روند چیست و چطور آنرا تحلیل کنیم؟ معرفی انواع روند در بازارمالی
معامله گران برای پیشرفت در بازار فارکس مثل هر مارکت دیگری، نیاز به یک سری ابزار دارند. شما در فارکس با ابزارهای قدرتمندی چون تحلیل تکنیکال فارکس، تحلیل فاندامنتال فارکس و تحلیل احساسات بازار سروکار دارید.
هر کدام از این تحلیل ها به شما کمک می کنند تا دارایی خاص خود را بررسی و در صورت امکان، آن را معامله کنید. به عنوان مثال، تحلیل تکنیکال مطالعه رفتار قیمت ها است. شما با مطالعه گذشته رفتار قیمت، می توانید آینده آن را تا حدود زیادی پیش بینی کنید.
یکی از ابزارهای بسیار کارا و موثر تحلیل تکنیکال، تحلیل روند است. فراموش نکنید که بازار هیچ وقت در یک جهت حرکت نمی کند. تغییرات مارکت معمولا به صورت یک سری خطوط بالا و پایین و یا صاف انجام می شود.
شاید بارها اصطلاحاتی چون "روند دوست شما است" یا "همیشه در جهت روند معامله کنید" و یا "با روند نجنگید" را شنیده اید. اگر سری به قانون دوم تئوری داو بزنید با معاملات خلاف جهت روند جمله "قیمت ها بر اساس روند حرکت می کنند" روبرو خواهید شد. پس قطعا باید معانی و مفاهیم آنها را بهتر بدانید. ما در این مقاله تا جایی که بشود، شما را با مفاهیم روند آشنا خواهیم کرد.
تحلیل روند چیست؟
تحلیل روند، تکنیکی است که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می گیرد و تلاش می کند حرکت های آینده قیمت سهام را بر اساس داده های اخیر روند موجود پیش بینی کند.
نکات مهم
- تحلیل روند سعی در پیش بینی روند دارد به طور مثال یک حرکت صعودی. سپس تا زمانی که داده های روی چارت حاکی از بازگشت روند نباشند مثلا تغییر روند از صعودی به نزولی، با آن روند حرکت می کند.
- تحلیل روند بر اساس این ایده شکل گرفته است که آنچه در گذشته اتفاق افتاده به تریدرها این ایده را القا می کند که در آینده هم تکرار خواهد شد.
- تحلیل روند به سه بازه زمانی تقسیم می شود: کوتاه مدت- میان مدت و بلند مدت.
روند چیست و چند نوع است؟
به گرایش حرکت قیمت در یک جهت خاص برای یک دوره را، روند گویند. روندها به سه دسته تقسیم می شوند: روند صعودی، نزولی و روند خنثی. روندها همچنین از لحاظ زمانی به کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت تقسیم می شوند.
بازارها هیچ وقت در یک خط راست حرکت نمی کنند. آنها به طور زیگزاگ بالا می روند، پایین می آیند و یا خنثی هستند. ماحصل حرکات قیمت یک دارایی، جهت روند مارکت را مشخص می کند.
خیلی ها فکر می کنند بازارها یا صعودی اند و یا نزولی. ولی یادتان باشد ما نوع سومی هم داریم که به آن بازار بدون روند یا خنثی گفته می شود. تمام تلاش سرمایه گذاران و معامله گران بازارهای مالی، تشخیص جهت و مسیر روندها است.
یک تریدر سعی دارد تا از تمام ابزارهای موجود برای شناسایی و پیش بینی جهت روند استفاده کند.
چگونه اعتبار یک خط روند را بسنجیم؟
یکی از نکاتی که به عنوان یک تریدر باید از آن آگاه باشید، اعتبار خط روندی است که می کشید. زمانی که شما قصد ورود به بازار فارکس و انتخاب یک کارگزار خوب را دارید، یکی از مهمترین فاکتورهای شما اعتبار آن کارگزاری است.
این مسئله در مورد خط روند نیز، صدق می کند. به صرف کشیدن فقط یک خط روند، نمی توان ادعا کرد که مسیر بازار مشخص خواهد شد. بر اساس کتاب بسیار خوب و کلاسیک تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه اثر جان جی مورفی، اعتبار یک خط روند، ویژگی های خاص خود را دارد.
اول از همه شما باید بدانید که چه چیزی به خط روند شما اعتبار می بخشد. پاسخ به این سوال شما را با دو فاکتور مهم آشنا می کند: 1- هر چه خط روند شما طولانی تر باشد، اعتبار آن نیز بیشتر است. 2- تعداد دفعاتی که قیمت با این خط برخورد کرده نیز مهم است.
به زبان ساده، خط روندی که 6 مرتبه قیمت را لمس کرده و کماکان محکم ایستادگی کرده نسبت به خط روندی که فقط 2 بار با قیمت برخورد کرده، معتبرتر است. نکته دیگر اینکه خط روندی که 7 ماه تاثیر خود را حفظ کرده در مقایسه با خط روندی که عمر چند هفته ای دارد، معتبر تر می باشد.
تحلیل روند به زبان ساده
ما در تحلیل روند سعی داریم حرکت روند را پیش بینی کنیم و با توجه به داده های چارت پیش رو، با آن روند تا جاییکه سیگنالهای بازگشت روند را مشاهده کنیم، همراه باشیم. مثلا، روند نزولی تبدیل به روند صعودی می شود. این تحلیل از این رو مفید است که همراه شدن با حرکت روند و نه خلاف جهت آن، برای سرمایه گذار سودآور است.
ایده پشت شکل گیری تحلیل روند این است که آنچه در گذشته اتفاق افتاده، در آینده نیز تکرار خواهد شد. همان گونه که در بالا گفته شد تحلیل روند به سه بازه زمانی: کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت تقسیم می شود.
یک روند، جهت کلی است که بازار طی یک دوره زمانی مشخص طی می کند. روندها هم می توانند به سمت بالا باشند و هم به سمت پایین که به ترتیب به آنها بازار صعودی و بازار نزولی گفته می شود. مادامیکه حداقل زمان مشخصی برای یک مسیر در نظر گرفته نشده است، هرچه این مسیر بیشتر حفظ شود، آن روند قابل توجه تر است.
تحلیل روند، فرآیند بررسی روندهای فعلی به منظور پیش بینی روندهای آینده است و نوعی تحلیل مقایسه ای محسوب می شود. این می تواند شامل تلاش برای تعیین اینکه آیا روند فعلی بازار مانند سوددهی در بخش خاصی از بازار ادامه دارد یا خیر، همچنین این که آیا یک روند در یک منطقه بازار می تواند منجر به ایجاد روند دیگری شود. اگرچه تحلیل روند، شامل داده های زیادی می شود اما هیچ تضمینی برای اینکه نتایج درست باشند، وجود ندارد.
برای شروع تجزیه و تحلیل داده های قابل استفاده، لازم است ابتدا مشخص شود که کدام بخش از بازار تجزیه و تحلیل می شود. به عنوان مثال شما می توانید روی یک صنعت خاص مانند بخش خودرو یا داروسازی و همچنین نوع خاصی از سرمایه گذاری مانند بازار اوراق قرضه تمرکز کنید.
پس از انتخاب بخش مربوطه، می توان عملکرد کلی آن را بررسی کرد. این می تواند شامل این باشد که چطور آن بخش توسط نیروهای داخلی و خارجی تحت تاثیر قرار گرفته است. به عنوان مثال تغییرات در صنعتی مشابه یا ایجاد مقررات جدید دولتی این شرایط را دارند که بر بازار تاثیر بگذارند. سپس تحلیلگران این داده ها را می گیرند و سعی می کنند جهتی را که بازار به سمت جلو می رود پیش بینی کنند.
استراتژی های تحلیل روند
استراتژی های متفاوتی برای تحلیل روندها وجود دارد. هر کدام از آنها از اندیکاتورهای مختلف و متدهای رفتار قیمت متفاوتی، استفاده می کنند. یک فاکتور مشترک بین همه آنها، استفاده از ابزار حد ضرر است که باعث می شود شما کمتر آسیب ببینید.
برخی از تریدرها از استراتژی های ترکیبی استفاده می کنند. معامله گران باید به شکست خطوط روند یا حمایت و مقاومت ها خیلی دقت کنند. برخی از این استراتژی ها شامل: میانگین متحرک، اندیکاتورهای مومنتوم، خطوط روند و الگو های متفاوت درون چارت ها می باشند.
نمونه های استراتژی ترید روند چیست؟
معامله گران روند، سعی می کنند روندها را منزوی کرده و از آنها سود بگیرند. استراتژیهای روند معاملاتی مختلفی با استفاده از انواع مختلف اندیکاتورهای تکنیکال وجود دارد:
- میانگین های متحرک: این استراتژی به این شکل است که برای ورود به معامله خرید باید میانگین متحرک کوتاه مدت، میانگین متحرک بلند مدت را به سمت بالا قطع کند و برای ورود به معامله فروش میانگین متحرک کوتاه مدت، میانگین متحرک بلند مدت را به سمت پایین قطع کند.
- اندیکاتورهای مومنتوم: این استراتژی به این شکل است که وقتی یک دارایی یا کالایی (در بازارهای مالی به کالاهای قابل معاوضه Security یا FinancialInstrument گفته می شود) با شتاب بالایی معامله می شود، وارد آن معامله می شویم و زمانیکه شتاب آن کم می شود از آن دارایی خارج می شویم. اغلب از RSI یا شاخص نسبی قدرت برای این استراتژی استفاده می شود.
- خطوط روند و الگوهای چارت: این استراتژی به این شکل است، زمانی که قیمت یک دارایی در حال بالا رفتن است، وارد پوزیشن خرید می شویم و حد ضرر خود را زیر خط روند حمایتی کلیدی موجود می گذاریم. اگر هم که روند حرکتی آن دارایی معکوس شود، از آن دارایی خارج می شویم.
اندیکاتورها می توانند اطلاعات قیمت را ساده کرده و همچنین سیگنال های معامله روند را ارائه دهند یا نسبت به برگشت کالا هشدار دهند. آنها می توانند در تمام بازه های زمانی مختلف مورد استفاده قرار گیرند و متغیرهایی دارند که می توانند متناسب با تنظیمات خاص هر معامله گر تنظیم شوند.
معمولاً توصیه می شود استراتژی های اندیکاتورها را با هم ترکیب کنید یا استراتژی های شخصی خودتان را داشته باشید بنابراین، معیارهای ورود به معامله و خروج از آن را به وضوح برای معاملات تعیین کنید. از هر اندیکاتور می توان به روشهای بیشتری نسبت به آنچه بیان شد استفاده کرد. اگر اندیکاتوری را می پسندید در مورد آن بیشتر تحقیق کنید و از همه مهمتر قبل از استفاده از آن برای انجام معاملات زنده، آن را امتحان کنید.
مهم: ترید کردن روند یا به دنبال روند رفتن یک سیستم معاملاتی است که مبتنی بر استفاده از تجزیه و تحلیل روند و توصیه های ارائه شده برای تعیین سرمایه گذاری است. اغلب تجزیه و تحلیل از طریق تحلیل رایانه ای و مدل سازی داده های مربوطه انجام می شود که با مومنتوم بازار گره خورده است.
برخی از انتقادات به تحلیل روند چیست؟
منتقدان تحلیل روند و به طور کلی روندهای تکنیکال، معتقدند که بازارها کارآمد هستند و در حال حاضر قیمت در تمام داده ها موجود می باشد. این بدان معناست که تاریخ لزوماً نیازی به تکرار ندارد و گذشته، آینده را پیش بینی نمی کند. به عنوان مثال طرفداران تحلیل بنیادی، وضعیت مالی شرکتها را با استفاده از صورتهای مالی و مدلهای اقتصادی برای پیش بینی قیمتهای آینده تحلیل می کنند. برای این نوع سرمایه گذاران، حرکات روزمره سهام شبیه یک راهپیمایی تصادفی می مانند که نمی توانند به عنوان الگوها یا روندها تفسیر شوند.
نتیجه گیری
تحلیل روند یک روش معاملاتی است که در تلاش است تا از حرکات دارایی ها، کسب سود کند. تحلیل روند جزئی از تحلیل تکنیکال است و تحلیل تکنیکال یکی از شناخته شده ترین ابزارها در بازارهای مالی، برای پیش بینی روند و حرکات دارایی ها است.
وقتی که قیمت به طور کلی در جهتی خاص حرکت می کند، مثلا بالا می رود یا پاین می آید، به آن روند می گویند. اگر معامله گران بلند مدت تشخیص دهند روند صعودی است، وارد پوزیشن خرید می شوند و بالعکس اگر روندی نزولی باشد، آنها وارد پوزیشن فروش می شوند.
سیستم معاملاتی مکدی
اکنون قصد داریم کاربرد اندیکاتور مکدی را در قالب یک سیستم معاملاتی «روندمحور» و «مالتی تایمفریم» معرفی نماییم تا سیگنالهای خلاف جهت روند را، که احتمال نقض شدن آنها میرود، فیلتر نموده و توجه خود را صرفا بر روی سیگنالهای معتبرتر و مطمئنتر بگذاریم. بدین منظور مطابق معمول از تایمفریم بالاتر شروع میکنیم و پس از تشخیص جهت روند بلندمدت در تایمفریم بالاتر، به سراغ تایمفریم پایینتر رفته و به جستجوی موقعیت های معاملاتی جذاب برای ورود به بازار، میپردازیم. ابتدا نسخه ویژه بازار فارکس را معرفی خواهیم کرد.
سیستم معاملاتی مکدی (نسخه ویژه بازار فارکس)
اندیکاتور مکدی را با تنظیمات پیشفرض (12,26,9) بر روی چارت میاندازیم و به سراغ تایمفریم یکساعته به عنوان تایمفریم روندنما میرویم:
1- جهت روند را در تایمفریم H1 با استفاده از علامت جبری مکدی مشخص میکنیم. اگر میلههای مکدی بالاتر از خط صفر قرار داشته باشند یعنی جهت روند صعودی است و اگر میلههای مکدی پایینتر از خط صفر باشند یعنی جهت روند نزولی میباشد.
به عنوان مثال در تصویر زیر، که زوج ارز یورودلار را در تایمفریم یکساعته نمایش میدهد، در محدودهای که با رنگ صورتی مشخص شده، جهت روند به صورت صعودی تشخیص داده شده است:
2- به تایمفریم یک پله پایینتر، یعنی به تایمفریم پانزده دقیقه، می رویم و آن دسته از سیگنالهای مکدی را که با جهت روند بلندمدت همسو باشند به عنوان سیگنال ورود به بازار استفاده میکنیم. از سیگنالهای خلاف جهت باید چشمپوشی کرده و نباید از آنها برای ورود به بازار استفاده کنیم.
3- برای خروج از بازار به تایمفریم یک پله پایینتر، یعنی به تایمفریم پنج دقیقه(M5) میرویم و در آنجا به جستجوی سیگنالهای خلاف جهت، برای بستن معاملات میگردیم.
این روش، یعنی خروج از بازار در تایمفریم M5 به جای M15 موجب خروج به مراتب سریعتر میشود تا بتوانیم سیگنالهای بهتری را استخراج نموده و بخش قابل توجهی از سود قبلی را محافظت نماییم. معمولا خروج از بازار در همان تایمفریمی که قبلا ورود انجام شده است، منجر به از بین رفتن بخش بزرگی از سود میگردد، در حالی که اگر برای خروج از بازار به تایمفریم یک پله پایینتر برویم، میتوانیم علایم بازگشت روند را به موقع تشخیص داده و خروج سریعتری را انجام بدهیم. این معاملات خلاف جهت روند روش، بویژه هنگامی که بزودی با مباحث پیشرفتهتر مانند واگرایی و امواج الیوت آشنا بشوید، از کارایی و دقت بسیار بیشتری نیز برخوردار خواهد شد. به عنوان مثال در تصویر فوق با شمارش امواج الیوت میتوان پس از مشاهده دو نوبت سیگنال فروش مکدی در تایمفریم M5 با خروج تدریجی و پلکانی در انتهای امواج سوم و چهارم الیوت، از سود حاصله دربرابر بازگشت احتمالی بازار محافظت نمود.
به عنوان یک قاعده کلی، اگر در هر تایمفریم دلخواه قصد ورود به بازار را دارید توصیه میشود خروج را همواره در تایمفریم یک پله پایینتر انجام بدهید. به این ترتیب بطور همزمان درحال تحلیل و بررسی سه تایمفریم متوالی خواهید بود. تایمفریم میانی، که اصطلاحا تایمفریم معاملاتی نامیده میشود، تایمفریم اصلی شماست و ورود به بازار برمبنای سیگنالهای اندیکاتور در این تایمفریم انجام میپذیرد. تایمفریم بالاتر برای تشخیص روند بلندمدت و فیلتر نمودن سیگنالهای نامعتبر مورد استفاده قرار میگیرد. و نهایتا برای خروج از بازار، به تایمفریم یک پله پایینتر از تایمفریم معاملاتی میروید و خروج را در آنجا با شمارش ریزموجها و تشخیص به موقع علایم بازگشت روند انجام خواهید داد. به این ترتیب میتوانید یک معامله پرسود و کمریسک را همسو با روند بلندمدت بازار انجام بدهید.
در بازار بورس ایران، با توجه به ماهیت نسبتا بلندمدت این بازار در قیاس با بازار فارکس، بهتر است از تایمفریم روزانه برای تشخیص روند آغاز کنیم. و سپس تایمفریمهای مناسب برای ورود و خروج از بازار را مطابق جدول زیر، به گونهای که نسبت زمانی بین تایمفریمها برقرار بماند، انتخاب کنیم:
تمرین- نمودارهای بورس ایران و بازار فارکس را جستجو کرده و چند نمونه از موقعیتهایی را که میتوانستید معاملات موفقی را با استفاده از سیستم معاملاتی مکدی انجام دهید، پیدا کرده و تصاویر آنها را با دوستانتان به بحث و اشتراک بگذارید.
با استفاده از تکنیک شیفت زمانی میتوانید تنوع زیادی به تایمفریمهای انتخابی خود بدهید. جدول زیر، گستره وسیعی از تایمفریمهای متوالی را نشان میدهد که در عین حال که نسبت زمانی بین تایمفریمها ثابت مانده، میتوان برای ورود و خروج برطبق سیستم معاملاتی مکدی از آنها استفاده کرد. انتخاب تایمفریمها باید به گونهای باشد که تایمفریم بزرگتر در هر مرحله حدودا 3 الی 7 برابر بزرگتر از تایمفریم پایینتر باشد.
دوئل با روند
روند دوست ماست، در جهت روند معامله کنید، جملات مشهوری است که در هر کتاب تحلیل تکنیکی به چشم میخورد، اما به واقع چند درصد معاملهگران در جهت روند اصلی معامله میکنند؟ چرا خلاف روند اصلی بازار معامله کردن برای بسیاری جذابتر است؟ چرا بسیاری از معاملهگران بهجای معامله در جهت حرکت فعلی بازار دنبال سطوح برگشت برای معاملهگری هستند؟ سوالهای فراوانی وجود دارد که معاملهگران ر روند دوست ماست، در جهت روند معامله کنید، جملات مشهوری است که در هر کتاب تحلیل تکنیکی به چشم میخورد، اما به واقع چند درصد معاملهگران در جهت روند اصلی معامله میکنند؟ چرا خلاف روند اصلی بازار معامله کردن برای بسیاری جذابتر است؟ چرا بسیاری از معاملهگران بهجای معامله در جهت حرکت فعلی بازار دنبال سطوح برگشت برای معاملهگری هستند؟ سوالهای فراوانی وجود دارد که معاملهگران را ترغیب میکند بیشتر دنبال برگشتها و یافتن سطوح برگشتی در بازار باشند درحالیکه بازار بیشتر علاقه به حرکت در یک مسیر مشخص را دارد و کمتر علاقهمند است مسیر حرکتش را تغییر دهد.در این مجال سعی میشود به تمامی این سوالها پاسخ داده شود.
در بازار مهمترین نکتهای که وجود دارد شناسایی درست روندها و معاملهگری در جهت آن میباشد، یکی از دلایل مهمی که در انواع بازارهای مالی ضررهای سنگینی برای معاملهگران بوجود میآورد، معاملهگری در خلاف جهت روند اصلی بازار میباشد. علاقهی فراوانی که بسیاری از تریدرها در ماجراجویی بازار دارند باعث میشود دست به حرکات غیر منطقی در بازار زده و به بیان دیگر در صدد غافلگیری بازار بر میآیند که نتیجهاش غافلگیر شدن خود معاملهگر توسط بازار میباشد.
بازار مسکن یکی از بازارهایی است که تقریباً برای همه قابل درک و ملموس است، چیزی که در چند دههی گذشته برای همه روشن و واضح بود، این بوده که روند حرکتی قیمت مسکن کاملاً صعودی بوده به این مفهوم که هر کسی در چند سال اخیر مسکن خود را فروخته در چند سال بعدش دید که اگر فروش انجام نمیداد سود بیشتری کسب میکرد و قیمت مسکن رشد بیشتری نموده است، پس روند حرکتی معاملات خلاف جهت روند قیمت مسکن کاملاً صعودی بوده است و معامله کردن در خلاف جهت بازار که همه در حال خریدن هستند باعث پشیمانی معاملهگر فروشنده میشود.
برای ورود علمی به بحث تشخیص روندها، بهعنوان پیش درآمد، باید مفهوم پیوتها در بازار را تشریح کنیم و کاربرد آن را در تشخیص روندها بیان کنیم. این ابزار یکی از کارترین مفاهیم تکنیکال میباشد. به جرات میتوان گفت پیوتها و تشخیص درست آن در درک صحیح روندها بسیار مثمر ثمر میباشد. همه ی مطالب فوق بصورت تخصصی در کتاب دوئل با روند مطرح شده. . more
روند چیست و چطور آنرا تحلیل کنیم؟ معرفی انواع روند در بازارمالی
معامله گران برای پیشرفت در بازار فارکس مثل هر مارکت دیگری، نیاز به یک سری ابزار دارند. شما در فارکس با ابزارهای قدرتمندی چون تحلیل تکنیکال فارکس، تحلیل فاندامنتال فارکس و تحلیل احساسات بازار سروکار دارید.
هر کدام از این تحلیل ها به شما کمک می کنند تا دارایی خاص خود را بررسی و در صورت امکان، آن را معامله کنید. به عنوان مثال، تحلیل تکنیکال مطالعه رفتار قیمت ها است. شما با مطالعه گذشته رفتار قیمت، می توانید آینده آن را تا حدود زیادی پیش بینی کنید.
یکی از ابزارهای بسیار کارا و موثر تحلیل تکنیکال، تحلیل روند است. فراموش نکنید که بازار هیچ وقت در یک جهت حرکت نمی کند. تغییرات مارکت معمولا به صورت یک سری خطوط بالا و پایین و یا صاف انجام می شود.
شاید بارها اصطلاحاتی چون "روند دوست شما است" یا "همیشه در جهت روند معامله کنید" و یا "با روند نجنگید" را شنیده اید. اگر سری به قانون دوم تئوری داو بزنید با جمله "قیمت ها بر اساس روند حرکت می کنند" روبرو خواهید شد. پس قطعا باید معانی و مفاهیم آنها را بهتر بدانید. ما در این مقاله تا جایی که بشود، شما را با مفاهیم روند آشنا خواهیم کرد.
تحلیل روند چیست؟
تحلیل روند، تکنیکی است که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می گیرد و تلاش می کند حرکت های آینده قیمت سهام را بر اساس داده های اخیر روند موجود پیش بینی کند.
نکات مهم
- تحلیل روند سعی در پیش بینی روند دارد به طور مثال یک حرکت صعودی. سپس تا زمانی که داده های روی چارت حاکی از بازگشت روند نباشند مثلا تغییر روند از صعودی به نزولی، با آن روند حرکت می کند.
- تحلیل روند بر اساس این ایده شکل گرفته است که آنچه در گذشته اتفاق افتاده به تریدرها این ایده را القا می کند که در آینده هم معاملات خلاف جهت روند تکرار خواهد شد.
- تحلیل روند به سه بازه زمانی تقسیم می شود: کوتاه مدت- میان مدت و بلند مدت.
روند چیست و چند نوع است؟
به گرایش حرکت قیمت در یک جهت خاص برای یک دوره را، روند گویند. روندها به سه دسته تقسیم می شوند: روند صعودی، نزولی و روند خنثی. روندها همچنین از لحاظ زمانی به کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت تقسیم می شوند.
بازارها هیچ وقت در یک خط راست حرکت نمی کنند. آنها به طور زیگزاگ بالا می روند، پایین می آیند و یا خنثی هستند. ماحصل حرکات قیمت یک دارایی، جهت روند مارکت را مشخص می کند.
خیلی ها فکر می کنند بازارها یا صعودی اند و یا نزولی. ولی یادتان باشد ما نوع سومی هم داریم که به آن بازار بدون روند یا خنثی گفته می شود. تمام تلاش سرمایه گذاران و معامله گران بازارهای مالی، تشخیص جهت و مسیر روندها است.
یک تریدر سعی دارد تا از تمام ابزارهای موجود برای شناسایی و پیش بینی جهت روند استفاده کند.
چگونه اعتبار یک خط روند را بسنجیم؟
یکی از نکاتی که به عنوان یک تریدر باید از آن آگاه باشید، اعتبار خط روندی است که می کشید. زمانی که شما قصد ورود به بازار فارکس و انتخاب یک کارگزار خوب را دارید، یکی از مهمترین فاکتورهای شما اعتبار آن کارگزاری است.
این مسئله در مورد خط روند نیز، صدق می کند. به صرف کشیدن فقط یک خط روند، نمی توان ادعا کرد که مسیر بازار مشخص خواهد شد. بر اساس کتاب بسیار خوب و کلاسیک تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه اثر جان جی مورفی، اعتبار یک خط روند، ویژگی های خاص خود را دارد.
اول از همه شما باید بدانید که چه چیزی به خط روند شما اعتبار می بخشد. پاسخ به این سوال شما را با دو فاکتور مهم آشنا می کند: 1- هر چه خط روند شما طولانی تر باشد، اعتبار آن نیز بیشتر است. 2- تعداد دفعاتی که قیمت با این خط برخورد کرده نیز مهم است.
به زبان ساده، خط روندی که 6 مرتبه قیمت را لمس کرده و کماکان محکم ایستادگی کرده نسبت به خط روندی که فقط 2 بار با قیمت برخورد کرده، معتبرتر است. نکته دیگر اینکه خط روندی که 7 ماه تاثیر خود را حفظ کرده در مقایسه با خط روندی که عمر چند هفته ای دارد، معتبر تر می باشد.
تحلیل روند به زبان ساده
ما در تحلیل روند سعی داریم حرکت روند را پیش بینی کنیم و با توجه به داده های چارت پیش رو، با آن روند تا جاییکه سیگنالهای بازگشت روند را مشاهده کنیم، همراه باشیم. مثلا، روند نزولی تبدیل به روند صعودی می شود. این تحلیل از این رو مفید است که همراه شدن با حرکت روند و نه خلاف جهت آن، برای سرمایه گذار سودآور است.
ایده پشت شکل گیری تحلیل روند این است که آنچه در گذشته اتفاق افتاده، در آینده نیز تکرار خواهد شد. همان گونه که در بالا گفته شد تحلیل روند به سه بازه زمانی: کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت تقسیم می شود.
یک روند، جهت کلی است که بازار طی یک دوره زمانی مشخص طی می کند. روندها هم می توانند به سمت بالا باشند و هم به سمت پایین که به ترتیب به آنها بازار صعودی و بازار نزولی گفته می شود. مادامیکه حداقل زمان مشخصی برای یک مسیر در نظر گرفته نشده است، هرچه این مسیر بیشتر حفظ شود، آن روند قابل توجه تر است.
تحلیل روند، فرآیند بررسی روندهای فعلی به منظور پیش بینی روندهای آینده است و نوعی تحلیل مقایسه ای محسوب می شود. این می تواند شامل تلاش برای تعیین اینکه آیا روند فعلی بازار مانند سوددهی در بخش خاصی از بازار ادامه دارد یا خیر، همچنین این که آیا یک روند در یک منطقه بازار می تواند منجر به ایجاد روند دیگری شود. اگرچه تحلیل روند، شامل داده های زیادی می شود اما هیچ تضمینی برای اینکه نتایج درست باشند، وجود ندارد.
برای شروع تجزیه و تحلیل داده های قابل استفاده، لازم است ابتدا مشخص شود که کدام بخش از بازار تجزیه و تحلیل می شود. به عنوان مثال شما می توانید روی یک صنعت خاص مانند بخش خودرو یا داروسازی و همچنین نوع خاصی از سرمایه گذاری مانند بازار اوراق قرضه تمرکز کنید.
پس از انتخاب بخش مربوطه، می توان عملکرد کلی آن را بررسی کرد. این می تواند شامل این باشد که چطور آن بخش توسط نیروهای داخلی و خارجی تحت تاثیر قرار گرفته است. به عنوان مثال تغییرات در صنعتی مشابه یا ایجاد مقررات جدید دولتی این شرایط را دارند که بر بازار تاثیر بگذارند. سپس تحلیلگران این داده ها را می گیرند و سعی می کنند جهتی را که بازار به سمت جلو می رود پیش بینی کنند.
استراتژی های تحلیل روند
استراتژی های متفاوتی برای تحلیل روندها وجود دارد. هر کدام از آنها از اندیکاتورهای مختلف و متدهای رفتار قیمت متفاوتی، استفاده می کنند. یک فاکتور مشترک بین همه آنها، استفاده از ابزار حد ضرر است که باعث می شود شما کمتر آسیب ببینید.
برخی از تریدرها از استراتژی های ترکیبی استفاده می کنند. معامله گران باید به شکست خطوط روند یا حمایت و مقاومت ها خیلی دقت کنند. برخی از این استراتژی ها شامل: میانگین متحرک، اندیکاتورهای مومنتوم، خطوط روند و الگو های متفاوت درون چارت ها می باشند.
نمونه های استراتژی ترید روند چیست؟
معامله گران روند، سعی می کنند روندها را منزوی کرده و از آنها سود بگیرند. استراتژیهای روند معاملاتی مختلفی با استفاده از انواع مختلف اندیکاتورهای تکنیکال وجود دارد:
- میانگین های متحرک: این استراتژی به این شکل است که برای ورود به معامله خرید باید میانگین متحرک کوتاه مدت، میانگین متحرک بلند مدت را به معاملات خلاف جهت روند سمت بالا قطع کند و برای ورود به معامله فروش میانگین متحرک کوتاه مدت، میانگین متحرک بلند مدت را به سمت پایین قطع کند.
- اندیکاتورهای مومنتوم: این استراتژی به این شکل است که وقتی یک دارایی یا کالایی (در بازارهای مالی به کالاهای قابل معاوضه Security یا FinancialInstrument گفته می شود) با شتاب بالایی معامله می معاملات خلاف جهت روند شود، وارد آن معامله می شویم و زمانیکه شتاب آن کم می شود از آن دارایی خارج می شویم. اغلب از RSI یا شاخص نسبی قدرت برای این استراتژی استفاده می شود.
- خطوط روند و الگوهای چارت: این استراتژی به این شکل است، زمانی که قیمت یک دارایی در حال بالا رفتن است، وارد پوزیشن خرید می شویم و حد ضرر خود را زیر خط روند حمایتی کلیدی موجود می گذاریم. اگر هم که روند حرکتی آن دارایی معکوس شود، از آن دارایی خارج می شویم.
اندیکاتورها می توانند اطلاعات قیمت را ساده کرده و همچنین سیگنال های معامله روند را ارائه دهند یا نسبت به برگشت کالا هشدار دهند. آنها می توانند در تمام بازه های زمانی مختلف مورد استفاده قرار گیرند و متغیرهایی دارند که می توانند متناسب با تنظیمات خاص هر معامله گر تنظیم شوند.
معمولاً توصیه می شود استراتژی های اندیکاتورها را با هم ترکیب کنید یا استراتژی های شخصی خودتان را داشته باشید بنابراین، معیارهای ورود به معامله و خروج از آن را به وضوح برای معاملات تعیین کنید. از هر اندیکاتور می توان به روشهای بیشتری نسبت به آنچه بیان شد استفاده کرد. اگر اندیکاتوری را می پسندید در مورد آن بیشتر تحقیق کنید و از همه مهمتر قبل از استفاده از آن برای انجام معاملات زنده، آن را امتحان کنید.
مهم: ترید کردن روند یا به دنبال روند رفتن یک سیستم معاملاتی است که مبتنی بر استفاده از تجزیه و تحلیل روند و توصیه های ارائه شده برای تعیین سرمایه گذاری است. اغلب تجزیه و تحلیل از طریق تحلیل رایانه ای و مدل سازی داده های مربوطه انجام می شود که با مومنتوم بازار گره خورده است.
برخی از انتقادات به تحلیل روند چیست؟
منتقدان تحلیل روند و به طور کلی روندهای تکنیکال، معتقدند که بازارها کارآمد هستند و در حال حاضر قیمت در تمام داده ها موجود می باشد. این بدان معناست که تاریخ لزوماً نیازی به تکرار ندارد و گذشته، آینده را پیش بینی نمی کند. به عنوان مثال طرفداران تحلیل بنیادی، وضعیت مالی شرکتها را با استفاده از صورتهای مالی و مدلهای اقتصادی برای پیش بینی قیمتهای معاملات خلاف جهت روند آینده تحلیل می کنند. برای این نوع سرمایه گذاران، حرکات روزمره سهام شبیه یک راهپیمایی تصادفی می مانند که نمی توانند به عنوان الگوها یا روندها تفسیر شوند.
نتیجه گیری
تحلیل روند یک روش معاملاتی است که در تلاش است تا از حرکات دارایی ها، کسب سود کند. تحلیل روند جزئی از تحلیل تکنیکال است و تحلیل تکنیکال یکی از شناخته شده ترین ابزارها در بازارهای مالی، برای پیش بینی روند و حرکات دارایی ها است.
وقتی که قیمت به طور کلی در جهتی خاص حرکت می کند، مثلا بالا می رود یا پاین می آید، به آن روند می گویند. اگر معامله گران بلند مدت تشخیص دهند روند صعودی است، وارد پوزیشن خرید می شوند و بالعکس اگر روندی نزولی باشد، آنها وارد پوزیشن فروش می شوند.
3روش ترید کم ریسک برای مبتدی ها
میدانید که داراییهای دیجیتال نوعی سرمایهگذاری با ریسک بالا هستند و خریدوفروش بدون برنامه آنها معمولاً به از دست رفتن سرمایه منجر میشود. در حالی که بیشتر تحلیلگران موافقند که هیچ راهبرد معاملاتی «بینقصی» وجود ندارد، سه روش شناختهشده داریم که برای معاملهگران مبتدی بسیار مناسب است. وبسایت کوین دسک در مقالهای این سه راهبرد را توضیح داده است که در زیر میخوانید.
۱. میانگینسازی هزینه دلاری (DCA)
میانگینسازی هزینه دلاری یک راهبرد معاملاتی محبوب و آزمایششده است که بهترین عملکرد را زمانی دارد که روی دورههای زمانی طولانیتری اعمال شود. مفهوم آن ساده است؛ بهجای اینکه همه پول خود را بهیکباره در یک ارز دیجیتال خاص سرمایهگذاری کنید، آن را به مقادیر کم تقسیم کنید، زمان و روز خاصی از هفته را انتخاب کنید و فقط در آن زمانها خرید خود را انجام دهید.
در صورتی که تصمیم دارید راهبرد DCA را بهصورت دستی انجام دهید، یعنی خودتان ارزهای دیجیتال را در زمان مشخصی از یک صرافی بخرید، می توانید با افزودن یک قانون ساده نتایج کلی خود را بهبود ببخشید: دارایی دیجیتال موردنظر را در فواصل زمانی تعیینشده فقط موقعی بخرید که قیمتها قرمز باشند؛ یعنی وقتی قیمت آن دارایی کمتر از ارزش ۲۴ ساعت قبل آن است.
۲. تقاطع طلایی/تقاطع مرگ
راهبرد معاملات ارزهای دیجیتال موسوم به «تقاطع طلایی/تقاطع مرگ» (Golden cross / Death cross)، روشی است که از دو خط میانگین متحرک (MA) روی نمودار تریدینگ ویو استفاده میکند؛ میانگین متحرک یک خط شاخص نمودار است که میانگین قیمت متوسط یک دارایی را برای مدتزمان مشخصی نشان میدهد.
بهبیان سادهتر، میانگین متحرک خطی است که روی نمودار ترسیم میشود تا بتوانیم رفتار قیمت را طبق دادههای گذشته دقیقتر حدس بزنیم.
در این راهبرد، بهدنبال نقاط تقاطع بین خط میانگین متحرک ۵۰ (میانگین ۵۰ روز قبلی) و میانگین متحرک ۲۰۰ (میانگین ۲۰۰ روز قبلی) در چارچوبهای زمانی طولانی روی نمودار مانند نمودارهای روزانه و هفتگی میگردید. ازآنجاکه این کار با مشاهده فعالیت قیمت در بازههای زمانی طولانی سروکار دارد، یک راهبرد معاملاتی طولانیمدت است که در ۱۸ ماه و بالاتر از آن بهترین عملکرد را نشان میدهد.
دو نوع نقطه تقاطع وجود دارد که باید بهدنبال آن باشید:
همگرایی (تقاطع طلایی): وقتی خط میانگین متحرک ۵۰ از خط میانگین متحرک ۲۰۰ به سمت بالا عبور میکند.
واگرایی (تقاطع مرگ): وقتی خط میانگین متحرک ۵۰ از خط میانگین متحرک ۲۰۰ به سمت پایین عبور میکند.
همگرایی نشاندهنده آن است که مومنتوم کوتاهمدت در حال بالارفتن از مومنتوم بلندمدت است؛ و این یک سیگنال خرید است. این اتفاق زمانی رخ میدهد که خریداران به بازار برگشته و باعث افزایش قیمت میشوند. واگراییها نیز نشانهای از عکس این اتفاق است که مومنتوم کوتاهمدت نسبت به مومنتوم بلندمدت در حال سقوط است؛ معاملات خلاف جهت روند این یک سیگنال فروش است. واگرایی زمانی روی میدهد که تعداد زیادی از معاملهگران تصمیم به خروج از بازار و فروش داراییهای خود بگیرند.
لازم به ذکر است که این روش معاملات ارزهای دیجیتال در بازارِ بسیار بیثبات (زمانی که قیمتها افتوخیز بسیار شدید دارد) بیشترین کارایی را دارد، اما زمانی که بازار حالت خنثی دارد، با توجه به اینکه دو خط میانگین متحرک مرتباً همگرا و واگرا میشوند، این روش میتواند سیگنالهای خریدوفروش متعددی را نشان دهد. این حالت معمولاً زمانی اتفاق میافتد که اطمینان زیادی در بازار وجود نداشته و تعداد معاملهگران نزولی و صعودی برابر باشد. این تنها مشکل این راهبرد معاملات است، اما میانگین سود در آن از زیانهای وارده در دورههای کمنوسان بیشتر است.
مجددا تأکید میکنیم که این یک راهبرد بلندمدت است و در دوره دستکم ۱۸ ماهه بهترین عملکرد را دارد و میتوان آن را با سایر شاخصها ترکیب کرد تا نتایج بهتری حاصل شود.
۳. راهبرد معامله بر اساس واگرایی RSI
لازم است بدانید که راهبرد واگرایی RSI، استراتژی فنیتری است، اما در پیشبینی زمانبندی وارونه شدن روند پیش از وقوع آن، کاربرد مؤثرتری دارد. وارونگی روند زمانی است که قیمت شروع به حرکت در خلاف جهت میکند؛ از روند نزولی به روند صعودی یا برعکس.
شاخص RSIکه مخفف «Relative Strength Index» (شاخص قدرت نسبی) است، یک شاخص نمودار است که با محاسبه میانگین تعداد سود و زیان در یک دوره ۱۴ روزه، مومنتوم را اندازهگیری میکند. در نمودارهای تریدینگویو از بخش اندیکاتورها (Indicators) بهراحتی میتوانید RSI را اضافه کنید.
این شاخص بین ۰ و ۱۰۰ در نوسان است و میتواند برای برجستهسازی «فروش بیشازحد» یا «خرید بیشازحد» یک دارایی مورد استفاده قرار گیرد. برای نشاندادن این مسئله، معمولاً از یک کانال بین ۳۰ تا ۷۰ استفاده میشود. هنگامیکه خط شاخص با عبور از عدد ۷۰ از بالای کانال خارج میشود، دارایی موردنظر در وضعیت «خرید بیش از حد» در نظر گرفته میشود که نشاندهنده آن است که قیمت احتمالاً به پایین بازمیگردد. برعکس، وقتی دارایی از عدد ۳۰ به زیر کانال افت کرد، در حالت «فروش بیشازحد» در نظر گرفته میشود و معنای آن این است که قیمت احتمالاً رشد خواهد کرد.
اگرچه این سیستم بهتنهایی میتواند بهعنوان یک راهبرد ساده برای معاملات ارز دیجیتال مورد استفاده قرار گیرد، اما گاهی اوقات میتواند نتایج نادرستی به همراه داشته باشد. بهعنوان مثال، مواردی وجود دارد که RSI نشان میدهد یک دارایی بیشازحد خریداری شده است. معمولاً این یک سیگنال خرید است، اما گاهی قیمت همچنان به روند کاهش خود ادامه میدهد.
استراتژی واگرایی RSI پیشرفتهتر از این است و میتواند برای تعیین زمان تغییر روند قیمت قبل از وقوع آن مورد استفاده قرار گیرد. این کار با جستجوی ناهمگونی میان قیمت و شاخص RSI انجام میشود. بهطور معمول، قیمت و RSI تقریباً در یک جهت حرکت میکنند. ولی گاهی اوقات قیمت در حال کاهش است اما RSI افزایش مییابد، یا برعکس. این حالت فقط زمانی اتفاق میافتد که تغییر ناچیزی در حجم خرید یا فروش وجود داشته باشد و نشانهای از این است که مومنتوم در مراحل اولیه تغییر روند است.
بهترین چارچوب زمانی برای جستجوی واگرایی معمولاً در یک پنجره چهارساعته یا روزانه است. این بازههای زمانی تغییرات شدیدتر در روند میانمدت تا بلندمدت را نشان میدهند. با نگاهی به نمودار زیر، میبینیم که سه واگرایی اصلی RSI در نمودار اخیر جفتارز بیت کوین/دلار (BTC/USD) وجود دارد که تغییر در روند کلی را پیشبینی میکند. خطوط زرد اختلاف میان جهت شاخص RSI و قیمت را نشان میدهد. بهترین زمان برای جستجوی واگراییها، وقتی است که قیمت در مناطق فروش بیشازحد یا خرید بیشازحد باشد.
از این راهبرد برای یافتن تغییرات کوچکتر در یک روند نیز میتوانید استفاده کنید؛ مثلاً یک عقبنشینی را در یک روند نزولی تشخیص دهید اگر در نمودار ۳۰ دقیقهای با دقت بیشتری به ناحیه علامتگذاریشده با دایره (سفید) نگاه کنیم، میبینیم واگرایی دیگری وجود داشته که نشاندهنده حرکت دوباره به سمت روند صعودی است.
دیدگاه شما