکزیک | AUD/MXN |
ین ژاپن – کرون نروژ | JPY/NOK |
معاملات جفت ارزهای اصلی و فرعی در فارکس به چه صورت انجام میشود؟
لیست جفت ارزهای فارکس را در بالا مرور کردیم. در خصوص نحوه خرید و فروش جفت ارزهای اصلی و فرعی با ذکر یک مثال به طور مفصل در بالا توضیحات لازم ارائه شد. آن چه در اینجا مورد بررسی قرار میگیرد، در خصوص تصمیمگیری برای خرید و فروش این جفت ارزها در بازار است. در برخی موارد هدف از خرید و فروش جفت ارزهای اصلی فارکس، کسب سود نیست؛ بلکه به دنبال تبدیل ارز برای مصارف تجاری هستیم.
اما در برخی موارد دیگر خرید و فروش جفت ارزهای اصلی و فرعی صرفاً برای کسب سود صورت میپذیرد. در چنین شرایطی ابتدا باید استراتژی معاملاتی تریدر تعیین شود. برخی به دنبال کسب سود از طریق خرید و فروشهای مکرر در طول روز هستند که به این روش اصطلاحاً اسکالپ تریدینگ گفته میشود. اما برخی دیگر به دنبال کسب سود از طریق سرمایهگذاری هستند؛ بنابراین این دسته از تریدرها به هیچ عنوان وارد خرید و فروشهای کوتاهمدت نمیشوند و خود را درگیر نوسانات گذرای قیمت جفت ارزهای اصلی و فرعی نمیکنند.
به عنوان مثال این دسته از سرمایهگذاران جفت ارز EUR/USD را در یک نرخ برابری پایین میخرند و سپس با گذشت زمان همین جفت ارز معاملاتی را در نرخ برابری بالاتری به فروش میرسانند. تفاوت این نرخ خرید و فروش، سود حاصل از معامله را عاید این افراد میکند.
مفهوم پیپ در خرید فروش جفت ارزهای اصلی و فرعی چیست؟
اگر همین الان قصد خرید دلار از یک صرافی را داشته باشید، به ازای هر یک دلار یک رقم مشخصی از شما دریافت میشود. اما اگر قصد فروش دلار به صرافی را داشته باشید، به ازای هر دلار رقم کمتری نسبت به قیمت بالا به شما پرداخت میشود.
مشابه همین مفهوم در بازار جفت ارز فارکس نیز وجود دارد. به عنوان مثال اگر قصد فروش جفت ارز معاملاتی EUR/USD را داشته باشید، نرخ برابری معادل 1.4745 درنظر گرفته میشود و برای خرید همین جفت ارز، نرخ برابر معادل 1.4746 لحاظ میشود. این اختلاف 0.0001 دلاری را یک پیپ میگویند.
چگونه میتوان بهترین جفت ارز فارکس را برای معامله انتخاب کرد؟
بیشترین حجم تجارت جهانی در بازارهای مالی مربوط به بازار جفت ارز فارکس است. پاسخ به این سؤال که بهترین جفت ارز معاملاتی در بازار فارکس چیست، کار آسانی نیست؛ چرا که به طور کامل وابسته به استراتژی تریدر برای خرید و فروش جفت ارزهای اصلی و فرعی دارد. عواملی مانند نوع معامله، حجم معامله و میزان ریسکپذیری ترید در انتخاب جفت ارز معاملاتی به طور مستقیم اثرگذار است.
تنها نکتهای که لازم است در این قسمت به آن اشاره شود این است که در صورتی که به تازگی وارد بازار جفت ارز فارکس شدهاید، حتماً در نظر داشته باشید که روی جفت ارزهای اصلی معامله کنید؛ چراکه نوسانات قیمتی این جفت ارزها در کوتاهمدت کمتر است و به این ترتیب ضریب امنیت سرمایه شما افزایش پیدا میکند.
بهترین جفت ارز برای اسکالپینگ کدام است؟
همانطور که اشاره شده اسکالپ تریدینگ یک روش سرمایهگذاری مبتنی بر کسب سود در کوتاهمدت است. این روش معاملاتی معمولاً برای تریدرهایی مناسب است که اولاً دانش و مهارت بالایی در زمینه بازار فارکس دارند و در ثانی ریسکپذیری آنها نیز بالا است. در این روش ترید کردن میتوان از قابلیتی به نام اهرم معاملاتی نیز استفاده کرد. به این ترتیب با انتخاب یک اهرم، سرمایه شما برای خرید و فروش متناسب با اهرم انتخاب شده افزایش پیدا میکند و به این ترتیب میتوانید با حجم سرمایه بیشتری وارد معامله شوید. این کار یک ریسک تمام عیار است و در عین این که میتواند تریدر را به سودهای کلان برساند، ممکن است تمام سرمایه او را به یکباره نابود کند.
فواید تمرکز کردن روی یک جفت ارز در معاملات چیست؟
پاسخ به این سؤال به راحتی امکانپذیر نیست. در این جا تنها به ذکر تجربه قدیمیهای بازار جفت ارز فارکس اکتفا میشود. بسیاری از تریدرهای قدیمی و با سابقه فارکس معتقدند که هر تریدر باید با مطالعه یک جفت ارز را انتخاب کنید و روی همان معاملات خود را متمرکز کند. به این ترتیب تریدر قادر است اخبار پیرامون این جفت ارز معاملاتی را با دقت بیشتری دنبال کند و به تحلیلهای کارشناسیتر و محکمتری پیرامون جفت ارز انتخاب شده دست پیدا کند. به این ترتیب در کوتاه مدت خطاهای تصمیمگیری خیلی زود آشکار میشود و میتوان با اصلاح آنها نسبت به سرمایهگذاری خود اطمینان بیشتری حاصل نمود.
سؤالات متداول
آیا جفت ارزهای اصلی فارکس برای معامله مبتدیان مناسب است؟
بله؛ به دلیل آنکه نوسانات قیمتی جفت ارزهای اصلی در کوتاه مدت به مراتب کمتر است، خطر کمتری سرمایه تریدر مبتدی را تهدید میکند. به همین دلیل بهترین جفت ارزها برای ترید کردن مبتدیان، جفت ارزهای اصلی هستند.
آیا روش اسکالپ تریدینگ برای معاملهگران مبتدی مناسب است؟
خیر؛ این روش معامله جفت ارزها نیاز به دانش و مهارت بالایی برای تحلیل تکنیکال دارد و به همین دلیل استفاده از این استراتژی معاملاتی برای مبتدیان توصیه نمیشود.
جفت ارزهای اصلی و فرعی در بازار فارکس(forex) به چه معناست؟
فارکس بزرگترین و نقدترین بازار در بین بازارهای مالی دنیاست. این بازار قدیمی بر پایه خرید و فروش ارزها میباشد و حجم معاملات روزانه آن به چندین تریلیون دلار میرسد. افراد بسیار زیادی سر تا سر دنیا در این حرفه مشغول به کار شدهاند. اگر از فعالان این حوزه باشید حتما با مسائل جفت ارز (Currency pair) روبهرو شدهاید. جفت ارز، دو ارز متفاوت است که در برابر هم معامله میشوند و قیمت یک ارز در برابر ارزی دیگر مشخص میشود. این بازار امکان خرید و فروش و حتی تبدیل انواع ارزها را فراهم کرده است به گونهای که برای معاملات بینالمللی و سرمایهگذاری از آن به کرات مورد استفاده قرار میگیرد. اینکه مفهوم جفت ارز دقیقا به چه چیزی اشاره دارد و چگونه کار میکند، سوال بسیاری از فعالان و بخصوص مبتدیان این بازار داغ است. در این مقاله قصد داریم با اطلاعاتی که درمورد جفت ارزها گفته میشود، به شناخت بهتری نسبت به این بازار دست پیدا کنیم. همراه آکادمی آینده باشید.
جفت ارزها چگونه کار میکنند؟
همانگونه که پیشتر خواندید، مفهوم جفت ارز به خرید یک ارز پایه در ازای تحویل ارز دیگر اشاره دارد. شرط این عمل تبادل است و شما نمیتوانید فقط ارزی را بخرید و آن را برای خودتان نگه دارید. به اسامی ارزهای پایین دقت کنید:
کرون دانمارک: DKK
به عنوان مثال جفت ارز QAR/DKK یعنی ریال قطر= QAR ارز پایه و کرون دانمارک= DKK ارز متقابل میباشد. باید محاسبه کنید اگر هر ریال قطر فروخته شود چه میزان کرون دانمارک دریافت میشود؟ جفت ارز EUR/JPY یعنی به ازای فروش هر یورو= EUR چه مقدار ین ژاپن= JPY دریافت میشود؟ با انجاممحاسبات میزان ارزش، میتوان تبادل ارز را آغاز کرد.
برخی از نمادهای ارزها
- USD – دلار ایالات متحده آمریکا (S Dollar)
- EUR – یورو، ارز رسمی اتحادیه اروپا
- GBP – پوند انگلیس (Great Britain pound)
- JPY – ین ژاپن (Japanese yen)
- CHF – فرانک سوئیس (Swiss Franc)
- AUD – دلار استرالیا (Australian dollar)
- CAD – دلار کانادا (Canadian dollar)
- CNY – یوان چین (China Yuan Renminbi)
- NZD – دلار نیوزیلند (New Zealand dollar)
- INR – روپیه هند (Indian rupee)
- BZR – رئال برزیل (Brazilian Real)
- SEK – کرون سوئد (Swedish Krona)
- ZAR – رند آفریقای جنوبی (South African Rand)
- HKD – دلار هنگکنگ (Hong Kong Dollar)
چند نوع جفت ارز در بازار فارکس وجود دارد؟
جفت ارزهای اصلی، کراس و عجیب یا غیر معمول نام سه جفت ارز فارکس میباشد که در ادامه به تمامی آنها میپردازیم.
جفت ارزهای اصلی(Major pairs)
ارزهایی که در این معامله قرار میگیرند را به عنوان ارزهای اصلی میشناسیم. زیرا از حجم بالایی در بازار فارکس برخوردار هستند.در جفت ارزهای اصلی علاوه بر اینکه حتما نام دلار آمریکا در یک سمت جفت ارز دیده میشود، بیش از 85 درصد تبادلات مالی بازار معمولا روی آنها انجام میشود. به عنوان مثال دلار آمریکا – دلار کانادا یا همان USD/CAD یک جفت ارز اصلی به حساب میآید و با نام مستعار Loonie شناخته میشود.
جفت ارزهای کراس( Crosse pairs)
در این جفت ارز بیشتر از ارزهای یورو، پوند انگلیس و ین ژاپن استفاده میشود و خبری از دلار آمریکا در این معاملات نیست. مانند EUR/CAD ، نام جفت ارز کراس یورو و دلار کانادا میباشد.
جفت ارزهای اگزاتیک(Exotic pairs)
یک ارز که شامل ارزهای اصلی و ارز دیگر که شامل ارزهای اقتصادی در حال پیشرفت میباشد، جفت ارزهای اگزاتیک را تشکیل میدهند. مانند JPY/NOK که نام ین ژاپن و کرون نروژ میباشد. این جفت ارز از یک واحد پولی ماژور در کنار یک ارز با هر ارزی قابل معامله است. سهم کمتری از کل بازار فارکس را به خود اختصاص دادهاند. جفت ارز اگزاتیک فاقد نوسانهای شدید است و این یکی از مزایای قابل توجه به حساب میآید.
به ارز های زیر که با توجه به انواع جفت ارز ها تنظیم شدهاند دقت کنید:
جفت ارزهای اصلی(Major pairs):
جفت ارزهای کراس ( Crosse pairs):
جفت ارزهای اگزاتیک(Exotic pairs):
معاملات جفت ارز اصلی و فرعی در بازار فارکس چگونه انجام میشود؟
قبل از آنکه بدانید بهترین جفت ارزها در بازار فارکس کداماند باید مسیر خود را مشخص کنید. خرید و فروش در این زمینه به منظور دو هدف انجام میشود. برای کسب سود و یا تبدیل ارز برای مصارف تجاری. اگر کسب سود هدف نهایی شما از انجام یک معامله است باید استراتژی معاملاتی تریدر مورد بررسی کامل قرار گیرد.
عدهای نیز با نگهداری ارز خریداری شده سرمایهگذاری میکنند. با این حساب شما میتوانید با کسب دانش کافی معاملات مختلف را به سرانجام برسانید. این را هم در نظر داشته باشید که بهترین جفت ارزها را نمیتوان دقیق مشخص کرد زیرا به نوع معامله و معاملهگر بر میگردد.
سخن آخر
بازار فارکس یک بازار پر فراز و نشیب در دنیای امروزه میباشد که نیاز به تجربیات و اطلاعات فراوان دارد. اگر شخصی تازه وارد هستید به شما پیشنهاد میشود که از جفت ارزهای مختلف استفاده کنید و آنها را بهتر بشناسید. زیرا نوساناتی که در این بازار اتفاق میافتد کمتر است و در کوتاه مدت رخ میدهد. فراموش نکنید تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی دو حرفهی بسیار مهم برای یادگیری و پیشرفت میباشد که به تمامی افراد اعم از مبتدیان تا خبرگان این حوزه پیشنهاد میشود تا بیشتر از قبل روی چنین مسائلی تمرکز کنند و به سود برسند. به عنوان مثال یکی از دستاوردهای مهمی که هر معاملهگری با اطلاعات مورد نیاز باید به آن اهمیت دهد ارزش سنجی ارزهاست. همین امر موجب میشود تا از انواع سوگیریها در امان باشید. به عنوان مثال فکر نکنید تنها با خرید ارزهای بی نام و نشان میتوان به سود بالایی رسید. در غیر اینصورت اگر اطلاعات کافی را کسب نکردهاید به هیچ عنوان ریسک نکنید
بررسی انواع پیوت در تحلیل تکنیکال
در بازارهای مالی همچون بورس و ارزهای دیجیتال، نقاط پیوت ازجمله مفاهیم اساسی هستند که تحلیلگران بازار و تریدرها از آن در ابزارهای تحلیل تکنیکال مثل خطوط روند، چنگال اندروز، الگوهای قیمتی و … استفاده میکنند. در حقیقت تشخیص صحیح سطوح کف و سقف قیمت، یکی از اصلیترین اهداف تحلیل تکنیکال بازارهای مالی است و ازجمله مؤثر ترین ابزارها جهت تشخیص این سطوح و همچنین بررسی روندهای قیمتی درگذشته و حال حاضر، پیوت (pivot) است.
اساساً در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی همچون بورس، فارکس، ارزهای دیجیتال و … مفهوم پیوت به حدی حائز اهمیت است که در صورت عدم آشنایی صحیح با آن، تقریباً هیچکدام از الگوهای قیمتی را نمیتوان بهدرستی تشخیص داد. ازاینرو، در این مطلب قصد داریم تا به بررسی مفهوم پیوت و انواع آن در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی بپردازیم.
پیوت (Pivot) چیست؟
اساساً مفهوم پیوت در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی، به نقاط محوری و حائز اهمیتی اطلاق میشود که تریدرها (معاملهگران) یا تحلیلگران بازار، با تشخیص آنها قادر خواهند بود تا الگوهای قیمتی یک سهم یا یک دارایی را ترسیم کنند. در واقع تحلیلگران با تکیهبر ابزارهای مورداستفاده در تحلیل تکنیکال مثل چنگال اندروز، خطوط روند، الگوهای قیمتی و … بهوسیله این نقاط، تا حد زیادی تغییرات روند قیمتی را در نمودارها مشخص میکنند. بهصورت کلی این نقاط تغییرات موجود در روندهای قیمتی را از حالت صعودی به نزولی یا بالعکس آن را نشان میدهند.
در بیانی ساده، پیوتها به نقاط چرخش قیمت یک سهم یا دارایی در نمودارهای قیمتی گفته میشود که در این نقاط، نمودار قیمت تغییر جهت خواهد داد. از طرفی پیوت ها همان شاخصهای روزانه معاملات سهام یا داراییها هستند و برعکس دادههای نوسانی و دیگر میانگینها، در طول روز ثابت هستند. درواقع این بدین معنا است که تریدرها قادر خواهند بود تا از پیوت ها در راستای پیشبرد اهداف خود و تنظیم یک برنامهریزی مطلوب استفاده کنند. مثلاً تریدری اطلاع دارد که اگر قیمت به پایین پیوت بیاید، در جلسه معاملاتی پیش رو، سهم یا دارایی را بفروشد و بالعکس، اگر قیمت به بالای پیوت برود، اقدام به خرید آن سهم یا دارایی کند.
علاوه بر این موارد، بهطور کلی پیوتها طبق ماهیتی که دارند، به ۲ دسته پیوت قیمتی و محاسباتی و بر اساس قدرت بازگشتی خود در نمودارها، به ۲ دسته پیوت مینور (Minor Pivot) و پیوت ماژور (Major Pivot) تقسیمبندی میشوند که در ادامه هرکدام از این انواع را موردبررسی قرار خواهیم داد.
اما پیش از آن ضروری است تا به معرفی سطوح مختلف در نقاط پیوت بپردازیم.
سطوح مختلف در نقاط پیوت
بهصورت کلی هفت سطح مختلف پیوت بر روی نمودارهای قیمتی وجود دارند که به شرح زیر هستند:
امواج الیوت (Elliott Waves) چیست؟ استفاده از آن در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال
اگر تمایل دارید برای معاملات خود برنامهریزی کنید، پس باید بتوانید در هر بازه زمانی دیدی کلی از وضعیت بازار داشته باشید. تحلیلگران تکنیکال معمولاً برای رسیدن به چنین دیدی در تحلیل خود از امواج الیوت (Elliott Waves) استفاده میکنند. امواج الیوت یکی از پیچیدهترین ابزارهای تحلیل تکنیکال است؛ در نتیجه درک آن در ابتدا دشوار به نظر میرسد، اما به محض اینکه بر این تکنیک تسلط بیابید، به فواید فراوانش پی خواهید برد. در این مقاله میکوشیم شما را با مفهوم امواج الیوت آشنا کنیم.
الیوت کیست؟
امواج الیوت به دست رالف نلسون الیوت (Ralph Nelson Elliott) ابداع شد. او حسابداری آمریکایی بود و در دهه 1920 کار میکرد. الیوت در دوران کاری خود به بیماری گوارشی مبتلا شد و مجبور بود شغل خود را برای درمان رها کند؛ پس تصمیم گرفت برای دور کردن ذهن خود از بیماری، رفتار قیمت سهام بورس را مطالعه کند.
الیوت در سال 1934 به این نکته پی برد که رفتار قیمت سهام تصادفی نیست و به جای آنکه مبتنی بر هرج و مرج باشد، از الگوهای تکرارشوندهای تبعیت میکند. الیوت مشاهده کرد که الگوهای یکسانی در چرخههای تکرارشونده تشکیل میشود. این چرخهها عواطف و احساسات سرمایهگذاران و تریدرها را در قالب نوسانات قیمت منعکس میکردند. این حرکات قیمت به واحدهایی تقسیم میشد که الیوت آنها را امواج (Waves) نامید.
امواج الیوت (Elliott Waves)
بر اساس مشاهدات الیوت، تحرکات روند بازار در قالب الگوی امواج پنج بخشی و سه بخشی شکل میگرفت که امواج پنج بخشی نخست با اعداد 1 تا 5 نامگذاری میشد و در جهت روند بزرگتر حرکت میکرد. در پی حرکت امواج پنج بخشی نخست یک حرکت اصلاحی صورت میگیرد که سه موج متوالی دارد. برای نشان دادن این الگوی اصلاحی از حروف a، b و c استفاده میشود.
این امواج پنجگانه پیشرونده و الگوی اصلاحی سهبخشی آن به صورت زیر نمایش داده میشود.
امواج شماره 1، شماره 3 و شماره 5 امواج ایمپالس (Impulse) ضربهای یا شتابدار نامیده میشوند. موج شماره 2 اصلاح موج شماره 1 و موج شماره 4 نیز اصلاح موج شماره 3 است و برآیند کلی موج شماره 1 تا 5 از طریق برآیند امواج a-b-c اصلاح میشود.
الگوهای الیوت در چندین تایم فریم واقع شدهاند. این یعنی ممکن است دنباله کاملی از 5 موج در یک تایم فریم کوچک مثلاً در نمودار 15 دقیقهای، صرفاً نمایانگر موج اول یک دنباله از امواج در تایم فریمی بزرگتر باشد. از منظری کلانتر، هر الگوی موج جاری بخشی از الگوی موجی بزرگتر است که در یک تایمفریم بزرگتر در حرکت است.
با این اوصاف، میتوان امواج الیوت را همچون مجموعهای از عروسکهای روسی ماتروشکا در نظر گرفت که در آن مجموعهای از امواج متوالی، یکی از امواج درجه بالاتر را تکمیل میکند. به صورت جزئیتر میتوان گفت که برآیند حرکت از موج 1 تا 5، یکی از موجهای 1، 3 یا 5 درجه بالاتر را تکمیل میکند، در حالی که برآیند حرکت از موج a تا c یکی از موجهای 2 یا 4 درجه بالاتر را تکمیل میکند. میتوانید این وضعیت را به روشنی در تصویر زیر مشاهده کنید:
احتمالاً با خواندن مطلب بالا مفهوم اشکال فراکتال (Fractals) به ذهنتان خطور خواهد کرد. فراکتال ساختاری هندسی است که با بزرگ کردن هر بخش از این ساختار به نسبت معین، همان ساختار نخستین به دست میآید.
استفاده از امواج الیوت (Elliott Waves) در تحلیل تکنیکال
حالا که درک روشنی از مفهوم امواج الیوت پیدا کردهایم، باید بتوانیم آن را در معاملات ارزهای دیجیتال به کار ببریم و با آن کسب درآمد کنیم. همانطور که میدانید، تشخیص درست امواج الیوت کار دشواری است. ممکن است هنگامی که در عمل به نمودار قیمت نگاه میکنیم، امواج به صورت کامل شکل نگرفته باشد و بعضاً نامگذاری آنها دشوار است. تسلط یافتن بر این تکنیک به تمرین فراوان نیاز دارد؛ اما خوشبختانه اصول و قواعدی وجود دارد که تا حدی در این راه به ما کمک خواهد کرد:
- موج شماره 2 هرگز نمیتواند فراتر از نقطه شروع موج شماره 1 برود. این قانون در عمل به این معنا است که در یک حرکت صعودی، قیمت نمیتواند در پایان حرکت موج 2، پایینتر از قیمت آغازین موج 1 برود.
- طول موج شماره 3 معمولاً از دو موج دیگر بیشتر است اما هرگز نمیتواند از دو موج دیگر کوتاهتر باشد.
- موج شماره 4 هرگز نمیتواند به منطقه قیمتی موج شماره 1 وارد شود. یعنی موج شماره 4 نمیتواند بیش از اندازه موج 3 عقبگرد کند.
در نمودار زیر نقض قواعد بالا نمایش داده شده است.
الگوهای امتدادی (Extensions)، قطری (Diagonals) و مثلث انبساطی (Expanding Triangles)
علاوه بر قواعد فوق، موارد دیگری هم وجود دارد که نظریه امواج الیوت (Elliott Waves) را تا حدی پیچیدهتر میکند. ما در اینجا اشکال اصلی را توضیح میدهیم، اما اشکال فرعی را میتوانید در منابع دیگری پیدا کنید.
اولین نمونهای که در اینجا بررسی میکنیم Extensions یا الگو های امتدادی نامیده میشود. اکستنشن حرکتی کشیده و ممتد در راستای روند اصلی است که در یکی از موج های ضربهای (Impulse Wave) شماره 1، 3 یا 5 رخ میدهد. در شکل زیر نمونهای از حرکت اکستنشن نمایش داده شده است:
نوع دیگر موج های ضربهای (Impulse) دیاگونال (Diagonals) هستند که از 5 موج تشکیل میشود و در انتهای روندی قوی الگوهای فرعی هارمونیک رخ میدهد؛ به خصوص هنگامی که موج شماره 3 در مدتزمان کوتاهی مقدار قابل ملاحظهای حرکت میکند. امواج دایاگونال میتوانند در موج c دنباله اصلاحی هم باشند که در این صورت نشاندهنده خاتمه حرکت در درجهای بالاتر است.
این شکل معمولاً الگویی کُنجمانند (Wedge-Like Pattern) است و همانطور که در تصویر زیر مشخص است، توسط دو خط همگرا تشکیل میشود.
توجه کنید که هر یک از 5 موج قبلی الگوهای فرعی هارمونیک از سه ریزموج تشکیل شده و ساختار معمولی 5 موجی ندارد. در یک شکل دیاگونال موج 4 ممکن است بر خلاف قاعده اصلی به محدوده قیمتی موج 1 وارد شود. موج شماره 5 در این الگوها تمایل دارد که از حد خط روند فراتر یا فروتر رود.
در نوع سوم ما با شکل مثلث انبساطی روبهرو میشویم. قله موج شماره 5 در این حالت نمیتواند به ارتفاعی بالاتر از موج شماره 3 دست یابد. این الگو معمولاً نشانهای است مبنی بر اینکه کف یا سقف در جای خود قرار دارد و بازار خلاف جهت روند بازگشت خواهد کرد.
نسبت های فیبونانچی و نظریه امواج الیوت
با اینکه نظریه امواج الیوت میتواند شکل و ساختار مناسبی از حرکات قیمت ارائه دهد، اما برخی تحلیلگران اصول امواج الیوت را با نسبتهای فیبونانچی ترکیب میکنند تا بتوانند پتانسیل حرکت قیمت را با مدتزمان احتمالی آن اندازهگیری کنند. در ابتدا نحوة محاسبه این نسبتها را توضیح میدهیم.
همانطور که احتمالاً میدانید، لئوناردو فیبونانچی ریاضیدانی ایتالیایی در قرن 13 میلادی بود که دنباله فیبونانچی را کشف کرد. این دنباله با اعداد 0 و 1 آغاز و با افزودن دو عدد قبلی ساخته میشود؛ یعنی غیر از دو عدد اول(0 و 1)، اعداد بعدی از جمعِ دو عددِ قبلیِ خود به دست میآیند: 0، 1، 1، 2، 3، 5، 8، 13، 21، 34، 55، 89.
نسبتهای فیبونانچی با تقسیم جملات مختلف دنباله به صورت زیر به دست میآید:
- 2% با تقسیم هر جمله دنباله به مقدار دو جمله بعد از خودش به دست میآید. برای مثال 38.2% از تقسیم 21 به 55 حاصل میشود.
- 50% در واقع نسبت فیبونانچی نیست، اما به کار میرود؛ زیرا داراییهای تمایل دارند پس از 50% عقبنشینی و اصلاح در مسیر مشخص به حرکت خود ادامه دهند.
- 8% از تقسیم یک جمله دنباله به مقدار جمله بعدی به دست میآید. برای مثال با تقسیم 13 بر 21 یا 55 بر 89 به نسبت 61.8% خواهیم رسید.
- 8% که به نسبت طلایی هم معروف است، از تقسیم هر جمله دنباله به جمله قبلی خود به دست میآید: 89 تقسیم بر 55 یا 144 تقسیم بر 89.
با ترکیب نظریه امواج الیوت با نسبتهای فیبونانچی به قواعدی میرسیم که میتواند در استفاده عملی از امواج الیوت در معاملات بسیار مفید باشد:
- اول از همه، اصلاح مبتنی بر نسبتهای فیبونانچی معمولاً از سطوح مهم عرضه و تقاضا، یعنی همان حمایت و مقاومت است. سطوح شتابدار یا اصلاحی احتمالی معمولاً به وسیله درصدی از طول موج قبلی اندازهگیری میشود.
- موج شماره 3 در یک دنباله 5 موجی تحت تأثیر موج شماره 1 قرار دارد و اغلب نسبتی 161.8% از موج شماره 1 است. دو موج ایمپالس دیگر هم اغلب طول کوچکتری دارند و تقریباً با هم برابرند.
- حرکت اصلاحی قیمت که در پی حرکت ایمپالس ظاهر میشود، معمولاً 50% الی 61.8% از موج ایمپالس قبلی را اصلاح و بازگشت میکند.
- موج شماره 4 معمولاً به اندازه 38.2% از موج شماره 3 را اصلاح میکند.
- از آنجایی که موج شماره 2 در اغلب اوقات به محدوده آغاز حرکت موج شماره 1 وارد نمیشود، لذا نقطه آغاز حرکت موج شماره 1 سطح مناسبی برای ثبت سفارش زیانگریز است.
مثالی از امواج الیوت (Elliott Waves) در معاملات ارزهای دیجیتال
حال که با مفهوم امواج الیوت آشنا شدهایم، بیایید از آن در بازار استفاده کنیم و معاملات خود را ارتقا دهیم و فرصتهایی را بیابیم که نسبت ریسک به پاداش آن در شرایط ایدهآلی باشد. بیایید نگاهی بیندازیم به نمودار قیمت EOS/USD در تایم فریم 30 دقیقهای:
همانطور که مشاهده میکنید، در نمودار بالا روند صعودی کوتاهمدتی وجود دارد که به 5 موج تقسیم شده است. ابتدای هر موج را مشخص کردهایم و همچنین با اتصال نقاط آغازی و پایانی هر موج، خطوطی ترسیم کردهایم. حالا میخواهیم ببینیم که امواج تصویر بالا با قواعد امواج الیوت که در بخش قبلی بدان اشاره شد مطابقت دارد یا نه.
موج شماره 2 هرگز نمیتواند پایینتر از نقطه شروع موج شماره 1 برود.
- این قاعده رعایت شده است؛ زیرا موج شماره 2 کمتر از 13.30 دلار عقبنشینی نکرده است.
موج شماره 3 معمولاً از دو موج دیگر طولانیتر است و همواره بالاتر از اوج موج شماره 1 خاتمه مییابد.
- همانطور که در نمودار بالا مشخص است، طول موج 3 0.82 دلار است که از موج 1 (0.80 دلار) بیشتر است و تقریباً با موج 5 (0.83 دلار) برابر است. موج شماره 3 نیز در سطح قیمت 14.48 تمام میشود که از آغاز موج 1 بالاتر است.
موج شماره 4 هرگز بیش از 100% موج 3 اصلاح نمیشود.
- موج شماره 4 زیر سطح قیمت 13.66 دلار نمیرود؛ یعنی از قیمت آغازین موج شماره 3 کمتر نمیشود.
اما در مورد ابزار فیبونانچی چه میتوان گفت؟ بیایید اصلاحات فیبونانچی را به موج شماره 1 بیفزاییم:
همانطور که انتظار میرفت، موج 2 معادل 50 – 61.8 درصد از موج 1 اصلاح شده است. این یعنی که پایینترین موضع موج 2 بین 13.63 و 13.74 دلار قرار دارد. در نتیجه اگر اولین موج ایمپالس را نقطه آغاز چرخه 5 موجی در نظر بگیرید، در این صورت، در اینجا یک استراتژی معاملاتی خواهیم داشت: هنگامی که موج 1 تمام میشود، در حد فاصل 50% الی 61.8% اصلاح (مثلاً در سطح 13.70 دلار) سفارش خرید و دقیقاً زیر سطح قیمت 13.32 دلار، یعنی نقطه شروع موج 1، سفارش استاپ لاس ثبت کنید. از طرفی دیگر باید تارگت سود خود را بیشتر از 0.80 دلار ($14.12 – $13.32 = $0.80) تعیین کنید؛ زیرا نظریه امواج الیوت میگوید که موج شماره 3 همیشه بزرگترین موج ایمپالس است و در نتیجه طول آن باید از طول موج شماره 1 بزرگتر باشد.
سخن پایانی
امواج الیوت یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال است که در نگاه نخست پیچیده به نظر میرسد و تسلط یافتن بر آن به تمرین نیاز دارد. مفهوم امواج الیوت در تحلیل تکنیکال نماینگر نظم سیستماتیک رفتار عاملان بازار در واکنش به نوسانات قیمت است. این نظم باعث میشود که حرکات قیمت در بازارهای مالی قابل پیشبینی باشد و از الگوهای تکرارشونده و قابل پیشبینی تبعیت کند.
امواج الیوت در قالب یک الگوی پنج و سه موجی نمایش داده میشود و در دل خود ابعاد کوچکتری دارد و خود جزئی از موجی بزرگتر است. امواج فرد (1، 3 و 5) ایمپالسیو هستند و همراستا با روند اصلی بازار، اما امواج زوج (2 و 4) اصلاحی هستند و بر خلاف جهت روند، قیمت را اصلاح میکنند. در پایان موج پنجم، سه موج رخ میدهد که با حروف a، b، c نمایش داده میشوند. برای تشخیص امواج الیوت در نمودار قیمت، قواعدی وجود دارد. از ابزار فیبونانچی هم در ترکیب با الیوت استفاده میشود تا نتیجه آن در معاملات نتیجه فوقالعاده بهتری داشته باشد.
دیدگاه شما