روش های تعیین حد سود و حد ضرر – قسمت دوم
در قسمت قبلی به بررسی روش های تعیین حد سود پرداختیم. در این قسمت می خواهیم روش های تعیین حد ضرر را مورد بررسی قرار دهیم. همانطور که گفتیم قرار دادن حد ضرر به مراتب مهم تر و حیاتی تر از قرار دادن حد ضرر می باشد. چرا که باعث جلوگیری از نابودی سرمایه تان خواهد شد. با طلاچارت همراه باشید…
نکته: در ادامه این مطلب هرجا از واژه “ استاپ ” استفاده شد، به معنای همان حد ضرر می باشد.
حد ضرر ثابت
در این روش شما برای همه پوزیشن های خود یک حد زیان ثابت در نظر میگیرید. مثلا در بازار ارز ۳۰ پیپ برای هر پوزیشن. در واقع شما سعی می کنید که هیچگاه بیشتر از ۳۰ پیپ ریسک نکنید. مسلما این روش معایب زیادی دارد و باعث می شود که معاملات درستی که انجام داده اید نیز در اثر قرار دادن استاپ در جای نامناسب به معاملات بازنده منتهی شوند. پس توصیه ما این است که از این روش استفاده نکنید.
حد ضرر بر اساس نواحی مهم چارت
نواحی مهم چارت را شناسایی کنید و استاپ را کمی فراتر از آنها قرار دهید. روش کار به همین سادگی است. به عنوان مثال به نمونه زیر دقت کنید. ابتدا یک سطح کلیدی را پیدا کرده ایم که احتمال واکنش قیمت به آن زیاد بوده است. هنگامی که قیمت به این ناحیه رسیده است، وارد پوزیشن خرید شده ایم و استاپ را کمی پایین تر قرار داده ایم.
البته این روش هم معایبی دارد. یکی از عیب های آن این است که نوسانات قیمتی و نفوذ در سطوح در اکثر موارد وجود دارند و باید برای آنها چاره ای اندیشید. ممکن است شما استاپ را با این روش تعیین کنید اما در اثر ایجاد نوسانات قیمتی با یک پوزیشن بازنده مواجه شوید.
حد ضرر بر اساس الگوهای قیمتی
روش بسیار موثر و ساده ای می باشد. تنها کافیست تا محل قرار گیری استاپ هر الگو را بدانید. هر الگویی حد ضرر منحصر به خود را دارد. استاپ الگوها در جایی قرار می گیرد که وقتی قیمت به آن ناحیه برسد، الگو نامعتبر شده باشد.
در ادامه به استاپ الگوهای مشهور اشاره خواهیم کرد.
- دوقلو سقف: بالای دو قله
- دوقلو کف: زیر دو کف
- سه قلو سقف: بالای ناحیه سقف ها
- سه قلو کف: زیر ناحیه کف ها
- سر و شانه: بالای شانه سمت راست
- سر و شانه معکوس: زیر شانه راست
- مثلث متقارن صعودی: زیر آخرین کفی که منجر به شکست ضلع بالای مثلث شده است.
- مثلث متقارن نزولی: بالای آخری سقفی که منجر به شکست ضلع پایین مثلث شده است.
- مثلث صعودی: زیر آخرین کفی که باعث شکست سقف مثلث شده است.
- مثلث نزولی: بالای آخری سقفی که منجر به شکست کف مثلث شده است.
- کیو.ام صعودی: زیر ناحیه سر الگو
- کیو.ام نزولی: بالای ناحیه سر الگو
و در ادامه با مثال های تصویری جلو خواهیم رفت.
حد ضررهای محاسباتی
این نوع تعیین حد ضرر نیز برای روش های محاسباتی مثل کاماریلا و پیوت پوینت می باشد. در قسمت تعیین حد سود اشاره کردیم که در این روش ها سطوح قیمتی مهم از طریق محاسبات ساده ریاضی و طبق فرمول های مشخص بدست می آیند. یک سطح نقطه ورود، یک سطح برای حد سود و یک سطح نیز برای حد زیان در نظر گرفته می شوند. البته توضیح کاملا این روش های معاملاتی به دلیل گستردگی در حوصله این مقاله نمیگنجد.
آیا تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی جواب میدهد؟
دانستن کاربرد و ماهیت تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی برای معامله گر باعث میشود تا سطح توقع و انتظارش از مباحث تحلیلی مشخص شود ، تعصب داشتن در هر زمینه ای کاری اشتباه است ، متاسفانه برخی از معامله گران بازارهای مالی تعصب بسیار شدیدی بر تحلیل های تکنیکالی دارند و ادعا میکنند یک معامله گر فقط باید روی تکنیکال زمان بزارد ، این ادعا از نظر تیم ما و بسیاری از معامله گران حرفه ای بازارهای مالی اشتباه است و نباید 100 درصد تحلیل های تکنیکال را مد نظر گرفت چرا که مباحث حد ضرر در الگوی مستطیل مدیریت ریسک و سرمایه ، کار کردن روی مسائل روانشناختی شخصیتی هم عوامل مهمی در موفقیت معامله گر هستند.
به احتمال زیاد این اتفاق برای شما افتاده است که در نمودار با استفاده از ترسیم خط روند و فیبوناچی موقعیتی صعودی در نمودار تشخیص داده اید که چند لحظه بعد از ورود شما به معامله قیمت نمودار نزولی شده و شما را متحمل ضرر میکند .
یا با استفاده از الگو های کلاسیک موقعیتی نزولی و در جهت ادامه روند را تشخیص داده اید ولی بعد از وارد شدن به معامله قیمت نمودار اصلاح شدیدی پیدا کرده و باز هم شما را متحمل ضرر کرده است .
باید منطقی و واقع بین باشیم و به تحلیل تکنیکال به تنهایی به دید یک معجزه نگاه نکنیم ، اصلا و اصلا منظورمان این نیست که الگو های تکنیکالی بی فایده هستند بلکه یکی از اصول موفقیت در بازارهای مالی است ، فقط باید متوجه باشید که همه چیز تکنیکال نیست ، تسلط داشتن بر احساسات در فضای حقیقی هم یکی دیگر از مباحثی میباشد که باید به آن اهمیت دهید ، برای اکثر افراد تازه کار پیش آمده که در دمو بازار را بسیار خوب تحلیل کرده و موفقیت های خوبی هم کسب میکنند ولی به محض وارد شدن به فضای حقیقی دست و پای خود را گم کرده و استرس تمام وجودشان را میگیرد و دیگر نمیتوانند آن بازدهی قبلی را داشته باشند .
موفقیت در بازارهای مالی مانند یک خودرو میماند که اگر تحلیل تکنیکال را بنزین آن فرض کنیم ، داشتن یک راننده مسلط (مدیریت ریسک و سرمایه) و سالم بودن فنی خودرو (تسلط بر احساسات) میباشد که اگر یکی از این موارد به درستی کار نکند قطعا نمیتوانیم با خودرو به مقصد مورد نظر خود برسیم.
چندی قبل با یکی از دوستانم که در بازارهای مالی فارکس بسیار حرفه ای و ثروتمند بود صحبتی داشتم ، او میگفت در طی این چند سال فعالیتش هنوز 25 الی 35 درصد معاملاتش با ضرر بسته میشود ولی با همان 65 درصد تحلیل درستی که انجام میدهد ، او را تبدیل به فرد ثروتمندی کرده چرا که با نسبت ریسک و ریوارد یک به سه کار میکند و در نهایت هم در سود خیلی خوبی هست.
در اینجا باز هم اهمیت یکی دیگر از مباحث مهم به جر تحلیل تکنیکال ، یعنی مدیریت ریسک و سرمایه را مشاهده میکنید .
بخاطر داشته باشید که هر اتفاقی که در بازارهای مالی می افتد اتفاقی و شانسی نیست بلکه نظم و انضباطی از جنس خودش دارد که شما باید نحوه برقرار کردن ارتباط با بازارها را مسلط شوید ، باید زبان گفتگوی مختص به بازاراها را یاد بگیرید که همین امر هفته ها و ماه ها زمان میبرد .
نظری که اکثریت معامله گران حرفه ای دارند این است که تا جای ممکن به همه الگو های تحلیل تکنیکالی مسلط شوید ، با اینکار چراغ خاموش های ذهن شما روشن میشود و آهسته آهسته به درک بازار و ساختن سیستم معاملاتی شخصی خود هدایت میشوید ، سیستمی که بسیار با شخصیت و نوع معامله کردن شما سازگار است.
بیشتر مطالعه کنید:
در انتها این موضوع را بدانید که تحلیل تکنیکال تنها یکی از حلقه های زنجیر موفقیت در بازارهای مالی است و برای تبدیل شدن به یک معامله گر حرفه ای باید سعی کنید به همه این زنجیر ها که مهمترین آنها مباحثی مانند تسلط بر احساسات و مباحث روانشناختی ، مدیریت ریسک و سرمایه و چند مبحث جزئی دیگر هست مسلط شوید.
استراتژی معامله با الگوی مستطیل شگفت انگیز
“مستطیل” یک الگوی تجزیه و تحلیل تکنیکال کلاسیک است که توسط خطوط افقی توصیف می شود. این خطوط افقی سطح حمایت و مقاومت را در نمودار قیمت نشان می دهند. این الگو شبیه مفهوم خرید در سطح حمایت قابل توجه و فروش در سطح مقاومت غالب است. قیمت می تواند برای مدت طولانی بین الگوی مستطیل باقی بماند ، یا اینکه الگوی مستطیل بسیار کوچک باشد.
شکل ظاهری این الگو بیانگر این است که عرضه و تقاضای جفت ارز برای مدت طولانی متعادل هستند. پرایس اکشن در بالای مستطیل مقاومت و در پایین مستطیل حمایت پیدا می کند. این الگو را می توان پس از تشکیل دو سطح بالا و پایین به راحتی شناخت و تأیید کرد. این پستی و بلندی ها دو خط موازی در بالا و پایین عمل قیمت ایجاد می کنند. این خطوط به عنوان یک سطح حمایت و مقاومت قوی در برابر قیمت عمل می کنند.
به خاطر داشته باشید که این الگو تعصب صعودی یا نزولی ندارد. این یک الگوی خنثی است که نشان می دهد هر دو طرف قدرت مساوی را در اختیار دارند. با استفاده از این الگو ، می توانیم با روند معامله کنیم ، یا می توان از آن برای معاملات روند خلاف و معکوس نیز استفاده کرد. به طور خلاصه ، الگوی نمودار مستطیل نیز ادامه دهنده و یا معکوس است. با این حال ، کارشناسان تکنیکال معتقدند که استفاده از Rectangle به عنوان الگوی ادامه ، شانس بالاتری برای عملکرد دارد.
معامله الگوی نمودار مستطیل
مثال 1
الگوی مستطیل را می توان به راحتی در نمودارهای قیمت یافت و بیشتر در همه بازه های زمانی معاملاتی مشاهده می شود. نمودار زیر شکل گیری الگوی نمودار مستطیل در نمودار روزانه AUD / NZD را نشان می دهد.
همانطور که بحث شد ، چیزی به عنوان الگوی مستطیل صعودی یا نزولی وجود ندارد. وقتی این الگو را در هر بازه زمانی پیدا کردیم ، تنها کاری که باید انجام دهیم تجارت با روند است. همچنین می توانیم الگوی rectangle را معامله کنیم ، دقیقاً مانند نحوه معامله بازار خنثی (ساید).
تصویر زیر همان الگوی نمودار مستطیل را نشان می دهد که در شکل بالا اما در بازه زمانی چهار ساعته نشان داده شده است. باکس نارنجی نشان دهنده چند فرصت خرید و فروش است ، اما ما تصمیم گرفته ایم که فقط این الگو را با این روند معامله کنیم. پیکانهای سبز نشان دهنده ورود خرید ما در این جفت است.
نمودار زیر نشان دهنده ورود و خروج ما در جفت ارز AUD / NZD است. پیکان سبز نشان دهنده ورود ما در این جفت است و stop-loss دقیقاً زیر جعبه نارنجی قرار دارد که نشان دهنده شکل گیری این الگو است. قرار دادن Stop-Loss به شما بستگی دارد. اگر یک معامله گر زیسک پذیر هستید ، ضرر و زیان را دقیقاً در زیر ورودی قرار دهید و معامله گران محافظه کار باید حد ضرر بیشتری را جستجو کنند.
قرار دادن حد سود یک هنر است زیرا ما می توانیم به دلایل مختف از موقعیت خود خارج شویم. برای بستن موقعیت ها می توانید از اندیکاتورهای تکنیکال استفاده کنید. هنگامی که روند حرکت خود را از دست داد ، از منطقه حمایت، مقاومت برای بستن موقعیت های خود استفاده کنید. در مثال فوق ، به محض اینکه از موقعیت خود خارج شدیم ، کاملاً روند معکوس را می بینیم. دلیل این امر آن است که در آنجا خط مقاومت قابل توجهی قرار دارد.
مثال 2.1
در نمودار روزانه AUD / NZD ، تصویر زیر نشان دهنده شکل گیری دو الگوی نمودار مستطیل در یک روند نزولی است.
تصویر زیر همان الگوی مستطیل (1) است که در نمودار بالا نشان داده شده است اما در یک بازه زمانی پایین تر ، که نمودار 4 ساعته است. بیشتر اوقات، ما الگوهای مستطیل را فقط در یک بازار پرطرفدار می یابیم. همچنین ، این الگو نشان دهنده مرحله برگشت روند رو به پیشرفت است. مورد دیگری که الگوی مستطیل نشان می دهد این است که هر دو طرف در مرحله عقب کشیدن قدرت برابر دارند. در وهله اول دلیل این شکل گیری است.
بنابراین هنگام معامله این الگو مراقب باشید زیرا در مرحله ادغام ، بازارها اغلب چند جهش در نمودار قیمت ایجاد می کنند. امن ترین راه معامله این الگو وقتی است که پرایس اکشن در منطقه بالایی مستطیل نزدیک شود. در نمودار زیر ، فلش قرمز نشان دهنده معامله فروش ما در این جفت است.
نمودار زیر نشان دهنده ورود ، خروج و مدیریت ریسک ما در این جفت است. قسمت ورودی بالای جعبه بود. اگر حد ضرر را با سود مقایسه کنید ، به وضوح نشان می دهد که ما استاپ لاس کوچکتر را انتخاب کرده ایم ، به این دلیل است که خط بالای مستطیل به عنوان یک خط مقاومت اولیه عمل می کند. اگر عملکرد قیمت خط مقاومت را بشکند ، الگوی پیش فرض نامعتبر می شود و نیازی به حفظ موقعیت ما نیست. در اطراف منطقه سود ما ، پرایس اکشن شروع به کندی کرد ، که نشان دهنده قدرت است. از این رو تصمیم گرفتیم موقعیت خود را ببندیم.
الگوهای نموداری و نحوه کار آن ها
یکی از اصلی ترین مفاهیم اولیه بازار شناخت الگوهای نموداری است ، که در بازار سهام معامله گران فنی از همان آغاز شروع به معاملات در با آن آشنا می شوند.
الگوهای نموداری، بخش عمده ای از تحلیل تکنیکال کلاسیک محسوب می شوند
و معامله گرانی که با استفاده از نمودار به معامله و خرید و فروش سهام می پردازند، باید با حد ضرر در الگوی مستطیل این الگوها آشنایی کامل داشته باشند .
همانطور که میدانید یکی از بارزترین ویژگی های بارز ابزار تحلیل تکنیکال، قابلیت تکرار آن هاست،
و می توان به راحتی آن ها را در هر نمودار و هر تایم فریم، مشاهده نمود.
از الگوهای نموداری می توان به عنوان یک سیگنال برای ورود به معاملات،
و ابزار تایید و یا به منظور پیش بینی جهت و میزان نوسانات قیمتی بازار، استفاده کرد .
در این مقاله به معرفی چند الگوی قیمتی محبوب با توجه به میزان کارایی و قدرتمندی آنها خواهیم پرداخت
و توضیح کاملی درباره جزییات دقیق و کارآمد آنها شرح خواهیم داد .
تشخیص این الگوها در نمودار، به ما کمک می کند تا بازار را بهتر درک کنیم و نسبت به نوسانات قیمت در آینده، ذهنیت داشته باشیم.
شناخت صحیح و درک عمیق این الگوها، منجر به این می شود که در معامله گری به دید وسیع تری دست یابید،
که همین توانایی می تواند مسبب رشد سرمایه و موفقیت در بلندمدت باشد.
الگوهای نموداری زیادی در تحلیل تکنیکال وجود دارند که شناخت آنها میتواند موجب به تحلیل و تجزیه صحیح و در نتیجه معاملات بهتر شود.
چندین الگوی کلاسیک در بازارهای سرمایه شناسایی شده که به دلیل استفاده زیاد کاربران هفت تا از آنها از اعتبار بالایی برخوردار هستند،
این الگوها در بازار سرمایه بهراحتی قابلشناسایی هستند، ولی لازمه آن شناخت درست و صحیح الگوها است.
همچنین این الگوها در تایم فریمهای(دوره های زمانی) مختلفی تشکیل میشوند، ولی بیشترین استفاده در تایم روزانه است.
چند نکته جامع درباره الگوهای قیمتی
زمان تشکیل یکی از الگوهای نموداری، تغییر حجم معاملات یک ابزار کمکی برای تایید و قدرت الگو است.
هریک از الگوهای قیمتی ، یک هدف نموداری از پیش تعیین شده دارند که میزان تحقق این انتظارات، به روند بازار بستگی دارد.
هر چه در شکل گیری یک الگو زمان بیشتری صرف شود ،انتظار می رود که حرکات قیمتی بزرگتری در پیش باشد.
بیشتر الگوهای نموداری از لحاظ جزئیات شباهت فراوانی به یکدیگر دارند.
از این رو به منظور تشخیص آن ها از یکدیگر، باید به عواملی همچون شکست های قیمتی، تغییر حجم معاملات و…، دقت کنیم.
یکی از روش های تشخیص شکست و تغییر روند ، افزایش حجم معاملات حین خروج قیمت از نواحی حمایت یا مقاومت است.
بهتر است هنگام استفاده از الگوهای قیمتی، همواره این نکته را در نظر داشته باشید.
برخی معامله گران معتقدند به منظور اینکه الگوهای نموداری از قدرت بیشتری برخوردار باشند،
باید در طول تشکیل الگو، حجم معاملات در نقاط کف و سقف به ترتیب از سمت چپ به راست نمودار کاهش یافته
و در نقطه شکست، شاهد افزایش حجم معاملات باشیم.
همچنین الگوهای نموداری در تایم فریمهای(دورههای زمانی) مختلفی تشکیل میشوند.
از بسیاری جهات، الگوهای قیمتی را میتوان نوع پیچیدهتری از خطوط روند به شمار آورد
انواع الگو های نموداری
الگوهای قیمت به طور کلی به دو نوع تقسیم میشوند :
الگوهای بازگشتی و الگوهای ادامه دهنده که هر یک تعاریف خاص به خود را دارند که در این مقاله به آن پرداخته ایم .
الگوهای بازگشتی:
الگوهایی هستند که معمولا پس از تشکیل این الگوها بر روی نمودار، قیمت روند قبلی خود را تکرار نخواهد کرد .
به عبارت دیگر، پس از تشکیل الگوها، قیمت تمایل دارد در جهت عکس
مسیر قبلی خود به حرکت ادامه دهد.
و اصولا الگوهای بازگشتی در زمان طولانی تری شکل می گیرند .
الگوهای ادامه دهنده:
الگوهایی هستند که عمدتا پس از تشکیل این الگوها بر روی نمودار،
قیمت روند قبلی خود را تکرار خواهد کرد .
به عبارت دیگر، پس از تشکیل الگوها، قیمت تمایل دارد در جهت
مسیر قبلی خود به حرکت ادامه دهد.
الگوهای ادامه دهنده نشان دهنده این موضوع هستند
که روندهای خنثی در طی فعالیت های قیمت، چیزی جز یک توقف مقطعی قیمت نمی باشند
و پس از آن روند دوباره درهمان جهت قبلی خود به حرکت ادامه خواهد داد.
الگوهای ادامه دهنده اغلب در زمان کمتری ساخته می شوند و عموما در رده الگوهای کوتاه مدت و یا میان مدت طبقه بندی می شوند .
انواع الگوهای بازگشتی :
الگو های برگشتی در انتهای روند صعودی عبارت اند از :
الگوی سر و شانه سقف٬ سقف دو قلو٬ سقف سه قلو و الگو های سر و شانه مرکب
الگوی سرو شانه Head and Shoulders:
این الگو از دو حالت تشکیل شده است
سر و شانه نزولی و سر و شانه صعودی ؛ که در این قسمت از مقاله به جزییات آنها خواهیم پرداخت .
الگوی تداوم چیست؟
الگوی تداوم
الگوی تداوم نشان می دهد که قیمت پس از اتمام الگو حد ضرر در الگوی مستطیل ، همانطور که در گذشته رفتار نشان داده بود ، در همان جهت حرکت می کند. چندین الگوی ادامه وجود دارد که تحلیلگران فنی از آنها استفاده می کنند تا نشان دهند که قیمت ممکن است روند خود را ادامه دهد. نمونه هایی از الگوهای ادامه شامل مثلث ، پرچم و مستطیل هستند.
پیشگویی های کلیدی
- یک الگوی تداوم ، روشی است که نشان می دهد تمایل برای ادامه روند در همان جهت پس از یک الگو مانند قبل وجود دارد.
- همه الگوهای تداوم منجر به ادامه روند نمی شوند. بسیاری از آنها منجر به وارونگی خواهد شد. معامله گران با انتظار برای بریک آوت ، می توانند ببینند که در آن قرار خواهد گرفت.
- الگوهای تداوم به طور معمول با تجارت در مسیر بریک آوت معامله می شوند ، که در حالت ایده آل نیز باید هم جهت روند باشند.
درک الگوی تداوم
یک الگوی تداوم به این دلیل برچسب گذاری می شود زیرا فرض تمایل جزئی برای ادامه روند پس از تکمیل الگو وجود دارد. اگرچه همه الگوهای تداوم منجر به ادامه روند نمی شوند. به عنوان مثال ، قیمت ممکن است پس از تشکیل مثلث یا قلاب ، روند را معکوس کند.
الگوهای تداوم وقتی معتبر هستند که روند حرکت به سمت الگوی قوی باشد ، و الگو تداوم نسبت به امواج روند نسبتاً ناچیز است. به عنوان مثال ، قیمت به شدت بالا می رود ، الگو مثلثی کوچک را تشکیل می دهد ، از الگوی مثلث شکسته می شود و سپس حرکت خود را بالاتر انجام میدهد.
اگر الگوی تداوم تقریباً به اندازه موجهای روند پیشین آن باشد ، این بیشتر نشانگر افزایش نوسانات ، عدم اعتقاد در جهت روند و حرکتهای بزرگتر در برابر روند است که همگی نشانه های هشدار دهنده بر خلاف چراغ سبز برای حد ضرر در الگوی مستطیل روند هستند.
نکته دیگری که باید از آن آگاهی داشته باشید ، موجهای روند کوچکی است که با الگو برای روند دنبال می شوند. مورد دوم قدرت خرید قوی را نشان می دهد. موارد قبلی نشان می دهد که خریداران از افزایش فشارهای گران قیمت تردید دارند.
متداول ترین روش تجارت الگوی تداوم ، صبر برای شکل گیری الگو ، ترسیم خطوط روند در اطراف الگو ، و سپس ورود به تجارت است که قیمت از الگو در جهت روند غالب خارج می شود.
انواع الگوهای ادامه
برخی از الگوهای ادامه معمول شامل مثلث ، پرچم ، قلاب و مستطیل است. در زیر توضیحات مربوط به این الگوهای ادامه آورده شده است.
مثلثها
مثلث وقتی اتفاق می افتد که عملکرد قیمت در امنیت بیشتر و فشرده تر شود. مثلث ها بر سه نوع اند: صعودی ، نزولی و متقارن.
مثلث صعودی با بالا آمدن پایین نوسانات ایجاد می شود که هنگام اتصال آنها خط صعودی ایجاد می کنند. نوسانات همه به یک سطح مشابه می رسند و وقتی به هم وصل می شوند یک خط افقی ایجاد می کنند.
در یک مثلث نزولی ، صعودهای نوسان در حال کاهش است و هنگام اتصال ، یک خط شیب دار به سمت پایین تشکیل می دهد. کمترین چرخش به سطوح مشابه می رسد ، و در هنگام اتصال یک خط افقی را تشکیل می دهد.
یک مثلث متقارن دارای قله های نوسان نزولی و پایین های نوسان صعودی است. این یک روند نزولی و رو به رشد را ایجاد می کند که به یکدیگر همگرا می شوند.
برای ایجاد خطوط روند ضروری در ترسیم مثلث ، حداقل دو قله نوسان و دو سطح نوسان وجود دارد. یک سوم ، و گاهی اوقات حتی یک چهارم ، نوسان زیاد و / یا نوسان کم قبل از وقوع شکستگی شایع است.
قلاب ها
قلاب ها نوعی مثلث هستند اما بسیار کوچکتر. در حالی که قیمت مثلث و نوسان قیمت مثلث را دارد ، اغلب یک محدوده قیمت به نظر می رسد که با گذشت زمان حتی کمتر می شود. تقدم با افزایش یا کاهش شدید قیمت سکه ها است و نشان می دهد که بازار قبل از شروع دوباره شکست ، نفس می کشد.
پرچم ها
پرچم ها بسیار شبیه قلاب ها هستند. آنها پس از افزایش یا کاهش شدید قیمت ، محدوده معاملاتی باریکی را تشکیل می دهند. تفاوت در این است که پرچمها بین خطوط موازی ، صعودی ، نزولی و یا در کنار هم حرکت می کنند ، در حالی که یک قلاب شکل مثلثی به خود می گیرد.
مستطیل
مستطیل ها الگوی مداوم متداول هستند که با حرکت قیمت در یک طرف حرکت می کنند و مکث در روند قیمت را نشان می دهد.همچنین درین الگو عملکرد قیمت بین سطح حمایت و افقی محدود شده است.
تجارت یک الگوی تداوم
چندین مرحله در تجارت یک الگوی تداوم وجود دارد:
اولین قدم شناسایی ، جهت روند قبلی است. به عنوان مثال ، آیا قبل از تشکیل الگوی مثلث ، قیمت افزایش یا کاهش می یابد؟
مرحله بعدی شناسایی الگوی تداوم و یافتن نقطه شکست است. برخی از معامله گران تنها درصورتی که معاملات بزرگ در همان جهت با روند غالب اتفاق بیفتد ، معاملات را انجام می دهند. به عنوان مثال ، اگر روند غالب به پایان برسد ، اگر قیمت ارزشش را داشته باشد ، آنها می خرند!
می توان براساس ارتفاع الگوی تداوم ، یک هدف سود ایجاد کرد. به عنوان مثال ، اگر یک مستطیل ۲ دلار ارتفاع داشته باشد ( قیمت مقاومت منهای قیمت حمایت ) و قیمت آن به سمت سیر نزولی می رود ، هدف اصلی تخمین زده شده قیمت حمایتی منهای ۲ دلار است. اگر قیمت بیشتر شد ، ۲ دلار به قیمت مقاومت اضافه کنید. همین مفهوم در مورد مثلث ها صدق می کند. در صورت شکسته شدن قیمت ، ارتفاع مثلث را از نقطه شکست بیرون اضافه کنید. در صورت پایین آمدن قیمت ، مثلث را از نقطه شکست جدا کنید.
برای پرچم ها و قلاب ها ، موج قیمت منتهی به الگو را اندازه گیری کنید. اگر قیمت بالاتر می رود ، آن اندازه گیری را به پایین پرچم / قلاب اضافه کنید تا به هدف سود صعودی برسید. اگر قیمت پایین تر است ، اندازه گیری را از بالای پرچم / قلاب انجام دهید.
مهمترین اشکال در الگوهای ادامه معاملات و به طور کلی الگوهای نمودار ، شکست های نادرست است. شکست غلط هنگامی اتفاق می افتد که قیمت به بیرون از الگو منتقل می شود اما سپس به عقب در داخل یا خارج از طرف دیگر حرکت می کند. به همین دلیل است که استاپ لاس یا حد ضرر برای کنترل ریسک استفاده می شود.
هنگام ادامه معاملات ، قدرت حرکت قیمت را قبل از تشکیل الگو در نظر بگیرید. حرکات شدید بیشتر از این است که الگو بعد از یک حرکت ضعیف یا در میان داد و ستدهای ناخواسته اتفاق بیفتد. الگوی ادامه همچنین باید یک بخش نسبتاً جزئی از موج روند قبلی باشد. هرچه این الگو نسبت به موج قبل از آن بزرگتر باشد ، اطمینان کمتری دارد. ممکن است هنوز هم به عنوان یک الگوی ادامه عمل کند ، اما افزایش نوسانات و افزایش حرکت در جهت مخالف روند یک علامت هشدار دهنده است.
بسیاری از معامله گران هنگامی که قیمت از الگو ادامه می یابد ، به دنبال افزایش حجم هستند. اگر حجم کمتری در بریک آوت وجود داشته باشد ، احتمال شکستن شکست بیشتر خواهد بود.
نمونه ای از الگوی تداوم در بورس سهام
نمودار شرکت آمازون (AMZN) سه الگوی قلاب / پرچم را نشان می دهد. اولی یک قلاب است و دو مورد دیگر پرچم هستند.
دو الگوی اول روش اندازه گیری برای دستیابی به یک هدف سود تخمینی را نشان می دهند. هدف سود فقط یک تخمین است. این بدان معنا نیست که حتما قیمت به آن حد خواهد رسید ، یا اینکه در آن سطح متوقف می شود و ادامه نمی یابد.
مثال سوم نقطه شکست را نشان می دهد ، که در این شرایط برای خرید سیگنال می دهد. جهت خرید سیگنال نیز با روند صعودی اخیر همسو است.
ارتفاع موج به داخل الگو اندازه گیری می شود و سپس به قسمت پایین الگو اضافه می شود تا هدف سود را فراهم کند. این یک هدف سود تخمینی است و می تواند برای تعیین ریسک / پاداش بالقوه یک تجارت سودمند باشد. معامله گران ممکن است بخاطر وقوع یک شکست مالی ، مایل به استفاده از متوقف کننده ضرر شوند.
دیدگاه شما