نقاط پیوت، نقاطی کلیدی روی نمودار هستند که از اهمیت فراوانی برخوردارند. تحلیلگران تکنیکال این نقاط را شناسایی میکنند تا بتوانند روند یک سهم را بهتر درک کنند.
پرایس اکشن به زبان ساده
اگه با ابزارهای مالی آشنا باشید حتما کلمهی تحلیل تکنیکال را زیاد شنیده اید و احتمالا میدانید که روش های زیادی برای تحلیل تکنیکال وجود دارد که میشود از اندیکاتورها، اسیلاتورها و. نام برد. اما تمام این روش ها چون بر اساس عملیات جبری خاصی بر روی کندل های قبلی به دست می ایند اکثرا با تاخیر و گاهی اوقات اشتباه سیگنال خرید یا فروش میدهند.
اگر مایلید تا با روشی که این دو مشکل را تا حد زیادی پوشش میدهد اشنا بشوید با ما تا انتهای این مقاله همراه باشید.
پرایس اکشن چیست ؟
روشی برای تحلیل تکنیکال بر اساس:
· شناخت تمایلات بازار
· برسی عرضه و تقاضا
مواردی که در این مقاله به بررسی آنها میپردازیم :
· نواحی حمایت و مقاومت
· مشخص کردن روند بازار(صعودی یا نزولی بودن)
· نوع واکنش بازار به خطوط و نواحی
توجه : تمام روش های معاملاتی به این منظور به وجود امده اند تا به ما کمک کنند تا ریسک معاملات خود را کاهش دهیم و هیچ روش صد درصدی برای پیشبینی بازار وجود ندارد.
شناخت نواحی حمایت و مقاومت
همانطور که میدانید بازار توسط عرضه و تقاضا حرکت میکند و این انسان ها هستند که برای یک کالا یا ارز قیمت نسبت میدهند و اگر یک کالا با قیمت بیشتری نسبت به انتظار مردم فروخته شود اکثر مردم در نقش فروشنده ظاهر شده و باعث افت قیمت و متعادل شدن بازار میشوند و بالعکس.
حال با این شناخت از کارکرد بازار در روش پرایس اکشن میتوان برای دوره های مختلف این نواحی را مشخص کرد. اعتبار این نواحی بر اساس تعداد برخورد و واکنش به این نواحی بیشتر میشود.
اما باید این را در نظر گرفت که واکنش قیمت به این نواحی به چند صورت ممکن است، که در ادامه (بخش واکنش بازار به خطوط و نواحی) به آن میپردازیم.
این نواحی بر اساس سطح انتظار قیمت از یک کالا یا ارز به صورت نواحی افقی در نمودار مشخص میشود.
خطوط روند
· روند چیست؟
· نحوه ی رسم خطوط روند
· رسم خطوط روند به کمک اندیکاتور MACD
روند چیست ؟
به حرکت قیمتی بازار روند گفته میشود.
روند به سه دسته تقسیم میشود:
در این روند هر قله در محدوده ی بالاتری نسبت به قله ی قبلی قرار میگیرد.
در این روند هر قعر، پایین تر از قعر قبلی قرار میگیرد.
در این روند بازار تمایلی به جهت گیری خاصی ندارد و بازار بین دو ناحیه حمایتی و مقاومتی نوسان میکند.
رسم خطوط روند
برای رسم خطوط روند کافیست قعرها (در روند صعودی) و قلهها (در روند نزولی) را به هم متصل کنیم.
تعیین روند در پرایس اکشن
تعداد برخورد و برگشت قیمتی از خط روند و همچنین نزدیک بودن زاویه ی خط به 45 درجه به اعتبار بخشی به این خطوط کمک میکند. (هرچه تعداد برخورد به خطوط روند بیشتر باشد خط روند معتبرتر است).
قیمت به خطوط روند نیز واکنش میدهد و میتوان از این خطوط (شکست یا برگشت) برای وارد شدن به معامله استفاده کرد .
رسم خطوط روند به کمک اندیکاتور MACD
در روش تحلیلی پرایس اکشن گاهی اوقات باید تصمیم بگیریم که کدام دو قله یا قعر را به هم متصل کنیم برای انتخاب این نقاط بهتر است از اندیکاتور MACD استفاده کنیم.
برای رسم باید ابتدا اندیکاتور MACD را روی تنظیمات 9/12/26 قرار دهیم و نواحی تغییر فاز MACD را مانند تصویر زیر مشخص کنیم. بالاترین و پایین ترین نقاط را بر اساس فاز MACD مشخص میکنیم. این نقاط به ما خطوط بهتری برای تحلیل به روش پرایس اکشن در اختیار ما قرار میدهد.
پرایس اکشن
مشخص کردن روند بازار(صعودی یا نزولی بودن)
تا زمانی که قلهها بالاتر از قله ی قبلی تشکیل شوند روند صعودی است و ما به دنبال معاملات Buy هستیم .
تا زمانی که قعرها پایین تراز قعر قبلی تشکیل شوند روند نزولی است و ما به دنبال معاملات Sell هستیم .
نوع واکنش بازار به خطوط و نواحی
در صورت مشخص کردن درست خطوط روند و نواحی حمایت و مقاومت، همواره کندل های قیمتی تمایل دارند به این خطوط و نواحی برخورد کنند و این نواحی محل ورود ما به معامله در روش پرایس اکشن خواهد بود.
در برخورد کندل ها احتمال وقوع سه حالت وجود دارد:
2. برخورد قوی و عبور از محدوده (شکست قوی)
3. برخورد به ناحیه و عبور ازآن و برگشت دوباره به محدوده (شکست جعلی)
نکته : برای تغییر روند از صعودی به نزولی باید کندل ها قعر قبلی را طبق قوانین شکست بشکنند در غیر این صورت نمیتوان روند را نزولی دانست و بالعکس.
توجه :برای وارد شدن به معامله حتما باید بعد از شکست منتظر پولبک باشیم. بهتراست برگشت قیمت به ناحیه ی شکست برای اطمینان از شکست کامل میتوان در تایم فریم پایین به دنبال تضعیف طبق روانشناسی کندلها باشیم (پولبک در تایم فریمهای پایین یک روند درجهت روند شکسته شده است )
میتوان برای کم کردن ریسک معاملات از ابزارها و اندیکاتورهای دیگر با روش پرایس اکشن بهره برد که در ادامه به توضیح چند نمونه از این ابزارها و روش ترکیب انها با پرایس اکشن میپردازیم.
3.مکدی(MACD) برای مشخص کردن واگرایی ها
فیبوناچی
با استفاده از درصدهای فیبوناچی که قبلا توضیح داده شد، میتوان مقدار اصلاح در روندها را مشخص کرد و با تغییر تایم معاملاتی انتظار تضعیف و برگشت قیمت به روند اصلی را داشت.
میدانیم که درصد 61.8 در فیبو قدرت خاصی دارد و اگر با علل دیگری همراه شود میتوان ریسک معامله را کمتر کرد.
ترکیب فیبو و پرایس اکشن
ایچیموکو
همانطور که در مقاله ی ایچیموکو مطالعه کردید قیمت تمایل به صعود از ابر کوکوی صعودی و نزول از ابر کوموی نزولی دارد برای همین در صورت شکست ابرکوموی صعودی مقداری اصلاح زمانی لازم دارد تا ابر کوموی نزولی تشکیل دهد وقیمت به ابر برسد تا با این ابر روند نزولی را در پیش گیرد یا از این ابر صعود کند وبالعکس .
ترکیب ایچیموکو و پرایس اکشن
واگرایی ها با MACD
با سیگنال گیری از واگرایی ها میتوان انتظار برگشت روند را داشت، و با دریافت سیگنال از پرایس اکشن میتوان وارد معامله شد.
واگرایی در پرایس اکشن
شناسایی نقاط چرخش بازار
یکی از مواردی که به شدت مورد توجه معاملهگران بازارهای مالی قرار میگیرد، آگاهی از نقاطی است که بازگشت قیمت در آنها اتفاق میافتد. زمانی که افراد بتوانند این نقاط را به تغییر فاز مک دی چیست؟ درستی شناسایی کنند، میتوانند با حفظ سرمایه اولیه، به سود مورد نظر خود برسند و در شرایطی که بازار سیر نزولی در پیش دارد، قبل از وقوع ریزش از آن خارج شوند. اگر چه تعیین نقاط کف و سقف قیمت، نقاط ورود و خروج و به طور کلی آگاهی از زمانبندی حرکات بازار، امری نیست که به راحتی بتوان بر آن تسلط یافت، با این حال با استفاده از ابزارهای مختلفی میتوان محدوده این نقاط قیمتی را پیدا کرد. به این نقاط که نمایانگر محل تغییر جهت روند بوده و به عبارت دیگر تغییرات معکوس قیمت در آنها اتفاق میافتد، نقاط پیوت (چرخش) بازار گفته میشود. به نظر میرسد که شناسایی صحیح پیوت ماژور یک اصل اساسی در بازار میباشد که عدم تشخیص دقیق آن موجب بروز اشتباهات معاملاتی، از دست رفتن سود و افزایش ضرر خواهد گردید.
به کمک پیوتها میتوان وضعیت پیشین و کنونی قیمت سهام را بررسی کرد. پیوتها در تحلیل تکنیکال به انواع مختلفی تقسیم میشوند که در ادامه روشهای مختلف تشخیص آنها ارائه و مورد بررسی قرار میگیرد. در ابتدا لازم است کمی بیشتر با نقاط پیوت، اهمیت و انواع آن آشنا شویم.
پیوت چیست؟ معرفی پیوت مینور و ماژور
منظور از نقاط چرخش بازار (Pivot Point)، سطوحی است که در آن روند بازار تغییر میکند. به عبارتی، چنانچه بازار صعودی باشد، با رسیدن به آن شروع به ریزش کرده و قیمتها کاهش مییابند و بالعکس. نقاط پیوت یا محل تغییر جهتها در بازار به دو دسته ماژور یا اصلی و مینور یا فرعی تقسیم میشوند که عبارتند از:
پیوت اصلی (ماژور): در پیوتهای ماژور یا اصلی، بازار با یک چرخش محسوس مواجه میشود که قیمتها را به طور جدی تغییر میدهد. در پیوت ماژور، قیمتها بخش زیادی از مسیر قبلی خود را باز میگردند، که دلیل این تغییر مسیر میتواند انتشار یک خبر مهم، مسائل سیاسی و اقتصادی و یا برخورد با سطوح حمایت و مقاومت کلیدی چارت باشد.
پیوت فرعی (مینور): در پیوتهای مینور تغییر قیمتها محدود و موقتی بوده و بازار با یک اصلاح کوچک رو به رو میشود که پس از مدتی مجدداً به روند اصلی خود باز خواهد گشت. معاملهگران تازهکار معمولاً درگیر پیوتهای فرعی شده و پیش از رسیدن سهام به سود واقعی خود، دست به فروش میزنند. بر این اساس، عدم تشخیص صحیح سطوح یادشده و ناتوانی در تفکیک سطوح اصلی و فرعی، ممکن است سبب کاستن از سود قابل دستیابی و یا ورود عجولانه به معامله و مواجهه با ضرر شود که این امر خود مبین اهمیت موضوع شناسایی نقاط چرخش بازار میباشد.
نقاط چرخش (پیوت) اصلی و فرعی و رفتار قیمت در مواجهه با آنها
روشهای تشخیص نقاط پیوت
وقتی بازار در یک جهت، به صورت صعودی یا نزولی حرکت میکند، پس از مدتی یک سقف یا کف تشکیل میشود که در این شرایط شاهد یک پیوت در بازار خواهیم بود. معاملهگرانی که در این حرفه تبحر دارند، به طور چشمی و بر طبق مقایسات و محاسبات ذهنی میتوانند نقاط پیوت را تشخیص دهند که این امر نتیجه داشتن تجربه کافی در زمینه تحلیل و تمرین بسیار است. معاملهگران مبتدی نیز به منظور شناسایی نقاط پیوت، میتوانند از ابزارهایی همچون سطوح فیبوناچی و اندیکاتورهایی نظیر MACD بهره بگیرند. نمودار فیبوناچی مجموعهای از خطوط افقی است که سطوح بازگشتی محتمل را نشان میدهند، که هر سطح آن با اعدادی به صورت درصد بیان میشود. یکی دیگر از روشهای شناسایی نقاط پیوت، استفاده از اندیکاتورهای مختلف است که از جمله معروفترین آنها میتوان به اندیکاتور مکدی اشاره نمود. مکدی یک اندیکاتور تکنیکالی معروف است که به منظور نشان دادن رابطه بین دو میانگین متحرک (مووینگ اوریج) به کار میرود. در ادامه این بخش به توضیح روشهای اصلی برای تشخیص نقاط چرخش بازار پرداخته میشود.
1- واگرایی اندیکاتور
حالتی که قله یا درههای قیمت و اندیکاتور در خلاف جهت یکدیگر حرکت میکنند را واگرایی مینامند. در این حالت قیمت سهام به انتهای مسیر خود رسیده و از این رو تمایل به تغییر روند افزایش مییابد که در واقع به معنای تشکیل سطوح مقاومت و حمایت جدید در بازار میباشد. واگرایی خود به دو دسته معمولی و مخفی تقسیم میشود که بترتیب عبارتند از:
1-1- واگرایی معمولی (Regular Divergence):
این نوع از واگرایی که خود به دو دسته منفی و مثبت تقسیم میشود، به صورت زیر تعریف میگردد.
* واگرایی معمولی منفی: در حالتی که قیمت سقف جدیدی را تشکیل میدهد، اما اندیکاتور موفق نمیشود که قله جدیدی بالاتر از قله قبلی تشکیل دهد.
* واگرایی معمولی مثبت: این نوع واگرایی زمانی به وجود می آید که روند نزولی باشد و به این صورت است که قیمت کف جدیدی پایینتر از کف قبلی خود تشکیل میدهد، در حالیکه اندیکاتور نتوانسته است که کف جدیدی بسازد.
2-2- واگرایی مخفی (Hidden Divergence):
در شرایطی که قیمت در حال اصلاح حرکتی خود برای ادامه دادن مسیر اصلی باشد، این شکل از واگرایی به وقوع میپیوندد. این واگرایی نیز همانند واگرایی معمولی به دو دسته منفی و مثبت تقسیم میشود که به ترتیب عبارتند از:
* واگرایی مخفی منفی: این نوع از واگرایی زمانی به وقوع میپیوندد که اندیکاتور سقفی بالاتر از سقف قبلی خودش را ایجاد نموده باشد، در حالیکه قیمت در روند نزولی بوده و قدرت اینکه به سطح قبلی خود بازگردد، را نداشته باشد.
* واگرایی مخفی مثبت: زمانی که قیمت کفی بالاتر از کف قبلی خودش تشکیل میدهد درحالی که اندیکاتور بر خلاف آن یک کف پایینتر از کف قبلی که تشکیل داده بود را نشان میدهد.
مجموعه حالات مختلف واگرایی فوق را میتوان در شکل زیر مشاهده نمود.
انواع واگرایی
2- استفاده از اندیکاتور
همچنان که پیشتر بیان گردید، یکی دیگر از روشهای تعیین سطوح بازگشت قیمت در بازار، بهرهگیری از اندیکاتورها میباشد. اندیکاتور MACD به عنوان یکی از بهترین گزینهها برای این امر، میتواند در کنار سطوح فیبوناچی مورد استفاده قرار گیرد. بر این اساس با ترکیب مکدی و اصلاح قیمتی، زمانی که اندیکاتور در فاز مثبت بوده، بالاترین قیمت در آن فاز و زمانی که در فاز منفی قرار دارد، پایینترین قیمت را یافته و این دو نقطه را به یکدیگر متصل نمایید. بر این مبنا، اصلاح قیمت تا 38/2 درصد سطوح فیبوناچی و بروز تغییر فاز در مکدی، نشانگر ماژور بودن سطح یادشده خواهد بود. شمایی از این امر را میتوان در شکل زیر ملاحظه نمود.
3- شکست خط روند (Breakout)
خط روند نیز مانند هر حمایت یا مقاومتی بالاخره شکسته میشود که این شکست تحت تأثیر عواملی همچون حجم معاملات در یک روز، تعداد خریداران و فروشندگان و شکست همراه با ایجاد یک کندل بزرگ که اعتبار بیشتری نسبت به عوامل دیگر دارد، قرار میگیرد. زمانی که حجم بالایی از معاملات در مجاورت سطوح حمایت یا مقاومت رخ دهد، میتواند نشانگر آمادگی بازار برای شکست خط روند باشد. یک معاملهگر با تشخیص شکست خط روند، میتواند شرایط مناسب برای ورود به یک سهم و یا خروج از آن را شناسایی کند.
شکست خط روند و تغییر فاز حرکتی قیمت از نزولی به صعودی
شناسایی نقاط پیوت چه اهمیتی دارد؟
بنابر آنچه در این مقاله مطرح گردید، تعیین دقیق نقاط چرخش بازار دارای مزایایی به شرح ذیل میباشد:
1- شناسایی سطوح ماژور، جهت تشخیص دقیق روند اصلی بازار و آمادگی برای بروز چرخش محسوس در روند قیمتها بکار میرود.
2- پیوتهای مینور، مبین نوسانهای جزئی و اصلاحی بازار میباشند که شناسایی صحیح آنها مانع از درگیری با احساسات و هیجانات بازار میگردد.
3- اجرای معاملات در سطوح متناظر با نقاط ماژور موجب میگردد تا بالاترین احتمال برای موفقیت در معاملات، آنهم با بیشترین نسبت سود به زیان فراهم گردد.
4- کسب تجربه و تسلط بر شناسایی صحیح نقاط پیوت، علاوه بر جلوگیری از سردرگمی در شرایط مختلف بازار، سبب میگردد تا پیشبینی دقیقتری از چگونگی ادامه حرکات قیمت برای معاملهگر امکان پذیر شود.
اگر چه اهمیت شناسایی نقاط چرخش بازار به عنوان یکی از ابزارهای مهم جهت انجام یک سرمایهگذاری صحیح بر کسی پوشیده نیست، با این حال ورود به بازار سهام و معاملهگری در بازارهای مالی امری است که دارای جوانب مختلفی بوده و همانند هر مقوله اقتصادی دیگر، مستلزم دریافت آموزشهای مربوطه و آشنایی با اصول تحلیل و ارزیابی سهام و همچنین اطلاع از اخبار مربوطه از منابع موثق میباشد. بر این اساس سرمایهگذاران میبایست همواره در صدد ارتقای آگاهی و دانش معاملهگری خود باشند تا بتوانند در شرایط متفاوت بازار اقدامات مناسب را صورت دهند. بخش مقالات آموزشی سایت کارگزاری مدبر آسیا، محلی مناسب برای افرادی است که بدنبال راهی دقیق و مطمئن برای آشنایی با اصول انجام معاملات در بازار و روشهای تحلیل سهام میباشند.
شایان ذکر است که با ثبتنام در سایت کارگزاری مدبر آسیا و دریافت کد بورسی میتوانید علاوه بر دریافت آموزشهای یادشده، از بهروزترین و کاملترین امکانات معاملاتی که توسط کارگزاری با بیش از 17 سال سابقه در حوزه بورس و دارای تیمی متخصص و مجرب ارائه میگردد، بهرهمند شوید.
جمعبندی
بنابر آنچه که در این مقاله ذکر شد، شناسایی نقاط چرخش بازار به معاملهگران کمک میکند تا بتوانند در شرایطی که بازار به مدت طولانیتری روند خاصی را دنبال میکند، سریعاً مسیر بازار را تشخیص و همگام با شرایط بازار عمل نموده و درگیر احساسات گذرای بازار نشوند. این بدان معنی است معاملهگر قادر خواهد بود تا چنانچه بازار در آستانه روند نزولی قرار گرفت، با تشخیص سریع موقعیت، فوراً سرمایه خود را خارج کرده و در شرایطی که سیر صعودی در پیش است، به ورود در معاملات جدید اقدام نماید.
تشخیص نقاط کف و سقف یادشده که چرخش قیمتها در آن بوقوع میپیوندد، با استفاده از روشها و ابزارهای مختلفی امکانپذیر است که اساسیترین آنها در این مقاله مورد بررسی قرار گرفت. بدیهی است که ادغام روشهای نامبرده با یکدیگر، میتواند به تعیین سریعتر و دقیقتر نقاط پیوت، منجر شود. لازم به ذکر است که توانمندی در تشخیص پیوتهای مینور از ماژور نیز یک اصل اساسی در بازار سرمایه است که دستیابی به آن، مستلزم افزایش تجربه به کمک انجام تمرینات مستمر میباشد. در پایان اشاره به این نکته نیز ضروری است که اگرچه شناسایی پیوتها یکی از بهترین ابزارهای تحلیل و پیشبینی رفتار قیمتی در بازارهای مالی میباشد، با این حال تکیه بر آن بدون بهرهگیری از سایر اصول تحلیل تکنیکال، فاندامنتال و نیز پیگیری اخبار، نمیتواند به تنهایی راهگشای انجام معاملاتی موفق بشمار رود.
فارکس یار
شاید به جرات بتوان گفت که واگرایی ها یکی از استراتژی های بسیار کارآمد در بازارهای مالی سهام و فارکس می باشند. و معمولا می توان با تشخیص درست و به موقع واگرایی تغییر فاز مک دی چیست؟ ها در آغاز حرکتهای بسیار خوب بازار وارد پوزیشن شد و سودهای خوبی را از بازار گرفت. اما برای تشخیص درست واگرایی ها باید این 14 نکته را بدانید.
- در هنگام واگرایی معمولی با مک دی دو سقف یا کف باید پشت سر هم باشد و اگر این بین یک سقف یا کف بی ربط وجود داشته باشد اعتبار واگرایی کاسته می شود.
- زمانی می توانیم بگوئیم واگرایی رخ داده که سر میله های هیستوگرام مک دی تغییر جهت داده باشد یا سر اندیکاتورهای CCI و RSI کج شده باشد در غیر اینصورت اسمش واگرایی نیست، چه بسا آرایش واگرایی را برهم بزند.
- هنگامی که فرم واگرایی مشاهده کردیم پس از اینکه یک کندل هیستوگرام تغییر جهت داد یا سر اندیکاتور کج شد و کندل بسته شد، در کندل بعدی در صورت مساعد بود شرایط وارد می شویم.
- هنگام مشاهده HD سعی کنیم نزدیک یک خط روند یا سطح حمایت یا مقاومت قوی باشیم.
- هنگام شکستن خطوط روند به RD توجه کنیم؛ چون در غیر اینصورت احتمال برگشت به بالای خط روند و بی اعتبار شدن شکست روند محتمل است.
- HD را در سطوج فیبوناتچی بیشتر مورد توجه قرار دهیم.
- وقتی روندی شکسته می شود هنگام پول بک با خط روند معمولا یک اچ دی شاهد خواهیم بود.
- قیمت پس از شکستن خط روند تا جایی بالا می رود و سپس می ریزد برای پول بک، این بالا رفتن پس از شکستن روند معمولا تا جایی ادامه می یابد که یک اچ دی رخ داده باشد.
- در هنگام موج شماری ها که بصورت ABC می باشد، معمولا پس از ساخته شدن B یک اچ دی شکل می گیرد.
- معمولا در موج 5 واگرایی آشکار داریم.
- معمولا در منطقه PRZ یک واگرایی مشاهده می شود (در همان تایم فریم یا تایم های بالاتر)
- در هنگام مشاهده HD یا RD سعی شود با یک کندل برگشتی وارد پوزیشن شد مانند دوجی، هنگینگ من
- در هنگام HD، مک دی حتما باید تغییر فاز داشته باشد، یعنی یکبار مک دی مثبت و بعد منفی شده باشد.
- در هنگام HD حتما باید سر مک دی کج شده باشد (مشابه توضیح RD)
واگرایی
نظرات (۲)
روح الله
سلام استاد عزیز
بنده فیلتری طراحی کردم که هر نوع واگرایی رو با هر اندیکاتور که بخواید با مختصات نقاط و درصد انحراف بهتون میگه.
این فیلتر طوری عمل میکنه که کوچکترین انحراف با دو رقم اعشار در روز اول انحراف،نماد رو نمایان میکنه تا برسد به پیوت برگشتی و سپس بعد از پیوت برگشتی و تایید واگرایی نیز نماد رو با جزئیات بیان میکند.
یعنی با مشاهده اولین انحراف قبل از تشکیل واگرایی معتبر نماد رو نشون میده تا بعد از تایید واگرایی معتبر و تشکیل پیوت میجر.
مسعود راد
سلام.برای واگرایی در بورس تهران آیا فیلتری وجود داره؟ینی مثلا با فیلتر نویسی سهم هایی که واگرایی نسبت به rsi macd دارن رو بشه با فیلتر نویسی پیدا کرد.مثلا در 3 ماه گذشته هر نوع واگرایی مثبت منفی مخفی رو بشه پیدا کرد.ممنون اگه پاسخ بدید.ایمیلم رو هم که گذاشتم اگه تمایل به پاسخ داشتید.
امروزه تجارت فارکس یکی از پرسودترین و در عین حال خطرناک ترین تجارتهای دنیا می باشد.
دانش و آگاهی در این بازار رمز موفقیت تاجران این بازار است.
این وبلاگ متعلق به وب سایت فارکس یار می باشد. و محتوای آن توسط تیم قدرتمند فارکس یار تهیه و منتشر می شود.
پیوت پوینت ها و استفاده از آن در برگشت های بازار
پیوت پوینت ها و استفاده از آن در نمودارها یکی از رایجترین تحلیلهای مورداستفاده توسط معاملهگران به منظور تشخیص نقاط مناسب ورود به یک معامله و خروج از آن است. شکل گیری قیمتها بر اساس خرد و تفکر جمعی بازار است. پس برای سود کردن بر اساس رفتار معاملهگران در بازار دو راه وجود دارد. راه اول جهتدهی به سهم بر اساس قدرت و منابع مالی شخصی ( ایجاد موج ) و راه بعدی تشخیص جهت حرکتی غالب در بازار و حرکت با آن ( موج سواری ) است. البته شناخت رفتار شکل گرفته در سهم بر اساس عرضه و تقاضا بسیار مهم است؛ چون گاهی اوقات باور داریم که جهت حرکت سهم رو به بالاست، ولی بعد از خرید سهم، قیمت سهم در مسیر کاهشی قرار گرفته و متضرر میشویم.
یکی از مهم ترین وظایف معاملهگر در شناسایی موقعیت معاملاتی درست، تشخیص نقاط شکل گیری پیوت پوینت ها در سهام است. پیوت پوینت ها، نقاطی در نمودارهای قیمتی هستند که خرد جمعی بازار، باور بهتری نسبت به برگشت قیمتی سهم دارد. خرد جمعی شکل گرفته در بازار هم میتواند در جهت خریدار باشد و هم در جهت فروشنده که در این حالت شاهد تقابل بین خریدار و فروشنده در سهم هستیم ( در نقاط پیوت پوینت چرخش و تغییر جهت در سهام ایجاد شده و شاهد تغییر روند صعودی به روند نزولی و تغییر روند نزولی به روند صعودی هستیم).
در تقابل بین خریدار و فروشنده، در صورت عدم برآورده شدن توقعات یک سمت معامله، معاملهگر تسلیم و در نهایت بازنده معامله بوده و جهت حرکتی نمودار هم به آسانی تغییر میکند و اینجاست که شاهد شکل گیری نقطه پیوت در سهم هستیم و هر چقدر این نقاط قویتر باشد (برگشتهای قیمتی محسوستر باشد) معاملهگران با جابجایی از یک موقعیت به موقعیت مخالف، تاثیر بیشتری بر روند حرکت قیمتی سهم ایجاد میکنند. پس واضح است که اهمیت این نقاط برای هر دو طرف خریدار و فروشنده مهم می باشد.
انواع پیوت پوینت ها
پیوتهای مینور:
پیوتهای مینور عموما اصلاح های قیمتی کوچکی هستند که در آن شاهد توقف روند کوتاه مدت اصلی هستیم. این پیوت ها نوسانات قیمتی کوچک هستند که عمدتا مورد پسند نوسانگیران بازار است ولی در تحلیل، از این پیوتها استفاده نمیکنیم.
پیوتهای ماژور:
پیوتهای ماژور، برگشتهای قیمتی هستند که روند حرکتی در نمودار را تغییر داده و روند صعودی را به روند نزولی و روند نزولی را به صعودی تبدیل میکنند. تشخیص این پیوت از اهمیت بالایی برخوردار است چون در این حالت قادر به تشخیص جهت حرکت نمودار و اخذ موقعیت معاملاتی مناسب هستیم.
در شکل بالا برخی از نقاط پیوت ماژور و مینور نشان داده شده است که محدوده های سبز رنگ محدوده ماژور و محدوده های قرمز رنگ محدوده مینور را نشان میدهد. پس شناخت و شناسایی نقاط پیوت در نمودارها از اهمیت بالایی برخوردار است که هر سرمایهگذاری باید به تکنیک های شناسایی این نقاط آگاه باشد. حال سرمایه گذاری که دیدگاه کوتاه مدت دارد میتواند از پیوت های مینور و سرمایه گذارانی که دیدگاه میان مدت به سهم دارند باید از پیوت ماژور استفاده کنند.
حال سرمایه گذاران باید در نمودارهای قیمتی به دنبال نقاط پیوت ماژور باشند تا بتوانند به راحتی برگشت های قیمتی را تشخیص داده و بیشترین سود را در بازار کسب کنند. به طور تغییر فاز مک دی چیست؟ کلی دو روش برای تشخیص نقاط پیوت ماژور در بین سرمایه گذاران معمول است.
روش اول: قیمت بیش از 38 درصد گام قبل را اصلاح کند و اندیکاتور MACD تغییر فاز دهد
روش دوم: نمودار به لحاظ زمانی حداقل به اندازه 38 درصد گام قبلی باشد و اندیکاتور MACD تغییر فاز دهد.
چگونه نقاط پیوت پوینت در تغییر فاز مک دی چیست؟ بازار را تشخیص دهیم
برای محاسبه سطح پیوت پوینت در هر بازی زمانی از فرمول زیر استفاده میکنیم:
P.P= (High+Low+2*close)/4
HIGH: بیشترین قیمت
LOW: کمترین قیمت
CLOSE: قیمت بسته شدن سهم در آخرین روز دوره زمانی
استراتژی های معاملاتی پیوت پوینت در بازه های زمانی مختلف
سطوح پیوت را برای هر دوره زمانی میتوان مورد استفاده قرار داد. به عنوان مثال اگر قرار باشد سطح پیوت سالانه را حساب کنیم کلیه دیتاها باید مربوط به سال گذشته باشد. به عنوان مثال اگر بالاترین قیمت یک سال گذشته 450 تومان و کمترین قیمت آن 340 تومان و قیمت بسته شدن سهم در آخرین روز سال 390 تومان باشد سطح پیوت سالیانه سهم طبق فرمول بالا 392 تومان خواهد بود. در کل سهامی که بالاتر از سطح پیوت سالانه خود معامله می شوند دارای ریسک پایین تری می باشند و باید به دنبال فرصت های معاملاتی خرید در آن بود.
سرمایه گذارانی که دیدگاه میان مدت و بلندمدت در سهم دارند بهتر است از سطح پیوت سالیانه برای خرید سهام استفاده کنند.
تشخیص سطوح حمایت و مقاومت با استفاده از پیوت پوینت ها
با استفاده از پیوت پوینت ها میتوان یک سری سطوح حمایت و مقاومت را در نمودار تعیین کرد که برای خرید و فروش سهم بسیار کارا می باشد. سطوح حمایت و مقاومت با استفاده از پیوت پوینت به صورت زیر تعیین می شوند.
سطوح مقاومت:
R1= ( 2 * تغییر فاز مک دی چیست؟ PP ) – L
( R2 = PP + ( H – L
( R3 = H + 2 * ( PP – L
سطوح حمایت:
S1= ( 2 * PP ) – H
( S2 = PP – ( H – L
( S3 = L – 2 * ( H – PP
شکل زیر محدوده های پیوت پوینت و مقاومت و حمایت را نشان می دهد.
همانطور که در شکل بالا مشاهده می شود سه سطح مقاومتی برای نمودار تعیین شده است که نمودار هر بار با برخورد به این سطوح واکنش نشان میدهد. اما نکته جالب در بحث پیوت پوینت ها این است که خطوط مقاومت که با استفاده از پیوت پوینت ها تعیین شده است می تواند نقش حمایتی و بالعکس را نیز بازی کند و این نشان میدهد که پیوت پوینت ها تغییر سطوح را نیز به خوبی انجام میدهند.
بنابراین در صورت که با استفاده از تحلیل تکنیکال در بازار معامله میکنیم پیوت پوینت ها می توانند یک روش کارا برای خرید و فروش سهم در موقعیت های مناسب باشند که با استفاده از آن می توان محدوده های پر ریسک و کم ریسک سرمایه گذاری را شناسایی کرد.
نقطه پیوت در تحلیل تکنیکال؛ محل تغییر جهت قیمت و روند
در هنگام تحلیل سهام مختلف، یکی از مواردی که به شدت مورد توجه قرار میگیرد، آگاهی از نقاطی است که بازگشت قیمت در آنها اتفاق میافتد. زمانی که افراد بتوانند این نقاط را به درستی شناسایی کنند، میتوانند در فرصتهای مناسبی سرمایهگذاری کنند. اما تعیین نقاط کف و سقف قیمت یا نواحی بازگشت قیمت و به طور کلی آگاهی از زمانبندی بازار، امری نیست که به راحتی بتوان از پس آن برآمد ولی با استفاده از ابزار مختلف تحلیل تکنیکال میتوان این نقاط قیمتی را پیدا کرد. به این نقاط که نمایانگر تغییر جهت روند و قیمت است، نقاط پیوت میگوییم؛ محلی که چرخش و تغییر قیمت در آن اتفاق میافتد.
به کمک پیوتها میتوان وضعیت پیشین و کنونی قیمت سهام را بررسی کرد. پیوت در تحلیل تکنیکال به انواع مختلفی تقسیم میشود. در ادامه روشهای تشخیص این نقاط را بررسی میکنید اما پیش از آن لازم است کمی بیشتر با نقاط پیوت و اهمیت و انواع آنها آشنا شویم.
پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟
اگر با ابزارهای مختلف تحلیل تکنیکال نظیر خط روند و چنگال اندروز آشنا باشید، میدانید که برای استفاده از آنها به شناسایی نقاط پیوت نیاز است. عدم شناسایی صحیح این نقاط، میتواند تحلیل را به کلی با اشکال مواجه کرده و موجب زیانهای فراوانی شود.
گفتیم که پیوتها نقاطی روی نمودار قیمت هستند که در آنها شاهد تغییر جهت روند و قیمت هستیم. یعنی اگر روند نزولی بوده است، تغییر قیمت به شکل صعودی در نقاط پیوت اتفاق میافتد. به همین ترتیب در نقاط پیوت روند صعودی نمودار به روند نزولی تغییر پیدا میکند. در هر نمودار قیمت میتوان پیوتهای مختلفی را شناسایی کرد.
نقاط پیوت، نقاطی کلیدی روی نمودار هستند که از اهمیت فراوانی برخوردارند. تحلیلگران تکنیکال این نقاط را شناسایی میکنند تا بتوانند روند یک سهم را بهتر درک کنند.
از این نقاط برای ترسیم الگوهای مختلف هم کمک میگیرند. اگر بخواهیم از دید علمی توضیح دهیم که پیوت چیست، باید گفت مجموعه سه کندل در یک راستا که در جهتی مخالف جهت روند قبلی تشکیل میشوند، موجب ایجاد پیوت خواهند شد.
بیشتر بخوانید
انواع پیوت در تحلیل تکنیکال
با همان چند خطی که در بالا به آن اشاره کردیم دریافتیم که منظور از پیوت چیست. این نقاط در شرایطی ایجاد میشوند که از میان عرضه و تقاضا یکی بر دیگری غلبه پیدا میکند. در ادامه انواع پیوت در تحلیل تکنیکال را بررسی میکنیم تا بهتر با این مفهوم آشنا شویم.
پیوت قیمتی
پیوتهای قیمتی در یافتن نقاط بازگشت قیمت نقش ویژهای ایفا میکنند. در برخی از مواقع بازار به اندازهای معین در یک جهت به صورت نزولی یا صعودی حرکت میکند. پس از آنکه سقف یا کفی تشکیل شد، سهم با قدرت در روندی مخالف حرکت میکند. به این ترتیب شاهد ایجاد یک پیوت در نمودار خواهیم بود. البته این تعریف کلاسیک است و اکنون در پرایس اکشن، اساس کار بر این است که اگر قیمت به اندازه حداقل سه کندل حرکت کند و با تشکیل یک کندل بازگشتی، سهام با همان شرایط ولی در جهت معکوس به حرکت خود ادامه دهد، این نقطه یک پیوت معتبر است.
بیشتر بخوانید
اما راه تشخیص پیوت قیمتی چیست؟ این نقاط را به صورت بصری و بر اساس روشهای مختلف تحلیلی شناسایی میکنند که نیاز به ابزار خاصی ندارد. در این میان میتوان بر اساس سطوح حمایت و مقاومت پیشین و یا زمان تشکیل پیوت، معاملات را انجام داد.
پیوت محاسباتی
پیوتها را بر اساس دادههای قیمتی و به کمک فرمولهای ریاضی میتوان محسابه کرد و جزئيات مربوط به تحرکات بازار در تعیین این پیوت دخیل نیست. خروجیای که از محاسبات به دست میآید به صورت عدد است. این اعداد را برای تعیین سطوح حمایت و مقاومت در آینده مورد استفاده قرار میدهند.
پیوت محاسباتی در تحلیل تکنیکال با توجه به دوره زمانی و دادههایی که از آنها استفاده میشود تا زمان مشخصی اعتبار دارند. اگر کندلهای جدیدی روی نمودار ایجاد شوند، بدیهی است که سطوح مذکور نیز بهروزرسانی میشوند.
انواع پیوت محاسباتی
پیوتهای محاسباتی خود به چند دسته دیگر تقسیم میشوند که در این میان Pivot Point و خطوط کاماریلا از اهمیت زیادی برخوردارند.
Pivot Point
- Pivot Point (PP) = High + Low + Close /3
- (R2= PP + (High – Low
- S1 = (2*PP) – High
- (S2 = PP – (High – Low
با توجه به قواعد موجود، قیمت بالاتر از نقطه PP به منزله روند صعودی است. به این ترتیب بر اساس واکنشهای قیمت به سطوح مقاومتی میتوان موقعیتهای خرید مناسب را پیدا کرد. چنانچه قیمت کمتر از PP باشد، میتوان فروش سهام را در دستور کار قرار داد. در این فرمولها نقاط R سطوح مقاومت و نقاط S سطوح حمایت نمودار به شمار میروند.
Camarilla Lines
- H4 = ((High – Low)*(1.1/2)) + Close
- H3 = ((High – Low)*(1.1/4)) + Close
- H2 = ((High-Low)*(1.1/6)) + Close
- H1 = ((High-Low)*(1.1/12)) + Close
- ((L1 = Close – ((High – Low)*(1.1/12
- ((L2 = Close – ((High – Low)*(1.1/6
- ((L3 = Close – ((High – Low)*(1.1/4
- ((L4 = Close – ((High – Low)*(1.1/2
در این محاسبات خبری از PP نیست. اما از آنجا که تعداد نواحی مقاومت و حمایت در این روش زیاد است، میتوان با دقت بیشتری قدرت روند را تشخیص داد. هنگامی که قیمت در سطوح سه یا چهار قرار گیرد، این مسئله نشان از قدرت روند و تحرکات بالای قیمتی دارد.
در بیشتر پلتفرمهای تحلیلی میتوان نقاط پیوت را با کمک اندیکاتورها مشاهده کرد.
پیوت ماژور
یکی از مهمترین انواع پیوتها، پیوتهای ماژور هستند. اما منظور از پیوت ماژور چیست؟ زمانی که نمودار قیمت را مشاهده میکنید، میتوانید سقف و کفهایی را که باعث حرکات قوی در جهتهای مخالف شدهاند، به وضوح ببینید. به این نقاط اصطلاحاً پیوت ماژور میگویند. اعتبار این نقاط زیاد است و تحلیلهای بسیاری بر پایه این نقاط شکل میگیرد.
پیوت مینور
اما نوع دیگر پیوت در تحلیل تکنیکال، پیوت مینور است. این نقاط باعث ایجاد حرکات اصلاحی کوچکی میشوند که به شکلگیری روندهای خنثی میانجامد. در نمودارهایی با تایمفریم کوچک میتوان این نقاط را به کرات مشاهده کرد. چرا که در این نمودارها نوسانهای کاذب فراواناند. از آنجا که این نقاط در تغییر روند نقش چندانی ندارند، خطوط روندی که بر اساس آنها تعیین میشوند هم از اعتبار بالایی برخوردار نیستند.
بیشتر بخوانید
آموزش تشخیص پیوت ماژور و مینور در تحلیل تکنیکال
مسئله مهم در این میان آن است که بتوانیم پیوت ماژور را از پیوت مینور تشخیص دهیم. از آنجا که این نقاط با قیمت ارتباط دارند، میتوان آنها را به صورت چشمی و مقایسههای ذهنی سطوح مختلف و با توجه به قدرت حرکات بعدی سهام تشخیص داد. بدیهی است که برای انجام این امر به تجربه و دانش کافی نیاز است.
اما به منظور تشخیص نقاط پیوت ماژور از مینور روشی ابداع شده است که در آن از دو ابزار فیبوناچی بازگشتی و اندیکاتور مکدی استفاده میشود. به این ترتیب حتی افرادی که سطح مبتدی یا متوسط هم دارند، میتوانند به درستی این سطوح را تشخیص دهند.
بیشتر بخوانید
چنانچه کف یا سقف نمودار دو ویژگی را زیر را دارا باشند، احتمال وجود یک پیوت ماژور فراوان است. این دو ویژگی عبارتاند از:
- تغییر فاز مکدی در هنگام تشکیل نقاط پیوت
- اصلاح قیمت دستکم به میزان ۳۸ درصد موج پیشین
به نمودار زیر نگاهی بیندازید تا بهتر متوجه این موضوع شوید.
در این نمودار به وضوح میتوان دید که در زمان تشکیل پیوت، فاز اندیکاتور مکدی و تقاطع نزولی خطوط سیگنال و مکدی تغییر پیدا کرده است. بهعلاوه، ترسیم فیبوناچی بازگشتی از شرایطی خبر میدهد که اصلاح حداقل ۳۸ درصدی قیمت اتفاق افتاده است. این دو شرط نشانگر آن هستند که پیوت ماژور در این نقطه تشکیل شده است.
افزون بر روشی که ذکر آن رفت، از نقاط حمایت و مقاومت در گذشته هم میتوان استفاده کرد. زمانی که این نقاط با نقاط پیوت همپوشانی داشته باشند، میتوان معاملات موفقتری را انجام داد. همچنین به کمک اسیلاتورها نیز میتوان این نقاط پیوت در تحلیل تکنیکال را پیدا کرد. برای آشنایی بیشتر با اندیکاتور و اسیلاتورها، مقاله «اندیکاتور چیست؟» را بخوانید.
نکته: در تحلیل تکنیکال نمیتوان از ابزارهای مختلف بر روی پیوت مینور استفاده کرد. بلکه تمام الگوها، واگراییها، چنگالها و فیبوناچی باید با توجه به نقاط پیوت ماژور تعیین شوند. پیوتهای مینور در روندهای خنثی و در کانالهای کوچک کاربرد دارند. البته لازم به ذکر است که پولبکها معمولا روی نقاط مینور اتفاق میافتند.
بیشتر بخوانید
جمعبندی
پیوت در تحلیل تکنیکال به نقاطی گفته میشود که در آنها شاهد تغییرات قیمت هستیم. یعنی روندهای نزولی در این نقاط به روندهای صعودی تبدیل میشوند و برعکس. به کمک پیوت میتوان سقفها و کفهای آینده را پیشبینی کرد تا پیش از شروع روند نزولی یک سهم، فروش را در دستور کار قرار داد.
درست است که پیوت ابزاری مهم در تحلیل تکنیکال به شمار میرود اما نوسانهای قیمتی متعدد موجب میشود که شناسایی این نقاط با خطاهایی همراه باشد. از همین رو میتوان از ابزارهایی نظیر اندیکاتور مکدی کمک گرفت. پیوتها انواع مختلفی دارند که در میان آنها پیوتهای ماژور از اهمیت زیادی برخوردارند. چرا که به منظور استفاده از ابزاری نظیر چنگال اندروز به این نقاط نیاز داریم.
دیدگاه شما