من صاحب دو فرزند هستم، همیشه حاضر بودن در مکانهایی که خانوادهام هستند برای من مهم بوده است.
۱۵ راه برای آرامش اعصاب هنگام ترید ارزهای دیجیتال
بازارهای ۲۴ ساعته، نوسانات شدید قیمت، هکها میتواند برای سیستم عصبی انسان مشکل ساز باشد. این مقاله یک اموزش در مورد نحوه معامله ارز دیجیتال، راهنمای کسب درآمد، سرمایهگذاری و یا یافتن آلفا نیست. اما اگر تجربه ترید کریپتو را داشته باشید حتماً میدانید که هر اتفاقی ممکن است برای سرمایه شما بیفتد. زمانی که پولتان را در این بازار قرار میدهید، نسبت به بررسی مداوم قیمت ارزهای دیجیتال حساس میشوید. حتی در هنگام خواب، کندلها و امواج الیوت را میبینید.
علاوه بر این هیچ استراحتی نخواهید داشت. تریدرهای بازار بورس میتوانند در هنگام بسته شدن بورس استراحت کنند، اما تریدرهای ارزهای دیجیتال هیچ تعطیلی ندارند چرا که بازار همیشه باز است. این اتفاقات میتواند برای سلامت ذهنی شما مشکل ایجاد کند. اما چگونه میتوان در برابر این تنشها از سلامت روانی خود محافظت کرد؟
در این مقاله ما ۱۵ راه برای درامان ماندن از شر این تنشها برای شما آوردهایم. در نظر داشته باشید که این راهها هیچ توصیه مالی نیست، بلکه نکات، استراتژیها و راهنماییهایی برای حفظ سلامت روان شما هنگام ترید میباشد.
ساعت معاملات خود را مشخص کنید
بازار کریپتو ۲۴ ساعته باز است، اما این بدان معنا نیست که شما هم باید ۲۴ ساعته در حال معامله باشید. ملکر یکی از تریدرهای معروف میگوید:
من با بازار مانند یک کسب و کار برخورد میکنم!
او فقط بین ساعت ۹ صبح تا ۵ بعد از ظهر معامله میکند، پس از آن شام میخورد، فرزندانش را میخواباند و به کارهای روزمرهاش میپردازد.
برنامه بچینید و به آن پایبند باشید
نظم ذهنی یکی از ویژگیهای است که مورد تأیید بسیاری از تریدرهای معروف قرار گرفته است. چو توصیه میکند:
تکلیف خود را از نظر اینکه چرا به یک معامله علاقهمند هستید و میخواهید آن را انجام دهید، مشخص کنید.
او میگوید من یادداشتهای زیادی مینویسم مثلاً میزان ریسک/ سود معامله من چقدر است؟ من حاضرم در معامله از چه چیزی صرف نظر کنم و چقدر حاضرم ریسک کنم؟ وی خاطر نشان میکند زمانی که میزان مورد نظر سود و ضررهای خود را بنویسید، دیگر در از روی احساس تصمیم نخواهید گرفت.
بسیاری از مردم به نمودارها خیره میشوند و آرزو میکنند که [قیمت] بالا یا پایین برود. اما این کاری نیست که او انجام میدهد، Scott Melker معاملات خود را از قبل برنامهریزی میکند، نقاط ورود و خروج خود را ایجاد میکند، و سپس نمودار را نادیده میگیرد و به زندگی خود ادامه میدهد.
بزرگترین اشتباهی که افراد مرتکب میشوند این است که برنامه خود در هنگام معامله تغییر میدهند. برای مثال حد ضرر خود را پایین میاورید، زیرا فکر میکنید پس از آن ممکن است ۱۰۰ برابر سود کنید.
طمع نکنید
غرور و ترس و طمع اصلیترین مشکلات معاملات است. احساسات خود را کنترل کنید. روی رویکرد، ساختار معاملات تمرکز کنید. ژو میگوید:
شما نباید از برد خود زیادی خوشحال و از باخت خود زیادی ناراحت شوید! چگونه با ضررها کنار میآیید؟ با واقعیت روبرو شوید (زیرا ضرر و زیان اجتناب ناپذیر است)، هر چند گفتنش راحتتر از انجام دادن است.
شکستها را به عنوان درسی برای یادگیری در نظر بگیرید!
هر ضرر ممکن است چیزی در مورد معاملات به شما بیاموزد. شکست خود را دوباره به تصویر بکشید. نگذارید به منبع خشم و ناامیدی تبدیل شود. اجازه دهید به عنوان یک کاتالیزور برای یادگیری عمل کند. بنابراین فقط وضعیت را تحلیل احساسات کنید. از خود بپرسید آیا این ضرر را به این دلیل متحمل شدید که با یک سود مثبت، بیش از ۵۰٪، وارد شدید و اما بعد از آن بدشانسی آوردید؟ با خود صادق باشید، اگر این ضرر از بدشانسی بوده است، آن را بپذیرید و به روی معاملات دراز مدت خود تمرکز کنید.
اما اگر از بدشانسی نبوده و تصمیم اشتباهی برنامه ریزی معامله گری گرفتید، سعی کنید بفهمید چه چیزی باعث شده شما این تصمیم اشتباه را بگیرید. آیا استدلالتان اشتباه بوده؟ یا اینکه استدلال درست بوده اما فرضیات اشتباه؟ با تجزیه و تحلیل میتوان به راحتی اضطراب را کاهش داد.
ورزش کنید
این روش شاید به نظر واضح برسد، اما معمولاً نادیده گرفته میشود. برای اینکه بتوانید ذهن خود پاک کنید، بهتر از به باشگاه بروید و ورزش کنید.
تقسیمبندی کنید
در روزهای اولیه معاملات کریپتو طبیعی است که در زمان انجام هر کاری مانند دوش گرفتن، رفتن به قرار ملاقات. بازی کردن در طول روز نگران قیمتها، موقعیتها و فرصتهای وسوسهانگیز باشید. چو این مشکل را با تقسیم کردن فعالیتهای روزان خود و سپس تمرکز بر هر کاری که در آن لحظه انجام میدهد، حل کرده است. او میافزاید:
صبح شنبه، بچههای من حدود ساعت ۷: ۳۰ یا ۸ از خواب بیدار میشوند و من صبح را با آنها میگذرانم. تمرکز اصلی او روی کودکان هستند.
از طرفی صبحهای دوشنبه که در حال معامله است، تمام تمرکز خود را روی آن قرار میدهد. چو در ادامه میگوید:
اگر این اولویتها را نداشته باشید، تمرکز شما در همه جا خواهد بود و این باعث میشود همه چیز را نیمه کاره رها کنید.
در تریدها فشار مالی زیادی وارد نکنید
وقتی امرار معاش شما به نتیجه معامله وابسته است، آن معامله سختتر میشود. در واقع منطقی فکر کردن دشوار میشود. هیجان و اضطراب ممکن است بر شما غلبه کند و شما را به سمت نقطه ضرر یا سود اشتباهی سوق دهد. اگر به انجام معاملات روزانه ۱۰۰۰ دلار نیاز ندارید، میتوانید جریانهای درآمدی متعددی داشته باشید تا فشار مالی را کاهش دهید.
احساسی تصمیم نگیرید
این روش آنقدر اهمیت دارد که تا به حال چند بار به اشاره شده است. داشتن کنترل عاطفی در حین معامله برای عملکرد ذهنی و مالی بسیار مهم است. بهترین تکنیک برای بهبود کنترل عاطفی چیست؟ تمرین، تکرار و تمرکز بر کار است.
وقتی برای اولین بار معاملات را شروع میکنید، طبیعی است که احساس کنید یک نابغه هستید و وقتی همه چیز خوب پیش میرود، در اوج دنیا هستید. و وقتی همه چیز اشتباه میشود، احساس میکنید یک احمق و بدبخت هستید. سپس به تجارت ادامه میدهید. شما به یادگیری ادامه میدهید. هرچه بیشتر و بیشتر این کار را انجام میدهید، به آن عادت میکنید و این روی زندگی برنامه ریزی معامله گری روزمره شما تأثیری نمیگذارد. رسیدن به آن مرحله بسیار مهم است زیرا نمیخواهید. احساسات شما را تحت تأثیر قرار دهد.
استراحت را فراموش نکنید
هرازگاهی مانند چو از تلفن، لپتاپ، نمودارها و ارزهای دیجیتال دوری کنید. او بر این باور است که این دوری برای حفظ تعادل و سلامت روانی لازم است. در پایان، دنیایی خارج از رمزارز وجود دارد. اگر چه دیگران میتوانند استدلال کنند که وجود ندارد.
درست و منطقی فکر کنید!
اگر با فکر درست معامله کنید، میتوانید از آن معامله سود ببرید و ضرر را پشت سر بگذارید. اگر این کار راه به طور منظم و طولانی انجام دهید، برنده خواهید شد. ضررهای خرد اصلا روی او تاثیر نمی گذارد. وی معتقد است شما باید با طرز فکر و تحلیل درست، زمانی وارد شوید که بیشترین شانس پیروزی را داشته باشید.
اولویتهای دیگر خود را فراموش نکنید
زندگی خود را بسازید و آن را کامل کنید. این کار به حفظ تعادل و مهار کردن وسواس فکری شما کمک میکند. اسکات ملکر میگوید:
من صاحب دو فرزند هستم، همیشه حاضر بودن در مکانهایی که خانوادهام هستند برای من مهم بوده است.
مدیریت زمان را خوب تمرین کنید
مدیریت زمان یک جزء حیاتی از همه کارهای من است. در هر ساعت از خود میپرسم اکنون اولویت من چیست؟ درک این لیست اولویت بسیار مهم است. این بدان معناست که اگر هدف اصلی او در این ساعت تحقیق در مورد شرکت X باشد، روی آن تمرکز خواهد کرد و نه چیز دیگری، و توجه او به قیمت ارزهای دیجیتال منحرف نخواهد شد.
از طرفی اگر زمانی را برای معامله مشخص کرده باشد، هیچ اهمیتی برای تحقیق در مورد شرکت x نمیدهد. بدیهی است که شما از آنچه در بازار میگذرد غافل نیستید، اما تعیین اولویتها به شما کمک بیشتری خواهد کرد.
برای استفاده از محتواهای جدید، برنامهریزی کنید
علاوه بر عملکرد قیمتی، درک فناوری، فلسفه، و ماهیت همیشه در حال تغییر تجارت و سرمایهگذاری ارزهای دیجیتال برای بسیاری از برنامه ریزی معامله گری افراد هیجانانگیز است. اطلاعات مربوط به ارزهای دیجیتال انقدر زیاد است که همیشه مسائلی برای بررسی وجود خواهد داشت. از این رو، چو توصیه میکند به جای اینکه هر توییت یا مقاله منتشر شده حواس شما را پرت کند و تمرکزتان را بهم بریزد، بهتر است خواندن آن مطلب را برای زمان مناسب خود نگه دارید. زمانی که آماده آن هستید و میتوانید تنها بر روی آن محتوا تمرکز کنید.
گوشی را کنار بگذارید
ملکر توضیح میدهد زمانهایی که با همسر خود به رستوران میروند، تلفن خود را داخل ماشین میگذارد. اگر بیرون باشیم، تلفنم را در ماشین میگذارم و اصلاً به آن فکر نمیکنم.
از طرفی ژو نظریهی کاملاً متفاوتی دارد، او معتقد است چیزی به نام تعادل بین کار و زندگی وجود ندارد. ژو اعتراف میکند که چیزی به نام تعادل در کار برای کسانی که واقعاً میخواهند در کاری حرفهای شوند، وجود ندارد. برای رسیدن به هدف خود گاهی ممکن است بیخوابی بکشید و یا هیچ زمانی را با دوستان خود نگذارید. هر چند این کار میتواند به زندگی اجتماعی شما آسیب بزند، اما فرصتهای رشد زیادی را نیز فراهم میکند. او در ادامه میگوید شما میتوانید بعد از مرگتان به مقدار کافی استراحت کنید.
به یاد داشته باشید که اعتیاد شما به کریپتو هرگز به طور کامل از بین نخواهد رفت!
حتی باتجربهترین و حرفهترین تریدرها اعتراف کردهاند که در برخی مواقع تسلیم میل خود برای بررسی قیمتها میشوند. این احساسات هنوز گاهی چالش برانگیز هستند، شما نمیتوانید زمانی نوسانات زیادی بیتکوین را پیشبینی کنید.
فراموش نکنید که زمان ارزشمندتر از پول است. مهمترین درسی که یاد میگیرید این است که از پول برای به دست آوردن وقت آزاد استفاده میشود. اینطور نیست که بتوانید زمان بیشتری را صرف کسب درآمد کنید. ترید کردن باید یکی از آن موقعیتهای نادری باشد که در صورت موفقیت، برای ثروتمند کردن شخص دیگری کار نمیکنید. اگر پول برای شما زمان بیشتری نمیخرد، دارید راه را اشتباه میروید!
نظم در معامله گری
معامله گری در بازارهای مالی به سطح بالایی از نظم نیاز دارد که تقریباً تمامی معامله گران، چه مبتدی و چه با تجربه این موضوع را می دانند. اما دانستن با انجام دادن بسیار متفاوت است و درحالی که اکثریت معامله گران می دانند که باید با نظم بیشتری عمل کنند، اغلب فکر می کنند منظم بودن را می توانند تا زمانی که به مقدار معینی سودآوری برسند به تعویق بیاندازند.
مشکل این طرز فکر که شما می توانید منظم بودن را تا زمان رخ دادن اتفاقات مد نظرتان به تعویق بیاندازید هم نسبتاً واضح است، با این حال باز هم اکثر معامله گران به داشتن چنین طرز فکری ادامه می دهند. این یک اشتباه است که از طمع نشأت می گیرد و معامله گران طمع کار در بلند مدت نمی توانند سودآوری داشته باشند. اگر یک چیز باشد که بتواند حساب معامله گری شما را سریع تر از هر چیز دیگری خالی کند، آن طمع است. یک معامله گر طمع کار معامله های زیادی انجام می دهد و بیش از حد روی هر معامله ریسک می کند و همان طور که چندین بار مطرح شده معامله بیش از حد و ریسک بیش از حد دو دلیل اصلی ضرر کردن معامله گران هستند.
معامله گری به طور طبیعی رفتار طمع انگیز را به علت وجود وسوسه مداوم به سادگی پول درآوردن با یک فشار کلیک ماوس تحریک می کند. بنابراین تمام افرادی که اقدام به معامله در بازار می کنند در صورتی که می خواهند به معامله گر موفقی بدل شوند باید یک برنامه ریزی آگاهانه برای جنگیدن با طمع قبل از آسیب دیدن از آن داشته باشند.
تبدیل شدن به یک معامله گر منظم یعنی ایجاد تغییر در عادت های معامله گری
عموما معامله گرانی که به اندازه کافی در بازار دوام می آورند تا سودآوری مستمر را تجربه کنند کسانی هستند که به عادت های مثبتی در نحوه معامله گری خود دست می یابند و آن ها را تداوم می بخشند. مانند هر چیز دیگری در زندگی، عادت ها وجود حقیقی شما و میزان پیشرفت شما در هر زمینه ای را نشان می دهند. همچنین عادت ها تقویت می شوند و به شخصیت ما و روزمرگی ما تبدیل می شوند، چه عادت های مثبتی باشند چه منفی.
متأسفانه پرورش دادن عادت های یک معامله گر موفق برای اکثر افراد تبدیل به چالشی بزرگ می شود که از ابتدای راه با آن مواجه هستند. اکثر معامله گران با آرزوی کسب سود سریع یا با فکر ایجاد سودآوری تا حدی که فوراً شغل کنونی خود را ترک کنند پا به بازار معامله می گذارند. آن ها همچنین با سرمایه ای نسبتاً اندک شروع به معامله گری می کنند که این کار باعث ایجاد تضاد بین احساسات و خواسته هایشان در برابر وضعیت حقیقی آن ها می شود.
واقعیت این است که هرچه شما سخت تر تلاش کنید تا مقدار زیادی پول را در زمان کوتاهی به دست آورید، بیش تر از خواسته خود دور می شوید. ممکن است در ابتدا خوش شانس باشید و تعدادی معامله پر سود انجام دهید اما در واقع شما تنها در حال پرورش عادت های منفی در معامله گری خود هستید که این عادت ها به زودی آسیب شدیدتر از آنچه فکرش را می کنید به شما می زنند.
بنابراین قدم اول در راستای تبدیل شدن به یک معامله گر منظم این است که واقعیت ممکن را با توجه به حجم سرمایه موجود در حساب خود و با فرض به کار بستن یک استراتژی مدیریت سرمایه برنامه ریزی معامله گری کارآمد قبول کنید. می دانم که احتمالاً می خواهید مقدار زیادی پول را در زمان کوتاهی به دست آورید و شغل کنونی خود را ترک کنید، اما اگر سرمایه شما در حساب معامله گری 1000 دلار باشد، این یک گزینه واقع گرایانه در آینده نزدیک برای شما نخواهد بود، حتی اگر تعداد زیادی از معامله گران تازه کار فکر کنند که می توانند سرمایه کوچک خود را در یک شب تبدیل به مقدار زیادی پول که زندگی آن ها را تغییر می دهد بکنند.
چیزی که در این مورد می تواند به شما کمک کند این است که اگر بتوانید در چند ماه متوالی سابقه سودآوری مستمر از خود به جای بگذارید، برای جذب افرادی که سرمایه در اختیار شما بگذارند مشکلی نخواهید داشت. به سابقه حساب معامله گری خود به عنوان یک رزومه معامله گری نگاه کنید و هرچه رزومه شما درخشان تر باشد، احتمال این که شما با استفاده از توانایی معامله گری خود صاحب شغل شوید نیز بیشتر است.
اهمیتی هم ندارد که شما با حجم معامله کم کار می کنید، اگر با پول واقعی خود سابقه سودآوری مستمر داشته باشید این یک مدرک درخشان و قوی است که شما با آن به دیگران ثابت می کنید می دانید چگونه در بازار به نحوی مؤثر به معامله کردن بپردازید.
چگونه عادت های معامله گری خود را تغییر دهید؟
اگر به طور کامل واقعیت ممکن را بر اساس حجم سرمایه حساب خود و به کار گیری مدیریت ریسک کارآمد قبول کرده اید، الآن می توانید شروع به برنامه ریزی برای تغییر عادت های معامله گری خود کنید یا اگر یک تریدر تازه کار هستید، می توانید از ابتدا عادت های مناسب این کار را در خود پرورش دهید. اولین کاری که باید انجام بدهید این است که دقیقاً بدانید استراتژی سودآوری (edge) شما در بازار چیست و چگونه با آن معامله کنید.
شما در اصل در واقع نیاز دارید یک استراتژی کامل و جامع و دقیق را به صورت نوشتاری برای خود تنظیم کنید. این برنامه معاملاتی راهنمای شما در تعامل با بازار خواد بود و با تعریف تمامی جنبه های معاملاتی خود می توانید به طور آگاهانه امکان طمع کار شدن خود هنگام معاملات را از بین ببرید، البته به شرطی که به دقت برنامه معاملاتی خود را دنبال کنید.
پس از این که برنامه معاملاتی خود را حول یک استراتژی کارآمد تدوین کردید نیاز به ثبت سوابق معاملاتی که انجام می دهید در یک دفتر یادداشت معاملاتی دارید تا سابقه کاری درخشانی که درباره اش صحبت کردیم را در آن ثبت نمایید. برنامه های معاملاتی و یادداشت های معاملاتی دو سلاح یک معامله گر برای مقابله با معامله بیش از حد و ریسک بیش از حد هستند. برخی از معامله گران بیش از دیگر افراد نیاز به این دو دارند اما همه تریدرها می توانند از آن ها در جهت نفع خود استفاده کنند.
زمانی که شروع به تغییر عادات خود کردید، از حرکت باز نایستید
مشکل دیگری که بسیاری از معامله گران با آن مواجه می شوند این است که آن ها تغییر دادن عادت های خود را شروع می کنند ولی تنها برنامه ریزی معامله گری برای مدتی منظم می مانند سپس از حرکت باز می ایستند و به عادت های معاملاتی قدیمی خود برمی گردند.
شما باید به طور ویژه ای به صورت آگاهانه مراقب منظم بودن و اهمیت آن در هر روزی که در بازار به معامله می پردازید باشید. برای کسب سودآوری مستمر از بازار هیچ راهی به غیر از استمرار در نظم وجود ندارد، بنابراین زمانی که راه خود را در مسیر منظم شدن و منظم ماندن شروع کردید همیشه استمرار نظم در هر روزی که در بازار به معامله می پردازید را به خاطر داشته باشید.
وقتی شروع به تغییر عادات معاملاتی خود کردید، تداوم نظم برای شما آسان تر خواهد شد و منظم ماندن برایتان نباید کار مشکلی باشد. این کار مشابه تمرین ورزشی منظم و مستمر برنامه ریزی معامله گری است، در ابتدا می تواند سخت باشد اما با گذر زمان با مشاهده آثار مثبت و لزوم انجام آن و همچنین میل و اشتیاق شما به انجام تمرین، این کار به بخشی از شما تبدیل می شود تا جایی که دیگر نمی توانید انجام ندادنش را حتی تصور کنید. به طور مشابه زمانی که شما عادت های مثبتی را در زمینه معامله گری در خود پرورش می دهید، همزمان که می بینید در بازار کمتر پول از دست می دهید و نتایج مثبت مستمری در طول زمان کسب می کنید، این عادت ها نیز در شما تقویت می شوند و بخشی از خود شما می شوند و با خود فکر می کنید چگونه قبل از این می توانسید آنقدر بی نظم به معامله گری بپردازید.
کمالگرایی در معاملهگری
تا کجا میخواهید ادامه بدهید؟ چقدر میخواهید تحقیق کنید، نمودارها را بررسی کنید، به اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال وَر بروید! و درباره گزینهها و انتخابهایتان فکر کنید؟ به نظر شما انجام بیشازحد چنین فعالیتهای مرتبط با معاملهگری تا چه حد میتواند به موفقیت واقعی شما در معاملات آسیب برساند؟
در این نوشتار بنا دارم تا با شما درباره این موضوعات صحبت کنم؛ و از شما بخواهم تا با خودتان فکر کنید که تا کی قرار است صرفاً با بیشازحد تحلیل کردن، موفقیت معاملاتی خودتان را محدود کنید!
میتوانید این نوع اقدامات را «مدیریت ذرهبینی» یا «بیشازحد اندیشیدن» یا «تحلیل بیشازحد» بنامید اما اسمش را هرچه بگذارید، اصلاً به موفقیت ما کمکی نمیکند!
شاید بتوان گفت که ریشه این مسئله، از ترس نشات میگیرید. وقتیکه فردی از ضرر کردن هراس دارد، حاضر است هر کاری انجام دهد تا بتواند کنترل اوضاع را در دست داشته باشد. این در حالی است که در بازارهای مالی، تلاش برای کنترل بازار نهتنها فایدهای ندارد، بلکه کاملاً هم غیرممکن است. تنها چیزی که شما بهعنوان معاملهگر بر آن کنترل دارید، خودتان، افکارتان و اقداماتی است که در بازار انجام میدهید.
در ادامه تلاش میکنم تا شمارا با ۵ نوع بینش و دیدگاه آشنا کنم که به شما برای رفع این مشکل کمک میکند.
ساده فکر کنید!
بسیاری از فعالین بازارهای مالی سعی دارند تا همهچیز را کنترل کنند. چنین تفکری باعث میشود نتوانند به لحاظ ذهنی معاملهای را که بهسرعت روند خود را تغییر داده و وارد ضرر میشود را مدیریت کنند. یا بلعکس معاملهای که نهتنها اهداف سودمان را محقق نساخته است، بلکه روند معکوس نیز به خود گرفته است! این موارد تنها دو نمونه از نمونههای بسیاری است که عواقب ترسیدن و درنتیجه، تلاش جهت کنترل تمامی موارد در معاملهگری را به ما نشان میدهند.
اول از هر چیز، تلاش برای سر درآوردن از همه مسائل را متوقف کنید. شما هیچوقت نمیتوانید تکتک آیتمها و دادههای دخیل در بالا و پایین رفتن بازار بورس را بشناسید. بهعبارتدیگر، شما هیچوقت به معنای واقعی کلمه نخواهید فهمید که چرا بازار در جهت خاصی در حال حرکت است؛ تنها چیزی که بهطورقطع میتوانید بفهمید این است که قبلاً چه اتفاقی افتاده است و در حال حاضر چه چیزی در حال اتفاق است و سپس، میتوانید با استفاده استراتژی معاملاتی شخصی خودتان چارچوبی را برای اقدام و عمل در پاسخ به آنچه در آینده ممکن است روی بدهد، برای خود تهیه کنید.
بسیار مهم است که بدانید تحلیل و بررسی بیشازحد اخبار مربوط به معاملات یا حتی ساعتها خیره شدن به چارتهای معاملاتی نمیتوانند به شما در شناسایی دقیق آنچه در آینده رخ خواهد داد،کمک کنند. شما نمیدانید چه چیزی در آینده پیش میآید؛ شما صرفاً میتوانید حدسها و احتمالات را بررسی کنید. به خاطر داشته باشید که معاملات ما بر اساس احتمالات مرتبط با لبه معاملاتی ما و نه «قطعیات» صورت میگیرند.
شما، تا پیش از وقوع رویدادها، هیچوقت نمیتوانید بفهمید که در آینده چه اتفاقی در بازار رخ خواهد داد. درنتیجه، همهی ما در تلاشیم تا در یک بازی با احتمالات متفاوت و غیرقابلپیشبینی بهصورت مستمر در بازار سود کنیم که البته کار بسیار سختی است. در این صورت اگر با حقیقت متغیر بودن نتایج کنار نیایید، کار سختتر هم خواهد شد. بااینحال، این کار شدنی است و شما میتوانید از بازار بورس پول دربیاورید اما باید بدانید که با «مدیریت ذرهبینی» تمامی ابعاد فرایند معاملهگری و تلاش برای کنترل بازار بهجایی نخواهید رسید. این دقیقاً، همان تله ایست که بسیاری از ما در تلاش برای انجام معاملاتمان، راهاندازی شرکتمان یا حتی برقراری ارتباطاتمان، در آن گیر میافتیم.
نیاز به کنترل تمامی مسائل ریز در محیط کاریمان، در معاملات و روابطمان، اغلب درنهایت به ضررمان تمام میشود و ما را با دنیایی از استرس و اضطراب مواجه میکند.
وقتیکه سرانجام این مسئله را درک کردید، آن را پذیرفتید و توانستید نیاز به کنترل بازار و مدیریت ذرهبینی تکتک جزییات را کنار بگذارید و بر این باور که میگوید اطلاعات بیشتر از بازار مترادف با کنترل بیشتر روی نتایج است، غلبه کنید، کمکم وارد فازهای اولیه ذهنیت صحیح معاملهگری خواهید شد.
موفقیت در معاملهگری عموماً نتیجه الگوی های ذهنی صحیح و سپس استفاده از آنها در جهت کنترل رفتار خود در بازار است. وقتیکه بر خودتان تسلط پیدا کردید، کمکم و در طی زمان، شاهد رشد و بهبود عملکرد معاملاتی خود نیز خواهید بود. البته ممکن است این جملات در نگاهتان کلیشهای به نظر برسند اما حقیقت محضاند.
برای معامله برنامهریزی کنید
بله؛ قبول دارم تیتر بالا هم شاید کلیشهای به نظرتان برسد؛ اما اگر شما برنامه معاملاتی سادهای برای خود داشته باشید و آن را بدون هیچ استثنایی پیاده کنید، میتوان گفت که در مسیر خود بهسوی کمال در معاملهگری قرار دارید. شما باید قواعدی را در برنامه معاملاتیتان تعریف کنید که به شما اجازه ندهند بیشازحد فکر کنید! سپس، پیش از شروع کار در بازار، تمامی آن برنامه را یکبار بخوانید. بهعلاوه، زمانی را هم باید بهدوراز بازار برای خود در نظر بگیرید تا بتوانید به مغزتان استراحت بدهید. باید یک برنامه مدون روزانه برای معاملهگری خود تعریف کنید تا مجبور نباشید که در طی روز به تکتک مواردی که میتوانند بر بازار تأثیر بگذارند (منظورم همان مدیریت ذرهبینی است) فکر کنید. هدف شما از نگاه کردن به نمودارها باید صرفاً اندیشیدن درباره معاملاتتان و بازار باشد.
همچنین، اگر بر مدیریت ذرهبینی معاملهتان اصرار میورزید تا جایی که باعث میشود شناسایی بهترین فرصت/ در بازار، دست نگهدارید و معاملهتان را مدام به تعویق میاندازید، مطمئن باشیدکه فرصتهای خوبی را از دست خواهید داد. هیچ فرصت ایده آلی در بازار وجود ندارد! چون هر سیگنال خرید سهم تنها اندکی با مورد قبلی خود تفاوت دارد و درنتیجه، سعی کنید یک گزینه خوب را از این میان انتخاب کنید و آن را بهدرستی مدیریت کنید. اشتباه نکنید و با صبر کردن برای پیدا کردن بهترین فرصت، معاملات خوب را از دست ندهید.
برنامه معاملاتی شما باید شرایط کلی بازار را که شما به دنبال آن هستید و نیز شرایط معاملهگری مدنظر شمارا بهمنظور استفاده بهعنوان معیارهای ورود به شما نشان دهد اما این موارد، صرفاً راهنمای شما خواهند بود و به خاطر داشته باشید که شما هیچوقت نمیتوانید یک معامله کاملاً یکسان و مشابه را برای بار دوم، پیدا کنید؛ در اینجا شما به احتیاط و مهارت نیاز دارید برنامه ریزی معامله گری و در طی زمان، آموزش و تمرین به شما مهارت و تسلط بیشتری بر بازار و شناسایی فرصتها و موقعیتها خواهد داد.
احتمال وقوع ضرر را بپذیرید
یکی از دلایل مهمی که معاملهگران با مقوله ضرر کردن کنار نمیآیند، همین مدیریت ذرهبینی است. مدیریت ذرهبینی، یعنی شما سعی دارید تا بر همهچیز، بر تکتک جزییات امر، کنترل و تسلط پیدا کنید. افرادی که در معاملاتشان این تله گیر میکنند، فکر میکنند اگر بتوانند تکتک متغیرها را در مشت خود داشته باشند، میتوانند بهنوعی از ضرر کردن خلاص شوند. یا اینکه فکر میکنند چون زمان زیادی را صرف مطالعه و تحقیق کردهاند، پس دانش و اطلاعات وسیعشان از معاملهگری آنها را قادر میسازد تا از ضرر کردن جلوگیری کنند!
شما نمیتوانید از ضرر کردن فرار کنید؛ ضرر، همچون خون که بخشی از وجود شماست، بخشی از معاملهگریست. درنتیجه، تنها کاری که میتوانید بکنید این است که بفهمید چطور میتوان به بهترین نحو آنها را مدیریت کنید و این نکته را به خاطر بسپارید که هر معاملهای میتواند منجر به ضرر شود. همینجاست که اهمیت مدیریت سرمایه ناشی میشود. چیزی که همواره به آن اشاره نمودهام.
این کار میتواند از میزان استرس در معاملات بکاهد؛ بههرحال، انجام معامله در بازار هزینههایی را هم به همراه خواهد داشت. در مورد معاملهگران، ضرر کردن حکم همان هزینههای جاری را دارد. پس آن را بپذیرید.
مدیریت ذرهبینی
بیشازحد معامله کردن بزرگترین مشکلی است که از مدیریت ذرهبینی معاملات و تلاش برای کنترل بازار ایجاد میشود. وقتیکه توجه، مطالعه و تفکر بیشازاندازه ای را صرف بازار و معاملهگری میکنیم، ناچار با ایدههای بسیار زیادی هم روبرو خواهیم شد که بهاحتمالقوی کمکی به موفقیتتان نمیکند.
وقتیکه بیشازحد به بررسی نمودارها میپردازید، درواقع در حال مدیریت ذرهبینی آنها هستید. اینکه در تمامروز در گوشهای بنشینید و به چارتهای روزانه نگاه کنید تا تکتک حرکات در بازار را شناسایی کنید؛ بله، به این کار مدیریت ذرهبینی بازار میگویند.
این کار درست مانند کار رئیس یک شرکت است که در تمامروز، بهجای اینکه به کار اصلی خودش بپردازد، مشغول تماشا کردن و بررسی کردن تکتک کارمندانش است؛ وی با تماشای تماموقت آنها متوجه برخی موارد و کارهایی هم میشود که بهشخصه از آنها خوشش نمیآید اما آیا این نوع رفتار، میتواند فایدهای هم برای شرکت وی داشته باشد؟ به نظر شما این مدل مدیریت ذرهبینی چه تأثیر بدی میتواند روی کارکنان بگذارد و آنها پس از فهمیدن این امر، چقدر برای حضور و فعالیت در چنین محیط کاری اشتیاق خواهند داشت و اصلاً، میزان کاراییشان در شرکت چه تغییری خواهند کرد؟
راهحل این مسئله، این است که لبه (استراتژی معاملاتی) خود را پیدا کنید؛ این مقاله را بخوانید و به آن لبه بچسبید و آن را رعایت و پیادهسازی کنید؛ در صورت نبود آن، اقدام به انجام معامله نکنید. به همین سادگی. در اینجاست که قواعد معاملاتی شخصی شما پا به عرصه میگذارد – از برنامه روزانه خود در تحلیل بازارها و بررسی شرایطی که با برنامه شما همخوانی دارند پیروی کنید و در فراهم نبودن شرایط، دست از معامله بکشید و منتظر جلسه معاملاتی بعدی باشید؛ و این مورد، مرا به نکتهی بعدیم میرساند…
کلید نهایی
شما میتوانید حجم عظیمی از انرژی ارزشمند ذهنیتان را صرف مشاهده بازار و بالا و پایین رفتنهای روزانه آن بکنید. خاموش کردن مانیتور و بستن چارتهایتان و بلند شدن از پشت سیستم میتواند استراتژی نهایی (و سادهترین استراتژی) برای حذف مدیریت ذرهبینی معاملاتتان باشد.
همانطور که قبلاً هم گفته شد، شما باید در برنامه معاملاتیتان، زمانی را برای دور شدن از بازار، در نظر بگیرید تا بتوانید قدرت تمرکزتان را حفظ کنید. از قبل تعیین و برنامهریزی کنید که چه زمانی به بازار نگاه میاندازید و چه زمانی آگاهانه از این کار صرفنظر خواهید کرد.
بررسیها نشان میدهند که سرمایهگذاران بلندمدت در مقایسه با معاملهگران روزانه یا کوتاهمدت، نتایج بهتری حاصل میکنند؛ پس سعی کنید از همین لحظه، بیشتر شبیه یک سرمایهگذار با افق بلندمدت، و کمتر همچون یک تریدر روزانه فکر کنید. سرمایهگذاران مدام به نمودارها ذل نمیزنند چراکه میدانند این روش، سازنده و کارا نیست؛ در عوض، بدون اینکه مدام آنها را زیر نظر داشته باشند، موقعیتهایشان را باز میگذارند تا مسیر خود را طی کنند و میدانند که توجه بیشازحد به چارتها و بازار، بهجای کمک، به آنها آسیب میرساند.
نتیجهگیری
به نظر من اگر شما فردی هستید که احساس میکنید باید بر همهچیز و همهکس در اطرافتان کنترل داشته باشید و بهصورت ذرهبینی همهچیز را تحت مدیریت داشته باشید، شاید بد نباشد که با خود صادقانه خلوت کنید و ببینید که آیا واقعاً حرفه معاملهگری برای شما مناسب است یا خیر. شاید عقیده من به نظرتان منصفانه نیاید اما یا باید بیخیال معاملهگری شوید و یا اینکه اگر واقعاً میخواهید معاملهگر موفقی شوید، تغییراتی را در رفتار و تفکر خود اعمال کنید!
موفقیت در معاملهگری عمدتاً نتیجه دست برداشتن از کنترل فاکتورهای مختلف است. درواقع، وقتی معاملهای را انجام میدهید، فراموشش کنید؛ بر میلتان به کنترل همهچیز و حتی بازار، غلبه کنید. درگیر کردن خودتان با مسائل مختلف و بیشمار، جه در روابط، کار یا معاملهگری، اصولاً فکر بسیاری بدیست که سر آخر هم نتیجهای خلاف آنچه واقعاً میخواستید را برایتان به ارمغان میآورد.
بازار یک موجودیت کاملاً مجزا از شماست که درواقع، زنده نیست و اصلاً از وجود شما اطلاعی ندارد و هیچ احساسی هم ندارد. بازار انعکاسی از هزاران شرکتکننده است که دست به خریدوفروش میزنند؛ چیزی که شما هیچ کنترلی بر روی آن ندارید.
شما صرفاً میتوانید یک استراتژی معاملاتی برای خود بیابید و از آن، برای جستجوی حرکات قابل پیشبینی که در طی زمان تکرار میشوند، استفاده کنید. انسانها رفتارهایشان را تکرار میکنند و شما میتوانید با استفاده از تحلیل تکنیکال، نشانههای این حرکات را مشاهده کنید.
فرهنگ تشریحی اصطلاحات معامله گری در بازار بورس
مشخصات کتاب فرهنگ تشریحی اصطلاحات معامله گری در بازار بورس
کتابهای مرتبط با کتاب فرهنگ تشریحی اصطلاحات معامله گری در بازار بورس
تست مامان
پیروزی آگاهانه
ونچر دیلز
در مسیر پیروزی
هواداران دو آتشه
قانون 20/80
بازی نامحدود
زندگی با دور ریختنی های کمتر
تاریخ بانکداری اسلامی
یک گام جلوتر
چابکی برای همه
دارایی های دیجیتال
جادوی کسب و کار کوچک
تصمیم گیری در مدیریت ریسک
بازاریابی حسی
رهبر مشارکت جو
کارکنان مشتاق
جنگ پول ها
نکاتی برای رضایت بیشتر مشتریان
ایجاد انگیزه برای کارکنان
- نهنگ
- دربارهٔ نهنگ
- قوانین و مقررات
- راهنمای خرید و ارسال
- پشتیبانی
-
تماس با نهنگ
تلفن: ۹۱۰۳۵۰۰۰-۰۲۱
ایمیل: [email protected]
روزهای کاری از ساعت ۹ صبح تا ۵ عصر
پاسخگوی تماس شما هستیم.
نظم در معامله گری
معامله گری در بازارهای مالی به سطح بالایی از نظم نیاز دارد که تقریباً تمامی معامله گران، چه مبتدی و چه با تجربه این موضوع را می دانند. اما دانستن با انجام دادن بسیار متفاوت است و درحالی که اکثریت معامله گران می دانند که باید با نظم بیشتری عمل کنند، اغلب فکر می کنند منظم بودن را می توانند تا زمانی که به مقدار معینی سودآوری برسند به تعویق بیاندازند.
مشکل این طرز فکر که شما می توانید منظم بودن را تا زمان رخ دادن اتفاقات مد نظرتان به تعویق بیاندازید هم نسبتاً واضح است، با این حال باز هم اکثر معامله گران به داشتن چنین طرز فکری ادامه می دهند. این یک اشتباه است که از طمع نشأت می گیرد و معامله گران طمع کار در بلند مدت نمی توانند سودآوری داشته باشند. اگر یک چیز باشد که بتواند حساب معامله گری شما را سریع تر از هر چیز دیگری خالی کند، آن طمع است. یک معامله گر طمع کار معامله های زیادی انجام می دهد و بیش از حد روی هر معامله ریسک می کند و همان طور که چندین بار مطرح شده معامله بیش از حد و ریسک بیش از حد دو دلیل اصلی ضرر کردن معامله گران هستند.
معامله گری به طور طبیعی رفتار طمع انگیز را به علت وجود وسوسه مداوم به سادگی پول درآوردن با یک فشار کلیک ماوس تحریک می کند. بنابراین تمام افرادی که اقدام به معامله در بازار می کنند در صورتی که می خواهند به معامله گر موفقی بدل شوند باید یک برنامه ریزی آگاهانه برای جنگیدن با طمع قبل از آسیب دیدن از آن داشته باشند.
تبدیل شدن به یک معامله گر منظم یعنی ایجاد تغییر در عادت های معامله گری
عموما معامله گرانی که به اندازه کافی در بازار دوام می آورند تا سودآوری مستمر را تجربه کنند کسانی هستند که به عادت های مثبتی در نحوه معامله گری خود دست می یابند و آن ها را تداوم می بخشند. مانند هر چیز دیگری در زندگی، عادت ها وجود حقیقی شما و میزان پیشرفت شما در هر زمینه ای را نشان می دهند. همچنین عادت ها تقویت می شوند و به شخصیت ما و روزمرگی ما تبدیل می شوند، چه عادت های مثبتی باشند چه منفی.
متأسفانه پرورش دادن عادت های یک معامله گر موفق برای اکثر افراد تبدیل به چالشی بزرگ می شود که از ابتدای راه با آن مواجه هستند. اکثر معامله گران با آرزوی کسب سود سریع یا با فکر ایجاد سودآوری تا حدی که فوراً شغل کنونی خود را ترک کنند پا به بازار معامله می گذارند. آن ها همچنین با سرمایه ای نسبتاً اندک شروع به معامله گری می کنند که این کار باعث ایجاد تضاد بین احساسات و خواسته هایشان در برابر وضعیت حقیقی آن ها می شود.
واقعیت این است که هرچه شما سخت تر تلاش کنید تا مقدار زیادی پول را در زمان کوتاهی به دست آورید، بیش تر از خواسته خود دور می شوید. ممکن است در ابتدا خوش شانس باشید و تعدادی معامله پر سود انجام دهید اما در واقع شما برنامه ریزی معامله گری تنها در حال پرورش عادت های منفی در معامله گری خود هستید که این عادت ها به زودی آسیب شدیدتر از آنچه فکرش را می کنید به شما می زنند.
بنابراین قدم اول در راستای تبدیل شدن به یک معامله گر منظم این است که واقعیت ممکن را با توجه به حجم سرمایه موجود در حساب خود و با فرض به کار بستن یک استراتژی مدیریت سرمایه کارآمد قبول کنید. می دانم که احتمالاً می خواهید مقدار زیادی پول را در زمان کوتاهی به دست آورید و شغل کنونی خود را ترک کنید، اما اگر سرمایه شما در حساب معامله گری 1000 دلار باشد، این یک گزینه واقع گرایانه در آینده نزدیک برای شما نخواهد بود، حتی اگر تعداد زیادی از معامله گران تازه کار فکر کنند که می توانند سرمایه کوچک خود را در یک شب تبدیل به مقدار زیادی پول که زندگی آن ها را تغییر می دهد بکنند.
چیزی که در این مورد می تواند به شما کمک کند این است که اگر بتوانید در چند ماه متوالی سابقه سودآوری مستمر از خود به جای بگذارید، برای جذب افرادی که سرمایه در اختیار شما بگذارند مشکلی نخواهید داشت. به سابقه حساب معامله گری خود به عنوان یک رزومه معامله گری نگاه کنید و هرچه رزومه شما درخشان تر باشد، احتمال این که شما با استفاده از توانایی معامله گری خود صاحب شغل شوید نیز بیشتر است.
اهمیتی هم ندارد که شما با حجم معامله کم کار می کنید، اگر با پول واقعی خود سابقه سودآوری مستمر داشته باشید این یک مدرک درخشان و قوی است که شما با آن به دیگران ثابت می کنید می دانید چگونه در بازار به نحوی مؤثر به معامله کردن بپردازید.
چگونه عادت های معامله گری خود را تغییر دهید؟
اگر به طور کامل واقعیت ممکن را بر اساس حجم سرمایه حساب خود و به کار گیری مدیریت ریسک کارآمد قبول کرده اید، الآن می توانید شروع به برنامه ریزی برای تغییر عادت های معامله گری خود کنید یا اگر یک تریدر تازه کار هستید، می توانید از ابتدا عادت های مناسب این کار را در خود پرورش دهید. اولین کاری که باید انجام بدهید این است که دقیقاً بدانید استراتژی سودآوری (edge) شما در بازار چیست و چگونه با آن معامله کنید.
شما در اصل در واقع نیاز دارید یک استراتژی کامل و جامع و دقیق را به صورت نوشتاری برای خود تنظیم کنید. این برنامه معاملاتی راهنمای شما در تعامل با بازار خواد بود و با تعریف تمامی جنبه های معاملاتی خود می توانید به طور آگاهانه امکان طمع کار شدن خود هنگام معاملات را از بین ببرید، البته به شرطی که به دقت برنامه معاملاتی خود را دنبال کنید.
پس از این که برنامه معاملاتی خود را حول یک استراتژی کارآمد تدوین کردید نیاز به ثبت سوابق معاملاتی که انجام می دهید در یک دفتر یادداشت معاملاتی دارید تا سابقه کاری درخشانی که درباره اش صحبت کردیم را در آن ثبت نمایید. برنامه های معاملاتی و یادداشت های معاملاتی دو سلاح یک معامله گر برای مقابله با معامله بیش از حد و ریسک بیش از حد هستند. برخی از معامله گران بیش از دیگر افراد نیاز به این دو دارند اما همه تریدرها می توانند از آن ها در جهت نفع خود استفاده کنند.
زمانی که شروع به تغییر عادات خود کردید، از حرکت باز نایستید
مشکل دیگری که بسیاری از معامله گران با آن مواجه می شوند این است که آن ها تغییر دادن عادت های خود را شروع می برنامه ریزی معامله گری کنند ولی تنها برای مدتی منظم می مانند سپس از حرکت باز می ایستند و به عادت های معاملاتی قدیمی خود برمی گردند.
شما باید به طور ویژه ای به صورت آگاهانه مراقب منظم بودن و اهمیت آن در هر روزی که در بازار به معامله می پردازید باشید. برای کسب سودآوری مستمر از بازار هیچ راهی به غیر از استمرار در نظم وجود ندارد، بنابراین زمانی که راه خود را در مسیر منظم شدن و منظم ماندن شروع کردید همیشه استمرار نظم در هر روزی که در بازار به معامله می پردازید را به خاطر داشته باشید.
وقتی شروع به تغییر عادات معاملاتی خود کردید، تداوم نظم برای شما آسان تر خواهد شد و منظم ماندن برایتان نباید کار مشکلی باشد. این کار مشابه تمرین ورزشی منظم و مستمر است، در ابتدا می تواند سخت باشد اما با گذر زمان با مشاهده آثار مثبت و لزوم انجام آن و همچنین میل و اشتیاق شما به انجام تمرین، این کار به بخشی از شما تبدیل می شود تا جایی که دیگر نمی توانید انجام ندادنش را حتی تصور کنید. به طور مشابه زمانی که شما عادت های مثبتی را در زمینه معامله گری در خود پرورش می دهید، همزمان که می بینید در بازار کمتر پول از دست می دهید و نتایج مثبت مستمری در طول زمان کسب می کنید، این عادت ها نیز در شما تقویت می شوند و بخشی از خود شما می شوند و با خود فکر می کنید چگونه قبل از این می توانسید آنقدر بی نظم به معامله گری بپردازید.
دیدگاه شما