ایجاد یک اخلاق کاری خوب کلید موفقیت است. در هر کاری که انجام میدهید، آن را به کار بگیرید، چه مدیر باشید و چه کارمند، زیرا این اخلاق کاری در هر کاری که در زندگی انجام میدهید منعکس خواهد شد.
از انقلاب تا تکامل: اخلاق تجاری در منابع انسانی
در طول دهه ۱۹۶۰، اخلاق تجاری ناشی از افزایش آگاهی از موضوعاتی مانند مسائل زیست محیطی، مسئولیت شرکتی و جنبشهای اجتماعی بود. اینها نقطه کانونی اصلی دهه از جمله حقوق مدنی و فمینیسم بودند. از آن زمان، اخلاق تجاری فراتر از کدهای اخلاقی اولیه درست و نادرست به تلاشی برای تعریف آنچه شرکتها باید به طور قانونی انجام دهند و در عین حال مزیت رقابتی خود را حفظ میکنند، تکامل یافته است.
هیچ راه درستی برای انجام کار اشتباه وجود ندارد. انتخابهای اخلاقی گاهی نیاز به فداکاری دارد. این ممکن است همیشه منجر به ایجاد احساسات مثبت برای تصمیم گیرنده نشود، اما همیشه باید منجر به احساسات مثبت برای کسانی شود که تحت تأثیر تصمیم گیرنده قرار میگیرند.
اخلاق تجاری چیست؟
در هسته اصلی آنها، اخلاق تجاری با تمرکز بر رفتار منصفانه و برابر، با هدف تضمین سطح اعتماد بین شرکت ها و مصرف کنندگان آنها است. نمونه هایی از اخلاق تجاری در عمل به موضوعات کلیدی مانند موارد زیر می پردازد:
صداقت
داشتن مجموعهای از ارزشها که در نحوه عملکرد شرکت نقش اساسی دارند. این میتواند به شفافیت نیز مربوط باشد: نمایش واضح اطلاعات واقعی در تمامیت آن.
شفقت
اطمینان از اینکه با مردم منصفانه با همدلی و احترام رفتار میشود.
قابل اعتماد بودن
اطمینان از تحقق وعدههای داده شده به مشتریان، کارمندان و شرکای تجاری به طور یکسان، تضمین اعتبار شرکت به عنوان قابل اعتماد.
مسئولیت پذیری
پذیرش اشتباهات، عذرخواهی واقعی و برداشتن گامهای عملی برای اصلاح یا جبران خطا (این میتواند به مواردی مانند مسئولیت اجتماعی شرکت نیز مربوط باشد).
ارتباط آنها با منابع انسانی چگونه است؟
با توجه به اینکه مدیریت منابع انسانی (HRM) در درجه اول با مسائل مربوط به کارکنان در یک سازمان سر و کار دارد، پیوندهای زیادی بین این حرفه و عمل به اخلاق تجاری وجود دارد. مسائل سازمانی پیرامون اخلاق تجاری در منابع انسانی میتواند به موارد زیر مرتبط باشد:
برابری و مسئولیت در محل کار، شامل مسائلی مانند ناتوانی، نژاد و جنسیت. این ممکن است شامل فراهم کردن امکانات رفاهی برای یک فرد دارای “ناتوانی نامرئی” (مانند اوتیسم)، یا پرداخت عادلانه و رفتار با کارگران اقلیتهای قومی باشد.
مسائل مربوط به استخدام، مربوط به موضوعاتی مانند جعل اسناد و خویشاوندی (نفوذ به روابط قبلی با شرکت، مانند اعضای خانواده، نسبت به سایر کارمندان بالقوه).
طرح های نقدی و جبرانی مربوط به عواملی مانند حقوق و دستمزد. در بسیاری از موارد، دپارتمان های منابع انسانی برای افزایش حقوق پایه، به ویژه در نقش های مدیریت ارشد که نیاز به توجیه برای حفظ آنها دارند، تحت فشار هستند.
مسائل حریم خصوصی در مورد حق افراد برای محافظت از زندگی شخصی خود. از نظر منابع انسانی، این میتواند به سلامت و ایمنی نیز مربوط باشد، با بحث در مورد اینکه کدام فعالیتها از نظر اخلاقی مجاز هستند، کدامها مجاز نیستند و چرا.
ایجاد یک اخلاق کاری خوب کلید موفقیت است. در هر کاری که انجام میدهید، آن را به کار بگیرید، چه مدیر باشید و چه کارمند، زیرا این اخلاق کاری در هر کاری که در زندگی انجام میدهید منعکس خواهد شد.
چرا اخلاق تجاری در منابع انسانی اهمیت دارد؟
استدلال پشت اخلاق کسب و کار ظریف و گسترده است، اما دو جنبه کلیدی دارد که شامل:
حفظ یکپارچگی
یک سازمان اخلاقی به جای دستیابی به موفقیت از طریق اقدامات غیراخلاقی (در نتیجه به خطر افتادن اعتبار خود)، اعتبار خود را از طریق فرهنگی که ایجاد میکند تقویت میکند. این امر مستلزم یک چارچوب اخلاقی کاملاً تعریفشده مبتنی بر مجموعهای از ارزشها است که هدف آن دستیابی به رفتار منصفانه و برابر برای همه است.
سطح رسمیت داده شده به ساختار آن به مقیاس سازمان بستگی دارد، اما در همه موارد یک کد اخلاقی کلیدی در هسته خود دارد. اگر به خوبی انجام شد، این کد کمتر در مورد پروتکل مبتنی بر انطباق است تا اینکه در مورد تعریف رفتارهای مناسب، مهربانانه و منصفانه در محل کار باشد.
ایجاد محیطهای کاری سالم
مطالعهای در سال ۲۰۱۸ نشان داد که محیطهای کاری سمی تأثیر قابلتوجهی بر بهرهوری و فرسودگی کارکنان دارد. مسمومیت در محل کار یکی دیگر از موضوعات ظریف مربوط به محیطهای کاری است که تحت “فرهنگ ترس” کار میکنند، جایی که فشار از بالا به پایین منجر به رفتار ناعادلانه و حتی تنبیهی با کارکنان میشود.
در چند دهه اخیر (به ویژه در پرتو تغییر اولویتهای ناشی از همهگیری)، نگرشهایی مانند این با تمرکز بیشتر بر همکاری و حمایت متقابل در سازمانها و به نوبه خود، پتانسیل بیشتر برای افزایش بهرهوری شروع به تغییر کردهاند.
از انقلاب تا تکامل
در تکامل مداوم اخلاق تجاری در منابع انسانی، متخصصان منابع انسانی نقش کلیدی ایفا میکنند که با عنوان شغلی آنها مشخص میشود. از طریق ایجاد محیطی که در آن همه افراد مورد قبول و ارزش قرار میگیرند، کسب و کارها میتوانند فراتر از محدودیتهای یک فرهنگ صرفاً سود محور، به محیطی قویتر، مهربانتر و در کل انسانیتر تبدیل شوند.
در تکامل مداوم اخلاق تجاری در منابع انسانی، متخصصان منابع انسانی نقش کلیدی ایفا میکنند که با عنوان شغلی آنها مشخص میشود. از طریق ایجاد محیطی که در آن همه افراد مورد قبول و ارزش قرار می گیرند، کسب و کارها میتوانند فراتر از محدودیتهای یک فرهنگ صرفاً سود محور، به محیطی قویتر، مهربانتر و در کل انسانیتر تبدیل شوند.
تاثیر هوش تجاری بر افزایش فروش سازمان
وقتی سیاستهای یک سازمان در خصوص محصولات، قیمت گذاری و مشتریان بررسی میشود، پیگیری دادههای فروش در ارتباط با این متغیرها میتواند میزان موفقیت یا شکست سیاستهای سازمان را مشخص کند. در دنیای تجارت فوق رقابتی امروز، دادههای فروش در موفقیت سازمان شما در بین سایر فروشندگانی که برای سهم بازار یکسان میجنگند، نقش کلیدی دارد. توانایی پیگیری آنچه مشتریان میخرند، کالاهایی که با عدم تقاضا مواجه شدهاند و فروشگاهها یا مناطقی که با مشکل فروش روبرو هستند، یک نوع هوشمندی کاربردی برای شما فراهم میکند.
شما میتوانید از این هوشمندی برای بهبود موقعیت شرکت خود، فروش بیشتر و پیشگیری از وقوع چالشها و مشکلات احتمالی بهره ببرید. در صورتی که دادههای فروش در یک محل یکتا تجمیع شوند و به طور مرتب به آنها رجوع شود، میتواند سبب ایجاد شفافیت در عملکرد سازمان شما شود. نرم افزار هوش تجاری میتواند یک مکان مرکزی برای ذخیره همه دادههای سازمان فراهم کند و ستونهای صفحه گسترده را به نمودارها و گرافهای تصویری تبدیل کند که میتوانید از آن برای هدایت بهتر تیم خود و تصمیم گیری سودآور استفاده کنید. در ادامه قصد داریم به بررسی مزایای استفاده از هوش تجاری در تجزیه و تحلیل دادههای جمع آوری شده و تاثیر آن بر افزایش فروش سازمان بپردازیم.
هوش تجاری چیست؟
هوش تجاری یا هوشمندی کسب و کار (Business Intelligence) و یا به صورت اختصار BI به ترکیبی از روشهای تجزیه و تحلیل کسب و کار، داده کاوی، مصور سازی داده، ابزار و زیرساخت دادهها و بهترین روشها گفته میشود که به سازمانها کمک میکند تا بیشتر بر اساس دادهها تصمیم گیری کنند. در عمل، هنگامی که شما اطلاعات کاملی از دادههای سازمان خود داشته باشید و از این دادهها برای ایجاد تغییرات، از بین بردن ناکارآمدیها و تطابق سریع با تغییرات بازار یا عرضه استفاده کنید، از هوش تجاری برخوردار هستید. گزارش گیری و داشبورد از اجزای اصلی یک نرم افزار هوش تجاری هستند. داشبوردها توسط نرم افزار هوش تجاری میزبانی میشوند و به طور خودکار دادههای موجود را به صورت نمودار و گراف نمایش میدهند.
هوش تجاری چگونه کار میکند
سازمانها و کسب و کارهای مختلف پرسشها و اهدافی دارند. برای پاسخ به این پرسشها و پیگیری عملکرد در برابر اهداف سازمان، آنها دادههای لازم را جمع آوری کرده و تجزیه و تحلیل میکنند و در نهایت مشخص میکنند که برای رسیدن به اهداف خود باید چه اقداماتی انجام دهند.
از لحاظ فنی، دادههای خام حاصل از فعالیت کسب و کار جمع آوری میشود. این دادهها پردازش شده و سپس در انبارهای داده ذخیره میشوند، سپس کاربران میتوانند به دادهها دسترسی پیدا کنند و فرایند تجزیه و تحلیل را برای پاسخ به پرسشهای کسب و کار خود آغاز کنند.
اگرچه هوش تجاری به کاربران نمیگوید که چه کاری انجام دهند یا اگر فرآیند خاصی را طی کنند چه اتفاقی خواهد افتاد، اما صرفا یک ابزار تهیه گزارش هم نیست. در عوض هوش تجاری با ساده سازی اقدامات مورد نیاز برای جستجو، ادغام و پرس و جو در خصوص دادههای لازم برای تصمیم گیریهای تجاری به کاربران کمک میکند تا روندها را درک کنند و بینش کسب کنند.
هوش تجاری چگونه میتواند به افزایش فروش سازمان کمک کند؟
امروزه از طریق داشبورد هوش تجاری، کاربران نهایی در هر بخش از سازمان میتوانند با استفاده از روش موثرتری به اطلاعات تجاری مورد نیاز خود دسترسی پیدا کنند، بدون اینکه نیاز داشته باشند برای کسب اطلاعات بیشتر به تحلیلگران فناوری اطلاعات یا تجاری مراجعه کنند. این دادهها به ویژه میتواند به پیشرفت چشمگیر بخش فروش و بازاریابی سازمان کمک کند. در ادامه به معرفی برخی از مهمترین مزایایی استفاده از نرم افزار هوش تجاری میپردازیم که میتواند باعث افزایش فروش سازمان شود.
فروش بیشتر به مشتریان موجود
همان طور که میدانید هزینه پیدا کردن مشتریان جدید بسیار بیشتر از حفظ مشتریان کنونی است. به طوری که نتایج یک مطالعه نشان داده است که «احتمال فروش به مشتری موجود تا ۱۴ برابر بیشتر از فروش به مشتری جدید است.»
تیم فروش شما که به هوش تجاری مجهز است، درک بهتری از آنچه مشتریان شما میخرند و شاید مهمتر از آن چیزی که نمیخرند، خواهد داشت. پیگیری دادههای فروش، روند تقاضا را مشخص میکند و امکان فروش دیگر محصولات به مشتریان را فراهم میکند. به عنوان مثال اگر یکی از مشتریان شما قصد دارد نرم افزار مدیریت منابع انسانی (HR) خریداری کند اما تمایلی به خرید برنامه خدمات حقوق و دستمزد از خود نشان نمیدهد، می توانید کمپین بازاریابی با هدف قرار دادن این فرصت خاص ایجاد کنید.
ارائه خدمات بهتر به مشتریان
با پیگیری سوابق فروش به مشتری و تجزیه و تحلیل عادات خرید او میتوانید تصویر کاملی از نیازهای تجاری مشتری خود ایجاد کنید. تیم فروش با هوشمندی کاربردی که از نرم افزار هوش تجاری کسب میکند، میتواند با آمادگی بیشتری در جلسه با مشتری حضور پیدا کند و برای پاسخگویی به سوالات وی آمادگی بیشتری داشته باشد، در مورد فرصت های بالقوه برای صرفه جویی در هزینه گفتگو کند، محصولات جدیدی معرفی کند که میتواند به افزایش فروش کمک کند و با بررسی وضعیت انبار و موجودی کالای کنونی از چالشهای ارائه کالا در آینده جلوگیری کند.
همان طور که شما و تیمتان درباره نیازهای مشتریان خود بیشتر میآموزید، می توانید خدمات بهتری ارائه دهید، روابط خود را تقویت کنید و سبب وفاداری آنها به خود شوید.
تصمیمات مبتنی بر داده اتخاذ کنید
برای همگام شدن با بازار و پیشی گرفتن از رقبا، شما نیاز دارید تا بدون محدودیت به اطلاعات فعلی کسب و کار خود دسترسی داشته باشید و هنگام تصمیم گیری از این اطلاعات استفاده کنید. توجه داشته باشید که تصمیمات یا ابتکارات احساسی مبتنی بر شهود میتواند منجر به بروز خطراتی شود که توانایی پرداختن به آنها را ندارید.
با تجزیه و تحلیل دادههای فروش مربوط به مشتریان و نمایندگان فروش یا محصول میتوانید به تیم فروش و یا نمایندگان فروش خود کمک کنید تا فروش بالاتری داشته باشد و رابطه بهتری با مشتریان خود برقرار کنند و در نهایت عملکرد سازمان خود در حوزه فروش را ارتقا دهید.
با کسب اطلاعات بیشتر در مورد سوابق فروش محصولات در صنایع مختلف، میتوانید سازمان خود را برای رشد تقاضا آماده کنید و توانایی رسیدگی به هر گونه تقاضا را داشته باشید. علاوه بر این، اگر شما به اطلاعات دقیق و به موقع دسترسی داشته باشید به آسانی میتوانید به توجیه اقداماتی بپردازید که خود و تیمتان در خصوص مشتریان انجام دادهاید.
دسترسی به منبع یکتا و قابل اعتماد برای گزارش گیری
در بسیاری از سازمانها، دادههای مربوط به مشتریان، محصولات و فعالیتهای بازاریابی در سیستمهای مختلفی ذخیره میشود که در بخشهای مختلف سازمان توزیع شدهاند. در برخی از موارد حتی این سیستمهای مجزا هیچ گونه ارتباطی با هم ندارند و به ندرت دادههای خود را به روشی مولد و کارآمد به اشتراک میگذارند.
نرم افزار هوش تجاری میتواند به عنوان یک منبع یکتا و قابل اعتماد برای ذخیره سازی همه دادههای مربوط به کسب و کار عمل کند. این نرم افزار میتواند با دیگر سیستمهای شرکت از جمله سامانه برنامه ریزی منابع سازمانی (ERP)، پایانههای فروش، مدیریت انبار/ زنجیره تامین و مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) ادغام شود. این یکپارچه سازی امکان اندازه گیری داده های جامع از طریق ابزار هوش تجاری شما را فراهم می کند ، که به شما تصویر کامل تری از عملکرد و فرهنگ فروش شفاف تری می دهد. این یکپارچه سازی امکان ارزیابی جامع دادهها از طریق ابزار هوش تجاری را برایتان فراهم میکند که برای شما تصویر کاملتری از عملکردتان ایجاد میکند و فرهنگ سازمانی در حوزه فروش را به صورت شفافتری ارائه میدهد.
هوش تجاری از بخشهای دیگر سازمان پشتیبانی میکند
توجه داشته باشید که این تنها بخش فروش نیست که از هوش تجاری سود میبرد. دسترسی به دانش حاصل از دادههای فروش شامل مواردی مانند چه کالاهایی به فروش رفتهاند و یا چه افرادی آنها را خریداری کردهاند میتواند به کارآمدتر شدن بخشهای دیگر کسب و کار شما نیز کمک کند. به عنوان مثال بخش تولید قادر به برنامه ریزی و پیش بینی بهتر تقاضای محصول خواهد بود که این به معنای آماده سازی تولید، توسعه محصول و خدمات به مشتری برای زمان بندی تولید و نیازهای پرسنلی است و یا بخش بازاریابی اطلاعاتی را در اختیار خواهد داشت که به آن در شناسایی کمپینهایی که باعث فروش شدهاند و یا مواردی که باید اصلاح شوند، کمک میکند.
همچنین مدیریت سازمان به داشبوردهای عملیاتی دسترسی خوادهد داشت که جزئیات کاملی از فعالیتهای بخش فروش ارائه میدهد که به آنها کمک میکند تا تصمیمات استراتژیک را به نفع شرکت بگیرند و سرمایه گذاری های آینده در حوزه فروش را توجیه کنند. بنابراین میتوان گفت دسترسی به دادههای حاصل از یک منبع یکتا و قابل اعتماد موجب ایجاد ارزش بین بخشهای مختلف سازمان و در نهایت کل سازمان میشود.
مشتریانی را شناسایی کنید که سود بیشتری دارند و بر روی آنها تمرکز کنید
لزوما بهترین مشتریان شما افرادی نیستند که بیشترین سفارش را داشته باشند بلکه مشتریان قابل اعتمادی هستند که به طور مداوم سفارشهای خوب میدهند و رفتار خود را تکرار میکنند. با استفاده از نرم افزار هوش تجاری میتوانید مشتریان خود را بر اساس میزان خرید، تعداد دفعات و ارزش خرید آنها رتبه بندی کنید تا بتوانید دقیقا بهترین مشتریهای خود را مشخص کنید و پس از ایجاد یک فهرست از سودآورترین مشتریان، بهتر میتوانید فعالیتهای بازاریابی خود را متمرکز تجارت مبتنی بر احساسات کنید تا چشم اندازهای مشابه را هدف قرار دهید. منطقی است که به دنبال مشتریان احتمالی باشید که دارای ویژگیهای مشابه هستند و بیشتر برای جذب آنها تلاش کنید.
با کمی ابتکار و یک نرم افزار خوب هوش تجاری میتوانید با اجرای اقدامات ساده شروع به کار کنید تا بتوانید مشتریان فعلی خود را با توجه به ارزش نسبی آنها برای سازمان رتبه بندی کنید. در ابتدا میتوانید آنها را تنها بر اساس میزان سود رتبه بندی کنید سپس پارامترهای دیگری مانند پرداخت به موقع، عودت، شکایات و غیره را نیز در نظر بگیرید.
میزان فروش خود را با دقت بیشتری پیش بینی کنید
اطلاعات مربوط به درآمد آینده به پرسشهایی مانند «چه چیزی» را «به چه کسی» و «چه زمانی» بفروشید، پاسخ میدهد. اگر این اطلاعات دقیق و به موقع باشد دارای ارزش تجاری بی نظیری هستند. مطالعات صنعتی نشان داده است که افزایش دقت پیش بینی باعث بهبود قابل توجه مواردی مانند نرخ سفارش گیری، کاهش سطح موجودی و حاشیه سود بالاتر میشود.
با استفاده از بینش ارائه شده توسط نرم افزار هوش تجاری، تیمهای بازاریابی و فروش میتوانند درستی پیش بینیهای خود را با تطابق با تقاضای فصلی، تبلیغات محصول، محصولات کم فروش، متغیرهای سببی، محصولات پر فروش و دیگر موارد بهبود بخشند. هنگامی که اطلاعات مناسبی برای پشتیبانی از تجزیه و تحلیل در دسترس باشد، میتوان ریسک پیش بینی را به میزان قابل توجهی کاهش داد و قابلیت اطمینان آن را افزایش داد. ابزارهای هوش تجاری اطلاعاتی در اختیار تصمیم گیرندگان قرار میدهند که تصویری دقیق از تاریخچه فروش را برای آنها فراهم میکند. دسترسی آسان و مستقیم به سوابق فروش هم به اتخاذ تصمیمات بهتر و دقیقتر کمک میکند و هم پشتیبانی و تدارکات را تسریع مینماید.
میزان تاثیر برنامههای بازاریابی خود را بسنجید
نرم افزار هوش تجاری میتواند به شما کمک کند تا به راحتی برای فعالیتهای تبلیغاتی خود برنامه ریزی و نظارت کنید و همچنین میزان موفقیت آن را ارزیابی نمایید تا ببینید مشتریان شما به کدام یک از کمپین های بازاریابی یا تبلیغاتی واکنش بهتری نشان دادهاند. به این ترتیب میتوان بودجه بازاریابی را تغییر داد و به کمپینهای موفقتری که بهترین بازده سرمایه گذاری را داشتهاند، اختصاص داد. به عنوان مثال اگر برنامه تبلیغاتی الف به میزان ۱ میلیون تومان هزینه داشته و ۳ میلیون فروش ایجاد کرده در مقایسه با برنامه تبلیغاتی ب که با ۵۰۰ هزار تومان هزینه، ۵ میلیون تومان فروش ایجاد کرده، صرفه اقتصادی ندارد. با استفاده از اطلاعات سیستم هوش تجاری خود، میتوانید درآمد حاصل از هر ریال تبلیغات را به حداکثر برسانید. با مقایسه نتایج واقعی با انتظارات خود از کمپین، میتوانید هوشمندانهتر بازاریابی کنید و فرصتهای افزایش فروش و رشد را بهتر شناسایی کنید.
جمع بندی و نتیجه گیری
هوش تجاری از ابزارها و زیرساختهای مختلف بهره میبرد تا دادههای خام را به بینش کاربردی تبدیل کند و از این طریق به سازمانها در اخذ تصمیمات استراتژیک یاری رساند. استفاده موثر تیم تجاری و بازاریابی از هوش تجاری میتواند منجر به بهبود نرخ نگهداری مشتری، افزایش درآمد حاصل از کمپینهای فروش/ بازاریابی و افزایش سطح رضایت مشتری شود و در پایان مشتریان خوشحال به معنای درآمد بیشتر برای سازمان هستند.
مدیران فروش باید بر شاخصهای کلیدی عملکرد، عملکرد فردی و تیمی بخش فروش، موجودی کالا، کمپینهای بازاریابی و دیگر موراد نظارت کنند. نرم افزار هوش تجاری به شما کمک میکند همه این نقاط داده را از طریق یک سیستم مدیریت کرده و تجزیه و تحلیل خود را به روز نگه دارید.
در پایان باید گفت، فروش به منزله موتور محرک هر کسب و کار بوده و یکی از مهمترین عوامل رشد هر سازمانی میباشد، بنابراین تجارت مبتنی بر احساسات تجارت مبتنی بر احساسات به حداکثر رساندن اثربخشی و کارایی بخش فروش باید از اولویتهای اصلی هر سازمانی باشد.
تفاوت بین بازاریابی B2B و B2C
فروش به یک کسب و کار با فروش به یک مشتری متفاوت است. اگر چه شما هنوز هم یک محصول را به یک فرد میفروشید، اما تجربه نشان میدهد که تفاوت بین این دو نوع از بازار زیاد است.
هنگامی که شما به بازار تجارت مبتنی بر احساسات تجارت مبتنی بر احساسات B2B میروید، متوجه این موضوع میشوید که بازاریاب در تلاش برای صرفه جویی در هزینهها و زمان است. خرید در بازار B2B اصولا مبتنی بر منطق است، ولی خرید مصرف کننده در بازار B2C بیشتر مبتنی بر احساسات مصرف کننده نسبت به آن محصول است.
فروش در بازار B2B نسبت به بازار B2C بیشتر است. دلیل آن این است که، بازار B2B بیشتر مورد توجه قرارمی گیرد، و افراد اکثرا تمایل به وارد شدن به این بازار را دارند.
تفاوتهای اساسی زیادی بین خریداران B2B و B2C وجود دارد، همچنین در سطح پیچیدگی و تداوم بازار B2B و B2C نیز تفاوتهای بسیاری وجود دارد. بعضی از شرکتها به طور نادرست وب سایتهای خرده فروشی B2C خود را، با ویژگیهای وب سایتهای B2B میسازند، سپس متوجه میشوند که مشتری نمی تواند با پیچیدگی بازار B2B ارتباط برقرار کند، همچنین فروشنده هم نمیتواند با نیازهای مشتری ارتباط بر قرار کرده و آنها را بر طرف کند. بهترین کار برای شروع این است که تمرکزتان را روی مشتریان خود – خریداران B2B که روابط بلند مدت با شرکت شما دارند – بگذارید و نیازهای شغلی آنها و ابزارهایی که به صورت حرفه ای و به طور موثر برای خرید آنلاین نیاز دارند را به آنها ارائه دهید.
خریدار B2B چه کسی است؟
با درک مشتریان B2B و شغلشان، میتوان قابلیت هایی فراهم نمود که فرایند خرید آنلاین را برای آنها آسان و کارآمدتر کند. یکی دیگر از ویژگی هایی که خریداران B2B و B2C را از یکدیگر متمایز میکند، حرفه ای تر بودن مشتریان B2B. مشتریهای B2B شغل خود را به عنوان بخشی از زندگی میدانند، و الویت اصلی آنها راحتی در خرید است. خریداران B2B تمایل دارند تا روابط بلند مدتی با تامین کنندگان خود داشته باشند، پس یک فرایند خرید که به طور کامل کار آمد به نظر برسد، و خرید آنلاین و آفلاین را آسوده کند، میتواند به این امر کمک شایانی کند.
مشتریان B2B خریدهای خود را نسبت به محصولات برنامهریزی میکنند و معمولا خرید آنها شامل سفارشات بزرگ میشود و این خریدها به صورت مداوم توسط خریداران تکرار میشود. مشتریان B2B خریدهایی را انجام میدهند که به موفقیت تجارت خود منجر شود و مانند خریدهای بازار B2C مبتنی بر احساسات فرد نیست. محصولات میتوانند گران و انبوه باشند، اما این انبوهی و گرانی محصولات، خریداران B2B را برای یک خرید مناسب تحت فشار قرار نمی دهد، لذا دقت در قیمت گذاری و دسترسی آسان به محصولات میتواند خریدی مناسب و آسان را برای مشتری به ارمغان بیاورد. فروشگاههای آنلاینی که میخواهند موفق و موثر باشند باید قدرت خرید مشتری را در نظر بگیرند.
قابلیت استفاده و طراحی سایت برای خریداران B2B، از لحاظ تجربه خرید مهم است، اما آنها بیشتر به جزئیات دقیق قیمت ها، صورتحسابهای دقیق، کاتالوگ محصولات به روز شده، سفارش آسان و اتوماسیون فروش توجه دارند.
تفاوت بین مشتریان آنلاین B2B و B2C
همانطور که در بخش قبلی ذکر شد، بین تجارت B2C و B2B تفاوت زیادی وجود دارد. اکنون واضح است که مشتریان B2C و B2B متفاوت هستند، مهم است بدانیم که چگونه این تمایزها، در هنگام خرید از فروشگاههای اینترنتی رخ میدهد. تفاوتهای این دو تجازت در فضاهای آنلاین مانند وب سایت ها، به شرح زیر میباشد.
واحد خرید در مقابل واحد تصمیم گیری
همانطور که ذکر شد، هنگام خرید آنلاین به عنوان یک مصرف کننده، شما فقط میخواهید یک محصول خاص را پیدا کرده و آن را برای خودتان، خانواده و غیره سفارش دهید. مشتریان B2B میتوانند نمایندگان فروش، کارگزاران و … باشند. در یک فروشگاه آنلاین، مشتریان B2B نیاز به حسابهای خاصی مطابق با نیازهای خود دارند. به عنوان مثال خریداران برای ایجاد یک سفارش نیاز به یک حساب کاربری دارند. همچنین مدیر باید بتواند توسط حساب کاربری خود همه سفارشات را مشاهده و بررسی کرده، و در صورت لزوم به تائید برساند. علاوه بر این، یک کارمند مالی باید دسترسی مشاهده به فاکتورهای فروشگاه را داشته باشد. از آنجا که چندین نفر در فرآیند خرید B2B آنلاین مشارکت دارند، برای موفقیت در این تجارت فروشگاه وب تجارت مبتنی بر احساسات شما باید بتواند چنین حساب هایی را اداره کند.
سفارشات کوچک در مقایسه با سفارشات انبوه
انتظار میرود تا سال 2020 بازار B2B، دو برابر بزرگتر از بازار B2C باشد. کاربران عادی معمولا یک محصول واحد را آنلاین خریداری میکنند. گاهی اوقات آنها دو محصول مشابه را سفارش میدهند، اما سفارش 100 یا حتی 1000 محصول، در فروشگاههای B2C یک اتفاق نادر است. آنها برای خود و بستگان خود خرید میکنند. همانطور که قبلا ذکر شد، در بازار B2B مقادیر بسیار زیاد برای سفارشات رایج هستند. یکی از دلایل سفارشات انبوه این است که، تجارتها اغلب از یک نوع محصول استفاده میکنند. از سوی دیگر، مشتریان B2B با تخفیف کم و یا حتی تخفیف از هزینه ارسال کالا، با مالک وب سایت موافقت میکنند. این تفاوت در رفتار خرید برای فروشگاه وب بسیار مهم است. خریداران B2B اغلب به تخفیف از فروشگاهها علاقه مند هستند.
قیمتهای ثابت مصرف کننده در مقایسه با قیمتهای خاص مشتری
هنگام فروش به کاربران نهایی، تمام قیمتها تنظیم میشوند. در بازار B2C مهم نیست که آیا مشتری از قبل محصولات زیادی را خریداری کرده است یا نه، قیمتها برای همه ثابت است. اما در محیط B2B، قیمتها بیشتر بر اساس توافقنامهها هستند. به عبارت دیگر، مشتریان B2B تخفیفات خاصی را در مورد محصول خاصشان دارند. لذا آنها باید بتوانند طبق شرایط شرکت خودشان محصولات را با قیمت مناسب خریداری کنند. علاوه بر تخفیفهای ویژه برای مشتری، قیمتهای معمولی نیز وجود دارد. از این رو، برای هر دو قیمت معمولی و تخفیف خورده، فروشگاه آنلاین شما باید بر اساس هر مشتری، قیمتهای مناسبی نشان دهد. این روند میتواند با ورود مشتری به فروشگاه مدیریت شود. قیمتها زمانی میتوانند پنهان شوند که مشتری هنوز وارد نشده است. پس از ورود به سیستم، قیمتها براساس حساب کاربری که با آن وارد شده است نشان داده میشود.
پرداخت مستقیم در مقابل فروش اعتباری
در یک محیط B2C انتظار میرود که مشتریان از طریق درگاههای پرداخت به طور مستقیم، سفارشات خود را پرداخت کنند. با توجه به این که مشتریان B2B به طور معمول در هفته یا ماه مقدار زیادی سفارش انجام میدهند، پرداختهای B2B اغلب به صورت اعتباری (چکی، مدتی و یا قسطی) صورت میگیرد. در مورد خریدار B2B فکر کنید. شغل او خرید محصولات برای کارفرمای خود است و بخشی از شغل او باید آسان و سریع باشد. اطمینان حاصل کنید که خرید تا حد امکان ساده است و اجازه خرید با اعتبار را میدهد. به این ترتیب مشتریان هر ماه براساس سفارشاتی که انجام میدهند، به جای پرداخت مستقیم، بتوانند به صورت اعتباری خرید خود را انجام دهند. این راه برای خریداران راحت تر است. بنابراین دقیقا همان چیزی است که فروشگاه وب B2B نیاز به پوشش دارد، اطمینان حاصل کنید که میتوانید راهی را به عنوان پرداخت اعتباری برای مشتریان B2B خود ارائه دهید.
سهام برای محمولههای فوری در مقابل کالاهای هوشمند
اگر یک وبسایت محبوب مصرف کننده از انبار خود فاصله داشته باشد و در معرض تاخیر در تحویل کالا قرار بگیرد، مصرف کنندگان به فروشگاههای اینترنتی دیگر که میتوانند سریعتر عرضه کنند، حتی اگر محصولات گران تر باشند، میروند. لذا پیش بینی مقدار مناسب موجودی انبار در B2C بسیار مهم است. برای مشتریهای B2B این مسئله بسیار متفاوت است، مشتریان B2B اغلب دارای سیستمهای اطلاعاتی هستند و نیازمند این هستند که به موقع از آنها سفارش گرفته شود. از این رو تحویل روز بعد مهم ترین چیز برای مشتریان B2B نیست. آنها میخواهند با حداقل هزینههای ممکن خرید کنند. لذا اطمینان حاصل کنید که مشتریان B2B شما میتوانند چندین روش حمل و نقل را انتخاب کرده و تفاوت قیمت را در هر روش مشاهده نمایند. علاوه بر این، شما باید بدانید که مشتریان شما میتوانند از هر جایی سفارش دهند. با توجه به محل مشتری شما، هزینه حمل و نقل متغیر خواهد بود. به خصوص در مورد حمل و نقل بار که بیش از حد بزرگ یا سنگین است و از طریق روشهای قدیمی انجام میپذیرد. در این صورت، حمل و نقل با کامیون میتواند برای مشتریان سودمند باشد.
بازدید تنها در مقابل روابط طولانی مدت
از آنجایی که مشتریان آنلاین B2C اغلب بازدید کننده هستند، آنها نیازهای بسیار متفاوتی نسبت به شرکای B2B در روابط طولانی دارند. مشتریان B2C به دنبال یک محصول خاص هستند، آنها محصول را خریداری میکنند و احتمال دارد که دوباره از وب سایت شما بازدید کنند. از سوی دیگر، تجارت الکترونیک B2B به طور کامل در بخش خرید یک شرکت متمرکز شده است. خریداران B2B محصولات و اجزای آنلاین را برای حیات سازمانهای خود خریداری میکنند. کار آنها این است که با خرید محصول مناسب کسب و کار خود را حفظ و راه اندازی کنند. از این رو، مشتریان B2B انتظار دارند شما یک راه آسان برای پیدا کردن محصولات، اطلاعات تماس و پشتیبانی داشته باشید. آنها میخواهند که خریدشان سریع و آسان انجام شود. بنابراین، اطمینان حاصل کنید که راههای ارتباط با شما در تمام صفحات وب سایت شما موجود است، و مشتریان شما مجبور نیستند برای دریافت اطلاعات تماس شما جستجو کنند.
بازاریابی برای B2B
هنگامی که شما برای B2B بازاریابی میکنید، باید بر روی منطق سوددهی خرید محصول متمرکز شوید. شما با تمرکز بر ویژگیهای محصول این کار را انجام میدهید. در بازار B2B هیچ حسی نسبت به خرید انجام شده وجود ندارد. شما نیاز به درک رفتار شرکتهای طرف قرارداد خود در محدوده سازمانیتان دارید. نقش آنها چیست؟ برای آنها چه چیزی مهم است؟
اگر در رابطه با بازار B2B بخواهیم یک نکته اضافه بگوییم، در مورد بازاریابی محصول و خدمات نیست، درمورد استفاده مردم از محصول یا سرویس است.
مشتری B2B بیشتر علاقه به اطلاعات محصول دارد. لذا، شما باید با محصولات بازار خود بیشتر آشنا شوید. پیام تجارت شما باید بر روی این که خرید محصول از شما چگونه در وقت و هزینه صرفه جویی میکند تمرکز داشته باشد.
مشتریان چه انتظاری از بازدهی خرید از شما میتوانند داشته باشند؟ خرید از شما میتواند صرفه جویی در وقت، هزینه و منابع را به همراه داشته باشد، اما این صرفه جویی ها باید به چشم بیاید و قابل مشاهده باشد.تجارت مبتنی بر احساسات
مشتری برای اطمینان نیاز دارد که قبل از خرید اطلاعات محصول و قیمت آن را بررسی کند. این بدان معنا نیست که در بازار B2B احساسات وجود ندارد، در حالیکه شما با یک تجارت برخورد میکنید، در آن کسب و کار افراد وجود دارند، بنابراین احساسات هنوز در تصمیم گیری نقش دارد، اما شما در بازار B2C با موج زیادی از احساسات روبرو میشوید که باید به یک نتیجه برسد. نیازها، خواستهها و انگیزههای خود از شغلتان را بر روی میز نگه دارید، اما آنها را با منطق سوددهی، مزایای مالی و دادههای قوی حفظ و عملی کنید. فرایند خرید کسب و کار و مشتریان با یکدیگر رابطه مستقیمی دارند. این بدان معناست که با تغییر الگوی خرید مصرف کننده الگوی کسب و کار نیز تغییر میکند.
بازاریابی برای B2C
هنگامی که شما برای مصرف کننده بازاریابی میکنید، میخواهید بر مزایای محصول متمرکز شوید. تصمیم آنها بیشتر عاطفی است. مصرف کنندگان متفاوت هستند آنها خواستار انواع کانالهای توزیع برای راحتی خرید هستند، بخصوص بازار B2B. احتمال کمی دارد که مصرف کنندگان به یک پیام بازاریابی طولانی علاقه مند باشند.
آنها میخواهند شما را به موضوع درستی برسانند. مصرف کنندگان نمی خواهند سعی کنند تا مزایای سوددهی خرید از شما را بفهمند. در عوض، آنها میخواهند شما مزایای خود را به وضوح به آنها معرفی کنید.
پیام شما به مصرف کنندگان، باید ساده و آسان باشد. شما همچنین باید سعی کنید که مصرف کنندگان روند خرید بسیار کوتاه تری نسبت به کسب و کار را تجربه کنند. آنها باید بتوانند ظرف چند دقیقه اندازه چند روز خرید کنند.
موثرترین استراتژیهای بازاریابی شما بر نتایج و مزایایی که محصول یا سرویس شما برای مشتریان به ارمغان میآورد تمرکز خواهد کرد. بازار فروش به مصرف کننده را بیشتر به سوی خرید احساسی سوق دهید. آنها بیشتر به احساسی که از آن محصول به دست میآورند علاقه مند هستند. مصرف کنندگان بیشتر علاقه دارند بدانند محصول شما چه کمکی به آنها میکند. تمرکز شما بر روی حل کردن مشکلات و سختی خرید آنها باشد.
مثال بازاریابی B2B در مقابل B2C
به عنوان مثال، این را در نظر بگیرید: محصول من لوسیون است.
لوسیون من پوست را مرطوب کرده و خارش پوست را از بین میبرد.
اگر من یک مشتری B2C داشته باشم، مشتری بیشتر علاقه مند به ویژگیهای مرطوب کننده پوست دارد. اگر من یک مشتری B2B داشته باشم، بیشتر علاقه مند به سودی است که از فروش لوسیون پوست به دست میآورد.
شما زمانی در بازاریابی برای کسب و کارتان موفق میشوید که درک کنید هر دو بازار مهم هستند.
هنر انتقال احساسات و مفاهیم توسط شبکه های اجتماعی
برای سفارش آنلاین شبکه های اجتماعی کافیست در سایت ثبت نام نموده و سفارش آنلاین شبکه های اجتماعی ثبت نمائید تا بلافاصله فاکتور دریافت نمائید و سپس تصمیم گیری فرمائید.
شبکه های اجتماعی در جایگاه و روش های ارتباطی و تعاملی جدید با سایر مخاطبین و افراد مختلف در سرتاسر دنیا، قادرند تا به شیوه ای خلاقانه به انتقال احساسات و مفاهیم بسیار زیادی، به سلیقه های گوناگون بپردازند.
یافته های به دست آمده از مطالعات صورت گرفته در مورد روند انتقال محتوا و تاثیرگذاری شبکه های اجتماعی در این امر، می تواند یکی از شواهد بسیار خوب در این زمینه تلقی گردد. برای این که نشان دهیم این مساله تا چه حد می تواند بر زندگی افراد مختلف اثرگذار باشد، می بایستی شواهد و آمارهای موجود را مطالعه کرد و به دنبال این مفاهیم در شبکه های اجتماعی و صفحات مختلف باشیم. در طول این جستجو، موارد متعدد و بسیار زیادی وجود خواهد داشت که در برخورد با هر یک از آنها می توانید میزان تاثیر آنها را در متن جوامع مختلف مشاهده کنید.
استفاده از فناوی ها و سیستم های نوین به منظور ایجاد ارتباط و انتقال مفاهیم و احساسات یکی از شیوه های جدید و کاربردهای به روز شبکه های اجتماعی به حساب می آید. این سیستم توانمندی های بالقوه ی بسیار فراوانی در برخورد با مفاهیم و انتقال آنها دارد. بدین ترتیب می توان از فناوری های مشابه، به هدف های گسترده ای دست پیدا کرد.
هنگامی که شبکه های اجتماعی به دنبال انتقال احساس و برخی مفاهیم هستند، می توان به دنبال هیجان، نزدیکی و صمیمیت بیشتری در جامعه باشیم. این مساله مثال های فراوان و غرور آمیزی دارد که از جمله ی آن ها می توان به موفقیت ها و پیروزی های بزرگ ورزشکاران در سطوح بالای بین المللی و جهانی اشاره کرد. این قبیل اتفاقات ممکن است توسط رسانه های دیگر به طور کامل پوشش داده نشود. شبکه های اجتماعی در جایگاه رسانه می توانند با پوشش ابعاد کامل تر و ظریف تری از این موضوعات، به دنبال افزایش اطلاعات و تحریک احساسات ملی و میهنی باشند تا در یک جامعه شاهد اتحاد و همدلی بیشتری بین مردم آن باشیم. بنابران طولی نخواهد کشید که نقش های رسانه ای این شبکه ها به شیوه های متنوع، برجسته می شوند و در قالب های مختلف، پرطرفدار و بسیار محبوب در بین کاربران توزیع می گردد.
با توجه به افزایش روز افزون این پدیده در بین مردم و شناخت بالای شبکه های اجتماعی در میان جامعه، این پدیده ها راه های مناسبی برای اجرای ایده های مختلف و عملکردهای متفاوت هستند تا شاهد کارکردهای موضوعی متنوعی از آنها باشیم.
بسیاری از مواقع نیاز است تا در کوتاه ترین زمان ممکن، موضوع خاصی به افراد بسیار زیادی منتقل شود و از نزدیک توسط آنها لمس شود. شبکه های اجتماعی مختلف در نقش رسانه های صوتی، تصویری، چاپی و . توانسته اند تا بسیاری از این نیازها در سطوح مختلف را برطرف کنند. جالب است بدانید این شیوه توسط کاربران نیز به شدت مورد استقبال است و همین مساله می تواند یکی از نقاط قوت و جذاب این کاربردها باشد. این استقبال به این دلیل است که بشر امروزی به دنبال نوگرایی و تغییر ذائقه در تمام بخش های زندگی خود است. این تغییر ذائقه هنگامی که اثرات منفی و بدی در جامعه و خانواده ایجاد نکند، به نوعی در ردیف کارکردهای مثبت و تاثیرگذار شبکه های اجتماعی شناخته می شود.
شبکه های اجتماعی در نگاه های کلان و بلندمدت می توانند به عنوان عناصری کاملاً پویا و فعال و استفاده از روش های کاملاً تعاملی در بین مخاطبین و کاربران خود برای انتقال مفاهیم گوناگون یکی از بهترین گزینه های موجود معرفی گردند.
از نگاه دیگر، نسل امروزی به دلیل گرایش به تکنولوژی ها و فناوری های نوین، یکی از راهکارهای اساسی و اثربخش را در اینترنت و فضای مجازی می داند، چرا که کمتر کسی امروزه می تواند نقش آنها را در صورت سازی جوامع انکار کند و از آنها به منظور اجرای عوامل مختلف، بهره ی کافی را نبرد. به همین علت نیاز است تا با مطالعات گسترده و بکارگیری کارشناسان و متخصصین این حوزه، روند رو به رشد آن در جهات مختلف بررسی و تاثیرات مثبت و منفی این مساله نیز روشن گردد.
انتقال احساسات و مفاهیم هنگامی که از طریق شیوه های مثبت صورت بگیرد، می تواند یکی از پررنگ ترین و روشن ترین تصاویر موجود در دل جوامع مختلف تلقی گردد. این تصاویر و صحنه ها، در رده های مختلف و بسیار زیاد، در کمترین زمان دست به دست می شوند تا به طور ناخودآگاه عامل بسیاری از اتفاقات خوب در بین جوانان و اقشار دیگر شود.
برای سفارش آنلاین شبکه های اجتماعی کافیست در سایت ثبت نام نموده و سفارش آنلاین شبکه های اجتماعی ثبت نمائید تا بلافاصله فاکتور دریافت نمائید و سپس تصمیم گیری فرمائید.
تجارت مبتنی بر احساسات
بررسی بر روی عقیدهکاوی و تحلیل احساسات: عملیات، رویکردها و کاربردها
نام مقاله: بررسی بر روی عقیدهکاوی و تحلیل احساسات: عملیات، رویکردها و کاربردها
(A survey on opinion mining and sentiment analysis: Tasks, approaches and applications)
نویسندگان: Kumar Ravi, Vadlamani Ravi
ژورنال: Knowledge-Based Systems
شماره: VOL. 89
تعداد ارجاعات: 379
سال انتشار: Nov. 2015
خلاصه:
ظهور web 2.0 و گسترش ارتباطات در رسانههای اجتماعی و تجارت الکترونیکی، منجر به ایجاد نیاز در زمینه استخراج، تبدیل، بارگذاری و تحلیل حجم بالایی از دادههای ساختاریافته و بدون ساختار که تحت عنوان عظیمداده میشناسیم شده است. از آنجا که این دادهها ترکیبی از متن، تصویر، انیمیشن و ویدئوست، آنالیز آنها با استفاده از ترکیبی از تکنیکهای دادهکاوی، وبکاوی، متنکاوی در کاربردهای متعدد نظیر درک نظرات افکار عمومی و مشتریان در خصوص رویدادهای اجتماعی و سیاسی، کمپینهای بازاریابی، ترجیحات محصول و غیره انجام میگیرد. در واقع تحلیل احساسات یک مسئله چندوجهی است که انجام آن نیازمند گامهای مختلف است. این مقاله به بررسی دقیقی بر روی ادبیات پژوهشی منتشر شده در سالهای 2002 تا 2015 در خصوص تحلیل احساسات پرداخته است. بر اساس دستهبندی صورت گرفته در این مقاله، عملیات اصلی که در تحلیل احساسات انجام میگیرد در قالب 6 دسته شامل طبقهبندی subjectivity، طبقهبندی احساسات، اندازهگیری مفید بودن مرورها، تشخیص نظرات اسپم با رویکردهای مبتنی بر یادگیری ماشین، مبتنی بر واژهنامه و رویکردهای ترکیبی و ایجاد واژهنامه و استخراج بُعد با رویکردهای مبتنی بر ontology و یا غیرمبتنی بر ontology ارائه شده است.
هر مقالهی مورد بررسی در 4 جنبه خلاصه شده است که عبارتند از مسئله مورد بررسی در مقاله، جزئیات دیتاست به کار گرفته شده در مقاله، ارائه ویژگیها و در نهایت تکنیکها، نتایج و مسیرهای آینده ذکر شده در مقاله موردنظر.
از جمله نکات جالب این مقاله ارائه لیستی از دیتاستهای عمومی و در دسترس برای تحلیل احساسات و همچنین ارائه مسائل باز و چالشبرانگیز مطرح شده در مقالات مختلف است که میتواند برای پژوهشهای آتی مفید باشد.
یافتههای این پژوهش حاکی از آن است که مهمترین دیتاستهای مورد استفاده در مقالات شامل نظرات در مورد محصول، بلاگها، فرومها، اخبار، کامنتهای اخبار، توئیتها و پستهای فیسبوک میباشد.
طبقهبندی subjectivity در مطالعات کمی مورد بررسی گرفته است و چالشبرانگیزتر از طبقهبندی احساسات است و در این عملیات هر دو رویکرد مبتنی بر یادگیری ماشین و مبتنی بر واژهنامه مورد استفاده قرار گرفتهاند. اکثریت مقالات به طبقهبندی احساسات پرداختهاند که شامل تعیین قطبیت است و در تعیین قطبیت رویکرد یادگیری ماشین بر سایر رویکردها غالب است.
در حوزه تکنیکها، SVM بیش از سایر تکنیکها مورد استفاده بوده است و در اکثر مقالات منجر به دقت بالاتری شده است. هر چند در برخی مقالات استفاده از شبکهعصبی و تکنیک بیزین عملکرد بهتری را نشان دادهاند.
از جمله چالشها و مسائل باز ذکر شده در این پژوهش با توجه به مقالات مورد بررسی، چالشبرانگیز بودن پیشپردازش به علت وجود اختصارات، عدم وجود سیستم درجهبندی واحد در خصوص نظرات در واژهنامهها، وجود کنایه در جملات تجارت مبتنی بر احساسات مطرح شده در بحثهای آنلاین و سیاسی که از زبانی به زبان دیگر متفاوتاند، تکنیکهای بهینه برای انتخاب ویژگی، فقدان دیتاست مناسب برای نظرات اسپم، چالش اعتبارسنجی روش پیشنهادی در اندازهگیری مفید بودن مرورها، تحلیل احساسات زمینهای و سیستم خودکار مناسب برای تحلیل احساسات با توجه به رسانههای مختلف میباشد.
دسته بندی
- معرفی ابزار 33
- مطالعه موردی 34
- کتاب بخوانیم 62
- معرفی کتاب 40
- مرور منابع علمی 45
- اینفوگرافیک 11
- تجربه داخلی 4
- مصاحبه 23
- معرفی کسب و کار داده محور 12
- معرفی سرویس 7
با ما همراه باشید
ما در این سایت بخشهایی مانند: معرفی کتابهای تخصصی و علمی مرتبط، معرفی ابزارها و نرم افزارها، تشریح نمونههای کاربردی (Case Study)، ویدئوهای آموزشی، اطلاعرسانی رویدادها مرور منابع علمی و کاربردی تحلیل گری کسب و کار و عظیمداده (BDBA) را پوشش خواهیم داد.
دیدگاه شما