در خاطر داشته باشید که تمام معاملات آنگونه که ما انتظار داریم پیش نخواهد رفت. هیچوقت از هیچ معاملهای مطمئن نشوید، زیرا هر احتمالی وجود دارد. بنابراین امکانات را در نظر بگیرید؛ برنامه ای تنظیم کنید و سپس طبق برنامه خود از معامله خارج شوید.
معامله بدون حد ضرر
اگر میخواهید در معامله موفق باشید، باید بخواهید و بتوانید جگرگوشههای خود را بکشید!
نکشتن جگرگوشههایتان یکی از بدترین اشتباهات در دنیای معاملات است. چه در ارزهای دیجیتال معامله میکنید، چه در بازار سهام و چه در بازارهای مالی دیگر.
“جگرگوشهها” در اینجا به معنای معاملات بازنده هستند یا معاملاتی که ممکن است تبدیل به معاملهای زیانده شوند.
جمله “جگرگوشه های خود را بکشید” به آرتور کویلر کوچ (Arthur Quiller-Couch نویسنده انگلیسی) نسبت داده میشود که به هدف انگیزه دادن به نویسندگان برای حذف جملات حشو یا بیفایده از آثارشان بیان شده بود. با اینکه این جمله خطاب به نویسندگان است، به درد معامله گران نیز میخورد.
به عبارت دیگر هدف «آرتور کوئیلر کوچ» این بود که نویسندگان مطالبی بدون جملات اضافی ارائه دهند.
چرا کشتن جگرگوشههایتان مهم است؟
اگر برای مدتی به معامله مشغول شوید، مشاهده خواهید کرد که برخی معاملات به نفع شما و برخی به ضرر شما پیش میروند.
صرف نظر اینکه چه میکنید و چقدر در کارتان خوب هستید، برخی معاملهگران کاری بسیار متفاوت از آنچه انتظار دارید انجام میدهند. برای اینکه امیدوار باشید که در طول روز، هفته، ماه یا سال سود به دست میآورید، نباید اجازه دهید معاملات بازنده به سودهایی که از معاملات سوده به دست میآورید لطمهای وارد کنند.
معاملهگران اغلب چند معامله سودده دارند، اما اگر اجازه دهند که یک ضرر از دستشان خارج شود، همان میتواند سود کل معاملات (و حتی بیشتر) را از بین ببرد.
پس باید ضرر را کاهش دهید. چگونگی آن در این مقاله توضیح داده خواهد شد.
برنامه ریزی برای کشتن
در مطلب “سادهسازی فرایند معامله” هم اشاره کردیم که همیشه باید با یک برنامه مشخص معامله کنید.
برای حفظ سودهایتان باید معاملات زیانده را از ریشه بزنید. برای روشهای انجام این کار برنامه ریزی کنید.
سادهترین راه “کشتن” یک معامله زیانده، تعیین حدضرر است. حد ضرر در آغاز معامله تنظیم میشود و هدف از آن ایجاد سقفی برای ریسک در معامله است.
وقتی حدضرر تعیین میکنید زیان خودتان را نیز محدود میکنید.
در حالت ایدهآل، برای هر معاملهای که انجام میدهید دستور حد ضرری داشته باشید. پلتفرمهایی مانند NinjaTrader و MetaTrader با چند ترفند کارتان را آسان میکنند، بنابراین به راحتی میتوانید از یک حد ضرر ثابت استفاده کنید.
اما در بورس تهران امکان ارسال سفارشات حدضرر، پیش از رسیدن قیمت به آن محدوده وجود ندارد و باید خودتان بصورت دستی زمانی که بازار به حدضرر شما نزدیک شد سفارش فروش را ارسال کنید.
به طور مثال سهمی را در محدوده 320 تومان خریداری کردهاید و حدضرر را روی 280 تومان قرار دادهاید. به محض خرید، نمیتوانید سفارش حدضرر را ارسال کنید زیرا قوانین بورس اجازه ارسال سفارش خارج از محدودهی خاص را نمیدهد.
اگر بطور مثال طی روزهای بعد قیمت به 280 تومان نزدیک شد، سفارش فروش را با قیمت 280 تومان میتوانید ارسال کنید تا در صورتی که افت قیمت ادامهدار بود سفارش شما انجام شود.
گزینهی دیگر برای کشتن معاملات بدتان، مدیریت فعالانه معاملات است. مدیریت فعال معامله یعنی هنگامی که در یک معامله هستید به طور مداوم وضعیت بازار را تحلیل کنید.
در حالت ایدهآل اگر در بازاری باشید که امکان ثبت سفارش حدضرر وجود داشته باشد باید حد ضرر تنظیم شود، زیرا میتواند معامله بدون حد ضرر معامله بدون حد ضرر در صورتی که امکان ثبت سفارش دستی وجود نداشته باشد، به عنوان آخرین دستاویز شما برای خروج از معامله عمل کند.
با مدیریت فعال معامله، شما در مورد نحوه خروج از معامله برنامهریزی میکنید.
در مورد اینکه در صورت بروز شرایط مختلف چه خواهید کرد استراتژی داشته باشید.
در خاطر داشته باشید که تمام معاملات آنگونه که ما انتظار داریم پیش نخواهد رفت. هیچوقت از هیچ معاملهای مطمئن نشوید، زیرا هر احتمالی وجود دارد. بنابراین امکانات را در نظر بگیرید؛ برنامه ای تنظیم کنید و سپس طبق برنامه خود از معامله خارج شوید.
در معاملهگری به موقعیتهایی برخورد میکنید که نیازمند مهارت بالاست و معمولا نیازمند این است که معاملهای را به سرعت بکشید، اما بسیاری از معاملهگران این کار را نمیکنند.
بزرگ شدن ضررها
ممکن است پیش از این اجازه داده باشید که ضرر معامله بیش از حد زیاد شود. این بدترین شرایط ممکن است زیرا شما از قبل، بیش از حدممکن اجازه ضرر دادهاید. در این صورت مایلید صبر کنید تا پیش از خروج، روند معامله کمی به نفع شما برگردد.
اگر چنین وضعیتی دارید، همین حالا از معامله خارج شوید، زیرا شما در هر صورت نباید در این معامله میماندید.
اگر دارایی موردنظر حرکت چندانی ندارد، حد ضرری بر آن تعیین کرده تا مطمئن شوید که اگر دوباره علیه شما حرکت کرد، حتما از آن خارج میشوید. پس از بیرون آمدن احساس بهتری خواهید داشت و میتوانید به دنبال فرصتهای جدید باشید.
حدضرر، بهانهای برای تنبلی
بسیاری از معاملهگران، حد ضرر را دستآویزی برای تنبلی خودشان میکنند. اگر معامله به خوبی پیش رفت، آنها همچنان نسبت به معاملهشان امیدوار باقی میمانند ولی اگر به خوبی پیش نرفت اینگونه استدلال میکنند که حد ضرری که تعیین کردهاند درنهایت از آنها محافظت خواهد کرد.
این درست است، اما اگر میدانید که احتمالا از معاملهای خارج خواهید شد، چرا بگذارید به حد ضرر برسد؟ اگر معامله به سود رسیده ولی شرایط بازار شروع به تغییر کرده، سود خود را بردارید و اجازه ندهید قیمت به حد ضرر بخورد.
از دست دادن سود
چه شما از یک حدسود ثابت استفاده کنید و چه فقط یک قیمت برای خروج از معامله در ذهن داشته باشید، یکی از بزرگترین اشتباهات در معامله این است که بعد از نزدیک شدن قیمت به حدسود، با وجودیکه تغییر شرایط بازار را مشاهده میکنید از معامله خارج نشوید و اجازه بدهید قیمت به حد ضرر شما (ضرر کامل) برسد.
در معاملات، قیمت به سرعت در حال حرکت است و تنها یک فرصت میتواند آخرین فرصت شما باشد.
اگر قیمت به حدسود شما نزدیک شد، این معامله را یک برد را در نظر بگیرید. در صورت حرکت به سمت هدف قیمت، آن معامله را نگهدارید اما اگر علائمی از کند شدن یا بازگشت روند مشاهده کردید، فورا سود خود را بردارید و از آن خارج شوید.
اجازه ندهید یک معامله سودده تبدیل به یک معامله زیانده شود، فقط به خاطر اینکه میخواستید تا آخرین قطره سود را بدست آورید.
حد ضرر یا استاپ لاس در بورس چیست؟
معاملهگران حرفهای وقتی وارد سهمی میشوند دو محدوده را برای خروج از سهم در نظر میگیرند: حد سود و حد ضرر. وقتی قیمت به هر کدام از این محدودهها برسد، معاملهگر اقدام به فروش و خروج از سهم میکند. حد سود در واقع محدودهای است که معاملهگر برای شناسایی سود در نظر گرفته و حد ضرر در بورس (یا همان استاپ لاس) هم محدودهای است که برای جلوگیری از ضرر بیشتر مشخص کرده است.
برای مثال، معاملهگر با ابزارهای تحلیلی خود به این نتیجه میرسد که سهمی را در قیمت ۱۰۰۰ تومان خریداری کند. با استفاده از همین ابزارهای تحلیلی، این معاملهگر محدوده ۱۵۰۰ تومان را به عنوان حد سود در نظر میگیرد و اگر قیمت سهم رشد کند و به این محدوده برسد، سهم را با همین قیمت میفروشد و به یک سود ۵۰ درصدی میرسد. ولی اگر به هر دلیلی قیمت سهم پایین برود و مثلا به محدوده ۸۰۰ تومان (حد ضرری که معاملهگر تعیین کرده است) برسد، در اینجا هم معاملهگر اقدام به فروش سهامش میکند و با پذیرش ضرر ۲۰ درصدی، اجازه نمیدهد که سرمایهاش بیشتر از این مقدار کاهش پیدا کند.
تعیین حد ضرر، پایبندی به این محدوده و خروج از سهم در صورت رسیدن قیمت به محدوده حد ضرر، یکی از مهمترین رفتارها برای ماندگار بودن در بازارهای مالی است. مولفههای بسیار زیادی وجود دارند که بر قیمت سهم و بازارهای مالی تاثیر میگذارند و پیشبینی همه این مولفهها عملا امکانپذیر نیست. در نظر گرفتن حد ضرر در واقع ابزاری احتیاطی است که معاملهگر باید در معاملاتش در نظر بگیرد تا بتواند ریسک مولفههای پیشبینیناپذیر (از قبیل تغییرات سیاسی، تغییر قیمت جهانی کالاهایی از قبیل نفت و فولاد، تغییرات بهره بانکی و غیره) را تا حد زیادی کنترل کند.
حد ضرر در بورس را چگونه تعیین کنیم؟
تعیین حد ضرر قاعده و قانون مشخص و ثابتی ندارد که بشود آن را برای همه معاملهگران تجویز کرد. تعیین حد ضرر به عواملی از قبیل درجه ریسکپذیری، مدتزمان معامله، شرایط بازار، وضعیت بنیادی سهم، وضعیت تکنیکالی نمودار قیمت و غیره بستگی دارد.
برای نمونه، شخصی ممکن است روحیه ریسکپذیری بالایی داشته باشد و بتواند بهراحتی ضررهای ۳۰ درصدی را هم تحمل کند. اما شخص دیگری چنین روحیهای نداشته باشد و اگر قیمت سهامش بیشتر از ۱۰ درصد افت کند، آرامش خودش را از دست بدهد و دچار اضطراب شود. معاملهگران موفق برای تعیین حد ضرر، پیش از هر چیز روحیات خودشان را در نظر میگیرند و مقدار مشخصی برای حد ضررشان دارند. این معاملهگران حد ضررشان را طوری در نظر میگیرند که آرامش و تمرکزشان را از دست ندهند و در صورت افت قیمت بتوانند ضرری را که متحمل میشوند بهراحتی بپذیرند. معاملهگران موفق میدانند که اگر در معاملهای ضرر کنند، میتوانند بهراحتی در معاملهای دیگر این ضرر را جبران کنند و در مجموع به سود برسند.
نکته: متداولترین محدوده برای تعیین حد ضرر ۵ تا ۱۵ درصد پایینتر از قیمت ورود به سهم است. علاوه بر این، معاملهگران محتاط، سرمایهشان را طوری مدیریت میکنند که اگر در یک سهم به حد ضرر رسیدند، حداکثر ۲ تا ۳ درصد از سرمایهشان را از دست بدهند. مثلا اگر کل سرمایهشان ۱۰۰ میلیون تومان است و ۱۰ میلیون تومان از این مبلغ را برای خرید سهام شرکت الف در نظر گرفتهاند، حد ضررشان را طوری در نظر میگیرند که اگر قیمت سهم به حد ضرر رسید، حد اکثر ۲ تا ۳ میلیون تومان ضرر کنند.
تعیین حد ضرر با استفاده از ابزارهای تحلیل تکنیکال
تحلیلگران تکنیکال که بیش از هر چیز نمودار قیمت سهم را بررسی میکنند، اولین کارشان این است که سطوح مقاومت و حمایت قیمت سهام را مشخص کنند. معمولا انتظار میرود که قیمت سهم بعد از رسیدن به سطوح حمایتی واکنش مثبت نشان بدهد و شروع به رشد کند. معاملهگرانی که از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند، سعی میکنند سهامی را بخرند که قیمتشان نزدیک به محدوده حمایتی باشد و حد ضررشان را کمی پایینتر از این محدوده در نظر میگیرند. به این ترتیب محدوده حمایتی مانند نوعی سپر عمل میکند و اجازه نمیدهد معامله بدون حد ضرر که قیمت سهام بهراحتی به محدوده حد ضرر برسد.
در تصویر زیر نمونهای از حد ضرری را مشاهده میکنید که به کمک تحلیل تکنیکال مشخص شده است.
تحلیلگر در این مثال به این نتیجه رسیده است که محدوده ۹۰۰ تا ۹۵۰ تومان محدوده حمایتی سهم شستا است. این تحلیلگر میتواند طبق این تحلیل در این محدوده اقدام به خرید سهم کند و حد ضررش را محدوده ۸۵۰ تومان در نظر بگیرد. اگر قیمت زیر این محدوده تثبیت شود، در واقع حمایت ۹۰۰ تومانی از دست رفته است و انتظار نمیرود که در آینده نزدیک قیمت سهم بالاتر از این محدوده برود. پس معاملهگر باید سهم را بفروشد و از آن خارج شود.
البته در این نمودار همانطور که مشخص است قیمت سهم به این محدوده واکنش مثبت نشان داده و تا محدوده ۱۴۰۰ تومان هم رشد کرده است. باید دقت کرد که وقتی قیمت سهم به محدوده حمایتی واکنش مثبت نشان میدهد و از این محدوده فاصله میگیرد، فرصت خرید سهم از دست رفته است. زیرا اگر مثلا در قیمت ۱۲۰۰ تومان خریدار سهم باشید و حد ضرر را با استفاده از این تحلیل ۸۵۰ تومان در نظر بگیرید، متحمل ریسک بسیار زیادی خواهید بود. بهطور کلی در این روش هرچه قیمت خریدتان هرچه به حمایت نزدیکتر باشد، ریسک کمتری متحمل خواهید شد و پاداش بیشتری در انتظارتان خواهد بود.
حد ضرر متحرک چیست؟
یکی دیگر از مفاهیمی که خوب است در زمینه حد ضرر بدانیم، مفهوم حد ضرر متحرک است. حد ضرر متحرک یا Trailing Stop Loss در واقع ابزاری برای محافظت از سود است و زمانی به کار میرود که معامله ما وارد سود شده باشد و به حد سود رسیده باشد. شیوه استفاده از این نوع حد ضرر به این صورت است که مثلا معاملهگر در محدوده ۱۰۰۰ تومان وارد سهم شده است و حد سود را ۱۵۰۰ تومان در نظر گرفته است.
بعد از مدتی قیمت سهم رشد میکند و به ۱۵۰۰ تومان میرسد، اما تحلیلگر با ارزیابی شرایط به این نتیجه میرسد که احتمال دارد قیمت سهم از این هم بالاتر برود. در این حالت حد ضرر را بالاتر میآورد و در محدوده ۱۴۰۰ تومان قرار میدهد. به این ترتیب اگر قیمت سهم به رشد خودش ادامه بدهد، همچنان این امکان وجود خواهد داشت که سود بیشتری از این معامله کسب شود، ولی اگر قیمت سهم کاهشی شود، معاملهگر در محدوده ۱۴۰۰ تومان اقدام به فروش میکند و اجازه نمیدهد سودی که به دست آورده، از بین برود.
اهمیت رعایت حد ضرر
این مطلب را با مقایسه حد ضرر و کمبربند ایمنی آغاز کردیم، ولی هرچه درباره رعایت حد ضرر بگوییم کم گفتهایم. رعایت حد ضرر این امکان را برای معاملهگر فراهم میکند که اگر شرایط طبق انتظارش پیش نرود، با ضرر حداقلی از معامله خارج شود و سرمایهاش برای معامله بعدی آزاد باشد و بتواند در معاملات آینده این ضرر کوچک را جبران کند و به سود برسد.
گاهی پیش میآید که بعضی از معاملهگران تازهکار وارد محدوده حد ضرر میشوند و از سهم خارج میشوند، اما درست بعد از خروج آنها، روند صعودی سهم آغاز میشود و حسرت کسب سود با این معاملهگران میماند. بسیاری از افراد تازهکار بهراحتی تحت تاثیر چنین موقعیتهایی قرار میگیرند و حد ضرر را بهکلی کنار میگذارند، نکته اینجاست که چنین کاری میتواند آغاز مسیری باشد که بهراحتی به ناکامی معاملهگران منتهی میشود.
رعایت حد ضرر از ضروریات معاملهگری است و اگر حد ضررتان بهراحتی فعال میشود و تعداد زیادی از معاملاتتان به حد ضرر میرسد، معنایش این نیست که نباید حد ضرر در نظر گرفت، بلکه مفهومش این است که شیوه تحلیل و معاملهتان ایراد دارد و باید به دنبال رفع این ایرادها باشید. متداولترین مشکل هم این است که معاملهگران تازهوارد محدوده مناسبی برای خرید سهم در نظر نمیگیرند و با هر قیمتی که شد اقدام به خرید میکنند.
بهترین محدودهها برای خرید سهم محدودههای حمایتی است و معاملهگر باید پیش از آنکه قیمت به این محدوده برسد، آماده خرید باشد و هر وقت قیمت به این محدوده رسید اقدام به خرید کند و نه قبل یا بعد از آن. در این صورت اگر محدودههای حمایتی بهدرستی تشخیص داده شود، حد ضررهای کمتری در معاملاتمان فعال خواهد شد و تعداد بیشتری از معاملاتمان با موفقیت همراه خواهد بود.
نحوه محاسبه حد ضرر در بورس
شیوههای مختلفی برای محاسبه و تعیین حد ضرر در بورس وجود دارد. در بعضی از این روشها از ابزارهای تحلیل تکنیکال استفاده میشود و در بعضی دیگر حد ضرر را صرفا بر مبنای قیمت تعیین میشود. در ادامه چند روش برای تعیین حد ضرر را با هم مرور میکنیم.
تعیین حد ضرر ثابت
حد ضرر ثابت معمولا به دو صورت تعیین میشود. در روش اول معاملهگر مقدار مشخصی از قیمت را به عنوان حد ضرر در نظر میگیرد. مثلا معاملهگر حد ضررش را ۵۰ تومان کمتر از قیمت خرید در نظر میگیرد. در این روش، اگر قیمت خرید سهمی ۹۰۰ تومان بوده باشد، حد ضرر مقدار ۸۵۰ تومان خواهد بود.
در روش دوم درصد مشخصی به عنوان حد ضرر در نظر گرفته میشود. در این حالت معاملهگر حد ضررش را مثلا ۱۰ درصد زیر قیمت خرید در نظر میگیرد. به عنوان مثال، اگر قیمت خرید سهم ۲۰۰۰ تومان باشد و معاملهگر حد ضرر ۱۰ درصدی در نظر داشته باشد، حد ضرر سهم ۱۰ معامله بدون حد ضرر درصد پایینتر از ۲۰۰۰ تومان، یعنی ۱۸۰۰ تومان، خواهد بود.
نکته: در این روش حد ضرر معمولا بین ۵ تا ۱۵ درصد در نظر گرفته میشود.
تعیین حد ضرر به کمک میانگینهای متحرک
بعضی از معاملهگران برای اینکه انعطافپذیری بیشتری در معاملاتشان داشته باشند، از حد ضررهای دینامیک استفاده میکنند. در این روش معمولا از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال برای تعیین حد ضرر استفاده میشود. یکی از متداولترین اندیکاتورها برای این کار، میانگینهای متحرک هستند.
در این روش، معاملهگر یک اندیکاتور میانگین متحرک (مثلا میانگین متحرک ۵۰ روزه) را در نظر میگیرد و وقتی قیمت سهم زیر این میانگین تثبیت میشود، اقدام به فروش سهم میکند. میانگین متحرک ۵۰ روزه در واقع نشان میدهد که میانگین قیمت سهم طی ۵۰ روز معاملاتی اخیر چه مقدار بوده است. اگر قرار به رشد سهم باشد، قیمت باید بالای این میانگین حرکت کند و اگر قیمت سهم کمتر از این میانگین شود، نشانه آن است که کاهش قیمت سهم ادامه خواهد داشت.
تعیین حد ضرر به کمک محدوده حمایتی
یکی از مهمترین مواردی که در تحلیل تکنیکال مطرح میشود، بررسی و تشخیص سطوح حمایتی است. در این روش، معاملهگر به کمک تحلیل تکنیکال سطوح حمایتی مهم سهم را تعیین میکند و حد ضرر را ۵ الی ۱۰ درصد زیر این محدوده در نظر میگیرد. برای نمونه، اگر معاملهگر به معامله بدون حد ضرر این نتیجه برسد که سهمی در محدوده ۳۵۰ تومان حمایت تکنیکالی دارد، حد ضررش را ۱۰ درصد پایینتر از این محدوده (یعنی محدوده ۳۱۵ تومان) در نظر میگیرد.
معایب و مزایای رعایت حد ضرر در بورس
در قسمتهای قبلی این مطلب به مزایای رعایت حد ضرر در بورس اشاره کردهایم. اما به طور خلاصه، مهمترین مزیت رعایت حد ضرر این است که سرمایه شما از آسیب در امان میماند و در ازای از دست رفتن بخش کوچکی از سرمایه، این امکان را خواهید داشت که وارد معامله دیگری شوید و زیان معامله قبلی را جبران کنید.
مزیت مهم دیگر رعایت حد ضرر این است که اعصاب و روانتان آرام میماند و هر روز نگران این نخواهید بود که ضررتان بیشتر خواهد شد یا نه و اینکه چه زمانی روند سهم تغییر خواهد کرد و از ضرر خارج خواهید شد.
رعایت حد ضرر، اگر درست و اصولی و بر مبنای روحیات معاملهگر تعیین شده باشد، معایب خاصی ندارد. ولی اگر حد ضررتان را طوری در نظر بگیرید که به سرعت فعال شود، تعداد معاملات ناموفقتان زیاد خواهد شد و در نتیجه بخش مهمی از سرمایهتان را از دست خواهید داد.
مثلا اگر حد ضررتان را ۵۰ درصد در نظر بگیرید، با رسیدن به این حد ضرر نیمی از سرمایهتان را از دست خواهید داد. یا اگر هنگام خرید سهم و تعیین حد ضرر، به محدودههای حمایتی سهم توجه کافی نداشته باشید و قیمت خریدتان فاصله زیادی با محدوده حمایتی داشته باشد، این امکان که حد ضررتان بهراحتی فعال شود وجود خواهد داشت. در این حالت هم شناسایی ضرر و خروج از معامله باعث خواهد شد بخشی از سرمایهتان از دست برود، در حالی که اگر محدوده ورودتان مناسب میبود و حد ضررتان را زیر محدوده حمایتی قرار میدادید، در این معامله به سود مناسبی میرسیدید.
نکته مهم: پیش از اینکه به فکر خرید سهمی باشیم، باید حد ضرر مناسبی برای این سهم در نظر بگیریم و سپس اقدام به خرید کنیم. در این حالت محدوده خریدمان را باید طوری انتخاب کنیم که اگر معامله وارد ضرر شد و به حد ضرر رسید، زیانمان بیشتر از مقداری که از قبل مشخص کردهایم نباشد.
مثال برای تعیین استاپ لاس یا حد ضرر
یک روش ساده برای تعیین حد ضرر طی کردن مراحل زیر است:
- تعیین محدوده حمایت تکنیکال
- اقدام به خرید نزدیک به حمایت
- قرار دادن حد ضرر ۵ تا ۱۵ درصد پایینتر از حمایت
فرض کنید نمودار سهم فولاد مبارکه را تحلیل کردهایم و به این نتیجه رسیدهایم که سهم در محدوده ۱۰۰۰ تومان حمایت خوبی دارد. سپس در این محدوده اقدام به خرید کردهایم و حد ضررمان را ۱۰ درصد پایینتر از این محدوده قرار دادهایم. در تصویر زیر این حالت را میبینید.
همانطور که در این تصویر میبینید، قیمت سهم بعد از خرید ما افت کرده است و زیر محدوده حد ضرر رفته است. در این حالت باید سهم را بفروشیم و از سهم خارج شویم. چون این احتمال را میدهیم که روند نزولی سهم ادامه پیدا کند و ضرر ما بیشتر شود. البته در این مثال سهم وارد یک روند خنثی شده است و اصطلاحا درجا زده است.
اما اگر همین حد ضرر را رعایت کرده باشیم، با ضرر حداقلی از سهم خارج شدهایم و خودمان را درگیر درجا زدنهای فرساینده سهم نکردهایم. به این ترتیب، بعد از شناسایی ضرر سرمایهمان آزاد شده است و این امکان را یافتهایم که بدون از دست دادن زمان خرید دیگری انجام بدهیم و در معاملات بعدی به سود برسیم.
مفهوم حد ضرر در سرمایه گذاری
نوسانات قیمتی در بازار و تصمیم گیری صحیح و به موقع برای خروج از موقعیت سرمایه گذاری یا ادامه آن، همواره یکی از دغدغه های اصلی سرمایه گذاران بوده است. هدف مشترک همه افراد از انجام معامله، کسب سود و منفعت است. بورس هم به عنوان یکی از بازارهای اصلی جذب سرمایه از این قاعده مستثنی نیست. حفظ اصل سرمایه در بورس نسبت به کسب سود اولویت دارد و به همین دلیل معامله بدون حد ضرر برای موفقیت در بازار بورس علاوه بر انتخاب سهام باید به زیان ناشی از معاملات هم توجه کافی داشته باشیم.
سرمایه گذاران فعال در بازارهای مالی، حتماً ضرر در معاملات را تجربه کرده اند. ممکن است ما سهمی را خریداری کنیم و پس از آن سهم دچار افت قیمت شود، حال با این سوال مواجه می شویم که تا چه زمانی و چه قیمتی سهم مورد نظر را نگه داری کنیم و یا تصمیم به فروش آن بگیریم. این سوالات و سوالاتی نظیر این به مفهوم حد ضرر در سرمایه گذاری اشاره دارد.
اشتباه در معاملات امری طبیعی است؛ چرا که بازارهای مالی محیطی پویا دارند و همچنین شرایط متغیر و کلان سیاسی و اقتصادی نیز بر آن تأثیرگذار است.
در این بحث تفاوتی که میان معامله گران وجود دارد در تعداد معاملاتی که با ضرر انجام داده اند، نیست بلکه در نحوه برخورد آنها با شرایط نامطلوب بازار پایبندی به اصول معاملاتی و پذیرفتن سریع اشتباهات است. هنگامی که قیمت برخلاف انتظار ما حرکت می کند، اگر به موقع از بازار خارج شویم، از گسترش زیان جلوگیری کرده ایم و سرمایه خود را حفظ نموده ایم. بسیاری از معامله گران تازه کار به صورت احساسی و بدون در نظر گرفتن قواعد انجام یک معامله موفق، تصمیم گیری می کنند و بنابراین هرگز تمایلی به باور زیان نداشته و سعی در توجیه معامله اشتباه خود دارند. درنهایت زیان های بالاتری را تجربه می کنند و دچار حس ناامیدی، شکست و سرخوردگی از بازارهای مالی می شوند.
حال این سوال پیش می آید؛ اگر ما سهمی را خریداری کردیم و قیمت آن کاهش یافت، تا چه زمانی سهم را نگهداری کنیم و چه حد ضرری برای آن در نظر بگیریم.
تشخیص قیمت و زمان فروش سهام، نیاز معامله بدون حد ضرر معامله بدون حد ضرر به تجربه و اطلاعات کافی دارد. برای حفظ سرمایه و رسیدن به سود، لازم است قبل از خرید هر سهمی روندها، مقاومت ها حمایت ها، وضعیت بنیادی و… سهم را بررسی کنیم. با بررسی کامل یک سهم، این انتظار وجود دارد که قیمت سهم صعودی باشد و به سود مورد نظر برسد. حال اگر بعد از خرید یک سهم برخلاف انتظار ما قیمت آن شروع به کاهش کرد، به این معنی است که یا در محاسبات خود اشتباه کرده ایم یا بر خلاف روند بازار، وارد شده ایم و تحلیل درستی از سهم نداشتیم. در این وضعیت دو راه پیش روی ما قرار دارد:
- صبر کنیم تا بعد از کاهش قیمت، سهام دوباره به قیمت مورد نظر ما برسد.
- بعد از اندکی کاهش بلافاصله از سهم خارج شویم.
باقی ماندن در سهام بدون هیچ برنامه ای تا زمانی که به قیمت موردنظر ما برسد، ریسک زیادی دارد چرا که می تواند منجر به از دست رفتن بخش اعظمی از سرمایه شود. خروج از سهام بعد از تحمل مقداری کاهش، منطقی تر به نظر می رسد؛ یک سرمایه گذار حرفه ای با بررسی کامل سهمی را می خرد و حد سود و زیان را تعیین می کند. در صورتی که به سود مورد نظر دست یافت یا سهم به مقاومت خود رسید، از سهم خارج می شود. زیرا هیچ سهمی برای همیشه حالت صعودی نخواهد داشت. ولی اگر سهام به جای رشد، افت کرد و به حد ضرر رسید، بلافاصله باید از سهم خارج شد.
اگر بازار بورس روند نزولی داشته باشد، حد ضرر در کل بازار باید در نظر گرفته شود و اگر به آن حد رسید، کاملا از بازار خارج می شویم و تا زمان بازگشت بازار به روند طبیعی، نظاره گر می مانیم. در این حالت باید از سهامی که به حد ضرر هم نرسیده خارج شویم.
افرادی که با مطالعه و شناخت از بازار مورد نظر و توجه به میزان سرمایه خود، سرمایه گذاری می کنند به طور حتم برای خود اهداف قیمتی تعیین کرده اند. این اهداف شامل مواردی از جمله قیمت خرید، قیمت فروش، مقدار سود و مقدار زیان است. برای سرمایه گذاری در بورس باید ابتدا انتظارات خود را تعریف کنیم و به سوالاتی نظیر زمان ورود یا خروج در یک سهم، سود مورد انتظار و میزان ضرری که حاضر به پذیرش آن هستیم، پاسخ دهیم. دانستن این نکته حائز اهمیت است که اگر معامله موفقی را انجام دادیم کجا خارج شویم و اگر معامله ما به هر دلیلی، مخالف انتظار ما پیش رفت آنگاه چه مقدار ضرر باید متحمل شویم.
حد ضرر ابزاری است که سرمایه گذاران به کمک آن می توانند درصورتی که سود موردانتظار محقق نشد، از ضرر بیشتر و از بین رفتن اصل سرمایه جلوگیری کنند.
عدم تعیین حد ضرر به معنی نگهداری سهم تا زمان نامعلومی است. این فرآیند می تواند حتی تا جایی که نیمی از سرمایه خود را از دست بدهیم، ادامه داشته باشد. نکته ای که وجود دارد این است که امکان دارد بعد از فروش، سهم روند صعودی بگیرد. در این صورت نباید به این فکر کنیم که شاید بهتر باشد، حد سود یا حد ضرر نداشته باشیم. زیرا عدم تعیین حد سود و حد ضرر به معنی نداشتن برنامه برای سرمایه گذاری و عدم مدیریت سرمایه و ریسک است. برای حفظ سرمایه پیش از انجام هر معامله باید حد ضرر مناسب را پیدا کرده و به آن پایبند باشیم. پایبندی به حد ضرر یعنی در صورت رسیدن قیمت به آن نقطه، معامله بدون هیچ گونه تردیدی بسته شود. سرمایه گذاری موفق است که بتواند زیان خود را حداقل نماید.
تفاوت معامله گر حرفه ای با دیگران در مواجهه با زیان در معاملات
یکی از بارزترین تفاوت های معامله گران موفق نسبت به سایر معامله گران نحوه برخورد آنها در شرایط نامطلوب بازار است. زمانی که قیمت برخلاف انتظار ما حرکت می کند، اگر به موقع از بازارخارج شویم، از افزایش زیان جلوگیری می شود و سرمایه ما حفظ می گردد.
یکی دیگر از تفاوت های معامله گر حرفه ای و غیرحرفه ای در این است که معامله گر غیرحرفه ای پس از رسیدن به حد ضرر و خروج از معامله چنانچه قیمت سهام افزایش یابد، از تعیین حد ضرر پشیمان می شود و حتی امکان خرید اما معامله گر حرفه ای به دنبال ضعف و اشکال موجود در استراتژی معاملاتی خود می گردد.
مزیت تعیین حد ضرر چیست؟
برای توضیح کاربرد حد ضرر با یک مثال شروع می کنیم. فرض کنید سهمی را خریداری کرده اید و قیمت آن رو به کاهش می رود. چنانچه قیمت سهم موردنظر پس از یک سال دوباره به قیمت اولیه بازگردد، شما از نظر معاملاتی ضرر یا زیانی متحمل نشده اید. اما از نظر سرمایه گذاری این فرآیند برای شما هزینه فرصت سرمایه گذاری در این یک سال ایجاد کرده است. به این معنا که فرصت های سرمایه گذاری را در موقعیت های سودآور دیگر از دست داده اید. با این توضیح یکی از مزیت های اصلی حد ضرر را علاوه بر جلوگیری از افزایش زیان، می توانیم جلوگیری از خواب سرمایه نیز بدانیم.
تکنیک ریسک فری کردن چیست؟
در بازار های مالی وقتی پوزیشن ما وارد سود خوبی می شود، ما محل حد ضرر خود را داخل سود می گذاریم تا اگر قیمت برگشت، ما تمامی سود خود را از دست ندهیم.
در ریسک فری کردن باید حد ضرر جدید را کجا بزاریم؟
اولا باید بدانید که نباید نقطه ریسک فری را خیلی نزدیک و یا خیلی دور قرار دهید و بر اساس استراتژی ای که دارید اقدام به حد ضرر گزاری درست کنید.
کلاسیک: در این نوع از استراتژی و آموزه مالی , ما باید حد ضرر خود را پشت کف ها و قله های به وجود آمده بگزاریم.
عرضه و تقاضا: یکی از مهم ترین بخش های معامله گری , درک محل هایی می باشد که در آنها عرضه و تقاضا شکل میگیرد. وقتی معامله ما وارد سود میشود، ما حد ضرر خود را (به عنوان ریسک فری) پشت محل هایی میگزاریم که در آنها عرضه وتقاضا وجود دارد. برای مثال در یک روند صعودی، گره ها و بیس های معاملاتی ای که در همین روند صعودی وجود دارد، برای ما محل تقاضا می باشد و ما می توانیم حد ضرر جدید خود را پشت این مناطق قرار دهیم.
پرایس اکشن: از آنجایی که یک پرایس کار بر اساس سیگنال بار (signal bar ) و کی بار (key ba r ) (سیگنال بار : کندل بی تصمیمی _ کی بار : کندلی که روند را تایید می کند) وارد معامله می شود حد ضرر جدید خود را به عنوان ریسک فری کردن پشت سیگنال بار و کی بار های جدیدی که در مناطق مهم به وجود می آید می گذارد. برای مثال هنگام بریک از سطوح و الگو ها و یا برخورد به خطوط مهم که موجب ایجاد کندل های تغییر روند می شود، برای ما مهم می باشد.
ایچیموکو: وقتی قیمت وارد فاز سود دهی می شود و ما در جهت درست وارد معامله شده ایم، حد ضرر جدید خود را به عنوان ریسک فری کردن پشت سنکو اسپن B و A می گذاریم (وابسته به شرایط).
نتیجه : ما قوی ترین مناطق را برای اینکه احتمال بدیم قیمت از آن نقطه بر میگردد را به عنوان ریسک فری قرار می دهیم چرا که اگر این سطح از دست برود امیدی به برگشت دوباره قیمت نداریم. همچنین به خاطر بسپارید همیشه عمل ریسک فری را انجام دهید تا سود های به دست آمده خود را از دست ندهید زیرا احتمال ریورس بازار بر اساس یک خبر و یا چیز های متفاوتی وجود دارد.
نقطه ریسک فری نیز باید کمی از محدوده احتمالی برگشت شما دور باشد زیرا گاهی بعد از اینگولف سطح مهم قیمت یک ریورس در جهت مخالف می زند، و این موقعیت خوبی برای بستن دستی معامله در سود می باشد.
مدیریت سرمایه در فارکس | چگونه ریسک معاملات را مدیریت کنیم
مدیریت سرمایه در فارکس یا Money Management یکی از مهمترین عوامل در موفقیت یا شکست یک معامله گر است. اگر شما دو معامله گر تازه کار فارکس را در مقابل صفحه کامپیوتر قرار دهید و تمام امکانات لازم را نیز به آنها بدهید، و به آنها بگویید که مخالف یکدیگر معامله انجام دهند، می بینید که هر دو به سرعت تمام پولشان را از دست می دهند. در مقابل اگر دو معامله گر حرفه ای فارکس را در شرایط مشابه قرار دهید و بگویید که مخالف یکدیگر معامله انجام دهند، به احتمال زیاد هر دوی آنها پول بدست خواهند آورد ( شاید کمی عجیب بنظر برسد ).
اما چگونه این اتفاق می افتد؟ تفاوت بین یک معامله گر تازه کار با یک تریدر حرفه ای در چیست؟ جواب سئوال مدیریت سرمایه و ریسک است.
مانند خیلی موارد دیگر مثل رژیم گرفتن و یا باشگاه رفتن، مدیریت سرمایه در فارکس نیز چیزی است که بسیاری از معامله گران حرفش را می زنند ولی به سراغش نمی روند. گاهی نیز تنها در یک بازه کوتاه آن را انجام میدهند. دلیل این امر مشخص است، مانند باشگاه رفتن و غذای سالم خوردن، مدیریت سرمایه در فارکس نیز یک فعالیت کسل کننده و ناخوشایند است.
برای مدیریت پول و سرمایه یک تریدر باید هر لحظه پوزیشن های خود را رصد کند و گاهی به سرعت با ضرر خارج شود و تعداد محدودی از افراد این کارها را دوست دارند. با این وجود قبول ضرر کوتاه مدت و به موقع، امری حیاتی برای موفقیت در بلند مدت است. جدول زیر نشان می دهد که چقدر دشوار است تا از یک ضرر نابود کننده دوباره بهبود پیدا کنیم.
درصد سرمایه از دست رفته | میزان سودی که برای برگشت به اصل سرمایه نیاز است |
---|---|
25% | 33% |
50% | 100% |
75% | 400% |
90% | 1000% |
توجه کنید که یک معامله گر باید 100% سود کند تا از معامله ای که 50% ضرر کرده است مساوی بیرون بیاید. 100% سود در دنیای واقعی فارکس کاری بسیار دشوار است و شاید 1% از تریدرهای حرفه ای هم از پس آن بر نمی آیند.
همچنین با نگاهی به همین جدول متوجه می شوید که اگر در معامله ای 75% از سرمایه خود را از دست بدهید، برای برگشتن به موقعیت مساوی باید 400% سود کسب کنید که این کار بیشتر شبیه آرزو و افسانه است تا واقعیت.
مدیریت سرمایه در فارکس
با وجود اینکه بیشتر معامله گران فارکس از اعداد ارقامی که در جدول بالا آورده ایم مطلع هستند، ولی آنها را نادیده می گیرند. کتاب های آموزش معامله گری، پر از نمونه هایی است که یک تریدر نتیجه زحمات یک سال، دو سال و یا بیشتر خود را تنها در یک معامله از دست داده است. اغلب این ضرر به دلیل عدم رعایت مدیریت سرمایه سبب می شود. میزان بالای لوریج، نداشتن توقف ضرر، شورت کردن های بدون نظم همه و همه باعث چنین ضرر بزرگی می شوند.
اغلب معامله گرانی که وارد دنیای بازارهای مالی می شوند، چه خواسته و چه ناخواسته به دنبال یک معامله بزرگ هستند، معامله ای که برای آنها میلیون ها دلار سود به همراه بیاورد تا بتوانند دوران جوانی و بقیه عمر خود را با آزادی و بدون دغدغه زندگی کنند.
در بازار فارکس این توهم به دلیل سازوکار بازار تقویت هم می شود. همه می خواهند مانند جورج سوروس، که با شورت کردن پوند در یک روز 1 میلیارد دلار سود به جیب زد و پس از آن پشت سرش را هم نگاه نکرد زندگی کنند. اما حقیقت این است که اغلب تریدرهای فارکس نمی توانند آن معامله بزرگ را انجام دهند و به جای آن معامله اشتباه انجام می دهند و پول خود را از دست می دهند.
درسهای سخت را بیاموزید
معامله گران می توانند با مدیریت سرمایه از این سرنوشت شوم فاصله بگیرند. اولین ابزار برای فرار از دام شکست، استفاده از توقف ضرر یا همان Stop Loss است. یکی از رویکردهای مهم در مدیریت ریسک در فارکس در کتاب “جادوگران بازار” که آقای جک شواگر نوشته است آمده است. در این کتاب معامله گر روزانه آقای لری هایت پیشنهاد می کند که هرگز بیشتر از 1% از تمام سرمایه خود را در یک ترید وارد نکنید.
با ریسک کردن تنها 1% سرنوشت خود را تنها به یک ترید نخواهید سپرد. با این رویکرد شما می توانید در 20 ترید پشت سر هم ضرر کنید ولی هنوز 80% از سرمایه خود را در اختیار دارید.
حقیقت این است که تعداد معدودی از معامله گران این نظم را می پذیرند و آن را مداوم اجرا می کنند. مانند یک کودک که تا دست خود را یکی دوبار برروی اجاق گاز نسوزاند درس نمی گیرد، اغلب تریدرها نیز نظم در معامله را، تا طعم تلخ از دست دادن پول را نچشند، در عمل پیاده نخواهند کرد. به همین دلیل است که بیشتر معامله گران باید از پول اضافی خود برای ورود به بازار فارکس استفاده کنند و نه از پولی که برای روز مبادا کنار گذاشته اند یا بدتر از آن پول قرض گرفته اند.
وقتیکه افراد تازه کار سئوال می کنند که با چه سرمایه ای باید وارد بازار فارکس شد ؟ به آنها باید جواب داد : با سرمایه وارد بازار فارکس شوید که بودن یا نبودنش در زندگی شما تاثیری ایجاد نکند. حالا معامله بدون حدمعامله بدون حد ضرر ضرر آن رقم را تقسیم بر 5 کنید و با آن رقم وارد معامله شوید زیرا در چند معامله اول احتمالا با دست خالی برخواهید گشت.
مدل های مدیریت سرمایه در فارکس
به صورت کلی دو مدل موفق مدیریت پول وجود دارد. در مدل اول معامله گر تعداد زیادی معامله با حد ضرر (Stop Loss) خیلی کم تعریف می کند و سعی می کند از تعداد کمی از معاملات موفق سود بالایی کسب کند. در مدل دوم معامله گر تعداد کمی معامله با حد ضرر بالا تعریف می کند و سعی می کند از تعداد زیادی معامله با سود خیلی کم بیرون بیاید با امید اینکه مجموع این سودهای کم از چند ضرر زیاد بیشتر شود.
در مدل اول معامله گر به مراتب دردهای روانی جزئی را متحمل می شود اما لحظاتی از شعف نیز در او بوجود می آید. در مدل دوم معامله گر تعداد زیادی شادی جزئی را تجربه می کند اما لحظاتی از ضربات روانی شدید را نیز متحمل می شود. با این مدل های مدیریت سرمایه در فارکس، احتمال اینکه درصد بالایی از سرمایه خود را در کوتاه مدت از دست دهید بسیار پایین است.
انتخاب یکی از این دو مدل مدیریت سرمایه در فارکس بستگی زیادی به شخصیت فردی شما دارد و هر معامله گر خودش باید کشف کند که با کدام مدل درصد موفقیت بیشتری خواهد داشت. یکی از مزایای بازار فارکس این است که به شما این اجازه را می دهد تا هر دو مدل مدیریت سرمایه را بدون هیچ هزینه اضافی و به صورت مساوی پیاده سازی کنید. از آنجاییکه فارکس بازاری مبتنی بر اسپرد است، هزینه تراکنشها بدون در نظر گرفتن سایز پوزیشن ها یکسان می باشد.
برای مثال در EUR/USD، اغلب حساب های فارکس با اسپرد 3 پیپ مواجه خواهند شد و تفاوتی نمی کند که حجم معامله شما چه اندازه باشد. بنابراین هزینه بصورت درصدی یکسان می باشد، چه معامله گر 100 لات معامله کند چه 1 میلیون لات. برای مثال اگر اسپرد 10.000 واحد لات یک ارز 3 دلار باشد، اسپرد 100 واحد لات همان ارز، 0.3 دلار خواهد بود.
این موضوع در بازار سهام متفاوت می باشد، زیرا در آنجا کومیسیون معامله 100 واحد یا 1000 واحد از یک سهم 20 دلاری ممکن است ثابت و 40 دلار باشد که در اینصورت کومیسیون 100 سهم 2% و کومیسیون 1000 سهم 0.2% می باشد و به همین دلیل است معامله گران کوچک نمی توانندهمانند بازار فارکس در بازار سهام فعالیت کنند.
4 مدل محدودیت گذاری برای مدیریت سرمایه در فارکس
حالا که تصمیم گرفته اید معاملات خود را با رویکرد مدیریت پول و سرمایه انجام دهید و مقدار مناسبی از سرمایه خود را به حساب فارکس خود اختصاص داده اید، به 4 مدل از محدودیت گذاری یا “حد گذاشتن” اشاره می کنیم.
1 – توقف بر اساس میزان دارایی
این نوع حد گذاشتن ساده ترین روش در بین بقیه روشها است. در این استراتژی، معامله گر تنها میزان مشخصی از حساب خود را در یک معامله ریسک می کند. یک معیار متداول ریسک 2% از حساب در یک معامله است. به طور مثال اگر شما در حساب خود 10.000 دلار سپرده دارید می توانید 200 دلار از آن را در معرض ریسک قرار دهید ویا به عبارت دیگر 200 پوینت در یک مینی لات (10.000 واحد) از EUR/USD یا تنها 20 پوینت در یک لات استاندارد (100.000 واحد) در این معامله است.
معامله گرانی که می خواهند ریسک بیشتری بپذیرند ممکن است که حد ضرر را تا 5% از کل حساب خود نیز افزایش دهند، اما توجه داشته باشید که این میزان بالاترین حدی است که بر اساس مدیریت سرمایه در فارکس می توانید ریسک کنید. زیرا 10 معامله اشتباه 50% از کل حساب شما را کسر خواهد کرد.
یکی از انتقاداتی که به این روش وارد است این حقیقت است که نقطه خروج در معامله، قراردادی خواهد بود. لذا تریدر با استدلال و تحلیل تکنیکال یا فاندامنتال، پوریشن خود را نمی بندد، بلکه برای کنترل ریسک مجبور به بستن پوزیشن می باشد.
2 – توقف بر اساس چارت
افرادی که به تحلیل تکنیکال فارکس می پردازند می توانند هزاران نقطه توقف ضرر شناسایی کنند که برگرفته از پرایس اکشن برروی چارت و سیگنال های اندیکاتورهای تکنیکال آنها را بدست آورده اند. معامله گرانی که مبنای معاملاتشان تحلیل تکنیکال است می توانند نقاط خروج را با “توقف براساس معامله بدون حد ضرر میزان دارایی” که در بالا توضیح دادیم ترکیب کنند تا فرمولی برای نقاط توقف خود پیدا کنند.
3 – توقف بر اساس میزان نوسانات
یک نسخه خردمندانه تر برای توقف بر اساس چارت، استفاده از میزان نوسانات به جای بهره گیری از پرایس اکشن بعنوان پارامتر کنترل ریسک است. مفهوم توقف بر اساس میزان نوسانات این است که در یک بازار پرنوسان، زمانیکه قیمت ها طیف وسیعی را طی می کنند، تریدر باید با شرایط فعلی سازگار گردد و ریسک معامله خود را کمی بیشتر کند تا بازار آرام گیرد. همچنین در یک بازار کم نوسان می تواند برعکس عمل کند و میزان ریسک خود را کاهش دهد.
روش ساده برای اندازه گیری نوسانات بازار استفاده از اندیکاتور بولینجر بندز (Bollinger Bands) است که از انحراف معیار برای اندازه گیری تغییرات قیمت استفاده می کند.
در عکس زیر نشان داده شده است که توقف نوسانات به معامله گر اجازه می دهد تا از روش مقیاس گذاری برای رسیدن به قیمتی بهتر استفاده نماید. توجه داشته باشید که حداکثر ریسک در این پوزیشن نباید بیشتر از 2% از حساب شما باشد، بنابراین این نکته بسیار مهم است که معامله گر از لات های کوچکتر برای اندازه گیری دقیق تر ریسک کلی خود در معامله استفاده کند.
در عکس زیر حالت مخالف با موقعیت بالا را می بینید.
4 – توقف بر اساس مارجین
شاید این نوع مدیریت ریسک در فارکس کمی غیر کلاسیک باشد اما اگر عاقلانه استفاده شود، روشی کارآمد در معاملات به شمار می آید. بر خلاف اغلب بازارهای مالی، بازار فارکس بازاری 24 ساعته است. بنابراین بروکرهای فارکس می توانند پوزیشن های مشتریان خود را به محض رسیدن به مارجین کال* معامله آنها را ببندد. به همین دلیل، معامله گران اغلب وارد موقعیت موجودی منفی نخواهند شد.
*مارجین کال : موقعیتی است که در آن بروکر به معامله گر می گوید که برای نگهداشتن معامله باید موجودی بیشتری به حساب خود واریز نماید.
این مدل از مدیریت سرمایه در فارکس نیاز به تقسیم سرمایه به 10 قسمت مساوی دارد. بعنوان مثال اگر سرمایه اولیه شما 10.000 دلار است، می بایست تنها 1000 دلار از آن را متصل به حساب کنید و بقیه 9000 دلار را در بالانس خود یا در حساب بانکی خود نگه دارید. اغلب معامله گران فارکس از مارجین 100:1 استفاده می کنند، بنابراین 1000 دلار سپرده گذاری به آنها اجازه معامله یک لات استاندارد یا 100.000 واحد را می دهد. در اینصورت، حتی 1 واحد تغییر قیمت مخالف مارجین کال را فعال می کند.
بنابراین بسته به میزان ریسک پذیری معامله گر، می تواند یک موقعیت 50.000 واحدی برای معامله باز کند که به او حاشیه ریسک تقریبا 100 پوینتی می دهد. فارغ از میزان لوریج استفاده شده، این تجزیه و تحلیل و استفاده از بخشی از سرمایه، جلوی از بین رفت کل سرمایه را می گیرد و به معامله گر اجازه می دهد که با تعداد زیادی از نوسانات بدون نگرانی از لیکویید شدن، پتانسیل کسب سود داشته باشد.
نتیجه گیری
استفاده از مدیریت سرمایه در فارکس بسیار گسترده است و روش های بسیار متنوعی برای این کار وجود دارد. قانون جهانی در مدیریت سرمایه این است که معامله گران باید خودشان روش های متفاوت مدیریت پول و سرمایه را در دنیای واقعی تجربه کنند و به بهترین مدل که متناسب با روحیه و شخصیت خود آنها برای موفقیت است دست یابند. هدف اصلی مدیریت سرمایه در فارکس محافظت از سرمایه و سود کسب شده در مقابل از بین رفتن در مدت کوتاه است.
دیدگاه شما