بازارهای جایگزین
مسکو به دنبال بازارهای جایگزین صادرات نفت خام
سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه در اول آوریل از هند بازدید کرد، زیرا مسکو به دنبال افزایش صادرات به آسیا برای جبران کمبود پیش بینی شده در تحویل نفت و گاز به کشورهای غرب بازارهای جایگزین در پی حمله روسیه به اوکراین است. روسیه سالهاست که بر بازارهای در حال رشد آسیا تمرکز نموده است. اما تحریمهای غرب پس از تهاجم، از جمله محدودیتهای واردات نفت روسیه و همچنین رویگردانی خریداران از نفت خام روسیه در بحبوحه خطرات تحریمها، اکنون انگیزه مسکو برای افزایش صادرات به بازارهای آسیایی به شمار میروند. لاوروف در بیانیهای که در اول آوریل منتشر شد، گفت: «ما آماده خواهیم بود هر کالایی را که هند بخواهد بخرد به هند عرضه کنیم.»
رامسوار تلی، وزیر نفت هندوستان، در ۳۱ مارس گفت که دولت هند به دقت بازارهای جهانی انرژی را در چارچوب رویدادهای در حال تحول ژئوپلیتیک زیر نظر دارد. وی افزود: دولت آماده است تا هرگونه اقدام مناسب، از جمله حمایت از ابتکارات برای آزادسازی ذخایر استراتژیک نفت، برای کاهش نوسانات بازار و آرام کردن افزایش بازارهای جایگزین قیمت نفت خام را انجام دهد.
نیرمالا سیتارامان، وزیر دارایی هند گفت که امنیت انرژی را در اولویت قرار خواهد داد. وی افزود: “اگر اول از همه سوخت با تخفیف موجود است، چرا نباید آن را بخریم؟ من برای مردمم به این سوخت نیاز دارم، بنابراین ما از قبل خرید را شروع کردهایم.” سیتارامان که در یک رویداد در اول آوریل صحبت میکرد، گفت: “ما خرید را آغاز کردهایم، تعداد زیادی بشکه دریافت کرده ایم – فکر می کنم عرضه سه روزه به همین صورت ادامه خواهد داشت.”
مقامات روسی گفته اند که تولیدکنندگان می توانند حجم تولید خود را به مقصدهای جایگزین تغییر دهند و هیچ ریسکی برای یافتن بازار نفت خود نمی بینند. تحلیلگران بازارهای آسیایی را امیدوارکننده ترین گزینه می دانند، اگرچه برخی از کشورهای منطقه از جمله ژاپن و کره جنوبی روسیه را نیز تحریم کرده اند.
هند تحریمی علیه روسیه وضع نکرده است. با این حال، تحلیلگران اذعان دارند که خریداران هندی نگران لجستیک حمل و نقل و تاخیرهای احتمالی محموله های منطقه دریای سیاه بعد از درگیری در اوکراین هستند. این مسئله ممکن است آنها را وادار کند که به طور موقت به دنبال محموله های جایگزین از خاورمیانه باشند.
بر اساس تحلیل چشم انداز کالای جهانی اس اند پی، هند نزدیک به ۸۵ درصد از نفت خام مورد نیاز خود را وارد می کند، در حالی که نفت خام روسیه کمتر از ۳ درصد از حدود ۴.۳ میلیون بشکه در روز نفت خام وارداتی در سال ۲۰۲۱ را تشکیل می دهد. در حال حاضر بخش زیادی از واردات هند عمدتاً از خاورمیانه است. روسیه در سال های اخیر ارتباطات انرژی خود را با هند افزایش داده است. بزرگترین تولیدکننده نفت روسیه، نفت روس، سهام قابل توجهی در پالایشگاه هندی نایارا انرژی دارد و به دنبال افزایش همکاری در زمینه LNG در بازه زمانی است که جنوب آسیا یک اولویت توسعه کلیدی برای روسیه است.
شرکتهای هندی نیز به پروژههای بالادستی روسیه، از جمله ونکور و تاس یوریاخ، شرکت روسنفت، ملحق شده اند. پس از اعلامیه شرکتهای غربی مبنی بر خروج از پروژه های روسیه، تحلیلگران سرمایه گذاران آسیایی را خریداران بالقوه این سهام می دانند.
تخفیف قیمت
نفت خام روسیه از زمانی که روسیه در ۲۴ فوریه به اوکراین حمله کرد، با تخفیف هنگفت معامله میشود. در زمانی که افزایش قیمت نفت فشار زیادی بر واردات و تورم وارد میکند، نفت ارزان قیمت برای هند جذابتر است.
تفاوت نفت خام روسیه در درجه اول به دلیل خروج خریداران اروپایی از بازار اورال روسیه و همچنین ممنوعیت واردات بین المللی اعلام شده توسط ایالات متحده، کانادا و بریتانیا کاهش یافته است. اورال روسیه توسط با تخفیف ۳۱.۰۵ دلار به ازای هر بشکه به Dated Brent بر اساس CIF Rotterdam و ۳۰.۵۰ دلار در هر بشکه تخفیف به Dated Brent بر اساس CIF Med در مورخ ۱ آوریل توسط موسسه چشم انداز کالای شاخص اس اند پی جهانی ارزیابی شد. بعد از شروع تهاجم در ۲۴ فوریه، این رقم نشان دهنده کاهش ۲۶ دلاری است. اخیراً، به دلیل فشارهای ناشی از انتشار برنامه آوریل اورالز در ۲۵ مارس، سطوح قیمتی به پایینترین حد خود رسیده است. انتظار می رود در ماه آوریل، بارگیری به ۹.۲۶ میلیون تن برسد که نشان دهنده افزایش ۴۱۱۲۹۴ بشکه در روز بیشتر از برنامه مارس و بزرگترین برنامه از ماه می ۲۰۱۹ است. پالایشگاه های داخلی روسیه مجبور به کاهش مصرف نفت خام در میان سطح ذخایر کامل شده اند، در حالی که پالایشگاه ها برای صادرات فرآورده های نفتی تلاش می کنند و برنامه صادرات نفت خام از طریق دریا را به میزان قابل توجهی تقویت نموده اند.
ارزهای جایگزین
تحریم ها همچنین توانایی روسیه را برای انجام معاملات مالی با شرکای غربی محدود کرده است. این موضوع، روند موجود برای حرکت به سمت ارزهای جایگزین دلار و یورو را سرعت می بخشد. لاوروف گفت” که بازارهای جایگزین در شرایط کنونی روسیه به حرکت به سمت ارزهای جایگزین در تجارت با هند ادامه خواهد داد. میخواهم به شما بگویم که سالهاست که سعی می کنیم دیگر از دلار و یورو در روابط خود با هند، چین و بسیاری از کشورهای دیگر استفاده نکنیم بازارهای جایگزین و بیشتر از پول ملی خود استفاده می کنیم. تحت شرایط کنونی، معتقدم که این روند بیشترو بیشتر خواهد شد که به نظر من طبیعی است. ما دوست نداریم که روی سیستمی تمرکز داشته باشیم که هروقت دلشان بخواهند آن را تحریم کنند و دیگر نمی خواهیم روی سیستمی کار کنیم که اربابان آن بتوانند شبانه کل پول شما را بدزدند.”
در ۳۱ ماه مارس، روسیه قانون جدیدی را وضع نمود که براساس آن مشتریان گاز روسیه باید در عوض دریافت گاز روبل بپردازند.
بیت کوین جایگزین طلا در بازار ایران میشود؟
تحلیلگر بازارهای مالی معتقد است، در بازار ایران با توجه به وضعیت ریال سرمایهگذاری در بازار طلا و بیت کوین تفاوتی ندارد و هر دو سرمایهگذاری مناسب است. در نتیجه در بازار ایران طلا و بیت کوین حرکت هم جهت خواهند داشت.
به گزارش پرسون، با رونق رمزارزها در ایران فعالان بازارهای مالی جذب این بازار تازه شدند اما با ظهور کرونا و جنگ میان روسیه و اوکراین این سؤال پیش آمد که سرمایهگذاری در بازارهای نوین مثل رمزارزها سودآورتر است یا بازارهای قدیمی مثل طلا؟ در این خصوص گفتگویی با یکی از تحلیلگران بازهای مالی داشتیم. در ادامه همراه ما باشید.
سهیل کلاهچی؛ تحلیلگر، معاملهگر و پژوهشگر بازارهای مالی داخلی و بینالمللی در گفتگو با گسترش نیوز گفت: خیلی از فعالین بازار ارزهای دیجیتال معتقد هستند که بیت کوین جایگزین طلا است. بیت بازارهای جایگزین کوین به نوعی ساخته شده است که تا حدی شبیه به طلا باشد. از این منظر که بیت کوین تعداد محدود دارد و تا یک زمان استخراج تمام میشود، شبیه طلا است. طلا ویژگی خاصی دارد که بیت کوین هنوز به دست نیاورده است. نوعی قرارداد نانوشته بین آدمها وجود دارد که طلا دارایی با ارزش است. در مورد بیت کوین این موضوع صدق نمیکند.
کلاهچی اظهار کرد: اگر شرایط دنیا آرام باشد و بازارها شرایط عادی داشته باشند، بیت کوین ارزشمند خواهد بود. در شرایط خاص بر اساس ارزش ذاتی و ذهنی، سرمایهگذاران و مردم تصمیم میگیرند که چه دارایی خریداری کنند. در این شرایط تنها طلا پاسخگوی نگرانی مالی مردم است و بیت کوین جذابیت ندارد. در این شرایط سهام، کامودیتی ها و بازارهای دیگر وجود دارد. به این دلیل طلا به اسم پناه گاه امن معرفی میشود. در نتیجه بعید به نظر میآید که در چند سال آینده بیت کوین به عنوان جایگزین طلا معرفی شود. شاید در بلند مدت همچنین اتفاقی را شاهد باشیم.
وی افزود: در ۵ یا ۱۰ سال آینده دور از ذهن است که بیت کوین جایگزین طلا شود. در زمان جنگ و همهگیری کرونا طلا دارایی امنی برای مردم است. در روزهای اخیر همزمان با حمله روسیه به اوکراین مشاهده کردیم که طلا روند صعودی به خود گرفت اما در مقابل ارزهای دیجیتال خصوصا بیت کوین بازارهای جایگزین بازارهای جایگزین روند نزولی گرفتند. از ابتدای سال ۲۰۲۲ طلا حدود ۱۰ درصد رشد را ثبت کرده است اما بیت کوین حدود ۱۵ درصد ریزش داشت.
این تحلیلگر بازارهای مالی تاکید کرد: خیلی از افراد تصمیم میگیرند داراییهای مختلف خود مثل بیت کوین را بفروشند و تبدیل به طلا کنند. به این واسطه لقب دیگر طلا شاخص ترس است. بعد از فروکش کردن شرایط بحرانی کرونا بیت کوین اندکی رشد کرد. طلا بازدهی بهتری در این شرایط دارد اما تنها بازدهی حائز اهمیت نیست. در شرایط حساسی جنگی، پاندمی و ناامنی ریسک کمتر مهم است. در این شرایط بیت کوین دارایی پر ریسک محسوب میشود.
حرکت طلا و بیت کوین در یک مسیر
کلاهچی خاطرنشان کرد: اگر همه مسائل روال عادی خود را پشت سر بگذارند و تنها تورم امریکا صعودی باشد؛ طلا و بیت کوین هم جهت بازارهای جایگزین با هم حرکت خواهند کرد. به این دلیل که هر دو به نسبت دلار آمریکا قیمتگذاری میشوند. هر دو همبستگی منفی با دلار امریکا دارند. در نتیجه زمانی که تورم در آمریکا اتفاق میافتد، ارزش دلار آمریکا رفته رفته رو به پایین حرکت میکند. به واسطه همبستگی منفی طلا و بیت کوین صعودی خواهند شد.
وی افزود: در بازار ایران با توجه به وضعیت ریال، سرمایهگذاری در بازار طلا و بیت کوین تفاوتی ندارند و سرمایهگذاری خوبی است. در نتیجه در بازار ایران طلا و بیت کوین حرکت هم جهت خواهند داشت. بیت کوین دارایی پر ریسک تری است. البته پر ریسکی به واسطه ذاتش نیست، مدل حرکت قیمت بیت کوین این پیام به ما میدهد. هرچه نوسان در قیمت بیشتر باشد، ریسک افزایش پیدا میکند. به دلیل ریسک بالاتر ممکن بازدهی بالاتری نسبت به طلا نیز داشته باشد. سرمایهگذارانی که ریسک گریز تر هستند، به سمت طلا جذب میشوند.
این تحلیلگر بازارهای مالی اظهار کرد: در خصوص مقایسه طلا و بیت کوین به این موضوع نیز باید اشاره کرد که ارزش بازار بیت کوین و طلا اصلا قابل مقایسه نیستند. ارزش بازار بیت کوین میلیون دلاری است اما طلا ارزش بازاری تریلیون دلاری دارد. فعلا بیت کوین توانایی تصاحب جایگاه طلا را ندارد. در سال آینده پیشبینی میشود، با وجود رویدادها اخیر و حرکت رو به بالا، طلا روند مثبتتری نسبت به بیت کوین در سال ۲۰۲۲ خواهد داشت.
کلاهچی در پایان گفت: بر اساس سابقه گذشته، بیت کوین رشد خوبی در چند ماه ثبت میکند و بعد از آن وارد فاز ریزش و درجا زدن میشود. تحلیلگران بازار ارزهای دیجیتال روند صعودی بیت کوین در سال ۲۰۲۲ را بهتر از سالهای گذشته ارزیابی میکنند. در نهایت معتقدم طلا برای سرمایهگذاران مناسبتر از بیت کوین خواهد بود.
جایگزینی برای گاز روسیه در کوتاه مدت وجود ندارد
کهن هوش نژاد تحلیل گر بازار انرژی که معتقد است ایران باید بیشتر روی توسعه صنعت ال ان جی تمرکز کند، می گوید: هیچ جایگزینی برای گاز روسیه در بازار اروپا حداقل در کوتاه مدت وجود ندارد.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی نفت آرا، «ما نه تنها نتوانستیم بازیگر خوبی در بازار جهانی باشیم بلکه در تامین نیازهای داخل هم با مشکل مواجه شدیم.» این بخشی از گفته های روح اله کهن هوش نژاد تحلیل گر بازار انرژی است که معتقد است کسری گاز در ایران تا سال ۱۴۱۰ ادامه خواهد داشت. در چنین شرایطی صحبت کردن راجع به توسعه صادرات گاز منطقی نیست. چه برسد به اینکه ایران بخواهد جایگزین روسیه در بازار گاز اروپا شود. او با بیان اینکه ایران باید توجه بیشتری روی توسعه صنعت ال ان جی داشته باشد، ادامه داد: چاه های نفت ما درنیمه دوم عمر خود قرار دارند. بنابر این اگر گاز مازادی هم داشته باشیم بهتر است به جای صادرات آنها را به این چاه ها تزریق کنیم تا میزان تولیدات خود را بتوانیم حفظ کنیم. متن کامل گفتگوی بازار با این تحلیل گر بازار انرژی را در ادامه می خوانید:
بسیاری از کارشناسان بر این باورند که ایران می تواند جایگزین مناسبی برای گاز روسیه در بازار اروپا باشد. این ادعا تا چه اندازه درست بوده و آیا زیر ساخت های آن در کشور وجود دارد؟
ایران و روسیه دارای بزرگترین ذخایر گازی در دنیا هستند. بر اساس برآوردهای صورت گرفته ایران ۳۳ تریلیون مترمکعب ذخایر اثبات شده گاز طبیعی دارد. حال آنکه ذخایر اثبات شده روسیه حدود ۳۷ تریلیون مترمکعب برآورد می شود. این آمارها نشان می دهد ایران از نظر ذخایر فاصله زیادی را با روسیه ندارد اما در تولید این فاصله بسیار چشم گیری است. به طوری که سهم ما از بازار جهانی گاز کمتر از ۲ درصد اعلام شده در حالیکه این عدد برای روس ها بسیار بیشتر است؛ به طوری که این کشور به تنهایی ۴۰ درصد نیاز گازی بازار اروپا تامین می کند.
در واقع ما نه تنها نتوانستیم بازیگر خوبی در بازار جهانی باشیم بلکه در تامین نیازهای داخل هم با مشکل مواجه شدیم. به طوری که در ماه های سرد سال کسری گاز مواجه باشیم. حتی پیش بینی می شود این کسری تا سال ۱۴۱۰ هم ادامه پیدا کند. تولید روزانه ما حدود ۸۰۰ میلیون مترمکعب بوده است که تقریبا همه( ۷۹۰ میلیون مترمکعب) آن را مصرف می کردیم. حتی در برخی از روزهای سال تراز ما منفی بوده است.
به هر حال سرمایه گذاری در صنعت نفت و گازر ایران در تحریم های به شدت کاهش یافته و این مساله چشم انداز موجود برای توسعه ظرفیت صادراتی ایران و ایجاد خطوط لوله جدید تیره و تار کرده است. ضمن اینکه به دلیل مصرف بالا، در داخل کشور دچار کمبود هستیم. در چنین شرایطی صحبت کردن راجع به این مساله که ایران جایگزین روسیه در بازار گاز اروپا شود، دور از واقعیت است.
حدود ۴۰ درصد گاز طبیعی اروپا توسط روسیه تامین می شود. بنابر این در کوتاه مدت هیچ جایگزین مناسبی برای گاز روسیه در اروپا وجود ندارد
غیر از ایران آیا جایگزینی برای تامین گاز اروپا از سوی روسیه وجود دارد؟
بر اساس آمار موجود حدود ۴۰ درصد گاز طبیعی اروپا توسط روسیه تامین می شود. به نظر می رسد که این جایگزینی در کوتاه مدت عملی نباشد. چنین امکانی نه تنها برای ایران وجود ندارد بلکه سایر کشورها هم چنین قابلیتی را ندارند.
مساله صادرات گاز ایران به اروپا در سال های گذشته بارها و بارها در قالب طرح های مختلف مورد تاکید قرار گرفته است. اما چرا هیچ کدام اجرایی نشده است؛ حال آنکه روسیه با اتکا به همین ظرفیت خود توانسته مهم ترین بازیگر بازار گاز دنیا شود؟
همانطور که اشاره کردید مساله صادرات گاز به اروپا مساله تازه ای نبوده و در سال های گذشته تلاش های زیادی برای توسعه خطوط لوله ای مثل خط لوله صلح انجام شد تا این هدف محقق شود، اما بنا به دلایلی این اتفاق ها نیفتاد. این در حالی است که روسیه همواره به دنبال توسعه بازارهای صادراتی خود بوده و سهم بازار خود را حفظ کرده است. هم زمان با افزایش صادرات طرح های توسعه ای متعددی را هم دنبال می بازارهای جایگزین کرده به طوری که هم اکنون مساله ورود به بحث های ال ان جی را در دستور کار خود قرار داده است.
در سال های گذشته ایران می خواست از چه مسیرهای گاز خود را به بازار اروپا برساند؟
در سال های گذشته طرح های متعددی برای این هدف در دستور کار قرار گرفت. یکی از آنها خط لوله ناباکو است که قرار بوده گاز دریای خزر را از طریق ارز روم ترکیه به اتریش برساند. دراین مسیر کشورهایی مثل آذربایجان و اتریش و رومانی در این مسیر بودند. در سال ۲۰۱۰ به دلیل مباحث سیاسی ایران از این موضوع کنار گذاشته شد و در نهایت این پروژه عملیاتی نشد.
یک خط لوله دیگر به اسم خط لوله اسلامی بود که قرار بود از پارس جنوبی آمده و از عراق و سوریه عبور کرده و بعد به لبنان و اروپا برسد. اما این مسیر، بسیار نا امن بود. در نهایت این خط لوله فقط به عراق رسید و سوریه هم توان مالی برای توسعه آن را نداشت. البته نباید فراموش کرد که نا امنی که در سال های آینده در این کشورها اتفاق افتاد می توانست امنیت این خط را به خطر بندازد.
خط لوله پارس دیگر خط لوله ای بود که برای صادرات گاز به اروپا تعریف شده بود. یک شرکت سویسی قرار بود این پروژه را انجام دهد اما به دلیل تحریم ها حدود ۱۲ سال پیش این شرکت هم از پروژه خارج شد و موجب شد که این پروژه هم بدون نتیجه باقی بماند. طبق هدف گذاری صورت گرفته ۳۷ میلیارد مترمکعب گاز باید از طریق این خط لوله به آلمان و اسپانیا انتقال پیدا می کرد. البته لازم به یادآوری است که با توجه به مصرف بالای انرژی در داخل کشور، اگر این خط لوله هم اجرایی می شد بعید می دانم که قادر به انتقال این حجم از گاز می بودیم.
بسیاری بر این باورند که می تواند از طریق افزایش واردات ال ان جی بحران انرژی پیش آمده در اروپا را تا حدی مدیریت کرد. این ادعا درست است؟
قطر از سردمداران صنعت ال ان جی در دنیاست. به طوری که بعد از بحران اخیر اروپا به همراه آذربایجان و الجزایر اعلام آمادگی کردند که می توانند کمک بیشتری کنند و ال ان جی بیشتری را در بازار عرضه کنند. اما شاهد بودیم که عملا این اتفاق رخ نداد چرا که قطر بیشتر محموله های خود ا پیش فروش کرده بود. در عمل این کشورها نتوانستند امنیت گازی اروپا را تامین کنند. از طرفی زیرساخت های لازم برای واردان ال ان جی به صورت کامل در این قاره شکل نگرفته است. بدون شک اروپا برای اینکه واردات ال ان جی خود را افزایش دهد باید چندین میلیارد دلار سرمایه گذاری در بخش ترمینال های وارداتی خود انجام داده و آنها را توسعه دهد. ایجاد چنین زیر ساختی ضمن منابع مالی بسیار زیادی که نیاز دارد، سالها زمان خواهد برد. اینها نشان می دهد که اروپا به گاز روسیه همچنان وابسته است.
چرا با وجود ظرفیت هایی که ما در کشور داریم، عملا توسعه صنعت ال ان جی در ایران اتفاق نیفتاده است؟
دلیل اصلی آن کمبود منابع مالی لازم برای سرمایه گذاری است. البته اعتقاد من این است که صنعت ال ان اجی، نسبت به توسعه خطوط لوله گاز گزینه بهتری می تواند باشد.
بسیاری از کارشناسان بازار نفت بر این باورند که روند روبه رشد قیمت گاز تا ۳۰ سال آینده ادامه داشته و ایران بهتر است به جای سرمایه در صنعت نفت، روی توسعه صنعت گاز متمرکز شود. نظر شما در اینباره چیست؟
در طول سال های گذشته ایران بیشتر بر نفت تکیه کرده تا گاز و همواره به دنبال این بوده که یک قدرت نفتی در بازار جهانی باشد. به نظر می رسد که دنبال کردن خطوط لوله صادرات گاز به اروپا به لحاظ سیاسی و امنیتی دیگر گزینه مناسبی برای ایران نباشد. البته همانطور که اشاره کردم بهتر است ال ان جی گزینه بهتری برای ما می تواند باشد. نباید فراموش کرد که چاه های نفت ما در نیمه دوم عمر خود به سر می برند و برای اینکه سطح تولیدات آنها حفظ شود نیازمند افزایش فشار هستند. به نظر من اگر گاز مازادی هم داشته باشیم تزریق آنها به میادین نفتی بر مساله صادرات اولویت دارد. بنابر این بهتر است که مازاد گاز خود را به چاه های نفتی که نیازمند افزایش فشار هستند، تزیرق کنیم تا بتوانیم از این طریق صادرات نفت را که پتانسیل و درآمد زایی بیشتری برای ما خواهد داشت را دنبال کنیم.
اما بسیاری بر این باورند که عصر سوخت های فسیلی به پایان رسیده است. در چنین شرایطی منطقی است که ما همچنان تمرکز خود را روی چاه های نفتی و توسعه صنعت نفت قرار دهیم؟
آژانس بینالمللی انرژی نیز به تازگی اعلام کرده که برای رسیدن به هدف کربن صفر در سال ۲۰۵۰، لازم است سرمایهگذاری در انرژیهای پاک تا سال ۲۰۳۰ به سه برابر سطح فعلی خود برسد (یعنی از ۴ تریلیون دلار به ۱۲ تریلیون دلار). جدای از این سالهاست که پایان عمر سوختهای فسیلی از نفت گرفته تا زغال سنگ وارد ادبیات اقتصاد انرژی شده اما این گفته هیچگاه به واقعیت تبدیل نشده است. بسیاری فکر میکردند بخشی از کاهش تقاضا در دوران همهگیری کرونا ساختاری بوده و ناشی از تغییرات اجتماعی نظیر دورکاری است. اما رشد قیمت ها در ماه های گذشته نشان داد که تقاضا خیلی بیشتر از عرضه نفت است. ضمن اینکه پیش بینی می شود روند تقاضا در سال های آینده هم بیشتر شود.
در حال حاضر صادرات گاز ما چقدر است؟
بیشترین صادرات ما به عراق است. چیزی حدود ۵۰ میلیون مترمکعب به صورت روزانه به این کشور صادر می شود. صادرات به ترکیه حدود ۳۰ میلیون مترمکعب و ارمنستان هم حدود یک میلیون مترمکعب بوده است. حتی در برخی از بازه های زمانی به دلیل تامین نیاز داخل همین مقدار صادرات اندک را هم قطع می کنیم. جدای از این تحریم سیستم بانکی هم مشکلات زیادی را روند صادرات برای ما ایجاد کرده بود. به طوری که مشکل عراقی ها در پرداخت پول گاز دریافتی از ایران یکی از عوامل اصلی کاهش صادرات به این کشور اعلام می شود.
انتهای پیام/.
بازار XDCNFT، یکی از بهترین جایگزین ها برای Opensea است!
صنعت توکن های غیر قابل تغییر (NFT) واقعاً راه درازی را طی کرده است. اگرچه در ابتدا انتقادات زیادی به آن وارد شد، اما این صنعت به طرز چشمگیری رشد کرد. در چنین جنبههایی، زمانی که یک صنعت جهش میکند رقابت بالا میگیرد.
بر این اساس، وقتی موضوع بازارها و پلتفرمهای NFT را در نظر میگیریم، OpenSea بهعنوان بازار اصلی NFT در جهان تسلط دارد. با این حال، این بدان معنا نیست که تاکنون بدون رقیب مانده است.
بنابراین، XinFin، یکی از آیندهنگرانهترین پلتفرمهای ترکیبی بلاک چین، بازار NFT خود را به نام XDCNFT ارائه کرده است. از زمان راهاندازی XDCNFT، این پروژه با مشارکتهای مداوم و اغراقهای تکنولوژیکی در حال رشد بوده است.
مسیر XDCNFT به سوی موفقیت
در مرحله اول، XDCNFT به طور کامل بر روی اکوسیستم بلاک چین XinFin اجرا می شود. XDCNFT در واقع توسط BlocksWorkz، مستقر در لندن، انگلستان ارائه شده است. BlocksWorkz یک شرکت مبتنی بر فناوری است که صرفاً در طراحی و راهاندازی پروژههای مختلف NFT، از جمله فنآوریهای بلاک چین، تخصص دارد.
علاوه بر این، توکن BLKZ که توکن بومی BlocksWorkz است، یکی از دو توکن حاکم برای پلتفرم XDCNFT خواهد بود. توکن حاکم دیگر XDC است که به شبکه XinFin تعلق دارد. تمام NFT های روی پلتفرم را می توان تنها با استفاده از این دو توکن خریداری کرد.
در واقع اصطلاحات متعددی وجود دارد که در آنها بازار XDCNFT سعی می کند خود را به عنوان یک همتراز نسبت به سایر پلتفرم های NFT تثبیت کند. با در نظر گرفتن شبکه XinFin (XRC20)، یک تراکنش واحد بر روی بلاک چین XDC تنها کسری از 1 دلار هزینه دارد.
به طور مشابه، برای خرید و فروش هر NFT بر روی XDCNFT، هزینه تراکنش تنها 1٪ است. یعنی چه برای فروشنده یا خریدار، تنها 1 درصد از کل هزینه NFT به عنوان کارمزد تراکنش گرفته می شود.
از طرف دیگر، XDCNFT هزینه نصب کاملاً صفر دارد، که هیچ بازار NFT دیگری تا کنون آن را خریداری نکرده است. جدای از همه اینها، XDCNFT با صنعت موتوراسپرت بریتانیا، به ویژه GT بریتانیا، همکاری کرده است، که بر اساس آن اکشن های زنده مختلف مبتنی بر NFT که ورزش های موتوری را تایید می کنند، قرار است به زودی پخش شوند.
این مطلب صرفاً ترجمه از منبع ذکر شده بوده و مسئولیت آن با آکادمی هلاکوئی نمیباشد.
بازارهای هدف گاز ایران به دنبال منابع جایگزین
عراق و ترکیه از کاهش صادرات گاز ایران آسیب میبینند. ترکیه در پی بازارهای دیگر است و عراق به الانجی قطر چشم دوخته است.
نویسنده: پاتریک سایکز (Patrick Sykes)
دیپلماسی ایرانی: وضعیت دشوار بازار گاز ایران بر سراسر خاورمیانه تاثیر میگذارد و کاهش صادراتش مشتریان کلیدی ایران یعنی عراق و ترکیه را مجبور کرده است تا به فکر منابع جایگزین تامین سوخت باشند و از خاموشیهای برق پیشگیری کنند.
به گفته عادل کریم، وزیر برق عراق، این کشور حدود 6 گیگاوات ظرفیت برق دارد که حدود یک سوم از آن پس از قطع صادرات گاز ایران به دلیل هوای سرد، از مدار تولید خارج شده است.
کاهش صادرات گاز از ایران، به ترکیه هم آسیب بازارهای جایگزین زده و با ایجاد بدترین بحران انرژی این کشور در دهههای اخیر باعث کاهش منابع برق برای کاربران صنعتی شده است. این در حالی است که اروپا هنوز با بحرانی از انرژی دست و پنجه نرم میکند که باعث شده قیمتها از سال گذشته با روند صعودی بیسابقهای روبه رو شوند. ایران نقص فنی را دلیل قطع اخیر صادرات گاز به ترکیه اعلام کرده است.
در پاسخ به کاهش صادرات گاز از ایران، ترکیه در پی استفاده از بازارهای موقت تامین گاز طبیعی مایع (الانجی) برآمده و دولت نیز درخواست بازارهای جایگزین افزایش واردات گاز آذربایجان از طریق خط لوله جیحان را داده است. عراق زیرساختی برای حمایت از چنین وارداتی ندارد، از این رو، برای تامین منابع و کمک به جبران کمبودهای آتی به قطر، غول الانجی جهان، چشم دوخته است.
با کاهش سرما و متعادل شدن شرایط آب و هوایی تقاضا برای گرمایش در منطقه محدود شده و این بحران هم کاهش خواهد یافت. اما برای زمستانهای آینده، ایران باید تولید گاز داخلی را افزایش دهد تا صادرات خود را حفظ کند. بر اساس گزارش مجمع کشورهای صادرکننده گاز، صادرات گاز ایران از 12.9 میلیارد متر مکعب در سال 2017 به 11.5 میلیارد متر مکعب در سال 2020 کاهش یافت. به دلیل تحریم ها و فرسایش زیرساخت ها بعید نیست میزان استخراج گاز ایران در سال 2021 نیز کاهش یافته باشد.
ایران برای بهبود وضعیت خود و افزایش تولید گاز و حفظ بازارهای جهانی نیازمند سرمایهگذاری در پارس جنوبی است که بیش از 70 درصد از نیاز گاز ایران را تامین میکند. هزینه توسعه فازهای باقیمانده این میدان گازی حدود 7.8 میلیارد دلار برآورد شده است. اما تا آن موقع شاید کشورهای مشتری گاز ایران شاید دست به کار شوند و به فکر بازار جایگزین ایران بیفتند. شاید ایرانی ها صبر داشته باشند اما این دلیل نمی شود که کشورهای مشتری گاز ایران نیز همانند این کشور صبر کنند.
منبع: بلومبرگ / تحریریه دیپلماسی ایرانی/11
نظر شما :
قطعی گاز ایران بیشتر جنبه های سیاسی داره تا فنی و کشور های هدف نمیتونن به راحتی گاز پیدا کنن.فراموش نکنید ال ان جی بسیار گران قیمته و عراق اصلن توان مالیشو نداره و ترکیه فعلا شرایط مالیش این اجازه رو بهش نمیده ولی احتمالا ترکیه به واردات گاز با خط لوله از اسرائیل رو بیاره و احتمالایکی از ابعاد سفر نخست وزیر صهیونیستا به ترکیه خواهد بود.ایران اگه در بازار گاز نقش بیشتر میخواد باید روی بازار های پاکستان و چین و ارمنستان و افغانستان حساب ویژه ای باز کنه.پاکستان افراطی گری در کشورش زیاده و گاز ایران میتونه ثبات براش بیاره ارمنستان بازارش کوچیکه ولی منافع ژئوپولیتیک برای ایران داره هم جایگاه ایران رو در قفقاز تثبیت میکنه و هم مقدمه برای صادرات اینده به گرجستان و از اونجا هم به اروپا فراهم میشه
قسمت فاجعه بار ماجرا مصرف داخلی روزانه ۷۰۰ میلیون متر مکعب در روز است.حال انکه این رقم در کشور همسایه ایران و اقلیم به مراتب سردتر و تولیدات صنعتی بیشتر یک سوم این میزان است.عدم برنامه ریزی در زمینه بهینه سازی مصرف ، ساختمان سازی های غیر استاندارد ، ارزان بودن گاز و عدم فرهنگ مصرف صخیح از عوامل اصلی این هدر رفت است . توجه شود که کل صادرات گاز ایران تنها به اندازه هفده روز مصرف داخلی در زمستان است!
دیدگاه شما