بهترین و مهم ترین اندیکاتورهای فارکس که هر معاملهگری باید بداند
قبل از انجام هر معامله ای در پلتفرم های مختلف، معامله گران فارکس داده های مختلف را بررسی می کنند تا نحوه عملکرد بازار و احتمالات مربوط به تغییرات موجود در آینده را ارزیابی کنند. با تجزیه و تحلیل دقیق بازار، معامله گران می توانند از استراتژی های تجاری موثرتری استفاده کرده و بازدهی بالاتری را به دست آورند.
استفاده از اندیکاتورهای بازار فارکس بهترین روش بررسی داده های بازار است. این اندیکاتورها با بررسی داده های تاریخی مثل قیمت ارزها و یا حجم و عملکرد بازار، نحوه رفتار بازار در آینده و نیز احتمال تکرار الگوها را پیش بینی می کنند. وقتی که معامله گران این اطلاعات را در اختیار داشته باشند، می توانند تصمیم های تجاری را به صورت آگاهانه ای اتخاذ کنند و در نتیجه بازدهی بیشتری داشته باشند.
اندیکاتورهای تجزیه و تحلیل فنی فارکس معمولا برای پیش بینی تغییرات قیمت در بازار ارز استفاده می شوند. این اندیکاتورها نوعی محاسبه هستند که حجم و قیمت یک ابزار مالی خاص را در نظر می گیرد. با استفاده از اندیکاتورهای بازار فارکس، معامله گران این امکان را پیدا می کنند که درباره ورود به بازار یا خروج از آن تصمیم گیری کنند. در واقع بر روی پلتفرم معاملاتی MetaTrader 4 تابعی وجود دارد که به شما این اجازه را می دهد که به صورت مستقیم اندیکاتورها را به نمودارهای معاملاتی خود اضافه کنید و یا اینکه آنها را در یک صفحه خاص قرار دهید.
اندیکاتورهای روان شناختی فارکس به معامله گران این امکان را می دهد که احساسات مشارکت کنندگان در بازار را بررسی و شناسایی کنند و بر این اساس بتوانند تغییرات احتمالی قیمت ها را تعریف کنند. اسیلاتورها هم هستند که از آنها برای تعیین نیروی روند و یا زمانی که قرار است تغییری در تمایلات بازار ایجاد شود، استفاده می کنند.
اصلی ترین اندیکاتورهای بازار فارکس
معمولا اندیکاتورهای بازار فارکس را به سه دسته اصلی تقسیم بندی می کنند؛ اندیکاتورهای روندنما (Follower Trend)، اندیکاتورهایی که با نام نوسان نما معروف هستند و به آنها اسیلاتور (Oscillator) گفته می شود و در نهایت اندیکاتورهای حجمی (Volume).
اندیکاتورهای روندنما اندیکاتورهایی هستند که روند دار بودن یا عدم وجود روند در بازار را نشان می دهند. اگر بازار دارای روند خاصی باشد، این اندیکاتور به معامله گر نشان می دهد که با چه نوع روندی روبروست؛ صعودی یا نزولی. در واقع این نوع اندیکاتور فقط اطلاعات مربوط به روند را ارائه می کند و این توان را ندارد که نقاطی را که برای ورود و خروج مناسب هستند را به معامله گر نشان دهند. اندیکاتورهای مووینگ اوریج، بولینگر باند، پارابولیک سار و مووینگ اوریج جهت دار انواع مختلف اندیکاتورهای روند هستند.
اسیلاتورها مهم ترین اندیکاتورهای بازار فارکس برای ارائه اطلاعات در مورد نقاط ورود و خروج مناسب در بازار هستند. این نوع اندیکاتورها معمولا در چارت قیمت به صورت جداگانه در قسمت زیر نمودار قیمت ترسیم می شوند. معمولا اسیلاتورها شامل دو ناحیه هستند؛ یکی ناحیه اشباع خرید و دیگری ناحیه اشباع فروش. اگر قیمت یا اسیلاتور از این ناحیه ها خارج شود، در واقع سیگنال خرید یا فروش را صادر کرده است. معروف ترین اسیلاتورها عبارتند از اندیکاتورهای CCI، مکدی، اندیکاتور استوکاستیک و شاخص قدرت نسبی.
سومین دسته اندیکاتورهای بازار فارکس، اندیکاتورهای حجمی هستند که فقط مقدار حجم معامله ها را مشخص می کنند و اندازه می گیرند. این نوع اندیکاتورها مخصوصا وقتی مفید هستند که نهنگ ها به بازار پول تزریق کنند و یا اینکه سرمایه خود را خارج کنند. مهم ترین اندیکاتورهای حجم، یکی اندیکاتور شاخص جریان مالی است و دیگری خود اندیکاتور حجم.
حالا که با انواع دسته بندی اندیکاتورها آشنا شدیم، وقت آن رسیده است که به سراغ تک تک اندیکاتورهای هر دسته رفته و آنها را بررسی و معرفی کنیم.
اندیکاتور مووینگ اوریج
از میان اندیکاتورهای بازار فارکس، مفهوم مووینگ اوریج (میانگین متحرک) آنقدر مهم است که هر معامله گری باید درباره آن همه چیز را بداند. در حقیقت این بانک مرکزی و شرکت های چند ملیتی هستند که بازار فارکس را پیش می برند، بنابراین بسیار مهم است که آنچه در سطح کلان رخ می دهد را درک کنیم.
این اندیکاتور میانگین قیمت ارز دیجیتال را در بازه های زمانی خاص و با محاسبه آخرین تعداد کندل های مورد نظر نشان می دهد.
اگر قیمت بالاتر از مووینگ اوریج معامله شود، مشخص است که خریداران در حال کنترل قیمت ها هستند.
از طرف دیگر اگر قیمت ها پایین تر از این اندیکاتور معامله شوند، یعنی اینکه فروشندگان در حال کنترل قیمت ها هستند. بنابراین در استراتژی های معاملاتی خود اگر قیمت بالاتر از مووینگ اوریج باشد، باید بر روی معاملات خرید متمرکز شوید. این اندیکاتور یکی از بهترین و مهم ترین اندیکاتورهای فارکس است که هر معامله گری باید درباره آن اطلاعات لازم را داشته باشد.
اندیکاتور شاخص قدرت نسبی
اندیکاتور شاخص قدرت نسبی بین 0 تا 100 حرکت می کند و نشان می دهد کجا این احتمال وجود دارد که قیمت معکوس شود. به همین خاطر گفته می شود که این اندیکاتور نوعی اندیکاتور برگشتی است. از طرف دیگر این اندیکاتور قدرت و توانایی خریداران و فروشندگان نسبت به یکدیگر را نشان می دهد. به صورت کلی می توان گفت که با استفاده از اندیکاتور شاخص قدرت نسبی، می توان اطلاعات بیشتری در مورد توانایی های خرید و فروش معامله گران دیگر به دست آورد.
اندیکاتور شاخص قدرت نسبی
یادتان باشد که در روند صعودی وقتی قیمت از 70 سطح بالاتر برود، یعنی اینکه بازار به صورت نزولی وارونه شده است و اگر قیمت در روند نزولی به زیر 30 سطح برسد، یعنی اینکه بازار صعودی وارونه شده است.
اندیکاتور شاخص قدرت نسبی با ایجاد اختلاف در قیمت ها، فرصت های معاملاتی را برای معامله گران فراهم می کند.
اندیکاتور مکدی
مکدی مخفف عبارت Moving Average Convergence/ Divergence است که معنای آن همگرایی/ واگرایی مووینگ اوریج یا میانگین متحرک است. این اندیکاتور از یک هیستوگرام و یک اندیکاتور مووینگ اوریج شکل گرفته است و هدف اصلی آن محاسبه واگرایی به وسیله قیمت و نشان داده فاصله میان دو میانگین متحرک از یکدیگر است. نقاط صفر در این اندیکاتور همان نقاطی هستند که دو اندیکاتور مووینگ اوریج با یکدیگر تلاقی پیدا کرده اند.
واگرایی منظم و آشکار به وسیله اندیکاتور مکدی و قیمت، نشان می دهد که بازار در حال تغییر است، در حالی که واگرایی پنهان نشان دهنده ادامه روند بازار است.
در اکثر موارد معامله گرها از این اندیکاتور به عنوان اندیکاتور اصلی برای ایجاد استراتژی تجاری خود استفاده می کنند. همچنین می توانند از این اندیکاتور اندیکاتور های مقاومت نسبی برای پیدا کردن نقطه معکوس احتمالی بازار یا نقطه ادامه روند استفاده کنند.
اندیکاتور بولینگر باند
خالق این اندیکاتور، شخصی به نام جان بولینگر بود و البته عنصر اصلی آن اندیکاتور مووینگ اوریج است. این اندیکاتور دارای سه بخش بالایی، پایینی و مووینگ اوریج کلاسیک است. به طور کلی استفاده از این اندیکاتور بسیار راحت است و به این ترتیب امکان ورود قابل اعتمادی را برای معامله گر به وجود می آورد. بخش های بالایی و پایینی اندیکاتور بولینگر باند در واقع به عنوان سطوح پشتیبانی و مقاومت عمل می کنند.
اندیکاتور بولینگر باند
هر گونه رد کردن این سطوح به معنای یک ورودی احتمالی است، همانطور که هر گونه شکست از این سطوح به معنای فراهم شدن فرصت برای معامله های سود آور است. با همه این ها، کندلی درست در قسمت زیر و یا بالای خط میانی قرار دارد که امکان آزمایش سطح بعدی را به وجود می آورد.
اندیکاتور استوکاستیک
یکی دیگر از مهم ترین اندیکاتورهای بازار فارکس، اندیکاتور استوکاستیک است که نوعی اندیکاتور شتاب عمومی است و در اوایل دهه 1950 توسعه پیدا کرد. هدف اصلی این اندیکاتور شناسایی منطقه خرید و فروش بیش از حد است. معامله گران اغلب باید منطقه سودآوری احتمالی خود را در استراتژی معاملاتی خود پیدا کنند. بنابراین آنها از این اندیکاتور استفاده می کنند تا محلی را پیدا کنند که انتظار می رود قیمت از آنجا وارونه شود. اندیکاتور استوکاستیک بین سطوح 0 تا 100 جابجا می شود.
اگر قیمت به بالای سطوح 70 برسد، احتمالا وارونه خواهد شد. اما از طرف دیگر، اگر به زیر سطوح 30 برسد، امکان برگشت صعودی ایجاد خواهد شد.
اندیکاتور ایچیموکو کینکو هیو
اندیکاتور ایچیموکو کینکو هیو از جمله اندیکاتورهای بازار فارکس است که عناصر مناسبی برای خلق یک استراتژی تجاری کامل دارد. در این اندیکاتور چندین عنصر وجود دارند که به معامله گران برای شناسایی جنبه های مختلف بازار کمک می کنند. ابر کمو اولین عنصر این اندیکاتور است که برای درک زمینه بازار مفید است. اگر قیمت ها زیر ابر کومو قرار بگیرند، روند اندیکاتور های مقاومت نسبی کلی نزولی است و اگر بالای این ابر قرار بگیرد، روند بازار صعودی خواهد بود.
از طرف دیگر این اندیکاتور دارای دو عنصر بسیار مهم به نام های Tenkan Sen و Kijun Sen است که بر اساس مفهوم مووینگ اوریج ساخته شده اند. این دو خط همراه با قیمت حرکت می کنند و هر گونه رد شدن از این دو باعث یک ورودی تجاری می شود.
اندیکاتور فیبوناچی
یکی از مشهورترین اندیکاتورهای بازار فارکس، اندیکاتور فیبوناچی است. شهرت این اندیکاتور به خاطر دقت بالای آن در نشان دادن جهت بازار است و البته این امر به خاطر آن است که این اندیکاتور به هر موجودی در جهان مرتبط است.
مهم ترین بخش ابزار فیبوناچی نسبت طلایی 1.618 است. در بازار فارکس معامله گران از این نسبت برای شناسایی وارونگی بازار و حوزه سودآوری استفاده می کنند. اگر قیمت بر اساس یک روند پیش برود، به سمت 61.8% فیبوناچی اصلاحی تصحیح یم شود و در نتیجه وارونگی بازار را نشان می دهد. در چنین حالتی قیمت احتمالا از پایه فعالی خود تا سطح فیبوناچی گسترشی 161.8% حرکت می کند.
علاوه بر این ها، فیبوناچی سطوح دیگری هم بر اساس رفتار و شتاب بازار دارد، مثلا 23.6%, 38.2%, 50.0%, 88.6%, 127.0%, 261.8%, و غیره.
Average True Range
اندیکاتور Average True Range که بیشتر با ATR شناخته می شود، یکی از اصلی ترین اندیکاتورهای بازار فارکس است که می تواند نوسانات یک جفت ارز را نشان دهد. در بازار فارکس بسیار اهمیت دارد اندیکاتور های مقاومت نسبی اندیکاتور های مقاومت نسبی که بتوان نوسانات را اندازه گیری کرد، چون این نوسانات به حرکت مستقیم بازار مربوط هستند.
در واقع در هر بازار مالی، افزایش نوسانات نشان دهنده وارونه شدن بازار و کاهش نوسانات نشان دهنده آن است که بازار به روند خود ادامه می دهد.
اندیکاتور Average True Range پایین تر، نوسانات کمتری را نشان می دهد و ATR بالاتر، نوسانات بیشتری را نشان می دهد. بنابراین اگر نوسان کم باشد،می توانید سود خود را بیشتر کنید، اما اگر نوسان کمتر باشد، می توانید به تنظیمات بازار معکوس دست پیدا کنید.
اندیکاتور پارابولیک سار
یکی دیگر از اندیکاتورهای بازار فارکس پارابولیک سار است که نشان دهند روند بازار برای یک جفت ارز است. اگر قیمت بالاتر از پارابولیک سار باش، روند کلی بازار صعودی است. اما اگر قیمت زیر پارابولیک سار باشد، روند کلی بازار نزولی است.
معامله گران از این اندیکاتور استفاده می کنند تا روند بازار را شناسایی کنند. علاوه بر این رد شدن بازار از اندیکاتور پارابولیک سار به معنای فراهم شدن نقطه ای برای ورود بالقوه است.
اندیکاتور پیوت پوینت (Pivot Point)
اندیکاتور پیوت پوینت آخرین اندیکاتور از سری اندیکاتورهای بازار فارکس است که ما به آنها می پردازیم. این اندیکاتور سطح تعادل عرضه و تقاضای یک جفت ارز را نشان می دهد. اگر قیمت به سطح پیت پوینت برسد، نشان می دهد که عرصه و تقاضای جفت خاص یکسان است.
اگر قیمت از سطح پیوت پوینت بالاتر برود، نشان دهنده آن است که تقاضا برای یک جفت ارز زیاد است. اما اگر قیمت زیر اندیکاتور پیوت پوینت برود، به معنای آن است که عرضه بالا خواهد بود.
در بازار مالی، همیشه قیمت تمایل دارد تا قبل از تعیین جهت در نقطه تعادل حرکت کند. بنابراین این اندیکاتور از طریق رد کردن پیوت پوینت یک ورودی احتمالی را نشان می دهد.
اندیکاتورهای بازار فارکس ابزارهای مهمی برای انجام معامله ها هستند و اکثر معامله گران باید با این اندیکاتورها آشنا باشند. اما یادتان باشد که اثربخش بودن یک اندیکاتور بستگی به نحوه استفاده شما از آن اندیکاتور های مقاومت نسبی دارد. اغلب معامله گرها از این اندیکاتورها برای افزایش احتمال حرکت در بازار استفاده می کنند.
اندیکاتور های مقاومت نسبی
واگرایی هنگامی ایجاد می شود که روند یک قیمت با روند اندیکاتور ها هماهنگی نداشته و مشابه هم نباشند. اندیکاتورهایی که معمولا در آنالیز واگرایی بکار می روند عبارتند از Stochastic ،CCI ،RSI و .MACD
آنالیز واگرایی کمک می کند که تغییرات در آستانه وقوع را مشخص بکنیم. تغییر روند با ناتوانی اندیکاتور در تایید حرکت و روند قیمت مشخص می شود. این ناتوانی می تواند به صورت ضعف یا قدرت ذاتی قیمت تفسیرشود که یک تغییر جهت سریع در روند را ایجاد می کند .در مورد واگرایی فرض می شود که اندیکاتور ها همیشه صحیح حرکت می کنند و قیمت مسیر غلطی را نشان می دهد و گمراه کننده هست .
یک مثال معمول در این مورد وقتی است که اندیکاتور قادر به تایید حد بالای قیمت جدید ایجاد شده، توسط ایجاد یک مقدار حد بالای جدید نباشد.
یک مثال
این مثال توسط شکل یک با استفاده ازRSI (14) شرح داده می شود:
(شکل 1 )
زمانی که قیمت یک تاپ واضح و جدید ایجاد کرده، RSI یک تاپ پائین تر ساخته. این مدل از واگرایی منفی به صورت نشانه ای از تضعیف روند تفسیر می شود و به صورت کاهش مختصر و سریعی در قیمت ادامه پیدا می کند. دایره های آبی روی شکل جهت عکس این قضیه را نشان می دهند. در اینجا قیمت یککف قیمت که در ادامه آن یک کف قیمت کمتر ایجاد شده را نشان می دهد. RSI در این نقطه یک الگوی دو کف یا double bottom ایجاد کرده که تضعیف بیشتر قیمت را رد می کند. در نتیجه شکل گیری روند به صورت بازگشتی خواهد بود.
اگر به مثالهای مطرح شده در شکل یک به دقت نگاه کنید متوجه می شوید که قیمت واندیکاتور در بخش اول خلاف جهت همدیگرحرکت کرده اند در حالی که در بخش دوم اندیکاتور به طور واضحی یک الگوی دو کف یا Double Bottom ایجاد کرده.
آیا این مسئله قدرتهای مختلف و گونه های مختلف واگرایی را نشان می دهد؟ پاسخ این سوال قطعا "بله!" هست. طبقه بندی و کلاسه کردن واگراییها ما را در استفاده بهتر و صحیح تر از آنها کمک خواهد کرد.
واگراییهای قوی تر باعث حرکت های قوی تر در قیمت خواهند شد.
کلاسه های زیر شامل مثالهائی هم از واگرایی مثبت و هم از واگرایی منفی می باشند.
واگرایی کلاس A: نوع قوی واگرایی
مثال 1: قیمت یک کف قیمت جدید ایجاد می کند. اندیکاتور یک کف قیمت بالاتر از کف قیمت قبلی ایجاد می کند. (انتظار بالا رفتن قیمت هست)
مثال 2: قیمت یک High جدید می سازد. اندیکاتور یک High پایین تر از High قبلی ایجاد می کند. (انتظار کاهش قیمت هست)
واگرایی کلاس B: واگرایی با قدرت متوسط
مثال 1: قیمت یک الگوی دو کف می سازد، در حالیکه اندیکاتور یک کف قیمت بالاتر از کف قیمت قبلی خود می سازد.(انتظار افزایش قیمت هست)
مثال 2: قیمت یک الگوی دو سقف قیمت می سازد، ، در حالیکه اندیکاتور یک کف قیمت پایین تر از کف قیمت قبلی خود می سازد.(انتظار کاهش قیمت هست)
واگرایی کلاس C: ضعیف ترین نوع واگرایی
مثال 1: قیمت به یک کف قیمت پایین تراز کف قیمت قبلی می رسد، اندیکاتور یک الگوی دوکف تشکیل می دهد. (انتظار افزایش قیمت هست)
مثال 2: قیمت به یک سقف قیمت بالاتر از سقف قیمت قبلی می رسد، قیمت قبلی می رسد ولی اندیکاتور یک ایجاد می کند. ( انتظار کاهش قیمت هست)
بر اساس قدرت، واگرایی های کلاس A باید دقیقا مانیتور شوند در حالی که واگراییهای کلاس C را معمولا می توان نادیده و کم اهمیت در نظر گرفت.
چرا آنالیز واگرایی باید کارا باشد؟
چه تئوری در پس آنالیز واگرایی نهفته است؟ چگونه می توان مطمئن بود که واگرایی بوجود آمده رفتار رندم اندیکاتورها و گول زننده نیست؟ نظریه فاندامنتال واگراییها بر این فرض بنا شده است که اندیکاتورهای تکنیکال رفتار و روانشناسی حرکت بازار را نشان می دهند و بعد از آن قیمت ها در آن سمت حرکت می کنند.
گذشته از همه این حرفها، اندیکاتورها هیچ کاری جز کنار هم قراردادن رفتار قیمت ها وقابل مقایسه کردن آنها انجام نمی دهد.
(شکل 2)
در حالی که قیمت ها نمی توانند هیچ وقت خیلی بالا یا خیلی پائین باشند، اندیکاتورها (حداقل اسیلاتورها) به طور مشخص حد بالا و پائین دارند که مشخص می کنند قیمت ها می توانند حرکت تند و زیادی داشته باشد
این مسئله اشاره به این نکته دارد که حجم حرکت می تواند اندیکاتور های مقاومت نسبی خیلی خوشبینانه یا خیلی بدبینانه تفسیر شود.
جدید می رسد، کف قیمت وقتی قیمتها به یک بالاتر می سازد، کف قیمت ولی اندیکاتور ها یک فرض می شود که تمایلات سرمایه گذاری تغییر یافته است.
این واگرایی مثبت نشان می دهد که با وجود قیمت پائین جدید، سرمایه گذاران کمتر از قیمت پائین قبلی شوکه شده اند. برگشت مثبت در تمایلات بازار اولین نشانه وجود پتانسیل برای تغییر جهت بازار می باشد.
در سطوح تکنیکال صرف، وقتی اندیکاتوری نتواند High و Low قیمت جدید را تائید کند، صرفا نشانه این است که نوسانات قیمت (دینامیک قیمت) کاهش پیدا می کند.
ممنتم
ممنتم سرعت تغییر قیمت در یک بازه زمانی توسط محاسبه تفاوت قیمت در دونقطه را اندازه می گیرد. برای مثال استاندارد با بازه زمانی 12 روز، قیمت 12 روز گذشته را از قیمت کنونی تفریق می کند. وقتی قیمتها به سرعت 12 روز گذشته افزایش پیدا نمی کند ممنتم شروع به سرازیر شدن و کاهش پیدا کردن می کند. وقتی قیمتها با همان سرعتی که در بازه زمانی تعیین شده حرکت می کردند، حرکت کنند ممنتم به صورت افقی حرکت می کند. بطور ساده اگر قیمتها با قدرت کمتری فازایش پیداکنند، ممنتم محو می شود و شرایطی را بوجود می آورد که احتمال ایجاد واگرایی در هرجای نمودارمی رود. گرچه این ضعف در اندیکاتور ممنتم، این اندیکاتور را در آنالیز واگرایی بی استفاده نخواهد کرد ولی در این شرایط نمی توان به استفاده صرف از این اندیکاتور اکتفاء کرد و وجود اندیکاتور دیگری در کنار این اندیکاتور ضروری می باشد.
شاخص قدرت نسبی (RSI)
اندیکاتور RSI در قیاس با ممنتم، اندیکاتورمتفاوتی است. اگر بخواهیم دقیق تر بگوئیم اندیکاتوری بهترازRSI برای نشان دادن واگرایی وجود ندارد. به این اندیکاتور تابع آنالیز واگرایی نیز می گویند چون قدرت نسبی قیمت ها را قابل مقایسه می سازد.
تفاوت های قابل اندازه گیری در نوسانات قیمت منجر به نتیجه گیری و تخمین در مورد حرکت قیمت خواهد شد. توانائی RSI در اندازه گیری قدرت نسبی قیمت ها از این اندیکاتور برای اندیکاتور های مقاومت نسبی آنالیز واگرایی یک اندیکاتورایده آل ساخته است. با تمام این وجود ومزایای واضح این اندیکاتور، استفاده صرف ازاین اندیکاتور برای آنالیز واگرایی یک اشتباه محض خواهد بود.
مقایسه ممنتم و RSI
بگذارید قدرت و ضعف نسبی ممنتم وRSI را با توجه به یک مثال روشن کنیم. شکل 2 نشان می دهد که ممنتم ( پنجره میانی) دریک حرکت صعودی قوی به سرعت ایجاد واگرایی می کند. هنگامی که قیمت یک High جدید می سازد ممنتم به تدریج کاهش پیدا می کند ولی از طرف دیگر RSI ( پنجره بالائی) هیچ واگراییی را نشان نمی دهد. در Low قبلی به خاطر تغییر روند یک الگوی دو کف ایجاد شده، ولی حرکت رو به بالای بعدی را بطور صحیح دنبال کرده است.
تنظیمات صحیح
بعد از انتخاب اندیکاتور مناسب، باید پارامتر زمان را تعیین کرد. در اکثر موارد دوره 14 روزه برای RSI و 12 12 روزه برای ممنتم می تواند یک تنظیم صحیح و قابل قبول باشد. مقادیر بیشتر یا کمتر از این بطور قطع ارزش
افزوده ای برای ما نخواهد داشت.
مبانی واگرایی
قبل از شروع به شکار واگراییها مطالبی است که می بایست یادآوری شود. معامله با استفاده از واگرایی به علت طبیعت واضح و قابل درکی که دارد برای خیلی از افراد یک تصور جذاب است. بسیاری از تازه کارها با شور و هیجان نمودارها را چک می کنند تا ببینند چه موقع یک واگرایی اتفاق می افتد. در ابتدا آرزوی دیدن واگرایی در چارت آرزوی بزرگ و دور از دسترسی به نظر می رسد. مهمترین قانون در اینجا این است که اگر در بررسی واگراییی در صحت و سقم آن سوال پیش آمد که آیا واگرایی هست یا نه، به این سوال یک جواب " نه! " بدهید.
واگراییها باید کاملا واضح و متمایز باشند (داد بزنه که واگراییه) اینها تنها نوعی از واگرایی هستند که میتوان به آنها اهمیت داد.
تناسب
قانون بنیادی دوم، به عنوان قانون تناسب تشریح می شود. گرچه واگراییها در اغلب نقاط نمودار دیدهخ می شوند اما نکته مهم افق زمانی، حجم معاملات و اندازه پترن قیمتی است که در هنگام اندازه گیری واگرایی استفاده می شود. واگراییها در High و Low های اصلی نمودار با اهمیت ترین آنها می باشند.
یک واگرایی کافی نیست
اگر در نمودار واگراییی تشخیص داده شد ابتدا سعی کنید که نسبت ریسک و نفع را مشخص کنید. دو راه برای این کار وجود دارد. یک راه گشتن به دنبال واگراییهای مسلسل و پشت سر هم است. و راه دیگر یافتن سطری از واگراییها کهبطور همزمان در اندیکاتورهای مختلف ظاهر می شوند.
واگراییهای مسلسل می توانند زهرآگین و پر خطر باشند گرچه پیدایش آنها با روند های قوی همراه است که اما اغلب منجر به ضد روند ( مقاومت در برابر روند جدید وحرکت برگشتی) می شود که ریسک زیادی در بر دارد.
روشی که ریسک کمی دارد و شدیداً توصیه شده است معامله در زمانی است که واگراییهای همراه هم در اندیکاتورهای مختلف شناسائی و تائید شده. تائید شدن در اینجا به این معنا است که اگر مثلا سه اندیکاتور بکار رفته دو تا از آنها واگرایی را نشان بدهند. ( تصمیم با اکثریت می باشد)
انتخاب روش
بعد از اینکه در تعداد متعددی از اندیکاتورها واگرایی شناسائی و تائید شد این سوالات پیش می آیند که:
- اکنون باید چه استراتژی برای ترید اعمال شود؟
- چه موقع واگرایی کامل می شود؟
- نقاط ورود و خروج ترید چگونه شناسائی می شوند؟
اندیکاتورهای استاندارد در آنالیز واگرایی برای تعیین نقاط ورود و خروج مطلوب نیستند و استفاده از قوانین کلاسیک ورود و خروج در ارتباط با اندیکاتورها و تنظیم های استاندارد آنها معمولا منجر به از بین رفتن سرمایه و ورشکستگی می شود.
(شکل 3)
بعلاوه اندیکاتورهائی که به عنوان تولید کننده سیگنال بکار می روند معمولاً یک تاخیر زمانی دارند در صورتی که واگراییها معمولاً سیگنالها را زودتر از موعد ارائه می دهند. ترکیب صحیح و دقیق ایندو با هم هیچگاه امکان پذیر نخواهد بود.
واگرایی و آنالیز تکنیکال کلاسیک:
جدا از اندیکاتورها، انالیز تکنیکال کلاسیک (استفاده از خطوط ساپورت و رزیستنس،خطوط روند و . ) با واگرایی تطابق و همخوانی دارند چون سیگنالهای ایجاد شده تاخیر زمانی ندارند مشکلات اصلی آنالیز تکنیکال که اغلب منجر به ترید در جهت اشتباه می شوند را ندارند. واگراییها نشان از تغییر روند می دهند و برای کاهش تعداد سیگنالهای اشتباهی که در آنالیز تکنیکال پیش می آید ایده آل هستند.
یک مثال عملی
طبق صحبت قبل مبنی بر عدم کفایت یک اندیکاتور در تشخیص واگرایی، به شکل 3 توجه کنید. دو تا اندیکاتور استفاده شده است. CCI با رنگ قرمز و RSI با رنگ آبی؛ البته یک اندیکاتور دیگر هم می توانست مورد استفاده قرار گیرد که در اینجا بخاطر شلوغ نشدن شکل از ان صرفنظر شده. برای وضوح راحتی کار همه High و Low ها شماره گذاری شده است.
سه نقطه اکستریم آخر
برای تشخیص بهتر واگرایی همیشه سه نقطه اکستریم آخر تشکیل شده در نمودار را بررسی کنید. High1، Low2 و3High، در چارت High3 کمی پایین تر از High1 هست. اگر به اندیکاتورها نگاه کنیم متوجه می شویم که High هائی که آنها نیز نشان داده اند در نقطه 3 پائین تر از نقطه 1 هست.
خوب، از واگرایی خبری نیست. در ادامه چارت توجه کنید Low2و High3 و Low4، Low4، مختصری بالاتر از Low2 است و مشابه همین امر در اندیکاتور هم قابل مشاهده می باشد. دوباره واگراییی موجود نیست. وقتی High3، Low4 و High5 را امتحان می کنیم قضیه جالب تر خواهد شد. High5 تقریبا هم سطح یا شاید کمی پایین تر از High3 می باشد و RSI هم ساختار مشابهی را نشان می دهد ولی CCI ساختار متفاوتی را نشان می دهد. ولی CCI ساختار متفاوتی را نشان می دهد. پیک این اندیکاتور در نقطه 5 بطور واضحی بالاتر از نقطه قبلی می باشد، . یک واگرایی!
با توجه به فرض قبلی برای تعیین واگراییی که شرایط وارد شدن به ترید را مهیا کند ما احتیاج به تائید توسط بیش از یک اندیکاتورداریم. پس در این مورد می توان از وجود این واگرایی در CCI صرفنظر نمود. در ادامه اندیکاتورها به طور صحیح همه High و Low ها را دنبال می کنند تا به نقطه Low8، High9 و Low10 برسند. Low10 بوضوح پایین تر از Low8 می باشد، درصورتیکه اندیکاتورها تصویر متفاوتی را ارائه داده اند. RSI یک الگوی دو کف ایجاد کرده و این در حالی است که CCI یک واگرایی کلاس A را نشان می دهد.
حال سوال اینجاست که چطور می توان از واقعی بودن این واگرایی اطمینان حاصل کرد، چه بسا این پترنها قبل از این هم تشکیل شده بودند ولی واگرایی نبودند. می توان دو فرض برای تشخیص واقعی بودن واگرایی در نظر گرفت. یکی اینکه Low دیگری پایین تر از نقطه 10 ایجاد نشود و دیگر اینکه Low بعدی ایجاد شده بالاتر از Low8 باشد. با ایجاد این دو مسئله واگرایی تائید و کامل خواهد شد. روزی که قیمت این شرایط را پیدا می کند در شکل 3 با یک خط آبی عمودی نشان داده شده است. این روز، روز قطعیت یافتن واگرایی که سیگنالهای RSI و CCI تایید شده اند. توجه کنید که قیمت بالاتر از خط آبی افقی بسته شده است. یک آلترناتیو دیگر این است که یک روز دیگر هم صبر کنیم تا شرایط قطعی شود.
خروج
همانطور که قبلا گفته شد واگراییها باید درکاهش سیگنالهای غلطی که در آنالیز تکنیکال کلاسیک رخ می دهند موثر باشند. اگر ورود به ترید موفقیت آمیز باشد نقطه Stop می تواند دربهترین مکان بالای نمودار قرار گیرد. در این مورد مسئله بسیار ساده است چون بر اساس سناریوی ما که صعود قیمت را پیش بینی کرده بودیم، غلط بودن این پیش بینی وقتی ثابت می شود که قیمت کمتر از Low10 شود. پس نقطه Stop را روی این خط یا کمی پائین تر از آن قرار می دهیم.
نقطه خروج از ترید می تواند بر اساس سود مطلوب ما ( معمولاً چند برابر مقدار ضرر احتمالی تعیین شده) یا بر اساس یافتن نقاط تکنیکی در روی چارت تعیین شود.
در شکل 3 بر اساس خط روندی که رسم شده می توان نقطه شکست این خط را به عنوان نقطه خروج از ترید در نظر گرفت.
برخی از علائم هشدار دهنده
مثال بالا ثابت می کند که راههائی برای سیستماتیک کردن ترید توسط واگراییها وجود دارد. مسئله حل نشده این است که چطور می توان اهمیت یک واگرایی را ثابت کرد. راه های زیادی برای تفسیر این مسئله موجود می باشد که همگی بسته به کسی که نمودار را تحلیل می کند دارد.
به آکادمی آموزشی فارکس (Persian FX Academy) خوش آمدید. بازار فارکس به عنوان یکی از بزرگترین بازارهای مالی جهان، امروزه علاقهمندان و سرمایهگذاران زیادی را به خود جذب کرده است اما شرایط این بازار به آن سادگی که اغلب افراد تصور میکنند نیست. حجم بالای سرمایه، پیچیدگی بازار و سهولت دسترسی به این بازار از عواملی است که به ضرر بسیاری از افرادی که در این بازار فعالیت میکنند، منجر میشود. در این میان جای خالی آموزش و دانشاندوزی به وضوح احساس میشود. شرایط خاص آموزش در ایران به همراه عدم وجود منابع جامع و کامل (به خصوص به زبان فارسی)، عدم امکان برگزاری کلاس حضوری در داخل ایران و شرکت در کلاسهای خارج از ایران، ما را بر آن داشت تا اقدام به ایجاد یک آکادمی آموزشی نماییم. هدف بلندمدت از ایجاد این آکادمی، تبدیل شدن آن به یک مرجع اطلاعات و دانش مربوط به فارکس است. برای رسیدن به این هدف، آکادمی سعی نموده با کمک اساتید مجرب شرایطی ایجاد کند تا افراد به هر آنچه در مورد بازار نیاز دارند دسترسی داشته باشند. از کلاسهای مالتی مدیا گرفته، تا دورههای عمومی و تخصصی منسجم و پیوسته که دانشجویان پا به پای اساتید شرایط تحلیل و معامله را فرا بگیرند. ابزارهای معاملاتی، کتابخانه و تحلیلهای روزانه و هفتگی از دیگر ابزارهای ارائه شده در این آکادمی است.
اندیکاتورهای فارکس
اندیکاتورهای فارکس نشانگر MACD همگرایی در حال حرکت همگرایی متوسط است MACD ابزاری محبوب است که قدرت و جهت گیری یک روند اصلی را ارزیابی می کند و به پیش بینی تغییرات قیمت در آینده کمک می کند. نحوه استفاده از نشانگر MACD MACD بین دو میانگین متحرک (با استفاده از قیمت نزدیک) تمایز قایل […]
اندیکاتورهای فارکس
اندیکاتورهای فارکس
نشانگر MACD
همگرایی در حال حرکت همگرایی متوسط است MACD ابزاری محبوب است که قدرت و جهت گیری یک روند اصلی را ارزیابی می کند و به پیش بینی تغییرات قیمت در آینده کمک می کند.
نحوه استفاده از نشانگر MACD
MACD بین دو میانگین متحرک (با استفاده از قیمت نزدیک) تمایز قایل است - EMA 12 روزه و 26 روز بیشترین استفاده را دارند. خط سیگنال (9 روزه SMA از خود MACD) سپس در MACD قرار می گیرد. به همین دلیل به این خط "خط سیگنال" گفته می شود که با عبور خط MACD سیگنال خرید یا فروش ایجاد می شود. نقاط تقاطع - وقتی خط MACD از خط سیگنال بالا می رود ، روند صعودی را نشان می دهد ، به این معنی که ممکن است زمان خرید آن باشد. وقتی غرق می شود ، روند نزولی ظاهر می شود و ممکن است زمان خوبی برای فروش باشد. به همین ترتیب ، هنگامی که MACD از بالای پایه شروع می کند ، روند صعودی را فرض می کند و بنابراین یک سیگنال خرید است. از طرف دیگر ، هنگامی که MACD زیر پایه خود باشد ، روند نزولی فرض می شود و از این رو سیگنال فروش تولید می شود. تفاوت - هنگامی اتفاق می افتد که خط قیمت از MACD در جهت دیگری حرکت کند. این نشان می دهد که روند روند ممکن است تغییر کند ، بنابراین معامله گران می توانند به شناسایی فرصتها کمک کنند. Ascension Heavy - هنگامی که یک اختلاف شدید بین EMA کند و سریع (به معنی شیب تند در خط MACD) وجود دارد ، این نشانگر این است که دارایی ها بیش از حد خریداری شده اند.
معادل SAR
همگرایی در حال حرکت همگرایی متوسط است
Parabolic SAR ، مانند MACD ، یک شاخص ردیابی روند است ، به این معنی که به شما کمک می کند وقتی روند رشد پیدا می کند و هنگام پایین آمدن ، آن را خریداری کنید. این به صورت یک سری از نکات زیر یا بالاتر از میله های قیمت (بسته به روند روند) نمایش داده می شود و با استفاده از بالاترین و پایین ترین قیمت و یک عامل شتاب اخیر محاسبه می شود.
نحوه استفاده از Parabolic SAR
در اصل ، فاکتور معادل SAR باعث می شود روند صعودی (هنگامی که امتیازها پایین تر از قیمت هستند) و روند نزولی (وقتی امتیاز بالاتر از قیمت است) آسان تر شود. این شاخص برای آشکار کردن روند فعلی قیمت و نشان دادن نقاط احتمالی خروج و اندیکاتور های مقاومت نسبی ورود مفید است. سیگنال ها هنگامی ایجاد می شوند که مکان نقطه از بالا به پایین تغییر کند. بهترین استفاده از این شاخص در اندازه گیری حرکت فقط برای کوتاه مدت است و بنابراین ممکن است برای معامله گران روزانه بسیار مفید باشد.
نوسان ساز تصادفی
نشانگر نوسانگر تصادفی
نوسان ساز صوتی از دو خط (به نام K٪ و D٪) تشکیل شده است و قیمت بسته شدن یک دارایی را در برابر دوره های بالا و پایین قیمت آن در طی یک دوره زمانی قابل تنظیم اندازه گیری می کند. مدت زمان فعلی معمولاً 14 است ، اما می توانید این دوره را تغییر دهید تا حساسیت شاخص را نسبت به قیمت پایه کاهش یا افزایش دهید.
نحوه استفاده از نوسان ساز تصادفی
در ابتدا این شاخص برای کمک به ردیابی قیمت و سرعت قیمت ها طراحی شده بود ، اما امروزه رایج تر کردن معامله گران نسبت به خرید یا فروش از شرایط اشباع است. هنگامی که خطوط بالای 80 باشد ، اعتقاد بر این است که دارایی ها بیش از حد خریداری شده اند (و به طور بالقوه برگشت پذیر است ، بنابراین معامله گران باید بفروشند) ، و هنگامی که کمتر از 20 باشد ، این دارایی اشباع شده است (بنابراین معامله گران باید خریداری کنند).
شاخص قدرت نسبی
شاخص مقاومت نسبی مانند اسیلاتور استوکستیک یکی دیگر از اندیکاتورهای محدوده متراکم یا رینج است که می تواند به معامله گران کمک کند تا شرایط اشباع از خرید یا فروش را تشخیص دهند. این اندیکاتور با مقایسه میانگین سود با میانگین ضرر در طی یک دوره برگشتی، قیمت یک دارایی را با گذشت زمان تحلیل می کند. با استفاده از RSI که در نمودار قیمت واقعی ظاهر نمی شود، می توان الگوها را مشاهده کرد.
نحوه استفاده از شاخص مقاومت نسبی اگر قیمت یک دارایی بالاتر از 70 باش ، شرایط آن اشباع از خرید محسوب می شود. اگر RSI به زیر 30 برس ، اشباع از فروش محسوب می شود. سطح 50 نیز به طور کلی برای تأیید یک روند (بالای آن برای روند صعودی و پایین آن برای روند نزولی) استفاده می شود.
نوارهای بولینگر
نوارهای بولینگر در ساده ترین حالت، نوسانات بازار را اندازه گیری می کند. این اندیکاتور از دو خط (که انحراف معیارهای استاندارد را دنبال می کند) ساخته شده است که شامل میله های قیمت و یک خط میانگین متحرک ساده در وسط است. خطوط بیرونی بسته به میزان نوسان قیمتهای بسته شدن انبساط و انقباض می یابند.
نحوه استفاده از نوارهای بولینگر چندین الگو وجود دارد که برخی از معامله گران برای پیش بینی حرکت بازار مفید می دانند. در یک بازار پایدار، نوارهای بالا و پایین تمایل دارند به صورت سطح حمایت و مقاومت عمل کنند تا قیمت ها را در پدیده ای موسوم به "جهش بولینگر" به سمت وسط بازگردانند. هنگامی که قیمت ها "از نوارها عبور می کنند" (صعود یا نزول از نوار بالا یا پایین و ماندن در آن ناحیه)، می تواند به عنوان نشانه ای از حرکت قدرتمند برای این روند در نظر گرفته شود و احتمالاً در کوتاه مدت ادامه خواهد یافت.
تحلیل تکنیکال چیست ؟
تحلیل تکنیکال چیست؟ یکی از مهم ترین نکات خرید و فروش و فعالیت در بازار های مالی، آموزش تحلیل تکنیکال بوده و تمامی افرادی که قصد معامله در تایم های کوتاه به شکل نوسانگیری و یا سرمایه گذاری را دارند، تحلیل قبل از خرید ضروری می باشد.
تعریف تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال همان تحلیل فنی از رفتار کندل های قبل و حجم معاملات، برای پیش بینی حال و آینده می باشد. برای تحلیل تکنیکال بیشتر با اعداد و ارقام و ریاضیات سروکار دارید که می توانید با استفاده از ابزار های مهم مانند خط روند، کانال، حمایت و مقاومت، گره، پیوت قیمتی و سایر ابزار ها پیش بینی قیمتی از آینده داشته باشید. برای سهولت استفاده افراد مختلف اندیکاتور های بسیاری داخل نرم افزار های تحلیل و نمودار طراحی شده است که می توانید با مراجعه استفاده نمایید.
دانش ابتدایی و آکادمیک برای رفتار شناسی کندل ها
ارز های دیجیتال موجود در بلاک چین از نظر تکنیکالی و رفتارشناسی با همدیگر متفاوت می باشد و بهتر است استراتژی متمایزی در مورد رفتار کندل های هر نمودار جستجو و طراحی نمایید. اما برای درک بهتر تحلیل تکنیکال باید به چند نقطه توجه نمایید. از نقاط مهم قیمت باز شدن و بسته شدن، حد بالا و حتی پایین کنده می باشد. ممکن است سایه کندل بزرگتر از بدنی کندل باشد که در هر صورت باید پوزیشن معاملاتی خاصی در نظر داشته و وارد خرید و فروش شویم.
انواع نمودار در بازار های مالی
در زمان تحلیل معمولاً از سه نوع نمودار که به نمودار های خطی، میله ای و شمعی معروف بوده، استفاده می کنند.
نمودار های شمعی کاربرد بیشتری داشته و ولی برای شروع آموزش تحلیل تکنیکال پیشنهاد می کنیم کار خود را با نمودار خطی شروع نمایید. نمودار خطی فقط قیمت بسته شدن کندل را به همدیگر متصل کرده و نمایش می دهد. قیمت بسته شدن کندل بسیار مهم تر از قیمت شروع و سایه های هر کندل می باشد.
بررسی نمودار میله ای
در ادامه رتبه کاری خود را افزایش داده و با تحلیل بر روی نمودار های میله ای کار خود را ادامه دهید. به طور معمول شبیه به نمودار کندلی بوده و می توانید بدن و سایه های کندل را مشاهده نمایید که به ترتیب پایین ترین و بالاترین قیمت معامله شدن کندل نمایش داده می شود. نمودار مانند یک میله افقی در نمودار ظاهر می شود. استراتژی های مختلفی بر روی نمودار میله ای وجود دارد که می توانید به صورت تخصصی موارد اشاره شده را بررسی نمایید.
نمودار کندلی
به جرات میتوان گفت که بیش از ۹۰% تحلیل های تکنیکال بر روی نمودارهای کندلی صورت میگیرد و استراتژی های معاملاتی بیشتر در نمودار های کندلی کاربرد دارد. به همین دلیل محبوبیت بیشتری نزد کاربران و تحلیلگران بازار دیجیتال دارد. کندل های صعودی رنگ سبز داشته و به سمت بالا حرکت می نماید. کندل های قرمز از زمان بسته شدن کندل قبل به سمت پایین حرکت کرده و رنگ قرمزی را برخوردار می باشد.
توجه به روند قیمتی در تحلیل تکنیکال
یک نکته و وجه بسیار مشترک بین تحلیلگران تکنیکال، روند بازار بود و تمام تحلیل های خود را بر روی روند بازار پیاده می نمایند. در واقع اگر تحلیل خلاف روند بازار داشته باشیم، بیشتر تحلیل ها و استراتژی های خود دارای خطا شده و وارد ضررهای مالی میشویم. پس در ابتدای کار بهتر است روند بازار را طبق برخی از استراتژی ها درک کرده و سپس پس وارد تحلیل تکنیک ها شویم.
روند معاملاتی به سه دسته صعودی، نزولی و رنج تقسیم بندی می شوند. می توانیم بر اساس تایم فریم خود در تایم های معاملاتی مختلف وارد خرید و فروش کوتاه مدت یا بلند مدت شویم. لازم به ذکر است که خرید و فروش های کوتاه مدت برای نوسان گیری و استفاده از اهرم بوده و ولی روندهای بلندمدت جنبه سرمایهگذاری و استیک دارد.
کندل شناسی
کندل شناسی در تحلیل تکنیکال بسیار مهم بوده و تمام تحلیلگران با استفاده از رفتار های کندلی می توانند روند آینده بازار را تحلیل و بررسی نمایند. کندل دوجی، کندل چکشی، کندل ستاره صبحگاهی و کندل ستاره عصرگاهی از جمله کندل های مهم بازار بوده که می توانید با رصد کردن این کندل ها تغییر روند بازار را مشاهده نمایید.
آموزش تحلیل تکنیکال در بازار ارز دیجیتال
یکی از مهم ترین عامل های فعالیت در بازار های مالی، آموزش تحلیل تکنیکال در بازار ارز دیجیتال است. امروز می خواهیم به سرفصل های تحلیل تکنیکال اشاره کرده و اطلاعاتی در این باره اشاره نماییم.
برای تحلیل تکنیکال نیاز به آموزش نمودار ها، کندل خوانی یادگیری تایم فریم ها، حمایت و مقاومت و ده ها ابزار دیگر دارید که در ادامه سعی می کنیم به طور خلاصه بخش های مختلف آموزش تحلیل تکنیکال را با هم بررسی نماییم.
یادگیری سایت تریدینگ ویو
سایت تریدینگ ویو یکی از سایت های جامع برای تحلیل تکنیکال و پیاده سازی استراتژی های معاملاتی می باشد. قبل از یادگیری تحلیل تکنیکال، حتماً ابزار های لازم را در این سایت یاد گرفته و آشنایی کوتاهی با نمادها و اندیکاتورهای این سایت داشته باشید. پس از اطلاع از این سایت می توانید تحلیل تکنیکال را شروع نمایید.
انواع نمودار
نمودار های مختلفی در در بازار های معاملاتی تعریف شده است که پرکاربرد ترین نمودار ها، نمودار خطی، میله ای و کندلی به اصطلاح شمعی بود که بر اساس رفتار و نوع حرکت کندل ها میتوانید تحلیل کلی و جزئی از ارز مورد نظر داشته باشید.
تایم فریم یا تایم معاملاتی
تعیین زمان بندی و بررسی و تحلیل بر اساس زمان بندی مشخص شده از جمله مهم ترین بخش های تحلیل تکنیکال می باشد. تایم به صورت سالانه، ماهانه، هفتگی، روزانه،شش ساعته، چهار ساعته، سه ساعته، یک ساعته، ۳۰ دقیقه ای، ۱۵ دقیقه ای تا یک دقیقه ای می باشد. سعی کنید استراتژی های معاملاتی خود را در تایم فریم مشخص شده اجرا نمایید.
لازم به ذکر است که اگر دیدگاه سرمایه گذاری دارید، حتما کندل های ماهانه هفتگی و روزانه را بررسی نمایید.
اگر دیدگاه کوتاه مدت ساعتی دارید، می توانید در تایم ۱ الی ۳۰ دقیقه ای به تحلیل و خرید و فروش بپردازید.
حمایت و مقاومت در نمودار
یکی از مباحث اولیه در تحلیل تکنیکال، یادگیری نقاط مقاومت و حمایت می باشد. معمولاً ارز های معتبر دارای سقف تاریخی، کف تاریخی، سقف بلند، مدت کف بلند مدت، سقف کوتاه مدت و کف کوتاه مدت می باشد. مقاومتی به صورت استاتیک و داینامیک رسم کرده و پیش بینی جامع از روند بازار و آینده سهم داشته باشید.
روند بازار چیست
روند در بازار های معاملاتی به صورت صعودی، نزولی و خنثی می باشد. می توانید در بازار های صعودی دید بلندمدت و سرمایهگذاری داشته و در بازارهای نزولی و خنثی دیدگاه نوسان گیری در تایم های کوتاه مدت داشته باشید.
انواع معاملات در بازار ارز دیجیتال
در بازار های ارز دیجیتال دو نوع کلیه معامله داریم که می توانید دیدگاه طولانی مدت و کوتاه مدتی داشته و ارزی را خریداری کرده و در کیف پول نگهداری نمایید. نوع دوم معامله به صورت فیوچر بوده و می توانید حتی از فروش سهام نیز سود دریافت نمایید. همچنین با استفاده از معاملات با اهرم سود های چند برابر سرمایه خود دریافت نمایید که هرکدام دارای اشکالات و معایبی می باشد که در مقالات این سایت بررسی نموده ایم.
آموزش الگو های کلاسیک تحلیل تکنیکال
الگوی مثلث، الگوی پرچم، الگوی کاپ، الگوی کوه، الگوی سر و شانه، الگوی سر و شانه برعکس، الگو های برگشتی و غیره تنها بخشی از الگو های کلاسیک بازار های معاملاتی می باشد. میتوانید موارد اشاره شده را بررسی نموده و به معامله بپردازید.
تحلیل بر اساس اندیکاتور های طراحی شده
اندیکاتور های معاملاتی بیشتر برای تایید روند بازار مورد استفاده قرار می گیرد که می توانید با یادگیری بخشی از اندیکاتور های کلاسیک اقدام به خرید و فروش نمایید.
به این نکته نیز توجه نمایید که برخی از اندیکاتور ها به صورت استراتژی بوده و سیگنال خرید لحظه ای می دهند که قابل اعتماد نیست. سعی کنید خودتان تحلیل کلی از روند بازار داشته سپس اقدام به اندیکاتور های مقاومت نسبی استفاده از اندیکاتور ها نمایید. اندیکاتور های میانگین متحرک، اندیکاتور همگرایی و واگرایی اندیکاتور ،شاخص قدرت نسبی از مهمترین اندیکاتورهای بازار می باشد
حجم در معاملات
حتماً در زمان بررسی بازار، حجم معاملات را نیز در نظر داشته باشید. اگر حجم معاملات بزرگتر از میانگین ۲۰ روزه باشد، قطعاً متحرک هایی در بازار دیده میشود. امروز در مورد آموزش تحلیل تکنیکال در بازار ارز دیجیتال مطالبی را بررسی نمودیم. اگر از اندیکاتور ها و استراتژیهای خاصی استفاده می نمایید، حتما با ما به اشتراک بگذارید.
اندیکاتورهای مهم در تحلیل تکنیکال
اندیکاتورهای مهم در تحلیل تکنیکال کدام اند؟ بهترین اندیکاتور برای تحلیل تکنیکال چیست؟ شاید به دنبال اندیکاتورهای مهم تحلیل تکنیکال باشید تا به اهداف خود در معاملات برسید و بهترین نتیجه را نسبت به سایر تریدرها بگیرید. در این مقاله 6 تا از بهترین اندیکاتورهای مهم در تحلیل تکنیکال را معرفی میکنیم که میتوانید از این 6 مورد به نحو احسن استفاده کنید. در ادامه با ما همراه باشید.
1. اندیکاتور CCI
اندیکاتور CCI به «شاخص کانال کالا» نیز شناخته میشود و در دهه 80 میلادی از آن برای کالاهای مختلف استفاده میشده است. با گذشت زمان و پیشرفت تکنولوژی امروزه از این CCI بهعنوان یکی از اندیکاتورهای مهم برای تحلیل تکنیکال استفاده میکنند. در بازار کریپتوکارنسی و سایر بازارهای مالی میتوان از آن استفاده کرد و نتایج خوبی رقم زد.
اما این اندیکاتور چه معیاری را برای معامله گران معین میکند؟ اندیکاتور CCI قیمت فعلی یک سهم یا ارز دیجیتال را نسبت به میانگین قیمت آن در یک بازه زمانی مشخص اندازهگیری میکند و بین منفی 100 تا مثبت 100 نوسان دارد. اگر عدد مشخص شده در این اندیکاتور بالاتر از صفر باشد، نشاندهنده تغییرات سنگین قیمت دارد که در این هنگام باید سهم را مورد بررسی قرار داد.
از این اندیکاتور برای نمودارهای کوتاه مدت استفاده میشود. به این دلیل که در این وضعیت، سیگنالهایی بهتری دریافت میشود.
2. اندیکاتور RSI
یکی از محبوبترین اندیکاتورها میان تریدرهای تازهکار، اندیکاتور RSI است. باتوجه به سادگی این اندیکاتور سیگنالهای خوبی از آن دریافت میشود. این اندیکاتور با نام «شاخص قدرت نسبی» شناخته میشود که RSI مخفف این عبارت است. اندیکاتور RSI قدرت و جاذبه تغییراتی که اخیراً ایجاد شده است را اندازهگیری میکند و آن را با عددی بین 0 الی 100 نمایش میدهد.
معمولاً از RSI برای تعیین شرایط اشباع خرید و اشباع فروش در بازار ارزهای دیجیتال و … استفاده میشود. برای مشخصشدن اشباع با کمک این اندیکاتور میتوان گفت به طور معمول عددهای بالاتر از 70 نمایانگر اشباع خرید هستند و اعداد اندیکاتور های مقاومت نسبی کمتر از 30 نشاندهنده اشباع فروش در بازار میباشند؛ بنابراین سیگنالهای خرید و فروش بسیار خوبی برای تریدرها خواهد داشت. البته این اعدا باتوجه به شرایط تغییر میکنند.
همانطور که گفتیم اندیکاتور RSI یکی از مهم ترین اندیکاتورهای در تحلیل تکنیکال است که در بازارهای رنج کاربردیتر است. زمانی میتوانید بهترین بهره را از این اندیکاتور بگیرید که آن را با سایر اندیکاتورها به کار ببرید.
3. اندیکاتور مکدی (MACD)
اندیکاتور مکدی (MACD) مخفف عبارت «واگرایی همگرایی میانگین متحرک» است. این اندیکاتور نیز یکی دیگر از بهترین اندیکاتورهای مهم در تحلیل تکنیکال است. اندیکاتور مکدی بهترین اندیکاتورهای روند و اسیلاتور را با یکدیگر ترکیب میکند و ابزار جدیدی را برای معاملهگر پدید میآورد. اجزای این اندیکاتور شامل دو خط و یک هیستوگرام است.
اولین خط تفاوت بین دو میانگین متحرک را با طول دورههای مختلف اندازهگیری میکند. خط دوم این اندیکاتور به طور ذاتی نمایانگر میانگین متحرک خط اول مکدی (MACD) است. هیستوگرام نیز تفاوت بین این دو خط را بهصورت گرافیکی نمایش میدهد. درواقع زمانی که دو خط اندیکاتور مکدی به یکدیگر میرسند، همدیگر را قطع میکنند تا هیستوگرام به صفر برسد. فاصلهگرفتن این دو خط نیز به منزله افزایش MACD است.
کاربرد این اندیکاتور در بازار ارزهای دیجیتال یا سایر بازارهای مالی این است که برای تأیید یک روند موجود در نمودارهای قیمت استفاده میشود. اگر یک میله در هیستوگرام ارتفاع بیشتری از میله قبلی داشته باشد، نمایانگر آغاز روندی صعودی است که برعکس این مطلب نیز صدق میکند.
4. اندیکاتور ایچیموکو (Ichimoku Kinko Hyo)
اندیکاتور ایچیموکو با نام ابر ایچیموکو نیز در بین تحلیلگران شناخته میشود که مجموعه از خطوط است که روی نمودار رسم میشوند. به کمک این اندیکاتور میتوانید تحرکات قیمت را در آینده تعیین کنید.
همچنین میتوان سطوح مقاومت و حمایت را مشخص کرد. در ادامه در مورد اندیکاتور ایچیموکو توضیح میدهیم:
کیجونسن (KijunSen)
این خط با رنگ آبی نمایش داده میشود و به عنوان خط استاندارد یا خط پایه از آن یاد میشود. کیجونسن نتیجه میانگینی از پایینترین نقطه و بالاترین نقطه در 26 دوره زمانی قبل میباشد.
تن کانسن (TenkanSen)
TenkanSen به خط بازگشت مشهور است و با رنگ قرمز نمایش داده میشود. خط تن کانسن حاصل میانگین گرفتن پایینترین قیمت و بالاترین قیمت در 9 دوره قبلی است.
چیکو اسپان (Chikou Span)
این خط با رنگ سبز مشخص میشود و عنوان خط عقبمانده را به خود اختصاص داده است. Chikou Span قیمت پایانی روز است. این خط از 26 دوره زمانی قبلی رسم میشود.
سنکو اسپان (Senkou Span)
اولین خط آن حاصل اندیکاتور های مقاومت نسبی میانگینی خطوط TenkanSen و KijunSen است که تا 26 دوره زمانی بعدی را رسم میکند. دومین خط از سنکو اسپان حاصل میانگین گرفتن از بیشترین و کمترین قیمت در 52 دوره زمانی گذشته است که تا 26 دوره بعدی آن رسم میشود.
5. اندیکاتور استوکاستیک (Stochastic)
یکی دیگر از اندیکاتور های مهم برای تحلیل تکنیکال، اندیکاتور استوکاستیک میباشد که مشخص میکند که یک روند در چه زمانی به پایان خود میرسد. همانند اندیکاتور RSI میتواند شاخصی برای نمایش خرید بیش از حد و فروش بیش از اندازه یک سهم باشد.
اندیکاتور استوکاستیک (Stochastic) شامل دو خط میباشد. این دو خط در مقیاس و نمودار جداگانهای رسم میشوند. از این اندیکاتور میتوانید برای مشخصکردن زمان ورود و خروج معامله در آغاز هر روندی استفاده کنید. زمانی که این اندیکاتور به عددی بالاتر از 80 برسد، به این معنا است که سهم موردنظر بیش از حد معقول خریداری شده است. به همین دلیل امکان روند نزولی آن وجود دارد.
زمانی میتوانیم متوجه خرید بیش از اندازه بشویم که اندیکاتور استوکاستیک عددی کمتر از 20 را نمایش بدهد. از این رو شاهد روند صعودی آن سهم خواهیم بود. اندیکاتور استوکاستیک شباهت زیادی با RSI دارد؛ بنابراین ممکن است اطلاعات اشتباه را در روند کار مشاهده کنیم. بهترین کار برای مقابله با ضررهای احتمالی این است که حد ضرر خود را کمی بالاتر انتخاب کنید.
6. اندیکاتور شاخص میانگین جهتدار (ADX)
اندیکاتور ADX یا همان شاخص میانگین جهتدار اندیکاتوری است که از 0 تا 100 عددگذاری شده است و کاربرد آن این است که قدرت یک روند را نمایش بدهد. اگر اندیکاتور ADX عدد کمتر از 20 را نمایش دهد، بیانگر روند ضعیف است. اگر این عدد بالاتر از 50 باشد، نشاندهنده قدرت روند است. توجه داشته باشید که این اندیکاتور تنها قدرت روند را مشخص میکند و جهت روند را به شما نمایش نمیدهد.
اندیکاتور شاخص میانگین جهتدار
استفاده از این اندیکاتور کمک شایانی برای دریافت اطلاعات دقیق به شما میکند؛ چراکه قدرت روندی که قصد دارید به آن ورود پیدا کنید اندیکاتور های مقاومت نسبی را مشخص میکند و به این ترتیب با اطمینان خاطر بیشتری وارد معامله میشوید.
با استفاده از اندیکاتور ADX میتوانید متوجه ضعیف شدن روند نمودار شوید و بهسرعت از آن خارج شوید تا با عقبنشینی قیمت و بازگشت روبرو نشوید. از این اندیکاتور میتوانید برای محاسبه و تخمین زدن قدرت یک روند استفاده کنید.
افزایش اندیکاتور ADX
6 اندیکاتور مهم در تحلیل تکنیکال را به همراه یکدیگر مرور کردیم و از ویژگی هرکدام نمونهای بیان کردیم. با استفاده از این اندیکاتورها در کنار تحلیل فاندامنتال میتوانید بهترین عملکرد را در بین تریدرها داشته باشید. درواقع پیشرفت شما وابسته به علم و دانشی است که حین ترید از آن استفاده میکنید و این علم ناشی از تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال است. اندیکاتور های مهم در تحلیل تکنیکال نقشی اساسی را ایفا میکنند؛ زیرا بر اساس آن میتوانید به اطلاعاتی دست پیدا کنید و با کنار هم قراردادن این اطلاعات به نتایج فوقالعادهای برسید. در مقاله بعدی به بهترین رباتهای ترید ارز دیجیتال در سال ۲۰۲۱ میپردازیم.
دیدگاه شما